#معرفی_کتاب
#ستارهها_چیدنی_نیستند
نویسنده:محمدعلی حبیب اللهیان؛ انتشارات نشر معارف
اگر به دنبال کتابی هستید (برای دختران نوجوان و جوان) که بتواند به سادگی لزوم حفظ حجاب را توضیح دهد این کتاب را پیشنهاد میکنم....با توجه به اتفاقات اخیر خواندن چنین کتابهایی برای نسل نوجوان و جوان خصوصا دختران الزامیست.....
کتاب ستاره ها چیدنی نیستند برگرفته از داستانی واقعی پیرامون ماجراهای پر فراز و نشیب یک دختر آمریکایی، به قلم محمد علی حبیباللهیان است.
کتاب «ستارهها چیدنی نیستند» تلاش دارد مقوله حجاب را از دو منظر مورد بررسی قرار دهد؛ اینکه آیا حجاب، آزادی را از زنان میگیرد یا به آنها عزت بیشتری میبخشد،
این رمان بلند، پیرامون سبک زندگی بانوان و با محوریت موضوع حجاب و با نگاهی فرادینی و فراملیتی است و شخصیتهای مشهور، فعال و جنجالی زیادی در آن حضور دارند!شخصیت و قهرمان اصلی داستان، دختری آمریکایی است که طی ماجراهایی با مرکز اسلامی نیویورک آشنا شده و در جلسات متعدد این مرکز، تمام افکار و آراء پیشین خود را به چالش میکشد. این دختر آمریکایی به سبب این اتفاق با دو نگاه و دو مدل سبک زندگی در مورد زنان آشنا میشود و همین آشنایی، منشا اتفاقاتی مهم در زندگی او و دوست نزدیکش خواهد شد. دو نگاهی که حداقل در 14 مساله، 180 درجه با یکدیگر اختلاف اساسی دارند و این قهرمان داستان است که باید در این میان، تصمیمی بزرگ بگیرد ... تصمیمی که مخاطرات زیادی برایش به همراه خواهد داشت.
#حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@haramqom_lib
https://eitaa.com/joinchat/2937520146C323b467cf1
پرتال کتابخانه
http://lib.amf
#کتاب_صوتی
#گردان_144_در_نبرد_آبادان
گردان ۱۴۴ گردانی در ارتش جمهوری اسلامی ایران بود که سرتیپ (سرگرد) فرضالله شاهینراد در زمان جنگ تحمیلی فرماندهی آن را برعهده داشت.
براساس تصمیمات ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی و دستور فرماندهی نیروی زمینی حدود دو ماه قبل از شروع جنگ تحمیلی لشکرهای ۱ و ۲ مرکز درهم ادغام شدند و لشکر ۲۱ حمزه را تشکیل دادند.
من سرگرد شاهینراد که تا آنموقع در لشکر ۱ مرکز بودم، در تابعیت لشکر ۲۱ قرار گرفتم. تعدادی از افسران لشکر تا آنموقع در مناطق ۳ و ۴ خدمت نکرده بودند. ستاد نیروی زمینی این موضوع را بررسی و محل خدمتی جدید برای آنان تعیین کرد. نام من در فهرست انتقالیها به لشکر ۲۸ سنندج قرار داشت. به هریک از نیروها برای جابهجایی و معرفی خود به محل جدید خدمت، ۱۵ روز فرصت داده میشد؛ منظور این است که فرد منتقله در این مدت کارهای خدمتی و خانوادگی خود را انجام دهد و بهموقع در محل جدید حضور یابد.
با توجه به امریهی ابلاغی من مشغول سروسامان دادن به امور بودم و ۱۰ روز از ۱۵ روز سپری شده و تقریباً کارها رو به اتمام بود.
در ساعت ۱۳ روز ۷ مهرماه ۵۹ پیامی ازطرف فرمانده لشکر وقت، جناب سرهنگ زینالعابدین ورشوساز، با امضای جناب سرهنگ هوشنگ مظاهری، رئیس ستاد لشکر، در منزل به من تحویل شد.
متن پیام چنین بود: «برای ملاقات با فرماندهی، بهمحض رؤیت، در ستاد لشکر حضور یابید تا به دفتر فرماندهی راهنمایی شوید.»
#حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@haramqom_lib
https://eitaa.com/joinchat/2937520146C323b467cf1
پرتال کتابخانه
http://lib.amfm.ir/
#کتاب_صوتی
#گردان_144_در_نبرد_آبادان
گردان ۱۴۴ گردانی در ارتش جمهوری اسلامی ایران بود که سرتیپ (سرگرد) فرضالله شاهینراد در زمان جنگ تحمیلی فرماندهی آن را برعهده داشت.
براساس تصمیمات ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی و دستور فرماندهی نیروی زمینی حدود دو ماه قبل از شروع جنگ تحمیلی لشکرهای ۱ و ۲ مرکز درهم ادغام شدند و لشکر ۲۱ حمزه را تشکیل دادند.
من سرگرد شاهینراد که تا آنموقع در لشکر ۱ مرکز بودم، در تابعیت لشکر ۲۱ قرار گرفتم. تعدادی از افسران لشکر تا آنموقع در مناطق ۳ و ۴ خدمت نکرده بودند. ستاد نیروی زمینی این موضوع را بررسی و محل خدمتی جدید برای آنان تعیین کرد. نام من در فهرست انتقالیها به لشکر ۲۸ سنندج قرار داشت. به هریک از نیروها برای جابهجایی و معرفی خود به محل جدید خدمت، ۱۵ روز فرصت داده میشد؛ منظور این است که فرد منتقله در این مدت کارهای خدمتی و خانوادگی خود را انجام دهد و بهموقع در محل جدید حضور یابد.
با توجه به امریهی ابلاغی من مشغول سروسامان دادن به امور بودم و ۱۰ روز از ۱۵ روز سپری شده و تقریباً کارها رو به اتمام بود.
در ساعت ۱۳ روز ۷ مهرماه ۵۹ پیامی ازطرف فرمانده لشکر وقت، جناب سرهنگ زینالعابدین ورشوساز، با امضای جناب سرهنگ هوشنگ مظاهری، رئیس ستاد لشکر، در منزل به من تحویل شد.
متن پیام چنین بود: «برای ملاقات با فرماندهی، بهمحض رؤیت، در ستاد لشکر حضور یابید تا به دفتر فرماندهی راهنمایی شوید.»
#حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@haramqom_lib
https://eitaa.com/joinchat/2937520146C323b467cf1
پرتال کتابخانه
http://lib.amfm.ir/
هدایت شده از آستان فاطمی|حرم حضرت معصومه س
ای عمار!
اگر دیدی علی به راهی می رود ومردم به راه دیگر،تو باعلی باش
پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله)
📌این مجموعه را با هشتگ #عکس_نوشت دنبال کنید.
🆔@astanfatemi
#کتاب_صوتی
#تیغ_و_طلسم
«جابر»، «سلیم» و «جمیل» سه نقالاند که هرکدام در شهری زندگی میکنند. سه هاتف غیبی آنها را به سرزمینی آوردهاند تا مأموریتی را به انجام برسانند؛ سرزمینی عجیب و غریب که به قصههای هزار و یک شب شبیه است.
«جابر» از «دمشق»، «جمیل» از «بغداد» و «سلیم» از «قاهره» به این سرزمین رسیدهاند. در این میان شمشیری نفرین شده وجود دارد که سخن میگوید و باید به اعماق دریاها پرتاب شود. اینجا پُر است از موجوداتی جادویی، از جن و پری گرفته تا شیاطین دهشتناک، در لابهلای آرزوهای گوناگون و دالانهای تودرتو.
نقالان در کنار همه اتفاقاتی که برایشان افتاده، داستانی از شهادت «حضرت علی (ع)» را شنیدند و فهمیدند که کینهای تاریخی به همراه حیله «بنی امیه» در قتل علی (ع) مؤثر بوده است.
سرانجام سه نقال به پایان مأموریت خود و انتهای دریا رسیدند؛ اما آیا «جابر» که شمشیر را تا اینجا آورده، میتواند به راحتی آن را به دریا پرتاب کند؟
#حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
@haramqom_lib
https://eitaa.com/joinchat/2937520146C323b467cf1
پرتال کتابخانه
http://lib.amfm.ir/