خدا جونم دلم مرهمی می خواد از جنس خودت!
نزدیـــک
بی خـــــطــــر
بخشــــــــــــنده …
بــــــــی منّـــــــــــــــــت … !
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سلام دوستان صبحتون بخیر و نیکی♡
@hasebabu
5.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هیچکس اهمیت به داستان زندگیِ
شما نمیده تا اینکه تو بتونی ...🌱
📓☕️ #چایت_را_من_شیرین_میکنم #رمان
💫"چایت را من شیرین میکنم" داستان دختریست به نام سارا، ایرانی الاصل و مقیم آلمان با پدری که سمپات سازمان مجاهدین خلق بوده و مادری که نقطه ی مقابل پدر قرار دارد.
🔅در میان دعواها و کشمکش های این دو که مادر از خدا می گفت و خوبی هایش و پدر از دغدغه های سازمان، نه خدا که از نظر او فقط نظاره گر کتک خوردن های مادر بود نه سازمان که همه چیز را فدای اهدافش می کرد، سارا و برادرش خلاء را انتخاب می کنند و پناه هم می شوند.
ولی طی ماجرایی برادرش هم به اسلام گرایش پیدا کرده، وارد گروه داعش شده و ناپدید می شودو....
ــــــــــــــــــــــ
🟢قیمت کتاب 200/000ت
🔴قیمت با تخفیف 180/000ت
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
مادربزرگم همیشه میگفت :
به درد رویاهات کھِ نخوری ، گاهی تو 20سالگی،
گاهی تو 40سالگی، میری تو کماۍ زندگی. اون
وقته کہ مجبوری دست بزاری زیر چونہت و در
انتظار بوق ممتد نفسهات ، با تیک تاک ساعت
همخونی کنی 🕰🤎.
❀چایت را من شیرین میکنم
࿐჻❥⸙💚💚💚⸙❥჻࿐
★᭄ꦿ↬ @yaa_zahraa18📲
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
چقدر بیچارگی شیرین است، وقتی سر به شانهی خدا داشته باشی
࿐჻❥چایت را من شیرین میکنم❥჻࿐
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
عروس برای گفتن بله، یه شرط داشت و اون بریدن سر یه شیعه بود😣. خیلی ترسیدم.
این زن، عروسِ مرگ بود. یه جوون بیستویکی دوساله رو آوردن. جلوی پای عروس به زانو درآوردنش و خواستن که به #علی توهین کنه. اما خیلی کلهشق و مغرور بود. با صدای بلند داد زد: «لبیک یا علی».✌️
خون همه بهجوش اومد. اما من فقط لرزیدم. داماد بلند شد و چاقو رو گذاشت رو گردنش و سرشو برید. همه کف زدن، کل کشیدن و عروس با وقاحت، پا روی خونش گذاشت و بله رو گفت...
#چایت_را_من_شیرین_میکنم♡
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
#رسیدسفارشات📚
#آذربایجان_غربی🌱
ـــــــــــــــــــــــــــــ
مبارکتون باشه ان شاءالله به خوشی بخونید☺️
نگاه شهدا ب زندگیت مهربون♡
@hasebabu
🟥 #مربعهای_قرمز 🟥
خاطرات شفاهی حاجحسین یکتا
از دوران کودکی تا پایان دفاع مقدس.
+به نظرتون قضیه مربع های قرمز چیه ؟
+چرا « مربع های قرمز » برای این کتاب نام گذاری شده؟ 🤔
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
ــــــــــــــــــــــــ••••ــــــــــــــــــــــــــ••••ــــــــــــــــــــــــ
«حاج حسین یکتا مسئول آمار گردان بودند
نام بچههای گردان در دفترش ثبت بود.
هر کس که شهید میشد🥀
جلوی اسمش مربع قرمز میکشید».
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
📌متن تقریظ #رهبر انقلاب بر کتاب مربع های قرمز
بسمهتعالی
بسیار شیرین و جذاب نوشته شده است.
ردپای چانهگرمیهای آقای حاج حسین یکتا در آن آشکار است.
ظرافتهای برخاسته از ذوق و
قریحهی لطیف که در سراسر کتاب گسترده است،
میتواند از نویسندهی خوش قلم و چیره دست کتاب باشد و
میتواند هم دُرافشانیهای راوی باشد.
نقطهی برجستهی کتاب، یاد شهیدان و یاد حال و حضور ملکوتی آنان پیش از شهادت است که
حقاً بسیار خوب تصویر شده است.
ارادت راوی به مرحوم آقای حاج میرزا علی احمدی میانجی
هم برای من جالب بود.
آن مرحوم را حدود شصت سال به علم و تقوا و ورع میشناختم و به من لطف داشت.
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•