4_5960853649759404530.mp3
25.23M
🌹باز صبح جمعه ای دیگر و دعای ندبه...
🌹با صدای آسمانی و زیبای استاد فرهمند...
🌹التماس دعای فرج...
روایت زیبا
از کرامت وجود جواد الائمه سلام الله علیه⚘️⚘️
در کتاب عیون اخبار الرضا مینویسد بزنطی میگوید:
نامه ای از سوی امام رضا علیه السلام به فرزندش امام جواد علیه السلام ابلاغ شده بود که برفرزندش خواندم در آن نامه آمده بود::
يا أبا جعفر ! بلغني أنّ الموالي إذا ركبت أخــرجــوك من الباب الصغير، وإنما ذلك من بخل بهم لئلا ينال منك أحد خيراً، فأسألك بحقي عليك لا يكن مدخلك ومخرجك إلّا من الباب الكبير، وإذا
ركبت فليكن معك ذهب وفضة، ثم لا يسألك أحد إلا أعطيته.
ای ابا !جعفر باخبر شدم که غلامان به هنگام بیرون رفتنت تو را از درب کوچک بیرون میبرند و این به جهت بخلی است که آنان دارند و دوست دارند از دست تو خیری به کسی نرسد؛ به خاطر حقی که بر تو دارم میخواهم ورود و خروج تو جز از درب عمومی نباشد؛ وقتی خواستی
بیرون روی به همراهت طلا و نقره بردار و هر که از تو درخواست کمک نمود به او احسان کن اگر از عموهایت خواستند که به آنان کمک نمایی کمتر از پنجاه دینار نده و زیاد هم بخشیدی اختیار با توست و اگر از عمه هایت کمک خواستند کمتر از بیست و پنج دینار نده و زیاد هم بخشیدی اختیار با توست و این بدین جهت است که میخواهم خداوند مقام تو را بلند .فرماید در راه خدا انفاق
کن و نترس که از ناحیه صاحب عرش؛ گرفتار فقر و تنگدستی شوی
🌹بر دشمنان اهلبیت لعنت 🌹
#جهاد_با_نفس
⛔️ نهی شدیدِ اهل بیت علیهم السلام از طَرد کردن مؤمنین؛ منع از پذیرشِ برادران مؤمن؛ راه ندادنِ مؤمنین؛ در منزل بودن و وانمود کردن به نبودن؛ و اینگونه امور....
✧✿﷽✿✧┅✧⊹┅┄┄
به این روایت توجه کنید:
🔻عدّة من أصحابنا، عن أحمد بن محمّد بن خالد، عن عثمان بن عیسی، عن سماعة قال: سمعت أباعبداللّه علیه السلام یقول: أیّما مؤمن مشی فی حاجة أخیه فلم یناصحه فقد خان اللّه و رسوله.
#ترجمه : امام صادق علیه السلام فرمودند:
هرکس برای حاجت برادرِ مؤمنش گام بردارد، ولی قصدش برآورده کردن حاجت او نباشد و یا جِدیت بخرج ندهد، به خداوند متعال و رسولِ او خیانت کرده است.
📚 الکافی، جلد ۲، کتاب الايمان و الکفر، باب مَن لم یناصح اخاه المؤمن، حدیث ۲ (تصویر الحاقی)
✍ پینوشت : یکی از مواردی که اهل بیت علیهم السلام بسیار بر آن تأکید کردهاند، ارتباطِ مادی و معنوی با برادران مؤمن است که روایات فراوانی در اینباره وارد شدهست؛ اما متأسفانه این مهم تا حدی چشمگیر به فراموشی سپرده شده و به آن اهمیت داده نمیشود؛ یعنی نه تنها بر خلاف امر روایت فوق با جدیت در پی رفع گرفتاری مومنین اقدام نمیشود بلکه
←پذیرش مؤمنین در برخی مکانها بسختی شکل میگیرد و یا آنطور که باید پذیرش نمیشوند! برخی از کسانی که زعیمند یا مسئولند یا رئیسند و یا محل مراجعه مؤمنین، وقتی برادرانِ مؤمنِشان به آنها مراجعه میکنند، یا آنان را پذیرش نمیکنند؛ یا حضور دارند اما میگویند : نیستیم یا جلسه داریم و نمیتوانیم کسی را بپذیریم❗️
یا اگر پذیرش کنند با اکراه و تلخی و تُرشرویی برخورد میکنند و این باعث میشود که مؤمن یا حاجتش را نگوید که احساس خواری نکند؛ یا ابراز حاجت میکند اما با احساس شرمندگی!!
این موارد بسیار مورد نهیِ اهل بیت علیهم السلام واقع شده و براحتی از کنار آن نمیشود گذشت.
✅ فراموش نکنیم که طبقِ روایات، هرچقدر با خلوص و گشادهرویی با مؤمنین برخورد کنیم، خداوند متعال نیز همانطور با ما برخورد میکند؛ و برعکس. خداوند و اهل بیت علیهمالسلام روی این مسئله بسیار حساسیت به خرج داده و از کسی که کوتاهی میکند به راحتی نمیگذرند.
🔻کسانی که طالبِ متونِ روایاتِ مرتبط با این بحث هستند را به این آدرس ارجاع میدهیم:
📚 الکافی، جلد ۲، کتاب الايمان و الکفر، باب مَن حَجَبَ أخاه المؤمن. یا (الکافی، ط_الاسلامیه، ٢/٣٦٤)
8.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پشت پرده انتقال پایتخت از تهران به مکران را بشنوید. از سود...در...ران، هکتارها زمین خریدند و پالایشگاه خصوصی ایجاد کردند .🕊
میخواهید ببینید چرا نمیتونند مثل آدم متناسب سازی را انجام بدهند ؟ کلیپ بالا را تماشا بفرمایید.
👌 خدایا فرج آقامون رو برسان .
*«شاهکار معلم و دانش آموز دزد»*
در مراسم عروسی، پیرمردی در گوشه
سالن تنها نشسته بود که داماد جلو آمد
و گفت: سلام استاد آیا منو میشناسید؟
معلم بازنشسته جواب داد: خیر عزیزم
فقط میدانم مهمان دعوتی از طرف داماد هستم
داماد ضمن معرفی خود گفت: چطور آخه
مگه میشه منو فراموش کرده باشید؟
یادتان هست سالها قبل ساعت گران قیمت
یکی از بچهها گم شد و شما فرمودید که
باید جیب همه دانشآموزان را بگردید و
گفتید همه باید رو به دیوار بایستیم و من
که ساعت را دزدیده بودم از ترس و
خجالت خیلی ناراحت بودم که آبرویم
را میبرید، ولی شما ساعت را از جیبم
بیرون آوردید ولی تفتیش جیب بقیهی دانشآموزان را تا آخر انجام دادید و تا
پایان آن سال و سالهای بعد در اون
مدرسه هیچ کس موضوع
دزدی ساعت را به من نسبت نداد و خبردار نشد
استاد گفت: باز هم شما را نشناختم! ولی
واقعه را دقیق یادم هست. چون من موقع تفتیش جیب دانشآموزان چشمهایم
را بسته بودم
تربیت و حکمت معلمان،
دانشآموزان را بزرگ مینمایند!
@haram110