eitaa logo
حرم
2.6هزار دنبال‌کننده
10هزار عکس
6.7هزار ویدیو
640 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
«یاد سه چیز برای رفع گرفتاری» آیتــ الله مجتهدے تهرانے(ره): ❤️✨خدمت امام صادق علیه السلام از گرفتاری های دنیایی ، پریشانی ، داغ اولاد ، ورشکستگی ، بدهکاری ، بی خونگی، الان غالب مردم این گرفتاری رو دارند، حضرت به ابابصیر فرمودند: 👌سه چیز رو یاد کن اگر این سه چیز رو یاد کنی دیگه بی خیالی ، بی غصه میشی، پسرش میخوان زن بگیره ، پول نداره ، بی خیال میشه 👌 میگه خــدا ❤️✨دختر مےخواد شوهر کنه ، جهاز نداره ، بی خیال میشه میگه خدا داغ اولاد دیده میگه خدا ، اصلا غصه نمیخوره، تا سرشو رو متکا میذاره اگه این حدیث رو یاد کنه سریع خوابش میبره، قرص اعصابم نمیخواد بخوره مشت مشت بی خودی، هیچ ، راحت ، گوش بدین : 🔷حضرت فرمود سه چیز رو یاد کن : ▫️🔸اول: یاد کن تو قبرت که میذارن بند ها از هم جدا میشه ( سر زانو ، انگشت و اینا . . .) همه از هم جدا میشه ما رو که تو قبر میذارن ، آقا کارش اینه ، تو قبر ، دیگه قصاب هم نمیخواد ، آدمو که تو قبر بذارن خود ، همینطوری ، استخوانا از گوشتا سوا میشه ، این بندا از هم ، این یکی ▫️🔸دوم: یاد کن وقتی که همه دوستان میرن، تو قبر میذارنت ، همه میرن دنبال ناهار از اون دورم هم داد میزنه ، بیا ناهار یخ کرد ، میــرن … «اصلا به هیچ مستحب هم عمل نمیکنن یه سه چهار قدم برن ، برگردن ، سه چهار قدم برن ، برگردن ، سه چهار قدم برن ، برگردن این مستحب عمل نمیکنن الان رفقا که از کنار قبر میرن ، میرن ، شب هم خونه قشنگ میخوابن شما رو هم تاریکی میزارن تو قبرستون» اینم یاد کن ( دو ) ▫️🔹سوم : یاد کن که وقتی تو قبر میزارنت ، از این سوراخ های دماغ اونوقت کرم میاد بیرون اینم یاد کن یاد کن که کرم ، گوشتت رو میخوره تو قبر، اینم یاد کن 👌اگر اینارو یاد کنی دیگه هیچ غصه نمیخوری برا دنیا.
☘ آیت الله مجتهدی تهرانی : یکی از فواید نماز جماعت (در اول وقت) این است که به برکت امام زمان(عج) نماز های ما همگی مقبول می شود، زیرا اول وقت ، امام زمان (عج) نماز می خوانند. ما در نماز می گوییم "ایاک نعبد" طلبه ها می دانند که "نعبد" صیغه مع الغیر است من یک نفرم که در حال نماز خواندنم باید بگویم "اعبد" چرا می گویم "نعبد"؟ یعنی خدایا ما با همه ی بندگان خوب تو ، با امام زمان ، با خوب ها ، با اولیاء تو را عبادت می کنیم و نماز میخوانیم پس تو هم یا باید نماز همه رو رد کنی یا نماز همه را قبول کنی. نماز همه را که نمی توانی رد کنی، چون امام زمان (عج) هم در آن نماز ها هست، پس ان شاءالله که نماز همگی تان قبول است.🌹
4_5895265491944998902.mp3
3.35M
وجود نازنین امام عصر علیه‌السّلام، کریم‌ترین مردم/ 🎤استاد معاونیان؛ «الْعَجَلَ الْعَجَلَ يَا مَوْلایَ يَا صَاحِبَ الزَّمَان»🤲
‍ 👸 💓 ،یه جورایی اینا نقطه ضعف های مردهاست👇 💞 اول اینکه پیش همه ازش تعریف کنیم مردا خیلی دوست دارن پیش مردم خانومشون ازشون تعریف کنه 💞دوم ازش دفاع کنید پیش همه نزارید مورد توهین تمسخر قرار بگیره پیشتون 💞سوم اینکه از هیکلش تعریف کنید مثلا بگیید قربووووون اون هیکل خوشگلت برم فداااای اون بازوهای مردونت مرد من و....... مردا به هیکلشون خیلی حساسن این یدونه خیلی جواب میده 💞چهارم تو س ک س همه جوره راضیش کنید مردا به این چیزا خیلی اهمیت میدن پس هرجور که دوست داره باشید اگه واقعا هم نمیتونید نقش بازی کنید ولی حتما تو این مورد به خواسته هاش اهمیت بدید خیلی مهمه👉 💞پنجم واس فک و فامیلاش زبون بریزید مخصووووووصا مادرش اون خیلی دوس داره زنش زبون باز باشه دییییگه زبونه دیگه بچرخونید ببینید چه هاااااا میکنه این زبون سوپرایزش کنید😉 💞ودر آااااااااخر بهش بگید که دوسش داری اگه روتون نمیشه براش بنویسید این اس و دنیای مجازی رو ولش کنید توروخدا تو یه کاغذ کوچولو براش بنویسید که دوسش دارید و وجودش براتون ارامش میاره و خیلی براتون مهمه که باشه واونه که براتون بهتریییین
💞💞💍💍💞💞 🔰باورهاي نادرست در انتخاب ١ ٧- با چادر برو با كفن بيا امروزه اين باور كمتر شايع است ، اما هنوز هست . اعتقاد به اين باور نابسامان كه تحت هر شرايطي بايد تسليم زندگي باشد، امكان افسردگي ، خودكشي، فرار يا ماندن در شرايط آزاردهنده را تقويت مى كند. تفاوت مغز افراد مثبت انديش در زندگي! مسيرهاي مغزي فعال در افراد داراي سبک زندگي خلاقانه و مثبت نسبت به افرادي که داراي ديد منفي به زندگي هستند، تفاوت‌هاي معناداري دارند. در تحقيقي که توسط محققان دانشگاه آکسفورد انجام شد، آنها دريافتند که مسيرهاي مغزي فعال در افراد داراي سبک زندگي خلاقانه و مثبت نسبت به افرادي که داراي ديد منفي به زندگي هستند، تفاوت‌هاي معناداري دارند.۵ محققان مشاهده کردند که در مغز هر کدام از افراد تحت مطالعه، نقشه بيش از 200 منطقه عملکردي مغز تفاوت معناداري وجود دارد و سپس به بررسي ارتباطات اين نواحي با يکديگر پرداختند. در اين تحقيق دانشمندان نشان دادند که ارتباط قوي بين فعاليت نواحي ويژه‌اي از مغز با فعاليت‌هاي رفتاري و اجتماعي افراد تحت مطالعه وجود داشت؛ بهترين نمره از بررسي اين ارتباطات مغزي مربوط به افرادي است که روياي بهترشدن و مثبت‌انديشيدن داشتند و واژگان، رضايت زندگي، دستمزد و سال‌هاي مدرسه در به‌دست آورن اين احساسات دخيل بود. از سوي ديگر در بدترين وضعيت اين ارتباطات مغزي، افراد سابقه عصبانيت، قانون‌شکني، استفاده از مواد مخدر و وضعيت خواب ضعيف داشتند. نتايج اين تحقيقات در «Nature Neuroscience» به چاپ رسیده است .
💕💕 تو هیچی نمیشی ! اگر این‌طوری پیش بری، امیدی به آینده روشن نداشته باش ! اگر این جوری درس می خونی، اصلا ولش کن ! اصلا نخواستم، بده خودم انجام می‌دم! این طوری درس بخونی ، شاگرد آخر کلاس می‌شی! این جملات را بارها و بارها شنیده ایم و شاید هم به فرزندان مان گفته ایم . گفتن این عبارت ها سودی ندارد مگر گرفتن عزت نفس و خودباوری بچه ها آگاهانه سخن بگوییم...
🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀 🥀🕊🥀🕊🥀 🕊🥀🕊 🥀 🌷بسم الله الرحمن الرحيم🌷 با قرآن كريم كودكان و نوجوانان بخش اول،جزء سي 🌿سوره فجر🌿 در قرآن چنين مي خوانيم: به نام خداوند بخشنده مهربان سوگند به سپيده دم و به شب هاي ده گانه و به زوج و فرد و به شب آن گاه كه شب سپري مي شود.آيا در آن سوگندي براي خردمند هست؟ آيا نديدي پروردگارت با عاد چه كرد؟شهرِ با ستون هاي بلند.كه مانندش در شهرها ساخته نشده بود؟ و ثمود،آنان كه در دره،تخته سنگ ها را مي بريدند و فرعون صاحب ميخ ها.آنان كه در سرزمين ها سركشي مي كردند و در آن ها بسيار فساد كردند. پروردگارت تازيانه عذاب بر آنان فرود آورد.به راستي پروردگارت در كمين است. آيات ١ الي ١٤ 🗒منبع:مجموعه آشنايي با قرآن كريم براي نوجوانان؛فرزانه زنبقي نشر تاريخ و فرهنگ 🥀 🕊🥀🕊 🥀🕊🥀🕊🥀 🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀
4_5882222204548024937.mp3
7.7M
❤️ ❤️ جلسه 39 مخصوص نوجوانان 👉 و معلمین مدارس 👉 این قسمت : باب الله 👈 این فایلها را به گوش نوجوانان اطرافتان برسانید و آنان را با راه ورود به خانه ایمان آشنا سازید و نسبت به انحرافات واکسینه‌شان کنید!
فرحة الزهراء ۱۴۴۰ شماره 26 از 40 😉 😍
حرم
#رمان_مردی_در_آینه📝 💟 #قسمت_نود_نه 🎀اشتیاق اصلا نفهمیدم زمان چطور گذشت ... تمام روز رو خوابیده
📝 💟 🎀 مردي در آينه توي راه، مرتضي با من همراه شد ... ـ چقدر با حضرت معصومه رو می شناسی؟ ... ـ هيچي ... با شنيدن جواب صريح و بي پرده من به شدت جا خورد ... شايد باور نمي کرد اين همه اشتياق براي همراه شدن، متعلق به کسي بود که هيچ چيز نمي دونست ... هر چند، اون لحظات شناختن اشخاص و حرم ها براي من موضوعيت چنداني نداشت ... من در جستجوي چيز ديگه اي اونقدر بي پروا به دل ماجرا زده بودم ... چند لحظه سکوت کرد ... ـ اين بانوي بزرگواري که ما الان داريم براي زيارت حرم شون ميريم ... دختر امام هفتم شيعيان ... و خواهر بزرگوار امام رضا هستند ... که براي ملاقات برادرشون راهي ايران شده بودن ... ـ يه خانم؟ ... ناخودآگاه پريدم توي حرفش ... تمام وجودم غرق حيرت شده بود ... با وجود اينکه تا اون مدت متوجه تفاوت هايي بين اونها و طالبان شده بودم ... اما چيزي که از اسلام در پس زمينه و بستر ذهني من بود ... جز رفتارهاي تبعيض آميز و بدوي چیز دیگه ای نبود ... و حالا يه خانم؟ ... اين همه راه و احترام براي يه خانم؟ ... چند لحظه بعد، گنبد و ساختمان حرم هم به وضوح مشخص شد ... مرتضي کمي متحير و متعجب با حالت بهت زده و غرق در فکر به من نگاه کرد ... و لحظاتي از اين فاصله کوتاه هم به سکوت گذشت ... از طوفان و غوغاي درون ذهن من خبر نداشت و همين باعث سکوت اون شده بود ... شايد نمي دونست چطور بايد حرفش رو با من ادامه بده ... ديگه فاصله اي تا حرم نبود ... فاصله اي که ارزش شروع يک صحبت رو داشته باشه ... مقابل ورودي حرم ايستاده بوديم ... چشم هاي دنيل و بئاتريس پشت پرده نازکي از اشک مخفي شده بود ... و من محو تصاويري ناشناخته ... حس عجيبي درون من شکل گرفته بود و هر لحظه که مي گذشت قوي تر مي شد ... جاذبه اي عميق و قوي که وجودم رو جذب خودش کرده بود ... جاذبه اي که در ميان اون همه نور، آسمان رو هم سمت خودش می کشید ... با قدرت وسيعي که نمي فهميدم، کدوم يکي منبع اين جاذبه است ... زمين؟ ... يا آسمان؟ ... نگاهم براي چند لحظه رفت روي دنيل ... دست نورا توي دست چپش ... و دست ديگه اش روي قلبش ... ايستاده بود و محو حرم ... زير لب زمزمه مي کرد و قطرات اشک به آرامي از گوشه چشمش فرو مي ريخت ... در ميان اون همه صدا و همهمه، کلماتش رو نمي شنيدم ... صداي مرتضي، من رو به خودم آورد ... ـ اين صحن به خاطر، آينه کاري هاي مقابل ... به ايوان آينه محشوره ... و نگاهش برگشت روي من ... نگاهي که مونده بود چطور به من بگه ... ديگه جلوتر از اين نمي توني بياي ... مرتضي به آرامي دستش رو روي شانه من گذاشت ... ـ بقيه رو که بردم داخل و جا پيدا کرديم ... برمي گردم پيش شما که تنها نباشي ... تمام وجودم فرياد مي کشيد ... فرياد مي کشيد من رو هم با خودتون ببريد ... منم مي خوام وارد بشم ... اما حد و مرز من، همين اندازه بيشتر نبود ... من بايد همون جا مي ايستادم ... درست مقابل آينه ... و ورود اونها رو نگاه مي کردم ... اونها از من دور مي شدن ... من، تکيه داده به ديوار صحن ... با نگاه هاي ملتمسي که به اون عظمت خيره شده بود ... ... ✍نویسنده: 🍃 🌼 🎉🌺🍃