#داستان کوتاه
پادشاهی قصد نوشیدن آب از جويباری داشت، شاهينش به جام زد و آب بر روی زمين ريخت.
پادشاه عصبانی شد و با شمشير به شاهين زد. پس از مرگِ شاهين، پادشاه در مسير آب، ماری بسيار سمی دید که مُرده و آب را مسموم کرده.
از كشتن شاهين بسيار متاثر گشت. مجسمه ای طلایی از شاهين ساخت.
بر یکی از بالهايش نوشتند:
یک دوست هميشه دوست شماست حتی اگر كارهايش شما را برنجاند.
روی بال ديگرش نوشتند: هر عملی كه از روی خشم باشد محكوم به شكست است.
@h_sarkar
♦️داستانی واقعی و تکان دهنده از یک پزشک👇
توی بیمارستان.... بودم.
روزی از روزها دکتر ..... صدایم کرد اتاق عمل و پیرمردی را نشان دادن که باید پایش را بعلت عفونت می بریدیم.
دکتر گفت که اینبار من نظارت می کنم و شما عمل می کنید...
به مچ پای بیمار اشاره کردم که یعنی از اینجا قطع کنم و دکتر گفت: برو بالاتر!
بالای مچ را نشان دادم و دکتر گفت برو بالاتر!!
بالای زانو را نشان دادم و دکتر گفت برو بالاتر!!!
تا اینکه وقتی به بالای ران رسیدم دکتر گفت که از اینجا ببر...
عفونت از این جا بالاتر نرفته!
لحن و عبارت «برو بالاتر» خاطره بسیار تلخی را در من زنده می كرد خیلی تلخ.
دوران کودکی همزمان با قحطی،در محله پامنار زندگی می کردیم.
قحطی شده بود و گندم نایاب بود و نانوایی ها تعطیل.
مردم بشدت عذاب و گرسنگی می کشیدند
عده ای هم بودند که به هر قیمتی بود ارزاق شان را تهیه می کردند
و عده ای از خدا بی خبر هم بودند که با احتکار از گرسنگی مردم سودجویی می کردند.
شبی پدرم دستم را گرفت تا در خانه همسایه مان که دلال بود و گندم و جو می فروخت برویم و کمی از او گندم یا جو بخریم تا از گرسنگی نمیریم.
پدرم هر قیمتی که میگفت همسایه دلال ما با لحن خاصی می گفت: برو بالاتر... برو بالاتر... !!!
بعد از به هوش آمدن پیرمرد برای دیدنش رفتم.
چقدر آشنا بود...
وقتی از حال و روزش پرسیدم گفت: بچه پامنار بودم...
گندم و جو میفروختم...
خیلی سال پیش...
قبل از اینکه در شاه عبدالعظیم ساکن بشم...
دیگر تحمل بقیه صحبتهایش را نداشتم.
خود را به حیاط بیمارستان رساندم.
من باور داشتم که «از مکافات عمل غافل مشو، گندم از گندم بروید جو ز جو»؛
اما به هیچ وجه انتظار نداشتم که چنین مکافاتی را به چشمم ببینم.
@h_sarkar
📌رادیو کاشان؛ برنامه کاشانه
📆 شنبه ۲۴ آبان
🕧 ساعت ۱۸
✅ آقای قاسم زادگان
✳️ موضوع : ازدواج
📻 موج : FM: 97.7
🆔 @atiehpsychologyclinic
🆔 Instagram.com/atiehpsychologyclinic
@h_sarkar
#ارتباط با فرزند
👈راهکارهای علاقه مند کردن فرزندان به " مطالعه " در سنین پایین
در هر زمان و خصوصا موقع خواب، برای كودكمان داستان بخوانيم.
روزها نوار قصه بگذاريم و به او اجازه دهيم از طريق نوار با قصه همراه شود.
از سنين پايين وسايل نوشتن ازجمله مداد, كاغذ, مداد رنگي, وایت برد یا تخته سیاه دراختیارش قراردهیم.
يك داستان را بارها و بارها براي فرزندمان بخوانيم يا تعريف كنيم هنگام خواندن قصه گه گاه كلام خود را قطع كنيم و از فرزندمان درباره قصه چيز هايي بپرسيم.
اين پرسش او را به فكر كردن و يافتن راه حل تشويق می کند.
درباره برنامه ای که درتلویزیون دیده با او صحبت كنيم و بگذاریم درباره ان سوال بپرسد.
در مناسبت هاي ارزشمند به بچه ها كتاب هديه كنيم تا بیاموزند كتاب هديه اي ارزشمند است.
اگر كودكمان در موردي رفتار نا مناسب و پرخاشگرانه نشان داد،
كتاب داستاني با همان موضوع يا موضوع هاي مشابه (درباره نافرماني كودكان) پيدا كنيم ،
در محيطي امن و آرام ، كتاب را براي او بخوانيم و نظرش را درباره شخصيت اصلي قصه جويا شويم و او را ترغيب كنيم كه مسايل و حرف هاي خود را بازگو كند.
@h_sarkar
📌رادیو کاشان؛ برنامه کاشانه
📆 دوشنبه ۲۶ آبان
🕧 ساعت ۱۸
✅ آقای حسن سرکار
✳️ موضوع : کودک :
عوامل موثر در شیردهی مطلوب
📻 موج : FM: 97.7
🆔 @atiehpsychologyclinic
🆔 Instagram.com/atiehpsychologyclinic
@h_sarkar
#ارتباط با فرزند
امانت منحصر به فرد پروردگار به ما یعنی فرزندمان را خود ما می توانیم بارور کنیم و به رشد و کمال برسانیم .
برای این کار حتما لازم است خودمان را با باورهای سازنده و محکم سرشار کنیم.
برای اینکه بتوانیم خانواده ای سالم تر داشته باشیم و فرزندان مان هم از ما تاثیر مثبت بگیرند ،
اول باید :
« حال خودمان راخوب تر کنیم... »
@h_sarkar