هدایت شده از دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
هدایت شده از دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
#معرفی_کتاب 《اسم تو مصطفاست》
راضیه تجار با قلم شیوا و زیبای خود داستان زندگی این شهید بزرگوار را از زبان همسرش نوشته است. از زمانی که مصطفی و سمیه که یکی زاده شمال و دیگری زاده جنوب بود باهم در تهران آشنا شدند و پیمان عشق بستند تا زمانی که روح یکی آنقدر بزرگ شد تا دیگر در پوست خودش نگنجید و به معراج رفت.
#یک_قاچ_کتاب 🍉
اینجا بر لبهٔ سنگ سرد نشستهام و زیر چادر، تیکتیک میلرزم. آن گل آفتابی که در چشمان تو افتاده، یک ذره هم گرما به تن من نمیبخشد. انگار با موذیگری میخواهد دو خط ابروی تو را به هم نزدیکتر کند و دل مرا بیشتر بلرزاند. میدانی که همیشه در برابر اخمت پای دلم لرزیده. تا اینجا پای پیاده آمدم. از خانهمان تا بهشت رضوان شهریار ده دقیقه راه است، اما برای همین مسافت کوتاه هم رو به باد ایستادم و داد زدم: «آقامصطفی!» نه یک بار که سه بار. دیدم که از میان باد آمدی، با چشمهایی سرخ و موهایی آشفته. با همان پیراهنی که جایجایش لکههای خون بود و شلوار سبز لجنی ششجیبه. آمدی و گفتی: «جانم سمیه!»گفتم: «مگه نه اینکه هروقت میخواستم جایی برم، همراهیم میکردی؟ حالا میخوام بیام سر مزارت، با من بیا!»
شانهبهشانهام آمدی.به مامان که گفتم فاطمه و محمدعلی پیش شما باشند تا برم بهشت رضوان و برگردم، با نگرانی پرسید: «تنها؟!»
ـ چرا فکر میکنی تنها؟
ـ پس با کی؟
ـ آقامصطفی!
پلک چپش پرید: «بسم الله الرحمن الرحیم.» چشمهایش پر از اشک شد. زیر لب دعایی خواند و بهسمتم فوت کرد. لابد خیال کرد مُخَم تاب برداشته...
ـــــــــــــــــــــ📚ــــــــــــــــ
قیمت کتاب 60/000تومان🦋
خرید از ما با تخفیف 56/000تومان🎁
ـــــــــــــــــــــــ📚ـــــــــــــــــــــــ
برا سفارش من اینجام😉👇
@Yaa_zahra18
@hasebabu
هدایت شده از دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
#معرفی_کتاب
✅این اثر در واقع یک #مقالهرمان و تلفیقی است از #داستان و #واقعیت؛ از چند شخصیت حقیقی همچون افراد آمریکانشین تا شخصیت اصلی داستان یعنی «سارا» و... .
.
🌿کتاب «ستارهها چیدنی نیستند» تلاش دارد مقوله #حجاب را از دو منظر مورد بررسی قرار دهد؛ اینکه آیا حجاب، #آزادی را از #زنان میگیرد یا به آنها عزت بیشتری میبخشد🧐
.
🌿کتاب با روایت جلسات و فعالیتها یک مؤسسهای آمریکایی بهاصطلاح مدافع حقوق زنان، آغاز میشود. مؤسسهای که زیرنظر وزارت امورخارجه این کشور، تعدادی از مخالفان حجاب را گرد هم آورده تا با تخریب چهره اسلام و سیاهنمایی علیه نگاه و رویکرد جمهوری اسلامی نسبت به زن، بهزعم خودش زنان مسلمان را نجات دهد. سارا ولی در لابلای فعالیتهایش در این مؤسسه، گرفتار تعارضات فکری و سؤالات هویتی میشود و ذهن جستجوگرش، پای او را به مرکز مطالعات اسلامی نیویورک میکشاند؛ مرکزی که در بدو ورودش، او را متوجه عکسنوشتهای از آیتالله بهجت میکند با این مضمون که: «ما بهاین دنیا آمدهایم تا قیمت پیدا کنیم، نهاینکه بههر قیمتی زندگی کنیم».
.
🔹نویسنده: محمدعلی حبیب اللهیان
🔸نشر معارف / قطع رقعی / جلد شومیز / 375 صفحه /
#ستاره_ها_چیدنی_نیستند
#حجاب #بریده_کتاب
هدایت شده از دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
#یه_قاچ_کتاب📚
#حجاب
برادر سارا با فریاد و عربده کشی به سالن نزدیک شد. برادر سارا فریاد می آمد و هر کس می خواست مانع او شود را با مشت و لگد پس می زد.
التماس های مادر و فریادهای پدر سارا هم که با التماس می خواستن میشل این ماجرا را تمام کند, شنیده می شد میشل وارد سالن شد.
میشل فریاد کشید: سارا مگه نگفتم حق نداری به این مرکز لعنتی تروریستی بیای! میکشمت احمق.....
شماهام جمع کنین این بساط غیرقانونی رو! وگرنه خودم جمعش میکنم.
همه نگران و مضطرب شده بودند. سارا مثل بید می لرزید، آقای تهرانی سعی داشت آرام به میشل نزدیک شود و او را کنترل کند. میشل با دست سارا را نشان داد و گفت: ((کاری با هیچ کس ندارم. اما شما حق ندارین مغز یه دخترنادون رو شستشو دهید و پارچه های مسخره سرش کنین.) و می خواست قدمی به سمت سارا بردارد که آقای تهرانی مچ دست او را محکم گرفت و چشم در چشم
او دوخت وگفت: مطمئنی که این همه سر و صدا به خاطر همین تکه پارچه هست؟ مطمئنی فردا نمیگی با تفکرات و عقاید او مشکل داری؟
آقای تهرانی آرام رو به سارا قدمبرداشت و ادامه داد:
خدای حکیم و مهربانی که رعایت حجاب رو برای انسانها لازم می دونه، رعایت پوشش رو برای شرایطی اضطراری مثل شرایط تو لازم نمی دونه. دخترم در شرایطی که تهدید به قتل شدی برای حرکتت در مسیر حق و حقیقت، میتونی موقت حجاب رو برداری تا در آینده، به خواست خداوند گشایشی برات ایجاد بشه.
سارا در حالی که دو قطره اشک از چشم هایش پایین می ریخت کف دست هایش را روی سرش گذاشت و با صدایی لرزان ولی پر اطمینان گفت: (( هرگز!... من تازه مالک این تاج شده ام. هرگز به کسی اجازه توهین و دست درازی بهش رو نمیدم. حتی اگه جونم رو بگیره.»
#ستاره_ها_چیدنی_نیستند
#حجاب # بریده_کتاب
قیمت کتاب 99/000 ت
🎁خرید از ما با تخفیف89/000
@hasebabu
#معرفی_کتاب
#بیست_سال_و_سه_روز🌱
بیست سال داشت و سه روز پس از تولدش، باز دیگر در آسمانها متولد شد، شهید #سیدمصطفی_موسوی را می گویم.
ــــــــــــــــــــ🌱ــــــــــــــ
شخصیت #جوان و #پرشور که عاشق موسیقی بود اما
#نماز_اول_وقت را هیچ وقت ترک نمیکرد.
ــــــــــــــــــــــــــ🦋ـــــــــــــــ
در بخشی از کتاب میخوانیم:📚
(( سید مصطفی لبخندی زد و به امضایی که آقا سید پای برگه می انداخت، نگاه کرد و گفت: «به مامان نگو. باشه؟» آقا سید نگاهی به چهره خندان پسرش انداخت و گفت: «حالا که امضا کردم و خیالت راحت شد، بگو چرا آن قدر اصرار داری بری؟ برو دانشگاه. درس بخون. الآن مملکت ما به آدم های تحصیل کرده بیشتر احتیاج داره. جنگ حالا حالا ها هست.»
چهره سید مصطفی جدی و لحنش جدی تر شد. نگاهی به چشمان آرام پدر انداخت و گفت: «شاید جنگ حالاحالا ها تموم نشه؛ اما ممکنه من عوض بشم. هیچ تضمینی نیست که پنج سال دیگه، دو سال دیگه که درس من تموم شد، اون موقع هم همین آدم باشم.»))
ــــــــــــــــــــــــ🌺ــــــــــــــــــ
قیمت کتاب 50/000تومان
قیمت با تخفیف🎁46/000تومان
ـــــــــــــــــــــــــ📚ــــــــــــــــــ
@Yaa_zahra18🌱
@hasebabu📚
هدایت شده از دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
#معرفی_کتاب
👈📗کتاب #معراج_السعاده یکی از مهم ترین کتاب های #اخلاقی است که نفوذگاه های شیطان را به آدمی می شناساند و راه نجات از آلودگی های#اخلاقی را به انسان نشان می دهد.🌿🌼
▫️🌱می توان در این ارتباط به سخن آیت الله بهجت که یکی از شخصیت های بزرگ عرفانی - اخلاقی به شمار می آید اشاره کرد: از #آیت_الله_بهجت پرسیدند: چه برنامه ای برای سیر و سلوک معرفی می کنید؟ ایشان فرمودند: روزانه نصف صفحه از کتاب شریف معراج السعاده را بخوانید و به آن عمل کنید..▫️🦋
✍🏻نویسنده: ملا احمد نراقی
🖨️ ناشر:جمال
▫️قالب کتاب:یاداشت
📖تعداد صفحه:۸۸۰ صفحه
🦋قیمت کتاب:150/000
🎁خرید از ما با تخفیف:135/000
#معرفی_کتاب #معراج_السعاده #اخلاقی
#مذهبی #یاداشت_اخلاق_و_عرفان #اخلاق_اسلامی #اخلاق
@hasebabu
💠 «کشتی پهلوگرفته» فقط یک کتاب نیست! 💠
🔸 نظر جناب آقای محسن ذوالفقاری نویسنده کتاب تشکیلات بهشتی درباره ی کتاب #کشتی_پهلو_گرفته
⛔️ حتما بخونید ⛔️
🔸 نوشتن از کتاب «کشتی پهلوگرفته» سخت است. چه بنویسم؟ چه بگویم؟ مگر میشود کتابی در مورد #حضرت_زهرا به قلم سید مهدی شجاعی به رشته تحریر درآمده باشد و به راحتی از کنار آن گذشت؟ خودم که پشیمان و پریشانحالم که اینقدر دیر، این اثر سراسر خوبی را بهدست گرفتم. اما خوشحالم که در شب و روزهای #فاطمیه قسمتم شد. هیئتی تکنفره برای خودم برپا کردم و پای خط به خط روضههایِ کتاب اشک ریختم و سینه زدم.
ـــــــــــــــــــــــــــــ
@hasebabu
⛔️ حتما بخونید ⛔️
🔸نویسنده چه رندانه و مخلصانه اذعان میکند کوچکی خود و قلمش را در برابر توصیف بیبی دو عالم:
- این قلم تنها کاری که میتواند بکند، اقرار و اعتراف به عجز است در مسیر شناخت الفبای این کتابِ مظلومیت، چه رسد به شناساندن و تقریر و تصویر کردن آن.
فصل فصل جلو میروی و هر فصل زاویه دیدی دارد و به زبان کسی روایت شده است. گاه پدر فاطمه با تو سخن میگوید و گاه مادر فاطمه. گاه شوهر فاطمه با تو نجوا میکند و گاه فرزندان فاطمه. گاه کنیزان فاطمه و گاه خود فاطمه. آه، ردیف همه فصلهای این مجلد است. این فقط یک کتاب نیست. #روضه_مجسم است. درس دینداری و اخلاق است. کلاس معرفت و امامشناسی است. نماز و روزه و زندگی سراسر عبودیت زهرای مرضیه است. ذکر تسبیحات بعد از هر نماز من است. #تسبیحات_حضرت_زهرا با این کتاب معنا پیدا میکند. فلسفهاش برایت کشف و سیر و سلوکی میشود گرهگشا.
🔸 شما در این اثر فقط یک #داستان_تاریخی نمیخوانید. بلکه یک داستان تاریخی بسیار جذاب و دلنشین با عبارات مسجع و آهنگین میخوانید. تو را با خود آرام آرام راه میبرد و راهبری میکند. با یک نثر قوی روبهرو هستید که در خلال داستان جواب خیلی از #شبهات را هم میگیرید. طوری که نهتنها بر عقل منطبق است بلکه بر دل نیز مینشیند.
بهنظرم با خلق آثار اینچنینی جواب دادن به سؤالات ماموران خدا در روز قیامت برایمان سختتر است. چون جای هیچ توجیه و بهانهای باقی نیست تا ائمه خود را نشناسیم. مخصوصا خانواده درجه یک پیامبر را. اگر بگوییم متن منابع اصلی سخت است. یا حجم آنها قطور است یا قیمت آن بهمان است. این کتاب #کمحجمِ_خوشخوان را جلویمان میگذارند و دهنمان از تعجب وا میماند و از جواب دادن بسته میشود. حتی کسانی هم که خواندهاند نیز باید پاسخگو باشند که چرا این کتاب را معرفی نکردند و به دست اهلش نرساندند.
🔸 این کتاب باید هم به دست تفریطیهایی که مخالف برگزاری مراسم فاطمیه هستند برسد و هم در منظر و مرآ افرادی مثل خودم باشد که #فاطمیه را #خط_مقدم میدانیم. برای گروه اول که شاید فتح بابی باشد که با واقعیتها تاریخ روبهرو بشوند و دست از اعتقادات سادهلوحانهشان بردارند و برای گروه دوم هم واضح و مبرهن است که هم تاریخ را مرور کنند و مبانیشان را تثبیت کنند و هم عملیاتی تعریف کنند برای جریانسازی اعتقاد راسخشان تا همه در خط مقدم فاطمیه باشند و بجگند بر سر اصل ولایت.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@hasebabu