حتماااا تا آخر بخونید👌👇
#داستان_کوتاه
زن و شوهری بیش از 60 سال با یکدیگر زندگی مشترک داشتند. آنها همه چیز را به طور مساوی بین خود تقسیم کرده بودند. در مورد همه چیز با هم صحبت می کردند و هیچ چیز را از یکدیگر پنهان نمی کردند مگر یک چیز؛ یک جعبه کفش در بالای کمد پیرزن بود که از شوهرش خواسته بود هرگز آن را باز نکند و در مورد آن هم چیزی نپرسد.
در همه این سالها پیرمرد آن را نادیده گرفته بود اما بالاخره یک روز پیرزن به بستر بیماری افتاد و پزشکان از او قطع امید کردند. در حالی که با یکدیگر امور باقی را رفع و رجوع می کردند پیر مرد جعبه کفش را آورد و نزد همسرش برد. پیرزن تصدیق کرد که وقت آن رسیده است که همه چیز را در مورد جعبه به شوهرش بگوید. پس از او خواست تا در جعبه را باز کند. وقتی پیرمرد در جعبه را باز کرد دو عروسک بافتنی و مقداری زیادی پول پیدا کرد. پیرمرد دراین باره از همسرش سوال نمود.
پیرزن گفت: «هنگامی که ما قول و قرار ازدواج گذاشتیم مادربزرگم به من گفت که راز خوشبختی زندگی مشترک در این است که هیچ وقت مشاجره نکنید. او به من گفت که هر وقت از دست تو عصبانی شدم ساکت بمانم و یک عروسک ببافم.»
پیرمرد به شدت تحت تاثیر قرار گرفت و سعی کرد اشک هایش سرازیر نشود. فقط دو عروسک در جعبه بود پس همسرش فقط دو بار در طول زندگی مشترکشان از دست او رنجیده بود. از این بابت در دلش شادمان شد. پس رو به همسرش کرد و گفت: «این همه پول چطور؟ پس اینها ازکجا آمده؟»
در پاسخ گفت: «آه عزیزم این پولی است که از فروش عروسک ها به دست آورده ام.»😍❤️
#حریـــــــــــــم_عشـــــــــــق💗👇
https://eitaa.com/joinchat/2823094288C1abd6712c8
12.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ😍
🎥«تقدیرتو عوض کن»
⭕️ من میتونم یه کاری کنم که قوانین خدا تغییر کنه... چجوری قابل تغییرن؟
🔰#استاد_پناهیان
#حریــــــــــم_عشـــــــــــــق💗👇
https://eitaa.com/hareemeeshgh97
#تلنگری
حرمتها که شکسته شد
دیگر نمیتوانی دل شکسته را
احیا کنی ❌
آنچه در دستت بود،
امانتی پنهان بود حراج شد ...
انچه نباید بگویی گفته شد !
فاجعه را یک عذر خواهی درست نمیکند
حرف، حرف ویران کردن دل است
نه دیواری خراب کنی از نو بسازی
دلی که ویران کردی قصری بود
که خود ساکن آن بودی ..
راستی حالا که خود را
بی خانه کردی
با آوارگیت چه میکنی
https://eitaa.com/hareemeeshgh97
حریم عشق🏠
۱. ⭕️ سوال حاجآقا آیا این جمله که شما مال خدائید و اختیار شما با خداست ، بچه ها از این جمله لذ
💐⤴️💐⤴️💐
مرور جلسه قبل #تربیت_فرزند
🔵من یه وقتی از خونه می اومدم بیرون
بچه مون خیلی کوچیک بود ، کمتر نیاز
بود ایشون بیرون بیاد از خونه ،
شاید چند روزی اصلا خیابون نمی دید
💠تازه راه افتاده بود .با اشتیاق لباس
پوشید بیاد بیرون جلو در حیاط .
دیدم بدون اینکه منو نگاه کنه داره کوچه
و عبور و مرور مردم رو نگاه می کنه
🔻 ولی دستشو داره می یاره بالا و میگردونه
دنبال دست من می گرده . که بگیره .
😊من طبق عادت دستمو کشیدم بالا ، ببینم
تا کی می خواد دستشو حرکت بده یه دفعه
نگران برگشت تا ببینه دست من کجاست
اول دست تو رو بگیرم بعد با خیال راحت
بیرون رو نگاه کنم 👌😌
✅اینه احساس امنیت✅👆
👌ماهم وقتی از خونه می یایم بیرون باید
اول دستمون رو بدیم به خدا ، ذکر بگیم
🔵خدایا من بدونِ تو هیچم ، خرابم
باید اینو بگیم ، بعد در آغوش خدا قرار
بگیریم ، حالا دیگه راحت بیرون بریم
♦️حاج آقا با توجه به این توضیحات فواید
این مفهوم واقعا بی نظیره ، و فکر می کنم
اون من واقعی ، اگه درست تعریف بشه یا
همون هویت ( که اشاره فرمودید) و این
مفهوم عبودیت خوب جا بیفته ، خیلی از
رفتارها جهت درستی می گیره و خیلی از
مفاهیم رو راحت تر می پذیریم.
وقتِ جا انداختنِ این مفهوم کی هست❓
نکاتی که شما فرمودین برای قبل ۷سالگی
هست یا برای بعد اون ❓
❇️بله ما در اسلام دستور داریم که آموزش رو از 7 سالگی شروع کنید.
🔷قبل از 7 سالگی ما آموزشِ ذکر داریم
این مفهوم عبودیت رو از 7 سالگی باید
شروع کرد✅
🔶چون این سن ،به تدریج فرد از بچگی
بیرون میاد و میشه نوجوان
⭕️دیگه مثل قبل در آغوش پدر و مادر نمی ره
👌فاصله ی خودشو با بقیه حفظ می کنه
کم کم علاقه به بزرگ شدن در او ایجاد میشه
👌✅
🔵حالا حدود هفت سالگی ، پیوندهاش داره
قطع میشه
🔶از ۱۴ سالگی به بعد که پیوند ها اساسیتر قطع میشه
💢از یه کمی بالاتر پیوندهای جدیدی شکل
میگیره مثل تشکیل خانواده ، انگیزههاش
پدید می یاد
🔻حدود 14 سالگی گروه رفقا پیوند قوی
تری ایجاد می کنن و به این صورت از
خانواده جدا میشه
🔷از همون زمانی که حس کردیم بچه
داره احساس استقلال می کنه
🔶ما این حالت کودکی و بچگی برای پدر ومادر
رو تبدیل کنیم به بندگی برای خداوند متعال✅