واییییییییییییییییییییییییییی>>>>>>>>

ولی اونجایی که حاج حامد میخواست صلوات محفلی رو بلند و با صدای چیز "اسمشو نمیدونم چی بزارم" بفرسته بعد صداش خیلی نازک شد و گرفت ، برگشت دید سید حسنین و استاد ابوالقاسمی دارن میخندن ، بنده خدا ساکت شد😂💔

آقای قاسمیان بلندتر از همه خندید😅قشنگ خم میشه و میخنده #محفل_۲

منبع این ما نبودیم؟؟

🌙 قسمت سیزدهم سیزدهمین قسمت از برنامه محفل ✨ یکشنبه ۵ فرودین ماه ساعت ۱۷ شبکه سه ساعت ۲۳:۳۰ شبکه قرآن @mahfeltv3

دیگه دارم نمیتونم🤌 کیوتتتت>>>>

ببینید دوستان بزارید یه چیزی رو توضیح بدم اینکه حاجی به سید میگه هلو معنیش این نیست که ما هم بتونیم با ایشون شوخی کنیم اونا حدود 22 _ 23 که با هم رفیقن پس نمیشه هر شوخی اونا با هم کردن ما هم باهشون بکنیم پس لطفا یه ذره بیشتر مراقب شوخیهایی که با این دو استاد می کنیم باشیم🤍

وایییی اصن دیگه حرفی ندارم🤌

همسر استاد🤌🫀

🥲

🧐اینا برا ما بودا! منبع؟؟

بلدی؟؟🤣 حریف نداره این😎😂 #حامین #محفل_۲

هزار بار این تیکه رو دیدم خیلی کیوت بود اونجوری که حاجی سید رو میکشه تو بغلش🤌🥲

استوری جدید سید♡

وایی‌فقط‌جوری‌که‌دیگه‌نمیتونه‌خودش‌رو‌کنترل‌ کنه‌و‌از‌دست‌رضوان‌منفجر‌میشه...:!)😂🤏🏽🫀🦦 تازه‌یه‌تیکش‌رو‌سانسور‌کردن‌..!)😶 رضوان‌دست‌سید‌رو‌میکشه‌ببره تا‌باهم‌رسم‌رو‌انجام‌بدن‌🤣😹 ولی‌دیگه‌سید‌اینجا‌مقاومت‌میکنه‌و‌مثل‌ یه‌پسر‌مودب‌میره‌پیش‌اون‌بابا‌بزرگه‌میشینه🤏🏽😂🧎‍♂🥺 #سکانس ساخت‌چنله🤝 بخند‌تا‌دنیا‌‌بهت‌لبخند‌بزنه:)❤️‍🩹 https://eitaa.com/haminemahfell

آره دقیقا و من اونجا دلم میخواست داد بزنم به رضوان بگم ولششش کننننننننـ 😂🤌

ولی خندهای سید خیلییی کیوته>>>>

خب من یه بار تعریف کردم داستان اون شب تولد رو ولی برای کسانی که ندیدن دوباره فوروارد میکنم تو کانال

تولد داشتیم

البته سید حسنین مسئول روشن کردن فشفشه و 3 تا برف شادی و 3 کلاه بودن اونطرف رضوان درویش مسئول کیک و 1 برف شادی و 1 کلاه بودن استاد ابولقاسمی هم مسئول 1 کلاه بودن😂

بعد یدفه رضوان درویش شروع کرد برف شادی رو رو سر داورا خالی کرد که خداروشکر چیزی رو سر سید و حاجی نریخت🙃

سید حسنین یکی از برف شادی ها رو با کلاه برداشت خیلی آروم طوری که حاجی نفهمه رفت سمتش ولی حاج حامد چون کلا حواسش به استاد حسنینه فهمید 😶 سید هم دویید کل برف شادی رو زد رو سر حاجی ولی خب حاج حامد دستش رو گرفت رو سرش که موهاش خراب نشه بعد سید تلاش کرد کلاه رو بزاره سرش که نشد و رفت بشینه سر جاش تو راه بازم تلاش کرد کلاه رو سر استاد ابولقاسمی بزاره که یادم نیست موفق شد یا نه🙂

بعد رضوات درویش سریع اومد رو سر همه برف شادی ریخت که سید جا خالی دادن و همش ریخت رو ما😐

ولی خب موهای همشون پر برف شادی بود و البته دست حاجی🤌 سید و حاجی وایساده بودن همو نگاه میکردن میخندیدن و سید هی سرشو تکون میدادو با دست اشاره میکرد مث اونموقع توی گردهمایی ورزشگاه امام رضا که به پای حاجی اشاره کردن سرشونو تکون دادن 😂

بعد دوباره وقتی نشستن استاد ابولقاسمی گفتن من حاضرم کل این جمعیت رو کیک بدم ولی اون کسی که با پدربزرگش اینجوری کرد کیک رو بزنم تو صورت حسنین سید هم گفتن کیک بدم خدمتتون و سریع یه برف شادی برداشتن و زدن رو سر استاد ابولقاسمی ایشون هم پاشدن فرار کردن 😂 رسالت بوذری میگفت فرزندانم برنامه تلویزیونیه نکنید😂🤌