پس از پس گرفتن ضریح
این ضریح مطهر را به امام زادگان اسحاق و اسماعیل علیهما السلام در روستای حسنا رود ۴۰ کیلومتری جاده کاشان به سمت دلیجان نصب کردند .
دقیقا اولین روستا بعد از مشهد اردهاله
البته هر کسی کاشان رفته برای زیارت میدونه حرم حضرت ابولولو پاسگاه نیروی انتظامی شده است .
✴️چهارشنبه👈 10 فروردین/حمل 1401
👈 27 شعبان 1443👈30 مارس 2022
🏛 مناسبت های دینی و اسلامی.
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
📛صدقه اول وقت لازم و رفع اثر نحوست کند.
👶 مناسب زایمان و نوزاد روزی دار و عمر طولانی دارد.انشاءالله
🚘مسافرت :کراهت دارد درصورت ضرورت همراه صدقه باشد.
🔭 احکام نجوم.
🌗 امروز قمر در برج حوت و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است:
✳️ دعوت گرفتن از افراد.
✳️ آغاز امور آموزشی و تعلیم.
✳️ از شیر گرفتن کودک.
✳️ فصد و حجامت.
✳️ دیدار با اشراف و بزرگان.
✳️ افتتاح شغل و کار.
✳️ و بذر افشانی نیک است.
💉💉 حجامت خون دادن فصد باعث ایمنی از ترس می شود.(ولی احتیاطا انجام نگردد)
💇♂💇 اصلاح سر وصورت باعث پشیمانی می شود.
👩❤️💋👨مباشرت: حکم مجامعت در شب پنجشنبه فرزند حاصل از آن حاکمی از حاکمان و یا عالم گردد.
😴🙄 تعبیر خواب خوابی که (شب پنجشنبه) دیده شود تعبیرش طبق ایه ی 28 سوره مبارکه "قصص" است.
قال ذالک بینی و بینک.....
و مفهوم آن این است که فرد مهمی نزد خواب بیننده بیاید. و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید.
✂️ ناخن گرفتن
🔵 چهارشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و باعث بداخلاقی میشود.
👕👚 دوخت ودوز
چهارشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز بسیار مناسبی است و کار آن نیز آسان افتد و به سبب آن وسیله و یا چارپایان بزرگ نصیب شخص شود.ان شاالله
✴️️ وقت #استخاره در روز چهارشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن)
❇️️ #ذکر روز چهارشنبه : یا حیّ یا قیّوم ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۵۴۱ مرتبه #یامتعال که موجب عزّت در دین میگردد.
💠 ️روز چهارشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام#امام_رضا_علیه السلام_#امام_جواد_علیه_السلام و #امام_هادی_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد
🌸زندگیتون مهدوی ان شاالله🌸
* 💞﷽💞
✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️❎✳️
#بادبرمیخیزد
#قسمت97
✍ #میم_مشکات
#فصل_بیست و یکم:
عروس خیالاتی
راحله، چادر یاسی رنگش ، که گل های صورتی و سبز پسته ای داشت، را کمی جابجا کرد تا پاهایش زیر چادر پنهان شود. چقدر معذب بود. در عمرش خواستگاری به این عذاب اوری نداشت. حالا که او قید ازدواج را، حداقل برای مدتی، زده بود، همه یادشان آمده بود که حاج اقا شکیبا دختر جوان و محجوبی دارد و برای گرفتن "بله" به خانه شان سرازیر شده بودند. عموما هم از آشنایان یا دوستان پدر بودند برای همین نمیشد بدون آمدن نه بگوید زیرا پای یک عمر آشنایی یا رفاقت در میان بود و نمیخواست صدمه ای به روابط خانواده ها بزند. برای همین، با بی میلی قبول میکرد حداقل به صورت صوری هم که شده بیایند، گل و شیرینی بیاورند، چایی بخورند و بعد جواب نه را با هزار دردسر و سلام و صلوات بهشان بدهند. مادر و پدر هرچند از این وضع راضی نبودند اما دوست نداشتند با اصرار بیجا، دخترشان فکر کند قصد دارند اورا از خانه بیرون بیندازند. آن همه بعد از آن دردسر ها و مشکلاتی که پیش آمده بود. آن شب هم یکی از آن شب های زجر اور بود. راحله با دیدن داماد به این فکر میکرد که چرا عموما، خانواده هایی که موقعیت های مناسبی دارند پسرهایشان عیب و ایراد دارند. یا زشت بودند، یا چاق و بدترکیب، یا پر ادعا و مغرور یا آنقدر سر به زیر که بیشتر شبیه احمق ها بودند تا محجوب...
شما دوست عزیز، شاید ایراد بدانید که چرا راحله از روی ظاهر خواستگارانش را قضاوت میکرد و همه مان شعار بدهیم که اصل اخلاق است و نه تیپ و قیافه اما باید واقع بین بود. در سن و سال جوانی ظاهر برای جوانها مهم است. البته نه قد و هیبتی همچون هرکول و قیافه ای چون رب النوع های زیبایی اما به هرحال تا حدی که معقول و قابل پذیرش باشد. ثانیا، کسی که بخواهد از زیر بار مسئولیتی فرار کند به دنبال کوچکترین بهانه است. از این رو آن شب، راحله خدا را شکر کرد که این داماد بد قیافه، خودش دستاویزی را به دستش داده بود. البته پدر و مادر می دانستند راحله اهل این بهانه ها نیست و اصل داستان چیز دیگری ست.
مهمانها داشتند حرف میزدند و راحله این فکر ها را با خودش میکرد و گاهی لبخند روی لبهایش می آمد. پیش خودش فکر کرد الان فکر میکنند عروس کمبود تخته دارد و دوباره خنده اش گرفت. پدر داماد داشت در مورد قیمت ماشینی که تازه خریده بود داد سخن میداد که باعث شد ذهن راحله کاملا از جمع خارج شود. ماشین!!
یادش افتاد به هیوندای سیاه جناب پارسا! دوباره همان کلمات در ذهنش تداعی شد: دیوانه روانی!!
و با خودش فکر کرد: آخه این چه کاری بود? ماشینت رو داغون کردی! خب کتک کاری میکردی که به نفع بود. دو روز دیگه زخم هات خوب میشد و خرج نداشت!!
و دوباره لبخند زد و این بار نگاه متعجب مادر داماد را روی خودش حس کرد. با خودش گفت دیگر حتما رای به خل بودن من داده و برای گرفتن جواب زنگ نمیزند...
و دوباره خنده اش گرفت که ترجیح داد این بار در دلش بخندد.
دوباره فکرش برگشت سمت استاد پارسا!
امروز دو روز از آن جریان گذشته بود. ذهنش آرامتر شده بود و وقایع را خارج از آن لحظه بغرنج بررسی میکرد. اتفاقات برخوردش با نیما هم در ذهنش تکرار شد. هر دو بار پارسا اورا نجات داده بود و او، چقدر بد قدردانی کرده بود. احساس شرمندگی داشت. اما در کنار این احساس، حس دیگری هم در دلش حرکت میکرد. حسی مبهم. چرا سیاوش این کار را کرده بود. یک آن حس کرد چیزی در دلش فروریخت. نکند این کار او از سر علاقه بود?
معمولا در اینجور مواقع، وقتی آدم حس میکند که شخصی به او علاقه دارد، به خصوص وقتی آن شخص ضمیر سوم شخص شامل حالش بشود، کمی خیال پردازی و بزرگنمایی هم قاطی ماجرا می شود. برای یک لحظه راحله در ذهنش نگاهی خریدارانه به جناب استاد انداخت:
جوانی با چهره ای معمولی اما خوش قد و بالا، شیک پوش، تحصیلکرده و قطعا پولدار .
با وجود اختلاف عقیده و اعتقادی که با هم داشتند راحله نمی توانست بی انصاف باشد.پارسا، از لحاظ اخلاقی، جوانی موجه و موقر بود.
راحله دورادور برخورد هایش با دختر های لوس اطرافش را که قصد خود نمایی داشتند دیده بود. کاملا سنگین و متین.
شاید استاد آدمی مذهبی نبود ولی قطعا پسری سبکسر و بی قید هم نبود.
اما خب بالاخره این اختلاف عقاید چیز کمی نبود که بشود به راحتی از کنارش گذشت.
دوست داشتن کسی با این همه اختلاف عقیده ممکن بود? همینطور که داشت استاد بیچاره را در ذهنش بالا و پایین میکرد و برایش نسخه میپیچید، یک دفعه یاد آن روز سر کلاس افتاد.
آن حلقه طلایی که در انگشت دوم دست چپ میدرخشید.
* 💞﷽💞
#بادبرمیخیزد
#قسمت98
✍ #میم_مشکات
مثلا حس عذاب وجدان، حس انسان دوستی و یا اخلاق گرایی... هرچه بود نمیشد آن را به علاقه ربط داد.
توانسته بود مشکل را حل کند. لبخندی از سر رضایت زد که این بار، چشم در چشم مادر داماد شد که داشت با تعجب و نگاهی گنگ این عروس خیالاتی و یا شاید خل و چل را نگاه میکرد. لبخندی که هیچ ربطی به موضوع بحث که بررسی نواسانات قیمت موز در بازار بود، نداشت!!
راحله که حالا هم ذهنش آرام شده بود و هم قضاوت این خانواده برایش اهمیتی نداشت، چشم هایش را باریک کرد و لبخندی عریض، تحویل مادر گیج شده داماد داد و با سرخوشی ادامه بحث پدر داماد در مورد قیمت سیفی جات را دنبال کرد!!
حالا عروس خیال بافمان را رها میکنیم و سری هم به دکتر بخت برگشته میزنیم. بیچاره استاد! آش نخورده و دهان سوخته!
راحله چقد راحت زنش داده بود و علاقه استاد مفلوک را به پای حس نوع دوستی گذاشته بود.
حتما اگر سیاوش این قضاوت نا عادلانه را در مورد خودش میشنید مایوسانه در مورد راحله همان قضاوتی را میکرد که راحله در مورد دکتر کرده بود: دیوانه روانی!
آخر آدم بخاطر نوع دوستی دو ماه تمام ادای آدم های بیخود را در می آورد و جاسوس بازی راه می اندازد تا بتواند مدرک جمع کند? یا میزند ماشینش را از قیمت می اندازد? واقعا که!
البته خداروشکر که دکتر این قضاوت را نشنید وگرنه او نیز چون مادر داماد حکم به کمبود تخته راحله میداد!
سیاوش بعد از آن هندی بازی بی نتیجه، به خانه برگشت. خداروشکر سید نبود. حوصله نداشت برایش توضیح بدهد چرا آنقدر اخم روی صورتش دارد. تازه اگر هم میگفت حتما سید حسابی به ریشش میخندید. اگر میفهمید که پیش بینی اش درست از آب در آمده چه?
اصلا اینها به کنار، چرا این دختر اینقدر نمک نشناس بود? این چه طرز رفتار با یک قهرمان است?
سیاوش فکر میکرد با این فداکاری هایی که کرده است فرصت خوبیست تا راز دلش را برای خانم شکیبا شرح دهد اما آنچه پیش آمده بود اصلا شباهتی به تصورات و خیالاتش نداشت.
هم گیج بود، هم دلخور و هم عصبانی.
حوله اش را برداشت و به سمت حمام رفت. نفهمید چقدر زیر دوش اب ایستاده بود اما آنقدر بود که ذهنش آرام شود برای همین وقتی بیرون آمد از آن چین و چروک های وسط پیشانی اش خبری نبود.
سید داشت سفره را می انداخت. عادت داشت سر شب شام بخورد. سیاوش میل نداشت. رفت توی اتاقش..از آنجاییکه جوان های سالم، خصوصا از نوع مذکرشان، همیشه اشتهای خوبی دارند بنابراین تعجب صادق از این شام نخوردن بی سابقه سیاوش خیلی غیر عادی نبود.
دراز کشید روی تختش. دستهایش را گذاشت زیر سرش و به سقف خیره شد. باید چکار میکرد?
احساسی در دلش لانه کرده بود که روز به روز قوی تر میشد. از طرفی تمام دو صفر هفت بازی هایش بی نتیجه مانده بود و به نظر نمی آمد بانوی داستان توجهی به او داشته باشد.
مگر او چه چیزی کم داشت که به چشم راحله نمی آمد?
یعنی اعتقادات راحله اینقد برایش مهم بود که حاضر نبود اصلا توجهی به او بکند? اویی که همیشه دختر ها برایش سر و دست میشکستند. کافی بود نصف این کارها را برای دختری انجام دهد آنوقت به راحتی صاحب قلب و روحش میشد. پس این دختر چه اش بود?
نکند این مذهبی ها اصلا اعتقادی به علاقه و محبت ندارند?بعد به این فکر کرد که تا بحال ندیده است صادق از دختری حرف بزند یا از دوست داشتن کسی بگوید? نکند مرض واگیر دار بچه حزب اللهی هاست?
بعد یادش آمد به نگاه های راحله به نیما... نه، این دختر نمیتوانست بی احساس باشد. پس مشکل کجا بود? اینکه سیاوش مذهبی نبود? داشت عصبانی میشد که به خودش نهیب زد:
-اهای... زود قضاوت نکن
اصلا شاید بهتر بود بیخیال این دختره قدر نشناس شود. لبخند زد. چه فکر احمقانه ای!
حتی تصورش هم محال بود. باید راه دیگری پیدا میکرد. در فکر و خیال بود که سید وارد اتاق شد:
-کجایی پسر، دو ساعته دارم در میزنم... گفتم لابد از گشنگی غش کردی
سیاوش نگاهی مات به سید انداخت و دوباره سرش را به طرف سقف برگرداند.
صادق که دنبال چیزی میگشت، کتابش را پیدا کرد. میخواست از اتاق خارج شود که دید رفیقش بدجور در خیالات سیر میکند. چند دقیقه ای بهش خیره ماند، بعد لبخندی زد و گفت:
-دیدی گفتم اخرش میای دست به دامنم میشی?
سیاوش سرش را به سمت صادق چرخاند و همانطور که در فکر بود گفت:
-مگه تو دامن میپوشی
و بعد صادق، با آن هیکل چهارشانه، دست و پای پهن و ریش های انبوه را، با دامنِ چیتِ گلدارِ چین چینی صورتی تصور کرد و خنده اش گرفت.
سید سری تکان داد، نیشخندی زد و گفت:
-به جای هذیون گفتن بهتره بری خواستگاری.. اقلا تکلیفت معلوم میشه
چراغ را خاموش کرد و سیاوش را تنها گذاشت تا به حرفش فکر کند:
-خواستگاری?اما چطوری? اصن سید از کجا فهمید من به چی فکر میکنم?اینقدر تابلو شدم یعنی? حالا اینو ولش کن.. من چطوری برم خواستگاری?
بلند شد و پشت پنجره ایستاد. خواب از سرش پریده بود.
#ادامه_دارد..
* 💞﷽💞
#بادبرمیخیزد
#قسمت99
✍ #میم_مشکات
#فصل_بیست_و_دوم:
خواستگاری
می گویند دل به دل راه دارد. راقم این سطور حتی حدیثی نیز در این باب شنیده است اما اینکه آن حدیث چقدر صحت دارد یا در مورد چه کسانی صدق میکند برای بنده معلوم نیست.
البته قصد ما نیز بررسی ضعف و قوت سندی حدیث نیست تنها غرض اینست که بگوییم این قانون در مورد هرکس صدق نمیکرد، در مورد راحله و سیاوش داشت خودش را به رخ میکشید.
راحله نمیدانست چرا با وجود اینکه آن حلقه توانسته بود ثابت کند که استاد پارسا همسری دارد بازهم فکرش درگیر رفتارهای جناب دکتر شده بود.
از این فکر و احساسات خیالی متنفر بود. فکر کردن به مردی همسر دار چه معنا داشت? یعنی او اینقدر بی اخلاق و بی پروا شده بود?
گاهی دوست داشت گریه کند. گاهی از جناب پارسا متنفر میشد که با حرکاتش اورا وارد بازی کرده بود که از آن بیزار بود. به خودش نهیب میزد و سعی میکرد خودش را به بی خیالی بزند.
اما هربار تا می آمد ذهنش اندکی آرام بگیرد، بازی روزگار او را چشم در چشم استاد گرانقدر میکرد و باز روز از نو، روزی از نو...
راحله در شرایطی نبود که به استاد علاقه پیدا کرده باشد. او تنها فکرش درگیر شده بود. البته، نمیتوانست خودش را گول بزند: این رفتارهای استاد، جز از سر علاقه نمیتوانست باشد و ربط دادن آن به انسان دوستی صرفا مسکنی بود که بعد از چند ساعت اثرش را از دست میداد و دوباره راحله بود و هجوم افکار ضد و نقیض!
اخر چرا باید پارسا او را دوست داشته باشد? آن هم با اظهار نظر های تندش راجع به مذهبی ها! اگر دوستش نداشت پس چه مرگش بود?
این تناقض ها گیجش میکرد. فکر اینکه مردی که همسری دارد بخاطر او اینقدر فداکاری میکند و خیلی سوالات دیگر آزارش میداد.
هرچند جناب استاد اگر همسر هم نداشتند بازهم نه علاقه اش معقول بود و نه فکر کردن به او در شان راحله...کاش میتوانست مثل عرفا، یا حداقل مرتاض ها فکرش را کنترل کند.
ظهر بود، کلاسش تمام شده بود... به سمت در خروجی سالن کلاس ها میرفت که دید استاد پارسا از همان در وارد شد.
دوست داشت برگردد و از در آن طرفی خارج شود اما دیگر دیر شده بود. ترجیح داد خودش را به ندیدن بزند برای همین سرش را پایین انداخت و مشغول ور رفتن با گوشی اش شد....
نگاه های سنگین پارسا را حس می کرد. احساس کرد تمام تنش خیس شده است. گرمش شده بود. آن هم وسط سرمای زمستان و هوای سرد آن سالن بی در و پیکر...
از کنار هم که رد شدند، ناخواسته نگاهی زیر چشمی به سمت استاد انداخت و از قضا، نگاهش به سمت دست استاد رفت..آن انگشت کذایی!
- خدای من! دستش خالیه!
بله، اثری از حلقه نبود. این بار حس کرد بدنش یخ کرده.
دستش را روی پیشانی اش گذاشت و سعی کرد خودش را قانع کند:
-حلقه که دلیل نمیشه... خیلیا حلقه رو در میارن ...
لحظه ای ایستاد، کسی صدایش میزد. خودش را به نشنیدن زد. پا تند کرد و از در سالن بیرون زد. به زحمت خودش را به صندلی ها رساند..
بیزار بود. از این حس و حالش بیزار بود. از این ضعف و درگیری ذهنی...اصلا به او چه که فلانی می آید یا میرود?اصلا به او چه که کسی حلقه اش را می پوشد یا نمیپوشد...چرا اینطور شده بود?
این همه توجه به آدمی که هیج ربطی به او و اعتقاداتش نداشت. حداقل ظاهرش گواه این اختلاف بود. چشم هایش پر شد از اشک: " این نبود آنچه ما می گفتیم"*
قطره اشکی پایین افتاد. صدای پایی می آمد که نزدیکش می شد. نمیخواست کسی گریه اش را ببیند... اشکش را پاک کرد...
-خانم شکیبا..
پ.ن:
*بخشی از دیالوگ روز واقعه
#ادامه_دارد...
✴️ پنجشنبه 👈11 فروردین / حمل 1401
👈 28 شعبان 1443 👈31 مارس 2022
🕋 مناسبت های دینی و اسلامی .
🔘 در ماه شعبان سال " 45 ه " حفصه دختر عمر و همسر پیامبر صلی الله علیه و اله از دنیا رفت و مروان بن حکم بر جنازه اش نماز خواند.
🎇 امور دینی و اسلامی .
❇️ روز خوش یمن و خوبی برای امور زیر است:
✅ تهیه ضروریات زندگی.
✅ خرید رفتن.
✅ به فروش رساندن اجناس.
✅ آغاز بنایی و خشت بنا نهادن.
✅ و خواستگاری و عقد و ازدواج خوب است.
🤒 مریض امروز زود خوب می شود .
👶 زایمان خوب و نوزادش زیبا و خوشرو و روزی دار خواهد شد.ان شاءالله.
🚘 مسافرت : سفر همراه صدقه باشد.
👩❤️👩 مباشرت و مجامعت :
👩❤️👩 امروز : مباشرت امروز هنگام زوال ظهر و فرزند حاصل عاقل و سیاستمدار و آقا و بزرگوار خواهد شد.ان شاءالله
🔭احکام نجوم .
🌗 امروز قمر در برج حوت و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است :
✳️ دعوت گرفتن از افراد.
✳️ آغاز امور آموزشی و تعلیم.
✳️ از شیر گرفتن کودک.
✳️ بذرافشانی و کاشت.
✳️ و افتتاح کار و شغل نیک است.
💑 امشب : امشب (شبِ جمعه ) ،ممکن است فرزند کمک حال ظالمان شود و هلاکت گروهی به دست او صورت پذیرد.
💇♂💇 اصلاح سر و صورت :
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت)
در این روز ماه قمری ، خوب نیست.
💉💉حجامت فصد خون دادن .
#خون_دادن یا #حجامت و فصد باعث قوت دل می شود.
🙄 تعبیر خواب خوابی که (شب جمعه) دیده شود تعبیرش طبق ایه ی 29 سوره مبارکه "عنکبوت " است.
قال رب انصرنی علی القوم المفسدین...
و مفهوم آن این است که خواب بیننده مامور شود به اصلاح گروهی که اگر با آنها جنگ و ستیز کند پیروز شود و همه احوالات او شاید نیک گردد.ان شاءالله و شما مطلب خود را دراین مضامین قیاس کنید .
💅 ناخن گرفتن:
🔵 پنجشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است.
👕👚 دوخت و دوز:
پنجشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز خوبیست و باعث میشود ، شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد .
✴️️ وقت استخاره :
در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن)
❇️️ ذکر روز پنجشنبه نیز: لا اله الا الله الملک الحق المبین
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه #یارزاق موجب رزق فراوان میگردد .
💠 ️روز پنجشنبه طبق روایات متعلق است به #امام_حسن_عسکری_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸 زندگیتون مهدوی 🌸
✳️ مقابله قانونی با کشف حجاب در ماشین شخصی
✉️ من کشف حجاب توی ماشین رو به شماره ۱۱۰۱۹۷ پیامک میکنم.
دست کم نگیرین حتما رسیدگی میشه...
پلاک و رنگ و مدل ماشین با شهر و آدرسی که اونجا دیدین
همون موقع بفرستین به شماره : 110197
📌تاثیر داره جوری که خود اون بی حجابا هم جا میخورند ... یهو واسش پیامک میاد از پلیس که مثلا در فلان تاریخ کشف حجاب کردین و...
این شماره ناجا برای کشف حجابه← ۱۱۰۱۹۷
🖇 بزارین واسه کشف حجابشون جریمه بشن ماشینشون بره پارکینگ تا فکر نکنن ماشین ، چهار دیواری اختیاریشونه و پس فردا با بلوز دامن داخل ماشینشون تردد کنن و ما به دور از #امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر فقط منفعل بمانیم.
🔖ارسال پیامک کشف حجاب داخل ماشین را به شماره:
110197
و اینکه شماره را در گوشی خود ذخیره کنید.
🇮🇷تبصره ماده 638 قانون مجازات اسلامی :«زنانی که #بدون_حجاب_شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند ، به حبس از ده روز تا دو ماه و یا از پنجاه هزار تا پانصد هزار ریال جزای نقدی محکوم خواهند شد» . البته ، بر اساس قانون جرایم رایانه ای نیز ، برای گذاشتن عکس های بی حجاب ، مجازات هایی مقرر شده است
📝 اما علاوه بر جرم بودن، کشف حجاب در خودرو مطابق قوانین راهنمایی و رانندگی نیز تخلف محسوب و برای آن، #جریمه تعیین شده است. جریمه کشف حجاب در خودرو ، 100 هزار تومان جریمه و 10 نمره منفی می باشد .
#نشر_حداکثری
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🇮🇷 کانال اساتید انقلابی و نخبگان علمی
@asatid_enghelabi ایتا و سروش
https://eitaa.com/asatid_enghelabi
http://sapp.ir/asatid_enghelabi
✳️ مقابله قانونی با کشف حجاب در ماشین شخصی
✉️ من کشف حجاب توی ماشین رو به شماره ۱۱۰۱۹۷ پیامک میکنم.
دست کم نگیرین حتما رسیدگی میشه...
پلاک و رنگ و مدل ماشین با شهر و آدرسی که اونجا دیدین
همون موقع بفرستین به شماره : 110197
📌تاثیر داره جوری که خود اون بی حجابا هم جا میخورند ... یهو واسش پیامک میاد از پلیس که مثلا در فلان تاریخ کشف حجاب کردین و...
این شماره ناجا برای کشف حجابه← ۱۱۰۱۹۷
🖇 بزارین واسه کشف حجابشون جریمه بشن ماشینشون بره پارکینگ تا فکر نکنن ماشین ، چهار دیواری اختیاریشونه و پس فردا با بلوز دامن داخل ماشینشون تردد کنن و ما به دور از #امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر فقط منفعل بمانیم.
🔖ارسال پیامک کشف حجاب داخل ماشین را به شماره:
110197
و اینکه شماره را در گوشی خود ذخیره کنید.
🇮🇷تبصره ماده 638 قانون مجازات اسلامی :«زنانی که #بدون_حجاب_شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند ، به حبس از ده روز تا دو ماه و یا از پنجاه هزار تا پانصد هزار ریال جزای نقدی محکوم خواهند شد» . البته ، بر اساس قانون جرایم رایانه ای نیز ، برای گذاشتن عکس های بی حجاب ، مجازات هایی مقرر شده است
📝 اما علاوه بر جرم بودن، کشف حجاب در خودرو مطابق قوانین راهنمایی و رانندگی نیز تخلف محسوب و برای آن، #جریمه تعیین شده است. جریمه کشف حجاب در خودرو ، 100 هزار تومان جریمه و 10 نمره منفی می باشد
‼️تنها کشوری که در جهان از اختراعهای خودش واسه کشورش استفاده نمیکنه و در اصل برای ایران تولید میشه اسراییل است!
‼️نمونه ۱:لباسهای زیر زنان و مردان که از پلاستیک تشکیل شده...عفونت مردان و خانمها که عامل بعدی سرطانه از همیناست.
‼️نمونه ۲:صنعت مایکروفر؛
واسه ما درست کردن. دیدی که چقدر آسان، خوراک زود آماده میشه! اما نمیدونی وقتی روشن میشه انگار ۲۰۰تا موبایل همزمان روشن شده و این امواج سرطان زا هستن
‼️نمونه ۳:لوازم آرایشی
۹۸%لوازم آرایشی جهان زیر نظر یهود انجام میشه. درون همین رژ لبی که خانمها به کار میبرن سرب به کار رفته. چون خورده میشه و جذب بدن میشه، باعث سرطان مثانه میشه. اکنون حدود سه هزار سرطان مثانه تو ایران داریم.
امیدوارم کمتر استفاده کنید.
‼️نمونه ۴:رابرت مورداک یهودی
کارگردان شبکه Farsi1 وپشتیبان شبکهGEM
وقتی ازش پرسیدن: هدفت از راه اندازی این شبکه چی بوده؟!
گفت:میخوام از هر ۵ زوج ایرانی ۴تاش طلاق بشه وزن و دختر رو به لجن بکشم و بنیان خانواده ها رو بپاشونم.
‼️نمونه ۵:بیماری دیابت
تنها بیماری که درمان نداره.
جالبه بدونی که داروهاشو خودشون دارن اما تنها یهودی ها استفاده میکنن واسه من و تو گفتن:
اول پرهیز غذایی....قرص بخور حالا...انسولین تزریق کن...آخی انگشتت سیاه شده؟؟ از مچ قطعش کن...از زانو...آخرشم مرگ به همین سادگی.
چون تلمود پزشک یهودی میگه:نباید جز یهودی کسی درمان شه.
‼️نمونه ۶:آشپزخانه اوپن؛
اسلام میگه دستشویی باید بیرون از خونه باشه اما واست مدش کرد و وارد همه ساختمانها شد. از اون طرف وقتی آشپزخانه اوپنه، گازهای آلوده دستشویی وارد آشپزخانه میشه
قورمه سبزی میخوری با ..........😣
‼️نمونه ۷:حذف حجامت از دوره بوعلی سینا توسط یاکوپ پولاک یهودی.
چون حجامت باعث میشد کسی بیمار نشه. خیلی آسان دستور حذفشو از رضا شاه پهلوی میگیره. حالا چند ساله دوباره دارن میگن: باید حجامت کرد.
سرطان سینه زنان هم واسه نکردن حجامت بود.
اکنون به اولین هدفش رسید. پاول زیمت سال نود گفت:
تا سه سال آینده سونامی سرطان وارد ایران میشه.
همین هم شد. سالانه بیش از ۴۶هزار نفر فوت بر اثر سرطان تو ایران گزارش شده که بیشترم میشه.
تو فاصله ای که این مطلب رو خوندی یک نفر بر اثر سرطان تو ایران فوت کرد به همین راحتی...
تو همه گروهها بزارید لطفا
بعضی از شکلکها که در تلگرام استفاده میشود:
😈👿 يكي از نمادهاي شیطان پرستان؛
🙏 علامت نماد هندو و مسیحی و بودايی؛
🎄علامت کریسمس؛
👐 🙌 فکر میکنید نماد دعای ما مسلمانهاست، اما خوب نگاه کنید انگشتان شصت به طرف داخل است در حالیکه باید برعکس باشد، پس این برای دعا نیست؛
دستانت را در کنار هم بگذار برای دعا ببین چگونه است؟
✳️ علامت ستاره یهود؛
✡️ نماد پرچم اسرائیل؛
♍️ لفظ جلاله الله است که وارونه شده اگه گوشی رو برعکس بگیرید متوجه خواهید شد؛
واینها همه ♈️ ♉️ ♋️ ♌️ ♎️ ⛎ ♓️ ♑️ رموز شیطان پرستی
✳️ مقابله قانونی با کشف حجاب در ماشین شخصی
✉️ من کشف حجاب توی ماشین رو به شماره ۱۱۰۱۹۷ پیامک میکنم.
دست کم نگیرین حتما رسیدگی میشه...
پلاک و رنگ و مدل ماشین با شهر و آدرسی که اونجا دیدین
همون موقع بفرستین به شماره : 110197
📌تاثیر داره جوری که خود اون بی حجابا هم جا میخورند ... یهو واسش پیامک میاد از پلیس که مثلا در فلان تاریخ کشف حجاب کردین و...
این شماره ناجا برای کشف حجابه← ۱۱۰۱۹۷
🖇 بزارین واسه کشف حجابشون جریمه بشن ماشینشون بره پارکینگ تا فکر نکنن ماشین ، چهار دیواری اختیاریشونه و پس فردا با بلوز دامن داخل ماشینشون تردد کنن و ما به دور از #امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر فقط منفعل بمانیم.
🔖ارسال پیامک کشف حجاب داخل ماشین را به شماره:
110197
و اینکه شماره را در گوشی خود ذخیره کنید.
🇮🇷تبصره ماده 638 قانون مجازات اسلامی :«زنانی که #بدون_حجاب_شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند ، به حبس از ده روز تا دو ماه و یا از پنجاه هزار تا پانصد هزار ریال جزای نقدی محکوم خواهند شد» . البته ، بر اساس قانون جرایم رایانه ای نیز ، برای گذاشتن عکس های بی حجاب ، مجازات هایی مقرر شده است
📝 اما علاوه بر جرم بودن، کشف حجاب در خودرو مطابق قوانین راهنمایی و رانندگی نیز تخلف محسوب و برای آن، #جریمه تعیین شده است. جریمه کشف حجاب در خودرو ، 100 هزار تومان جریمه و 10 نمره منفی می باشد .
*آثار و برکات دعای چهار حمد*
🔷 امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام:
👌هر کس از پیروان ما هر روز این چهار حمد را بخواند
*خداوند او را سه چیز کرامت فرماید:*
👈اول عمر طبیعی
👈دوم مال و جمعیت بسیار
👈سوم با ایمان از دنیا رفتن و بی 👈حساب داخل بهشت شدن
🔷 رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله):
*«هر که صبح کند و چهار نعمت خدا را یاد نکند بیم آن می رود که نعمت خدا از او زائل گردد»*
📚منابع: الدعوات، ص۸۱٫/ مستدرک الوسائل، ج۵، ص۳۹۲٫/مصباح کفعمی، ص۱۷۰٫)
📜متن دعای چهار حمد:
بسم الله الرحمن الرحیم
🔹۱-الحَمدُلِلّه ِ الَّذی عَرَّفَنی نَفسَهُ وَ لَم یَترُکنی عُمیانَ القَلب
🔹۲-الحَمدُلِلّه ِ الَّذی جَعَلَنی مِن اُمَّهِ مُحَمَّدٍ صَلَّی الله ُ عَلَیهِ وَ آلِه
🔹۳-الحَمدُلِلّه ِ الَّذی جَعَلَ رِزقی فی یَدِهِ وَ لَم یَجعَلهُ فی اَیدِی النّاس
🔹۴-الحَمدُلِلّه ِ الَّذی سَتَرَ عُیُوبی عَورَتی وَ لَم یَفضَحنی بَینَ النّاسِ.
📜معنی دعای چهار حمد :
۱- ستایش خدا را که خود را به من شناساند و مرا کوردل نگذاشت.
۲- ستایش خدا را که مرا از امت حضرت محمّد صلی الله علیه و آله قرار داد.
۳-ستایش خدا را که روزیم را در دست خودش قرار داد و آن را در دست مردم ننهاد.
۴-ستایش خدا را که گناهانم وعیوبم را پوشاند ومرا در میان مردم رسوا نکرد.
صرفا جهت اطلاع
*سلام وعرض ادب *
*🔸️قانون جدید تخفیفات بیمه شخص ثالث خودرو/جهت اطلاع عزیران گروه*👇
1 سال عدم خسارت 5%
2 سال عدم خسارت 10%
3 سال عدم خسارت 15%
4 سال عدم خسارت 20%
5 سال عدم خسارت 25%
6 سال عدم خسارت 30%
7 سال عدم خسارت 35%
8 سال عدم خسارت 40%
9 سال عدم خسارت 45%
10سال عدم خسارت 50%
11سال عدم خسارت 55%
12سال عدم خسارت 60%
13سال عدم خسارت 65%
14سال عدم خسارت 70%
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
یکبار خسارت مالی 20% کاهش تخفیفات
یکبار خسارت جانی 30% کاهش تخفیفات
دوبار خسارت مالی 30% کاهش تخفیفات
دوبار خسارت جانی 70% کاهش تخفیفات
سه بار خسارت مالی 40% کاهش تخفیفات
سه بار خسارت جانی 100% کاهش تخفیفات
*دیگر مثل سابق با داشتن 1 بار خسارت تمام سوابق تخفیف شما ازبین نمیرود و فقط مقداری از تخفیفتاتم کم میشود.*
لطفا به دوستان خود اطلاع رسانی کنید...
*مطابق ماده ۵۶ قانون ايين دادرسي كيفري*
بازرسي اشيا از جمله *اتومبيل*، در جرايمي كه مشهود نيست، فقط بايد با اجازه موردي قاضي صورت بگيرد. در همين راستا ديوان عدالت اداري، بخشنامه شماره ١ / ١٧٩ / ٠١ / ٤٠٢ مورخ ١١/ ٤ / ٧٩ ناجا كه تفتيش و بازرسي خودروها را علي الاطلاق در جرايم غيرمشهود بدون كسب مجوز از مقام قضايي مجاز دانسته را ابطال نموده است.
در نتيجه *تا زماني كه جرم مشهودي رخ ندهد نيروي انتظامي حق بازرسي داخل اتومبيل را ندارد.*
👈 یادتان باشد:
اگر قبل از حمل یا در حینِ حملِ اتومبیل بوسیله جرثقیل، مالکِ آن حاضر شود و تقاضای تحویل خودرو را کند ، مامورین مکلفند (تاکید میشود مکلفند) فقط جریمه کنند و نمیتوانند خودرو را با خود ببرند، در صورت عدمِ پذیرشِ مامور به او گوشزد کنید مطابق تبصره 2 ماده 13 قانون رسیدگی به تخلفات رانندگی چنین حقی ندارد و عملش خلاف قانون و قابل تعقيب است.
برای افزایش رعایت حقوق شهروندی هموطنان لطفا به گروههای عضو ارسال کنید چند نکته که لازمه بدونید!*
1) اگه تو کلانتری بهتون بی احترامی شد یا علاف شدین فوری به 197 زنگ بزنید گزارش کنید میان سریع بررسی میکنن
2) واسه شکایت مستقیم برید دادسرا ،نرویدکلانتری خودتونو علاف کنید!
3) اگر ازتون به هر نحوی سرقت کردن خودتون نرید کلانتری سریع با 110 تماس بگیرید چون.اگر سرقت تایید شد سریع پرونده سرقت رو مجبورن تشکیل بدن ولی اگر خودتون برید کلانتری به دلیل اینکه هر سرقت در حوزه هر کلانتری یه امتیاز منفیه براشون ممکنه تشکیل پرونده رو به دلایل مختلف به تاخیر بندازن
4) اگر به هر نحو در جاده تصادف کردید حتی اگر خودتون زدید به چیزی یا حتی با موتور خوردید زمین اولین کار تماس با 110 و بعد اورژانس 115 باشه چون طبق قانون تمام حوادث جاده ای درمان اولیه و... رایگانه... شما هزینه رو پرداخت می کنید ولی بعد صورتجلسه کلانتری رو مهر شده با کپی میبرید بیمارستان و تمام هزینه ها رو به شما بر میگردونند.
*بااحترام ؛لطفا برای دیگران هم به اشتراک بگذارید شاید بدرشان بخورد/ممنونم/سالم وتندرست باشید*
🙏🏼 نماز شب بیست و نهم ماه شعبان
عَنِ النَّبِيِّ صلّی الله علیه وآله قَالَ: مَنْ صَلَّى فِي اللَّيْلَةِ التَّاسِعَةِ وَ الْعِشْرِينَ عَشْراً، بِالْحَمْدِ مَرَّةً وَ التَّكَاثُرِ وَ التَّوْحِيدِ وَ الْمُعَوِّذَتَيْنِ عَشْراً عَشْراً، أُعْطِيَ ثَوَابَ الْمُجَاهِدِينَ، و ثَقُلَ مِيزانُهُ، وَ خُفِّفُ حِسابُهُ، وَ يَمُرُّ عَلَى الصِّراطِ كَالبَرْقِ الْخَاطِفِ. (البلدالأمين، ص173)
رسول خدا صلّی الله علیه وآله فرمود: هرکس در شب بیست و نهم ماه شعبان 10 رکعت نماز، و در هر رکعت یک بار سوره حمد، و ده بار سوره های تکاثر، توحید، فلق و ناس را بخواند؛ پاداش مجاهدین به وی داده می شود، و کفه ترازوی اعمالش سنگین می شود، و در حساب او تخفیف داده می شود، و مانند برق جهنده از پل صراط عبور خواهد کرد.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
نکاتی پیرامون روزه و ماه مبارک رمضان.mp3
13.19M
🕌 نکاتی پیرامون روزه و ماه مبارک رمضان
⁉️طبع روزه چیست؟
👌👌چرا بهترین سحری، سویق و خرماست؟
😴😴اهمیت خواب قیلوله برای روزه دار
✅خواص بی نظیر افطار با آب جوش
❌افطار و شام نباید جدا باشد
👈👈روزه برای بیماران قندی و قلبی و کلیوی بسیار مفید است👉👉
@meshkatqom
🙏 نماز آخرین جمعه ماه شعبان بین نماز ظهر و عصر
نماز آخرین جمعه ماه شعبان، 8 رکعت (چهار نماز دو رکعتی) است که بین نماز ظهر و عصر خوانده می شود.
در هر رکعت بعد از حمد 5 بار سوره قدر، 5 بار سوره توحید و 5 بار سوره انشراح (الم نشرح) خوانده شود.
سپس بعد از همه نمازها، این دعا قرائت گردد:
«اللّهُمَّ يَا أَكْرَمَ مِنْ كُلِّ كَرِيمٍ! وَ یَا أسْرَعَ مُجِیبٍ! وَ یَا أقْرَبَ سَمِیعٍ!
أَشْرِکْنِی فِی جَمِیعِ مَا أَعْطَیْتَ عِبَادَکَ فِی هَذَا الْیَوْمِ وَ مَا قَبْلَهُ وَ مَا بَعْدَهُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أصْحابِهِ وَ بِحَقِّ الْقُرآنِ العَظیمِ، آمِّینَ آمِّینَ بِرَحْمَتِکَ یَا أرْحَمَ الرَّاحِمِینَ!»
(معراج المومن، مرحوم سیّد محمدتقی مقدّم، ص۱۹۶)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
✍️🌟⚖️ حکومت امام زمان علیه السلام، حکومت علم، حکومت قدس، حکومت تقوا، حکومت عدل و برکنار از همه رذائل است
مرحوم آیت الله تولایی خراسانی در سخنرانی های خود در مسجد ملک تهران در سال 1383 قمری می فرمود:
بايد خَلْق، بالطّوع و الرّغبة و الأختيار زير بار امام بروند. خلق باید در خانه او بيايند و او را از خانه بيرون بياورند. او را به محراب و منبر بياورند. بگويند: آقا! شانه هاى ما بسته و در قبضه توست، هر چه امر مي فرمایى اطاعت مي كنیم. اينطور كه شد آن وقت بر امام واجب مي شود كه در ميدان اجتماع داخل شود و بر مسند حكومت قرار بگيرد. حكومتى هم كه امام بر آن مسند مستقر مي شود يك حكومت عجيبى است. حكومت علم است. حكومت قدس و تقواست. حكومت عدل است. حكومت الهيّه داراى همه فضائل و بر كنار از همه رذائل است. امام به میدان ميآيد و نمي گذارد فاسق و فاجر سر كار باشند. مثل اينكه تا حضرت على علیه السلام روى كار آمد، فرمود معاويه معزول شود. هر چه گفتند: يا على! سياست اجازه نمي دهد معاويه را از كار بيندازى. گفتند: اين ولدالزّناى چموش پدرسوخته را فعلاً به كار بگير. حضرت حاضر نشد. فرمود يك ساعت حاضر نيستم يك نفر فاسق غيرمتّقى را بر اَعراض و دماء مسلمين مسلّط كنم. می خواهد خلاف سياست باشد! امیرالمؤمنین علیه السلام حاضر نيست با يك بي دين كنار بيايد و مماشات كند. گفت: نمي توانم معاويه را بر مردم مسلّط كنم. فردا جواب خدا را چه بدهم كه يك حاكم بر سر مردم مسلّط كردم كه به ناموس و عِرض مردم تعدّى مي كند. معاويه با من دشمن مي شود به جهنّم! تا جایى كه زورم برسد و شمشيرم برش داشته باشد، مخالفت هاى او را مي کوبم و او را مغلوب مي كنم. جایى كه نداشتم تكليف ندارم. اين حرف حسابى است. از نظر عقلِ دينی، اين درست است. البتّه از نظر عقلِ سياسى نادرست است. سياستمدار ميگويد بايد اغفال كرد. قول داد و عمل نكرد. در دنیای سياست، وفا و صفا و عمل به قول وجود ندارد. نظر به يك كشور و يك شهر نيست. از زمان معاويه در دنياى سياست، درست قولى، وفاى به عهد، پاى حرف ايستادن، دروغ نگفتن، ملاحظه خدا كردن، همه اينها در دنياى سياست حرف مفت است. در دنيای سياست بايد به هر عاملى كه ممكن است متشبّث شد و به هدف رسيد. امّا آنكه دين دارد اينطور نيست. امیرالمؤمنین علیه السلام دين دارد.
(سخنرانی های مسجد ملک تهران، 19 رمضان 1383 قمری)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
👌 هر جمعه، پنج بار، و هر روز یک بار، قبر حسین بن علی علیه السلام را زیارت کن
عَنْ حَنَانٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عَلَیهِ السَّلامُ: يَا سَدِيرُ! تَزُورُ قَبْرَ الْحُسَيْنِ عَلَیهِ السَّلامُ فِي كُلِّ يَوْمٍ؟ قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ لَا، قَالَ: فَمَا أَجْفَاكُمْ! قَالَ: فَتَزُورُونَهُ فِي كُلِّ جُمْعَةٍ؟ قُلْتُ: لَا، قَالَ: فَتَزُورُونَهُ فِي كُلِّ شَهْرٍ؟ قُلْتُ: لَا، قَالَ: فَتَزُورُونَهُ فِي كُلِّ سَنَةٍ؟ قُلْتُ: قَدْ يَكُونُ ذَلِكَ، قَالَ: يَا سَدِيرُ! مَا أَجْفَاكُمْ لِلْحُسَيْنِ عَلَیهِ السَّلامُ! أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَلْفَيْ أَلْفِ مَلَكٍ شُعْثٌ غُبْرٌ يَبْكُونَ وَ يَزُورُونَ لَا يَفْتُرُونَ، وَ مَا عَلَيْكَ يَا سَدِيرُ! أَنْ تَزُورَ قَبْرَ الْحُسَيْنِ عَلَیهِ السَّلامُ فِي کُلِّ جُمْعَةٍ خَمْسَ مَرَّاتٍ وَ فِي كُلِّ يَوْمٍ مَرَّةً، قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ، إِنَّ بَيْنَنَا وَ بَيْنَهُ فَرَاسِخَ كَثِيرَةً! فَقَالَ لِي: اصْعَدْ فَوْقَ سَطْحِكَ، ثُمَّ تَلْتَفِتُ يُمْنَةً وَ يُسْرَةً، ثُمَّ تَرْفَعُ رَأْسَكَ إِلَى السَّمَاءِ، ثُمَّ انْحُ نَحْوَ الْقَبْرِ وَ تَقُولُ: «السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ! السَّلَامُ عَلَيْكَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ» تُكْتَبُ لَكَ زَوْرَةٌ، وَ الزَّوْرَةُ حَجَّةٌ وَ عُمْرَةٌ. قَالَ سَدِيرٌ: فَرُبَّمَا فَعَلْتُ فِي الشَّهْرِ أَكْثَرَ مِنْ عِشْرِينَ مَرَّةً. (کافی، ج4، ص589)
سَدیر گفت: حضرت صادق علیه السلام به من فرمود: اى سدير! آیا هر روز قبر حسين بن علی علیه السلام را زیارت می کنی؟ عرض کردم: خیر، فرمود: چقدر شما جفاکارید! و سپس فرمود: در هر جمعه زیارت می کنید؟ عرض کردم: خیر، فرمود: در هر ماه زيارت مي كنید؟ عرض کردم: خیر، فرمود: در هر سال زيارت مي كنید؟ عرض کردم: گاهى زیارت می کنیم. فرمود: ای سدير! چقدر به حسين عليه السّلام جفا مىكنيد! آيا نمي دانى خداوند دو میلیون فرشته ژوليده موى و خاك آلود دارد که به طور مداوم بر حسین بن علی علیه السلام گريه ميكنند و قبر او را زيارت مي كنند و خسته نمي شوند؟
ای سَدیر! چرا خود را مقیّد نمی سازی که هر جمعه پنج بار، و هر روز یک بار قبر حسین بن علی علیه السلام را زیارت کنی؟ عرض کردم: بین ما و قبر او فرسخ ها فاصله است! فرمود: به بلندی برو، به سمت راست و چپ خود توجه کن، سرت را سوی آسمان کن، و سپس به سوی قبر حسین بن علی علیه السلام توجّه کن و بگو:
«السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ! السَّلَامُ عَلَيْكَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ»
اگر چنین کنی، برای تو یک زیارت نوشته می شود، و هر زیارت معادل یک حجّ و یک عمره می باشد. سدیر گفت: گاهی می شد که در یک ماه بیش از بیست بار این کار را انجام می دادم.
در روایت مشابهی که در «کامل الزیارات» نقل شده است، جناب سدیر در انتهای حدیث می گوید: فَرُبَّمَا فَعَلْتُهُ فِي النَّهَارِ أَكْثَرَ مِنْ عِشْرِينَ مَرَّةً. یعنی روزهایی می شد که بیش از بیست بار این کار را انجام می دادم.(كامل الزيارات، ص287/ بحارالأنوار، ج101، ص365 به نقل از کامل الزیارات)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🙏🏼👌💎 نماز ساده شب سی ام ماه شعبان
عَنِ النَّبِيِّ صلّی الله علیه وآله قَالَ: مَنْ صَلَّى فِي اللَّيْلَةِ الثَّلَاثِينَ رَكْعَتَيْنِ، بِالْحَمْدِ وَ الْأَعْلَى عَشْراً، فَإِذَا سَلَّمَ صَلَّى عَلَى النَّبِيِّ صلّی الله علیه وآله مِائَةً، رَفَعَ اللهُ لَهُ أَلْفَ مَدِينَةٍ فِي جَنَّةِ الْمَأْوَى، وَ كَذَا فِي جَنَّةِ النَّعيمِ، وَ لَوِ اجْتَمَعَ أهْلُ السَّمَاواتِ وَ الأرْضِ مَا قَدَرُوا عَلَى إحْصَاءِ ثَوَابِهِ، وَ قَضَى اللهُ لَهُ ألْفَ حاجَةٍ. (البلدالأمين، ص173)
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: هرکس در شب سی ام ماه شعبان 2 رکعت نماز بخواند؛ در هر رکعت یک بار سوره حمد و ده بار سوره أعلی، و بعد از نماز صد بار بر رسول خدا صلّی الله علیه وآله صلوات فرستد، خداوند برای وی هزار شهر در جنّۀالمأوی و هزار شهر در جنّۀالنّعیم به پا می کند، و اگر اهل آسمان ها و زمین جمع شوند نمی توانند پاداش این نماز را به شمار آورند، و خداوند هزار حاجت این فرد را برآورده می کند.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»