eitaa logo
حرم
2.6هزار دنبال‌کننده
10هزار عکس
6.7هزار ویدیو
640 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
((قرآن)) قرآن که می خوانم دلم از غصه خالی می شود باغ دلم گل می دهد هم رنگ شالی می شود قرآن چراغ ماست گنجینه نور و صفاست باغ الفبایش پر از عطر دل انگیز خداست در هر کجا هستی بیا قرآن بخوان پر نور شو تا روشنایی پر بزن از تیرگی ها دور شو
4_6003300802955839279.mp3
10.06M
24 تاریخ رنجهای حضرت فاطمه سلام الله علیها قسمت 24 اعتراض به اهل سقیفه روایت اتفاق های 90 روزه مخصوص نوجوانان 👉 مخصوص معلمین 👉 از مجموعه ✅ لطفا برسانید به دست نوجوانِ شیعه در کانال خودتان منتشر کنید بدون ذکر منبع
2_5204200529554574101.mp3
26.15M
🖌 شرح خطبه 👈🏻 📥پیشنهاد دانلود🔹نشر دهید... شیخ حفظ الله 🏴اللهم عجل لولیک الفرج🏴
🔸 جلوگيری از نبش قبر حضرت زهرا(سلام الله علیها)؛ 🔹 توسط امیرالمؤمنین علی (علیه‌ السلام) روايت شده: شبي كه جنازه ي فاطمه (سلام الله علیها) را دفن كردند، در قبرستان بقيع صورت چهل قبر تازه احداث كردند. و وقتي كه مسلمانان از وفات فاطمه (سلام الله علیها) آگاه شدند به قبرستان بقيع رفتند، در آنجا چهل قبر تازه يافتند، قبر فاطمه (س) را پيدا نكردند، صداي ضجّه و گريه از آنها برخاست، همديگر را سرزنش مي‌كردند، و مي‌گفتند: پيامبر شما جز يك دختر در ميان شما نگذاشت، ولي او از دنيا رفت و به خاك سپرده شد و در مراسم نماز و دفن او حاضر نشديد، و قبر او را نمي شناسيد. سران قوم گفتند: برويد عدّه اي از زنان با ايمان را بياوريد تا اين قبرها را نبش كنند، تا جنازه ي فاطمه (س) را پيدا كنيم و بر او نماز بخوانيم، و قبرش را زيارت كنيم. علي (علیه السلام) از اين تصميم، با خبر شد، خشمگين از خانه بيرون آمد، آنچنان خشمگين بود كه چشمهايش سرخ شده بود و رگهاي گردنش پر از خون گشته بود، و قباي زردي كه هنگام ناگواريها مي‌پوشيد، پوشيده بود، و بر شمشير ذوالفقارش تكيه نموده بود تا به قبرستان بقيع آمد، و مردم را از نبش قبرها ترسانيد. مردم گفتند: اين علي بن ابيطالب (علیه السلام) است كه مي‌آيد در حالي كه سوگند ياد كرده كه اگر يك سنگ از اين قبرها جابجا شود، تمام شما را خواهد گشت. در اين هنگام، عمر با جمعي از اصحابش با علي (علیه السلام) ملاقات كردند، عمر گفت: «اي ابوالحسن! اين چه كاري است كه انجام داده اي، سوگند به خدا قطعاً قبر زهرا (س) را نبش مي‌كنيم، و بر او نماز مي‌خوانيم». حضرت علي (علیه السلام) دست بر دامن او زد و آن را پيچيد و به زمين كشيد، عمر به زمين افتاد، علي (علیه السلام) به او فرمود: «اي پسر سوداي حبشيّه! من از حق خودم گذشتم از بيم آنكه مردم از دين خارج نگردند، امّا در مورد نبش قبر فاطمه (س)، سوگند به خدائي كه جانم در اختيار او است، اگر چنين كنيد، زمين را از خون شما سيراب مي‌كنم، چنين نكنيد تا جان سالمي از ميان بدر بريد». ابوبكر به حضور علي (علیه السلام) آمد و عرض كرد: ترا به حق رسول خدا (صلوات الله وسلامه علیه وآله) و به حق آن كسي كه بالاي عرش است (يعني خدا) سوگند مي‌دهم، عمر را رها كن، ما چيزي را كه شما نپسنديد، انجام نمي دهيم. آنگاه علي (علیه السلام)، عمر را رها كرد، و مردم متفرّق شدند و از فكر نبش قبر منصرف گرديدند. ترجمه بیت الاحزان؛ تالیف: شیخ عباس قمی(ره) - جلوگيري شديد علي(علیه السلام ) از نبش قبر - صفحه ۲۵۹. 🏴اللهم عجل لولیک الفرج🏴
داستان واقعی از ارتباط با نامحرم و اثرات بد ان: 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻 صبح به بهونه قراردرسی بایکی ازدوستام👭 ازخونه زدم بیرون. ساعت۷ونیم صبح 🕢 تارسیدم به محلی که مدنظرم بودتقریباساعت۸وربع شده بود سبحان نمیدونست میخوام برم پیشش .چنددقیقه قبل ازاینکه برسم بهش پیام دادم که دارم میام پیشت. واینترنت روخاموش کردم.وقتی رسیدم دیدم رویه نیمکت کنار خیابون نشسته .اینترنت روروشن کردم دیدم چندتاپیام دارم ازش که کجامیخوای بیای؟🙄 رضوانه الان کجایی؟😬 کجارفتی؟😧 بهت میگم کجایی الان؟😵 رفتم پیشش *سلام سبحان🙃 _سلام رضوانه.اینجاچیکارمیکنی؟😯 *اومدم ببینمت.مگه نمیگی دوسم داری ومیخوای بیای خواستگاری؟خب بایدهمدیگه روبشناسیم دیگه.🥰 _خب ماهم داریم شناخت پیدامیکنیم. *مجازی دیگه بسه.خسته شدم.یه ذره هم حضوری بشناسیم دیگه خندیدم😄 واونم سرتکون داد _ازدست توچیکارکنم من؟بیابریم یه جایی که خلوت باشه.کسی نبینتمون . همون نزدیکی ها یه پارک بود. بافاصله نشستیم کنارهم شروع کردیم به صحبت کردن. خیلی معمولی وحتی به هم نگاه نمی کردیم. 👀 چادرم خاکی شده بود.اروم دست کشید رو خاک های چادرم ولی دستش بهم نخورد اماهمین کافی بودکه یخمون بازبشه. دیگه خجالت نمیکشیدم که کنارش باشم😔 ،دیگه ناراحت نبودم که شونه هامون بهم میخوره،😔 دیگه عذاب وجدان نداشتم که دیگران دارن نگاهمون میکنن😔 حرفامون شده بودابراز عشق بهم🥰 ، نگاه های عاشقانه،😍 خندیدنایی که بتونیم بیشتردل هم رو ببریم،😇 اتفاقاتی که من تو کل عمرم هم تصورنمیکردم انجامش بدم اونم باکی؟بایه پسرنامحرمی که نمیدونستم کیه وچیه😱😖 ساعت نزدیک۱۲بود🕛ومن چندساعت باهاش بودم ولی دل کندن خیلی سخت بود😧 باهرجون کندنی بودخداحافظی کردم🤚 برگشتم خونه ولی مگه فکرش ولم میکرد؟ هرکارمیکردم،هرچیزی میخوردم،حتی تاوقتی خوابم میبرد سبحان توفکرم بود😴 دیگه خودمو زنش👰🏻 میدونستم که فقط تنهامشکلی که داشتیم مخالفت خونواده اش بود وتمام .
4_5958514017864517290.mp3
1.89M
آیا هدیه اعمال مستحبی به حضرت، از ابطال اعمال ما جلوگیری میکند⁉️ 💡پاسخ:
۳۱ انّا لِلّه وَ انّا اِلَیهِ راجِعون 🌸اگر نظر شماها مثل نظر بعضی عامی های منحرف اینه که برای ظهور آن بزرگوار باید کفر و ظلم را زیاد کرد تامقدمات ظهور فراهم شود، پس اِنّا لِلّه وَ انّا اِلَیهِ راجِعون! 🌸نگویید بگذار تا امام زمان بیاید. شما نماز را هیچ وقت میگذارید تا امام زمان آمد بخوانید؟ [نماز اگر اینطوراست، پس قطعا] 《حفظ اسلام》واجب تراز نماز است. منطق حاکم شهر خمین را نداشته باشید که می گفت: باید مَعاصی و گناهان را رواج داد تا امام زمان بیاید! [کدام آیه ای دستور به گناه داده؟!] 《امام خمینی رحمه الله علیه》 📚صحیفه، ج۲۱ ،ص۴۴۷ ولایت فقیه، امام خمینی، ص۵۸ ┄┅═✧❁✧═┅┄
* 💞﷽💞 ♥️ ✍بہ قلمِ 🍃 #۱۴۹   حالا تا پیامبر هست وحی هست و چون وحی چند باری کنایه آمیز ولی بسیار دقیق اشاراتی کرده و بعضی بازی ها و نقشه ها و مهره ها رو سوزونده که وقتی قرآن میخونی کاملا مشهوده، اینها ملاحظه و احتیاط دارن که نکنه بسوزن و دیگه نتونن توی این ساختار بمونن مثل خیلیا بنابراین سکوت میکنن اما حالا تصور کن دیگه وحی نباشه یعنی پیامبر از دنیا بره خب چه اتفاقی میفته؟ دیگه ترسی وجود نداره هر کاری دلشون بخواد میکنن و همین کارم کردن و چون درون اسلام بودن و اسمشون مسلمان بود بدعت آوردن و به راحتی معیارها و تکلیف های تعیین شده رو تغییر دادن مهمترین اقدام هم مهجور کردن ولایت و از بین بردن اون امام ها بود در اولین قدم بعد از از دنیا رفتن پیامبر بدون در نظر گرفتن ماجرای غدیر ثقیفه برپا شد و خلیفه هم تعیین شد! به بهانه ی بیعت نکردن امیرالمومنین با خلیفه جدید به خانه دختر پیامبر هجوم شد خب طبیعیه وقتی حق با توئه نخوای بیعت کنی ولی امت همه چیز رو فراموش کرده بودن بعضی های دیگه هم بودن که بیعت نکردن ولی این خانواده خطر تلقی میشدن برای همین بهشون حمله شد این خونه همون خونه ایه که پیامبر اون رو خانه وحی خطاب کرده و ماههای پایانی عمرش هر روز به سمت اون خونه سلام میداده پیش چشم مردم حالا دختر پیامبر، کسی که پیامبر تمام تلاشش رو کرده تا شانش رو به امت معرفی کنه؛ پیامبر در میان جمع دست دخترش فاطمه رو میبوسید! و هر بار که وارد جمع میشد به احترامش بلند میشد و سر جای خودش مینشوند! در اون جامعه زن گریز انقدر به دخترش احترام میگذاشت که مایه تعجب بود تازه با وجود شان پیامبری! پس این که فاطمه آدم خاصیه در ذهن امت نشسته بود و دعوا هم با امیرالمومنین بود! پشت در خونه شون اومدن تا امیرالمومنین رو برای بیعت ببرن خب اینجا شان این خانوم ایجاب میکنه وارد یه دعوای مردونه نشه و منطقیه که خود امیرالمومنین جوابشون رو بده ولی دقیقا عکس این رخ میده! فاطمه پشت در میره و میگه برگردید و راهشون نمیده حالا چرا؟ فاطمه بزرگترین سرمایه اجتماعی بعد از پیغمبره و تمام این اعتباری که در اذهان داره رو خرج حمایت از ولایت میکنه اینجا رابطه امیر المومنین و حضرت زهرا رابطه همسر نیست که بگیم وظیفه مرده با ناملایمات مواجه بشه و حریم ناموسش رو حفظ کنه اینجا نسبتی فراتر از این در جریانه اینجا رابطه رابطهء امام و مامومه! و ماموم هر که باشد حتی فاطمه! وقتی ولایت که رکن دینه به خطر می افته باید سینه سپر کنه دفاع کنه اعتبار اجتماعیش رو خرج کنه که تصدیقش کنه و صدقش رو اثبات کنه و حضرت زهرا به بهترین شکل ممکن اینکار رو کرد حالا چطوری؟ دو تا حدیث کنار هم میگذارم و ازت میخوام این معادله رو حل کنی حدیث اول از پیامبر که میفرمایند فاطمه، سرور زنان اهل بهشت است پس یعنی نه تنها بهشتی ست بلکه اونجا هم سرآمده حدیث دوم باز هم از پیامبر که میفرماید "من مات و لم تعرف امام زمانه مات میته جاهلیه" یعنی اگر کسی بمیرد و امام زمانش را نشناسد و تصدیق نکند به مرگ جاهلیت مرده است! جاهلیت یعنی جهنم! هر دو حدیث هم سندشون صحیح و محکمه یک روایت دیگه هم در سند ها به صراحت هست که میگه فاطمه تا پایان عمرش با خلیفه اول بیعت نکرد! حالا شما به من جواب بدید: اگر منظور از امام همون خلیفه پیروزه و اگر فاطمه باهاش بیعت نکرده یعنی فاطمه به مرگ جاهلی از دنیا رفته و نعوذبالله جهنمی ست؟ پس حدیث اول چی میشه؟ و اگر حدیث اول درست باشه و فاطمه بهشتی، پس قطعا امام زمانش رو میشناخته و باهاش بیعت کرده که در این صورت میشه فهمید اون شخص خلیفه اول نبوده و مهمتر اینکه اون کی بوده؟ این سوال تو همین ماجرای هجوم به خانه و دفاع حضرت زهرا از امیرالمومنین به طور کامل در تاریخ متجلی میشه فاطمه این پارادوکس رو خلق کرد و پیش چشم مردم عالم گذاشت تا الی الابد این معادله حل نشه و این سوال در ذهن ها باقی بمونه و از این طریق حق رو آشکار و مرز میان حق و باطل رو تمییز بده کار الگوها همینه؛ جداکنندگی مثل ماده ای که دو تا فاز رو تفکیک میکنه، برنامه ای مینویسن و اجرا میکنن که الی الابد حق و باطل رو در اذهان تفکیک کنه و راه رو برای هدایت باز و برای بهانه جویی ببنده و اتمام حجت کنه ولو برای خودشون سخت باشه! این همون سهم بیشتره که گفتم برمیدارن سهم بیشتر از بلایی که ناگذیر برای هزینه رشد بشر باید داده بشه بجای قربانی گرفتن از بشر قربانی میشن تا دین خدا رو نصرت بدن و مردم رو هدایت کنن در این ماجرا هم فاطمه باردار بود و فرزندش رو از دست داد چون وقتی ممانعت کرد از ورود به خونه یه عده ای از صحابه در رو شکستن و آتیش زدن و به زور وارد شدن و امیر المومنین رو دست بسته برای بیعت به مسجد بردن و ایشون توی این حادثه سقط جنین کرد و پهلوش شکست و چندین روز بعد از تاریخ وفات پیامبر از دنیا رفت شهید شد!
صورت ژانت جمع شد: واقعا؟ دختر پیامبرتون توی این ماجرا کشته شد؟
* 💞﷽💞 ♥️ ✍بہ قلمِ 🍃 #۱۵۰   _بله برای اینکه همین سوال رو ایجاد کنه در دل تاریخ که امت هنوز دو ماه از فوت پیامبرش نگذشته چه بلایی به سر دختر 18 ساله پیامبر آورد که از دنیا رفت؟ دختری که تا این حد پیامبر تکریمش میکرد و به گواه همون تاریخ عالمه و عابده و طبق آیه تطهیر اهل بیت پیامبر بود چرا این بلا رو به سرش آوردن؟ فاطمه اول آبرو و شانیت اجتماعی و بعد فرزندش محسن و بعد جانش رو تقدیم ولایت کرد تا این شاخه نخشکه قطعا اگر اون اتفاق نمی افتاد این ماجرا در دل تاریخ گم میشد و چیزی تحت عنوان تشیع برزمین باقی نمیموند یعنی امامت به عنوان هدف والای اسلام اصلا مطرح نمیشد تمامش میشد خلافت و تهش همین قاعده که حق با غالب است! ولو فاسق باشد!! چیزی که با اساس سیره پیامبر و منطق قرآن به طور جد در تضاده شما که قرآن رو یک بار از رو خوندید بگید منطق قرآن اینه؟! و حالا چه کسی اینجا بزرگترین سهم رو برمیداره؟! ژانت گنگ گفت: منظورت چیه گفتی فاطمه این فداکاری رو برای حفظ حقیقت و روح اسلام انجام داده دیگه _آره درسته ولی بزرگترین هزینه رو امیرالمومنین داد در این ماجرا یعنی بزرگترین هزینه ای که میشد داد در طول تاریخ امیر المومنین رو توی این ماجرا تصور کنید ولی خدا بعد از پیامبره از اوصاف ولی اینه که علم و عنان زمین و آسمان رو در اختیار داره و نبض زمان براش میزنه واسطه فیض مخلوقات و حلقه اتصال خدا و بندگانه بقول خودمون لنگر آسمان و زمینه با این اوصاف حقش رو که خلافته غصب میکنن خب خلافت محبوبیتی در نزدش نداره از حیث دنیایی چون مثل باقی حکام قصد چپاول و خوشگزرونی نداره و اینو سالها بعد وقتی به حکومت میرسه ثابت میکنه ولی از این جهت که خلافت موهبتیه برای خدمت به خلق و تحقق همون هدف اصلی که گفتم که وظیفه امامه خب طبعا باید برای به دست آوردنش تلاش کنه اگر کسی از حق خودش و حق بقیه بگذره که دیگه عادل نیست! اما ایشون بخاطر اینکه اصل اسلام در خطر نیفته و برادر کشی و اختلافات درونی در همون بدو ظهور اسلام رو نابود نکنه مامور به سکوته! مثل هارون که به موسی گفت تو گفتی بخاطر حفظ وحدت امت سکوت کنم و من اینکار رو کردم برای همینه که پیامبر میفرماید یاعلی تو برای من مانند هارون برای موسی هستی! و روایت هست که وقتی امیرالمومنین رو دست بسته برای بیعت میبردن همین آیات رو میخوند! پس تو مامور به سکوتی چون اسلام نوپاست و کافیه اختلافات داخلی بالا بگیره تا یک قدرت خارجی با خیال راحت تمام امت اسلامی رو از بین ببره و برای همیشه این اتفاق به تاریخ بپیونده! همون موقع تمدن ها که از رشد این قدرت جدید نگرانی داشتن منتظر فرصت بودن هم ایران هم روم اتفاقا همون زمان هم ایران به سر حدات اسلام حمله کرد و جنگ ها و فتوحاتی که صورت گرفت آغاز شد پس امیر المومنین سکوت کرده! ولی حق داره که بیعت نکنه لااقل اعتراضش رو بیان کنه! که در تاریخ ثبت بشه اعتراضی بود وگرنه که اصلا میگفتن بابا حقی نبوده خود طرف اومد بیعت کرد! بیعت نکردنش هم به جایی بر نمیخورد چون همه امت تطمیع شده بودن سر قضیه خلافت ولی حمله کردن به خونه برای گرفتن بیعت حالا باز شما امیرالمومنین رو تصور کن مردی که گفتم انسان کامله تجلی غیرت و قدرت خداست و کائنات گوش به فرمانش و بسیار هم به همسرش علاقه منده و اون رو امانت پیامبر میدونه پیامبری که امامش بوده و عاشقانه دوستش داره اصلا فاطمه رو امانت الهی میدونه و فاطمه هم یک انسان کامله! ببین ما یه صفت خوب تو هم دیگه میبینیم عاشق هم میشیم دو تا انسان کامل چقدر میتونن همدیگه رو دوست داشته باشن؟! با این حال امر چیه؟! تکلیف در اون مقطع چیه؟ سخت ترین کار دنیا در اون شرایط سکوت... یعنی تو اجازه بدی فاطمه که نهایت احترام و علاقه رو بهش داری چون تو امام هستی و شان ولایت مطرحه از تو دفاع کنه و پیش چشم تو کتک بخوره طوری که فرزندت از بین بره و همون فاطمه رو هم با همون اتفاق از دست بدی و تو دستگیر بشی و بزور ازت بیعت بگیرن خب هیچ مردی این شرایط رو تحمل نمیکنه چه برسه مردی که نسبت به غریبه ها هم غیور بود! و چه برسه مردی که جنگاوره! در جنگ خیبر امیرالمومنین به تنهایی در یک قلعه رو از جا کند! دری که به عنوان حفاظ قلعه با کلی تدابیر و استحکامات نصب شده بود عمروبن عبدود پهلوان عرب رو به خاک انداخته اما امر سکوته! سخت ترین کار دنیا همینه سکوت در حال توانایی و تحمل دیدن چنین صحنه ای! هیچ وقت از ذهن پاک نمیشه خود امیرالمومنین در نهج البلاغه خوندید احتمالا درباره اون اتفاق میفرماید بعد از اون اتفاق سالهاست خار در چشم و استخوان در گلو روزگار میگذرونم یعنی دردی که هر لحظه همراهته! تصور کن یه خار 25 سال توی چشمت باشه و نتونی درش بیاری! ژانت_خب آخه چرا؟
* 💞﷽💞 ♥️ ✍بہ قلمِ 🍃 #۱۵۱   _بخاطر اینکه اونجا شمشیر کشیدن و جنگیدن میشد شورش و اونوقت این توجیه وجود داشت که کل خانواده و پنج شش نفر از صحابه پیامبر که اونجا بودن قتل عام بشن و این قضیه الی الابد دفن بشه ولی مصلحت این بود که همه زنده بمونن و سالها بعد تک به تک سهم خودشون رو بردارن و نقش خودشون رو بازی کنن هم خود امیرالمومنین و هم فرزندانشون حسن و حسین(ع) درسته دل با انتقام و کتک کاری خنک میشه ولی مصلحت دین خدا این نیست همونطور که مصلحت بود فاطمه خودش رو قربانی کنه تا یک حقیقت رو ثبت کنه مصلحت بود بقیه اعضای خانواده بمونن تا این مسیر به اون شکلی که برنامه ریزی شده پیش بره سخته ولی لازمه... برای همین میگم سخت ترین سهم سهم امیرالمومنینه این آدم همه چیزش برای خداست از خودش و برای خودش چیزی نمیخواد امام یعنی همین تسلیم محض... وقت برداشتن جسم داغ، همه که انگشت سبابه نمیشن که بسوزن و دم نزنن برای همینه که انقدر عزیزن چون بخاطر بقای اون هدف مقدس و نشونه گذاشتن برای ما ها هزینه های سنگینی پرداختن جملاتی روایت هست از امیرالمومنین در زمان دفن شبانه و مخفی فاطمه، که بیانگر حجم شرمندگی ایه که مولا توی دلش پنهان میکرد ایشون رو به پیامبر عرضه میدارند: یارسول الله امانتیت رو از من تحویل بگیر فقط بدون که من مقصر بلایی که سرش اومد نیستم تمت تو اراده کرد برای هضم کردن فاطمه! عین عبارتی که استفاده میکنه همینه: "لـهضمها"...! و باز عرض میکنن: یا رسول الله تو ازخودش سوال کن استخبرهاالحال یعنی سوال پیچش کن چون خودش حرفی نمیزنه! مجبورش کن بهت بگه چه بلایی به سرش آوردن این مکالمات اگر چه تشریفاتیه اما بیانگر همون غم بزرگیه که توی دل ایشونه کتایون بی مقدمه گفت: _چرا پنهانی؟ چرا قبر دختر پیامبرتون جاش مشخص نیست؟ _ایشون در مدت زمان بیماری کسی رو به ملاقات نپذیرفت و وصیت کرد شبانه و تنها به خاک سپرده بشه و کسی برای نماز خوندن به پیکرش نیاد چون باید مشخص میشد که فاطمه به قهر از میان امت رفت اینهم در ادامه ی همون تصمیم آگاهانه بود پیامبر در روزهای آخر عمر شریف حدیثی دارن به نام حدیث ثقلین که در اون میفرمایند تمام ماترک و ارث من برای امت دو چیزه کتاب خدا قرآن و اهل بیتم و این دو هیچ وقت از هم جدا نمیشن تا وقتی که در روز قیامت در کنار حوض کوثر که یک حوض بهشتیه به من وارد بشن و این یعنی خط مشی قرآن هیچ گاه از خط مشی این خانواده جدا نیست و اونها در میان امت عاملان حقیقی به قرآن و سنت من هستن میبینید... پیامبر تمام کد ها رو داده بود به اندازه کافی حتی قرآن هم همینطور یادته حین مطالعه به یه آیه ای رسیدیدم که با تاکید از مسلمانها میخواست بدون اجازه وارد خانه کسی نشید یا اگر بهتون گفته شد برگردید برگردید؟! و گفتم این تاکید یکم عجیبه؟!! ژانت ناباور گفت: _اینایی که داری میگی واقعیت تاریخیه؟ _هر چی که گفتم با سند توی کتب تاریخی صحیح و مرجع هست! آهی کشید: خیلی دردناکه واقعا قلبم به درد اومد عجییه چرا حالم انقدر بد شد! کاش یکم آب بخورم...
* 💞﷽💞 ♥️ ✍بہ قلمِ 🍃 #۱۵۲ از جا بلند شد و برای خودش آب ریخت کتایون تمام مدت ساکت و صامت به دستهایی که روی پاهاش جمع کرده بود زل زده بود و از چهره اش جز بی تفاوتی و سکوت برداشت دیگه ای نمیشد کرد بلند شدم و چراغ پذیرایی رو روشن کردم جلوی آینه نم چشمهایی که کمی خیس شده بود رو گرفتم و چند بار پی در پی نفس کشیدم تا لرزش صدام رو مهار کنم بعد رو به بچه ها گفتم: الان دیگه اذان میگن من میرم نماز بخونم اگر زحمتی نیست کنسرو گرم کنید بعد شام ادامه میدیم ژانت گرفته گفت: باشه لبخندی زدم: مرسی مهربون! خداخیرت بده ... شام که صرف شد کتایون پرسید: _حرفات تموم نشد درسته؟ _نه... هنوز حرف دارم اگر حوصله دارید _بحث حوصله نیست بحث باید تموم بشه دیگه نمیخوام آخرش بگی نذاشتید بحثمو کامل کنم و... لبخندی زدم: بااشهه... حالا بگم؟ ژانت لبخندی زد: آره بگو _خب در ادامه همون توضیحاتی که درباره ماهیت امام دادم سهم بیشتر و هزینه رشد و انسان سازی و امت سازی و تلاش امام برای حفظ امت و قربانی شدن بخاطر خدا و هدف در مواقع لزوم، بقیه ائمه هم همین مسیر و همین روال رو متناسب موقعیت و شرایط جامعه و تصمیمات انسانی طی کردن برگردیم به صدر اسلام بعد از این پس زدگی در پوشش خلافت اسلامی همون رویای صادقه پیامبر در مورد شجره خبیثه تعبیر شد و بنی امیه روی میراث پیامبر سایه انداختن اول ابوسفیان والی شام شد و بعدها پسرش معاویه و خب مدل حکومت داری اونها با تمام اصول اسلام زمین تا آسمان متفاوت بود در یک کلام سیاستشون همین ماکیاولیسم فعلی بود و تمام هدفشون هم استحاله ی حکومت اسلامی و هدف مهم و بزرگش به یه خلافت صرفا قدرت طلبانه بود یعنی نفاق کار خودش رو میکرد و هم به اسم دین قدرت به دست آورده بود و هم تاجایی که میتونست قدم به قدم دین رو از درون میمکید و استحاله میکرد تا درنهایت چیزی ازش باقی نمونه همون بلایی که سر باقی ادیان نظیر یهودیت و مسیحیت آوردن! خب اینجا جبهه مقابل یعنی جبهه حق و در راس اون امام امت، چه واکنشی باید داشته باشن؟ باید تمام تلاششون رو بکنن که اولا شاکله دین رو برای تاریخ حفظ کنن و ثانیا به طریقی هدف های والاترش رو با کنایه تفهیم کنن دلیل خیلی از سکوت ها یا به ظاهر نرمش ها هم همینه برای اینکه اصول لطمه نبینه حالا امیر المومنین بعد از 25 سال خانه نشینی حاکم شده در طول همین چهار سالی که حکومت میکنه با کلی از ساختارهای غلط جا افتاده مبارزه میکنه* البته به امیرالمومنین بابت این ساختار شکنی ها خیلی نقد و مذمت وارد میکردن مثلا میگفتن چرا تو سپاه تو انقدر ایرانی وجود داره چرا این موالی رو اینقدر ارج و قرب دادی یا چرا سهم بیت‌المال همه رو یکسر یکی دادی و ضریب ها رو از بین بردی چون در زمان خلفای قبلی مثلاً مهاجر و انصار بودن روی حقوق افراد از بیت المال ضریب داشت زمان مسلمان شدن، میزان شرکت در جنگها، عرب یا غیر عرب بودن همه ضریب داشت یعنی همه برابر نمی‌گرفتن امیرالمومنین گفت سهم از بیت المال برای همه مسلمین برابر چه من که حاکم شما هستم و چه کسی که همین امروز اسلام آورده و احتجاج کرد به اینکه آیا کسی از من انصب به رسول الله هست توی امت؟ یعنی کسی که با پیامبر فامیلی نزدیکتری داشته باشه؟ کسی هست از من زودتر ایمان آورده باشه؟ کسی هست از من بیشتر جنگیده باشه؟ همه گفتن نه چون واقعا هم نبود ایشونم فرمود پس من شرایطم از همه برای گرفتن حقوق بیشتر مساعدتره باید طرفدار این قانون باشم ولی من با اون غلام تازه مسلمان از امروز به بعد یکسان خواهیم گرفت از بیت المال این حقوق بیت المال در واقع سهمی بود که از تمام اندوخته حکومت اسلامی به همه مردمی که مسلمان بودن تعلق داشت و این مدل ضریبی ناعادلانه بود که امیرالمومنین در زمان خودش به حالت درست میگردونه و تمرکز رو بجای فتوحات روی تصفیه درونی ساختار اسلامی میگذاره* ولی مخالفان زیادی داره از طلحه و زبیر بگیر تا معاویه و خوارج و... سه تا جنگ داخلی در طی چهارسال به حکومتش تحمیل میشه ولی امیرالمومنین توان مدیریت این پیچ تاریخی رو داشت اگر مردم همراه میبودن ولی نبودن رفاه طلب بودن حق و ناحق براشون مهم نبود فقط میخواستن ماجرا تموم شه معاویه هم دقیقا همیشه رو همین ویژگی مردم تمرکز میکرد مثل کسی که دستش شکسته ولی به همون استخوان شکسته ی کج جوش خورده عادت کرده نمیخواد درد جا انداختنش رو تحمل کنه ترجیح میده همونطور به زندگیش ادامه بده! مردم در پوستین دین حبس شدن و پشت محتوای حقیقی اعتقادشون رو خالی کردن و درنهایت به مسلخ بردن! سال 41 هجری امیرالمومنین صبح نوزدهم رمضان توی مسجد کوفه در حال نماز ضربت خورد و دو روز بعدش هم به شهادت رسید ژانت_توی نماز؟ کی اینکارو کرد؟ _بله یکی از خوارج یه گروه سیاسی مخالف