eitaa logo
حریم حیات
169 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
337 ویدیو
94 فایل
🍃مطالب کانال تولیدی هست و برای تهیه آن وقت صرف شده ،لطفا با ارسال مطالب؛ما را در نشر آموزه های دینی یاری فرمایید.🍃 _______________________________________
مشاهده در ایتا
دانلود
حریم حیات
📕 #ضُحی ✍ #شین_الف #قسمت_نهم حالا علت نگاه گیج چند لحظه قبلش رو درک میکردم... راه افتادم سمت تخت و
📕 اون شب ژانت خونه نیومد و چون سابقه نداشت یکم نگران شدم...با بخش اورژانس بیمارستان تماس گرفتم و پرس و جو کردم اما گفتن همون بعد از ظهر مرخص شده... خیالم راحت شد و چون باقیش به من ارتباطی نداشت تصمیم گرفتم زود بخوابم که صبح زود بیدار شم و پروژه ترجمه ای که دستم بود رو تموم کنم...  ... خسته از پشت میز بلند شدم و طول کوتاه اتاق رو چند باری طی کردم... پاهام تماما خواب رفته بود... نگاهی به ساعت روی دیوار انداختم... دو ساعت بود که از جام تکون نخورده بودم! ساعت دو و نیم ظهر بود و خوشحال بودم که تقریبا نیم ساعت دیگه کار این پروژه تمومه و میتونم استراحت کنم و با همین امید دوباره پشت میز نشستم اما هنوز اولین خط رو تایپ نکرده بودم که در خونه باز شد و سر و صدای مشاجره ای غیر طبیعی به گوشم رسید... هم صدای ژانت و هم صدای دوستش کتایون برام قابل تشخیص بود ولی اینکه چی میگفتن نه... برعکس همیشه که بی سر و صدا رفت و آمد میکرد اینبار صداش زیادی بلند بود... میخواستم ببینم چه خبره ولی به خودم میگفتم شاید مشکل بین خودشونه درست نیست که برم بیرون تا اینکه سر و صدا خوابید... با خودم گفتم من که میدونم اون بیمارستان بوده و اون هم حتما میدونه که من میدونم... بد نیست برم و حالش رو بپرسم نهایتا جوابم رو نمیده دیگه اما خدا رو چه دیدی شاید باب رفع کدورت هم باز شد... بلند شدم و از در اتاق بیرون رفتم... از راهروی کوتاه پشت آشپزخونه که گذشتم دیدمشون... ژانت روی مبل دونفره ی تکیه کرده به دیوار غربی نشسته بود و کتایون هم کنارش... سلام کردم... جواب نداد و دستش رو هم مشت کرد که خشمش رو نشون بده... اما کتایون سر تکون داد... واضح بود که اوضاع خوب نیست پس کلام رو کوتاه کردم: _میدونم که یکم حالت خوب نبود و بیمارستان بودی وظیفم بود به عنوان هم خونه بیام و حالت رو بپرسم... مزاحمت نمیشم تنهات میذارم که استراحت کنی... پشت کردم و راه افتادم طرف اتاقم که ژانت زیر لب اما طوری که بشنوم گفت: _حالم وقتی بهتر میشه که تو اینجا نباشی... و باز آهسته تر چیزی گفت که نشنیدم... 👈لطفا با ارسال(فوروارد)مطالب؛ در معرفی کانال به دیگران ما را یاری رسانید.🌺 @harimehayat
⚜هر روز با کلام خدا 🕋 اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ 🕊 معبودى جز خداوند یگانه زنده و پاینده، نیست. (آل عمران/۲) 💠اللّه نام مخصوص خداوند و به معنى ذاتى است که جامع همه صفات کمال، جلال و جمال است، او پدید آورنده جهان هستى است، به همین دلیل، هیچ معبودى شایستگى پرستش جز او را ندارد، و از آنجا که در معنى اللّه یگانگى افتاده است.جمله لا اِلهَ اِلاّ هُو تأکیدى بر آن است. 💠پس از آن مى افزاید: خداوندى که زنده و قائم به ذات خویش است و موجودات دیگر عالم، قائم به او هستند (الْحَیُّ الْقَیُّومُ). حَىّ از ماده حیات به معنى زندگى است، و این واژه مانند هر صفت مشبّهه دیگر، دلالت بر دوام و ثبات دارد و بدیهى است که حیات در خداوند حیات حقیقى است; چرا که حیاتش عین ذات او است، نه همچون موجودات زنده در عالم خلقت که حیات آنها عارضى است و لذا گاهى زنده اند و سپس مى میرند، اما در خداوند چنین نیست. 📚تفسیر نمونه 👈لطفا با ارسال (فوروارد) مطالب ؛در معرفی کانال به دیگران ما را یاری کنید.🌺 🆔 @harimehayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 : ايجاد اسلامی، کامل امر به است. و كامل ، نهي از يك است. 🏴 امام حسین علیه‌السلام برای است ♦️هفته امربه معروف ونهی ازمنکر ✨🔶✨🔶🔶✨🔶✨ 👈لطفا با ارسال (فوروارد) مطالب ؛در معرفی کانال به دیگران ما را یاری کنید.🌺 🆔 @harimehayat
YEKNET_IR_roze_shabe_2_moharram1399_haj_mohammadreza_taheri.mp3
8.05M
🔳 🌴روضه ی ورود به کربلا 🌴السلام علی القلب الزینب الصبور 🎤 محمدرضا طاهری 👈لطفا با ارسال (فوروارد) مطالب ؛در معرفی کانال به دیگران ما را یاری کنید. 🆔 @harimehayat
✨وقتی می‌کرد، در حال خودش نبود. حتی گاهی از هیأت برمی‌گشت، ولی باز هم در حال و هوای بود. یک بار که از برگشت، دیدم لب‌هایش خشک و سفید شده. گفت: مامان خیلی تشنه‌ام.  گفتم: این همه آب و شربت پخش می‌کنند، چرا نخوردی؟ چرا به خودت ظلم می‌کنی؟  گفت: مامان مگر (ع) با لب تشنه به نرسید؟! 👈لطفا با ارسال (فوروارد) مطالب ؛در معرفی کانال به دیگران ما را یاری کنید.🌺 🆔 @harimehayat
حریم حیات
📕 #ضُحی ✍ #شین_الف #قسمت_دهم اون شب ژانت خونه نیومد و چون سابقه نداشت یکم نگران شدم...با بخش اورژان
📕 کتایون با ناراحتی بهش تشر زد:قرارمون چی بود ژانت؟ و ژانت انگار با این حرفش گر گرفته باشه از جاش بلند شد و با صدای بلند داد زد: _نمیتونم کتی نمیتونم حالم خوب نیست حالم از خودم بهم میخوره این بدترین ظلمی بود که میتونستید به من بکنید نباید اینکارو میکردید... خون یه قاتل تو رگهای منه این قابل تحمل نیست!  دیگه مجبور شدم بایستم... چرخیدم و در کمال تعجب دیدم که گریه میکنه! نگاهش که بهم افتاد با نفرت تمام توی چشمام زل زد و باز رو به کتایون گفت: _نمیتونم این لعنتی رو اینجا تحمل کنم باید بره... باید بره... حالا دیگه کتایون هم بلند شده بود و سعی میکرد با دستهاش ژانت رو کنترل کنه و من خیلی آروم به نمایششون خیره شده بودم... کاش یکی به من هم میگفت اینجا چه خبره... چرا من رو قاتل خطاب کرد؟! وسط مشاجره شون کتایون برگشت طرفم و به فارسی گفت:تو برا چی اینجا وایستادی... برو تو اتاقت دیگه چی رو تماشا میکنی؟! جدی و شمرده گفتم:مثل اینکه یه سر دعوا منم نباید بدونم برای چی انقدر بهم توهین میشه و دلیل این رفتارا چیه؟ میخوام حرف بزنه! میخوام بدونم چه مشکلی باهام داره شاید تونستم حلش کنم.. اصلا معنی حرفش چی بود چرا منو قاتل خطاب کرد؟ شاید منو با کسی اشتباه گرفته... شمرده تر جواب داد:نمیتونی حلش کنی چون با خود خودت مشکل داره... اشتباهی در کار نیست... بعد بلند تر گفت:پس برو تو اتاقت لطفا... تمام تمرکزم رو گذاشته بودم روی اینکه فقط عصبانی نشم... ژانت که تمام مدت گیج نگاهمون میکرد و چیزی از حرفهامون سر در نمی آورد با داد آخر کتایون دستاش رو با شدت پس زد و اومد طرفم... با دست محکم زد روی سینه م و گفت: _چرا گورتو از اینجا گم نمیکنی از عذاب دادن دیگران خوشت میاد؟ چرا ژست آدمای خوب رو به خودت میگیری و حال منو بیشتر بد میکنی چرا خودتو به اون راه میزنی واضح تر از این بگم نمیتونم تحملت کنم از اینجا برو... تمام این جملات رو با داد روی سرم می ریخت و من تمام مدت خیلی جدی توی چشمهاش خیره شده بودم... نفس عمیقی کشیدم بلکه صدام مثل اون بالا نره... با صدایی که از شدت خشم دورگه بود اما شمرده و آروم گفتم: _باشه... اگر تا این حد مایه آزارم از اینجا میرم... ولی قبلش باید بهم بگی چرا... تو نمیتونی بی دلیل منو از خونه ای که اجاره کردم و حقمه توش آسایش داشته باشم بیرون کنی من حق دارم بدونم به چه گناهی با من اینطور رفتار میکنید... چرا به من گفتی قاتل؟! 👈لطفا با ارسال(فوروارد)مطالب؛ در معرفی کانال به دیگران ما را یاری رسانید.🌺 @harimehayat
YEKNET.IR - tak - shabe 2 moharram1399 - amir buromand.mp3
10.87M
🔳 🌴ای ساربان آهسته ران 🌴کآرام جانم میرود 🎤 امیر برومند 👈لطفا با ارسال (فوروارد) مطالب ؛در معرفی کانال به دیگران ما را یاری کنید. 🆔 @harimehayat
00002.mp3
2.37M
🚩 روضه های محرم 🏴 سلام الله علیها ┈••✾•🍃⚫️🌿•✾••┈┈ 👈لطفا با ارسال (فوروارد) مطالب ؛در معرفی کانال به دیگران ما را یاری کنید. 🆔 @harimehayat
⚜هر روز با کلام خدا 🕋 نَزَّلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَأَنزَلَ التَّوْرَاةَ وَالْإِنجِيلَ 🕊(همان کسى که) کتاب را بحق بر تو نازل کرد، که با نشانه هاى کتب پیشین، هماهنگ است. و «تورات» و «انجیل» را(آل عمران/۳) ✍ در این آیه، خداوند خطاب به پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) مى فرماید: خداوندى که پاینده و قیّوم است قرآن را به حق بر تو نازل کرد که با نشانه هاى کتب آسمانى پیشین، کاملاً تطبیق مى کند و نیز تورات و انجیل را و مى افزاید: (تورات و انجیل را) پیش از آن براى هدایت مردم و همچنین قرآن را که حق را از باطل جدا مى سازد نازل فرموده است. ✨حق چیست⁉️ 👈 حق در اصل، به معنى مطابقت و هماهنگى است و به همین دلیل به آنچه با واقعیت موجود، تطبیق مى کند، حق گفته مى شود، و این که به خداوند حق مى گویند، به خاطر آن است که: ذات مقدس او بزرگ ترین واقعیت غیر قابل انکار در عالم هستى است، و به عبارت روشن تر: حق یعنى موضوع ثابت و پابرجائى که باطل به آن راه ندارد. 👈در آیه مورد بحث، باء بِالْحَقِّ به اصطلاح براى مصاحبت است، یعنى اى پیامبر! خداوند، قرآن را که همراه با نشانه هاى واقعیت است بر تو فرو فرستاد. 📚تفسیر نمونه 👈لطفا با ارسال (فوروارد) مطالب ؛در معرفی کانال به دیگران ما را یاری کنید.🌺 🆔 @harimehayat
✨﷽✨ 🏴حدیثی بسیار زیبا ازامام حسین(ع) ✍مردى خدمت امام حسين عليه السلام آمد وعرض كرد: من مردے گنهكارم و قدرت ترك گناه ندارم. مرا موعظه اى كن. سيدالشهدا عليه السلام فرمود: پنج كار انجام بده و هر چه مى خواهى گناه كن: 1⃣ رزق و روزى خدا را نخور، هر چه مى خواهى گناه كن! 2⃣ از ولايت و قلمرو حكومت خدا بيرون برو، هر چه مى خواهى گناه كن! 3⃣ جايى را پيدا كن كه خدا تو را نبيند، هر چه مى خواهى گناه كن! 4⃣ وقتى فرشته مرگ (عزرائيل) براى قبض روح تو مى آيد، او را از خودت دور ساز، هر چه مى خواهى گناه ‌كن!!! 5⃣ وقتى مالك دوزخ تو راوارد جهنّم مى‌كند، اگر مى‌توانى وارد نشو، و هر چه مى خواهى گناه كن!!! 📚بحارالانوار ج۷۵ ص۱۲۶ لطفا با ارسال(فوروارد) مطالب؛ در معرفــے کانال به دیگران ما را یارے کنید.🌺 🆔 @harimehayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا