eitaa logo
حرم
2.7هزار دنبال‌کننده
10.2هزار عکس
6.9هزار ویدیو
673 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مـے دانـے (🤔) از وقـتے دلبسته ات شـده ام (❤️) هـمه جا (😍) بـوے بـهشت مـے دهد ؟! (💚) ┏━━━••●◉✿◉●••━━━┓ •••❤️ @haram110 ❤️••• ┗━━━••●◉✿◉●••━━━┛
‌ تابلویــــے سر درِ ⛔️ دروازه ے قــــلبمـ زده امـ😌✋ ڪہ ورود احدے جز ❤️ اڪـیدا☝️ ممنوع 🚫 😊⛔️
•| مدٺے هست که (😊) درگیر سوالـے شـده ام (🤔) •| تو چـہ داری که من (😘) اینگونه هوایے شده ام (😍) ┏━━━••●◉✿◉●••━━━┓ •••❤️ @haram110 ❤️••• ┗━━━••●◉✿◉●••━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
°حاۻرمـ🎒ْ در عَۅضـِ↻ ✋ـدسٺــْ ڪۺیدَݧ زِ بِہِشِــ ـــٺْ😌👌|، 💞 #ٺوُ ] فَقط☝️ قِسمٺِ مَـڹْ ✋ باشۍُ ۅَ مـــــَݧْ قِسمټِ ټُـ ۅ...!❤️
↫ صد جلوہ حیاست⇣ پیڪر خاڪے تان••• ↫ لبخند خـــدا⇣ مقام افلاڪے تان••• ↫ با چــادرتان⇣ مدافعان حرمید••• ↫ احسنت بر این حجاب⇣ و بر پاڪے تان••• 🌹
بـرآیِ تــ♡ــو 😘 وقـتے از تَـهِ دل میخندی ☺️🎈 بایـد جـانـ داد «💌» ⇓ دِل ڪہ چیزی نیست:) ❤️
💍‌ 💚‌‌پیامبر اکرم (ص) :‌ لبخند های زن و شوهر به روی هم به‌ هنگام برخورد با یکدیگر ‌و یا خداحافظی صدقه است‌ و به اندازه انفاق فی سبیل الله ارزش‌ دارد‌‌👌😍 📚کافی جلد ۵ صفحه ۵۶۹‌
برادرم⚠️ ⇤مردان باغیرت👌 قبـ↷ـل از اینڪہ زن ِمُحجّبـہ داشتہ باشند⬇️ ◢چشمــان◤ ⇠مُحجّبـہ⇢ دارند📌 بہ مردان بگو چشم هاے خود را از نگاہ ناروا فروبندند
اے رفیقان ڪہ سـوے شهر دمشق  در سفرید... این دلِ💔  غمـــزده و😔  زار مرا همـ ببرید....!! #اللهم‌الرزقنا‌شهـادتـــ💚
🍀حکایت مرد جوانی کنار نهر آب نشسته بود و غمگین و افسرده به سطح آب زل زده بود. استادی از آنجا میـگذشت. او را دید و متوجه حالت پریشانش شد و کنارش نشست. مرد جوان وقتی استاد را دید بی اختیار گفت: "عجیب آشفته ام و همه چیززندگی ام به هم ریخته است. به شدت نیازمند آرامش هستم و نمی دانم این آرامش را کجا پیدا کنم؟ " استاد برگی از شاخه افتاده روی زمین را داخل نهر آب انداخت و گفت: به این برگ نگاه کن وقتی داخل آب می افتد خود را به جریان آن می سپارد و با آن می رود. سپس استاد سنگی بزرگ را از کنار جوی آب برداشت و داخل نهر انداخت. سنگ به خاطر سنگینی اش داخل نهر فرو رفت و در عمق آن کنار بقیه سنگ ها قرار گرفت. استاد گفت: “این سنگ را هم که دیدی. به خاطر سنگینی اش توانست بر نیروی جریان آب غلبه کند و در عمق نهر قرار گیرد. حال تو به من بگو آیا آرامش سنگ را می خواهی یا آرامش برگ را؟!” مرد جوان مات و متحیر به استاد نگاه کرد و گفت: “اما برگ که آرام نیست. او با هر افت و خیز آب نهر بالا و پائین می رود و الان معلوم نیست کجاست! لااقل سنگ می داند کجا ایستاده و با وجودی که در بالا و اطرافش آب جریان دارد اما محکم ایستاده و تکان نمی خورد. من آرامش سنگ را ترجیح می دهم!” استاد لبخندی زد و گفت: “پس چرا از جریان های مخالف و ناملایمات جاری زندگی ات می نالی؟ اگر آرامش سنگ را برگزیده ای پس تاب ناملایمات را هم داشته باش و محکم هر جایی که هستی آرام و قرار خود را از دست مده.” استاد این را گفت و بلند شد تا برود. مرد جوان که آرام شده بود نفس عمیقی کشید و از جا برخاست و مسافتی با استاد همراه شد. چند دقیقه که گذشت موقع خداحافظی مرد جوان از استاد پرسید: شما اگر جای من بودید آرامش سنگ را انتخاب می کردید یا آرامش برگ را؟ استاد لبخندی زد و گفت: "من تمام زندگی خودم را با اطمینان به خالق رودخانه هستی و به جریان زندگی سپرده ام و چون می دانم در آغوش رودخانه ای هستم که همه ذرات آن نشان از حضور یار دارد از افت و خیزهایش هرگز دل آشوب نمی شوم و من آرامش برگ را می پسندم …" خود را به خدا بسپار و از طوفانهای زندگی هراسی نداشته باش چون خدا کنار تو و مواظب توست @haram110