eitaa logo
«حوادث»
9.9هزار دنبال‌کننده
24.2هزار عکس
11.8هزار ویدیو
13 فایل
☫ ﷽ ☫ کانال حوادث موثق ترین و جدیدترین حوادث روز ایران و جهان تبلیغات https://eitaa.com/joinchat/2470642016C31359a7823 . . . . . #ترک_کانال . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
مشاهده در ایتا
دانلود
608K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جنایت اسرائیل در رفح با ۲۰ شهید و مجروح 🔹جنگنده‌های اسرائیلی منطقه تل السلطان در غرب شهر رفح در جنوب نوار غزه را بمباران کردند. 🔹در این جنایت ۴ فلسطینی شهید و ۱۶ نفر هم مجروح شدند./تسنیم 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
کیفرخواست قتل برای مادر و خاله‌ای که به دختر 2 ساله متادون خوراندند زن جوان که برای پایان دادن به گریه‌های دختر خردسالش به او متادون خورانده و باعث مرگش شده است، به دادگاه کیفری استان تهران معرفی شد تا در آینده نزدیک پای میز محاکمه برود. به گزارش اعتمادآنلاین، این زن روز 24 آذر سال گذشته دختر دو ساله خود را به بیمارستانی در پایتخت انتقال داد و پس از مدت کوتاهی، فوت دخترش باعث بازداشت او شد.این مادر در ابتدا مدعی بود فرزندش با پسرخواهر پنج ساله‌اش سر اسباب‌بازی دعوا کرده و در نتیجه آن دعوای بچگانه سر دخترش به زمین خورده و فوت شده است. این درحالی بود که آثار ضربه روی جمجمه کودک وجود نداشت و در گزارش اولیه پزشکان بیمارستان هم اثری از ضربه یا خون‌مردگی در سر کودک ثبت نشده بود. همین موضوع باعث شک بازپرس جنایی شد و جسد برای تعیین علت مرگ به پزشکی قانونی انتقال یافت. بعد از گذشته دو ماه از مرگ دختربچه پزشکی قانونی اعلام کرد این کودک به دلیل مسمومیت با متادون جان باخته است. این بار مادر و خاله کودک مورد بازجویی قرار گرفتند و از نحوه مصرف متادون توسط دختربچه اظهار بی‌اطلاعی کردند. مادر کودک گفت: ما آن روز از دماوند به خانه خواهرم در تهران آمده بودیم. نمی‌دانم دخترم چطورشربت متادون خورده؛ اما شوهر خواهرم معتاد است. در ادامه خاله کودک مورد تحقیق قرار گرفت و گفت: شوهرم سالها است به متادون اعتیاد دارد؛ ولی من نمی‌دانم مواد را کجا گذاشته بود که بچه آن را برداشته و خورده است. با این وجود تحقیقات ادامه یافت و در بازجویی‌های بعدی دو زن دچار تناقض‌گویی شدند و در نهایت گفته‌های قبلی خود را رد کردند. در نهایت مادر کودک واقعیت را برملا کرد. زن جوان گفت: چند روزی می‌شد که از خانه‌مان در دماوند به خانه خواهرم آمده و مهمان او شده بودیم،‌ چون شوهرخواهرم برای کار بیرون رفته و چند روزی نبود. بچه‌ها با هم بازی می کردند و مشکلی نداشتند. آن روز دخترم خیلی شیطنت می‌کرد. علاوه بر آن مدام گریه می‌کرد و بهانه می‌آورد. هر کاری کردم آرام نگرفت و گریه‌اش بندنیامد. در خانه خواهرم قرص متادون شوهرش را به طور اتفاقی زیر بخاری پیدا کردم. آن را برداشتم، در آب حل کردم و به بچه خوراندم. اول واکنش نشان نداد؛ ولی کم کم آرام شد و دوساعت بعد خوابید. صبح که بیدار نشد، فهمیدم حالش بد شده است. خواهرم می‌دانست این کار را انجام دادم. هر دوی ما تصور می‌کردیم هیچ مشکلی پیش نمی‌آید و بعد از چند ساعت حال دختر خردسالم بهتر می‌شود؛ اما این طور نشد. برای همین همراه خواهرم، او را به بیمارستان بردم. در بیمارستان هم ماجرا را جور دیگری تعریف کردیم. فکر نمی‌کردم حال بچه‌ام بد شود و چنین اتفاقی برایش بیفتد. فقط می‌خواستم آرام بگیرد. در پی افشای حقیقت پرونده با شکایت شوهر این زن وارد مرحله جدیدی شد و به دستور بازپرس جنایی او و خواهرش تحت بازداشت موقت قرار گرفتند و اتهام مباشرت در قتل به مادر و اتهام معاونت در قتل به خاله کودک تفهیم شد. متهم به قتل در مراحل مختلف بازجویی گفت:اشتباه کردم، نمی‌خواستم فرزندم را بکشم. بعد هم به خاطر فرار از مجازات با خواهرم تصمیم به دروغ‌پردازی گرفتیم تا راز مرگ فرزندم لو نرود. در نهایت قرار مجرمت و کیفرخواست علیه دو خواهر صادر شد و در حال حاضر پدر کودک برای متهمان درخواست اشد مجازات کرده و قرار است هر دو نفر به زودی در دادگاه کیفری پای میز محاکمه بروند./جنایی 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
سرگذشت تلخ زن عاشق که شوهرش او را معتاد کرد دیگر خسته شده ام،هیچ کاری از دستم ساخته نیست و دلم برای نوزاد شیرخواره ام می سوزد اما نمی توانم از چنگ هیولای سفید فرار کنم. بارها تصمیم به ترک اعتیاد گرفتم ولی … به گزارش روزنامه خراسان، زن27 ساله درحالی که بیان می کرد دیگر به آخر خط رسیده ام اما جرئت ترک اعتیاد را ندارم،اشک ریزان به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت:آخرین فرزند خانواده ای 8 نفره هستم که در یکی از شهرک های اطراف مشهد و در خانواده ای به دنیا آمدم که از نظر اجتماعی و اقتصادی وضعیت خوبی نداشتیم. هنوز کودکی خردسال بودم که پدرم در یک سانحه رانندگی از دنیا رفت و روزهای سخت و تلخ زندگی ما شروع شد. ازآن روز به بعد مادرم در زمین های کشاورزی کارگری می کرد و زمانی خسته و کوفته به خانه می رسید که باید امور مربوط به خانه داری را هم انجام می داد. مادرم اگرچه سعی می کرد چهره خود را شاد و خندان نشان دهد ولی من می دانستم که چه غوغایی در روح و روانش برپاست. درهمین حال برادرانم ترک تحصیل کردند تا کمک خرج خانواده باشند ولی هرکدام از آن ها هم درگیر مشکلات و گرفتاری های شخصی خودشان شدند و مادرم همچنان کارگری می کرد. از سوی دیگر من هم که به صورت مادرزادی و از ناحیه پا دچار معلولیت جسمی بودم، اعتماد به نفس پایینی داشتم و تلاش می کردم تا از چشم دوستان و نزدیکانم دور بمانم تا مورد تمسخر قرار نگیرم. این حقارت را کاملا در مدرسه با همه وجودم احساس می کردم و از نگاه های همکلاسی هایم زجر می کشیدم.بالاخره با این شرایط نتوانستم ادامه تحصیل بدهم و در مقطع راهنمایی ترک تحصیل کردم. با آن که در سن نوجوانی قرار داشتم و در رویاها و آرزوهای خودم به سر می بردم راهی بازار کار شدم تا حداقل مخارج خودم را تامین کنم. این گونه بود که در یک لباس فروشی در اطراف میدان 17 شهریور مشهد،کاری پیدا کردم و به عنوان فروشنده مشغول کار شدم. هنوز دو ماه بیشتر از آغاز به کارم نمی گذشت که با«آرمان» آشنا شدم . وقتی دیدم پسری نسبت به من مهر می ورزد و جملات زیبای عاشقانه را بر زبان می راند،خیلی شیفته آرمان شدم چرا که کمبود محبت های خانوادگی را در چشمان او جست وجو می کردم و به چیز دیگری نمی اندیشیدم. وقتی احساس می کردم او به دختری معلول توجه می کند،دیگر همه وجودم را لبریز از عاطفه می دیدم و با این عشق خیابانی آرزوهایم را از یاد بردم. چند سال بود که با «آرمان» ارتباط داشتم و بیشتر روزهارا با او درپارک ها و سینماها قرار می گذاشتم. وقتی خانواده آرمان در جریان این عشق خیابانی قرارگرفتند او را از خانه طرد کردند؛ به همین خاطرآرمان هم که در یک فروشگاه شاگرد بود، خانه کوچکی را در حاشیه شهر اجاره کرد و ما با همه مخالفت ها با یکدیگر ازدواج کردیم. اگرچه نتوانستم مانند خیلی از دختران لباس عروسی بر تن کنم و با جشن و شادی پا به خانه بخت بگذارم اما همین که ازدواج کرده بودم از خوشحالی در پوست خود نمی گنجیدم. از طرف دیگر به خاطر آن که به بهانه های مختلف به فروشگاه نمی رفتم،صاحب‏کارم مرا اخراج کرد و من برای کمک به مخارج زندگی، امور مربوط به نظافت ساختمان ها را انجام می دادم ولی خیلی زود آرمان که مصرف تفریحی مواد مخدر و سیگار را از همان اوایل دوران جوانی شروع کرده بود،بر اثر معاشرت با دوستان ناباب در حاشیه شهر به یک معتاد حرفه ای تبدیل شد و مرا هم آلوده کرد. باآن که پسرم تازه به دنیاآمده بود اما هر چه دونفری کار می کردیم بازهم نمی توانستیم هزینه های اعتیادمان را تامین کنیم.وقتی به چشمان زیبای فرزندم نگاه می کردم از خودم متنفر می شدم که چرا نباید غذای مناسبی بخورم که فرزندم را این گونه ضعیف نبینم. خیلی دلم به حال نوزاد شیرخواره ام می سوخت به همین دلیل بارها تصمیم گرفتم از چنگ این هیولای سفید(شیشه)فرارکنم ولی مانند کبوتری خانگی دوباره بر بام مواد افیونی لانه می ساختم و روزهای نکبت بار را تکرار می کردم و نابودی آینده ام را به چشم می دیدم. این بود که به کلانتری آمدم تا شاید راهی برای نجات خودم بیابم اما ای کاش … با دستور ویژه سرگرد احسان سبکبار(رئیس کلانتری شفای مشهد) راهکارهای قانونی و اقدامات روان‎شناختی برای نجات زن جوان از منجلاب اعتیاد در دایره مددکاری اجتماعی کلانتری آغاز شد./جنایی 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
11.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پول برهنگی (چَتِربِت) چیست؟ 🔹انهدام شبکه اغفال دختران توسط پلیس /تسنیم 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
کلاهبرداری میلیاردی فیشینگ‌کار حرفه‌ای در سایت دیوار جانشین فرمانده انتظامی استان از دستگیری یک فیشینگ‌کار حرفه‌ای که با وجوه کلاهبرداری شده اقدام به خریداری سکه در سایت دیوار می‌کرد، خبر داد. سرهنگ‌ محمد نادربیگی‌ اظهار داشت: در پی مراجعه یکی از شهروندان به پلیس فتا استان مبنی بر اینکه تعدادی سکه خود را از طریق سایت دیوار به فروش گذاشته که پس از چند روز حساب بانکی وی بسته شده، بررسی پرونده در دستور کار ماموران پلیس فتا استان قرار گرفت. وی افزود: کارشناسان با استفاده از اقدامات فنی متوجه شدند که پول حاصل از کلاهبرداری اینترنتی به حساب این شخص واریز شده که این موضوع سبب مسدود شدن حسابش شده است.جانشین فرمانده انتظامی استان البرز در خصوص جزئیات این پرونده گفت: متهم پس از فیشینگ و دسترسی به اطلاعات حساب مالباختگان با استفاده از سایت و برنامه دیوار فروشندگان سکه و طلا را در مناطق مختلف شناسایی و با فریب آنان وجوه را مستقیما از حساب مالباختگان برای آن ها واریز می کرد. این مقام انتظامی تصریح کرد: با انجام اقدامات فنی و تخصصی متهم این پرونده شناسایی شد و با هماهنگی مقام قضائی این شخص در در یکی از استان ها همجوار دستگیر شد. وی ادامه داد: فرد دستگیر شده پس از انتقال به پلیس فتا در بازجویی تخصصی ابتدا منکر هر گونه کلاهبرداری در سایت مذکور شد اما پس از مواجه با مستندات پلیسی به بزه انتسابی اعتراف کرد. سرهنگ نادربیگی در پایان با بیان اینکه تا کنون چند نفر از مالباختگان این پرونده در سراسر کشور شناسایی شده اند، گفت: احتمال می رود بیش از 50 مالباخته دیگر در حوزه سرقت اطلاعات بانکی این متهم در سراسر کشور شناسایی شوند. جانشین فرمانده انتظامی استان البرز در پایان در خصوص آگهی های درج شده در سایت های آگهی مثل دیوار و شیپور، گفت: کاربران باید مراقب باشند تا در دام کلاهبرداران در فضای سایبری گرفتار نشوند و قبل از واریز هر گونه وجه از صحت و سلامت معامله مطمئن شوند. /حادثه۲۴ 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
کلاهبرداری میلیاردی مرد افغان باشگرد اخذ ویزا -رئیس پلیس آگاهی پایتخت از کلاهبرداری ۲۲ میلیارد ریالی با شگرد اخذ ویزا خبر داد. سردار علی ولیپور گودرزی اظهار کرد: با وقوع کلاهبرداری‌های سریالی از شهروندان تحت عنوان اخذ ویزای کشور‌های اروپایی موضوع رسیدگی به پرونده در دستور کار تیمی زبده از کارآگاهان اداره سیزدهم پلیس آگاهی قرار گرفت. رئیس پلیس آگاهی پایتخت افزود: تحقیقات ابتدایی حکایت از آن داشت یک مرد جوان اهل کشور افغانستان با چرب زبانی و ادعای نفوذ در سفارتخانه‌ها از شهروندان در تهران، مشهد و کرج مبلغ ۲۲ میلیارد ریال پول دریافت کرده است.این مقام ارشد انتظامی عنوان کرد: کارآگاهان در نخستین گام با بهره‌گیری از شیوه‌های کشف نوین جرم و اقدامات اطلاعاتی گسترده مخفیگاه متهم را شناسایی کردند و پی بردند که وی قصد دارد تا با جعل مدارک بیشتر مبالغ دیگری از شهروندان دریافت کند. وی متذکر شد: کارآگاهان پس از دریافت این سرنخ مهم با هماهنگی‌های لازم با مرجع قضائی راهی مخفیگاه موردنظر در پاسداران شدند و متهم اصلی پرونده را در یک عملیات منسجم دستگیر کردند. سردار گودرزی ادامه داد: متهم پس از انتقال به اداره سیزدهم پلیس آگاهی در تحقیقات ابتدایی به جرم خود مبنی بر کلاهبرداری از شهروندان با شگرد اخذ ویزا کشور‌های اروپایی و آسیایی اعتراف همچنین شاکیان پرونده در مواجه حضوری وی را شناسایی کردند. وی در پایان با بیان اینکه خط قرمز پلیس امنیت شهروندان است، خاطرنشان کرد: با صدور قرار قانونی از سوی مرجع قضائی متهم برای روشن شدن زوایای پنهان پرونده و کشف جرایم احتمالی در اختیار کارآگاهان اداره سیزدهم پلیس آگاهی قرار گرفتند./حادثه۲۴ 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
همدستی زن و شوهر در اجرای نقشه پلید برای مغازه‌دار همسایه زنی که با همکاری شوهرش 3 میلیارد ریال از مغازه‌ای سرقت کرده بود، دستگیر شد. به گزارش سایت جنایی‌، سرهنگ محمدرضا موسوی، سرکلانتر پنجم پلیس پیشگیری پایتخت گفت: شهروندی با مراجعه به کلانتری 179 خلیج فارس اظهار داشت شب گذشته سارقان با تخریب قفل و شیشه مغازه اقدام به سرقت وسایل به ارزش مالی حدود 3 میلیارد ریال کرده‌اند.وی افزود: در بررسی‌های صورت گرفته و اقدامات فنی پلیسی مشخص شد یک زن و شوهر که در مجاورت مغازه زندگی می‌کنند با مشارکت یکدیگر اقدام به سرقت از مغازه کرده‌اند. سرکلانتر پنجم پلیس پیشگیری پایتخت ادامه داد: با هماهمنگی مقام قضائی تیم عملیات کلانتری به مخفیگاه متهمان که داخل یک کانکس در حوالی اتوبان آزادگان تهران بود اعزام شدند و متهم زن را در محل دستگیر کردند؛ اما همسر وی که از اتباع کشور همسایه است قبل حضور تیم عملیات از محل متواری شده بود. در بازرسی‌های به عمل از مخفیگاه متهمان اجناس به سرقت رفته از مغازه کشف و به همراه متهم به کلانتری منتقل شد. سرهنگ موسوی خاطرنشان کرد: دستگیری همدست این زن در دستور کار پلیس قرار دارد و پرونده به همراه متهم به مرجع قضائی معرفی شد./جنایی 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
درخواست طلاق از مردی که عاشق داشتن فرزند پسر است علاقه زیاد مرد جوان به داشتن فرزند تأثیر زیادی روی زندگی مشترکش گذاشت و باعث شد این زوج تصمیم بگیرند از هم جدا شوند. زن جوان که از این علاقه استرس گرفته بود تا مدت‌ها دلش نمی‌خواست مادر شود. درنهایت هم این زوج سر همین موضوع با یکدیگر دعوا کردند و کارشان به دادگاه خانواده کشیده شد. به گزارش جام جم، زن جوان وقتی در مقابل قاضی دادگاه خانواده تهران قرار گرفت، درباره ماجرای زندگی‌‌اش گفت:هفت سال است که با نادر ازدواج کرده‌ام ولی در این مدت یک روز خوش هم نداشتم. نادر فقط به من استرس می‌داد. سال‌‌هاست که دچار اضطراب شدیدی شده‌ام. به طوری‌که دلم نمی‌خواهد بچه‌دار شوم. اوایل که با نادر آشنا شدم او گفت که عاشق فرزند پسر است. فکرش را هم نمی‌کردم که تا این حد جدی باشد. تصورمی‌کردم مثل خیلی‌ها که می‌گویند پسردوست دارند یا دختر، شوهرمن هم فقط ازعلاقه‌‌اش گفته است اما وقتی بااو زیر یک سقف رفتم به مرور زمان متوجه شدم این قضیه چقدر برایش جدی است. مرتب به من یادآوری می‌کرد که باید پسردار شویم. حتی گاهی اوقات جملات تهدید‌آمیز به زبان می‌آورد که اگر فرزندمان دختر باشد، او را نمی‌خواهم یا مثلا طلاقت می‌دهم. من هم بعد از این حساسیتی که داشت،دیگر ترسیدم مادر شوم. به او گفتم دلم نمی‌خواهد بچه‌دار شوم. حالا مدتی است که سر این موضوع نادر بازهم به من فشارمی‌آورد ومی‌گوید باید بچه‌دار شویم. حتماهم باید فرزندمان پسر باشد.می‌گوید هرطورشده با دکتر و دوا و درمان باید پسردار شویم. از بس این را گفته، دیگر می‌ترسم مادر شوم. باخودم می‌گویم اگر فرزندم دختر شود چه باید کنم. شوهرم از بس مرا ترسانده دیگر دلم نمی‌خواهد بچه‌دارشوم اما بازهم نادر دست‌بردار نیست.همچنان می‌گوید بچه می‌خواهد آن هم پسر. برای همین دیگر نمی‌خواهم با او زندگی کنم.در ادامه شوهر این زن به قاضی گفت: آقای قاضی من فقط از علاقه‌ام با همسرم حرف زدم اما او موضوع را بزرگ کرده است. الان علم آن‌قدر پیشرفت کرده که می‌توانیم تعیین جنسیت کنیم وصاحب فرزند پسر شویم ولی احساس می‌کنم همسرم در این موضوع با من لجبازی می‌کند.اوحتی دیگرنمی‌خواهد بچه‌دار شویم درصورتی که از همان روز اول آشنایی گفتم چقدر دلم می‌خواهد پدر شوم و فرزند پسر داشته باشم. حالا هفت سال اززندگی مشترک ما گذشته وهمسرم بامن همچنان لجبازی می‌کند. اتفاقا من هم دیگر خسته شده‌ام. هفت سال است که برسر این موضوع داریم باهم دعوا می‌کنیم. دیگرنمی‌دانم باید چه کنم.اوفقط حرف خودش را می‌زند.اصلا به خواسته من توجهی ندارد.انگار زندگی‌مان برایش اهمیتی ندارد.اگر اهمیت داشت، دلش می‌خواست که با من یک بچه داشته باشد و خانواده‌مان بزرگ‌تر شود ولی حالا که او لج کرده، من هم دیگر نمی‌خواهم در کنار این زن زندگی کنم.در پایان جلسه قاضی سعی کرد این زوج را از جدایی منصرف کند ولی وقتی اصرار آنها را دید، رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد و از این زوج خواست با یک مشاوره خانوده مشورت کنند./جنایی 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
راننده تاکسی جنایتکار اعتراف کرد: قتل زنان بعد از تجاوز راننده هندی زنان مسافر را به مکان‌های خلوت می‌برد و بعد از تجاوز آنها را به قتل می‌رساند. به گزارش همشهری، به نقل از رسانه‌های هندی، 28فوریه امسال پلیس هند در جریان کشف جسدی در منطقه جنگلی اوتار پرادش از ایالت‌های شمالی هند قرار گرفت. مأموران پلیس بلافاصله خود را به محل کشف جسد رساندند و بعد از بررسی صحنه جرم، جسد را به پزشکی قانونی منتقل کردند.در آنجا مشخص شد که جسد متعلق به زنی 55 ساله اهل منطقه موهالی است که روز گذشته ناپدید شده و خانواده‌اش پلیس را در جریان قرار داده‌اند. در تحقیقات بعدی پلیس معلوم شد که قتل این زن مشابه قتل دیگری در سال گذشته است. پلیس مطمئن شد که با یک قاتل سریالی روبه‌روست که در سال 2022یک زن 40ساله را به همین روش به قتل رسانده است. در جریان تحقیقات پلیس، لباس خونی مردانه در منطقه جنگلی نزدیک دریاچه داناس حوالی محل جنایت پیدا شد که پلیس حدس زد باید لباس قاتل باشد. با این سرنخ تحقیقات گسترده‌ای برای پیدا کردن قاتل سریالی آغاز شد و پلیس توانست رد قاتل را پیدا و هویتش را با نام مونوکومار 38ساله و راننده تاکسی شناسایی کند. مونو اول‌ ماه می‌ در مخفیگاهش توسط پلیس دستگیر شد.در بازجویی‌ها، پلیس متوجه شد که او همچنین در سال 2010، یک دانشجوی 22ساله را به قتل رسانده است. مونو کومار در اعترافاتش به پلیس گفت که به‌عنوان راننده به جاهای مختلف رفت‌وآمد دارد، حتی به ایالت‌های همسایه نیز می‌رود و مسافر می‎برد. قربانیانش نیز از مسافرانش بوده‌اند که آنها را به منطقه خلوت و جنگلی برده و به قتل رسانده است. آخرین قربانی را نیز ابتدا به او تجاوز کرده و بعد از خفه‌کردن با سنگ سرش را شکسته و گوشواره و خلخالش را دزدیده و فرار کرده است. پلیس معتقد است که چون متهم راننده تاکسی بوده و به ایالت‌های مختلف سفر می‌کرده، ممکن است در ایالت‌های دیگر نیز مرتکب جنایات مشابهی شده باشد. تحقیق در این زمینه ادامه دارد./جنایی 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
آتش‌سوزی عظیم در یک کارخانه جایگاه شارژ در شمال ایتالیا منابع خبری از وقوع حریق گسترده در یک کارخانه ساخت جایگاه‌های شارژ خودروهای برقی در شمال این کشور خبر دادند. به گزارش ایسنا، این آتش سوزی امروز (چهارشنبه) منجر به برخاستن حجم زیادی از دود غلیظ و بسته شدن حریم هوایی شهر شده است. تصاویر گرفته شده از تلویزیون Alto Adige آتش گسترده و دود سیاه در حال افزایش را نشان می‌دهد. گزارش‌ها حاکیست این حادثه فوتی و مصدوم نداشته است. یاهو نیوز به نقل از مقامات محلی گزارش کرد، آتش تاکنون مهار شده و علت وقوع حریق در دست بررسی است./ایسنا 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
پلیس مانع خودسوزی زن ۵۰ ساله شد فرمانده انتظامی رشت گفت: ماموران انتظامی شهرستان رشت، با حضور به موقع در صحنه، مانع از خودسوزی خانم ۵۰ ساله شدند. سرهنگ محمود حافظی فرمانده انتظامی رشت اظهار کرد: در پی تماس شهروندی با مرکز فوریت های پلیسی ۱۱۰ و اعلام اقدام به خودسوزی خانمی حدودا ۵۰ ساله در بلوار امام خمینی (ره)، بلافاصله، نزدیک ترین گشت انتظامی، جهت بررسی موضوع در محل حاضر شد و با همراهی و همکاری مردم، مانع از خودسوزی وی شده و دو بطری حاوی بنزین و الکل در اختیار را از وی دور کردند. سرهنگ حافظی افزود: برابر بررسی های صورت گرفته مشخص شد این خانم، در گذشته نیز، به دلیل مشکلات شخصی، چندین مورد اقدام به خودسوزی نافرجام کرده است. فرمانده انتظامی رشت در پایان گفت: وی، به منظور بررسی زوایای بیشتر برای، به مرجع قضائی تحویل داده شد./مشرق 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
15.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گم شدن پسر ۱۴ ساله در شمال کشور / امیرحسین کجاست؟ پسر ۱۴ ساله اهل گرگان بعد از ۵ روز مفقودی همچنان پیدا نشده است. مادر این پسر در گفت و گو‌ با رکنا گفت: فرزند من برای خرید به جمعه بازار رفته بود که بعد از آن هیچ‌ یک از اهالی محل او را ندیده است. ما بعد از متوجه شدن این موضوع که امیرحسین گم شده با کلانتری و بیمارستان ها مراجعه کردیم اما هیچ‌ نشانی از او پیدا نکردیم.وی در پاسخ به این سوال که اطراف محل زندگی این افراد منطقه جنگلی وجود دارد و امکان رفتن امیرحسین به آنجا هست یا خیر گفت: نه پسر من تنها جایی نمیرفته است. پسر من قرار بود از انجیراب به کلارجان‌ به پیش پدرش بر سر زمین کشاورزی برود که به شکل ناگهانی ناپدید شد. دوستان پسر من هرکدام اطلاعات متفاوتی از امیرحسین به من می دهند که قابل اعتماد نیست. یکی از دوستانش که تا دقایق اخر در‌ کنار امیرحسین بوده بعد از ناپدیدی جواب هیچ کدام از تماس های مارا نمی دهد. مادر این نوجوان گمشده در آخر درخواست عاجزانه برای کمک به پیدا شدن فرزندش را بعد از ۵ روز از مقامات قضائی خواستار شد./رکنا 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154