به اطلاع اعضاء محترم کتابخانه آستان مقدس می رساند:
ثبت نام کتابخانه از روز شنبه 1401/05/01 به صورت اینترنتی (غیرحضوری) شروع می گردد.
همچنین کارت های عضویت از تاریخ 1401/05/01 دارای اعتبار نمی باشند.
لینک ثبت نام در روزهای آینده ارسال خواهد شد.
اولویت با کسانی است که زودتر اقدام به ثبت نام نمایند.
#حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@haramqom_lib
https://eitaa.com/joinchat/2937520146C323b467cf1
پرتال کتابخانه
http://lib.amfm.ir/
زوجی که مهمان ویژه حضرت معصومه سلامالله علیها شدند
شادی میدود در چشمهای کوثر. چشمش به گنبد و گلدستهها میافتد. میایستد. چادر سفیدش را روی سرش مرتب میکند و سلام میدهد.«السلام علیک یا فاطمه المعصومه سلامالله علیها » دختربچهها تا نگاهشان میافتد به چادر سفید و دست گلش، با ذوق صدا میزنند: «مامان، نگاه کن عروس، عروس!» همهمه دختربچهها کمکم توجه بقیه را هم جلب میکند.
پایگاه خبری آستان مقدس حضرت معصومه سلامالله علیها_زینب نادعلی: از چهارمحال بختیاری آمده و به قول خودش ساعتها در راه بوده تا برسد به قم. طول مسیر را که میشنوم دنبال خستگی در صورتش میگردم. خسته نیست و یک خنده شیرین جاخوش کرده روی لبهایش.از همان ابتدای ورودی حرم توجهام را به خودش جلب میکند. بعد از عبور از بازرسی با او هممسیر میشوم و گاهی هم همکلام. همراهان زیادی ندارد. فقط چند نفر که حدس میزنم خانوادهشان باشد اما تا وارد صحن میشوند، خیلیها مثل من دلشان میخواهد کنارشان باشند.
چشمش به گنبد و گلدستهها میافتد. میایستد. چادر سفیدش را روی سرش مرتب میکند و سلام میدهد.«السلام علیک یا فاطمه المعصومه سلام الله علیها» دختربچهها تا نگاهشان میافتد به چادر سفید و دست گلش، با ذوق صدا میزنند: «مامان، نگاه کن عروس، عروس!» همهمه دختربچهها کمکم توجه بقیه را هم جلب میکند. هر زائری که از کنارشان عبور میکند. دست به دعا برمیدارد و برایشان آرزوی خوشبختی میکند. خانم مسنی خودش را از بین زائران به عروس و داماد میرساند و بیآنکه حرفی بزند، چند شکلات میگذارد در دستهای عروس. لحظهای مکث میکند.
https://ne
گویی دلش لرزیده باشد. اشک میغلطد روی گونههایش! گمان نمیکنم دلیل اشکهایش چیزی به جز شعف باشد! سعادت کمی نیست مهمان ویژه حضرت معصومه سلام الله علیها بودن، با چادر سفید عروس! نگاه میکنم به آدم های اطرافم، بغض و اشک به صورت آنها هم راه پیدا کرده! نمیدانم شاید به صورت من هم! دختربچهای چادر مادرش را چندبار میکشد و با لحن کودکانهاش میگوید :«مامان، مامان، من هم میخواهم عروس حضرت معصومه بشوم!» همین جمله کافی است تا لبخند را دوباره به صورت حاضران ببخشد. عروس حضرت معصومه، چه تعبیرکودکانه شیرینی! مادرش لب میگزد و چند نفری زیر لب انشاءالله میگویند.
عروس که حالا فهمیدم اسمش کوثر است. شکلاتها را بین بچههایی که دورش را گرفتهاند تقسیم میکند. آفتاب دامنش را پهن کرده روی سنگ فرشهای صحن و چیزی نمانده تا اذان ظهر. دیرشان شده باید زودتر خودشان را برسانند به اتاق عقد حرم. کسی میگوید:« برای خوشبختیشان صلوات!» صدای صلوات از میان جمعیتی که در صحن هستند اوج میگیرد و میرسد به آسمان. قدمها تند میشود باید زودتر برسند!
اینجا هیچکس بیجواب نمیماند!
میروم برای زیارت! و چه شیرین است زیارت بارگاهی که پناه ما دخترها و خانمها است. کسی که میشود بیپرده با او درد و دل کرد. اینجا هرکسی حضرت معصومه را یکطور صدا میزند. اما هیچکس بیجواب نمیماند. یکی خطابش میکنم: «خانم جان!» یکی صدایش میزند: «خواهر امامرضا!» و کسی میگوید« ای کریمه آل عبا!» محو بارگاه خانم جان هستم که کوثر از روبه رویم رد میشود. زیارتنامهای برمیدارد و گوشهای مینشیند.
https://news.amfm.ir/?p=121636
کنار کوثر مینشینم. صبر میکنم تا زیارتنامه اش را بخواند. آنوقت میگویم چقدر مشتاقم به شنیدن روایتش!
به قول خودش نمیداند از کجا شروع کند. کمی مکث میکند و در ذهنش دنبال کلمات میگردد برای آغاز داستانش. میپرسد:« از خواستگاری بگم؟!» سری به نشانه تایید تکان میدهم و منتظر میشوم برای شنیدن روایتش؛ «اسمم کوثر است. ۲۱ سالم و اهل چهارمحال بختیاری هستم.
شیرینی وصال و سختی انتظار!
چیشد که آمدی اینجا؟ این را من میپرسم. نگاه میکند به ضریح، لبخند زودتر از اشک به صورتش راه مییابد. با همان صدای بغضآلودش ادامه میدهد: «از همان دوران مجردی دلم میخواست شروع زندگیام با اهلبیت و شهدا باشد. از ازدواجهای پر زرق و برق خوشم نمیآمد. ارادت قلبی به حضرت معصومه سلامالله علیها داشتم و از طرفی وقتی سفارش امام رضا علیهالسلام به زیارت حرم خواهرش را در احادیث خواندم. تصمیم گرفتم در جوار این خانم بزرگوار زندگیام را شروع کنم.
لحظهای که میخواستم در سایت برای عقد در حرم ثبتنام کنم. آنقدر استرس داشتم که نکند همه تاریخها پر شده باشد؟! نکند باز اتفاقی بیفتاد؟! شاید اصلا من سعادتش را ندارم که چندین بار نشده. خدا میداند آن موقع چه فکرهایی از سرم گدشت و چقدر دل شکسته بودم. اما تنها چیزی که آرامم کرد توسل به حضرت معصومه سلام الله علیها بود. فقط صدایشان زدم: «خانم جان!» همه تاریخ ها و ساعتها پر شده بود. فقط مانده بود یک نوبت! خدا میداند که چقدر خوشحال شدم.»
چه از این بهتر!
به نظر من شیرینی اینکه قرار است در همچین مکانی زندگیات را شروع کنی. آنقدر لذتبخش است که بقیه اتفاقات برایت کم اهمیت میشود و حاضری به راحتی از آنها بگذری تا فقط بیایی اینجا! آنقدر رفتار امروز زائران به دلم نشست و دعای خیرشان حالم را خوب کرد که اصلا احساس غربت نداشتم. مهمان های مراسم ما، زائران حرم حضرت معصومه سلام الله علیها بودند و چه از این بهتر!»
https://news.amfm.ir/?p=121636
#کتاب_صوتی
#عالم_ذر
«عالم ذر» یا «روز الست» زمانی است که خدا پیمانی از انسان برای گواهی دادن بر یگانگیاش گرفت.
«عالم ذرّ میعادگاهِ عهد امام و عهد با امام» نام اثری از اسماعیل شفیعی سروستانی است که در یکصدوسیزدهمین نشست از سلسله نشستهای ماهنامه موعود به نگارش درآورده است.
تنها خداوند میداند از ابتدای خلقت جنّ و انس و هبوط آدم (ع) بر زمین تا به امروز، چه تعداد حوزۀ فرهنگی در گسترۀ زمین تولّد یافته و بارور شده و روی به انحطاط و نابودی گذاشته است؛ تا به امروز که ساکنان زمین در سایهی حوزهی فرهنگی و تمدّنی غربی زیست میکنند و حتّی بسیاری، صدای زنگ مرگ و پایان تاریخ این حوزهی سیصد، چهارصدساله را هم شنیدهاند.
آیا اگر بگوییم فرزندان، مولود عهد نوشتهشده یا نوشتهناشدهی پدران و مادران خودند، سخنی بیراه گفتهایم؟
چنانکه در کتاب «سیر تحوّل تفکّر، فرهنگ و تمدّن» بهتفصیل بیان داشتهام، صورت هر حوزهی فرهنگی و تمدّنی ابتدا و بهاجمال در خانهی جان «متفکّران» (فیلسوفان و نظریّهپردازان) نقش بسته و با عبور از مراحل و مدارجی، در صورت یک حوزهی فرهنگی نمود پیدا کرده است و با متأثّر کردنِ جماعتی انسانی، در قالبِ عناصر مادّی، در گسترهی یک تمدّن نمایان میشود.
به عبارت دیگر، هر حوزهی فرهنگی، صورت غیرمادّی تمدّنی است که از آن به ثمر رسیده و درمقابل، تمدّن ایجاد شده نیز، صورت مادّی یافته است و نمودِ خارجی یک حوزهی فرهنگی خاص است.
#حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@haramqom_lib
https://eitaa.com/joinchat/2937520146C323b467cf1
پرتال کتابخانه
http://lib.amfm.ir/
به اطلاع اعضاء محترم کتابخانه آستان مقدس میرساند:
*ثبت نام کتابخانه از روز شنبه 1401/05/01 به صورت اینترنتی (غیرحضوری) شروع میگردد.
*همچنین کارتهای عضویت فعلی از 1401/05/01 دارای اعتبار نمیباشند.
*لینک ثبت نام در روزهای آینده ارسال خواهد شد.
اولویت با کسانی است که زودتر اقدام به ثبت نام نمایند.
کتابخانه از روز شنبه 1401/05/01 به مدت یک هفته تعطیل میباشد.
#حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@haramqom_lib
https://eitaa.com/joinchat/2937520146C323b467cf1
پرتال کتابخانه
http://lib.amfm.ir/
#کتاب_صوتی
#عالم_ذر
«عالم ذر» یا «روز الست» زمانی است که خدا پیمانی از انسان برای گواهی دادن بر یگانگیاش گرفت.
«عالم ذرّ میعادگاهِ عهد امام و عهد با امام» نام اثری از اسماعیل شفیعی سروستانی است که در یکصدوسیزدهمین نشست از سلسله نشستهای ماهنامه موعود به نگارش درآورده است.
تنها خداوند میداند از ابتدای خلقت جنّ و انس و هبوط آدم (ع) بر زمین تا به امروز، چه تعداد حوزۀ فرهنگی در گسترۀ زمین تولّد یافته و بارور شده و روی به انحطاط و نابودی گذاشته است؛ تا به امروز که ساکنان زمین در سایهی حوزهی فرهنگی و تمدّنی غربی زیست میکنند و حتّی بسیاری، صدای زنگ مرگ و پایان تاریخ این حوزهی سیصد، چهارصدساله را هم شنیدهاند.
آیا اگر بگوییم فرزندان، مولود عهد نوشتهشده یا نوشتهناشدهی پدران و مادران خودند، سخنی بیراه گفتهایم؟
چنانکه در کتاب «سیر تحوّل تفکّر، فرهنگ و تمدّن» بهتفصیل بیان داشتهام، صورت هر حوزهی فرهنگی و تمدّنی ابتدا و بهاجمال در خانهی جان «متفکّران» (فیلسوفان و نظریّهپردازان) نقش بسته و با عبور از مراحل و مدارجی، در صورت یک حوزهی فرهنگی نمود پیدا کرده است و با متأثّر کردنِ جماعتی انسانی، در قالبِ عناصر مادّی، در گسترهی یک تمدّن نمایان میشود.
به عبارت دیگر، هر حوزهی فرهنگی، صورت غیرمادّی تمدّنی است که از آن به ثمر رسیده و درمقابل، تمدّن ایجاد شده نیز، صورت مادّی یافته است و نمودِ خارجی یک حوزهی فرهنگی خاص است.
#حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@haramqom_lib
https://eitaa.com/joinchat/2937520146C323b467cf1
پرتال کتابخانه
http://lib.amfm.ir/