✴️ پنجشنبه 👈4 آذر/ قوس 1400
👈 19 ربیع الثانی 1443
🕋 مناسبت های دینی و اسلامی.
🎇 امور دینی و اسلامی.
❇️ روز خوش یمن و خوبی برای امور زیر است:
✅ تعلیم و تعلم و امور آموزشی.
✅ شاگرد گرفتن و استخدام نیرو.
✅ ارسال نامه و دیدار با دوستان.
✅ جابجایی و نقل و انتقال.
✅ دیدار با بزرگان و روسا.
✅ شکار و صید و دام گذاری.
✅آغازنوشتن مقاله وکتاب وپایان نامه.
✅ خرید وسیله سواری و حیوان.
✅ وخواستگاری و عقد و ازدواج خوب است.
🤒 مریض امروز زود خوب می شود.
👶 زایمان خوب و نوزادش مبارک و روزی دار است.ان شاءالله.
🚘 مسافرت :خوب و مفید و سود دارد.
👩❤️👩 مباشرت و مجامعت:
👩❤️👩 امروز:مباشرت امروز هنگام زوال ظهر و فرزند حاصل عاقل و سیاستمدار و آقا و بزرگوار خواهد شد.ان شاءالله
🔭احکام نجوم.
🌗 امروز قمر در برج اسد و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است:
✳️ خرید خانه و ملک.
✳️ جابجایی و نقل و انتقال.
✳️ ورود به خانه نو.
✳️ خواستگاری عقد و عروسی.
✳️ خرید حیوانات و احشام.
✳️ عهدنامه نوشتن با رقیب.
✳️ و شروع اموردائمی نیک است.
👩❤️💋👨 امروز :مباشرت روز پنجشنه و هنگام زوال ظهر مستحب و فرزند چنین ساعتی از انحرافات به دور خواهد بود ان شاءالله.
👩❤️💋👨: امشب (شبِ جمعه) ،فرزند پس از فضیلت نماز عشاء،خطیبی توانا با گفتاری زیبا و دلربا باشد و سخن او در اعماق دلها نفوذ کند.ان شاءالله.
💇♂💇 اصلاح سر و صورت :
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت)
در این روز ماه قمری ، باعث توانگری میشود.
💉💉حجامت فصد خون دادن .
#خون_دادن یا #حجامت و فصد باعث رفع درد بدن می شود.
🙄 تعبیر خواب خوابی که (شب جمعه) دیده شود تعبیرش طبق ایه ی 20 سوره مبارکه "طه " است.
فالقاها فاذا هی حیه تسعی .......
و مفهوم آن این است که دلیلی قوی تحت تصرف خواب بیننده در آید و کار خود را با آن پیش ببرد.ان شاءالله و شما مطلب خود را دراین مضامین قیاس کنید .
💅 ناخن گرفتن:
🔵 پنجشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است.
👕👚 دوخت و دوز:
پنجشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز خوبیست و باعث میشود ، شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد .
✴️️ وقت استخاره :
در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن)
❇️️ ذکر روز پنجشنبه نیز: لا اله الا الله الملک الحق المبین
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه #یارزاق موجب رزق فراوان میگردد .
💠 ️روز پنجشنبه طبق روایات متعلق است به #امام_حسن_عسکری_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸 زندگیتون مهدوی 🌸
هدایت شده از حرم
حرم:
👌دوستان و سروران گرامی!
شب جمعه است. با ثبت نام در دو آدرس زیر، حضرت سیدالشهدا علیه السلام و حضرت اباالفضل علیه السلام را در این شب جمعه به نیابت از مولایمان حضرت ولی عصر علیه السلام زیارت کنیم.
زیارت حضرت سیدالشهدا علیه السلام:
http://www.imamhussain.org/arabic/enaba/
زیارت حضرت قمر بنی هاشم علیه السلام:
http://alkafeel.net/zyara/
توجه: از طرف سایت، یک نفر زیارت می کند و نماز می خواند و سپس برای کسانی که ثبت نام کرده اند، اتمام زیارت اعلام می شود.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
هدایت شده از حرم
🕯پنجشنبه است و دلم برای آنهایی که دیگر ندارمشان تنگ است...
🕯پنجشنبه است و جای خالی عزیزان را دوباره احساس میکنیم ...
🕯پنجشنبه است و بوی حلوایی خیرات یاد آدم های رفته ...
🕯پنجشنبه است و ثانیه هایم بوی دلگرفتگی میدهد ...
🕯چه مهمانان بی دردسری هستند رفتگان نه به دستی ظرفی را آلوده میکنند و نه به حرفی دلی را, تنها به فاتحه ای قانعند
🌸روزپنجشنبه اموات چشم به راهند🌸
🍁🚩زیارت اهل قبور🚩🍁
✨بسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ✨
السَّلامُ عَلي اَهْلِ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ مِنْ اَهْلِ لا اِلهَ اِلَّا
اللهُ يا اَهْلَ لا اِلهَ اللهُ بِحَقَّ لااِلهَ اِلَّا اللهُ كَيْفَ وَجَدْتُمْ
قَوْلَ لا اِلهَ الَّا اللهُ مِنْ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ يا لااِلهَ اِلَّا الله
بِحَقَّ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ اِغْفِرْلِمَنْ قالَ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ
وَاحْشُرْنا في زُمْرَهِ منَ قالَ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ مُحَمَّدا
رَسُولُ اللهِ عَليٌّ وَلِيُّ الله.🌟
🕊نثار اروح مطهراهل البیت(علیهم السلام)
اولیاءالله،رجال الغیب،مراجع تقلید
بخوانیم الفاتحه مع الاخلاص والصلوات🕯🌹
#رنگ_موهای_طبیعی :
قاعده کلی:
✅ قبل از کاربرد هر نوع رنگ مو باید قبلا آن را روی قسمت کوچکی از پوست سر آزمایش کرد که از حساسیت آن اطمینان حاصل نمود.
ضمنا برای جلوگیری از خراب شدن رنگ مو بهتر است قبل از استفاده بر روی چند تار مو امتحان کنید.
✅ توجه داشته باشید کم و زیاد شدن مقدار مواد اولیه باعث تغییر در رنگ میشود.
✅ سعی کنید از مواد تازه و با کیفیت استفاده کنید.
✅ روش رنگ کردن همه رنگها یک روش است که بعد از اولین رنگ توضیح داده میشود.
✅ حنا به عنوان آستر رنگ مو است بنابراین به مدت دو ساعت قبل از رنگ حنا بگذارید و سپس بشویید و بعد رنگ دلخواهتان را بگذارید.
👈 فرمول چند رنگ موی گیاهی:
رنگ موی بلوند طلایی:
پودر گل بابونه 47 پیمانه.
پودر پوست گردو5پیمانه.
پودر Gold rod (گلد رد)45پیمانه.
پودر کتیرا10پیمانه.
🌻 اگر پیمانه کوچک در اختیار ندارید از یک قاشق غذاخوری به عنوان پیمانه استفاده کنید.
درصورت نیافتن Goldenrod میتوان از گل رنگ. یا گل تمر یا روناس استفاده کرد.
✅ کم و زیاد پوست گردو تغییرات درخور توجه در رنگ به وجود میآورد.
👈 پودر گیاهان فوق را با هم مخلوط کنید با مقداری آب به صورت خمیر با قوام آبکی درآورید و پس از آماده کردن موها برای رنگپذیری؛ موها را به آن آغشته و چند ساعت در همان حالت نگهدارید سپس با آب ولرم بشویید.
🔷 رنگ موی قهوهای:
پوست گردو85پیمانه.
پودر روناس5پیمانه.
پودرحنا10پیمانه.
پودر کتیرا 10پیمانه.
روش تهیه مثل مورد قبلی
کم و زیاد کردن پوست گردو رنگ قهوه ای را تغییر میدهد.
🔷 قهوه ای تیره:
پودر پوست گردو 85پیمانه.
پودرحنا10پیمانه.
پودر نیل(وسمه)2پیمانه.
پودر کتیرا 10پیمانه.
روش تهیه مثل قبل.
🔷 قهوه ای روشن:
پودر گل بابونه 50پیمانه.
پودر(Golden rod) گلدن رد35پیمانه.
پودر پوست گردو15پیمانه.
پودر حنا5پیمانه.
کتیرا10پیمانه.
روش تهیه مثل قبل.
🔷 رنگ موی شرابی:
پودر سدر 85پیمانه.
پودر روناس2پیمانه.
پودر مازو3پیمانه.
پودر گل بابونه 35 پیمانه. کتیرا10پیمانه.
دقت شود اندازه دقیق مخلوط شود.
🔷 رنگ موی شاه بلوطی:
پودر پوست گردو 10 پیمانه.
پودر گل بابونه 45پیمانه.
پودر کتیرا10پیمانه.
روش تهیه مثل قبل.
🔷 رنگ موی شاه بلوطی روشن:
پودر پوست گردو5پیمانه.
پودر گل بابونه 55پیمانه.
پودر گلدن رد(Golden rod)45پیمانه.
پودرحنا 5پیمانه.
کتیرا10پیمانه.
🔷 رنگ موی زیتونی:
پودر حنا5پیمانه.
سدر60پیمانه.
گل بابونه35 پیمانه.
گلدن رد20پیمانه.
کتیرا10پیمانه.
🔷 رنگ موی فندقی:
پودر حنا5پیمانه.
پودر پوست گردو 5پیمانه.
پودر گل بابونه 40پیمانه.
پودر گلدن رد 40پیمانه.
کتیرا10پیمانه.
🔷 رنگ موی فندقی تیره:
پودر حنا5پیمانه.
پودر پوست گردو7پیمانه.
پودر گل بابونه30پیمانه.
پودر گلدن رد 30پیمانه.
کتیرا10پیمانه.
🔷رنگ موی مسی روشن:
پودر حنا5پیمانه.
پودر سدر60پیمانه.
پودر گل بابونه30پیمانه.
پودر گلدن رد 35 پیمانه.
پودر روناس 5پیمانه.
پودر مازو5پیمانه.
کتیرا10پیمانه.
🔷رنگ موی مسی تیره:
پودر حنا60پیمانه.
پودر گل بابونه20پیمانه.
پودر گلدن رد 20پیمانه.
.پودر روناس 10پیمانه.
.پودر مازو10پیمانه.
پودر پوست گردو3پیمانه.
کتیرا10پیمانه.
🔷 رنگ موی مشکی طبیعی:
پودر حنا 45پیمانه.
پودر پوست گردو 45پیمانه.
پودر نیل(وسمه)10پیمانه.
کتیرا10پیمانه.
🔷 رنگ مو مشکی پر کلاغی:
پودر حنا30پیمانه.
پودر نیل(وسمه)60پیمانه.
پودر پوست گردو10پیمانه.
کتیرا10پیمانه.
(منبع: عطاری حکیمه)
🌱🌱🌱
☡ موی خود را با مواد شیمیایی نابود نکنید.
☡ مسلمان واقعی با کمترین هزینه، بهترین آراستگی و زیبایی را برای تداوم زندگیاش فقط به همسر زحمتکش خود هدیه میکند، نه نامحرم
🌻لطفا نشر داده و عزیزانتان را هم به این کانال دعوت فرمایید🌻
#پوست_ومو
سبک تغذیه اسلامی👇👇👇
@haram110
حرم
* 💞﷽💞 #نمنمعشق #فصل_دوم #قسمت_بیستویک مهسو باتعجب محوحرفهاش شده بودم... +من پنج ساله بودم که خب
* 💞﷽💞
#نمنمعشق
#فصل_دوم
#بیست_دوم
یاسر
کنارپنجره ی اتاق رفتم و ادامه دادم
_روزای خوبی بود..همه اش خوشی...خوش بودیم تاوقتی که عفریته برگشت...
۱۴_۱۵سالم بود که به اصرارمادرم رفتم لندن...رفتم که فقط ببینمش...میگفت پشیمون شده...ولی دیگه نذاشت برگردم...بهش گفتم که از لندن متنفرم ...منو با دختر همسر سابق عموت ...یعنی دخترعموت آشنات کرد...اسمش آنابود..دوسه سالی ازخودم کوچیکتربود..
دخترزیبایی بود...ولی چون مادرش اروپایی بود چهره ی کاملا غربی داشت...
منم تنهابودم اونجا...آنا بی قید و بند بود و منم باخودش بی قید و بند کرد...
تا اتفاقی فهمیدم مادرم و شوهرش و حتی آنا توی کار قاچاق مواد مخدرن...
وحشت کرده بودم..سنی نداشتم...تنهاشانسی که آوردم،این بود که پدرت ازراه قانونی کمک کرد و منوازمادرم گرفت و به پدرم برگردوند...
+چراپدرمن؟
_میگفت خودش رومقصرمیدونه که جلوی برادرش رونگرفته..میخواست دین اش رو اداکنه...
_برگشتم ایران ...حالا دیگه هفده سالم بود..یک ماه بعداز برگشت من... یه ماشین توروزیرگرفت...و...حافظتو کاملا ازدست دادی...
+چچچچی؟
_آره...واون ماشین ازطرف مادرمن بود...
قصدکشتنتوداشت...ولی...
+و من نمردم...واون هنوز دنبال منه..آره؟
با شرمندگی سرم روپایین انداختم وگفتم
_من متاسفم
+پدرومادرم چی؟کار مادرته؟
با شرمندگی سرم رو پایین انداختم وحرفی نزدم...
#مگهمیگذرهآدمازونیکهزندگیشه
#محیاموسوی
لایک❤فراموش نشه😉 _ *
حرم
* 💞﷽💞 #نمنمعشق #فصل_دوم #بیست_دوم یاسر کنارپنجره ی اتاق رفتم و ادامه دادم _روزای خوبی بود..همه
* 💞﷽💞
#نمنمعشق
#فصل_دوم
#بیست_سوم
مهسو
امروز روز اول محرم بود...
دیروز از بیمارستان مرخص شدم...
حال و هوای خونه ی پدریاسر یاهمون میلاد که حالا دیگه میدونستم به دلیل نفرت ازاسمی که مادرش براش انتخاب کرده اسمشوعوض کرده...خیلی دلنشین بود...
پسرا و مرداازکوچیک تابزرگ همه توی حیاط خونه مشغول کارکردن بودند..و من توی اتاق یاسر مشغول دیدزدنش از پشت پنجره بودم...میدیدم که با چه جدیتی توی اون لباس مشکی و شال مشکی دورگردنش اینوراونورمیره...
صدای نوحه توی خونه پیچیده بود...
روحم آروم و قرارنداشت...دائم درحال پروازبود...
درب اتاق باز شد و یاسمن وارد شد..
+مهسوجان پایین نمیای؟
_چرا،بیابریم عزیزم...
+عه..چیزه...اینجورمیای؟
_چجور؟
+شرمنده آبجی ناراحت نشیا...
آخه حیاط پرازمرده...روضه ی امام حسینم هست...
با خجالت سرش رو پایین انداخت و لب گزید...
متوجه شدم...
خودم رو توی آینه براندازکردم...واقعا تیپم به این مجلس نمیخورد...
_یاسی؟
+جونم
_چادرداری؟
چشماش گردشد وگفت
+ابجی من نگفتم چادرا...
_میدونم..خودم میخوام
+آره آره یدونه اضافه هست...وایسامیارم الان...
یاسر
+آقایاسر
_جانم مهدی جان...
+خانمتون دم در باهاتون کارداره
_ممنون داداش...غمتونبینم برو کمک بچه ها
به طرف در ورودی خونه رفتم ...هرچی نگاه کردم مهسو رو ندیدم..خواستم برگردم که دیدم اومد کنارم و بالبخندایستاد...
همینجورمحوصورتش وچادرروی سرش شده بودم...
زمزمه کردم
_مهسو....!
+بهم میاد؟
_ازشب عروسیمونم خوشگلترشدی دختر...
گونه هاش به سرعت گل انداخت ...سرش روپایین انداخت
روی دوزانونشستم و پایین چادرش رو بوسیدم ...
بلندشدم و به چشماش خیره شدم...
_کاش همیشگی بشه...
+شایدبشه...
دیگه توی دلم قند آب میشد...
با شور و شعف وانرژی خاصی به جمع پسرا برگشتم و بلنددادزدم...
_کربلامیخوای صلوات بفررررست
#چادرتدلمیبردازمردپاکوباخدا
#محیاموسوی
لایک❤فراموش نشه😉 _ *
حرم
* 💞﷽💞 #نمنمعشق #فصل_دوم #بیست_سوم مهسو امروز روز اول محرم بود... دیروز از بیمارستان مرخص شدم..
* 💞﷽💞
#نمنمعشق
#فصل_دوم
#قسمت_بیست_چهارم
مهسو
توی این مدت عادت کرده بودم که هرلحظه این چادرسرم باشه...
وقتی روضه خون روضه میخوند و وقت نوحه یاسر نوحه خون مجلس میشد چادرموروی سرم میکشیدم و برای تمام بدبودنام اشک میریختم...عشق یاسر منوعوض کرده بود...انعکاس رفتارخوب یاسر باعث شد من به آیینش مومن بشم...
این حس اینقدرشیرین بود که دیگه هیچ کم و کاستی به چشمم نمیومد...حتی این مسأله که میدونستم آنا و مادر یاسر دست به دست هم دادن تا انتقام پدرم روازمن بگیرن...اینکه میدونستم جونم هرلحظه درخطره...برام مهم نبود...
فقط برام خدا مهم بود...
هرروز کتاب میخوندم و اگرسوالی داشتم از یاسر میپرسیدم...واون هم با عشق و انررژی عجیبی پاسخگومیشد...
یاسر
امروز روز دهم محرمه...عاشورا...
نذرداشتم سقامیشدم توی روز عاشوراوتاسوعا
لباس حضرت عباس به تن داشتم...
میون دسته به زنهاومرداوبچه ها آب میدادم...و ازدور گاهی شاهد لبخندهای ازسرعشق مهسو به خودم میشدم...
خوشحال بودم که منومقصرنمیدونه...
خوشحال بودم که دوستم داره...
واردخونه شدیم...چادرش روازسر درآورد و گفت
چقدخسته شدم...توام خسته شدی...
_آره...ولی خب می ارزه
بعله...برای اهل بیته...
باعشق نگاهش کردم...
_نگاکن پدرصلواتی ازمن بچه مومن ترشده...
خنده ی ریزی زد و گفت
_تف به ریا حاجی...تف...
میخواست ازکنارم ردبشه که گفتم
_وایساکارت دارم
سوالی نگاهم کرد
دستش رو گرفتم و گفتم...
_ هجده ساله که میخوام بگم...ولی نشده...امشب نگم خوابم نمیبره...
بگو
مکثی کردم و دستام رو دور صورتش قاب کردم...
_دوستت دارم...
#کهعشقآساننموداولولیافتادمشکلها
#محیاموسوی
لایک❤فراموش نشه😉 _ *
حرم
* 💞﷽💞 #نمنمعشق #فصل_دوم #قسمت_بیست_چهارم مهسو توی این مدت عادت کرده بودم که هرلحظه این چادرسر
* 💞﷽💞
#نمنمعشق
#فصل_دوم
#قسمت_بیست_پنجم
مهسو
شوکه شده بودم...هیچوقت تصور نمیکردم یاسر بخواد اینجور ابرازعلاقه کنه...
این مدت زندگیم روی دورتندافتاده بود...
کل اتفاقات خوب و بد باهم رخ میدادن...
بغض کرده بودم...
چی؟
_ناراحتت کردم؟ببخشید..مهسو نشنیده بگیر..من فکر کردم...فکرکردم توام ...
دستمو آروم روی دهنش گذاشتم...
_فکرنمیکردم توام دوسم داشته باشی...
یعنی توام؟
سرم رو تکون دادم...
مهسو...دیگه نمیزارم ازم بگیرنت...هرچی کشیدم بسم بوده...دیگه نمیزارم....
یاسر
خودم رو توی آینه برانداز کردم...
هیچ شباهتی به یاسر یک ماه پیش نداشتم...
هیچ شباهتی...
یک ماه بدون مهسو گذشت...
ولی من پیرشدم...
شکستم...
خونه نشین شدم...
همه ی اینا درعرض یک ماه...
اتفاقات آخرین شبی که داشتمش یادم اومد...
شبی که بهش ابرازعلاقه کردم ..وبرای اولین بار تا صبح کنارخودم داشتمش...
یادم افتاد به فرداش...فرداش که واردخونه شدم و دیدم مهسونیست...
شماره اش روگرفتم ولی خاموش بود...
چقدر ازدستش عصبانی بودم...
ولی وقتی تاشب خبری ازش نشد مطمئن شدم آنا ومادرم کارشونوکردن...چون خبرش رسید که ازکشور خارج شدن..
و ضربه ی بعدی دوروز بعدواردشد...وقتی جسد سوخته ی مهسو روتحویلم دادن...
وتنها چیزی که یادگاری موندبرام...حلقه ی توی دستش بود...
#پیرشدم...
#پیرتوایجوونی
#محیاموسوی
لایک❤فراموش نشه😉 _ *
حرم
* 💞﷽💞 #نمنمعشق #فصل_دوم #قسمت_بیست_پنجم مهسو شوکه شده بودم...هیچوقت تصور نمیکردم یاسر بخواد ای
* 💞﷽💞
#نمنمعشق
#فصل_دوم
#قسمت_بیست_پنجم
مهسو
شوکه شده بودم...هیچوقت تصور نمیکردم یاسر بخواد اینجور ابرازعلاقه کنه...
این مدت زندگیم روی دورتندافتاده بود...
کل اتفاقات خوب و بد باهم رخ میدادن...
بغض کرده بودم...
چی؟
_ناراحتت کردم؟ببخشید..مهسو نشنیده بگیر..من فکر کردم...فکرکردم توام ...
دستمو آروم روی دهنش گذاشتم...
_فکرنمیکردم توام دوسم داشته باشی...
یعنی توام؟
سرم رو تکون دادم...
مهسو...دیگه نمیزارم ازم بگیرنت...هرچی کشیدم بسم بوده...دیگه نمیزارم....
یاسر
خودم رو توی آینه برانداز کردم...
هیچ شباهتی به یاسر یک ماه پیش نداشتم...
هیچ شباهتی...
یک ماه بدون مهسو گذشت...
ولی من پیرشدم...
شکستم...
خونه نشین شدم...
همه ی اینا درعرض یک ماه...
اتفاقات آخرین شبی که داشتمش یادم اومد...
شبی که بهش ابرازعلاقه کردم ..وبرای اولین بار تا صبح کنارخودم داشتمش...
یادم افتاد به فرداش...فرداش که واردخونه شدم و دیدم مهسونیست...
شماره اش روگرفتم ولی خاموش بود...
چقدر ازدستش عصبانی بودم...
ولی وقتی تاشب خبری ازش نشد مطمئن شدم آنا ومادرم کارشونوکردن...چون خبرش رسید که ازکشور خارج شدن..
و ضربه ی بعدی دوروز بعدواردشد...وقتی جسد سوخته ی مهسو روتحویلم دادن...
وتنها چیزی که یادگاری موندبرام...حلقه ی توی دستش بود...
#پیرشدم...
#پیرتوایجوونی
#محیاموسوی
لایک❤فراموش نشه😉 _ *
حرم
* 💞﷽💞 #نمنمعشق #فصل_دوم #قسمت_بیست_پنجم مهسو شوکه شده بودم...هیچوقت تصور نمیکردم یاسر بخواد ای
* 💞﷽💞
#نمنمعشق
#فصل_دوم
#قسمت_بیستُ_ششم
یاسر
تلفنم زنگ خورد...
ازاداره بود
_بله
یاسر پاشوبیااداره...راجع به مهسوئه
_چیییی؟الان میام.
سریعاگوشی روقطع کردم و بی توجه به وضع لباسام ازخونه بیرون زدم....
و باسرعت وحشتناکی به سمت اداره روندم...
_مهسو آماده شدی؟
باشه عزیزم...وایسا چادرموسر کنم...اومدم...
بالاخره بعد از نیم ساعت خانم رضایت دادن و ازاتاق خارج شدن...
_به به..تشریف آوردن والاحضرت...
بجنب وگرنه سردوشی از دستت میپره سرهنگ بعدازین...
لپش رو کشیدم و به سمت ماشین راه افتادیم...توی ماشین نشسته بودیم که گفت
یاسر
_جون دلم؟
قول دادی امروز بگی...
_چیو
عههه اذیت نکن دیگه...بگو
_چشم خاتون...
اون روز وقتی رسیدم اداره گفتن که چندنفرازاعضای باندآنا رو دستگیرکردن...درحین بازجویی اشاره داشتن که یه دختری با مشخصات تورو ازمرز ردکردن...تاریخی که اونا میگفتن یک هفته بعداز تاریخ روزی بود که جسدقلابی رو به ما دادن...متوجه شدیم که زنده ای...
باپیگیری هایی که انجام شد متوجه شدم که آنا به مادرمم رودست زده...وبه اون گفته که توروکشته...وتورودزدیده تا قاچاقت کنه...ظاهرااون به جز قاچاق مواد دستی توی قاچاق انسان هم داشته...
آره،اینووقتی اونجابودم فهمیدم...خیلی آدمای پست و بیشرفی اونجا بود...
خب ادامه بده...
لبخندی زدم و ادامه دادم...
#منجداگریهکنان
#ابرجدا
#یارجدا
#محیاموسوی
لایک❤فراموش نشه😉 _ *
حرم
* 💞﷽💞 #نمنمعشق #فصل_دوم #قسمت_بیستُ_ششم یاسر تلفنم زنگ خورد... ازاداره بود _بله یاسر پاشوبیا
ج* 💞﷽💞
#نمنمعشق
#فصل_دوم
#قسمت_بیستُ_هفتم
مهسو
خلاصه منم اومدم ترکیه و ازطریق اون خدمتکارخائن مقر اصلی آناروپیداکردم...گفته بودم که آناباهوش نیست...منو دست کم گرفته بود...
باکمک پلیس ترکیه واینترپل مادرم وآنا رو دستگیرکردیم و تورو آزاد...
بمیرم برات...هنوزم یادم نرفته چقدر ضعیف شده بودی....
_منم یادم نرفته چقد شکسته وداغون بودی...
لبخندی زد و گفت
ماتاابد داغونتیم عیااال...😂
_جلوتونگاه کن شهیدمون نکنی...
راستی،هنوزم یادم نرفته که طناز جریان شرکت پدرش دروغکی بود...
خب عزیزم برای عادی سازی بود...تازه اون دو نوگل نوشکفته هم سروسامون گرفتن....
_بعله...شما راس میگی...
جلوتونگاه کن اینقد به من زل نزن...
پنج سال بعد
مهسوجون بگودیگه...بی سانسورهم بگولطفا...
_محیاجان برو ازیاسر بپرس...اون برات همه ارو تعریف میکنه...
نخیرم...اون سانسورمیکنه...هی دروغکی میگه.امیرحسین و طنازم که کلا رو سایلنتن فقط میخندن...
کی دروغ میگه؟
شمادروغ میگی...کمک کنیدرمانموتموم کنم دیگه...
_خیلی خب بیا بهت بگم...ولی پس فردا بچم بهدنیا اومد نشونش ندیا....آبرومونومیبری
حالا تا شیش ماه دیگه که بچتون به دنیابیادفکرامومیکنم....
#سخن آخر:
روزم همه سیاهی، جز این نمانده راهی
دیوانه تر تو خواهی، من عاشق جنونم
.
غم را خودت زدودی، دل را خودت ربودی
با من طرف نبودی ، با کودک درونم
.
بیهوده بر تو پیچم ، من پوچ پوچ پوچم
گفتم که بی تو هیچم، نون، قبلِ یرملونم
.
جنگت که تن به تن شد، چشمت حریف من شد
افسانه ای کهن شد ، بر هم زدی قشونم
.
بر قلب من امیدی، با هر طپش رسیدی
خنجر اگر کشیدی... ، من از تبار خونم
.
صد چله بر کمانت، افتاده ام به جانت
با تاب گیسوانت ..، لرزانده ای ستونم
.
هم بازدم تو هم دم، عشق است #عشقنمنم
در هر نفس فقط غم ، جوشیده از درونم
#امین_شاهسواری
پایان....
#محیاموسوی
لایک❤فراموش نشه😉 _ *
هدایت شده از حرم
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹
❣ ﷽❣
🌷 #اعمال_شب_جمعه
💚 شب جمعه بسیار شب با فضیلتی می باشد که ان شاء الله با دعا و نیایش و عبادت به بهترین نحو سپری کنیم 💚
💚 برخی از اعمال شب جمعه عبارتست از :
( یک یا چند یا همه آن ها را برحسب وقت و توانمان انجام بدهیم ان شاءالله )
1⃣ #دعای_کمیل
2⃣ #بسیار_تسبیحات_اربعه_گفتن
( سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر )
3⃣ #صلوات
4⃣ #قرائت_این_سوره_ها_درشب_جمعه سفارش شده :
اسراء، کهف، ص، سجده، یس، واقعه، دخان، احقاف، جمعه، شعرا، نمل، قصص، زخرف، طور و . ..
5⃣ #طلب_آمرزش_و_دعا در حق مومنان
6⃣ #قرائت_سوره_جمعه در رکعت اول نماز مغرب و عشاء و قرائت سوره توحید در رکعت دوم نماز مغرب و سوره اعلی در رکعت دوم نماز عشاء.
7⃣ #نماز_والدین:
دو رکعت است. در رکعت اول بعد از حمد 10 مرتبه آِیه ی زیر تلاوت شود:
🔹 رَبَّنَا اغفِرلِی وَ لِوَالِدَیَّ وَ لِلمُؤمِنیِنَ یَومَ یَقُومُ الحِسَاب
در رکعت دوم بعد از حمد آیه ی زیر 10 مرتبه تلاوت شود:
🔹رَبِّ اغفِرلِی وَ لِوَالِدَیَّ وَ لِمَن دَخَلَ بَیتِی مُؤمِناً وَ لِلمُؤمِنِینَ وَالمُؤمِناَتِ
بعد از سلام نماز 10 مرتبه گفته شود:
🔹رَبِّ ارحَمهٌما کَما رَبَّیانی صَغیراِّ
8⃣ #نماز_امام_زمان_عج
(دو رکعت است. در هر رکعت حمد که خوانده میشود، آیه ی شریفه ی {ایَّاکَ نَعبُدُ وَ اِ یَّاکَ نَستَعِینُ} 100 مرتبه تکرار می شود و بعد از 100 مرتبه حمد تمام می شود و سوره ی توحید خوانده خواهد شد. اذکار رکوع و سجود هر کدام 7 مرتبه تکرار می شوند. در قنوت و بعد از نماز نیز برای ظهور حضرت بسیار دعا باید شود. ( 👈 در این نماز و سایر نماز ها کمک خواستن از غیر خدا نماز را باطل می کند؛ پس نماز را برای خداوند بجای بیاورید و دعاهایی مثل {الهی عظم البلاء} که از امام زمان عج و پدران ایشان کمک خواسته می شود نه تنها در این نماز بلکه در تمامی نماز ها خودداری کنید.)
🌹 التماس دعای فرج
〰〰〰〰〰〰〰〰
📿 #زیباترین_نماز_زندگیت_رو_بخون!
✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨
@haram110
❤️کانال حرم ❤️
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹