صدازدسلماندستبهدلحسننزار...
چیزیکتواینکوچههادیده هیچکسندیده...
وایستادمبهرویپنجههایپام...
ولیدستشازرویسرمردشدوبهمادرخورد(:💔
دُخْتَـرانِحَریمِحَوْرا|𝐇𝐚𝐮𝐫𝐚❥︎
صدازدسلماندستبهدلحسننزار... چیزیکتواینکوچههادیده هیچکسندیده... وایستادمبهرویپنجههای
آخمادر(:💔
اربابچهحالیدارهامشب(:💔
شباولمحرمازمادرتخواستماذننوکری
محرموصفروبده(:
آقاامشبازشمامیخوام...
اذننوکریموواسفاطمیهشمابده(:💔
مادریبودن...خیلیقشنگهها....
مادر..
میگنترسازدستدادنعزیزانتهمیشهباآدما
همراهه؛مادر...میترسم
میترسمیهروزیبیادومنباشمونگامنکنی(:💔
غصهداری...
دلتگرفته...
حالتبده...
اصلابگوداغونی...
بروسراغمادر(:💔
قسمبهزهرایعلی....
کهحالتخوبمیشه(:
امتحانکن...
رفاقتکنبامادر...
صداشکنمادر...
نگوحضرتزهرا...بگومادر(:
دُخْتَـرانِحَریمِحَوْرا|𝐇𝐚𝐮𝐫𝐚❥︎
میگفتفاطمیهاومدهنتونستمبرمهیئت(:
وسطراه؛دیدمدیگهطاقتندارم
وسطکاریکهداشتم؛بیخیالشدم
اومدمحسینیه((:💔
ودقیقوقتیفکرشونمیکردمرفتممراسم(:
نظرتونراجبمحفل؛
دردودلۍحرفۍنظرۍ؛درخدمتیم((:
‹لینڪنـٰاشنـٰاسمون💖↯:
payamenashenas.ir/Harime_hawra