یا حضرت مادر...
خبر از یک زن بیمارشود
میمیرم🥀
مادری دست به دیوار
شود میمیرم🖤🥀
با زمین خوردن تو
بال و پرم میریزد
چادرت را نتکان🌟🌙
عرش بهم میریزد
ایام فاطمیه تسلیت🏴🥀
خدا یا به حق این ایام فاطمیه
همه مادران سرزمینم را از
همه بلاها وبیماریها حفظ بفرما
"امین"🌸
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
سلام رفقای جان عزاداری هاتون قبول ان شاءالله
تو این ایام مارو از دعای خیرتون بی نصیب نکنین🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماعشق را پشت دراین خانه دیدیم
زهرا ....درآتش بود
حیدر داشت می سوخت
سبحان الله .....پیش چشم علی
آیه های کوثر ....شده کبود
#کربلادرحالتکراراست.
#غزه
کپی از مطالب؟! کاملا آزاد
@Kocheh_Shohada
رمان « #النا» در بستر اشاره به سفر «دحیه کلبی» سفیر ویژه پیامبر اسلام به روم اتفاق میافتد. دحیة بن خلیفه کلبی، معروف به دحیه کلبی، صحابی پیامبر اکرم(صلوات الله علیه و اله) است. وی پیش از جنگ بدر اسلام آورد و در جنگ احد و نبردهای پس از آن حضور داشت. دحیه در سال ششم هجری، مأمور رساندن نامه پیامبر(صلوات الله علیه و اله) و ابلاغ رسالت ایشان به فرمانروای روم شرقی شد.
همچنین وی مأمور رساندن نامهای دیگر از پیامبر اکرم به اسقفی مسیحی شد. وی صورت زیبایی داشت و در برخی نقلها آمده است که جبرئیل گاهی به صورت او بر پیامبر(صلوات الله علیه و اله) ظاهر میشد. دحیه کلبی پس از رحلت پیامبر به شام مهاجرت کرد و در روستای مِزّه سکونت گزید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
•نویسنده رضا وحید
@hasebabu
مینوس سرش را پایین انداخت و به حصیر نگاه کرد. نمی دانست چگونه بگوید که دختر عمویش، همان جا که قرار بر ازدواجش داشت، از خانه اش گریخته است و نمی داند کجا و با چه کسی رفته است. دحیه گفت: اگر مایلی و تصور می کنی کاری از دست من برمی آید بگو.
مینوس زبانش را در دهان چرخاند و گفت: نمی دانم چه بگویم. صدای کوبیده شدن در آمد. دحیه گفت: کیست؟
صدا گفت: ارباب! برایتان نوشیدنی آورده ام.
دحیه گفت: داخل بیا، در باز است.
صدا به نظر مینوس آشنا آمد، در این چند روز زن های زیادی را با النا اشتباه گرفته بود و وقتی مجبورشان کرده بود، روبند خود را بالا بزنند، فهمیده بود اشتباه بدی کرده است. اکنون نیز ترسید به اشتباه صدای النا به گوشش آمده باشد.
النا با روبند وارد حجره شد. مجمعه ای در دستش بود با دو پیاله نوشیدنی. مینوس و النا چشم در چشم هم دوختند. دست النا لرزید و مجمعه کج شد و پیاله ها بر زمین افتاد. دحیه با تعجب به آنها نگاه کرد. النا به طرف در رفت تا بگریزد. مینوس سریع برخاست و او را گرفت، گفت: النا! تویی؟
مینوس روبند زن را بالا زد و سیلی محکمی به صورتش کوباند و او را روی زمین انداخت.»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#بریده_ای_ازکتاب
#رمان_النا📚
@yaa_zahraa18📲
@hasebabu📚
فاطمه در هر گناهی آبرویم را خرید
طفلِ بازیگوش را مادر وساطت میکند ...
#ایام_فاطمیه🥀
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
#کتاب_فاطمه_علی_است
کتاب فاطمه علی است، مجموعه داستانهای کوتاهی از سبک زندگی امام علی(علیهالسلام) و حضرت زهرا(سلام الله علیها) را شامل میشود. داستانهای این کتاب در چهار فصل تنظیم شده است. فصل اول «تولد دو نور» به داستان ولادت و بالندگی آن دو معصوم میپردازد. در فصل دوم به نام «پیوند دو دریا» ماجراهای شورانگیز وصلت آن دو نور را میخوانیم. در سومین فصل که «داستان زندگی» نام دارد کاممان با داستانکهایی از زندگی و سلوک آن دو چراغ هدایت شیرین میشود. فصل آخر حین و بعد از شهادت مظلومانه حضرت زهرا (س) را روایت میکند و «در فراق یار» نام دارد.
ــــــــــــــــــــــــــــ
🟢قیمت کتاب 80/000
🔴قیمت با تخفیف 75/000
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
#واریزی🌱
همیشگی مون از #بوشهــــر🌴
#پرسش_و_پاسخ_مهدوی 2جلد📗
#من_امام_زمان_را_دوست_دارم📕
ـــــــــــــــــــــــ
عمرتون پربرکت 🌺
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•