eitaa logo
حرفاتونෆ࿐•°|ོ
133 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
5 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
سلام خواهر گرامی ممنون از توجه و حسن نظرتون وظیفه ماست نشر این پیامها امیدوارم که موثر و جانبخش باشه ...🤲✌️ ان شاءالله که همینطور که فرمودین خدا به ما نظر کرده باشه 😔 و مارو مورد لطف و کرم خودش قرار داده باشه... ما کوچیک شما هستیم ان شاءالله دعاگو هستیم به شرط لیاقت و از همه عزیزان رفیق شهیدم و حرفامون خواستارم دعاگوی شما باشن و از خدا خواستار دلی آرام و صبری جزیل به شما عنایت کنن تا با این بی مهری که به شما عرضه شده جبران بشه خیلی ها مثل شما هستن✌️🍁 و از اینکه خدا و اهل بیت رو پشتیبان و پناهگاه خودتون میدونید یه دنیا ارزش داره و نعمت بزرگی هست و خوشحالم از این موضوع 😊 ان شاءالله شهید حاج قاسم سلیمانی هم نگاه به دلتون بندازن و گره از مشکلتون باز کنن الهی داداشم شهید ابراهیم هادی آمین گوی دعاهاتون باشن عسل خانم ان شاءالله آرامش نصییتون اهالی بازم این عزیز بزگوار رو دعا کنید تا اون آرامشی که میخوان رو بدست بیارن ✌️🤲😊
سلام گرامی من قبلا معرفی داداش ابراهیم رو داخل کانال گذاشتم ولی فردا مجدد ان شاءالله بخاطر شما داخل ارایه میدم حوالی ساعت 18 منتظر باشید ان شاءالله به شرط حیات
آخر سر هم خدمت بزرگواری که گله داشتن از ... لطفا آیدی خودتون رو تو لینک ناشناس بفرمایید تا با هم صحبت کنیم تا ان شاءالله ختم به خیر بشه این موضوع 😊✌️ منتظرتون هستم
براتون احساس آرامش و خوشبختی آرزومندم 🤲🍁☀️❄️
حرفاتونෆ࿐•°|ོ
سلام خواهر یا برادر گرامی ببینید همیشه خواسته ما به نفع ما نیست و خدا هم بهتر از هر کسی خوب و بد مارو تشخیص میده و شهدا هم میدونن که خواسته ما به نفعمون هست یا ضرر در ضمن ما شهدارو دوست نداریم که حاجات مارو برآورده کنن منم این همه سال به قول شما حاجتهایی داشتم و دعا و نذرهایی کردم ولی برآورده نشده ولی اصلا ناراحت و شاکی و متوقع نیستم از کسی من شهدارو دوس دارم چون باهاشون آرامش دارم و برا این مملکت زحمت کشیدن از دلو جون مایه گذاشتن بدون اجر بدون مزد بدون درخواست و طلبی پس در ضمن قهر کردن با خدا و اهل بیت و شهدا برای ما دوسر سوخته داستان گنجشک که با خدا قهر کرده بود رو شنیدین؟ براتون میفرستم قشنگ بخونید و بهش فکر کنید داستان گنجشکی که با خدا قهر بود روزها گذشت و گنجشگ با خدا هیچ نگفت .   فرشتگان سراغش را از خدا می گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می گفت:   می آید ؛ من تنها  گوشی هستم که غصه هایش را می شنود و یگانه قلبی هستم که   دردهایش را در خود نگاه میدارد…   و سرانجام گنجشک روی شاخه ای از درخت دنیا نشست.   فرشتگان چشم به لب هایش دوختند،   گنجشک هیچ نگفت و…      خدا لب به سخن گشود :  با من بگو از آن چه سنگینی سینه توست.   گنجشک گفت :  لانه کوچکی داشتم، آرامگاه خستگی هایم بود و سرپناه بی کسی ام. تو همان را هم از من گرفتی.   این طوفان بی موقع چه بود؟ چه می خواستی؟ لانه محقرم کجای دنیا را گرفته بود؟   و سنگینی بغضی راه کلامش بست…   سکوتی در عرش طنین انداخت فرشتگان همه سر به زیر انداختند.   خدا گفت:  ماری در راه لانه ات بود. باد را گفتم تا لانه ات را واژگون کند. آن گاه تو   از کمین مار پر گشودی.   گنجشگ خیره در خدائیِ خدا مانده بود.   خدا گفت:  و چه بسیار بلاها که به واسطه محبتم از تو دور کردم و تو ندانسته به   دشمنی ام برخاستی!   اشک در دیدگان گنجشک نشسته بود.   ناگاه چیزی درونش فرو ریخت , های های گریه هایش ملکوت خدا را پر کرد...
حرفاتونෆ࿐•°|ོ
سلام خواهر یا برادر گرامی ببینید همیشه خواسته ما به نفع ما نیست و خدا هم بهتر از هر کسی خوب و بد ما
ما هر کاری برا شهدا انجام بدیم فقط به خودمون میرسه چون شهدا هیچ احتیاجی به قران و نماز و دعا و صلواتی که بارشون هدیه میکنیم ندارن بلکه برا خودمونه پس اجرش رو با این حرفا خراب نکنیم و دلمونو با فکرو خیالات منفی کدر و سیاه نکنیم شهدا همیشه دستگیر ما هستن پس بخاطر مسائل کوچیک از اونا دور نشیم
عزیزی که آیدی گذاشتید حتما سر فرصت پیام میدم خدمتتون ولی با خانم بزرگواری که گفتن از کوه. ... ایشون هم آیدیشونو بزارن
سلام اهالی لحظه هاتون خوش
خوش اومدین حرفامون