eitaa logo
دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
2.9هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
681 ویدیو
4 فایل
سلام دوســتِ کتابخونم♡خوش اومدی به دورهمی مون🥰 بفـــرمائید کتـاب💞اینجا یه عالمه 📚داریم به شرط چاقو😉 ✨با #تخفیفات_ویژه💥 ارسال به تموم نقاط کشورعزیزمون🚀 ✍🏼برا ثبت سفارش من اینجام @hasibaa2 📞09175133690 کپی از مطالب؟! کاملا آزاد🤍
مشاهده در ایتا
دانلود
۲۹ مرداد ۱۴۰۳
۲۹ مرداد ۱۴۰۳
💢درباره کتاب آفتاب بر نی «آفتاب بر نی» از ۱۰۰ داستانک با زبان ساده و روایت اجمالی تشکیل شده است. داستان‌های این‌کتاب درباره ولادت، امامت و شهادت و سیره و سبک زندگانی امام سوم شیعیان است. 📌 از عناوین دیگر مجموعه چهارده خورشید، یک آفتاب می‌توان به آفتاب در محراب، مادر آفتاب، آفتاب دانش، آفتاب هشتمین، وسعت آفتاب، در محضر آفتاب، تا همیشه آفتاب، آفتاب در سجده، آفتاب در محاق، آفتاب غریب، آفتاب نیمه‌شب و ... اشاره کرد. ✅قیمت کتاب ۷۵/۰۰۰ ت ❌قیمت با تخفیف ۷۰/۰۰۰ ت ــــــــــــــــــــــــــــ ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
۲۹ مرداد ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۹ مرداد ۱۴۰۳
۲۹ مرداد ۱۴۰۳
<برادر من تویی> زندگینامه داستانی (ع) است که با قلمی روان و نثری دلچسب می‌کوشد تا زوایای گوناگونی از زندگی و زمانه این مرد بزرگ را از دوران کودکی تا شهادت روایت کند. از لحظاتی که هم‌پای امیرالمؤمنین(ع) کوچه‌های کوفه را برای کمک به یتیمان و نیازمندان می‌پیمود تا زمانی که در رکاب حضرت (ع) درس عشق و معرفت را به عالم می‌آموخت. ــــــــــــــــــــــــــــ ⚫️قیمت کتاب 170/000 🟢قیمت با تخفیف 160/000 ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
۲۹ مرداد ۱۴۰۳
بریده ای از کتاب 📚 حضرت عباس (ع) را هر قدر هم مرور کنی باز کم است. او دریایی است بی پایان که هر کس اندازه وسعت وجودی خودش از او بهره می گیرد.این بار امیریان با قلمی روان و نثری دلچسب کوشیده این بزرگمرد را از کودکی تا شهادت برایمان روایت کند.ین اثر زندگینامه داستانی است که در عین وفادار بودن به منابع تاریخی جذابیت های فراوان داشته و خواننده را تا آخر با خود همراه نگه می دارد. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
۲۹ مرداد ۱۴۰۳
الحق که به پدرت ابوتراب رفته‌ای. او در جنگ‌ها و جهادها هم پرچمدار ما بود و هم برایمان آب می‌آورد و سقا می‌شد. سقایی در خاندان شما موروثی است. همان‌گونه که جدت عبدالمطلب سقای زوار خانهٔ خدا بود. @hasebabu
۲۹ مرداد ۱۴۰۳
عباس دو ساله بود که ام‌البنین متوجه بوسه‌های مولا علی (ع) بر دستان عباس و گریه‌های شدید ایشان شد. قلبش به درد آمد. باوحشت و هراس از مولا علی (ع) پرسید: - چرا گریه می‌کنید؟ مگر دستان پسر من عیب و ایرادی دارد که شما را ناراحت کرده؟ حضرت با صدایی لرزان گفت: - نگران نباش ام‌البنین. اتفاقاً این دستان پربرکت جایگاهی عظیم در عرش خداوند دارند. اما من به خاطر اتفاقی که بر این دستان پرقدرت خواهد افتاد، محزون و غمگین شدم. - چه بر سر دستان پسرم خواهد آمد؟ - روزی می‌رسد که دستان عباس من در دفاع از دین اسلام و در راه برادرش حسین قطع می‌شود. ـــــــــــــــ ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
۲۹ مرداد ۱۴۰۳
۲۹ مرداد ۱۴۰۳