#ناشناس : سلام شما همون ♦️♦️ سابق هستید ــــــــــــــــــــــــــــــــ 📩 #من : نه ، یه زمانی ادمین کانالشون بودم

#ناشناس : سلام شما هیئت زواری هستین؟ میرین اونجا؟ ــــــــــــــــــــــــــــــــ 📩 #من : سلام ، اسم آشنایی است ، این هیئتی که می گید کجاست ؟

#ناشناس : ام ، خب سلام خوبی؟ من امسال دارم میرم یه دبیرستان جدید! میدونی احساساتم خیلی گنگ و مبهمه! خیلیییی نمیدونم از رفتن به دبیرستان جدید میترسم ، یا ترک دوستام . . . .یا شایدم . . . ــــــــــــــــــــــــــــــــ 📩 #من : سلام ،خب به سلامتی ان‌شاءالله موفق باشید بلاخره یه تغیراتی است که پیش میاد ولی خیلی نگران نباشید گاهی آدم میره دبیرستان می بینه که فلان دوست و رفیقش هم همونجاست ، از طرفی هم می تونه ارتباطش رو با دوستان قبلیش تموم نکنه و ادامه بده و هم اینکه اونجا هم با افراد جدیدی آشنا میشه ...

#ناشناس : سلام تعدادی ستون رو به نیابت از شما رفتم. کربلا و مسیرش جای عجیبیه... مرهمی بر زخم ها و شکستگی ها و دلتنگی ها جای آدم هایی که زندگی براشون سخت شده و نفس گیر. جایی که بتونی حرفایی که به هیچ کسی نتونستی بگی رو بگی. جایی برای اشک های مدام. باید بری تا بفهمید چی میگم دعام کنید ــــــــــــــــــــــــــــــــ 📩 #من : سلام ، واقعا متشکرم حال و هوا و آرامش بی نظیری داره اونجا انگاریکی دستات رومی‌گیره میگه بگو ببینم چی اذیتت می کنه ... ؟ مسیر پیاده روی هم که عالیه از افراد مختلفی که آدم می بینه تا خستگیِ دلنشینی که داره،اینکه خوابت بیاد ولی‌بری‌که برسی‌به‌هدف اصلی،برسی کربلا خیلی ممنون به یادمون بودید ،ان‌شاءالله روز قیامت امام حسین به فکرتون باشه

خب ... موافقید دوباره #یھ‌قاچ‌کتاب رو راه بندازیم و یه کتاب جدید شروع کنیم ؟ https://harfeto.timefriend.net/16905705570950

#ناشناس : ــــــــــــــــــــــــــــــــ 📩 #من : پس ان‌شاءالله میریم برای شروع یه کتاب جدید (:

#ناشناس : #بیدل رفــتی و رفتنِ تــو، آتش نهاد بَر دل ازکــاروان چه مانَد، جُز آتشی به مَنـزل ــــــــــــــــــــــــــــــــ 📩 #من : «آمدن» مصدر خوبیست اگر صرف شود فعل «رفتے » شده آتش به همه افعالم...

#ناشناس : سلام عمیقاً بابت تمام زحماتی که برای کانال می کشید ممنونم♥️ من به شخصه وایبر خوب زندگیمو از کانال شما میگیرم و اینکه با یه قاچ کتاب کاملا موافقم 🌱 ــــــــــــــــــــــــــــــــ 📩 #من : سلام ، خیلی ممنونم ، با اینکه جدیدا فعالیت کانال کم شده اما بهمون انرژی مثبت می دید ، اگر پیشنهادی برای بهتر شدن کانال داشتید در خدمتیم، ان‌شاءالله گذاشتن کتاب جدید رو شروع می کنیم (:

#ناشناس : https://eitaa.com/bi_nahayatim/1826 به بچم گفتم چندتا دوستم داری؟ دوتا؟ گفت نههه مامان من دیگه بزرگ شدم، دیبیست تا (دویست تا) ــــــــــــــــــــــــــــــــ 📩 #من : آخی چقدر قشنگ ((: خداحفظتون کنه✨

#ناشناس : دلتنگی قلب و دلت را ذوب می‌کند و نیمه شب آرام از گوشه چشمت بر روی گونه هایت می‌ریزد... آخر این دل مگر از جنس چیست؟ چقدر طاقت دارد؟ حس میکنی ‌نفست بند آمده و با سختی نفس میکشی... نفسی سرد و با آهی عمیق همین که لبخند به لبانت می‌نشیند و در دلت ذوق میکنی و از خود بی خود میشوی متوجه میشوی که این ذوق و شوق همه در افکار و خاطرات توست و دیگر چیزی واقعیت ندارد. دلت نگاهش را میخواهد فقط نگاهش را ــــــــــــــــــــــــــــــــ 📩 #من : هعی ... دلتنگی ¡ حسی عجیب،سخت اما به نظرم خواستنی یعنی یه وقتایی بودنش بهتر از نبودشه به آدم یادآوری می کند که اون فرد ، اون مکان یاهرچیزی که موجب دلتنگی شده چقدر مهم و عزیزه ...

ʙɪ ɴᴀʜᴀʏᴀᴛɪᴍ #دلتنگی اینجوریه‌که‌توجمعیت حرف مے‌زنےو مےخندی و به روزمرگیت مےرسےامانهایتا به محض این‌که تنهامیشے، دستتومےگیری‌به‌اولین‌ستون و تکیه میدی بهش وچشماتو از درد فشار میدی ، از درد خم مےشے ..! دلتنگےشبیهِ زخميه‌که‌بُرشش‌روی‌انگشتات به‌یه‌سانتم‌نمےرسه،اماخیلے مےسوزونه و اذیتت مےکنه ... دردی‌که‌درمانش فقط همون چیزیاکسیه‌که‌دلتنگت‌کرده!(: #mood @ʙɪɴᴀʜᴀʏᴀᴛɪᴍ |☕️

#ناشناس : عزیزم میدونستی منتشر کردن کتاب تو فضای مجازی بدون اجازه نویسنده و ناشر اشکال داره؟؟؟ ــــــــــــــــــــــــــــــــ 📩 #من : ممنون از دقتتون، بله قبلا اجازه گرفتم