آزار سیاه دختر چشم رنگی در زیرزمین مرد شیطان
پاییز از راه رسیده بود دیگر صدای خش خش برگها را دیگر زیر پاهایم حس نمیکردم ازاینکه اسیر وعده های پوچ مهرداد شده بودم از خودم متنفرشده بودم او دوسال مرا بازی داد وبعد وبه راحتی مراکنار گذاشت.
از وقتی یادم می آید پدرم اعتیاد داشت و به خاطر همین مدام سر بساطش بود دعواهای پدر و مادرم هیچ وقت تمامی نداشت تا اینکه مادرم پا پیش گذاشت و از پدرم طلاق گرفت.مادرم دیگر از کتک های پدرم رها شده بود من وبرادر هر دو نزد مادرم دریک خانه اجاره ای زندگی میکردیم مادرم برای تامین مخارج من و برادرم در خانه های مردم کار میکرد بعد از چند ماه زندگی مان روبراه شده بود دیگر از آن جنگ ودعوا ها خبری نبود . من دوستم مریم یک روز در مسیر مدرسه که از یک پارک عبور می کردیم با پسری بنام مهرداد آشنا شدیم اولش ما از اصلا محل نمی دادیم بعد از چند روز و اصرار های مهرداد برای دوستی با من سرانجام پیشنهادش را پذیرفتم .هر روز او را میدیدم و به صورت تلفنی باهم حرف میزدیم این صحبت کردن ها دیگر برایم یه عادت شده بود من به مهرداد وابسته شده بودم او مدام از من تعریف میکرد و هر بار به خاطر رنگ چشم هایم که سبز رنگ بود اظهار علاقه میکرد مرا نیلوفر زندگی اش خطاب می کرد این ارتباط های روزانه باعث شده بود من دیگر به او اعتماد کنم یک روز او مرا به خانه دوستش برد من و او داخل زیر زمین خانه دوستش تنها بودیم که او پیشنهاد شرم آوری به من کرد من ممانعت کردم اما با فریب و نیرنگ سرانجام اسیر فکر شیطانی او شدم بعد از این رابطه عذاب وجدان سختی به سراغم آمد مهرداد وقتی بازم به دنبال این رابطه بود که من دیگر تن به خواسته اش ندادم این بود که دیگر جواب تلفن هایم را نمیداد تا اینکه دوستم به من خبر داد که او را با یک دختر دیگری دریکی از پارک های محله دیده است راستش را بخواهیم باور نکردم و ولی بعد خودم پی به ماجرا بردم او دیگر مرا رها کرده بود دیگر از آن وعده هایی که به من داده بود و قرار بود مرا خوشبخت کند خبر نبود.
او همیشه مرا چشمان سبز زندگیش خطاب میکرد ومیگفت تو برای من هستی ....
شب و روزم با اشک همراه شده دیگر حوصله مدرسه درس و مشق را نداشتم هر چه مادرم می پرسید چه شده است؟ جواب نمی دادم،تا اینکه یک روز از قرص های اعصاب مادرم به مقدار زیاد خوردم و دست به خودکشی زدم که متأسفانه موفق نشدم.میخواستم زندگی لعنتی خودن را پایان بدهم مهرداد از من سواستفاده کرده بود و فقط به دنبال تامین وسوسه های شیطانی اش بود من نباید اسیر فکر پلید او می شدم..../رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
واقعیت ماجرای پنهان کردن جسد پدر برای حقوق بازنشستگی اش
پسر شیشه ای و بی رحم که به خاطر تصاحب کارت بانکی حقوق بازنشستگی پدرش دست به جنایت زده بود پس از بازجویی های فنی سرانجام به اتهامش اعتراف کرد.
سرهنگ علی زنگنه فرمانده انتظامی رباط کریم در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار رکنا گفت:رسیدگی به این پرونده از ۲۰ روز پیش درجریان ناپدید شدن مرد میانسال در محدوده پرند شروع شد.تیمی ازکارآگاهان جنایی درتحقیقات میدانی از همسایه ها دریافتند که پسر این مرد میانسال هنگام خروج از خانه شبانه کیسه های مشکوکی را ازخانه خارج کرده است.این موضوع کافی بود که پسر ۴۴ ساله بعنوان نخستین مظنون این پرونده به اداره پلیس آگاهی رباط کریم فراخوانده شود.متهم جوان در بازجویی های اولیه درحالیکه سعی داشت این موضوع را کتمان کند اما در بازجویی فنی کارآگاهان زبده سرانجام لب به اعتراف گشود و مدعی شد که وقتی پدرش ناگهان به خاطر بیماری که داشت جان باخت جسد را به بیابان منتقل کردم تا از کارت بانکی حقوق بازنشستگی اش استفاده کنم و مرگ او مخفی بماند.
اما این پایان همه ماجرا نبود چرا که درادامه بازجویی فنی و علمی کارآگاهان دریافتند که پسر معتاد خود نقشه قتل پدرش را طراحی کرده است. با گشوده شدن این پرونده جنایی متهم برای بازسازی جنایت همراه کارآگاهان و بازپرس ویژه قتل رباط کریم به بیابانهای شهر پرند رفتند تا متهم محل دفن جسد پدرش را نشان دهد.
درادامه ی تحقیقات جنایی پسر شیشه ای اعتراف کرد که وقتی پدرش را خفه کرد و به قتل رساند برای جابه جایی جسد او با چاقو جسد پدر را تکه تکه کرده و داخل کیسه های کاور مانند ،تکه های جسد پدر را به بیابانهای پرند منتقل کرده است.
از آنجایی که تکه های جسد را به صورت سطحی دفن کرده بود متاسفانه طی ۲۰ روز گذشته جسد مثله شده توسط حیوانات وحشی خورده شده بود وتنها آثار و بقایایی از جسد مانده بود.
با اعتراف های تکان دهند پسر ناخلف وی به اتهام قتل عمد و جنابت بر میت بازداشت شده و در اختیار تیم بازپرسی قرار گرفته است.
سرهنگ زنگنه درباره سابقه کیفری متهم به خبرنگار رکنا گفت:این متهم پیش از این به اتهام سرقت مسلحانه ۱۰ سال به زندان محکوم شده بود که پس از آزادی گرفتار اعتیاد به مواد مخدر شده است وی همراه پدر ش به تنهایی زندگی میکرد./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
18.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تلاش ناموفق برای جای پارک
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
بازداشت مرد جوان به خاطر قتل زن مورد علاقه اش در روز ولنتاین
کارگر جوان تالار عروسی عصر روز ولنتاین بعد از قرار ملاقات با زن مورد علاقه اش او را با ضربات مهلک میله ای آهنی به قتل رساند.
ساعت۵ بعدظهر روز ۲۵ بهمن ماه مدیر یک تالار عروسی در تهرانپارس با پلیس تماس گرفته و خبر قتل زن جوانی را به آنها اعلام میکند، که بلافاصله ماموران کلانتری 164 قائم به محل جنایت اعزام میشوند.تیم تجسسی پلیس در صحنه جرم در یک اتقاق کوچک در تالار عروسی با جسد زن جوانی روبرو می شوند که غرق در خون روی زمین افتاده بود، بلافاصله گزارش این قتل به بازپرس موسی رضازاده از شعبه 11 دادسرای امورجنایی اعلام شد تا وی به همراه تیم تشخیص هویت و پزشکی قانونی در محل جرم حاضر شوند.تحقیقات اولیه از مدیر تالار نشان از این داشت که قربانی یک زن 37 ساله ای است که از یک سال قبل با یکی از کارگران اتباع تالار عروسی آشنا شده و ارتباطی عاطفی را با هم برقرار کرده بودند.
در گام بعدی تیم بررسی صحنه وارد عمل شده و مشخص شد، قتل این زن جوان بر اثر ضربات مهلک میله ای آهنی و یک قفل کتابی بزرگ از ناحیه سر رخ داده و قاتل نیز متواری شده است.
بر همین اساس تحقیقات در خصوص شناسایی و بازداشت قاتل فراری در دستور کار تیم کارآگاهان اداره 10 پلیس آگاهی قرار گرفت که خیلی زود با ردیابی های پلیسی مخفیگاه متهم شناسایی و در یک عملیات غافلگیرانه بازداشت شد.
متهم در بازجویی های اولیه به بازپرس رضازاده گفت: من و سارا یک سال قبل با هم آشنا شده بودیم و ارتباط خوبی با هم داشتیم، تا اینکه سارا به بهانه مشکلات مالی از من درخواست 70 میلیون تومان پول کرد و من هم چون علاقه زیادی به او داشتم این پول را به حسابش واریز کردم، سارا قول داده بود قبل از 6 ماه پولم را پس بدهد اما هر بار بهانه می آورد و هیمن موضوع باعث اختلاف شدید بین ما شد تا جایی که هر بار سر موضوع پول دعوایمان می شد.
مرد جوان در ادامه گفت: امروز وقتی به خاطر روز ولنتاین با هم قرار ملاقات گذاشته بودیم، بحث پولم را مطرح کردم اما سارا گفت فعلا قصد پس دادن آن را ندارد، همین موضوع باعث شد دعوایمان شود، من هم عصبانی شدم و میله ای آهنی را از کنار اتاق برداشتم و به او حمله کردم، اصلا متوجه نبودم که چقدر ضربه هایی که به سرش میزنم کشنده است، تا اینکه سارا غرق در خون روی زمین افتاد وقتی به خودم آمدم که دیر شده بود و او مرده بود برای همین از ترسم به خانه خواهر پناه بردم تا هرچه زودتر از کشور خارج شوم اما پلیس خیلی زود مرا بازداشت کرد.
پس از اعتراف هولناک کارگر تالار عروسی در خصوص قتل زن مورد علاقه اش، بنابر دستور بازپرس موسی رضازاده از شعبه 11 دادسرای امور جنایی جسد زن به پزشکی قانونی منتقل شده و متهم برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره 10 پلیس آگاهی قرار گرفت./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
16.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خوش شانسی زن هندی برای نجات از مرگ
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
دردسر شوم دختر تهرانی با کاسه آش سیمین خانم
از وقتی چشم باز کردم مادرم مرد خانه بود و برای تامین مایحتاج زندگی مجبور بود در خانههای مردم کار کند.
من تک فرزند خانواده بودم، پدرم تن به کار نمیداد و بیمسئولیت بود، مادرم بارها خواست طلاق بگیرد ولی چون جایی نداشت از این کار منصرف میشد. به دلیل وضعیت مالی خانوادهام نتوانستم بیشتر از مقطع ابتدایی درس بخوانم همیشه در خانه تنها بودم. احساس پوچی میکردم دوست داشتم ادامه تحصیل بدم و شغل مناسبی در آینده داشته باشم اما نه پولش را داشتم نه پدر و مادری که به فکر من باشند.یک روز زنگ خانه ما به صدا درآمد. سیمین خانم که به تازگی همسایه ما شده بود یک کاسه آش برایم آورد، این زن زیبا و مهربان از من خواست هر وقت تنها هستم پیش او بروم. فردای آن روز به بهانه بردن کاسه آش به خانهاش رفتم. آن روز خیلی به من خوش گذشت، او از مادرم مهربانتر بود.مدتی بود احساس تنهایی و ناامیدی نمیکردم سیمین مرا به بازار میبرد و چیزایی که تا سن 18 سالگی آنها را حتی از نزدیک لمس نکرده بودم برایم تهیه میکرد.
تنها چیزی که مرا آزار میداد این بود که افراد زیادی به خانه او رفت وآمد میکردند و هربار سؤالی در این باره میکردم جواب سربالا میداد کمکم ترس تمام وجودم را فرا گرفته بود.
سیمین مرا به مهمانی بزرگی که داخل خانهاش بود دعوت کرد. افراد زیادی آمده بودند جشن و پایکوبی به راه انداخته بودند یکی از مهمانهای او یک لیوان که بعدها فهمیدم مشروب بوده به من تعارف کرد از بوی آن حالم بد شد و بدون اینکه کسی بفهمد آنجا را ترک کردم چند روزی آنجا نرفتم.
مادرم فردی عصبی و پرخاشگر و خسته بود، او به بهانههای مختلف به من سرکوفت میزد که باید در کارهای خانه به من کمک کنی ولی حوصله کار کردن نداشتم به خاطر همین مرا کتک میزد. دوباره به منزل سیمین رفتم او دید حالم خیلی بد است، یک قرص به من داد گفت حالت را خوب میکند وقتی خوردم گیج ومنگ شدم در حال خودم نبودم، کمکم به آن قرص اعتیاد پیدا کردم. اگر روزی هم دلم نمیخواست به خانه سیمین بروم به خاطر اعتیادی که پیدا کردم مجبور بودم.
او هر بار مواد دیگری به من میداد تا مصرف کنم به خانوادهام هم نمیتوانستم چیزی بگویم چون بود و نبود من برای آنها فرقی نداشت.
یک روز که حالم خیلی بد بود سراغ سیمین رفتم تا مواد بگیرم او گفت برو جای دیگه تهیه کن التماسش کردم چند بسته به من داد و گفت باید آنها به یک آدرس که به داد ببرم، مجبور بودم این کار را انجام بدهم وگرنه به من مواد نمیداد.
داخل پارک منتظر بودم تا بسته را به صاحبش بدهم که توسط پلیس دستگیر شدم و با همکاری من سیمین هم دستگیر و مشخص شد او یک سابقهدار و موادفروش است و هدف او اغفال من بوده است تا به اهداف شیطانی خود برسد./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
22.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دختری کلیه اش را به نامزدش داد او رفت با دختر دیگری ازدواج کرد !
ویدیویی از دختری که کلیه اش را به دوست پسرش اهدا کرده در فضای مجازی منتشر شده است.
دختری با انتشار یک ویدیو اعلام کرد که دوست پسرش مدت ها بود که بیماری کلیوی داشت و هر روز ساعت ها زیر دستگاه دیالیز می رفت. این پسر یک روز یک بروشور اهدای کلیه به او می دهد و دختر هم به بیمارستان می رود و بعد از انجام آزمایش ها متوجه می شود می تواند کلیه اش را به دوست پسرش اهدا کند.پس از تمام مراحل اهدا وقتی که حال دوست پسرش خوب می شود هفت ماه بعد پسر به او می گوید که من به تو خیانت کردم و از یکدیگر جدا می شوند. این دختر با انتشار این ویدیو اعلام می کند که حالا بعد از دل شکستگی ها و آزار های روحی که سپری کرده ام احساس پشیمانی نمی کنم چون حقیقت این است که من جون یک انسان را نجات داده ام./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
قتل خونین زن مطلقه پایان 4 سال رابطه عاشقانه / او به من خیانت می کرد!
مرد جوان که به دنبال 4 سال رابطه عاشقانه با زن جوان وی را کشته بود با جلب رضایت اولیای دم از جنبه عمومی جرم محاکمه شد .
وی در دادگاه اشک ریخت و مدعی شد قربانی را عاشقانه دوست داشته و نمیخواسته او را بکشد، اما تحت تاثیر حرفهای مرد همسایه دست به جنایت زده است.ساعت ۱۳ ظهر 3 مرداد ماه امسال مردی هراسان با اورژانس تماس گرفت و کمک خواست.وی گفت با ضربههای چاقو زن ۴۰ سالهای به نام سارینا را زخمی کرده است.
پیکر خونین سارینا به بیمارستان امام حسین منتقل شد اما وی صبح روز بعد به خاطر شدت خونریزی جان سپرد .
مرد ۴۸ ساله به نام کیارش که با اورژانس تماس گرفته بود خودش را عامل جنایت معرفی کرد و گفت: 4 سال با سارینا رابطه عاشقانه داشتم و میخواستم با او ازدواج کنم .اما مدتی بود به رفتارهای او مشکوک شده بودم .به همین خاطر در اوج عصبانیت به خانه او در خیابان صفایی نارمک رفتم و او را با چاقو زدم.
وی در حالی که به شدت ابراز پشیمانی می کرد به بازسازی صحنه جرم پرداخت و برایش کیفرخواست صادر شد .
جلب رضایت اولیای دم
وی در مدت کوتاهی توانست رضایت اولیای دم را جلب کند. به این ترتیب از جنبه عمومی جرم در شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد .در ابتدای جلسه کیارش ۴۸ ساله که فوق لیسانس ادبیات فارسی دارد روبه روی قضات ایستاد و گفت: ۶ سال بود از شهرستان به تهران آمده بود و با ماشین کار می کردم. ۴ سال قبل با سارینا که از همسرش جدا شده بود آشنا و به او علاقمند شدم .در این مدت ما رابطه عاشقانهای با یکدیگر داشتیم. من در این سالها ۷۰ میلیون تومان پس اندازم را به او داده بودم و او را مانند همسرم میدانستم .اما مدتی بود به رفتارهایش مشکوک شده بودم. آخرین بار گفته بود قصد دارد به شهرستان بروجرد برود و خانوادهاش را ببیند .من حرفش را باور کردم .اما چند روز بعد مرد همسایه حرفهایی زد که از شنیدن آن شوکه شدم .مرد همسایه به من گفت سارینا در این مدت در تهران بوده و حتی شب گذشته همراه یک مرد با تیبا مشکی به خانه برگشته است .من از شنیدن این حرفها کنترل اعصابم را از دست دادم و تصمیم به خودکشی گرفتم .
وی ادامه داد:من در خیابانها چرخ میزدم که به پمپ بنزین رفتم و از یکی از دوستانم در پمپ بنزین چاقو خواستم .من قصد داشتم به خانه سارینا بروم و مقابل چشمانش خودم را بکشم .به همین خاطر به خانه سارینارفتم و موضوع را به او گفتم ولی او ناباورانه گفت دیگر نمیخواهد ارتباطش را با من ادامه دهد.من از او خواستم ۷۰ میلیون تومانی را که به او داده ام پس بدهد .اما قبول نکرد. من که کنترل اعصابم را از دست داده بودم چند ضربه چاقو به او زدم و وقتی سارینا روی زمین افتاد متوجه شدم اشتباه بزرگی مرتکب شدهام .به همین خاطر فوراً با اورژانس تماس گرفتم.
پشیمانی در دادگاه
وی در حالی که اشک میریخت گفت: باور کنید من عاشق سارینا بودم و حرفهای مرد همسایه باعث شد به جنون دچار شوم و چنین تصمیمی بگیرم. من اصلاً نمیخواستم سارینا را بکشم .باور کنید به آنجا رفته بودم تا مقابل چشمانش خودکشی کنم. من پشیمان هستم .
وی ادامه داد: من با پرداخت دیه توانستم رضایت اولیای دم را جلب کنم .حالا از قضات دادگاه تقاضا دارم در مجازاتم تخفیف قائل شوند.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
قتل بی رحمانه کودک ۱۸ ماهه با لاک پاک کن
زن جنایتکار، دختر ۱۸ ماهه شوهرش را با خوراندن لاک پاککن به کام مرگ کشاند تا چند روز بعد به اتهام قتل و کودک آزاری دستگیر شود.
چندی قبل آیریس ریتا آلفرا، ۱۸ ماهه که با پدرش، جاکوب و همسر دوم او به نام الیسیا لین اوونز، ۲۰ ساله زندگی میکرد، ناگهان بیهوش شد، پدرش او را بلافاصله به بیمارستانی در پنسیلوانیا منتقل کرد اما ۴ روز بعد او جانش را از دست داد.در کالبد شکافی جس آیریس، آثاری از استون، لاک پاک ناخن در خون او یافته شد که باعث نارسایی اندام و در نهایت مرگ او شده بود.در بررسی از دستگاه گوارش کودک، توپهای سیلیکونی منبسط شده پیدا شد. همچنین در بررسیها مشخص شد که کودک پیچ فلزی و باتریهای دکمهای قورت داده است و این اشیا از ماهها قبل از مرگ بلعیده شده بودند.
پزشکی قانونی بر اساس نتایج کالبدشکافی مرگ کودک مشکوک دانسته و پلیس را در جریان قرار داد.
پلیس بلافاصله از افراد نزدیک به کودک بارها بازجویی کرد و این سوال پیش آمد که این اشیا و مایع لاک پاک کن عمدا در اختیار کودک برای بلعیدن قرار گرفته است یا خیر؟
بررسیهای کاراگاهان حاکی از این بود که همسر دوم پدر مقتول پیش از این به ۳ فقره قتل متهم شده و ۵ حمله شدید در پروندهاش داشته و اکنون نیز متمهم به قتل کودک ۱۸ ماهه است.
در این شرایط به گفته قاضی منطقه، قرار است آلیسیا به زودی در رابطه با اتهاماتش محاکمه شود./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
کتک خوردن کارگر کارخانه پلاستیک توسط صاحب کارخانه
یک کارگر کارخانه هوراند پلاستیک واقع در شهرستان کلیبر؛ مورد ضرب و شتم مدیر کارخانه و عوامل وی قرار گرفت.
چنگیز قاسمی (رئیس کانون هماهنگی شورای اسلامی کار استان آذربایجان شرقی) با اعلام این خبر گفت: این اتفاق روز سه شنبه هفته گذشته (۲۱ فرودین ماه) برای یکی از کارگران به نام «رامیز نجاتی» زمانی رخ داد که وی به همراه ۹ نفر از همکارانش پیگیر وضعیت شغلی خود از مدیر کارخانه شدند.او افزود: در این حادثه مدیر کارخانه و عوامل وی در شرکت با کارگر مربوطه درگیر میشود که در نهایت به ضرب و شتم او میانجامد.رئیس کانون هماهنگی شورای اسلامی کار استان آذربایجان شرقی با بیان اینکه پیگیر موضوع هستیم و از حق این کارگر و همکارانش دفاع میکنیم، گفت: طبق گزارش کارگران؛ ظاهرا مدیر شرکت هوراند پلاستیک که در شهرستان کلیبر واقع شده است، مسائل اخلاقی و انسانی را در مورد کارگران رعایت نمیکند و با ادبیات موهن کارگران را مورد خطاب قرار میدهد. در نتیجه این اقدام کارفرما، کارگران ناچار اسفند ماه سال گذشته (۱۴۰۲) با مراجعه به اداره کار شهرستان کلیبر با مطرح کردن موضوع مشکلاتشان درخواست پیگیری میکنند اما از قرار معلوم شکایت کارگران بلافاصله به گوش کارفرما میرسد و به محض مراجعه به محل کار هر ۱۰ کارگر از کار خود کنار گذاشته میشوند.
او در ادامه با بیان اینکه در نهایت کارگران اخراجی برای بازگشت بکار چندین بار به محل کار خود مراجعه کرده و پیگیر وضعیت شغلی خود از مدیر کارخانه میشوند اما به نتیجه نمیرسند، گفت: روز سه شنبه ۲۱ فروردین ماه با مراجعه چندین باره کارگران به محل کار خود، مدیرکارخانه اقدام به ضرب و شتم آقای «رامیز نجاتی» یکی از کارگران اخراجی حاضر در محل کارخانه میکند و سپس به عوامل خود در کارخانه دستور میدهد او را مورد ضرب و شتم قرار دهند.
قاسمی در ارتباط با اقدامات قانونی کارگر مصدوم گفت: آقای نجاتی کارگر مصدوم در این درگیری هم اکنون به پزشکی قانونی مراجعه کرده و قصد دارد در دادسرای عمومی شکایت خود را مطرح کند.
رئیس کانون هماهنگی شورای اسلامی کار استان آذربایجان شرقی با بیان اینکه این موضوع را از طریق کانون پیگیری میکنیم و اداره کل کار استان آذربایجان شرقی در جریان موضوع و پیگیر آن است، خواستار نظارت بیشتر مدیران ارشد این کارخانه بر عملکرد مدیر هوراند پلاستیک شد.
شرکت هوراند پلاستیک از شرکتهای هلدینگ رایزکو است که در زمینه تولید قطعات سوخترسانی خودرو در شهرک صنعتی یوزبند واقع در جاده اهر به کلیبر فعالیت دارد./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
زلزله شدید سرپل ذهاب را لرزاند
زلزلهای به بزرگی ۳.۷ ریشتر، سرپل ذهاب در استان کرمانشاه را لرزاند.
این زمین لرزه ساعت ۱۱:۳۴ دقیقه امروز (یکشنبه، ۲۶ فروردین) در عمق ۱۷ کیلومتری زمین رخ داد./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
🔸️اطلاعیه اطلاعات سپاه در خصوص حمایت از رژیمصهیونیستی در فضای مجازی
🔹در پی اقدامات وحشیانه و خصمانه رژیمصهیونیستی در نسلکشی مردم فلسطین و نیز تجاوز به اماکن دیپلماتیک ایران و ترور فرماندهان نظامی، فعالیت برخی از صفحات مجازی در همراهی و حمایت از این اقدامات رژیم، موجب جریحهدار شدن عواطف ملت ایران شده؛ لذا به اطلاع هموطنان میرساند در صورت مشاهده هرگونه فعالیت در حمایت از دولت جعلی اسرائیل در فضای مجازی، در اسرع وقت اطلاعات و مشخصات صفحات مذکور و گردانندگان آنها را به بخش گزارشهای مردمی سایت گرداب ارسال نمایند.
🔹لازم به ذکر است طبق مواد ۶، ۷ و ۸ قانون مقابله با اقدامات خصمانه رژیمصهیونیستی علیه صلح و امنیت، با مجرمان برخورد قاطع خواهد شد./باشگاه خبرنگاران
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154