حرم
* 💞﷽💞 #قسمتبیستوهفتم #نمنمعشق یاسر باصدای یاسمن از خواب بیدارشدم... +داداش جونم؟گل پسری..
* 💞﷽💞
#قسمتبیستوهشتم
#نمنمعشق
یاسر
_چراساکتی؟
+حرفی ندارم
ابرویی بالاانداختم و گفتم
_ناراحتی که قراره بریم آتلیه؟
+نه...مهم نیس
پوزخندی زدم و گفتم
_اینومیدونم...یه چیزجدیدبگو
+آقایاسرمیشه اینقدر امروز به من گیرندی؟اصلا روفرم نیستم
_باشه.خودت خواستی.
شونه ای بالاانداخت و سکوت کرد.
شنل ردامانندش تنش بود و صورتش روپوشونده بود.چون دیدی به قیافش نداشتم حس احمقابهم دست داده بود.همش حس میکردم یه مسأله ی ریاضی رو نفهمیدم و استاد هرچی تکرارش میکنه بازم من حالیم نمیشه...
+من که خودم عکاسی بلدبودم و کلی هم دوست عکاس داشتم.چرانذاشتی به اونابگم؟
_بله میدونم،خبردارم شما عکاس هستی و مدل هم میشین...
پوزخندی زدم و ادامه دادم...
_ولی دلم نمیخواست عکسامون دست هرکسی بیوفته...ازهمه مهمتر،تو که دلت نمیخادهمه شوهرفرمالیته اتوبشناسن؟براآینده ات بدمیشه خدای ناکرده...
صدای پرازحرص و بغضشوشنیدم که گفت
+لعنت به زبونت که اینقدنیش داره.اه
نیشخندی زدم و توی دلم گفتم آخیش زهرموریختم...تاتوباشی برجک منونزنی فسقل خانوم...هنوزیاسرخانونشناختی...
صدای زنگ گوشیم رشته افکارموپاره کرد
بادیدن شماره ی تماس گیرنده نفس تو سینم حبس شد...بالاخره روزی که منتظرش بودم فرارسید...یاسرامروز رو شانسی...سریع ماشینوکنارخیابون پارک کردم و تماس رو وصل کردم و درهمون حین مشغول بازکردن کمربندم و پیاده شدن از ماشین شدم...
_سلام عزیییییزم..
مهسو
خوشبختانه شیشه ی ماشین پایین بود و میتونستم باکمی دقت حرفهاش رو بشنوم...از بچگیم کنجکاوبودم شدیدا..
مخصوصا لحن خاص یاسر و عزیییزم گفتنش که بیشترتحریکم کرد به شنیدن حرفهاش...
+آره خانومی شما جون بخواه...حتما میام برای دست بوسی...فقط کافیه بگی کی و کجا..فقط عزیزم امشب یه مشکل خانوادگی هست ..غیرازامشب هرشبی باشه پایه اتم...
ای کوفت...من مشکل خانوادگیم؟اصلااین دختره کیه که اینجور باش حرف میزنه؟آخه به تو چه مهسو...فضول
خنده ی بلندی سردادوگفت
+چششم حتما.ما که خیلی وقته اسیرتونیم بانو..حتمامیام.پس میبینمت.بیصبرانه برای دیدنت منتظرم.کاری نداری؟
+قربونت.توام همینطور.خدانگهدار..
تاتماس رو قطع کرد ازپنجره فاصله گرفتم و به حالت قبل بی تفاوت نشستم...ولی ازدرون داشتم ازفضولی میترکیدم..
آخه یاسر که اهل این حرفانیست.یعنی بهش نمیادکه باشه...حسابی توی کاراین بشرمونده بودم...
سوارماشین شد و حرکت کردیم...
***
ساعت پنج شد و ماتازه از دست عکاس خلاص شدیم.خوبه چندتادونه عکس ساده بیشتر نبوده ها.به سمت محضر حرکت کردیم.ساعت شش وقت محضرداشتیم.
+میگماآشپزی هم بلدی؟
باحرص جواب دادم
_بله
باتعجب گفت
+جدا؟؟؟؟؟ازیه دخترباشرایط مالی توتقریبادورازانتظاره
_حالاکه میبینی بلدم.من ازبچگی تنهابودم.مجبوربودم یادبگیرم.نمیتونستم کل عمرموفست فودوپیتزابخورم که...
+آره خب اینم حرفیه.پس بهش علاقه نداری؟زورکیه؟
_نخیر.من عاشق آشپزیم
+عههه؟خوشبحال آشپزی پس...
_منظور؟
+هیچی والا.پس بیزحمت به پاس خدمات من وظیفه ی خطیرخونه داری و آشپزی هم به دوشت باشه.آخه من خیلی غذادوس دارم و میخورم.
باتعجب گفتم
_پس چراچاق نیستی؟
خندیدوگفت
+یادت نره شغلم چیه ها...بنده ورزشکارم هستم..بعله...
لبخندآرومی زدم و گفتم
_فقط به پاس زحماتت و اینکه از گشنگی تلف نشی...
خندید و گفت...
_ #ازینبهبعدقرارهبزرگبشیفسقلی
جملش لرزی به تنم انداخت...
#اصلادرستقصهیمااشتباهبود
#اماچقدرباتودلمروبهراهبود...
#محیاموسوی
ادامه دارد...
لایک❤فراموش نشه😉 _ *
حرم
* 💞﷽💞 #قسمتبیستوهشتم #نمنمعشق یاسر _چراساکتی؟ +حرفی ندارم ابرویی بالاانداختم و گفتم _ناراحت
* 💞﷽💞
#قسمتبیستونه
#نمنمعشق
یاسر
دم در محضر که رسیدیم همه اومدن استقبالمون.بعدازپارک کردن ماشین روبه مهسوگفتم
_بازی شروع شد.جلوی فامیل حواستوجمع کن.من و تو یه زوج فوق العاده عاشقیم.
سرش رو به معنای تاییدتکون داد بالبخند از ماشین پیاده شدم و به طرف درب سمت مهسورفتم...
بالبخنددرروبازکردم و دسته گل رو به دستش دادم.دسته گل رو گرفت و دستموبه سمتش درازکردم.آروم دستش رو توی دستم گذاشت و پیاده شد.مهیارجلو اومد و سوییچ رو ازم گرفت تاماشین رو ببره یه جای درست و حسابی پارک کنه.باهم واردمحضر شدیم .به محض ورود امیرحسین وطنازرودیدم که ازمازودتررسیده بودن.سلام کردیم و بعدازدادن شناسنامه هاومدارک به سردفتر منتظرشدیم.
****
بعدازدادن زیرلفظی توسط بنده که یه پلاک طلای الله بود که نستعلیق نوشته شده بود آقای عاقدفرمودن:
+دوشیزه خانوم مهسوامیدیان برای بارچهارم وآخرین بار میپرسم آیا به بنده وکالت میدهید بامهریه ی تعیین شده شمارا به عقد دائم آقای سیدیاسرموسوی درآورم؟؟؟
سکوت مهسو کمی طولانی شد...ولی:
+ماییم و نوای بی نوایی ،بسم الله اگرحریف مایی...بااجازه ی بزرگترای مجلس...بله..
همه مشغول دست زدن شدن ولی من غرق تفکر شدم به معنی جمله ای که مهسو بهش اقتداکرد...
این دخترداره توکل رودرک میکنه..
بعدازبله گرفتن ازمن و خوندن خطبه عقد توسط آقای عاقد نوبت حلقه ها رسید...
مهسو
واردساختمون شدیم...تاچشمم به آسانسورافتاد فشارخونم بالاپایین شد...
کلاه شنلم رو که کمی جلوی دیدم رو گرفته بود عقب تردادم...گرمای دستای یاسرروحس کردم...
+بازکهیخزدی!!!!نترس مهسو..#تامنهستمازهیچینترس
توی چشماش نگاهی کردم و گفتم
_یادم میمونه...
واردآسانسورشدیم...چشمام خودبه خود و غیرارادی بسته شد..بازهم یاسر من رو جلوقراردادوخودش پشت سرم ایستاد...اینبارکف دستاش رو روی کمرم نگه داشته بود...
روبه رومون آیینه بود...سرم رو بالاآوردم و متوجه شدم یاسرداره ازآینه به من نگاه میکنه...ناخودآگاه توجهم به چشماش جلب شد..
اون هم خیره به چشمام بود...
+شده آیا که نفهمی که چه مرگت شده است؟
من دقیقا به همین حال دچارم امشب
همون لحظه آسانسور ایستاد و یاسر سریعا دستش رو ازروی کمرم برداشت و ازآسانسور خارج شد...ذهنم درگیر یه بیت شعری شد که خونده...بااین حال
پشت سرش از آسانسورخارج شدم
درب خونه رو که میخواست بازکنه متوجه کلافگیش شدم...تمرکزی برای این کارنداشت...دوسه بارکلیدازدستش افتاد...
دستمو گذاشتم روی شونه اش وگفتم
_یاسر،بده من بازمیکنم...
کلیدروازش گرفتم و دررو بازکردم...
واردخونه شدم و یاسر هم پشت سرم اومد...صدای قفل کردن درروشنیدم..
برگشتم و نگاهش کردم که مشغول درآوردن کتش بود
_چرادرروقفل کردی؟
نگاه عاقل اندرسفیهی بهم انداخت و گفت
+خب مسلمه...برای امنیتمون..
شونه ای بالاانداخت و به طرف اتاقش رفت...
لحظه آخر گفت
+راستی یادم رفت بگم...خوشگلترشدی...
لبخندوچشمکی زد و ادامه داد
+درضمن،کاری داشتی یامشکلی بود هرموقع شب بیدارم کن.فعلاشب بخیر
باهمون لباسا و سرووضع وسط هال نشستم و به دیوارزل زدم....وشروع کردم به فکرکردن...
#نهکسیمنتظراست،
#نهکسیچشمبهراه…
#نهخیالگذرازکوچهیماداردماه!
#بینعاشقشدنومرگمگرفرقیهست؟
#وقتیازعشقنصیبینبریغیرازآه...
#محیاموسوی
ادامه دارد...
لایک❤فراموش نشه😉 _ *
💞💞💍💍💞💞
#انچه_مجردان_باید_بدانند
❣ازدواج با زنان مطلقه
#قسمت_دوم
نظرات مختلفی درباره ازدواج با دختران و #پسرانی که یکبار طعم طلاق را چشیده اند وجود دارد.
اما باید در این #زمنیه به چند نکته مهم توجه کنیم.
4- باید پیش فرض خودمان را کنار بگذاریم.یعنی اگر به #خواستگاری دختری رفته ایم که در #دوران عقد موقت پیش از عروسی طلاق گرفته است نباید به دید آدم #خطاکار به او بنگریم.
5- گاهی اوقات #دو طرف طلاق، انسان های خوبی هستند ولی برای زندگی #مشترک ساخته نشده اند. پس به آنها #تهمت نزنیم.
6- در اینگونه از ازدواج ها اصلا #عجله ای نکنید.
#ادامه_دارد..
از کجا بفهمیم کودک ما آزار جنسی دیده؟
بعضی علایم مشکوک کننده ای وجود دارد که می توانیم متوجه آزار جنسی کودکی باشیم. خیلی از آنها در این باره حرف نمیزنند چون فکر میکنند، تقصیر خودشان بوده، یا فرد متجاوز به آنها قبولانده که این رابطه یک «مساله طبیعی» یا «راز ویژه» است. ممکن است به آنها رشوه داده باشند یا تهدیدشان کرده باشند.
از سوی دیگر، با توجه به این که بسیاری اوقات، فرد متجاوز از آشنایان است، امکان دارد کودک نگران باشد که او را به دردسر نیندازد.
با این حال، بعضی از علایم هستند که میتوانند شما را به راز دل کودک برسانند و باید به آنها دقت کنید :
- تغییر در رفتار؛ ممکن است یک کودک رفتارهای پرخاشگرانه نشان دهد، گوشه گیر شود، به شما بچسبد، بدخواب شود یا جایش را خیس کند.
- دوری کردن از متجاوز؛ ممکن است کودک از یک شخص خاص خوشش نیاید یا بترسد و تلاش کند با او تنها نماند.
- مشکل جسمی؛ داشتن درد در واژن، مقعد یا ابتلا به بیماریهای مقاربتی.
- مشکلات درسی؛ نداشتن تمرکز، پایین آمدن قدرت یادگیری و افت نمرات.
- سرنخ دادن؛ ممکن است کودک بدون اشاره مستقیم، سرنخهایی بدهد یا به طور ضمنی به نکاتی اشاره کند که نشان میدهد دارد آزار میبیند.
#انتخاب_عاقلانه_زندگی_عاشقانه ۷
✔️معیار کلی و اصلی در برقراری ارتباطات و انتخاب ها، هماهنگی آن با حرکت کلی و سعادت واقعی انسان است.
👈یعنی با هدف و شخصیت واقعی تو به سمت ابدیت سازگاری داشته باشد.
#استاد_محمد_شجاعی
#انتخاب_عاقلانه_زندگی_عاشقانه ۷
#پسران
انسان گاهی دچار خودگریزی میشود و نمیتواند با خود و خدای خود خلوت کند، به دنبال همه چیز میرود الا خود‼️
✅ پس از آنکه ما فهمیدیم ما از طریق ارتباطاتمان مسئول ساخت خود و شکل دادن به شخصیتمان هستیم، و این امانت را درک کردیم، خود را موظف میدانیم که ارتباطات را کنترل کنیم.🤝
👌🏻معیار کلی در برقراری هر ارتباطی هماهنگی و همسویی با حرکت کلی انسان و سعادت واقعی اوست.🌱✨
👈🏻 همچنین انتخابهای ما نیز باید این معیار را دارا باشند و با سعادت ابدی منافات نداشته باشند.
❇️انتخابات و ارتباطات بطور کلی به سه دسته تقسیم میشوند :
1⃣ انتخابات بیاثر --> این انتخابات نقشی در شکلدهی شخصیتمان ندارند، مثل انتخاب یک فنجان چای ‼️☕️
2⃣انتخابات کم اثر --> اینگونه انتخابات بیتاثیر نیستند اما تاثیر کمی دارند؛ مثل انتخاب وسیله نقلیه برای مسافرت ‼️✈️
3⃣انتخابات بسیار موثر --> آن دسته از انتخابها را شامل میشوند که چه ما بخواهیم چه نخواهیم✔️ تاثیر زیادی بر ما و احتمالا بر دیگران خواهند گذاشت !! مثلا انتخاب همسر.👫
میزان این تاثیر گذاری در افراد مختلف متفاوت است.
💟 در این گونه انتخابات اگر به صورت منفی❌ انتخاب کرده باشیم باید بهایی بسیار سنگین و طولانی 😰بپردازیم و اگر به صورت مثبت ✅انتخاب کرده باشم جزا و پاداش بسیار طولانی و موثری😊 به دست خواهیم آورد.
👈🏻و به تبع ما نسبت به این تاثیرپذیری و تاثیرگذاری مسئول هستیم.
✨ به دنبال این تاثیرات شخصیت ما تغییر کرده و در عملمان نیز نمایان میشود؛ این عمل مجدداً در تصمیمگیری و شخصیت ما نقش خواهد داشت و یک چرخه تکرارشونده ایجاد میشود.🌀
💐و لذا در انتخاب همسر باید به این تاثیرگذاری و تاثیرپذیری توجه ویژه داشت‼️
انسان با انتخاب همسر یک سیستم را خلق کرده و وارد آن میشود؛🔆 سیستمی متشکل از زن، مرد، فرزندان و خانوادههای طرفین ❕ و به دنبال آن دریایی از ارتباطات به مرور زمان شکل خواهند گرفت. 🔄
پس باید در این انتخاب بسیار مهم دقت و توجه داشت.⚠️
💜از این مرحله به بعد نیز انسانها چند گروه میشوند :
❣بعضیها خود را به عنوان انسان میشناسند و اهداف عالی برای زندگی درنظر میگیرند.
این افراد یا در انتخابهای خود حواسجمع عمل کرده و به هدفشان توجه میورزند.😃 یا اینکه علیرغم وجود اهداف عالیه منطبق با آنها انتخاب نمیکندد و دچار حسرت و پشیمانی زیادی میشوند.😞
❣بعضی دیگر اهداف عالی ندارند یا در سطح کمالات حیوانی میاندیشند؛ بطور مثال هدفشان از ازدواج رسیدن به مقام دنیایی بالاتر،💰 آرامش دنیوی و... است.
🌿افرادی که اهداف عالیه دارند باید منطبق با اهدافشان نیز انتخاب کنند و نباید اجازه دهند که ملاکهای خیالی و خیال پردازی،💭 چه از جهت بالا ⬆️و چه پایین،⬇️ در تصمیمگیری آنها وارد شود.
اگر خیلی آرمانی فکر کنند، هیچ وقت همسر مورد نظرشان را پیدا نمیکنند و در هرکسی هزاران عیب خواهند دید و باعث میشود خوبیها و زیباییها را نبینند.😑
و اگر در سطح پایینی باشد باعث میشود اهداف اصلی و عالی درنظر گرفته نشوند و یک سری اهداف🎯 پست منجر به انتخابات مهم ما بشوند.
#استاد_محمد_شجاعی
4_5841222532639755075.mp3
3.96M
💠 #دیالیزم_و_پایین_آوردن_کراتین_خون
✅ #صوت57
⚡️علت دیالیزم چیست❓
⚜معادل خلطی کراتین در طب اسلامی سنتی چیست❓
🔹درمان دیالیزم چیست❓
🎤 #استاد_سید_حسین_افشار_نجفۍ
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفـرج_الساعه🍃🌺
#اربعین_تبری
فرحة الزهراء ۱۴۴۳
شماره 21 از 40
#لعنت_بر_زنازاده_تـــــــــرین_فرد_تاریــــــخ_عمر_حرامزاده ❤️🔥
#عمری_نباشیم 😉
#بر_عمر_غار_نجاست_لعنت 😍
#عیدالله_الاکبر_غدیر_ثانی_مبارک😍
#تاچهلروزشادیم❣️
💚اللهم عجل لولیک الفرج💚
#اربعین_تبری
فرحة الزهراء ۱۴۴۳
شماره 22 از 40
#لعنت_بر_زنازاده_تـــــــــرین_فرد_تاریــــــخ_عمر_حرامزاده ❤️🔥
#عمری_نباشیم 😉
#بر_عمر_غار_نجاست_لعنت 😍
#عیدالله_الاکبر_غدیر_ثانی_مبارک😍
#تاچهلروزشادیم❣️
💚اللهم عجل لولیک الفرج💚