eitaa logo
«حوادث»
9.9هزار دنبال‌کننده
24.2هزار عکس
11.8هزار ویدیو
13 فایل
☫ ﷽ ☫ کانال حوادث موثق ترین و جدیدترین حوادث روز ایران و جهان تبلیغات https://eitaa.com/joinchat/2470642016C31359a7823 . . . . . #ترک_کانال . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
مشاهده در ایتا
دانلود
برادر کوچکترم به خاطر علاقه ام به ازدواج مرا کتک می زند! چرا باید برادر کوچکتر از خودم مرا کتک بزند آن هم به خاطر خواستگاری که دوست دارم با آن ازدواج کنم پدرو مادرم از برادرم حمایت میکنند ومن درخانه هیج راهی جز فرار ندارم. من لعیا هستم ۲۶ساله ، خواهر و برادر بزرگترم ازدواج کرده اند و برادر کوچکترم مجرد است. پدرم بازنشسته و مادرم خانه دار است. مدت زیادی است که من و برادرم دچار مشکلاتی با یکدیگر هستیم و خانواده هم عملا از او حمایت می کنند. برادرم بیماری قلبی دارد و به همین دلیل خانواده بیشتر مراقب او هستند.بعد از دیپلم در دانشگاه آزاد قبول شدم بعد از 3 ترم پدرم بعلت عدم تامین شهریه ، اجازه دانشگاه رفتن نداد و من هم مجبور شدم کار کنم. بعد از مدتی در یک شرکت خودرو سازی مشغول به کار شدم اما دیگر زمان رفتن به دانشگاه نداشتم و ادامه تحصیل ندادم.در این سالها با پسری ارتباط دوستی گرفتم و از همان ابتدا وی به من پیشنهاد ازدواج داد. وقتی ماجرا را با خانواده مطرح کردم به شدت مخالفت کردند اما میلاد و خانواده اش چندین بار به خانه ما آمدند و با والدینم صحبت کردند و پدرم هر بار به آنها بی احترامی میکرد و دوست نداشت این ازدواج صورت بگیردتا اینکه پسری را از شهرستان معرفی کردند که شرایط و موقعیتش از بهنام بهتر بود و پدرم نیز بلافاصله بعد از سه جلسه آشنایی و خواستگاری مجوز ازدواج را صادر کرد.ما عقد کردیم و از آنجایی که آنها در شهرستان زندگی می کردند من گاهی به آنجا می رفتم ولی حسی به او نداشتم و نتوانستم با او ارتباط برقرار کنم . بعد از 9 ماه تصمیم به جدایی گرفتیم که با مخالفت شدید خانواده ام مواجه شدم اما فایده ایی نداشت بعد از جدایی مجدد با میلاد تماس گرفتم و متوجه طلاق من شد.در حال حاضر من و میلاد قصد ازدواج داریم اما والدینم مخالف هستند و چند روز پیش برادرم به شدت مرا کتک زد و آنها چیزی نگفتند. اگر این وضعیت در خانه مان ادامه داشته باشد من مجبورم از خانه فرار کنم./رکنا 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
طلاق گرفتم تا به عشقم برسم! رفتارهای عاشقانه اش در مهمانی های شوهرم مرا جذب خودش کرد تا جایی که من هم عاشق اش شدم به من قول ازدواج داد اما از وقتی از سوارم درخواست طلاق کردم دیگر پیدایش نشده حالا من ماندم و رسوایی ..... من سارا هستم 17 ساله بودم که با میلاد ازدواج کردم، ما همدیگر را دوست نداشتیم.... من هیچ حسی به میلاد نداشتم تا اینکه در مهمانی های دوستان دوران مجردی شوهرم با پسر خوش تیپی که تقریبا در همه میهمانی ها بود آشنا شدم این آشنایی من را از مسیر زندگی جدا کرد ،او مدام از من واز زیبایی ام تعریف می‌کرد فرزین با ابراز علاقه اش من را وادار کرد که با او ارتباط برقرار کنم... میلاد با اینکه سعی می‌کرد بامن رفتار خوبی داشته باشد اما من علاقه ای به او نداشتم و هربار بر سرموضوعی باهم دعوایمان میشد بیشتر وقت من به صورت تلفنی با فرزین سپری میشد من فقط به او فکر می کردم او با حرف هایش باعث آرامشم می شد بهترین کادو ها را برایم میخرید و مدام می گفت که میلاد لیاقت زن زیبایی چون تورا ندارد همین جملات همین تعریف کردن ها مرا گستاخ تر کرد تا موضوع طلاق با میلاد را برای خانواده ام مطرح کنم اما خانوده ام واکنش بدی به این ماجرا نشان دادند تا جایی که مرا از خانه بیرون انداختند این درحالی بود که رفتارهای عاشقانه فرزین باعث شد من با تصور اینکه با او می توانم زندگی عاشقانه تری داشته باشم و در رفاه بیشتری باشم موضوع طلاق را به میلاد گفتم درحالی که میلاد از این ماجرا حسابی شوکه شده بود و به شدت حالش بد بود رابطه پنهانی من و فرزین هر روز بیشتر می شد و من با این کارها نزد خانواده و بستگانم منفورتر میشدم.درحالی که فکر میکردم جدایی من از میلاد و ازدواج با فرزین باعث خوشبختی من خواهد شد اما بعد از طلاق فرزین ناپدیدشد، او به من قول ازدواج داده بود ولی با من ازدواج نکرد و به دنبال زندگی خودش رفته است و مدتی قبل هم متوجه شدم که میلاد پس از طلاق با دختر دیگری ازدواج کرده است، حال من تبدیل به زنی سرگردان شده ام. عشق کورکورانه من باعث شد زندگیم را از دست بدهم میلاد عاشقانه به من محبت می‌کرد اما من چون دوستش نداشتم علاقه او را نمی دیدم او وقتی مرا طلاق داد گفت به خاطر اینکه تو خوشبخت شوی تو را طلاق میدهم اما من خیلی مغرورانه پا روی احساسات میلاد گذاشتم اما می‌دانم که آه او مرا گرفت و فرزین غیبش زد و زن دیگری را برای ازدواج انتخاب کرد من گناه بزرگی را مرتکب شدم و حالا نه راه پیش دارم و نه راه پس ، خانواده ام مرا طرد کردند آنها از اینکه آبرویشان را بردم و رسوا شدم مرا به خانه راه نمی دهند من مانده ام با تنهایی و رسوایی که باعث حقارتم شده است./رکنا 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
7.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢اگر افسردگی روحـــــــ😔ـــــــی دارید وارد شـــــــــ😊ــــــوید👉 نوشته‌هایی که‌حالتان را خوب میکند چکیده ای ازادبیات وفلسفه در مفهوم درمانی عاشقانه ای با 💢متن های دلنوشته❤️ 💢کلیپ های عاشقانه 💢انواع رمان های جذاب📑 💢داستان های باحــال 💢کلیپ های استادانوشه👤 همه ای اینا☝️🏻هست فقط تـو👇🏻 🎋کــانــالـهـــ زنــدگـــیــــ زیــبــا🌱 ♡ (\ (\ ( 。◕‿◕。) ♡ ╭─∪∪───🤍✨❀ ─╮ https://eitaa.com/joinchat/4103602930Cbe642b14a0 ╰────☞❥••❥☜──╯ با یک فنجان مفهوم های عالی مهمون ما باش
زندگی مجردی خواهر زن باعث طلاق شد! مرد جوان که از رفت‌و‌آمدهای خواهرزنش خسته شده بود، پس از یک جنجال و دعوای بزرگ با همسرش، تصمیم گرفت برای همیشه به زندگی مشترک خود پایان دهد. خواهرزن او که تنها زندگی می‌کرد، وقتی در آپارتمانش مهمانی می‌گرفت، هرگز تصورش را هم نمی‌کرد که این کارش، باعث نابودی زندگی مشترک خواهرش می‌شود. این زوج هفته گذشته دادخواست جدایی خود را به دادگاه خانواده تهران ارائه کردند. مرد جوان وقتی روبه‌روی قاضی قرار گرفت، درباره علت درخواست طلاق خود گفت: 3 سال است که با صنم ازدواج کرده‌ام، خواهر صنم در یک آپارتمان نزدیک خانه ما زندگی می‌کرد، او از پدر‌و‌مادرش جدا شده و به‌صورت مجردی زندگی می‌کرد. من هم مشکلی با این موضوع نداشتم.تا این‌که چند وقت پیش خواهرزنم مجبور شد خانه‌اش را تخلیه کند. او به‌دنبال خانه می‌گشت تا این‌که همسرم پیشنهاد داد، خانه‌ای در آپارتمان ما بگیرد. من از همان ابتدا مخالف بودم که خواهرزنم همسایه ما شود. ولی همسرم اصرار کرد و در نهایت خانه طبقه پایین ما را اجاره کرد. ولی از وقتی به آپارتمان ما آمده، یک روز خوش نداریم. این دختر مرتب مهمانی می‌گیرد. هر بار به خانه ما می‌آید و کلی مواد غذایی برمی‌دارد. همیشه هم بهانه‌اش این است که مهمان دارد.مرتب سر و صدای مهمانی از خانه‌اش شنیده می‌شود. ما از دست او آسایش نداریم. از طرفی غیرت من هم قبول نمی‌کند که خواهرزنم تنها زندگی کند و همیشه در خانه‌اش افراد متفاوت رفت‌و‌آمد کنند. همسر من در این آپارتمان زندگی می‌کند و بیشتر اوقات هم تنهاست. معلوم نیست این افرادی که به خانه خواهرزنم می‌روند، چه کسانی هستند. بارها سعی کردم با همسرم سر همین مساله صحبت کنم ولی او هر بار جبهه‌گیری می‌کند و می‌گوید که به ما ربطی ندارد و در زندگی خواهرم دخالت نکن. در صورتی‌که این اسمش دخالت نیست. چند سال خواهرزنم تنها زندگی می‌کرد و من در زندگی‌اش دخالت نمی‌کردم ولی او حالا مدتی است که باعث آزار و اذیت ما شده و من نمی‌توانم سکوت کنم. وقتی در آپارتمان ما زندگی نمی‌کرد، من هم نمی‌دانستم که در خانه‌اش چه خبر است ولی حالا هر روز شاهد رفت‌و‌آمدهایش هستم و برایم سخت است که سکوت کنم. در ادامه همسر این مرد نیز به قاضی گفت: آقای قاضی همسرم بهانه‌گیری می‌کند. او از اول هم در مورد خواهرم فکرهای درستی نمی‌کرد. چون خواهرم تنها زندگی می‌کند، همیشه با طعنه و کنایه در موردش حرف می‌زند. حالا که همسایه ما شده، بیشتر بهانه‌گیری می‌کند. هر شب با من دعوا راه می‌اندازد که چرا به خواهرت تذکر نمی‌دهی. در صورتی‌که زندگی خواهرم، به من هیچ ارتباطی ندارد، حتی من هم وقتی تنهاست و دوستانش آنجا نیستند به خانه‌اش می‌روم. در هیچ‌کدام از مهمانی‌هایش هم شرکت نکردم ولی مهبد گوشش به این حرف‌ها بدهکار نیست و فقط می‌خواهد حرف خودش را بزند. از خودخواهی‌ها و کوته‌فکری‌هایش خسته شدم و دیگر تحمل رفتارهایش را ندارم. برای همین می‌خواهم برای همیشه از او جدا شوم. در پایان نیز قاضی سعی کرد این زوج را از جدایی منصرف کند ولی وقتی اصرار آنها را دید، رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد و از این زوج خواست با یک مشاور خانواده مشورت کنند./رکنا 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
♦️صدای خاص رادیو بستری شد 🔹مسعود اسکویی گوینده و مجری کارشناس پیشکسوت رادیو ورزش که به مرد «صدا خاص» رادیو شهرت دارد، در بخش مراقبت های ویژه یکی از بیمارستان های تهران بستری شد. 🔹اسکویی به دلیل شکستگی ناحیه لگن و پا در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان لاله بستری شده و تحت نظر پزشکان است./خبرفوری 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
2.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️بازداشت هواداری که بازیکن تیم عربستانی را با کمربند زد 🔹پس از پایان بازی الهلال و الاتحاد در فینال سوپرکاپ عربستان، عبدالرزاق حمدالله، مهاجم ۳۳ ساله مراکشی به سکوها نزدیک شد و از آنجا شروع به فحاشی کرد و روی یکی از تماشاگران آب ریخت. 🔹در پاسخ به این حرکت، هوادار بلافاصله شی‌ای را که شبیه شلاق یا کمربند بود، بیرون آورد و با آن دو ضربه به حمدالله زد. 🔹پلیس شهر ابوظبی این هوادار را بازداشت کرد./خبرفوری 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
خیانت زننده زن 60 ساله با یک مرد 47 ساله به شوهرش! وقتی دختران زن سالخورده او و مرد غریبه را درخلوت خانه دیدند وی ادعای عجیبی را مطرح کرد. این زن مدعی شد برای اینکه آبروی همسرش را ببرد مرد غریبه را به خانه اش دعوت کرده است. رسیدگی به این پرونده از یک سال قبل با شکایت مرد ۶۵ ساله‌ای به نام مجتبی آغاز شد. وی که به پلیس آگاهی پاکدشت رفته بود از همسر ۶۰ ساله اش به نام گلی و یک مرد غریبه به نام اکبر شکایت کرد.این مرد در تشریح ماجرا گفت: ۴۰ سال است که با همسرم ازدواج کرده‌ام و 3 دختر و 3 داماد دارم. اما سال‌هاست من و همسرم با هم اختلاف داریم .چند سال قبل همسرم مهریه اش را خواست .او می گفت باید خانه‌ام را به عنوان مهریه به نام او سند بزنم .اما من قبول نکردم و همین موضوع باعث شدیدتر شدن اختلاف میان ما شد .مدتی بود به رفتارهای همسرم مشکوک شده بودم تا اینکه او را تحت نظر قرار دادم و متوجه شدم با مرد بنگاهی به نام اکبر در رفت و آمد است .اکبر ۴۷ سال دارد و بنگاهش سر خیابان ماست. من که از رابطه پنهانی همسرم و اکبر شوکه شده بودم ماجرا را به دخترانم گفتم و از آنها کمک خواستم. آخرین بار من و دخترهایم همسرم را زیر نظر گرفتیم و آخرین بار متوجه شدیم وقتی گلی در خانه تنها است اکبر به آنجا رفته است. من همان موقع به همراه 3 دختر و 3 دامادم به آنجا رفتیم و آنها را در شرایط بدی دیدیم .حالا آمده‌ام تا از آنها شکایت کنم. اکبر بعد از روبه رو شدن با ما از خانه بیرون رفت و گریخت و نمی دانم کجاست؟ با این شکایت زن ۶۰ ساله بازداشت شد و گفت: قبول دارم مدتی بود تلفنی با مرد بنگاهی رابطه داشتم ما فقط تلفنی با هم صحبت می‌کردیم . ماموران به ردیابی مرد بنگاهی پرداختند و وی بازداشت شد و ادعا کرد به درخواست گلی به خانه وی رفته بود. بدین ترتیب برای گلی و مرد بنگاهی کیفرخواست صادر و پرونده‌شان به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و آنها از خود دفاع کردند . در دادگاه در این جلسه همسر گلی درخواست اشد مجازات رامطرح کرد .سه دختر وی نیز گفتند ما مادرمان را در شرایط بدی دیدیم به همین خاطر از او و مرد بنگاهی شاکی هستیم و برایشان اشد مجازات می‌خواهیم. وقتی زن سالخورده روبه روی قضات ایستاد اظهارات عجیبی را مطرح کرد. وی گفت: من و همسرم سال‌هاست با هم اختلاف داریم. آخرین بار او قول داد مهریه ام را بپردازد. من از او خواستم تا خانه را به نامم سند بزند اما او قبول نکرد و هر بار بهانه‌ای آورد .در آخرین دعوا به او گفتم آبرویش را می‌برم .حتی اگر این ماجرا به قیمت از دست رفتن آبروی خودم تمام شود . همین خاطر چند بار تلفنی با مرد بنگاهی صحبت کردم و آخرین بار از او خواستم تا در غیاب شوهرم به خانه ما بیاید. من می‌خواستم آبروی شوهرم را ببرم تا مجبور شود خانه را به نامم کند . مرد بنگاهی به خانه‌مان آمده بود که شوهرم و دخترهایم سر رسیدند.من قبول دارم او را به خانه‌ام دعوت کردم اما من این کار را کردم تا آبروی شوهرم را ببرم. وقتی اکبر روبه روی قضات ایستاد گفت :من به درخواست گلی به خانه او رفته بودم.قسم می خورم حتی به او دست هم نزدم. من به آنجا رفته بودم تا به او کمک کنم تا بتواند حقش را بگیرد.من خودم زن و بچه دارم و با گلی که سال‌ها از من بزرگتر است کاری ندارم . سپس محمد شمس وکیل گلی به دفاع پرداخت و گفت : این زن قبلاً نیز شوهرش را تهدید به آبروریزی کرده بود و به نظر می‌رسد با همین هدف نیز مرد غریبه را به خانه‌اش دعوت کرده است. شاهدان نیز در تحقیقات اظهارات متناقضی را مطرح کرده‌ و به صراحت نگفته‌اند 2 متهم را در چه وضعیتی دیده‌اند.از این رو تقاضا دارم متهمان از اتهام رابطه سیاه تبرئه شوند. با پایان دفاعیات این وکیل، قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند./رکنا 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
271.7K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️دستگیری عاملان درگیری در رودهن 🔹فرمانده انتظامی دماوند: ۴ نفر از عاملان نزاع و درگیری در بلوار شهید مطهری رودهن در همان شب درگیری بازداشت شدند./خبرفوری 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
قتل به خاطر یک جفت کتانی در تهران پسر جوان که به خاطر یک جفت کتانی با رفیقش درگیر شده و او را به قتل رساند در دادگاه از خود دفاع کرد. 11 شهریور سال 1400 قتل پسر جوانی به ماموران قضایی اعلام شد و در بررسی‌های اولیه مشخص شد پسر 17 ساله در جریان درگیری با یکی از دوستانش با چاقو زخمی شده و پس از انتقال به بیمارستان فوت کرده است.با مشخص شدن این موضوع بلافاصله تیم جنایی راهی محل حادثه شده و در تحقیق از شاهدان ماجرا، انگیزه جنایت برملا شد. یکی از شاهدان در تحقیقات گفت: «قاتل پسر 19 ساله‌ای است که از دوستان و بچه محل مقتول است.درگیری به خاطر یک جفت کتانی بود.»با شناسایی هویت متهم، دستور بازداشت او صادر شده و به دام قانون افتاد.به این ترتیب با طی روال قانونی پرونده، متهم برای دفاع از خود در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه رفت. رفیق کشی به خاطر یک جفت کتانی در ابتدای جلسه رسیدگی مادر و پدر مقتول به عنوان ولی دم او تقاضای قصاص متهم را کردند.سپس متهم در دفاع از خود گفت:«راستش من چندوقت قبل ۳ میلیون تومان به دوستم به نام سینا پول قرض دادم و قرار بود ظرف یک‌هفته آن را برگرداند اما بدقولی کرد. هر وقت سراغ طلبم را می‌گرفتم، بهانه می‌آورد و امروز و فردا می‌کرد. تا این که یک روز او را در محل دیدم و متوجه شدم یک کتانی گران‌قیمت و مارک‌دار خریده است. پرس‌وجو کردم و قیمت گرفتم و فهمیدم قیمت کتانی‌ای که خریده حدود ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان ارزش دارد. خیلی عصبانی شدم. به سراغش رفتم و گفتم تو بابت یک‌جفت کتانی مارک‌دار، ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان پول دادی اما حاضر نیستی بدهی‌ات را برگردانی و پول مرا بدهی؟ او باورش نمی‌شد که من جست‌وجو کرده‌ام وقیمت کتانی‌اش را فهمیده‌ام. راستش من هم گرفتار بودم و پولم را می‌خواستم. دوستم وقتی متوجه شد که من فهمیدم، گفت کتانی را پیش من امانت می‌گذارد تا هرچه زودتر پولم را جور کند. آن را گرو گذاشت تا بدهی‌اش را جور کند و کتانی مارک‌دارش را پس بگیرد.تا اینکه روز حادثه یکی از دوستانم به من گفت دوس به خانه تو آمده است و یکی از دوستان مشترکمان هم به او چاقو داده تا به زور هم شده از تو کفش ها را بگیرد.وقتی سینا آمد من در را باز کردم و با هم صحبت کردیم او مدام اسم دایی اش که از قلدرهای محل است می اورد و میگفت من خواهرزاده او هستم و تو نمی توانی به من زور بگویی من هم گفتم تو پول را دزدیده ای و باید بدهی تا کفش ها را بدهم. وقتی بحث بالا گرفت من وارد خانه شدم چاقو برداشتم تا مبادا سینا من را بزند. در حین بحث وقتی سینا فحاشی کرد و بعد هم دستش را به سمت کمرش برد من ترسیدم خواستم یک ضربه به بازویش بزنم که خودش را عقب کشید و ضربه به سینه اش برخورد کرد. به من گفت به اورژانس زنگ بزن ولی من خیلی ترسیدم و فرار کردم.» متهم در پایان جلسه رسیدگی ابراز ندامت وپشیمانی کرد و از اولیای دم درخواست کرد به جوانی اش رحم کنند. قضات دادگاه بعد از شنیدن دفاعیات متهم برای صدور رای وارد شور شدند./رکنا 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
۲۵ شهید در حملات صبحگاهی صهیونیست‌ها به غزه 🔹الجزیره گزارش داد که بالگردهای رژیم صهیونیستی صبح امروز مناطق شمال اردوگاه «النصیرات» در مرکز نوار غزه را هدف قرار دادند. 🔹در پی بمباران خانه‌ای در منطقۀ «السدره» در محلۀ «الدراج» واقع در مرکز شهر غزه، ۲۵ فلسطینی به شهادت رسیدند./فارس 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
پایان وحشت جوان 17 ساله در ارتفاعات منطقه «آب کیو» دره‌شهر مدیر عامل جمعیت هلال احمر استان ایلام از پیدا شدن فرد مفقود شده در ارتفاعات منطقه آب کیو شهرستان دره شهر توسط نجاتگران این جمعیت خبر داد. حمزه محمدی‌مقدم» اظهار کرد: در پی تماس تلفنی با مرکز کنترل و هماهنگی عملیات جمعیت هلال احمر مبنی بر مفقود شدن جوان ۱۷ ساله در ارتفاعات کبیر کوه بلافاصله تیم امداد و نجات شهرستان دره شهر به محل اعزام و عملیات جست و جو و نجات برای یافتن فرد مفقود شده آغاز شد. به نقل از روابط عمومی جمعیت هلال احمر استان ایلام، محمدی مقدم افزود: نجاتگران هلال‌احمر در عملیات جستجو و نجات با کمک نیروهای مردمی موفق شدند فرد مفقودی را در ارتفاعات آب کیو پیدا و پس از انجام اقدامات اولیه امدادی وی را به پایین کوه منتقل و به خانواده اش تحویل دادند./حادثه۲۴ 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154