eitaa logo
کتابخانه حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
5.8هزار دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
655 ویدیو
934 فایل
کتابخانه آستان مقدس همه روزه (بغیر از ایام تعطیل) آماده خدمت رسانی به اعضای محترم می باشد. ارتباط با ما؛پاسخگویی (ادمین): @mn_sedigh پذیرش خواهران: ۳۷۱۷۵۹۱۱ پذیرش برادران (شیفت عصر):۳۷۱۷۵۹٠۴ ارتباط مستقیم با رئیس کتابخانه @sadeghfallahpoor تلفن:۳۷۱۷۵۷۳٠
مشاهده در ایتا
دانلود
این کتاب گویا مجموعه‌‌ی داستان‌های برگزیده از سه تفسیر بزرگ و مشهور قرآن کریم «تفسیر سورآبادی، روض‌الجنان و روح‌الجنان و منهج‌الصادقین» است. «تفسیر» از دانش‌های مرتبط با قرآن کریم است که تعریف‌های متعددی از آن ارائه شده‌‌است، مانند «بیان معانی آیات قرآنی و کشف مقاصد و مدالیل آن». واژه‌‌ی تفسیر همچنین برای اشاره به کتاب‌های حاوی تفسیر قرآن به کار می‌رود. تفسیر قرآن از همان عصر نزول قرآن آغاز شده‌است. امام علی (ع) را می‌توان پس از پیامبر اکرم (ص)، نخستین مُفسّر قرآن دانست که بسیاری از صحابه روایات تفسیری خود را از ایشان نقل کرده‌اند. از مهم‌ترین دسته‌بندی‌هایی که می‌توان در تفسیر نام برد، تفسیر قرآن به قرآن، تفسیر روایی و تفسیر عقلی است. همچنین از مهم‌ترین روش‌ها می‌توان از این روش‌ها نام برد: روش موضوعی، ترتیبی و تاریخی. @haramqom_lib https://eitaa.com/joinchat/2937520146C323b467cf1 پرتال کتابخانه http://lib.amfm.ir/
✅مسابقه بهار قرآن در بهار طبیعت ویژه بازدیدکنندگان نمایشگاه بهار قرآن و عترت 🍀✨☘️✨🍀 زمان شروع و اتمام مسابقه : اول فروردین تا پایان ماه مبارک رمضان ساعت بازدید از نمایشگاه : عصرها : ساعت 20 الی 23 مکان: کتابخانه آستان مقدس لینک شرکت در مسابقه: http://lib.amfm.ir/2-quiz/ جوایز مسابقه : متبرکات حرم مطهر، کارت هدیه و بسته های فرهنگی 💫☘️🌺🍀✨ @haramqom_lib https://eitaa.com/joinchat/2937520146C323b467cf1 پرتال کتابخانه http://lib.amfm.ir/
فرشاد مدتی است از پدرش جدا شده و همراه نامزدش (شیوا) به سمت خانه ای که قرار است اجاره کنند، می‌روند. او که در شرایط مالی سختی به سر می برد، با بهانه های گوناگون سعی دارد آن خانه را اجاره نکند. شیوا که متوجه این موضوع شده است.... فرشاد، پسر حاج صادق، با پدرش اختلاف عقیده دارد و مدتی است از او جدا شده است. شیوا (نامزد فرشاد) پس از اینکه متوجه شد فرشاد پولی در بساط ندارد، او را تهدید به جدایی کرد. فرشاد درپی تهدید نامزدش، برای تهیه پول سراغ دوستش (وحید) رفت؛ اما وحید راه نادرستی را به او پیشنهاد داد. مراد و سعید (شاگردان حاج صادق) که در همان حوالی بودند، پس از شنیدن حرفهای فرشاد و وحید، نگران شدند و تصمیم گرفتند مراقب آنها باشند. حاج صادق متوجه صحبتهای پنهانی شاگردانش شد و سراغ فرشاد رفت، اما او یکبار دیگر با حرفهایش موجب بدحالی پدر شد. شیوا هم پس از شنیدن ماجرا، به فرشاد گفت از پدرش بخواهد برای حل مشکلات آنها مغازه اش را بفروشد. فرشاد پیش مادرش رفت و از او خواست حاج صادق را راضی کند که مغازه را بفروشد؛ اما برادرش (فرزاد) این حرفها را شنید و ... @haramqom_lib https://eitaa.com/joinchat/2937520146C323b467cf1 پرتال کتابخانه http://lib.amfm.ir/