درونم یه دختر بچه هس که همه چیو با چشمای پر از بغض قبول کرده :]

یادشبخیر چقد غرور خودمو خورد کردم یه نصفه روز عر زدم تا برام این سیدی های حامد زمانی رو بخرن:]

میخای زانو زدن مسلمونا رو‌ببینی؟ پس موقع نماز بیا🤙🏽

وقتی تو حال خودمم یهو یکی سنم رو میپرسه:

تو هر خانواده ای یه بچه هست... که ذهنیتش کاملا متفاوت از بقیه اعضای خانوادست.. اون ماییم++🖐🏾

پایان ثروت،زیبایی،غرور،و...

ماه رمضون:من به زودی میروم مواظب ایمان خود باشید(:

مشکل اینه که همیشه فک میکنی کلی وقت داری... ولی نداری !

جماعتمون تو بین الحرمین🥲

اون رفیقت که زیادی با جنبه اس:😂

رسیدن به بلوغ وقتیه که میفهمی اتاق تاریک ترسناک نیست آرامش بخشه."

هوم.

بیاین باهم از ماتریکس خارج شیم=}

آب دهان شیرین است تاانسان از خوردن و آشامیدن لذت ببرد:)

پایگاه بسیج پاریس=)

هربچه ای... به یه مامان پایه نیازداره🚶🏽‍♀️:))

تولدت مبارک ایستاده ترین ایستاده:))

تو انقدر به خودت و ویژگیات عادت کردی که اصن نمیدونی از نگاه یه غریبه چقدر قشنگی..."

تزریق مورفین++++

یکم رویایی طوره امشب برامم=))

زیاد شنیدیم داستانایی از جنس تحول و پیشرفت آدما.. داستانایی از جنس از لاک جیغ تاخدا.. اما تاحالا نشستی پای درددلای دختر و پسری که اهل حجاب بوده،اهل روضه و هیئت بوده، اهل پایگاه بسیج و مسجد رفتن بوده اما چند وقتیه بخاطر قرار گرفتن بین جو مسموم جامعه و جو سفت و سختگیر خونه حس میکنه دیگه تعلقی به اون فضاها نداره..؟🚶🏽‍♀️ مادر و پدرش که میفهمن ازش قطع امید میکنن میگن بچمون از دست رفت.. دوستاش قبلا مسخرش میکردن که چرا مث قدیمیا رفتار میکنه و حالا که شبیه خودشون شده مسخرش میکنن چون فک میکنن ثبات شخصیت نداره و فازش معلوم نیست.. اون دختر .. اون پسر قصه ما.. اول ازهمه از خودش متنفرمیشه چون هم داره حس گناه درونش رو تحمل می‌کنه هم حس اینکه یه آدم دورو از خودش ساخته.. دوم از آدمای مذهبی بعد از زندگی ودر نهایت از خدا ... از همه چیز خسته و بریده میشه و حس میکنه دنیا یه جای بیخوده و وجودش تو این دنیا بیخود تر..🚶🏽‍♀️ با کسی حرف نمیزنه چون میدونه قراره نصیحت بشنوه قراره دقیقا همون حرفاییو بشنوه که خودش قبلا بارها پای منبرا و کلاسا شنیده و دیگه از حفظه و دیگه حوصلشونو نداره.. اون نه می‌تونه بد بد باشه نه خوب خوب.. حالا اگه شما با همچین جوونی روبرو بشید فک میکنید بهترین راه برای کمک بهش چیه!؟:)