eitaa logo
دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
2.9هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
681 ویدیو
4 فایل
سلام دوســتِ کتابخونم♡خوش اومدی به دورهمی مون🥰 بفـــرمائید کتـاب💞اینجا یه عالمه 📚داریم به شرط چاقو😉 ✨با #تخفیفات_ویژه💥 ارسال به تموم نقاط کشورعزیزمون🚀 ✍🏼برا ثبت سفارش من اینجام @hasibaa2 📞09175133690 کپی از مطالب؟! کاملا آزاد🤍
مشاهده در ایتا
دانلود
📚مقام معظم رهبری: اگر کتابخوانى فرهنگ رایج شد و در بین مردم ما جا افتاد، آن‌وقت کسانى پیدا می‌شوند که👈🏻 «صدقه‌ کتاب» درست می‌کنند که الان نیست. ❌ شما ببینید چقدر روضه‌خوانى می‌شود! چقدر احسان می‌شود! چقدر به ایتام کمک می‌شود! چقدر پول و جنس و پارچه و چیزهاى دیگر داده می‌شود! 🤔آیا به همین نسبت، کتاب هم داده می‌شود؟! به همین نسبت پول براى چاپ کتاب داده می‌شود؟! خیلى کم. خب، شما که روشنفکرید و به اهمیت این کار آگاهید، این را ترویج کنید☺️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
{🕊️✨} • • 💕همیشه‌‌ می‌گفت: «نماز رو ول کن خدا رو بچسب..!♥️» یه‌ بار ازش‌ پرسیدم: « معنی این حرفت چیه..» خندیدو گفت: «داداش..! یعنی اینکه، همه نمازت باید برا خدا باشه و همش به فکر خدا باشی..📿» 🌷
همیشہ‌باوضوبود،موقع‌شهادت‌هم باوضوبود دقایقے‌قبل‌ازشهادتش‌وضوگرفت‌ وروبہ‌من‌گفت‌ان‌شاءاللہ‌آخریش‌باشہ.. وآخریش‌هم‌بود💔. . |شهید محمود رضا بیضایی|
کتاب  عنوان کتابی از فاطمه سادات افقه است که به زندگی مصطفی صدرزاده می‌پردازد. این کتاب قصه فراز و نشیب‌های زندگی شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده است که با نام جهادی سید ابراهیم به عنوان فرمانده ایرانی گردان عمار از لشکر مقتدر فاطمیون عازم سوریه شد و در آبان ماه سال 1394 روز تاسوعا  به شهادت رسید. بریده کتاب: با فریاد لبیک یا زینب (س) یک محور از محاصره را شکستیم و در قلب دشمن قرار گرفتیم. نه راه برگشتی بود نه می شد پیشروی کرد. سید من را صدا زد و گفت «به تکفیری ها بگو ما مسلمونیم و نباید آتیش به سر خودمون بریزیم. باید برای دفاع مردم مظلوم فلسطین سر اسرائیل بمب و خمپاره بریزیم.» این جملات را به عربی برایشان گفتم. تکفیری ها هم شروع به ناسزا گفتن کردند. بار دیگر سید ابراهیم چند آیه از قرآن برایشان خواند. یکی از تکفیری ها پشت بی سیم گفت «مگه شما مسلمانید؟» گفتم «بله ما مسلمانیم و رسول خدا پیامبر ماست و قرآن کتاب ما.» نفهمیدیم چه شد اما دشمن روستای جلوتر را هم تخلیه کرد و ما توانستیم با تعداد کم از محاصره دربیاییم. .
★کتاب سرباز روز نهم،فراری ها،اصحاب آخر الزمانی🌱 ممنون از اعتمادتون✨
ا⊰•🕊⃟📚•⊱ا مصطفی همیشه به بچه ها میگفت: یه شهید انتخاب کنید برید دنبالش بشناسیدش، باهاش ارتباط برقرار کنید، شبیهش بشید، حاجت بگیرید، شهید میشید.... ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ا⊰•♥️⃟⛓•⊱ا همسرش‌ میگفت: هر وقت‌ چای می ریختم می آوردم، میگفت: بیا دو سه خط‌ روضه بخونیم تا‌ چای روضه خورده باشیم! ✨🕊️ 💖
‌چقدر صدایت قشنگ شده ..... روزهای اخر بود...😔 عباس بهمون گفت دیگه دارم برمیگردم😍😇 باهاش که صحبت کردم صداش عوض شده بود🍃 یه حس غریبی بود 😥 بهش گفتم عباس چقدر صدات نورانی شده پسرم😇 خندید گفت مامان شنیدیم میگن چهره ات نورانی شده ولی صدا را نشنیدیم.😁😂 اخرین باری بود که باهاش صحبت کردم 😔 برای برگشت عباس گوسفند خریدیم قربانی کنیم و مهمون دعوت کردیم.🙃 عباسم برگشت ولی... 😭 🔖 مادر شهید دانشگر (صلوات یادت نره 🙂) 📘 📘