#شهادت #مردان_خدا #آیتالله_سیدمحمدرضا_سعیدی ایشان دوم فروردین 1308 در مشهد متولد شد، تحصیلات حوزوی را در مشهد گذراند. وی برای ادامه تحصیل به قم آمد و از محضر علمای آنجا بهره برد؛ آوازه و شهرت امام خمینی وی را به سوی ایشان جذب كرد، بهطوری كه شیفته و مرید امامخمینی شد. آیتالله سعیدی مبارزات خود را از دهه 30 آغاز كرد. وی در معرفی و شناساندن امامخمینی بسیار كوشید. با شروع نهضت امامخمینی آیتالله سعیدی نیز در عرصه مبارزه قدم نهاد. وی در جریان وقایع پانزده خرداد و دستگیری امامخمینی به افشاگری پیرامون جنایت رژیم پرداختند. در پی مخالفت با سیاستهای رژیم پهلوی روز 49/3/11 آیتالله سعیدی دستگیر و به زندان قزل قلعه منتقل شد. وی سرانجام در شامگاه 20 خرداد 1349 در اثر شكنجه مأموران ساواك به شهادت رسید.
شهادت آیتالله سعیدی در 20 خرداد 1349 توسط ساواک در زندان با واکنش سریع مردم ایران مواجه شد به طوری که در بسیاری از نقاط کشور، مردم درصدد برپایی مراسم بزگداشت و ترحیم وی برآمدند. در این میان ساواک که از چنین تجمعاتی واهمه داشت به سرعت دستور داد تا از برگزاری این قبیل مراسمات جلوگیری شود. با این اوصاف مردم شهرهای مختلف بدون توجه به این تهدیدات به برگزاری مراسم پرداختند. در این زمینه در کتاب «شهید آیتالله سید محمدرضا سعیدی به روایت اسناد» که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده آمده است:
#تدابیر_و_تمهیدات_ساواك
با شهادت آیتالله سعیدی ساواك به مأمورین خود این چنین دستور داد: «با توجه به فوت محمدرضا سعیدی خراسانی دقیقاً مراقبتهای لازم معمول و از اشاعه مطالب تحریكآمیز در مورد فوت وی جلوگیری و در مراسم سوم و هفتم نامبرده منحصراً اقوام و بستگان او حق شركت را دارند و از برگزاری هرگونه مراسمی [به] وسیله اشخاص با همكاری شهربانی و ژاندارمری محل، جلوگیری و اشخاصی كه در این زمینه فعالیت و تبلیغ مینمایند دستگیر، و با تشكیل كمیسیون امنیت اجتماعی محل حداقل به مدت سهسال تبعید و محل آن متعاقباً اعلام خواهد شد.»
این دستور كه از طرف ساواك مركز به ساواك قم نیز ابلاغ شد، نشاندهنده ترس و وحشت مقامات رژیم از بازتاب شهادت شهید سعیدی در میان مردم ایران بود، تا جایی كه برای مبلغان و شركتكنندگان در مراسم مجازات تبعید را تعیین میكند. اما فرزند شهید سعیدی پس از پایان مراسم دفن پدر فوراً به حضور برخی از مجاهدان روحانی قم شتافت و آنها را از فاجعه آگاه كرد. شهربانی كل كشور نیز در تلگراف رمزی در مورخه 49/3/22 به شهرستانها جهت جلوگیری از واكنشها و اقدامات احتمالی، پیشبینی مراقبتهای لازم را خواستار شد كه شهربانیها از شهرستانهای كشور در جواب، آمادگی خود را اعلام كردند. در كل ساواك پس از شهادت آیتالله سعیدی با نامهنگاریهای متعدد از برگزاری مراسم ختم و گرامیداشت برای ایشان جلوگیری به عمل آورد.
#بزرگداشت_در_تهران
صبح روز 49/3/22 دو روز پس از شهادت آیتالله سعیدی عدهای از مردم در جلوی مسجد امام موسیبن جعفر تجمع كردند و قصد برگزاری مراسم ختم را داشتند كه از طرف كلانتری به خادم مسجد دستور داده شد كه برای برگزاری ختم باید اجازه داشته باشند. ساعت 9:15 آیتالله طالقانی، به منزل مرحوم سعیدی رفتند و پس از چند دقیقهای دكتر عباس شیبانی نیز وارد شد و شماری از بستگان و دوستان شهید نیز در آنجا گرد آمده بودند. در این هنگام یكی از حاضرین در مجلس شروع به خواندن قرآن كرد.
دكتر شیبانی به او گفت: «چرا اینجا قرآن میخوانید؟ بروید مسجد و در آنجا قرآن بخوانید.» گفته شد: «آخر در مسجد را بستهاند و نمیگذارند كسی وارد مسجد شود.» آقای شیبانی در پاسخ گفت: «پشت در مسجد، در خیابان قرآن بخوانید، مگر میشود او را بكشند و در مسجد او را هم ببندند؟!» مرحوم آقای طالقانی نیز گفته او را تأیید كرد و به صورت دستهجمعی، از جا برخاستند و به سوی مسجد موسی بن جعفر(ع) روانه شدند. مأموران شهربانی با دیدن آقای طالقانی و سیل جمعیت عقبنشینی كرده، محاصره را شكستند.
حدود ساعت ده مرحوم طالقانی و آقای شیبانی به اتفاق انبوه زیادی از مردم در برابر مسجد مزبور گرد آمدند و از دربان خواستند كه در را باز كند، لیكن دربان به علت تهدید ساواك و پلیس جرأت نكرد در را باز كند، در نتیجه آقای طالقانی از مردمی كه در آنجا گرد آمده بودند، خواست در خیابانهای اطراف مسجد روی زمین بنشینند و مراسم بزرگداشتی برای آن مرحوم در آنجا ترتیب دهند، مردم متابعت كردند و در خیابان برابر مسجد، روی زمین نشستند و چند نفری شروع به خواندن قرآن كردند. در این هنگام دو نفر از كوچه جنب آن مسجد از دیوار بالا رفته، وارد مسجد شدند و در را باز كردند.
سیل مردم به داخل مسجد سرازیر شد، تا آنجا كه دیگر جایی برای نشستن نبود. از طرف آقای طالقانی اعلام فاتحه شد. مردم شعارهای تند و انقلابی دادند و آن فاجعه جانگداز را به پیشگاه حضرت ولیعصر امام زمان (عج) تسلیت گفتند. آنگاه آقای دكتر شیبانی در كنار منبر ایستاد و در یك سخنرانی از شخصیت والای شهید سعیدی تجلیل كرد و از آن دونفطرتانی كه او را به شهادت رساندند، اظهار تنفر و انزجار كرد و در پایان سخنان خود از اهالی آن محل خواست نگذارند مسجد سعیدی فروغ خود را از دست بدهد و زحمتها و رنجهای سعیدی از بین برود، كسی را جای او بگذارند كه سعیدیگونه باشد و همانند او شهامت، صراحت و قاطعیت داشته باشد. «... آخر چه معنا دارد كه آیتالله سعیدی را در زندان بكشند و در مسجدش را هم ببندند؟! شما هم همت داشته باشید و نگذارید در مسجد او بسته شود.»
این مراسم در ساعت 11:20 بنا به دستور آیتالله طالقانی پایان یافت و شركتكنندگان در حالی كه آیتالله طالقانی و آقای شیبانی را در میان گرفته بودند، از مسجد بیرون رفتند. یكی از افسران كلانتری 14 دستور جلب و بازداشت آقای دكتر شیبانی را داد، لیكن چون شمار شركتكنندگان زیاد و به هم فشرده بود، مأموران امكان دستگیری او را نیافتند، اما چند روز پس از آن نامبرده را دستگیر و سالیان درازی زندانی كردند. آقای طالقانی را نیز فردای آن روز بازداشت كردند، لیكن از ترس واكنش خشونتبار مردم خشمگین تهران، بیدرنگ وی را آزاد ساختند.
كلانتری بخش 14 در مورخه 49/3/25 گزارش داد كه مأمورین آن كلانتری در یكی از كوچهها دو برگ اعلامیه با عنوان: «سعیدی چه كرده بود؟» مشاهده كردهاند. همچنین قرار بود مجلس ختمی بعد از خاتمه نماز از طرف آیتالله فلسفی پیشنماز مسجد لرزاده در مسجد برگزار شود كه مأمورین كلانتری 14 اجازه برگزاری مراسم را ندادند.
در این زمان برای جلوگیری از هرگونه پیش آمد احتمالی مأموران آموزش دیده شهربانی مساجد، واعظین و طرفداران آنها را زیر نظر داشتند. درهمین راستا مجلس ختمی به مناسبت شهادت آیتالله سعیدی در مسجد مشیرالسلطنه واقع در خیابان جاده خراسان با حضور گسترده مردم برگزار شد و آقای سید عبدالرسول موسوی به منبر رفت و به سخنرانی پرداخت. در تاریخ 49/3/28 به درخواست آیتالله طالقانی قرار بود مجلس ختم شهید سعیدی در مسجد هدایت تشكیل شود، ولی از ساعت 13 همان روز تا آخر شب از طرف كلانتری محل، در مسجد بسته شد و از برگزاری مجلس مزبور ممانعت گردید، لیكن افرادی كه برای شركت در مجلس ختم سعیدی در اطراف مسجد جمع شده بودند اعلام كردند این مجلس فردا در مسجد نو واقع در خیابان خراسان تشكیل خواهد شد. تعداد مراسم گرامیداشت آیتالله سعیدی به اندازهای بود كه ساواك را سردرگم كرده بود. رژیم با وجودی كه از اثرات منفی اقدامات خود مبنی بر جلوگیری از برگزاری مراسم آگاه بود، چارهای جز ادامه شیوهای كه اتخاذ كرده بود نداشت.
#بزرگداشت_در_شهر_قم
با آنكه حوزه علمیه قم همزمان با شهادت آیتالله سعیدی تعطیلی تابستان را میگذراند و از روحانیون و محصلین كمتر كسی در قم بود، شماری از روحانیون و مردم در مدرسه فیضیه اجتماع كردند. آقای شیخ مرتضی حائری یزدی صبح روز جمعه، 22 خرداد ماه به مدرسه فیضیه رفت و شخصاً به پهنكردن فرش در صحن مدرسه پرداخت و چند تن از طلاب ساكن مدرسه هم به كمك او شتافتند و در اندك مدتی تمام صحن مدرسه فرش شد. در این مراسم آقای سید احمد كلانتر، در یك سخنرانی وضع مرحوم سعیدی را از این نظر كه جنازه او را شب هنگام و پنهانی دفن كردند، به مادر بزرگوارش حضرت فاطمه زهرا (س) تشبیه كرد و از امام خمینی نیز تجلیل به عمل آورد. شركتكنندگان در این مراسم، به وادیالسلام رفتند و در آنجا بار دیگر آقای كلانتر سخنان تندی ایراد كرد و خطاب به شهید سعیدی گفت: «آسوده بخواب كه راه تو ادامه دارد و پررهرو است.»
همچنین بر سر مزار وی سید ابوالقاسم شجاعی «همیشه در تبعید» سخنرانی كوتاه دیگری را ایراد كرد كه بلافاصله توسط مأمورین دستگیر شد. مأموران ساواك درصدد متفرق كردن مردم برآمدند، اما عده زیادی در خیابانهای قم به تظاهرات پرداختند و از قاتلین آن عالم مجاهد، ابراز انزجار كردند. تظاهركنندگان سپس به مقابل منزل شریعتمداری رفتند و علیه او شعار دادند و همكاری او را با رژیم محكوم كردند. قرار بود در روز 27/3 /49 مجلس ختمی در مسجد امام قم برگزار شود كه كلانتری ممانعت به عمل آورد.
در آن مقطع آیتالله سید محمدرضا گلپایگانی به یكی از نزدیكان خود به نام سید محمد آلطه دستور داد ضمن تماس با خانواده سید محمدرضا سعیدی خراسانی ترتیبی بدهد، اعلامیهای از طرف آنان صادر و فوت نامبرده را از ناحیه ساواك قلمداد نمایند. همچنین حوزه علمیه قم پس از شهادت آیتالله سعیدی اعلامیهای را درباره شهادت او صادر كرد. بهدنبال این اعلامیه، نامهای هم بهعنوان تسلیت شهادت مرحوم سعیدی و با امضای «فضلا و محصلین حوزه علمیه قم» برای امام خمینی ارسال شد كه حضرت امام، در جمادی الاول 1390 تیرماه 49 بدان پاسخ دادند.
#بازتاب_شهادت_در_مشهد
علما و طلاب شهر مشهد، زادگاه آیتالله سعیدی پس از اطلاع از شهادت او تلاشهای گستردهای به عمل آوردند و مدارس علمیه مشهد به كانونی فعال برای مبارزه علیه رژیم تبدیل شدند. در گزارشهای ساواك درباره وقایع مشهد و فعالیت علما و طلاب گزارشهای مفصلی آمده است كه نشان از گسترش دامنه مبارزه در این شهر است. در روز 24/3/49 آیات و حجج اسلام عباس طبسی، سیدعلی خامنهای، شیخ غلامرضا تهامی، شیخ علی تهرانی، شیخ احمد كافی، سیدمحمود مجتهدی و عبدالله شكوری كه از مبارزان مشهد بودند، با علنی كردن و گسترش مبارزات در اعتراض به این اقدام رژیم درس میرزا جواد آقا تهرانی مدرس را در مدرسه میرزا جعفر تعطیل كردند و سپس راهی سایر مدارس علمیه شدند و از طلاب خواستند كلاس درس را تعطیل كنند و آنها را با خود همراه كردند.
همچنین با تلاش آنان و موافقت آیتالله میلانی كلاس درس ایشان نیز تعطیل شد. علاوه بر این، كلاسهای درس آیتالله تهرانی و مروارید نیز تعطیل شد. همچنین روحانیون مبارز مذكور با همكاری سایر طلاب اعلامیهای در حمایت از امامخمینی و آیتالله سعیدی علیه ساواك تهیه و در میان مردم و طلاب حوزه پخش كردند. علاوه بر این شعارهای زیادی بر دیوار مدارس نوشتند و اعلامیههایی بر دیوارها و صحن مدارس نصب كردند. همچنین آنان ضمن تماس با مدارس سایر شهرها مثل همدان خواهان تعطیلی كلاسهای درس آنان شدند. مأموران ساواك دربارهی فعالیتهای آنان اینچنین گزارش دادهاند:
«... عباس طبسی، محمدرضا مهامی، علی تهرانی و سید علی خامنهای در چند روز اخیر شدیداً بر له خمینی فعالیت مینمایند و پس از انتشار خبر كشته شدن سعیدی، بهوسیله شیخ احمد كافی فعالیت خود را شدیدتر كرده و به بهانه كشته شدن سعیدی طلاب شناخته شده و ناراحت و اخلاگر را وادار به اقدامات خلاف و تحریكآمیز نموده... خبر كشتهشدن سعیدی را با حرارت، تبلیغ و سمپاشی نموده، ذهن مردم را مشوب مینمایند...» در جریان این وقایع مأمورین ساواك شخصیتهای و طلاب فعال در این وقایع را تحت تعقیب قرار دادند و توانستند برخی از مبارزین و طلاب را دستگیر و روانهی زندان كنند. «[احمد كافی] ... در سال 49 مبادرت به نشر اكاذیب در شهرستان مشهد در مورد فوت سعیدی، احساسات مردم را علیه دولت تحریك و طلاب را تشویق به تعطیل درس و تظاهر و اخلال نظم و فعالیت به روحانیون مخالف نمود كه به همین علت دستگیر و سرانجام دربارهاش قرار منع پیگرد صادر گردیده است...»
#بزرگداشت_شهادت_در_آبادان
حجتالاسلام والمسلمین جمی درباره بازتاب شهادت آیتالله سعیدی در آبادان اینچنین میگوید: «... آیتالله سعیدی كه یكی از مریدان محسن امام بود، واقعاً در آبادان زحمت كشید. چون وی در آبادان نفوذ زیادی داشت، خبر شهادتش مثل بمب صدا كرد. همه غرق در اندوه و متأثر شدند. روحانیون و طبقات مختلف مردم آبادان با اینكه ساواك سختگیری میكرد و در حسینیه اصفهانیها برایش مجلس ختمی گرفتند و یكی از دوستان و همولایتی آن شهید بهنام حاج آقا مكی، كه از بزرگان و علمای آبادان بود، برای او به منبر رفت و از وی تجلیل كرد...»
🔷🔸💠🔸🔷
#حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@haramqom_lib
https://eitaa.com/joinchat/2937520146C323b467cf1
پرتال کتابخانه
http://lib.amfm.ir/
#معرفی_کتاب
به مناسبت 20 خرداد سالروز شهادت شهید آیتالله سید محمدرضا سعیدی
#تنديس_استقامت (ويژهنامه شهيد آيتالله سيد محمدرضا سعيدي)
نويسنده: مصطفي لبيکي
ناشر و تهيهکننده: مركز پژوهش هاي اسلامي صدا و سيما
🔷🔸💠🔸🔷
#حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@haramqom_lib
https://eitaa.com/joinchat/2937520146C323b467cf1
پرتال کتابخانه
http://lib.amfm.ir/
برشی از کتاب :
فعالیت های فرهنگی و اجتماعی
آیت اللّه سعیدی، همگام با مبارزات سیاسی با رژیم منحوس پهلوی، به فعالیت های فرهنگی و اجتماعی نیز می پرداخت. فعالیت های او در زمینه فرهنگی و اجتماعی چنان گسترده است که قلم را یارای بیان همه آن ها نیست. از این رو، نمونه هایی از این فعالیت ها را بیان می کنیم تا بتوانیم بیانگر گوشه ای از خدمات او باشیم. زمینه های فعالیت های فرهنگی و اجتماعی شهید سعیدی را می توان چنین برشمرد.
تبلیغ در شهرهای مختلف ایران، مانند شهرهای مشهد، کرمان، تفرش، رفسنجان، تهران و... تبلیغ در کشور کویت در چندین سال متوالی، به دعوت شیعیان کویتی، سخنرانی های متعدد در نقاط مختلف کشور برای تبلیغ دین مبین اسلام و افشای سیاست های رژیم سفاک پهلوی، تشکیل کلاس های تفسیر قرآن در مساجد، منازل و هیئت ها در محله غیاثی تهران، تشکیل کلاس درس معارف برای جوانان در مسجد امام هفتم تهران، دعوت از فضلا و طلاب قم برای سخنرانی به مناسبت های مختلف در مسجد امام هفتم در تهران، تربیت بانوان مبلغه و روضه خوان برای اداره تشکیلات بانوان در منطقه غیاثی تهران، تدریس دروس حوزوی در مسجد امام هفتم علیه السلام برای بانوان و آقایان. تشکیل ستاد امر به معروف و نهی از منکر، تأسیس کتابخانه و حوزه در کنار مسجد موسی بن جعفر علیه السلام در تهران، تلاش برای ازدواج جوانان و جلوگیری از فساد و لغزش آنان، ساخت بناهای عام المنفعه مانند مسجد، حسینیه، حمام و پارک در مناطق مختلف ایران مانند تهران، قم، رفسنجان، کرمان، تفرش و... تلاش برای اتحاد بین نیروهای مبارز، مبارزه با خرافات در مسجد امام موسی کاظم علیه السلام تهران.
برگرفته از: مجله امید انقلاب، 12 خرداد 63، ص 14.
برآوردن حاجت نیازمندان:
یکی از دوستان آیت اللّه سعیدی نقل می کند: «ما در مسجد شهید سعیدی، صندوق خیریه و کمک به محرومان داشتیم که بعد از شهادت او، این صندوق به کارش ادامه می داد. روزی برای بررسی وضع نیازمندی که توصیه شده بود، رفتیم. مردی را دیدم که روی یک تخته چوب نشسته است. گفت: شما حاج آقا سعیدی را می شناختید؟ گفتم: بلی، از شاگردان ایشان بودم. گفتم: شما از کجا با ایشان آشنا شدید؟ سرش را به دیوار زد و گریه کرد و شاه را نفرین و لعن نمود. بعد گفت: من قبلاً راننده ماشین مسافربری بودم که در یکی از شهرها تصادف کردم و در اثر آن پاهایم قطع شد و خانه نشین شدم. این خانه را که می بینی، حاج آقا سعیدی برای ما درست کرده و زندگی ما را ایشان اداره می کردند. شب ها آخر وقت به اینجا می آمدند. یکی ـ دو ساعت می نشست با ما صحبت می کردند و شوخی می کردند. ما با هم دوست بودیم، رفیق بودیم. می رفت برای ما نان می گرفت با روغن می آورد. او واقعا آقا بود.
برگرفته از: مجله پیام انقلاب شماره 98، ص 46.
🔷🔸💠🔸🔷
#حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@haramqom_lib
https://eitaa.com/joinchat/2937520146C323b467cf1
پرتال کتابخانه
http://lib.amfm.ir/
#شهید_آیتالله_سید_محمدرضا_سعیدی روحشان شاد و راهشان پر رهرو باد.
🔷🔸💠🔸🔷
#حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@haramqom_lib
https://eitaa.com/joinchat/2937520146C323b467cf1
پرتال کتابخانه
http://lib.amfm.ir/