سلام و عرض ارادت شبتون بخیر و نیکی 🌷
عرض کردیم علاقه ها که شدید بشه، موقع رفتن انسان رو رنجور میکنه✅
یه مثال بزنم
اولیای خدا خیلی زجر میکشیدن در مصائب یکدیگر.
ما برای روضه ها مینشینیم گریه میکنیم.
🌺خداشاهده اعتقادمو عرض میکنم.
روز قیامت قرار ما.
👌 این در اثر "علاقه های" ما نیست که برای اهل بیت اشک میریزیم.
👈این در اثر "علاقه هائیست "که اهل بیت به یکدیگر داشته اند.💯
شعاعش ما رو تحت تاثیر قرار میده.
شما میشینی پای یه فیلمی
یه کسی به یه کسی علاقه داره عزیزش از دست میره
با او همدردی میکنی و به خاطر او گریه میکنی.😭
👆✔️🔸🔻
شماها اهل بیت عصمت و طهارت رو نمیدونم چگونه میشناسید.
فرمود:
"محبت" رو خدا، صد قسمت کرد
یه دونَشو داد به اهل عالم،
99 تاشو داد به
" اولیای خودش".😍
حالا چجوری ما میفهمیم که ائمه هدی همدیگه رو دوست داشتن یعنی چی؟؟؟
😍❤️🌺
و چه زجری در غربتها و مصیبت های همدیگه میکشیدن. 😢
ایام شهادت امام رضاست بریم در خونه ی آقا
به یاد آقا امام جوادالائمه و آقا علی بن موسی الرضا (ع) علیه ما آلاء تحیه والسلام.👇
💢آقا بعد از زیارت خانه خدا و نماز و وداع و ... برنامه که تمام شد
فرمودند:
🔸اباصلت کودک خردسال من ،حضرت جواد رو به آغوش بگیر و بریم.
🔻 اباصلت با معرفت بود
بااجازه اومد کودک رو بغل بکنه
آقا جوادالائمه علیه السلام
فرمودن که :
اباصلت زانوهام رمق نداره بلند شم.
دلم نمیکشه بلند شم.😢
به شدت این دل گرفتگی در کلام حضرت مشهود بود.
اباصلت اومد خدمت آقا امام رضا که همون نزدیکی ایستاده بودن عرضه داشتند که آقا جوادالائمه اینگونه می فرمایند.👆
آقا امام رضا علیه السلام صدای خودشون رو بلند کردند و فرمودن: قم یا حبیبی!
بلندشو عزیزم😘
آقا جوادالائمه
عرضه داشتند :
بابا چگونه بلند شم درحالی که در نگاه شما به خانه کعبه دیدم این آخرین وداعی بود که شما با خانه کعبه کردید... 😭
از این وداع آتشین که کردی
میترسم خدانکرده برنگردی.
اینجا در روایت داره که حضرت فرمودن:
قم یا حبیبی... قم یا حبیبی... بلند شو عزیزمن،
باید این راه رو رفت...✔️
و کودکشون رو در آغوش گرفتند و به سوی مدینه رهسپار شدند.
✔️😭✅
🔴آقا جوادالائمه
یکی از مظلوم ترین و غریب ترین امامان ماست. 😔
غربت در وسط کاخ مأمون
در وسط قصری که او برای دخترش فراهم کرده بود
و حضرت رو اونجا به بهانه دامادی خودش محصور و محدود و تحت آزار و شکنجه قرار داده بود ،
🔷یک نفر از دوستان آقا جوادالائمه، یه بار مهمان حضرت شدند
از دور مشاهده کردند.
دیدن خب حضرت سفره رنگینی مقابلشون هست.
🍖🍜🍷🍝🍗
گفتن
خب کاخ مرفه و مفرحی دارن
و پیش خودش برگشت به
یکی از رفیقا ش گفتش که :
آقا دیگه مدینه برنمیگردن.
یعنی اینجا که با این زندگی مرفه خو کرده اند به مدینه باز نخواهند گشت. 😒