اطراف روستا چاهی حفر کرده بودند، مردی نی می نواخت ، دلویی دور گردن گاوی بسته بودند ، نوای نی ، حیوان را به حرکت در می آورد ، دلو می افتاد در چاه و پر آب بالا می آمد، مرد دست از نواختن برمی داشت گاو از حرکت می ایستاد، آب در جوی سرازیر می شد و زمين های روستا آبیاری می شدند. سالهای بعد، اهالی پمپ چاه تهیه کردند، مرد بیکار شد دیگر طنین موسیقی شنیده نشد، گاو خزید در پستوی طویله، مدرنیته ی راحت طلب ، حیات را از روستا گرفت، نشاط را ربود، ترکیب انسان، حیوان و موسیقی را ازبین برد ، سرعت را آورد و برکت را گرفت ، عافیت را هدیه داد و همت را دزدید. دهکده ی غرب، جهان را تحت سیطره ی خود گرفته، حالا مجاز ، یقه ی حقیقت مان را سفت چسبیده ، جوان عرب به جای دشداشه شلوارک و تیشرت میپوشد، دختر ژاپنی جای کیمونو، دکلته ی بالا عریان تنش میکند، پدربزرگها واتساپ دارند و مادرها غذای شام را از اسنپ فود سفارش می دهند ، و من این حرفهای سنت گرا و ضد مدرنیته را در اینستاگرام(واتساپ و ایتا...) نشر میدهم ، سنت یا مدرنیته؟ #امیرحسین_موسوی @haramedell

هرکسی به اندازه ضربه هایی که خورده تنهایی اش را محکم تر بغل کرده است ... #آلبر_کامو @haramedell

ضربی اوج #محمد_معتمدی @haramedell

نقل است که شیخ در پس امام جماعتی نماز می‌کرد. پس از نماز امام گفت: یا شیخ! تو کسبی نمیکنی و چیزی از کسی نمی‌خواهی. از کجا می‌خوری؟ شیخ گفت: صبر کن تا نماز قضا کنم. گفت: چرا؟ گفت: نماز از پس کسی که روزی‌دهنده را نداند روا نبود که گزارند... "ذکر بایزید بسطامی، تذکرة الاولیا" #عطار_نیشابوری @haramedell

تب عشق #علیرضا_افتخاری @haramedell

هرگز وجود حاضر و غائب شنیده ای من در میان جمع و دلم جای دیگر است #سعدی @haramedell

سمن بویان #محمدرضا_شجریان @haramedell

زندگی شیشه بلورینی است که نشسته است روی طاقچه ام ... #علیرضا_نورعلی @haramedell

خیالتان راحت باشد ، هیچ کس نمی‌داند دقیقا دارد چه غلطی می‌کند، همه فقط بر اساس بهترین حدس فعلی شان عمل می‌کنند ... #مارک_منسن @haramedell

جهان به مجلس مستان بی خرد ماند که در شکنجه بود هرکسی که هوشیارست #صائب_تبریزی @haramedell

اهمیت تخصص محوری و کاردانی در کلام استاد سخن سعدی شیرازی: مردکی را چشم درد خاست، پیش بیطار (دامپزشک) رفت که دوا کن. بیطار از آنچه در چشم چارپای می کند در دیده او کشید و کور شد. حکومت به داور بردند گفت بر او هیچ تاوان نیست. اگر این خر نبودی، پیش بیطار نرفتی. مقصود از این سخن آن است تا بدانی که هر آن که ناآزموده را کار بزرگ فرماید با آن که ندامت برد به نزدیک خردمندان به خفت رای منسوب گردد. ندهد هوشمند روشن رای به فرومایه کارهای خطیر بوریاباف اگر چه بافنده‌ست نبرندش به کارگاه حریر  #سعدی @haramedell

روا بود که گریبان ز هجر پاره کنم دلم هوای تو کرده بگو چه چاره کنم ... @haramedell