eitaa logo
دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
2.9هزار دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
659 ویدیو
4 فایل
سلام دوســتِ کتابخونم♡خوش اومدی به دورهمی مون🥰 بفـــرمائید کتـاب💞اینجا یه عالمه 📚داریم به شرط چاقو😉 ✨با #تخفیفات_ویژه💥 ارسال به تموم نقاط کشورعزیزمون🚀 ✍🏼برا ثبت سفارش من اینجام @hasibaa2 📞09175133690 کپی از مطالب؟! کاملا آزاد🤍
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلااام دوستان عزیز حسیبایی🦋 🎁کتاب لینالونا 🎁 کتاب ستاره ها چیدنی نیستند و 🎁کتاب ترگل (جیبــــی) تعـــداد محدود شارژ شد🦋
دلدادگی یک کشیش مسیحی به امیرالمؤمنین علی(ع) به قلم:ابراهیم حسن بیگی @hasebabu
دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
#معرفی_کتاب #ناقوس_ها_به_صدا_در_می_آیند دلدادگی یک کشیش مسیحی به امیرالمؤمنین علی(ع) به قلم:ابراهی
📚 « » در غدیر ۱۳۹۶ برای نخستین‌بار منتشر شد و پس از یک‌سال به چاپ سی‌ام رسیده است. این به تازگی در فهرست آثار ادبی دهه ۹۰ قرار گرفته است. داستان «ناقوس‌ها به صدا در می‌آیند» داستانی جذاب درباره‌ امام علی ابن ابی طالب علیه السلام است. داستان همراه با کشیشی مسیحی پیش می‌رود که به نسخه‌ای از یک کتاب تاریخی دست یافته است. نویسنده در این اثر، چکیده‌ای کامل و بی نقص از سخنان و داستان زندگی حضرت و حتی بررسی ابعاد وجودی، سیاسی و معنوی شخصیت ایشان از منظر مخالفان و معاندانی چون عمرو عاص را به نگارش درآورده است. ابراهیم حسن‌بیگی نویسنده توانمندی است که داستان کتابش نه تنها خواننده را خسته نمی‌کند بلکه به راحتی، روح و روان خواننده را نیز به تسخیر در می‌آورد.  ا  خواندن این ، انسان را برای ساعتی از فعل و انفعالات جهان و افکار روزمره جدا می‌سازد و مخاطبان به خواندن نهج البلاغه تشویق می‌کند. قیمت کتاب با احتـــرام50/000ت🦋 خــرید از ما با تخفیــف45/000ت🎁 @Yaa_zahra18 @hasebabu 📚
♡| |♡ لبخندی به رنگ شهادت🦋 اثری است که ، را در بیست و هفت فصل دلنشین روایت می‌کند💬 📕این کتاب از نشر سوره‌مهر در حقیقت معرفی اسوه ای کم‌نظیر برای و است که زندگی سراسر تکاپوی خود را برای کسب رضای خداوند رقم زد‌♡🌸▫️ 👈در بخشی از آن نوشته‌است: ((خدایا تو هوشیارمان کن، تو مرا بیدار کن، صدای العطش می شنوم، صدای حرم می آید، گوش عالم کر است ... خیام می سوزد اما دلمان آتش نمی گیرد. مرضی بالاتر از این؟ چرا درمانی برایش جستجو نمی کنیم؟ روحمان از بین رفته. سرگرم بازیچه دنیاییم ..))💔 ✍🏻نویسنده:مومن دانشگر_محسن حسن زاده ▫️ناشر:سوره مهر ▫️رده سنی/مخاطب:عمومی ▫️قالب کتاب:خاطرات و زندگینامه 📖تعداد صفحات: ۳۴۲ 🕊 ــــــــــــــــــ قیمت کتاب 120/000ت🦋 خــرید از ما با تخفیف108/000ت🎁 @hasebabu
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
》♥️🌿 ♡👈رویای نیمه شب روایتی با درون مایه است..🦋 داستان از جایی شروع می شود که پسری سنی مذهب عاشق دختری شیعه می شود. او می داند به علت تفاوت مذهبی، رسیدن به عشقش تقریبا نا ممکن است و در این راه سختی های زیادی را متحمل می شود. کشش و دافعه ای که دائما بین عقل و عشق در این داستان پدیدار است روایت جذابی را رقم می زند.🌱🌼 👈با قلمی روان و تصویر سازی خوب وسبک متفاوتی نوشته شده.👌 ▫️نویسنده:مظفر سالاری ▫️ناشر:کتابستان ▫️رده سنی/مخاطب:عمومی ▫️قالب کتاب:رمان @hasebabu @Yaa_zahra18
🔺 🔺 منتشر شده در دهه نود، قیمت با احتـرام99/000ت🦋 خــرید از ما با تخفیف 89/000🎁 @hasebabu 📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴این کتاب بوی روضه می‌دهد... ♦️ 🔷 کتاب «حوض خون»، خاطرات و روایت‌های 64نفر از بانوان اندیمشکی درباره رخت‌شویی پتوها و البسه رزمندگان دفاع مقدس است. 🔹 معظم انقلاب: «من اخیراً یک کتابی خواندم به نام «حوض خون» ــ البتّه من در اهواز دیده بودم؛ خودم مشاهده کردم آنجایی را که لباس‌های خونی رزمندگان را و ملحفه‌های خونی بیمارستان‌ها و رزمندگان را می‌شستند؛ [اینها را] دیدم ــ که این کتاب تفصیل این چیزها را نوشته؛ انسان واقعاً حیرت می‌کند؛ انسان شرمنده می‌شود در مقابل این همه خدمتی که این بانوان انجام دادند در طول چند سال و چه زحماتی را متحمّل شدند؛ اینها چیزهایی است که قابل ذکر کردن است.» 📚 : 🔻موقع عملیـــات، لباس‌ها و پتوهای جبهه را با هلی‌کوپتر می‌آوردند. خیلی زیاد بودند.🧐 خانم‌ها صبح تا شب می‌‌ماندند و همۀ آن‌ها را می‌شستند. من هم مدام می‌رفتم.هرچند از دیدن لباس‌های خونی زیاد گریه می‌کردم، دیگر بی‌‌تابی نمی‌کردم. هر لحظه ناصرم را حس می‌کردم که نشسته روبه‌رویم، زُل زده به دست‌هایم و ساییدن لکه‌ها را نگاه می‌کند😔. گاهی جلوی گریه‌ام را می‌گرفتم تا بچه‌ام نبیند.🥺 🔻ننه‌ابراهیم وسط شستن و صدای گریۀ خانم‌ها صدایش را بلند می‌کرد و می‌گفت: «کربلا کربلا، ما داریم می‌آییم.»✊🏻✌🏻 همین کافی بود تا صدای ما سقف رخت‌شویی را به لرزه دربیاورد. با هم می‌خواندیم: «کربلا کربلا، ما داریم می‌آییم... یا حسین؛ کربلا کربلا، ما داریم می‌آییم... یا زینب.»💔 @hasebabu