eitaa logo
حرم
2.6هزار دنبال‌کننده
9.9هزار عکس
6.5هزار ویدیو
632 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
✧✿﷽✿✧┅✧⊹┅┄┄ ◼️▪️پژوهشی در باب 🔎 به خانه وحی ! 1️⃣ زنازاده ⚫️ حدثنا محمد بن بِشْرٍ نا عُبيد الله بن عمر حدثنا زيد بن أسلَم عن أبيه أسلم أَنَّهُ حِينَ بُويِعَ لأِبِي بَكْرٍ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ كَانَ عَلِيٌّ وَالزُّبَيْرُ يَدْخُلان عَلي فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ فََيُشَاوِرُونَهَا وَيَرْتَجِعُونَ في أَمرِهِمْ، فَلَمَّا بَلَغَ ذالِكَ عُمَرُ بنُ الْخَطَّابِ خَرَجَ حَتَّي دَخَلَ عَلي فَاطِمَةَ، فَقَالَ: يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ مَا مِنَ الْخَلْقِ أَحَدٌ أَحَبُّ إِلَينا مِنْ أَبِيكِ، وَمَا مِنْ أَحَدٍ أَحَبُّ إِلَيْنَا بَعْدَ أَبِيكِ مِنْكِ، وَايْمُ اللَّهِ مَا ذَاكَ بِمَانِعِيَّ إِنِ اجْتَمَعَ هؤُلاَءِ النَّفَرُ عِنْدَكِ أَنْ آمُرَ بِهِمْ أَنْ يُحْرَقَ عَليْهِمُ الْبَيتُُ، قَالَ فَلَمَّا خَرَجَ عُمَرُ جَاؤُوهَا فَقَالَتْ: تَعْلَمُونَ أَنَّ عُمَرَ قَدْ جَاءَنِي وَقَدْ حَلَفَ بِاللَّهِ لَئِنْ عُدْتُمْ لَيَحْرِقَنَّ عَلَيكُمُ الْبَيْتَ، وَايْمُ اللَّهِ لَيُمْضِيَنَّ مَا حَلَفَ عَلَيْهِ فَانْصَرِفُوا رَاشِدِينَ، فِرُّوا رَأْيَكُمْ وَلاَ تَرْجِعُوا إِلَيَّ، فَانْصَرَفُوا عَنْهَا وَلَمْ يَرْجِعُوا إِلَيْهَا حَتَّي بَايَعُوا لأَبِي بَكْرٍ. هنگامي كه مردم با ابوبكر (زندیق) بيعت كردند، علي(علیه‌السلام) و زبير(لعین) در خانه فاطمه(علیهاالسلام) به گفتگو و مشاوره پرداخته بودند، اين خبر به عمر بن خطاب(زنازاده) رسيد. او به خانه فاطمه(علیهاالسلام) آمد، و گفت: اي دختر رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌واله)! محبوب ترين فرد نزد ما پدر تو است و پس از او خودت!!! ولي سوگند به خدا اين محبت مانع از آن نيست كه اگر اين افراد در خانه تو جمع شوند من دستور دهم خانه را بر آن ها بسوزانند. اين جمله را گفت و بيرون رفت، هنگامي كه علي(عليه السلام) و زبير به خانه بازگشتند، دخت گرامي پيامبر به علي(عليهم السلام) و زبير گفت: 👈 (زنازاده) نزد من آمد و سوگند ياد كرد كه اگر اجتماع شما تكرار شود، خانه را بر شماها بسوزاند، 👉 به خدا سوگند! آنچه را كه قسم خورده است انجام مي دهد! » 📚 المصنف في الأحاديث والآثار ابن ابی شیبه، ص 143، ح39827، كتاب المغازي، مكتبة الرشد. 📚 جامع الاحاديث (الجامع الصغير وزوائده والجامع الكبير) السيوطي، ج 13، ص 267. 📚 كنز العمال في سنن الأقوال والأفعال الهندي، ج 5، ص 259، دار الكتب العلمية. ⚫️ ...وكذلك تخلف عن بيعة أبي بكر أبو سفيان من بني أمية ثم إن أبا بكر بعث عمر بن الخطاب إِلي علي ومن معه ليخرجهم من بيت فاطمة رضي الله عنها، وقال: إِن أبوا عليك فقاتلهم. فأقبل عمر بشيء من نار علي أن يضرم الدار، فلقيته فاطمة رضي الله عنها وقالت: إِلي أين يا ابن الخطاب أجئت لتحرق دارنا قال: نعم.... ...همچنين از با ابوبكر(زندیق) افرادي مانند ابوسفيان از قبيله اميه سرپيچي كردند، ابوبكر(زندیق)، عمر(بن زنا) را فرستاد تا علي(علیه‌السلام) و همراهانش را از خانه فاطمه(علیهاالسلام) بيرون بياورد و دستور داد كه اگر اطاعت نكردند، با آنان بجنگد، 👈 (بن‌زنا) با شعله اي از آتش به طرف خانه فاطمه(علیهاالسلام) آمد، فاطمه(علیهاالسلام) او را ديد، فرمود: كجا آمده اي، آيا مي خواهي خانه مرا آتش بزنی؟ 👈گفت: آري...👉 📚 المختصر في أخبار البشر، أبو الفداء عماد الدين إسماعيل بن علي، ج1، ص 107 http://l1l.ir/41q0 🔖 🔥 عمر بن خطاب زنازده را فرد نیرومندی به نام فیروز که کنیه اش ابولولوء بود کشت. رحمت بی کران به جناب حضرت باباشجاع الدین کاشی علیه السلام❤️ 📚 عمده القاری (شرح صحیح بخاری)، عینی ج13ص171 طبق مکتبه شامله ⚫️ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است⚫️ الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر ولــــــی الله است..
راستی بهترین و جذاب ترین بریز و بپاش جهان بدست حضرت ابو لولو سلام الله علیها صورت گرفت وقتی شیکم خیکی عمر ملعون رو پاره کرد و دل و روده و معده نحس این ولدالزنا ریخت بیرون دمت گرم ابولولو
ذکر لبم از گهواره تا تابوت اللهم العَنِ الجبتَ و الطاغوت
ذکر امیرالمومنین در قنوت اللهم العَنِ الجبتَ و الطاغوت
ذکر خالص با تسبیح یاقوت اللهم العَنِ الجبتَ و الطاغوت
هدیه به هر کسی که شلوار پاره دوخت اللهم العَنِ الجبتَ و الطاغوت
بهترین نوشته روی کارت سوخت اللهم العَنِ الجبتَ و الطاغوت
درمان درد هر کسی که دستش سوخت اللهم العَنِ الجبتَ و الطاغوت
وقتی سیم کارت کسی سوخت باید گفت اللهم العَنِ الجبتَ و الطاغوت
بگو قبل خوردن شیره توت اللهم العَنِ الجبتَ و الطاغوت
بهترین ادویه آبگوشت اللهم العَنِ الجبتَ و الطاغوت
درمان کوفتگی انگشت شصت اللهم العَنِ الجبتَ و الطاغوت
یه چی یاد میدم ببند رو بازوت اللهم العَنِ الجبتَ و الطاغوت
رفتی عراق یه سر برو تا کوت اللهم العَنِ الجبتَ و الطاغوت
❣️أعوذ بالله مِن (عُمَر) الشيطان الرجيم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم❣️ 🚩 معجزۀ تهدید به نفرین حضرت فاطمه الزهرا سلام‌الله‌علیها در حقّ غاصبین خلافت و دفاع همه‌جانبه از جان امام زمانشان شیخ طوسى رحمه‌الله در اختيار الرّجال از حضرت امام جعفر الصادق عليه‌السلام و جناب سلمان محمدی رحمة‌الله‌علیه روايت نقل مى‌كند: هنگامى كه (اهل سقیفه) حضرت اميرالمؤمنين علی بن ابی طالب عليه‌السلام را به زور از خانه‌اش خارج کرده (و برای بیعت اجباری نزد زندیق مى‌بردند)، حضرت فاطمة الزهرا سلام‌الله‌علیها (به همراه جمعی از زنان بنی‌هاشم) از خانه خارج شدند و نزد قبر پدرش حضرت رسول‌خدا صلّی‏‌ الله‏‌ علیه‏‌ و‏آله آمده و خطاب به غاصبان ملعون فرمودند: ☄️ «پسر عمویم را رها کنید! سوگند به آن خدايى كه محمّد صلّی‏‌الله‏‌علیه‏‌و‏آله را به حق مبعوث نمود، اگر از او دست برنداريد، گيسوان خود را پريشان كرده و پيراهن رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌واله بر سر می‌افکنم و در برابر خدای تعالی فرياد خواهم زد؛ كه ناقۀ صالح در نزد پروردگار، عزيزتر از فرزندان من نیست!» (اشارۀ حضرت علیهاالسلام به نزول عذاب بر قوم ثمود پس از کشتن شترِ حضرت صالح توسط آنان و مقایسۀ مقام والای خود و سقط حضرت محسن بن علی علیه‌السلام توسط جنایتکاران سقیفه، نسبت به صالح نبی و پِی کردن ناقه‌اش) جناب سلمان محمدی علیه‌السلام مى‌گويد: به خدا سوگند، ديدم كه پايه‌هاى ديوار مسجد پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله از جا كنده شدند؛ به طورى كه اگر مردی بخواهد، مى‌تواند از زیر دیوار به مسجد داخل شود! پس به نزد ایشان رفتم و عرض کردم: «ای سرور و مولایم! همانا خدای تعالی پدرتان را رحمتی بر خلقش مبعوث کرد، پس شما عذابی بر آنان نباشید!» پس ناگهان ستون‌های مسجد بر زمین افتاد و آنقدر گرد و خاک به هوا بلند شد که در بینی‌های ما فرو رفت! 💠 «أَبُو جَعْفَرٍ الطُّوسِيُّ فِي اخْتِيَارِ الرِّجَالِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام وَ عَنْ سَلْمَانَ الْفَارِسِيِ‌ أَنَّهُ لَمَّا اسْتَخْرَجَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه‌السلام مِنْ مَنْزِلِهِ خَرَجَتْ فَاطِمَةُ حَتَّى انْتَهَتْ إِلَى الْقَبْرِ فَقَالَتْ خَلُّوا عَنِ ابْنِ عَمِّي فَوَ الَّذِي بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ لَئِنْ لَمْ تُخَلُّوا لَأَنْشُرَنَّ شَعْرِي وَ لَأَضَعَنَ‌ قَمِيصَ رَسُولِ اللَّهِ عَلَى رَأْسِي وَ لَأَصْرُخَنَّ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى فَمَا نَاقَةُ صَالِحٍ بِأَكْرَمَ عَلَى اللَّهِ مِنْ وَلَدَيَّ قَالَ سَلْمَانُ فَرَأَيْتُ وَ اللَّهِ أَسَاسَ حِيطَانِ الْمَسْجِدِ تَقَلَّعَتْ مِنْ أَسْفَلِهَا حَتَّى لَوْ أَرَادَ رَجُلٌ أَنْ يَنْفُذَ مِنْ تَحْتِهَا نَفَذَ فَدَنَوْتُ مِنْهَا وَ قُلْتُ يَا سَيِّدَتِي وَ مَوْلَاتِي إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بَعَثَ أَبَاكِ رَحْمَةً فَلَا تَكُونِي نَقِمَةً فَرَجَعَتِ الْحِيطَانُ حَتَّى سَطَعَتِ الْغَبَرَةُ مِنْ أَسْفَلِهَا فَدَخَلَتْ فِي خَيَاشِيمِنَا.» 📚 مناقب (ابن‌شهرآشوب)، ج۳، ص۳۳۹ احتجاج (أبومنصورطبرسی)، ج۱، ص۸۶ 🔥 «اَللّهُمَّ العَن اَوّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخَرَ تابِعٍ لَهُ عَلَی ذَلِک.» 🔴ظهور - ان شاء الله  - خیلی نزدیک است🔴 الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم                    یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر              ولــــــی الله است..
به یاد زمان هایی که میزدیم سوت اللهم العَنِ الجبتَ و الطاغوت
بهترین جمله جواب کسی که گفت کوفت اللهم العَنِ الجبتَ و الطاغوت
📚از خدا چه بخواهیم*!! مرحوم محمدتقی مجلسی، پدر بزرگوار علامه محمدباقر مجلسی نقل می کند: شبی از شب‌ها، پس از فراغ از نماز شب و تهجد، حالتی برایم ایجاد شد که فهمیدم در این هنگام هر حاجت و درخواستی از خداوند نمایم اجابت خواهد نمود. فکر کردم چه درخواستی از امور دنیا و آخرت از درگاه خداوند متعال نمایم که ناگاه با صدای گریه محمدباقر در گهواره‌اش مواجه شدم و بی‌درنگ گفتم: پروردگارا! به‌حق محمد و آل محمد، این کودک را مروّج دینت و ناشر احکام پیامبر بزرگت قرار ده و او را به توفیقاتی بی‌پایان موفق گردان. به برکت دعای نیمه‌شب پدر و تلاش و استمرار، علامه محمدباقر مجلسی، خدمات ارزشمندی را به جهان اسلام عرضه نمود. علاوه بر درس و تربیت شاگردان بزرگ و صدور فتوا و مسئولیت‌های مهم مرجعیت و مسافرت‌های مکرّر برای جمع آوری آثار اهل بیت(ع) یکی از تألیفات او بحارالانوار است که حدود ۱۱۰جلد می‌باشد.۱ دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند ۲ 📚۱. با اقتباس و ویراست از کتاب نماز خوبان
در سال ۳۵۱ق به دستور بر دیوار‌های مساجد بغداد شعارهای و نوشتند. این شعارها حاوی جملاتی در ، لعن بر ، لعن بر دفن امام حسن علیه السلام در کنار قبر جدش و لعن به منع کنندگان لعن بود. برخی از مردم نیمه‌شب نوشته‌ها را از دیوارها پاک کردند. اما بار دیگر معزالدوله دستور داد شعارها را به نوشتن لعن خدا بر معاویه و ظالمان به خاندان رسول خدا خلاصه کنند. مُعِزالدوله هم‌چنین دستور داد مراسم عزاداری در روز برگزار شود و مردم در این روز مغازه‌ها را تعطیل کنند. او به برگزاری جشن نیز مصمم بود و دستور داد در روز مردم با چراغانی مغازه‌ها و خیابان‌های بغداد شادمانی کنند. طوری بود که نمی‌توانستند اعتراض ‌کنند 📌۱۷ ربیع الثانی سالروز درگذشت معزالدوله دیلمی از حاکمان آل بویه و فاتح بغداد
💠مولا علی علیه‌السّلام: مَنْ یُعْطِ بِالْیَدِ الْقَصِیرَةِ یُعْطَ بِالْیَدِ الطَّوِیلَةِ کسى که با دست کوتاه ببخشد، با دست بلند به او بخشیده مى‌شود! 📚نهج‌البلاغه حکمت ۲۳۲ «اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
{صاحب ایمانِ عاریه‌ای نباشیم!} 💠مفضّل جُعفی گوید: (وجود نازنین) امام صادق صلوات‌ اللّه‌ علیه فرمودند: حسرت و پشیمانی و عذاب، همه برای کسی است که بدانچه (از عقائد و احکام و اعمال و اخلاق و آداب دین) می‌بیند، سودی نبرَد و نداند بر چه چیزی پابرجاست و (احاطه‌ای بر دین ندارد، تا بفهمد از جمیع حرکات و سکنات انسان) کدام برایش سودمند است و کدام زیان‌بار؟! عرض کردم: فدایت شوم، پس از میان مردم رستگارانشان چگونه شناخته می‌شوند؟ حضرت فرمودند: هر کس کردارش با گفتارش هماهنگ باشد، نجات برایش ثابت شده است و هر که کردارش با گفتارش هماهنگ نباشد (حرف حق می‌زند، ولی عملش باطل است)، ایمانش عاریه‌ای خواهد بود!!! 📚منابع: کافی ج۲ ص۴۱۹ مرآة العقول ج۱۱ ص۲۴۹ «اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
31.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
{اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج} لزوم احترام به بزرگ‌‌ترها و محبّت به کودکان/ 🎤استاد معاونیان؛ «پیشنهاد دانلود»
حرم
✿❀بِسْـمِـ الرَّبِ الشُّہَــداءِ وَالصِّدیـقین ✿❀ ✿رمان واقعی #زندگینامه_شهیدایوب_بلندی ✿❀قسمت ۴۲
✿❀بِسْـمِـ الرَّبِ الشُّہَــداءِ وَالصِّدیـقین ✿❀ ✿رمان واقعی ✿❀قسمت ۴۳ دیگر نه زور من به او می رسید نه محمدحسین تا نگذاریم از خانه بیرون برود. چاره اش این بود که چند سرباز با آمبولانس بفرستد. تلفنی جواب درست نمی دادند،رفتم بنیاد گفتند: _"اگر سرباز می خواهید، از کلانتری محل بگیرید." فریاد زدم: _"کلانتری؟" صدایم در راهرو پیچید. + "شوهر من است؟ کرده؟ به مردم بد نگاه کرده؟ است؟ برای این جنگیده، آن وقت من از سرباز ببرم؟ من که نمی خواهم دستگیرش کنند. میخواهم فقط از لباس سربازها و قبول کند سوار آمبولانس شود. چون زورم نمی رسد. چون اگر جلویش را نگیرم، دست خودش می‌دهد ، چون کسی به فکر او نیست" بغض گلویم را گرفته بود. چند روز بعد بنیاد خواسته من را قبول کرد... و ایوب را در بیمارستان بستری کرد. ایوب که مرخص شد، برایم خریده بود. وقتی به حالت عادی برگشته بود،... فهمیده بود که قبل از رفتنش چقدر توی کوچه داد و بیداد راه انداخته بود. لبخند زد و گفت _ "برایت تجربه شد. حواست باشد بعد از من خل نشوی و دوباره زن یکی مثل من بشوی. امثال من فقط دردسر هستیم. هیچ چیزی از ما به تو نمی رسد، نه پولی داریم، نه خانه ای، هیچی...." کمی فکر کرد و خندید: _"من می گویم زن یک حاجی بازاری پولدار شو." خیره شدم توی چشم هایش که داشت از اشک پر می شد. شوخی تلخی کرده بود. هیچ کس را نمی توانستم به اندازه ی ایوب دوست داشته باشم. فکرش را هم نمی کردم از این مرد جدا شوم. با اخم گفتم: _"برای چی این حرف ها را میزنی؟" خندید: _"خب چون هست شهلا، بیمه نامه ام توی کمد است. چند بار جایش را نشانت دادم.. دم دست بگذارش، لازمت می شود بعد من..." + بس کن دیگر ایوب _ مخارجتان سنگین است، کمک حالت می شود. + تو الان هجده سال است داری به من قول میدهی امروز میروم، فردا میروم، قبول کن دیگر ایوب، "تو نمی روی" نتوانستم جلوی خنده ام را بگیرم. سرش را تکان داد. _"حالا تو هی به شوخی بگیر، ببین من کی بهت گفتم." ادامه دارد... ✿❀