❤️ آیا می خواهید مولایمان صاحب الزّمان علیه السلام ما را دوست داشته باشد؟
عَنْ صَفْوَانَ قَالَ: ذُكِرَ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام ضُعَفَاءُ أَصْحَابِنَا وَ مَحَاوِيجُهُمْ. فَقَالَ: إِنِّي لَأُحِبُّ نَفْعَهُمْ وَ أُحِبُّ مَنْ نَفَعَهُمْ. (بحارالأنوار، ج96، ص131 به نقل از التمحیص)
صفوان می گوید: نزد حضرت صادق علیه السلام، صحبت از ناتوانان و نیازمندان از اصحاب ما شیعیان شد. پس آن حضرت فرمود: من یقیناً کمک به ایشان و کسی را که به ایشان کمک کند، دوست دارم.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
📚 خاطراتی از مرحوم حجةالاسلام شیخ مصطفی خبازیان(متوفای 16 شعبان1413 قمری-1371 شمسی)، منقول از دوستانش
مرحوم خبازیان (رضوان الله تعالی علیه) دلسوخته حضرت حجّت (عجل الله فرجه) آنچنان اثر عمیقی در دوستان و موالیان امیرالمؤمنین سلام الله علیه به جا گذارد که کمتر دوستی است که با یاد آن بزرگوار بعد از گذشت 29 سال از رحلتش متأثر نشود.
جناب سیدجواد مجتهد سیستانی (پسر مرحوم آیت الله سیدمحمود مجتهد سیستانی) در ضمن خاطراتی از آن زمان می فرمایند:
درگذشت و رحلت این مدافع ولایت علوی و سرباز راستین ولیّ عصر (عجّل الله فرجه) آنچنان در روح و جان مرحوم پدرم اثر گذاشت که برای مدتی هر شب به من می فرمودند: نفسم تنگ شده، من را بیرون ببر، با اینکه آن شب ها، شب های سرد زمستان بود. من هم جهت حفاظت با ایشان همراه می شدم و گاهی هم مرحوم آقا را به حرم حضرت رضا (سلام الله علیه) می بردم تا غم فقدان مرحوم آقای خبازیان کمی التیام پیدا یابد و یا حداقل مرحوم پدرم آرام شوند. زیرا این غم آنچنان فشاری بر مرحوم والد آورد کرده بود که نفسشان تنگ می شد و از غصه فقدان این مدافع ولایت، به بیماری فشار خون نیز مبتلا شدند. جایگاه مرحوم آقای خبازیان در تبلیغ و نشر فرهنگ علوی و مهدوی جایگاه خاصی بود و به بیان و نقل خاطرات نمی توان آن را به نسل جدید رساند، آنچنان که مرحوم آقا فرموده بودند اگر خبازیان می ماند، مرز ایران را به وهابیت می بستم. مرحوم آقا عنایت خاصی به مرحوم آقای خبازیان داشتند، من از بعضی از شاگردان ایشان شنیدم که مرحوم والد فرموده بودند: من تا جایی که بتوانم علومم را در اختیار آقای خبازیان خواهم گذاشت اما حیف و صد حیف که اجل به شاگرد و به استاد گرانقدرش مهلت نداد.
در خاطره ای دیگر آقای حاج حسن بهاری، یکی از دوستان نزدیک مرحوم خبازیان، نقل می کند:
حدود یک ماه قبل از فوت مرحوم خبازیان بود که شبی آن مرحوم به من زنگ زد که یک تاکسی بگیر بیا با هم به حرم حضرت رضا مشرف شویم. بنده یک تاکسی گرفتم و دنبال ایشان رفتم. وقتی مرحوم خبازیان داخل ماشین کنار من نشست، گفت: مطلبی به شما می گویم که تا زنده هستم به کسی نقل نکنی! گفتم: چشم. فرمود: ذکری جهت تشرف به محضر حضرت بقیةالله الاعظم (عجل الله فرجه) از آیت الله سیدمحمود مجتهد سیستانی گرفتم. البته ایشان استخاره کردند که ذکر را بدهند و خوب آمد. من هم چهل روز با آدابی که فرمودند ذکر را در منزلم واقع در کوی فرهنگ خواندم و دیروز روز چهلم بود. روز چهلم در منزل کسی نبود و من در سرداب مشغول ذکر بودم. درب ورودی را بسته و اتفاقاً قفل کرده بودم که ناگهان دیدم دونفر، یک پیرمرد نورانی و یک جوان عرب وارد شده و سلام کردند. به محض ورود، اوّل تمام اعضا و جوارحم خشک شد و از کار افتاد و سپس با خود گفتم: درب که قفل است، پس این بزرگواران از کجا وارد شدند؟ و تازه متوجه شدم که زبانم از کار افتاده است و حتّی جهت احترام نتوانستم از جای خود برخیزم و به همان حالت که بر روی سجاده رو به قبله مشغول ذکر بودم، خشکم زده بود.
پیرمرد گفت: آقا، بقیةالله می باشند، جواب سلام را بده و من که زبانم از کار افتاده بود، مانند یک انسان گنگ و با اشاره سر به زحمت جواب دادم و از گوشه چشم، جلالت و عظمت حضرتش را نظاره گر بودم. نور از گریبان مبارکش تمام صورت را گرفته بود. پیرمرد گفت: آقا امام زمان می فرمایند: تو اسود ما هستی، خدا رحمتت کند و بعد از لحظه ای بلند شده و تشریف بردند.
تا به خودم آمدم و به درب خروجی مراجعه کردم، دیدم درب منزل قفل می باشد. تا اذان مغرب گریه کردم تا آنجا که مهر نمازم به گل مبدّل شد و با مهری دیگر نماز مغرب را خوانده با همان حال به منزل استادم آیةالله العظمی سید محمود مجتهد سیستانی رفتم. داستان را برایشان نقل کردم و از ایشان پرسیدم اسود لقب کدام بزرگوار بوده است؟! ایشان فرمود: اسود، لقب مقداد است و شما نمره بیست از آقا امام زمان گرفته اید. استاد پرسید: امام زمان (عجل الله فرجه) چیز دیگری نفرمودند؟! گفتم: چرا. پیرمرد گفت که: آقا می فرمایند خدا رحمتت کند. تا این جمله را گفتم، استاد با دست محکم بر پای خود زدند و دیگر چیزی نفرمودند.
✅خداوند همه این بزرگواران را رحمت کند و بر سر سفره مولایشان، امیرالمؤمنین علیه السلام مهمان گرداند.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
زن ها شکل های مختلفی دارند زن های زیبا زن های نابغه زن های دانشمند زن های .... اما زن های انتظار و یا شاید زن های منتظر شکل عمیق تری از یک زن هستند ؛ زن هایی که پاییز ها لب پنجره می نشینند در انتظار برف زمستانی که زودتر بر موهایشان نشسته است .
زنانی که تسبیح می چرخانند و ذکر " هر کجا هست به سلامت دارش" ورد زبانشان است. زن ها شکل های مختلف زیبایی دارند اما مادرها زیباترین حالت زنان انتظارند ...
👁😓 تا فرصت باقی است، به چهره والدین خود با نظر محبّت بنگریم
(1)قَالَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله: مَا مِنْ وَلَدٍ بَارٍّ يَنْظُرُ إِلَى وَالِدَيْهِ نَظَرَ رَحْمَةٍ إِلَّا كَانَ لَهُ بِكُلِّ نَظْرَةٍ حِجَّةٌ مَبْرُورَةٌ. قَالُوا: يَا رَسُولَ اللهِ! وَ إِنْ نَظَرَ كُلَّ يَوْمٍ مِائَةَ مَرَّةٍ؟ قَالَ: نَعَمْ، اللهُ أَكْبَرُ وَ أَطْيَبُ.(روضة الواعظین، ج2، ص368)
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: هيچ فرزند نيكوكارى نيست که به پدر و مادر خود یک نظر رحمت می اندازد مگر آن که به ازای هر نظرش، حجّى نیکو منظور میشود. گفتند: ای رسول خدا! و اگرچه، در هر روز 100 بار بنگرد؟ فرمود: آرى، خداوند بزرگتر و مهربانتر است.
(2)عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ علیه السلام قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله: نَظَرُ الْوَلَدِ إِلَى وَالِدَيْهِ حُبّاً لَهُمَا عِبَادَةٌ.(تحف العقول، ص46 / جعفریات، ص187)
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: نگاه محبّت آمیز فرزند به پدر و مادر عبادت است.
(3)عَنِ الباقِر علیه السلام: إِنَّ النَّظَرَ إِلَى الْكَعْبَةِ عِبَادَةٌ، وَ النَّظَرَ إِلَى الْوَالِدَيْنِ عِبَادَةٌ، وَ النَّظَرَ فِي الْمُصْحَفِ مِنْ غَيْرِ قِرَائَةٍ عِبَادَةٌ، وَ النَّظَرَ إِلَى وَجْهِ الْعَالِمِ عِبَادَةٌ، وَ النَّظَرَ إِلَى آلِ مُحَمَّدٍ علیهم السلام عِبَادَةٌ.( من لا یحضره الفقیه، ج2، ص205)
حضرت باقر علیه السلام فرمود: نظر به كعبه عبادت است. نظر به والدين عبادت است. نظر به (آیات) قرآن، حتّى بدون خواندن آن، عبادت است. نظر به چهره عالم عبادت است، و نظر به آل محمّد (علیهم السلام) عبادت است.
(4)قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله: يُفَتَّحُ أَبْوَابُ السَّمَاءِ بِالرَّحْمَةِ فِي أَرْبَعِ مَوَاضِعَ: عِنْدَ نُزُولِ الْمَطَرِ، وَ عِنْدَ نَظَرِ الْوَلَدِ فِي وَجْهِ الْوَالِدَيْنِ، وَ عِنْدَ فَتْحِ بَابِ الْكَعْبَةِ، وَ عِنْدَ النِّكَاح.(جامع الاخبار، ص101)
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: در چهار وقت درهای آسمان به رحمت گشوده میشود: هنگام نزول باران، هنگامی که فرزند به چهره والدین مینگرد، هنگام گشودن در کعبه و هنگام نکاح.
(5)عَنْ أَبِي عَبْدِ اللهِ علیه السلام قَالَ: مَنْ نَظَرَ إِلَى أَبَوَيْهِ نَظَرَ مَاقِتٍ وَ هُمَا ظَالِمَانِ لَهُ، لَمْ يَقْبَلِ اللهُ لَهُ صَلَاة.(کافی، ج2، ص349)
حضرت صادق علیه السلام فرمود: هر كس با نظر کینه و بغض به پدر و مادر خود نگاه کند، هرچند آن دو به او ستم نيز كرده باشند، خداوند نمازش را نمی پذیرد.
(6)عَنْ أَبِي عَبْدِ اللهِ علیه السلام قَالَ: وَ مِنَ الْعُقُوقِ أَنْ يَنْظُرَ الرَّجُلُ إِلَى وَالِدَيْهِ يُحِدُّ النَّظَرَ إِلَيْهِمَا.(مشکاة الأنوار، ص164)
حضرت صادق علیه السلام فرمود: از مصادیق عاقّ والدین آن است که کسی با نگاه تند و معترض به پدر و مادر بنگرد.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
💎🙏💎 من اگر خیر و برکتی دیده و میبینم برای همین احترام و تعظیم مادرم است
مرحوم آیت الله تولایی خراسانی، در سخنرانی خود در مدرسه مجتهدی تهران در دهه اوّل صفر سال1390 قمری، خطاب به طلاّب علوم دینی می فرمود:
طلبهها! من با شما هم مسلک هستم، من آموخته ها و آزموده های خودم را، هرچه مصلحت باشد، به شما می گویم. خدا میداند من با این اهن و تلپ و با این هیکل و قوارهام، صد، صد و پنجاه شاگرد منقول و معقول در مشهد داشتم و درس می گفتم، در بین قوم و خویشان خودم هم شخصیت اوّل بودم. خدا شاهد است در مقابل مادرم زمین میافتادم و پای مادرم را میبوسیدم. یک نواری است که در اواخر عمرش از او ضبط کردهاند. گفته است از محمود راضی هستم، خیلی هم راضی هستم. من هم اگر خیر و برکتی دیده و می بینم برای همین احترام و تعظیم مادرم است که او با نهایت رضایت از من، از دنیا رفت. مادرهایتان را خیلی راضی نگه دارید، پدرهایتان را هم، امّا مادرها را به ویژه! «الْجَنَّةُ تَحْتَ أَقْدَامِ الْأُمَّهَاتِ».
(سخنرانی های مدرسه مجتهدی تهران، صفر 1390 قمری، شب اوّل ماه صفر)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
😓 تقدّم نیکی به مادر بر نیکی به پدر
1) عَنْ مهر بْنِ حَكِيمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ قَالَ: قُلْتُ لِلنَّبِيِّ صلی الله علیه و آله: يَا رَسُولَ اللهِ! مَنْ أَبْرَرُ؟ قَالَ: أُمَّكَ. قُلْتُ: ثُمَّ مَنْ؟ قَالَ: ثُمَّ أُمَّكَ. قُلْتُ: ثُمَّ مَنْ؟ قَالَ ثُمَّ أُمَّكَ. قُلْتُ: ثُمَّ مَنْ؟ قَالَ: ثُمَّ أَبَاكَ، ثُمَّ الْأَقْرَبَ فَالْأَقْرَبَ. (مستدرک الوسائل، ج15، ص181 به نقل از مشکاة الأنوار)
راوی میگوید که، از پيامبر صلی الله علیه و آله پرسيدم: ای رسول خدا! به چه كسی نیکی كنم؟ فرمود: به مادرت. گفتم: سپس به چه کسی؟ فرمود: به مادرت. گفتم: سپس به چه كسى؟ فرمود: سپس به مادرت. گفتم: سپس چه كسى؟ فرمود: پدرت؛ بعد از او نیز هر كه نزديكتر باشد.
2) عَنْ مُعَلَّى بْنِ خُنَيْسٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ الله علیه السلام قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ وَ سَأَلَ النَّبِيَّ صلی الله علیه و آله عَنْ بِرِّ الْوَالِدَيْنِ. فَقَالَ: ابْرَرْ أُمَّكَ، ابْرَرْ أُمَّكَ، ابْرَرْ أُمَّكَ، ابْرَرْ أَبَاكَ، ابْرَرْ أَبَاكَ، ابْرَرْ أَبَاكَ. وَ بَدَأَ بِالْأُمِّ قَبْلَ الْأَب. (کافی، ج2، ص162)
معلّی بن خُنیس از حضرت صادق علیه السلام نقل میکند که ایشان فرمود: مردى خدمت پيامبر صلی الله علیه و آله آمد و از حضرت راجع به نیکی به پدر و مادر پرسيد. حضرت فرمود: به مادرت نیکی كن؛ به مادرت، به مادرت! به پدرت نیکی كن؛ به پدرت، به پدرت!» آن حضرت مادر را پيش از پدر ذكر فرمود.
3) عَنِ النَّبِيِّ صلی الله علیه و آله أَنَّهُ قَالَ لَهُ رَجُلٌ: يَا رَسُولَ اللهِ! مَنْ أَحَقُّ النَّاسِ بِحُسْنِ صِحَابَتِي؟ قَالَ: أُمُّكَ. قَالَ: ثُمَّ مَنْ؟ قَالَ: أُمُّكَ. قَالَ: ثُمَّ مَنْ؟ قَالَ: أَبُوك. (عوالی اللئالی، ج1، ص444)
مردی به پیامبر صلی الله علیه و آله عرض کرد: ای رسول خدا! چه کسی از میان مردم برای هم نشینی و هم صحبتی بهتر است؟ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: مادرت. مرد گفت: پس از او چه کسی؟ فرمود: مادرت. مرد پرسید: پس از او چه کسی؟ فرمود: پدرت.
4) عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: قَالَ مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ علیه السلام: يَا رَبِّ، أَوْصِنِي. قَالَ: أُوصِيكَ بِي، قَالَ: يَا رَبِّ، أَوْصِنِي. قَالَ: أُوصِيكَ بِي ثَلَاثاً. قَالَ: يَا رَبِّ، أَوْصِنِي. قَالَ: أُوصِيكَ بِأُمِّكَ. قَالَ: يَا رَبِّ، أَوْصِنِي. قَالَ: أُوصِيكَ بِأُمِّكَ. قَالَ: يَا رَبِّ، أَوْصِنِي. قَالَ: أُوصِيكَ بِأَبِيكَ. قَالَ: فَكَانَ يُقَالُ لِأَجْلِ ذَلِكَ لِلْأُمِّ ثُلُثَا الْبِرِّ وَ لِلْأَبِ الثُّلُثُ. (روضة الواعظین، ج2، ص 368)
حضرت باقر علیه السلام فرمود: حضرت موسى بن عمران علیه السلام عرضه داشت: پروردگارا! به من سفارشى فرما. خداوند سه بار فرمود: تو را در مورد خودم سفارش مىكنم. حضرت موسى علیه السلام عرض کرد: سفارش ديگری بفرما. خداوند دو بار فرمود: تو را در مورد مادرت سفارش مىكنم. حضرت موسى علیه السلام باز عرض کرد: پروردگارا! مرا سفارشى ديگر فرماى. خداوند فرمود: تو را به پدرت سفارش مىكنم. در ادامه حضرت فرمود: به همین جهت است که دو سوم نيكى و مهربانى كردن براى مادر است و يك سوم براى پدر.
5) قِيلَ لِرَسُولِ اللهِ صلّی الله علیه و آله: يَا رَسُولَ اللهِ! مَا حَقُّ الْوَالِدِ؟ قَالَ: أَنْ تُطِيعَهُ مَا عَاشَ. فَقِيلَ: وَ مَا حَقُّ الْوَالِدَةِ؟ فَقَالَ: هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ، لَوْ أَنَّهُ عَدَدَ رَمْلِ عَالِجٍ وَ قَطْرِ الْمَطَرِ أَيَّامَ الدُّنْيَا قَامَ بَيْنَ يَدَيْهَا مَا عَدَلَ ذَلِكَ يَوْمَ حَمَلَتْهُ فِي بَطْنِهَا. (مستدرک الوسائل، ج15، ص182 به نقل از عوال الئالی)
به پیامبر صلی الله علیه و آله عرض شد: ای رسول خدا! حقّ پدر چيست؟ حضرت فرمود: اينكه تا زنده است، از او اطاعت كنى. سؤال شد: حقّ مادر چيست؟ حضرت فرمود: هيهات، هيهات (که کسی به حقّ مادر برسد)! اگر کسی به تعداد ريگ بيابان و ريگزار، و به اندازه قطره هاى باران در همه عمر دنيا در برابر مادرش بايستد (و خدمتش كند)، معادل يك روز باردارى مادر و حمل فرزند در شكم نمى شود.
6) رُوِيَ: أَنَّ رَجُلاً قَالَ لِلنَّبِيِّ صلی الله علیه و آله: يَا رَسُولَ اللهِ! أَيُّ الْوَالِدَيْنِ أَعْظَمُ؟ قَالَ: الَّتِي حَمَلَتْهُ بَيْنَ الْجَنْبَيْنِ وَ أَرْضَعَتْهُ بَيْنَ الثَّدْيَيْنِ وَ حَضَنَتْهُ عَلَى الْفَخِذَيْنِ. (مستدرک الوسائل، ج15، ص182 به نقل از کتاب «التعریف بوجوب حق الوالدین»)
روایت شده که فردی به رسول خدا صلی الله علیه و آله عرض کرد: ای رسول خدا! حقّ کدامیک از والدین بزرگتر است؟ فرمود: آن که فرزند را میان دو پهلویش حمل کرد و میان دو سینه اش شیر داد و بر دو رانش نگهداری کرد.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🙌🙌 👁 لزوم نیکی به پدر و مادر بعد از فوت ایشان
1) قَالَ رَسُولُ اللهِ صلّی الله علیه و آله: سَيِّدُ الْأَبْرَارِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ، رَجُلٌ بَرَّ وَالِدَيْهِ بَعْدَ مَوْتِهِمَا. (بحارالأنوار، ج74، ص86 به نقل از الإمامۀ والتّبصرۀ)
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: آقای نیکوکاران در روز قیامت، مردی است که بعد از فوت پدر و مادر خویش، به آنان همچنان نیکی کند.
2) عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: إِنَّ الْعَبْدَ لَيَكُونُ بَارّاً بِوَالِدَيْهِ فِي حَيَاتِهِمَا، ثُمَّ يَمُوتَانِ فَلَا يَقْضِي عَنْهُمَا دُيُونَهُمَا وَ لَا يَسْتَغْفِرُ لَهُمَا، فَيَكْتُبُهُ اللهُ عَاقّاً. وَ إِنَّهُ لَيَكُونُ عَاقّاً لَهُمَا فِي حَيَاتِهِمَا غَيْرَ بَارٍّ بِهِمَا، فَإِذَا مَاتَا قَضَى دَيْنَهُمَا وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمَا فَيَكْتُبُهُ اللهُ عَزَّوَجَلَّ بَارّاً. (الکافی، ج2، ص163/ الزهد، ص33)
حضرت باقر علیه السلام فرمود: همانا بندهاى نسبت به پدر و مادر خويش در زمان حياتشان نيكوكار است، سپس آنها ميميرند، امّا وی بدهى آنها را نميپردازد و براى آنها طلب آمرزش نمی کند، لذا خدا او را عاقّ و نافرمان مينويسد. در مقابل، بندهی ديگری در زمان حيات پدر و مادر خود، عاقّ آنهاست و نسبت به آنها نيكى نميكند، ولى چون مردند بدهى آنها را ميپردازد و براى آنها طلب آمرزش می کند و خداى عزوجل او را جزو نيكوكاران به والدین خویش ثبت می نماید.
3) عَنِ الصَّادِقِ علیه السلام قَالَ: يَكُونُ الرَّجُلُ عَاقّاً لِوَالِدَيْهِ فِي حَيَاتِهِمَا فَيَصُومُ عَنْهُمَا بَعْدَ مَوْتِهِمَا وَ يُصَلِّي وَ يَقْضِي عَنْهُمَا الدَّيْنَ فَلَا يَزَالُ كَذَلِكَ حَتَّى يُكْتَبَ بَارّاً وَ يَكُونُ بَارّاً فِي حَيَاتِهِمَا، فَإِذَا مَاتَ لَا يَقْضِي دَيْنَهُ وَ لَا يَبَرُّهُ بِوَجْهٍ مِنْ وُجُوهِ الْبِرِّ فَلَا يَزَالُ كَذَلِكَ حَتَّى يُكْتَبَ عَاقّاً. (مستدرک الوسائل، ج2، ص114/ الدعوات، ص126)
حضرت صادق علیه السلام فرمود: فردی در دوره حیات پدر و مادرش، عاقّ آنها می باشد، اما بعد از فوتشان، از جانب آنها روزه گرفته، نماز می خواند و دیون آنها را ادا می کند. این اعمال سبب می شود که وی نیکوکار به پدر و مادر محسوب شود. بالعکس، فردی است که در دوره حیات پدر و مادرش، به آنها نیکی می کند، اما بعد از فوتشان، دیون آنها را ادا نکرده، و به هیچ گونه کار خیری برای آنها انجام نمی دهد، و لذا عاقّ ایشان محسوب می شود.
4) قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله: إِنَّ الرَّجُلَ لَيَمُوتُ وَالِدَاهُ وَ هُوَ عَاقٌّ لَهُمَا، فَيَدْعُو اللَّهَ لَهُمَا مِنْ بَعْدِهِمَا، فَيَكْتُبُهُ اللَّهُ مِنَ الْبَارِّين. (مجموعة ورام، ج1، ص288)
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: مردى است كه پدر و مادرش از دنيا رفته و او عاقّ آن دو بوده است، امّا براى آنها پس از مرگشان دعا مى كند، لذا خداوند او را از فرزندان نيكوكار به شمار مى آورد.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
💕
#من_یک_زنم
من یک زنم، پس روز زن برمن مبارک!
یک مادرم، پس روز مادر برمن مبارک!
امورخانه را مدیریت میکنم، پس روز مدیر برمن مبارک!
بر بالین عزیزان دردمندم بیدار میمانم و دردهایشان را مرحمم، پس روز پزشک برمن مبارک!
برای راحتی زندگی خانواده ام میسازم آنچه که نیست و خلق میکنم آنچه که مایع آرامششان هست، پس روز مهندس برمن مبارک!
می آموزم درسهای زندگی را با تمام وجود، با مهربانی، با صبر و تحمل و امید، پس روزمعلم برمن مبارک!
میجنگم با هر پلیدی که خانواده ام را تهدید کند، پس روز پلیس برمن مبارک!
حریم زندگیم را، حرمت خود و خانواده ام را پاسبانم، پس روز مرزبانان نجیب و صبور برمن مبارک!
دسته گلی💐 به خودم تقدیم میکنم چون یک زنم با یک عالمه عشق نه، وظیفه...
#من_یک_زنم
*آقایون_بخوانند*
*همسرتان_را_عاشق_کنید*
❣به ظاهر و لباسش توجه کنید( زنها عاشق دیده شدن هستند).
❣ مرتب و تمیز باشید و به ظاهر خود برسید.
❣مرد باشید( بچه ننه نباشید، استقلال مالی و قدرت تصمیم گیری داشته باشید، زنان از اینکه شوهرشان وابسته باشد متنفرند).
❣غافلگیری یا به قول امروزی ها " سوپرایز" کنید( زنان شیفته غافلگیر شدن هستند، حتی یک شاخه گل، هدیه کوچک و یا یک پیام عاشقانه).
❣ بحث و مشاجره نکنید.
❣در مهمانی ها متشخص باشید و هوایش را داشته باشید( نگاه محبت آمیز در جمع را فراموش نکنید) .
❣مناسبتهای حیاتی را فراموش نکنید.
4_5940356253346694662.mp3
795.7K
"❁"
#صوتی
#استاد_عباسی_ولدی
🎧 معیارهای #مرد خوب در زندگی؟!
❌ پیشنهاد دانلود
🔴 لطفا با دقت گوش کنید
┄┅═❁═┅┄
شعر سلام
سلام سلام بچه ها
سلام آهای بزرگترا
سلام یعنی سلامتی
سلام یعنی نام خدا
هر كسی كه سلام بده
هفتاد تا ثواب می دن
حتی اگر كسی نبود
فرشته ها جواب می دن
29.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#قصه
💌 داستان موش کوچولو🐭
این قصه رو به همه کوچولوهایی که دوست دارید تقدیم کنید❤
.
.
💢پدر مادرهای دیگه رو هم به این قصه دعوت کنید