مادرهای دهه شصتیا خاص ترین و تکرارنشدنی ترین مادرهای تاریخ اند...❤ میل و کاموا پایه ثابت خانه هاشان بود و دوستت دارم هاشون رو با بافته هایی از جنس عشق نشون می‌دادند... چقدر شیرین بود و دلگرمت می‌کرد این واقعی ترین حالت دوست داشتن بود😍😄❤ تقدیم نگاه پرمهرتون🥰

┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ◻️▫️موضوع #اصل_برائت • قسمت — پنجاه • ششم ✅ 💌 گزیده ای از روایات تبری ▫️#کینه_های_سامری_و_گوساله • قسمت یکم ✔️ ☀️حضرت پیامبر خدا محمد مصطفی صلی الله علیه و آله از آینده حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام خبر می داد، حضرت رسول الله محمد مصطفی صلی الله علیه واله به آن حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام فرمود : بر حذر باش از کینه هایی که از تو در سینه انباشته اند و آن را فقط پس از وفات من ظاهر کنند ، 👇 آنها مورد لعنت خداوند و نفرین کنندگان واقع خواهند شد. و بنابر روایت جناب سلیم رحمت الله علیه در ادامه حضرت رسول الله صلی الله علیه واله فرمودند : بر ظلم و ستم قریش صبر پیشه نما که تو نسبت به من مانند هارون_نسبت به حضرت موسی علیهم السلام _ هستی و پیروانش ، و آنها به منزله گوساله (سامری) و پیروانش هستند . 📚امالی شیخ طوسی 351 ، کشف الیقین 647، الطراف 522_521 ، کشف الغمه 398/1 ، الصراط المستقیم 87/2، بحار 45/28 و 67/51 کتاب سلیم 569/2 ، بحار 54/28_55

◼️▪️#روزشمار_فاطمیه 🥀 - 7 • روز مانده تا شهادت حضرت فاطمةالزهرا سلام الله علیها ◼️▪️حضرت رسول خدا محمد مصطفی صلی الله علیه و آله فرمودند: ای فاطمه! اگر تمام پیامبرانی که خدا برانگیخته و تمام فرشتگانی که مقرب درگاه خود گردانده است، برای هر کینه توزی که حق تو را غصب نموده است، شفاعت کنند، هرگز خدا او را از آتش دوزخ خارج نمی سازد. 📚بحارالانوار- جلد۷۳-صفحه ۳۵۵ ⚫️ اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج ⚫️

⚫️مولا علی علیه‌السّلام: الْقَلْبُ مُصْحَفُ الْبَصَرِ قلب، كتابِ چشم است. (آن چه چشم بنگرد، در قلب نشيند) 📚نهج‌البلاغه حکمت ۴۰۹ «اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»

{اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج} قافله سالارِ من...😭 🎙کربلایی حسین شریفی؛ «پیشنهاد دانلود»

#کلید (1) صوت‌های کوتاه درباره مبانی اعتقادی ▫️مخاطب اصلی مجموعهٔ کل‍🔑‍ید نوجوانان هستند؛ این فایلها را به آنان برسانید!

✅ قدمت تاریخی اعتقاد به #شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها و #حضرت_محسن علیه‌السلام در بین شیعیان {قرن دوم} سيد حِميَري رحمه اللَّه معاصر امام صادق و امام كاظم عليهماالسلام اینگونه  مصائب وارده به حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها را بیان میکند: 🔹ضربت و اهتضمت من حقها و أذيقت بعده طعم السلع قطع اللَّه يدي ضاربها و يد الراضي بذاك المتبع لا عفا اللَّه له عنه، و لا كفّ عنه هول يوم المطلع . #ترجمه : حضرت فاطمه را زدند و او را از حقش محروم كردند. آنگاه طعم زخم و جراحت را نيز چشيد. خداوند دست كسي كه او را زد و هم دست آن كه بدان راضي شد، قطع نمايد، و در روز قيامت نه از او درگذرد و نه هول و وحشت قيامت را از او بدارد. 📚 الصراط المستقيم ج ۳، ص ۱۳. #قدمت_فاطمیه #فدک #تبری

🔻مفترض الطاعة بودن حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها ▪️امام باقر علیه السلام در ضمن حديثی فرمودند: اطاعت از فاطمه علیها السلام بر تمامی آفریدگان خدا از جن و انس و پرندگان و وحوش و پیامبران و فرشتگان واجب است. - وَ لَقَدْ كَانَتْ (صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهَا) طَاعَتُهَا مَفْرُوضَةً عَلَى جَمِيعِ مَنْ خَلَقَ اللَّهُ مِنَ الْجِنِّ، وَ الْإِنْسِ، وَ الطَّيْرِ، وَ الْبَهَائِمِ، وَ الْأَنْبِيَاءِ، وَ الْمَلَائِكَةِ. 📙دلائل الإمامة، ص۱۰۶ پ.ن: در دو زیارت حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها در روز یکشنبه، به ولایت آن حضرت ع تصریح شده است. حتی ولایت ایشان نشانۀ طهارت مولد می‌باشد. 🔗 صدیقه کبری سلام الله علیها الگو و حجت بر فرزندان طاهرین خود علیهم‌السلام

از رجبعلی خیاط پرسیدند چرا اینقدر آرامی؟ گفت بعد از سالها مطالعه و تجربه زندگی خود را بر پنج اصل بنا کردم: دانستم رزق مرا دیگری نمی خورد پس آرام شدم دانستم که خدا مرا میبیند پس حیا کردم دانستم که کار مرا دیگری انجام نمی دهد پس تلاش کردم دانستم که پایان کارم مرگ است پس مهیا شدم دانستم که نیکی و بدی گم نمی شود و سرانجام به سوی من باز می گردد پس بر خوبی افزودم و از بدی کم کردم ✨ و هر روز این ۵ اصل را به خود یادآوری میکنم.

و رسیدن ، مستلزم دو نیازمندیست! تلاش و توکل. توکل مفهوم جالبی دارد. تو و کل، یعنی خدایا من کلِّ یک چیز را به دستان تو میسپارم ✨ #انگیزشی_اسلامی☺️

از:‌امـام‌زمـان‹عج› به:‌شیـعیان اگـر دعا ڪنید برایِ دعایتان‌ آمین‌ می‌گویم.. و چنانچه‌ دعا نڪنید مـن برایتان دعا می‌ڪنم... برایِ‌ لغزش هایتان‌ استغفـار‌ می‌ڪنم.. حتـی بـویِ شما را‌ دوست دارم...💙

* 💞﷽💞 #رمان_مسافر_عاشق❤️ #قسمت_چهـل‌وسـوم پـرده هارا کنار میزنـم نــور آفتــاب به چشمانت میخورد...از خواب بیدار میشوی...می خنـدم و میگویـم:ســلام آقــــا صبح قشنــــــــگ بخیــر... غلتی میزنی و ملافه ات را روی صـورتت میکشی و با خواب آلودگـی میگویی: سلام علـیکم... روی تخـت مینشینم و ملافه را از روی صورتت کنار میکشم و میگـویَم:بلند شــو خورشید در اومده...خروسه بیداره...گنجشک سرکاره...! –ساعت چنده؟! ۶:۳۰_ دوباره غلتی میزنی و میگویی:باشه...فعلا برو یه دوری بزن بعد بیا... میخــندم و دستت را میـکشم و جواب میدهم: بیــدار شو بـــرادر...پاشو باهم خاطره بسازیــم... از جایت بلند میشوی و ابرو در هم میکشی و ملافه ات را از رویت کنار میزنی... _به بـه...آقـا محمد... از روی تخت پایین می آیی و دستی به صورتت میکشی و به سمت دسشویی می روی... قوری چای دم شده را از روی سماور بر میدارم و در فـنجــان میریزم... سفره صبـحانه را آماده میکنم...به سمتم می آیی...حوله را بر میداری و صورتت را خشک میکنی... لبخند میزنی و میگویی: یا الله _سلام عزیزم...بفرما پشت میز مینشینی و دستانت را به هم میـمالـی و با اشتــیاق میگویی: #آنچه_از_دست_بانو_برآید_بر_دل_نشیند لبخند پر رنگی میزنم... خب دیگر...آقای من شاعر عاشق است... با سیـنی چای بر سر میز می نشینم...لقـمـه ی کوچـکی درست میکنـی و در دهـانت میگـذاری...فنجان چای را از سینـی بر میـداری و کمی شکر را با قاشق در آن حل میکنی... لیوان چـایم را رو به روی لب هایم میگیرم و آرام فــوت میکنم... در همان حال به چهره ات نگاه میکنم... سرت را بالا می آوری و با دیدن من میخـندی و میگویی: الآن داری خاطره میسازی؟... لبخند میزنم و چشمانم را به علامت تائید باز و بسته میکنم... نـویسنده : خادم الشهـــــــــ💚ـــدا بامــــاهمـــراه باشــید