eitaa logo
حسن سرکار | استعداد یابی
5.1هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
302 ویدیو
21 فایل
حسن سرکار هستم روان شناس بالینی، مدرس دانشگاه باتجربه 20سال تدریس و مشاوره کاملا علمی و تخصصی به فرزندت کمک می کنم که استعدادشو پیدا کنه و در مسیردرست،قراربگیره و به بهترین جایگاه شغلی برسه😉 رزرو مشاوره 09130869535 ارتباط با ادمین @hassansarkar
مشاهده در ایتا
دانلود
با فرزند ♦️10 فرمان برای کنترل حسادت کودک: 1) احساسات کودک را بشناسیم 2) همه یا هیچ را انتخاب نکنیم 3) لذت هدیه دادن را به او بچشانیم 4) بر توانایی‌هایش تکیه کنیم 5) کودکان را با هم مقایسه نکنیم 6) در همه چیز عدالت را رعایت کنیم 7) مراقب رفتار وگفتارمان باشیم 8) احساسات خود را بیشتر بیان کنیم 9) الگو باشیم 10) انضباط قاطعانه داشته باشیم. ‍@h_sarkar
شهادت امام رضا علیه السلام را به شما همراهان بزرگوار تسلیت عرض میکنم. امام رضا (علیه‌السلام): هر که از پدر و مادرش سپاسگزاری نکند، از خداوند سپاسگزاری نکرده است. @h_sarkar
❤️🌾❤️🌾❤️🌾❤️🌾❤️🌾 ♦️منشاء بی احساس شدن زن ها برای کشتن یک زن نیازی نیست فریاد بزنیم , ترکش کنیم , رویاهایش را بدزدیم یا به او خیانت کنیم برای کشتن یک زن کافیست وقتی برای ما پیرهن زیبا می پوشد فراموش کنیم بگوییم : 💕 " چه زیبا شده ای بانو "💕 آنگاه تکه ای از زیبایی زن می افتد و کمی از قلبش می ریزد. و اگر فقط چندبار دیگر به همین راحتی از نگاه ما بیفتد تمام او می شکند و یک روز صبح زنی را میبینیم که روحش به مقصد تنهایی خانه ی ما را ترک کرده اما خودش مشغول چیدن میز صبحانه ماست و ما محکومیم با جسد متحرک یک زن صبحانه بخوریم. 💞زن ها نیاز شدید به توجه مرد زندگیشون دارن لطفا زیبایی هاش رو ببینیم و بهش توجه کنیم و تحسینش کنیم. @h_sarkar
با فرزند ♦️مدیریت حواس‌پرتی! از کودک نمی‌توان انتظار داشت در جایی که دور و برش خوراکی، اسباب بازی، تلویزیون روشن یا هر وسیله مزاحم دیگری وجود دارد، تکالیفش را انجام دهد. اگرچه از بین بردن حواس پرتی تقریبا غیرممکن است اما راه‌هایی برای مدیریت و کاهش تعداد مواردی که باعث ازبین رفتن تمرکز کودک می‌شود وجود دارد. با این تکنیک شروع کنیم که هنگام انجام تکالیف هیچ خبری از تلویزیون، ‌تلفن و کامپیوتر نیست تا زمانی که تکالیف تمام شود. البته سکوت مطلق هم لازم نیست. @h_sarkar
♦️شانس چیست؟ شانس همان کار مثبتی هست، که ما در طبیعت انجام دادیم و طبیعت به ما، یک کار خوب یا یک انرژی ‌مثبت بدهکار است و باید به ما، یک سود بدهد یا یک انرژی مثبت برساند. چند راه بازگشت انرژی: از نظر سنتی: تو نیکی میکن و در دجله انداز، که ایزد در بیابانت دهد باز از نظر قرآن: هر کس ذره‌ای بدی و خوبی کند به او بازمیگردد از نظر بودا: قانون 'کارما' یعنی هر چیزی کار ماست و به ما بر میگردد. از نظر متافیزیک: انرژی در طبیعت از بین نمیرود. وقتی انرژی‌ای رها میکنی حالتش عوض میشود و بر میگردد... @h_sarkar
🌸ربیـع الاول مـاه 🎊ولادت خورشید بی غروب، 🌸عشق بی پایان، 🎊جلـوه 🌸صفات حسنای الهی، 🎊سرچشمه 🌸رحمت و عطوفت، 🎊 مظهر عشق و فداکاری مبارک باد. @h_sarkar
♦️رابطه ي انسان باخدا يك رابطه ي عاشقانه است: جايي كه ترس باشدعشق وجود ندارد ما نمي توانيم هر دوي اين هاراباهم داشته باشيم. اگر بچه را ازخدا و مجازات بترسانيم، ‌ محبت خداراازدل اوبيرون كرده ايم. سال هاي كودكي سال هاي ترس از عذاب نيست.   @h_sarkar
با فرزند 🔻به جای كودك تصمیم نگیرند و به جای او مشکلاتش را حل نکنند. 🔻از احساس دل‌سوزی، ترحم و مداخله‌ی حمایت‌گرانه پرهیز کنند. 🔻از محکوم کردن كودك در نزد دیگران به ویژه همسالان اجتناب کنند. 🔻همه‌ی خواسته‌ها و توقعات فرزند خود را برآورده نکنند. @h_sarkar
کوتاه ♦️ثروتمند زندگی کنیم ، بجای آن که ثروتمند بمیریم چارلی چاپلین تعریف می کند : با پدرم رفتم سیرك . توی صف خرید بلیت یه زن وشوهر با چهاربچشون جلوی ما بودند كه با هیجان زیادی در مورد شعبده بازی هایی که قرار بود ببینند، صحبت می کردند… وقتی به باجه بلیت فروشی رسیدند، متصدی باجه، قیمت بلیت ها رابهشون اعلام کرد . ناگهان رنگ صورت مرد تغییر کرد و نگاهی به همسرش انداخت .معلوم بود که مرد پول کافی نداشت . و نمی دانست چه بکند و به بچه هایی که با آن علاقه پشت او ایستاده بودند، چه بگوید . ناگهان پدرم دست در جیبش برد و یک اسکناس صددلاری بیرون آورد و روی زمین انداخت. سپس خم شد و پول را از زمین برداشت به شانه مرد زد و گفت: ببخشید آقا، این پول از جیب شما افتاد! مرد که متوجه موضوع شده بود، همان طور که بهت زده به پدرم نگاه می كرد، گفت: متشکرم آقا. مرد شریفی بود، ولی درآن لحظه برای این که پیش بچه ها شرمنده نشود، کمک پدرم را قبول کرد… بعد از این که بچه ها به همراه پدر و مادشان داخل سیرک شدند، من و پدرم آهسته از صف خارج شدیم و به طرف خانه برگشتیم و من در دلم به داشتن چنین پدری افتخار کردم. آن زیباترین سیرکی بود که به عمرم ندیدم ! 👌ثروتمند زندگی کنیم ، بجای آن که ثروتمند بمیریم .... @h_sarkar
با فرزند ♦️وقتی فرزندمان نقاشی مي کشد و به ما نشان مي دهد تنها به جمله "خيلی قشنگ است" اکتفا نکنيم. درباره نقاشی اش با او گفت و گو کنيم و از او سوال بپرسيم. جدا از اين که کشيدن نقاشی يک سرگرمی سالم است سرنخ‌هایی از احساسات، شخصيت و مشکلات کودک نیز می‌دهد. @h_sarkar
علي علیه السلام دوران نوجواني را از سه جهت بسيار حسّاس بيان مي‏كند: 1⃣ اوّل اينكه قلب نوجوان مانند زمين، خالي و مساعد است كه هرچه در آن بكاري همان درو مي‏كني: 2⃣ دوم اينكه دوران نوجواني را زودگذر مي‏داند و گوشزد مي‏فرمايد سريعاً آن را دريابيد: 3⃣سوم اينكه شيطان در اين زمان به نوجوان زياد روي مي‏آورد و لازم است براي آن پناهگاه خوبي در نظر گرفت كه بهترين پناهگاه، قرآن كريم، ائمه عليهم‏السلام و ادعيه مي‏باشد. @h_sarkar
خانم معلم در دفتر تنها بود که پسر کوچکی آرام درِ دفتر را باز کرد و با لحن محتاطی او را صدا کرد. خانم معلم او را شناخت، اما بدون آن که بخواهد نارضایتی خودش را به رویش بیاورد، گفت: تو در امتحان نمره 9 گرفتی! تو تنها کسی هستی که نمرۀ قبولی نگرفته. پسرک با خجالت و در حالی که صورتش سرخ شده بود سرش را بلند کرد و گفت: خانم معلم، میشود... میشود یک نمره به من ارفاق کنید؟ خانم معلم با عتاب مادرانه‌ای سرش را تکان داد و گفت: یک نمره ارفاق کنم؟! این ممکن نیست. من طبق جوابهایی که در برگه امتحانت نوشته‌ای به تو نمره داده‌ام. ضمنا نگران نباش. من که نمیخواهم به خاطر ضعفت در امتحان، تو را تنبیه کنم. تو باید در امتحان بعد تلاش بیشتری کنی و نمره بهتری بگیری. پسر با صدایی که نشان میداد خیلی ترسیده گفت: اما مادرم کتکم میزند. خانم معلم ساکت شد. او آرزوی والدین را درک میکرد که میخواهند بچه‌هایشان بهترین نمره‌ها را کسب کنند و موفق باشند. از طرفی نمیتوانست در برابر بچه‌های بازیگوشی که در امتحاناتشان ضعیف هستند، نرمش نشان دهد. اما یک موضوع دیگر هم بود او میدانست که کتک خوردن بچه‌ها هم هیچ کمکی به تحصیلشان نمیکند و حتی تأثیر منفی آن ممکن است آنها را از تحصیل بازدارد. نمیدانست چه تصمیمی بگیرد. یک نمره ارفاق بکند یا نه. او در کار خود جداً اصول را رعایت میکند. اما به هر حال قلب رئوف مادرانه هم داشت. نگاهی به پسرک کرد. هنوز تمام تن پسرک از ترس میلرزید و به گریه هم افتاده بود. عاقبت رو به پسرک کرد و گفت: ببین! این پیشنهادم را قبول میکنی یا نه؟ من به ورقه‌ات یک نمره «ارفاق» نمیکنم! فقط میتوانم یک نمره به تو «قرض» بدهم. تو هم باید در امتحان بعدی 2برابر آن را، یعنی2نمره، به من پس بدهی. خوب است؟ پسرک با شادی گفت: چشم! من حتماً در امتحان بعدی 2نمره‌ به شما پس میدهم. او با خوشحالی از خانم معلم تشکر کرد و رفت. از آن پس برای این که بتواند در امتحان بعدی قرضش را به خانم معلم پس بدهد، با دقت زیاد درس میخواند. تا این که در امتحان بعد نمره بسیار خوبی کسب کرد. از طرف مدرسه به او جایزه‌ای داده شد. از پسِ آن «درس» که خانم معلم به او داده بود، مقطع دبیرستان را با نمرات عالی پشت سر گذاشت و وارد دانشگاه شد. او همیشه ماجرای قرض نمره را برای دوستانش تعریف میکند و از بازگویی آن همیشه هیجان زده میشود. زیرا میداند که نمره‌ای که خانم معلم آن روز به او قرض داد، سرنوشتش را تغيير داد. آن پسرک جوان اکنون جزو ده ثروتمند دنیاست. او " لی کا- شینگ " رییس بزرگترین کمپانی عرضه کننده محصولات بهداشتی و آرایشی به سراسر جهان است! 👌مراقب تاثیر تصمیماتمان بر سرنوشت افراد باشیم. @h_sarkar