قتل مرد 60 ساله در پاتوق معتادان نظامآباد/ متهم: توهم زدم مرد میانسال قصد دارد من را به قتل برساند
مرد کارتنخوابی که بهخاطر اعتیاد از خانه طرد شده بود، در پاتوق معتادان نظامآباد به قتل رسید.
چندی قبل کشف جسد مرد میانسالی در خیابان حیدری ابتدای محله نظامآباد به مرکز فوریتهای پلیسی 110 گزارش داده شد. با اعلام این خبر تیمی زبده از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل حادثه شدند و تحقیقات ابتدایی را آغاز کردند.
تیم جنایی در محل حادثه با جسد مرد حدوداً 60 ساله کارتنخوابی مواجه شدند که بر اثر خفگی به قتل رسیده بود، بررسیهای اولیه نیز نشان میداد که فقدانی مقتول توسط خانوادهاش در پلیس آگاهی ثبت شده است.یکی از اعضای خانواده مرد میانسال در جریان تحقیقات مدعی شد که مقتول به مدت 15 سال بهخاطر اعتیاد از خانه طرد شده و با افراد کارتنخواب در پاتوق خود واقع در نظامآباد زندگی میکرده است.
کارآگاهان در این شاخه از تحقیقات به سراغ پاتوق مورد نظر رفتند که 2 مرد معتاد در آنجا مدعی شدند مقتول را آخرین بار با فردی به نام مــازیار دیدهاند که قصد داشتند تا با یکدیگر مواد مصرف کنند که همین موضوع شک تیم جنایی را برانگیخت!
کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ پس از دریافت این اطلاعات مهم، با بهرهگیری از شیوههای کشف نوین جرم و اقدامات اطلاعاتی مخفیگاه مــازیار را در جنوب تهران شناسایی و پس از تعقیب و مراقبتهای نامحسوس مرد جنایتکار را در یک عملیات ضربتی بازداشت کردند.
متهم در بازجوییهای اولیه خیلی زود به جرم قتل مرد 60 ساله اعتراف کرد و گفت: مشغول کشیدن موادمخدر بودیم که ناگهان توهم زدم مرد میانسال قصد دارد من را به قتل برساند؛ بهخاطر همین موضوع کنترل خود را از دست دادم و با دستانم آنقدر گلویش را فشار دادم تا به قتل برسد. پس از ارتکاب جنایت فرار کردم و دیگر به پاتوق نرفتم اما خیلی زود توسط پلیس دستگیر شدم.
با صدور قرار قانونی از سوی مرجع قضایی، متهم برای سیر مراحل قانونی پرونده به زندان اعزام شد./حادثه۲۴
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
درگیری مرگبار مستاجر و صاحبخانه به خاطر اجاره خانه/ قاتل در بوشهر دستگیر شد
رئیس پلیس آگاهی استان فارس گفت: قاتلی که به دلیل عدم پرداخت اجاره با صاحبخانه درگیر و وی را به قتل رسانده بود در بوشهر دستگیر شد.
کاووس حبیبی امروز، ۱۹ اردیبهشتماه با اعلام این مطلب بیان کرد: در خردادماه سال گذشته در پی گزارشی به پلیس ۱۱۰ مبنی بر بوی تعفن در یک منزل مسکونی در یکی از محلههای شیراز، بلافاصله ماموران پلیس آگاهی برای بررسی موضوع به محل اعزام شدند.
وی افزود: با هماهنگی قضایی درب منزل مذکور باز و در بررسیهای اولیه مشخص شد که فردی حدودا ۵۰ ساله بوسیله سلاح سرد از ناحیه سینه و شکم مورد جراحت قرار گرفته و به دلیل خونریزی شدید، چند روزی نیز از فوت وی میگذرد.رئیس پلیس آگاهی استان ادامه داد: فرضیه قتل محرز و کارآگاهان تحقیقات خود را آغاز و با اقدامات فنی مطلع شدند که قاتل پس از این ماجرا شیراز را ترک و گوشی موبایل خود را خاموش و به استان بوشهر سفر و خود را از دید پلیس مخفی کرده است.
حبیبی ادامه داد: ماموران پس از اخذ نیابت قضایی به استان بوشهر اعزام و پس از چند روز تلاش شبانهروی و اقدامات تخصصی موفق شدند مخفیگاه قاتل را شناسایی و وی را دستگیر کنند.
رئیس پلیس آگاهی استان فارس بیان کرد: مرد قاتل ۳۸ ساله در بازجویی اولیه اقرار کرد که با مقتول در شیراز آشنا شده بودم و در منزلش زندگی میکردم و به وی اجاره میدادم و در تاریخ وقوع قتل به خاطر مسائل مالی و اجاره عقب افتاده با من بحث کرد و من نیز با سلاح سرد وی را به قتل و متواری شدم.
به نقل از مرکز اطلاعرسانی پلیس فارس، وی با بیان اینکه قاتل پس از سیر مراحل قانونی روانه زندان شد، تصریح کرد: بروز این چنین وقایع تاسفبار، به دلیل ضعف در کسب مهارتهای زندگی است، به شهروندان توصیه میشود با خویشتنداری و همچنین پیگیری مشکلات از طریق معتمدین و یا مراجع قانونی، از بروز موارد مشابه که غیر قابل جبران است، پیشگیری کنند./حادثه۲۴
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
هدایت شده از استخدام شو
❌کسب درآمد درمنزل ازطریق فضای مجازی❌
✅همراه باآموزش رایگان
✅صفرتاصد راهکارهای فروش
✅کارآفرینی ورشدشخصیتی
✅رده سنی ۱۸سال به بالا
✅فروش ازطریق انلاین
✅ساعت کاری ۴تا۵ساعت
❌اگه میخواهی بامن همراه بشی فرم زیر رو پرکن 👇
https://formafzar.com/form/99mp9
https://formafzar.com/form/99mp9
https://formafzar.com/form/99mp9
قتل دوست صمیمی بعد از خرید از سوپرمارکت
همهچیز از روزی شروع شد که 3دوست برای خرید به یک سوپرمارکت رفتند و یکی از آنها پول خریدها را حساب کرد. قرار شد 2 دوست دیگر سهم خود را از خریدها بپردازند، اما بدقولی کردند و همین موضوع شروع یک درگیری میان آنها بود.
به گزارش همشهری، یکی از روزهای فروردین امسال، گزارش ناپدید شدن پسری جوان به اداره چهارم پلیس آگاهی تهران اعلام شد. او آخرین بار برای دیدن 2نفر از دوستانش، خانه را ترک کرده و دیگر برنگشته بود. همین کافی بود تا مأموران سراغ 2 دوست جوان گمشده بروند و به تحقیق از آنها بپردازند. هرچند دو جوان مدعی بودند که اطلاعی از سرنوشت دوست گمشده خود ندارند، اما در ادامه تحقیقات راز ناپدید شدن او را فاش کردند. آنها اعتراف کردند که دوست صمیمی خود را به قتل رساندهاند. یکی از آنها گفت: مقتول از دوستان صمیمی بود، اما از چند روز قبل اختلاف میان ماشروع شد. ماجرا از این قرار بود که ما تصمیم گرفتیم برای دورهمی به خارج از تهران برویم. آن روز برای خرید وارد یک سوپرمارکت شدیم و مقتول شد مادرخرج. همه خریدها را با کارت عابربانک او حساب کردیم و قرار شد دنگمان را به او بپردازیم، اما ما فراموش کردیم و مقتول مدام این مسئله را پیش میکشید. همین مسئله موجب اختلافمان شد.متهم در ادامه گفت: شب حادثه من و دوستم با مقتول قرار گذاشتیم تا یکدیگر را ببینیم. آن شب مشروبات الکلی مصرف کرده بودیم و در حال چرخیدن در خیابانها بودیم. وقتی وارد اتوبان همت شدیم، مقتول بحث پول را پیش کشید. همین موجب شد تا درگیری میان ما بالا بگیرد. او ناگهان برای ما چاقو کشید و ما برای دفاع از خودمان ضرباتی به او زدیم که منجر به قتل وی شد.
وی ادامه داد: پس از قتل خیلی ترسیده بودیم؛ برای همین تصمیم گرفتیم جسد را از بین ببریم. راه افتادیم به سمت روستای مامونیه واقع در جاده ساوه. در آنجا جسد را دفن کردیم، اما به شدت عذاب وجدان داریم و پشیمانیم.
پس از اعتراف این دو متهم، مأموران، راهی شهرستان مامونیه شدند و پس از ساعتها جستوجو، جسد را کشف کردند. جسد به دستور قاضی سالار صنعتگر، بازپرس شعبه هشتم دادسرای جنایی تهران به پزشکی قانونی منتقل شده و تحقیقات در اینباره ادامه دارد./جنایی
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
608K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جنایت اسرائیل در رفح با ۲۰ شهید و مجروح
🔹جنگندههای اسرائیلی منطقه تل السلطان در غرب شهر رفح در جنوب نوار غزه را بمباران کردند.
🔹در این جنایت ۴ فلسطینی شهید و ۱۶ نفر هم مجروح شدند./تسنیم
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
کیفرخواست قتل برای مادر و خالهای که به دختر 2 ساله متادون خوراندند
زن جوان که برای پایان دادن به گریههای دختر خردسالش به او متادون خورانده و باعث مرگش شده است، به دادگاه کیفری استان تهران معرفی شد تا در آینده نزدیک پای میز محاکمه برود.
به گزارش اعتمادآنلاین، این زن روز 24 آذر سال گذشته دختر دو ساله خود را به بیمارستانی در پایتخت انتقال داد و پس از مدت کوتاهی، فوت دخترش باعث بازداشت او شد.این مادر در ابتدا مدعی بود فرزندش با پسرخواهر پنج سالهاش سر اسباببازی دعوا کرده و در نتیجه آن دعوای بچگانه سر دخترش به زمین خورده و فوت شده است.
این درحالی بود که آثار ضربه روی جمجمه کودک وجود نداشت و در گزارش اولیه پزشکان بیمارستان هم اثری از ضربه یا خونمردگی در سر کودک ثبت نشده بود. همین موضوع باعث شک بازپرس جنایی شد و جسد برای تعیین علت مرگ به پزشکی قانونی انتقال یافت.
بعد از گذشته دو ماه از مرگ دختربچه پزشکی قانونی اعلام کرد این کودک به دلیل مسمومیت با متادون جان باخته است. این بار مادر و خاله کودک مورد بازجویی قرار گرفتند و از نحوه مصرف متادون توسط دختربچه اظهار بیاطلاعی کردند.
مادر کودک گفت: ما آن روز از دماوند به خانه خواهرم در تهران آمده بودیم. نمیدانم دخترم چطورشربت متادون خورده؛ اما شوهر خواهرم معتاد است.
در ادامه خاله کودک مورد تحقیق قرار گرفت و گفت: شوهرم سالها است به متادون اعتیاد دارد؛ ولی من نمیدانم مواد را کجا گذاشته بود که بچه آن را برداشته و خورده است.
با این وجود تحقیقات ادامه یافت و در بازجوییهای بعدی دو زن دچار تناقضگویی شدند و در نهایت گفتههای قبلی خود را رد کردند. در نهایت مادر کودک واقعیت را برملا کرد.
زن جوان گفت: چند روزی میشد که از خانهمان در دماوند به خانه خواهرم آمده و مهمان او شده بودیم، چون شوهرخواهرم برای کار بیرون رفته و چند روزی نبود. بچهها با هم بازی می کردند و مشکلی نداشتند. آن روز دخترم خیلی شیطنت میکرد. علاوه بر آن مدام گریه میکرد و بهانه میآورد. هر کاری کردم آرام نگرفت و گریهاش بندنیامد. در خانه خواهرم قرص متادون شوهرش را به طور اتفاقی زیر بخاری پیدا کردم. آن را برداشتم، در آب حل کردم و به بچه خوراندم. اول واکنش نشان نداد؛ ولی کم کم آرام شد و دوساعت بعد خوابید. صبح که بیدار نشد، فهمیدم حالش بد شده است. خواهرم میدانست این کار را انجام دادم. هر دوی ما تصور میکردیم هیچ مشکلی پیش نمیآید و بعد از چند ساعت حال دختر خردسالم بهتر میشود؛ اما این طور نشد. برای همین همراه خواهرم، او را به بیمارستان بردم. در بیمارستان هم ماجرا را جور دیگری تعریف کردیم. فکر نمیکردم حال بچهام بد شود و چنین اتفاقی برایش بیفتد. فقط میخواستم آرام بگیرد.
در پی افشای حقیقت پرونده با شکایت شوهر این زن وارد مرحله جدیدی شد و به دستور بازپرس جنایی او و خواهرش تحت بازداشت موقت قرار گرفتند و اتهام مباشرت در قتل به مادر و اتهام معاونت در قتل به خاله کودک تفهیم شد.
متهم به قتل در مراحل مختلف بازجویی گفت:اشتباه کردم، نمیخواستم فرزندم را بکشم. بعد هم به خاطر فرار از مجازات با خواهرم تصمیم به دروغپردازی گرفتیم تا راز مرگ فرزندم لو نرود.
در نهایت قرار مجرمت و کیفرخواست علیه دو خواهر صادر شد و در حال حاضر پدر کودک برای متهمان درخواست اشد مجازات کرده و قرار است هر دو نفر به زودی در دادگاه کیفری پای میز محاکمه بروند./جنایی
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
سرگذشت تلخ زن عاشق که شوهرش او را معتاد کرد
دیگر خسته شده ام،هیچ کاری از دستم ساخته نیست و دلم برای نوزاد شیرخواره ام می سوزد اما نمی توانم از چنگ هیولای سفید فرار کنم. بارها تصمیم به ترک اعتیاد گرفتم ولی …
به گزارش روزنامه خراسان، زن27 ساله درحالی که بیان می کرد دیگر به آخر خط رسیده ام اما جرئت ترک اعتیاد را ندارم،اشک ریزان به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت:آخرین فرزند خانواده ای 8 نفره هستم که در یکی از شهرک های اطراف مشهد و در خانواده ای به دنیا آمدم که از نظر اجتماعی و اقتصادی وضعیت خوبی نداشتیم. هنوز کودکی خردسال بودم که پدرم در یک سانحه رانندگی از دنیا رفت و روزهای سخت و تلخ زندگی ما شروع شد. ازآن روز به بعد مادرم در زمین های کشاورزی کارگری می کرد و زمانی خسته و کوفته به خانه می رسید که باید امور مربوط به خانه داری را هم انجام می داد. مادرم اگرچه سعی می کرد چهره خود را شاد و خندان نشان دهد ولی من می دانستم که چه غوغایی در روح و روانش برپاست. درهمین حال برادرانم ترک تحصیل کردند تا کمک خرج خانواده باشند ولی هرکدام از آن ها هم درگیر مشکلات و گرفتاری های شخصی خودشان شدند و مادرم همچنان کارگری می کرد. از سوی دیگر من هم که به صورت مادرزادی و از ناحیه پا دچار معلولیت جسمی بودم، اعتماد به نفس پایینی داشتم و تلاش می کردم تا از چشم دوستان و نزدیکانم دور بمانم تا مورد تمسخر قرار نگیرم. این حقارت را کاملا در مدرسه با همه وجودم احساس می کردم و از نگاه های همکلاسی هایم زجر می کشیدم.بالاخره با این شرایط نتوانستم ادامه تحصیل بدهم و در مقطع راهنمایی ترک تحصیل کردم. با آن که در سن نوجوانی قرار داشتم و در رویاها و آرزوهای خودم به سر می بردم راهی بازار کار شدم تا حداقل مخارج خودم را تامین کنم. این گونه بود که در یک لباس فروشی در اطراف میدان 17 شهریور مشهد،کاری پیدا کردم و به عنوان فروشنده مشغول کار شدم. هنوز دو ماه بیشتر از آغاز به کارم نمی گذشت که با«آرمان» آشنا شدم . وقتی دیدم پسری نسبت به من مهر می ورزد و جملات زیبای عاشقانه را بر زبان می راند،خیلی شیفته آرمان شدم چرا که کمبود محبت های خانوادگی را در چشمان او جست وجو می کردم و به چیز دیگری نمی اندیشیدم. وقتی احساس می کردم او به دختری معلول توجه می کند،دیگر همه وجودم را لبریز از عاطفه می دیدم و با این عشق خیابانی آرزوهایم را از یاد بردم. چند سال بود که با «آرمان» ارتباط داشتم و بیشتر روزهارا با او درپارک ها و سینماها قرار می گذاشتم. وقتی خانواده آرمان در جریان این عشق خیابانی قرارگرفتند او را از خانه طرد کردند؛ به همین خاطرآرمان هم که در یک فروشگاه شاگرد بود، خانه کوچکی را در حاشیه شهر اجاره کرد و ما با همه مخالفت ها با یکدیگر ازدواج کردیم.
اگرچه نتوانستم مانند خیلی از دختران لباس عروسی بر تن کنم و با جشن و شادی پا به خانه بخت بگذارم اما همین که ازدواج کرده بودم از خوشحالی در پوست خود نمی گنجیدم. از طرف دیگر به خاطر آن که به بهانه های مختلف به فروشگاه نمی رفتم،صاحبکارم مرا اخراج کرد و من برای کمک به مخارج زندگی، امور مربوط به نظافت ساختمان ها را انجام می دادم ولی خیلی زود آرمان که مصرف تفریحی مواد مخدر و سیگار را از همان اوایل دوران جوانی شروع کرده بود،بر اثر معاشرت با دوستان ناباب در حاشیه شهر به یک معتاد حرفه ای تبدیل شد و مرا هم آلوده کرد. باآن که پسرم تازه به دنیاآمده بود اما هر چه دونفری کار می کردیم بازهم نمی توانستیم هزینه های اعتیادمان را تامین کنیم.وقتی به چشمان زیبای فرزندم نگاه می کردم از خودم متنفر می شدم که چرا نباید غذای مناسبی بخورم که فرزندم را این گونه ضعیف نبینم.
خیلی دلم به حال نوزاد شیرخواره ام می سوخت به همین دلیل بارها تصمیم گرفتم از چنگ این هیولای سفید(شیشه)فرارکنم ولی مانند کبوتری خانگی دوباره بر بام مواد افیونی لانه می ساختم و روزهای نکبت بار را تکرار می کردم و نابودی آینده ام را به چشم می دیدم. این بود که به کلانتری آمدم تا شاید راهی برای نجات خودم بیابم اما ای کاش …
با دستور ویژه سرگرد احسان سبکبار(رئیس کلانتری شفای مشهد) راهکارهای قانونی و اقدامات روانشناختی برای نجات زن جوان از منجلاب اعتیاد در دایره مددکاری اجتماعی کلانتری آغاز شد./جنایی
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
11.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پول برهنگی (چَتِربِت) چیست؟
🔹انهدام شبکه اغفال دختران توسط پلیس /تسنیم
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
کلاهبرداری میلیاردی فیشینگکار حرفهای در سایت دیوار
جانشین فرمانده انتظامی استان از دستگیری یک فیشینگکار حرفهای که با وجوه کلاهبرداری شده اقدام به خریداری سکه در سایت دیوار میکرد، خبر داد.
سرهنگ محمد نادربیگی اظهار داشت: در پی مراجعه یکی از شهروندان به پلیس فتا استان مبنی بر اینکه تعدادی سکه خود را از طریق سایت دیوار به فروش گذاشته که پس از چند روز حساب بانکی وی بسته شده، بررسی پرونده در دستور کار ماموران پلیس فتا استان قرار گرفت.
وی افزود: کارشناسان با استفاده از اقدامات فنی متوجه شدند که پول حاصل از کلاهبرداری اینترنتی به حساب این شخص واریز شده که این موضوع سبب مسدود شدن حسابش شده است.جانشین فرمانده انتظامی استان البرز در خصوص جزئیات این پرونده گفت: متهم پس از فیشینگ و دسترسی به اطلاعات حساب مالباختگان با استفاده از سایت و برنامه دیوار فروشندگان سکه و طلا را در مناطق مختلف شناسایی و با فریب آنان وجوه را مستقیما از حساب مالباختگان برای آن ها واریز می کرد.
این مقام انتظامی تصریح کرد: با انجام اقدامات فنی و تخصصی متهم این پرونده شناسایی شد و با هماهنگی مقام قضائی این شخص در در یکی از استان ها همجوار دستگیر شد.
وی ادامه داد: فرد دستگیر شده پس از انتقال به پلیس فتا در بازجویی تخصصی ابتدا منکر هر گونه کلاهبرداری در سایت مذکور شد اما پس از مواجه با مستندات پلیسی به بزه انتسابی اعتراف کرد.
سرهنگ نادربیگی در پایان با بیان اینکه تا کنون چند نفر از مالباختگان این پرونده در سراسر کشور شناسایی شده اند، گفت: احتمال می رود بیش از 50 مالباخته دیگر در حوزه سرقت اطلاعات بانکی این متهم در سراسر کشور شناسایی شوند.
جانشین فرمانده انتظامی استان البرز در پایان در خصوص آگهی های درج شده در سایت های آگهی مثل دیوار و شیپور، گفت: کاربران باید مراقب باشند تا در دام کلاهبرداران در فضای سایبری گرفتار نشوند و قبل از واریز هر گونه وجه از صحت و سلامت معامله مطمئن شوند. /حادثه۲۴
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
کلاهبرداری میلیاردی مرد افغان باشگرد اخذ ویزا
-رئیس پلیس آگاهی پایتخت از کلاهبرداری ۲۲ میلیارد ریالی با شگرد اخذ ویزا خبر داد.
سردار علی ولیپور گودرزی اظهار کرد: با وقوع کلاهبرداریهای سریالی از شهروندان تحت عنوان اخذ ویزای کشورهای اروپایی موضوع رسیدگی به پرونده در دستور کار تیمی زبده از کارآگاهان اداره سیزدهم پلیس آگاهی قرار گرفت.
رئیس پلیس آگاهی پایتخت افزود: تحقیقات ابتدایی حکایت از آن داشت یک مرد جوان اهل کشور افغانستان با چرب زبانی و ادعای نفوذ در سفارتخانهها از شهروندان در تهران، مشهد و کرج مبلغ ۲۲ میلیارد ریال پول دریافت کرده است.این مقام ارشد انتظامی عنوان کرد: کارآگاهان در نخستین گام با بهرهگیری از شیوههای کشف نوین جرم و اقدامات اطلاعاتی گسترده مخفیگاه متهم را شناسایی کردند و پی بردند که وی قصد دارد تا با جعل مدارک بیشتر مبالغ دیگری از شهروندان دریافت کند.
وی متذکر شد: کارآگاهان پس از دریافت این سرنخ مهم با هماهنگیهای لازم با مرجع قضائی راهی مخفیگاه موردنظر در پاسداران شدند و متهم اصلی پرونده را در یک عملیات منسجم دستگیر کردند.
سردار گودرزی ادامه داد: متهم پس از انتقال به اداره سیزدهم پلیس آگاهی در تحقیقات ابتدایی به جرم خود مبنی بر کلاهبرداری از شهروندان با شگرد اخذ ویزا کشورهای اروپایی و آسیایی اعتراف همچنین شاکیان پرونده در مواجه حضوری وی را شناسایی کردند.
وی در پایان با بیان اینکه خط قرمز پلیس امنیت شهروندان است، خاطرنشان کرد: با صدور قرار قانونی از سوی مرجع قضائی متهم برای روشن شدن زوایای پنهان پرونده و کشف جرایم احتمالی در اختیار کارآگاهان اداره سیزدهم پلیس آگاهی قرار گرفتند./حادثه۲۴
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
همدستی زن و شوهر در اجرای نقشه پلید برای مغازهدار همسایه
زنی که با همکاری شوهرش 3 میلیارد ریال از مغازهای سرقت کرده بود، دستگیر شد.
به گزارش سایت جنایی، سرهنگ محمدرضا موسوی، سرکلانتر پنجم پلیس پیشگیری پایتخت گفت: شهروندی با مراجعه به کلانتری 179 خلیج فارس اظهار داشت شب گذشته سارقان با تخریب قفل و شیشه مغازه اقدام به سرقت وسایل به ارزش مالی حدود 3 میلیارد ریال کردهاند.وی افزود: در بررسیهای صورت گرفته و اقدامات فنی پلیسی مشخص شد یک زن و شوهر که در مجاورت مغازه زندگی میکنند با مشارکت یکدیگر اقدام به سرقت از مغازه کردهاند.
سرکلانتر پنجم پلیس پیشگیری پایتخت ادامه داد: با هماهمنگی مقام قضائی تیم عملیات کلانتری به مخفیگاه متهمان که داخل یک کانکس در حوالی اتوبان آزادگان تهران بود اعزام شدند و متهم زن را در محل دستگیر کردند؛ اما همسر وی که از اتباع کشور همسایه است قبل حضور تیم عملیات از محل متواری شده بود. در بازرسیهای به عمل از مخفیگاه متهمان اجناس به سرقت رفته از مغازه کشف و به همراه متهم به کلانتری منتقل شد.
سرهنگ موسوی خاطرنشان کرد: دستگیری همدست این زن در دستور کار پلیس قرار دارد و پرونده به همراه متهم به مرجع قضائی معرفی شد./جنایی
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
درخواست طلاق از مردی که عاشق داشتن فرزند پسر است
علاقه زیاد مرد جوان به داشتن فرزند تأثیر زیادی روی زندگی مشترکش گذاشت و باعث شد این زوج تصمیم بگیرند از هم جدا شوند. زن جوان که از این علاقه استرس گرفته بود تا مدتها دلش نمیخواست مادر شود. درنهایت هم این زوج سر همین موضوع با یکدیگر دعوا کردند و کارشان به دادگاه خانواده کشیده شد.
به گزارش جام جم، زن جوان وقتی در مقابل قاضی دادگاه خانواده تهران قرار گرفت، درباره ماجرای زندگیاش گفت:هفت سال است که با نادر ازدواج کردهام ولی در این مدت یک روز خوش هم نداشتم. نادر فقط به من استرس میداد. سالهاست که دچار اضطراب شدیدی شدهام. به طوریکه دلم نمیخواهد بچهدار شوم. اوایل که با نادر آشنا شدم او گفت که عاشق فرزند پسر است. فکرش را هم نمیکردم که تا این حد جدی باشد. تصورمیکردم مثل خیلیها که میگویند پسردوست دارند یا دختر، شوهرمن هم فقط ازعلاقهاش گفته است اما وقتی بااو زیر یک سقف رفتم به مرور زمان متوجه شدم این قضیه چقدر برایش جدی است. مرتب به من یادآوری میکرد که باید پسردار شویم. حتی گاهی اوقات جملات تهدیدآمیز به زبان میآورد که اگر فرزندمان دختر باشد، او را نمیخواهم یا مثلا طلاقت میدهم. من هم بعد از این حساسیتی که داشت،دیگر ترسیدم مادر شوم. به او گفتم دلم نمیخواهد بچهدار شوم. حالا مدتی است که سر این موضوع نادر بازهم به من فشارمیآورد ومیگوید باید بچهدار شویم. حتماهم باید فرزندمان پسر باشد.میگوید هرطورشده با دکتر و دوا و درمان باید پسردار شویم. از بس این را گفته، دیگر میترسم مادر شوم. باخودم میگویم اگر فرزندم دختر شود چه باید کنم. شوهرم از بس مرا ترسانده دیگر دلم نمیخواهد بچهدارشوم اما بازهم نادر دستبردار نیست.همچنان میگوید بچه میخواهد آن هم پسر. برای همین دیگر نمیخواهم با او زندگی کنم.در ادامه شوهر این زن به قاضی گفت: آقای قاضی من فقط از علاقهام با همسرم حرف زدم اما او موضوع را بزرگ کرده است. الان علم آنقدر پیشرفت کرده که میتوانیم تعیین جنسیت کنیم وصاحب فرزند پسر شویم ولی احساس میکنم همسرم در این موضوع با من لجبازی میکند.اوحتی دیگرنمیخواهد بچهدار شویم درصورتی که از همان روز اول آشنایی گفتم چقدر دلم میخواهد پدر شوم و فرزند پسر داشته باشم. حالا هفت سال اززندگی مشترک ما گذشته وهمسرم بامن همچنان لجبازی میکند. اتفاقا من هم دیگر خسته شدهام. هفت سال است که برسر این موضوع داریم باهم دعوا میکنیم. دیگرنمیدانم باید چه کنم.اوفقط حرف خودش را میزند.اصلا به خواسته من توجهی ندارد.انگار زندگیمان برایش اهمیتی ندارد.اگر اهمیت داشت، دلش میخواست که با من یک بچه داشته باشد و خانوادهمان بزرگتر شود ولی حالا که او لج کرده، من هم دیگر نمیخواهم در کنار این زن زندگی کنم.در پایان جلسه قاضی سعی کرد این زوج را از جدایی منصرف کند ولی وقتی اصرار آنها را دید، رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد و از این زوج خواست با یک مشاوره خانوده مشورت کنند./جنایی
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154