eitaa logo
دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
2.9هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
651 ویدیو
4 فایل
سلام دوســتِ کتابخونم♡خوش اومدی به دورهمی مون🥰 بفـــرمائید کتـاب💞اینجا یه عالمه 📚داریم به شرط چاقو😉 ✨با #تخفیفات_ویژه💥 ارسال به تموم نقاط کشورعزیزمون🚀 ✍🏼برا ثبت سفارش من اینجام @hasibaa2 📞09175133690 کپی از مطالب؟! کاملا آزاد🤍
مشاهده در ایتا
دانلود
کتاب شعرم داریم که(:
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نثار ارواح طیبه ی شهدا صلوات🍃
‌‌•|💠راستی دردهایم کو ..؟! روایتی است از زندگی که از زبان خود او بیان می‌شود نویسنده کتاب کوشیده است که از زبان دست‌ نوشته‌ها و گفتار عباس بهره بگیرد و به مقصود و احوالات او نزدیک شود و پاره‌های به‌ هم‌ پیوسته خرده‌ روایت‌های مربوط به او را به هم قفل و زنجیر کند ....↻ و برشی از حیات او را از دوران نامزدی تا شهادت به تصویر بکشد .... ✒️ ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈💠◈•✾••┈┈•
سکونم مرا بیچاره کرده، در این حرکت عـالم به‌سمت معبود حقیقی، دست و پـایم را اسـیر خود کرده. انسان کر می‌شود، کور می‌شود، نفـهم می‌شود، گنگ می‌شود و باز هم زندگـی می‌کند، بعد از مدتی مست می‌شود و عادت می‌کند به مستی، و وای به حالمان اگر در مستی خوش بگذرانیم و درد نداشته باشیم. درد را انسان بی‌هوش نمی‌کشد، انسان خواب نمی‌فهمد، درد را، انسان باهوش و بیـدار می‌فهمد. راستی...! دردهایم کو؟ چرا من بیخیال شده‌ام؟ نکند بی‌هوشم؟ نکند خوابم؟ مثل آب خوردن چندین هزار مسلمان را کشتند و ما فقط آن را مخابره کردیم. قلب چند نفرمان به درد آمد؟ چند شب خواب از چشمانمان گریخت؟ آیا مست زندگی نیستیم؟ خدایا؛ تو هوشیارمان کن، تو مرا بیـدار کن، صدای العطش می‌شنوم، صدای حرم می‌آید، گوش عالم کر است. خیام می‌سوزد اما دلمان آتش نمی‌گیرد. ــــــــــــــــــــ ؟! 🟢قیمت کتاب 40/000ت 🔴قیمت با تخفیف 36/000ت ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
#چشم_روشنی📚 ✍این کتاب با زبان داستان حال و روز همسران جانباز را روایت می کند و تصویری متفاوت از این
وقتی از زندگی خسته می‌شدم می‌گفتم: «ای کاش می‌مُردَم و از این زندگی راحت می‌شدم.» توی چشم‌هام زُل می‌زد و به‌م می‌گفت: «مطمئنی اون طرفت حله که می‌خوای به این زودی بری؟! ــــــــــــــــــــــــــ بریده ای از 📚 ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
بعضی برایش درد و دل می‌کردند؛ که خرج‌مان به دخل‌مان نمی‌خورد. با لهجه بانمکش طوری که بخواهد حرف مهمی بزند صدایش را آرام می‌کرد و می‌گفت: «یه کاری بکن که سوراخ روزیت گشاد شه. اگر سوراخ روزیت گشاد شه، دیه برو هر کار مخوای بکن.» طرف هم آهسته می‌گفت: «با چی سوراخ روزی را گشاد کنم؟» می‌گفت: «با نماز اول وقت و به جماعت. با صله رحم. واقعه خواندن بعد نماز عشا هم یادت نره.» ـــــــــــــــــــــــــــ بریده ای از کتاب ❤️ @hasebabu
شده‌باعکس‌کسـےحـرف‌دلت‌رابزنـے؟! ودلت‌رابـھ‌همین‌شیوه‌تسلابدهـے! ♥️
🎀 🕊 🔁 یکبار دخترم از من پرسید: بابا این آقا کیه؟ من هم گفتم: این‌ها رفتند با دشمن‌ها جنگیدند و نگذاشتند دشمن به ما حمله کنه. بعد هم شهید شدند. دخترم از زمانی که این مطلب را شنید هر وقت از جلوی تصویر ایشان رد می‌شد به عکس سلام می‌کنه. چند شب قبل، دخترم در خواب این شهید را می‌بینه! شهید هادی به دخترم می‌گوید: دختر خانم، تو هر وقت به من می‌کنی من جوابت رو می‌دم! برای تو هم دعا می‌کنم که با این سن کم، اینقدر را خوب رعایت می‌کنی. حالا دخترم از من می‌پرسه: این شهید هادی کیه؟ قبرش کجاست؟ بغض گلویم را گرفت. حرفی برای گفتن نداشتم. فقط گفتم: به دخترت بگو اگر می‌خوای آقا همیشه برات دعا کنه مواظب و باش بعد هم چند تا خاطره از ابراهیم تعریف کردم. یادم افتاد روی تابلویی نوشته بود: « و با شهدا دو طرفه است. اگر شما با آن‌ها باشی آن‌ها نیز با تو خواهند بود.» این جمله خیلی حرف‌ها داشت. ـــــــــــــــــــــــــــ