سیل و جریان گدازه سرد در اندونزی ۱۴ قربانی گرفت
به گفته مقامات امدادیِ اندونزی در پی وقوع سیل ناگهانی و جاری شدن گدازههای سرد ناشی از آتشفشانی در این کشور، دستکم ۱۴ نفر از جمله چند کودک کشته و بسیاری مفقود شدهاند.
به گزارش ایسنا، روز گذشته (شنبه) بارندگیهای شدید در استان «سوماترای غربی» اندونزی منجر به جاری شدن سیلاب و گدازههای سرد از یک کوه آتشفشانی شد.
گدازه سرد که به نام «لاهار» نیز شناخته می شود، مواد آتشفشانی مانند خاکستر، ماسه و سنگریزه است که توسط باران از دامنه های آتشفشان به پایین منتقل می شود.
مقامات محلی تا صبح امروز (یکشنبه) تاکنون مرگ ۱۴ نفر را در این حادثه تایید کردهاند.
عکسها و ویدئوهای منتشر شده در شبکههای اجتماعی سنگهای بزرگ و گل و لای غلیظی را نشان میدهد که خیابانهای سوماترای غربی را پوشانده است.
این فاجعه تنها دو ماه پس از وقوع سیل مرگبار دیگری در همین جزیره رخ می دهد.
نیروهای امدادی در تلاش برای پیدا کردن قربانیان مفقود شده و انتقال مردم به پناهگاه ها هستند.
به گزارش الجزیره، اندونزی در فصل بارندگیها مستعد رانش زمین و سیل است.
در همین حال هفته گذشته نیز ۱۵ نفر در استان «سولاوسی جنوبی» اندونزی پس از رانش زمین و سیل که خانه ها را تخریب کرد و به جاده ها آسیب رساند، کشته شدند./ایسنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
بازداشت شروری که در مهرآباد جنوبی قمهکشی کرد
رئیس پلیس پیشگیری پایتخت از دستگیری یک شرور فراری و تحت تعقیب که باعث برهم زدن نظم عمومی در محله مهرآباد جنوبی شده بود، خبر داد.
به گزارش ایسنا، سرهنگ علی قاسم پور در تشریح جزئیات این خبر گفت:به دنبال تماس با مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ و اعلام قدرت نمایی یکی از اراذل و اوباش در محله مهرآباد جنوبی که اقدام به قمه کشی و بر هم زدن نظم عمومی کرده بود، ماموران در محل حاضر شده و اقدامات برای دستگیری این فرد در دستورکار ماموران پلیس قرار گرفت.
وی با بیان اینکه ماموران با انجام اقدامات فنی پلیسی هویت و مخفیگاه متهم را مورد شناسایی قرار دادند، گفت:در ادامه هماهنگی با مقام قضایی انجام و مجوزهای لازم در این خصوص اخذ شد. پس از آن ماموران در محل حاضر شده و با اجرای یک عملیات منسجم پلیسی، این فرد شرور را با اجرای یک عملیات غافلگیرانه در مخفیگاهش دستگیر و به مقر انتظامی منتقل کردند.
قاسم پور با بیان اینکه متهم با برهم زدن نظم عمومی باعث ایجاد رعب و وحشت شهروندان و اهالی محل شده بود، افزود: متهم که پس از شرارت از محل متواری شده و مخفیگاه خود را نیز تغییر داده بود، تصور نمیکرد که از سوی پلیس دستگیر شود. او تحت بازجویی قرار گرفت و در جریان آن به جرم خود مبنی بر قدرتنمایی با قمه و ایجاد رعب و وحشت اعتراف کرد و هدف از این اقدام را جلب توجه اعلام کرد.
رئیس پلیس پیشگیری تهران بزرگ با بیان اینکه متهم دارای سابقه بوده و به اتهام درگیری دسته جمعی، تهدید و ورود به عنف و تخریب خودرو نیز تحت تعقیب پلیس قرار داشت، گفت: برای این فرد پروندهای تشکیل شد و متهم به همراه پرونده متشکله و برای ادامه روند رسیدگی به جرم روانه دادسرا شد. همچنین تحقیقات تکمیلی در خصوص پرونده این شرور سابقهدار از سوی ماموران پلیس در حال انجام است./ایسنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
شوهرم به من تهمت رابطه نامشروع میزند
با آن که در رشته داروسازی تحصیل می کردم اما نمی دانم چگونه فریب خوردم و در دام شرکت های هرمی افتادم. وقتی با آرزوی پولدار شدن در این شرکت های دروغین خودمان را فریب می دادیم که فلانی قبلا حتی یک دوچرخه هم نداشت و حالا با خودروی شاسی بلند به جلسات توجیهی شرکت می آید،خودمان هم می دانستیم که دروغ می گوییم اما نمی خواستیم باور کنیم تا این که در همین جلسات مختلط با «سیروس»آشنا شدم و …
به گزارش روزنامه خراسان،این ها بخشی از اظهارات دختر 27 ساله ای است که مدعی بود در تله عشق جوانی افتاده که افکار وسواسی دارد و با بدبینی های بیمارگونه اش اکنون او را رها کرده است. این دختر جوان درباره سرگذشت تاسف بار خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری نجفی مشهد گفت:در خانواده ای آرام رشد کردم که پدر و مادر دلسوزی داشتم ولی پدرم در امور تربیتی ما دخالتی نداشت و تنها مادرم در دوران کودکی برای معاشرت با دیگران سخت گیری می کرد اما وقتی به سن نوجوانی رسیدم دیگر ازآن سخت گیری ها خبری نبود و من مانند فنری که رها شده باشد کاملا در معاشرت ها و رفتارها و حتی نوع پوششم آزادبودم. در این شرایط پدر ومادرم به یکی از شهرهای شمالی خراسان رضوی رفتند اما من و خواهر کوچک ترم در مشهد ماندیم و به طور مستقل به زندگی و تحصیل ادامه دادیم چراکه پدرم به دلیل شغل اداری خودش مجبور بود در شهرستان اقامت داشته باشد.خلاصه من در رشته داروسازی مشهد پذیرفته شدم و شاگرد زرنگ دانشگاه بودم اما در همین روزها به توصیه یکی از دوستانم وارد شرکت های هرمی شدم تا به قول آن ها یک شبه پولدار شوم. از سوی دیگر هیچ شناختی درباره این فریب کاری ها نداشتم و همه حرف های دروغین افرادی را باور می کردم که مانند من فریب خورده و همه اموال و سرمایه خود را در این شرکت ها از دست داده بودند. مدام از اوضاع اقتصادی افرادی سخن می گفتند که هیچ چیز نداشته اند و یک شبه در این شرکت های دروغین به همه چیز رسیده اند. خلاصه در این جلسات مختلط روابط دختر وپسرها هم به گونه ای عادی بود که بسیاری از آن ها به دلیل همین روابط کثیف فریب می خوردند و به تله عشق در شرکت های هرمی می افتادند. من هم از جمله همین افراد بودم چراکه در میان پیشنهادهای دوستی زیادی که به من می شد بالاخره عاشق«سیروس» شدم و با خوشحالی به پیشنهاد عاشقانه او پاسخ مثبت دادم. «سیروس» مهندس رشته راه و شهرسازی بود و درآمد خوبی داشت.
خلاصه این روابط عاطفی و عاشقی به جایی رسیدکه «سیروس»با همه بدبینی هایش به خواستگاری ام آمد و ما با یکدیگر نامزد شدیم اما من همه بدبینی ها و سوءظن ها را به حساب غیرت مردانه او می گذاشتم واعتراضی نمی کردم. در این شرایط او از شرکت های هرمی خارج شد و مدیریت یکی از شرکت های ساختمان سازی شوهر خواهرش را به عهده گرفت اما مدتی بعد شوهر خواهر سیروس وشریکش به اختلاف مالی خوردند وشرکت را جمع کردند. حالا دیگر سیروس هم بیکار بود و در خانه پدرش زندگی می کرد من هم در داروخانه وبیمارستان مشغول کار بودم اما بدبینی های او در این هنگام به گونه ای شدت گرفت که همواره مرا در فضای مجازی تعقیب می کرد و در محل کارم نیز اجازه نمی داد با همکارانم ارتباط داشته باشم چراکه من در محیط کار با همه دوستانم و دیگر همکاران ارتباط صمیمانه ای داشتم و این موضوع بسیار عادی بود ولی سیروس تهمت «خیانت» به من می زد و به شدت آزارم می داد چراکه معتقد بود وقتی با او در شرکت هرمی ارتباط داشتم پس به راحتی می توانم با همکارانم نیز ارتباط برقرارکنم!
خلاصه او همه پیام ها و مکالمه های تلفنی مراکنترل می کرد و مدام تهمت روابط نامشروع می زد به گونه ای که دیگر در میان دوست و آشنا و حتی بستگانم نمی توانستم سرم را بالا بگیرم . این در حالی بود که من در همان دو ماهی که با او آشنا شده بودم چندین بار داروهای روان پزشکی را در منزلشان دیدم و می دانستم او به بیماری بدبینی مبتلاست و افکار وسواسی دارد اما عشق او چنان کورم کرده بود که به چشم خودم نیز اعتماد نداشتم . سیروس دوران کودکی را با نزاع های شدید پدر ومادرش سپری کرده بود و هیچ گاه عاطفه و مهر خانوادگی را احساس نمی کرد .با همه این حرف ها،او اکنون مرا رها کرده و در حالی به دنبال سرنوشت خودش رفته است که فقط نام هردوی ما در شناسنامه هایمان ثبت شده و دیگر هیچ ارتباطی با هم نداریم اما ای کاش …
با دستور ویژه سرهنگ ابراهیم خواجه پور (رئیس کلانتری نجفی مشهد)بررسی های روان شناختی و اقدامات قانونی در این باره به گروه مشاوران دایره مددکاری اجتماعی کلانتری سپرده شد./جنایی
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
انفجار هولناک نیسان هنگام سوخت گیری
انفجار سیلندر گاز CNG خودرو نیسان در جایگاه سوخت 5 مصدوم به همراه داشت.
هادی عیدیپور رئیس سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری شیراز امشب، ۲۲ اردیبهشتماه با اعلام این خبر گفت: در ساعت ۱۶:۰۸ امروز، طی تماس با سامانه ۱۲۵، ستاد فرماندهی آتشنشانی شیراز در جریان این حادثه قرار گرفت و بلافاصله آتشنشانان ایستگاه ۱۳ و ۱۰ را به محل حادثه در بلوار خلیج فارس اعزام کرد.رئیس سازمان آتش نشانی شیراز افزود: در این حادثه یک دستگاه خودرو نیسان در جایگاه CNG در حال سوختگیری بوده که ناگهان سیلندر گاز خودرو منفجر میشود که علاوه بر تخریب سازه جایگاه منجر به مصدومیت ۵ نفر شد.وی ادامه داد: بلافاصله پس از رسیدن نیروهای عملیاتی و ایمنسازی کامل محل حادثه، مصدومین از محل حادثه خارج و برای انجام اقدامات درمانی به عوامل اورژانس تحویل داده شدند.
عیدیپور گفت: آتشنشانان پس از پاکسازی محل حادثه و جلوگیری از آتش سوزی احتمالی اقدام به ایمنسازی کامل محل حادثه کردند.
وی یادآور شد: حادثه ۵ مصدوم به همراه داشته و علت حادثه توسط کارشناسان در حال بررسی است./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
4.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم حادثه آتش بازی / برنامه درست پیش نرفت
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
2.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم سقوط اتوبوس از روی پل به داخل رودخانه
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
جسد جوان 19 ساله از آب بیرون کشیده شد / در بروجرد رخ داد
جسد جوان غرق شده در رودخانه گلرود بروجرد کشف شد.
محمد کرمی رییس جمعیت هلال احمر بروجرد روز شنبه به رسانه ها اعلام کرد: ساعت ۱۹:۵۰ عصر دیروز در پی گزارش مردمی با سامانه ۱۲۵ مبنی بر ناپدید شدن یک جوان ۱۹ ساله در رودخانه تیم عملیاتی امداد و نجات به محل حادثه اعزام شد.وی افزود: تیم عملیاتی به دلیل تاریکی هوا و خروشان بودن رودخانه قادر به کشف جسد نشدند.رییس جمعیت هلال احمر بروجرد بیان کرد: امروز تیم عملیاتی از ابتدای صبح مجدد به محل اعزام شد و پس از بررسی موقعیت و جستجوی گسترده پیکر بی جان فرد غرق شده را کمتر از ۲۴ پیدا کردند.
گِلِرود نام رودی است در شهرستان بروجرد است، این رود از سرچشمههای متعدد در روستای ونایی در غرب این شهرستان نشات میگیرد و با شیبی تند از طریق تنگه کپرگه وارد منطقه گلدشت بروجرد میشود./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
4.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم زنده زنده سوختن راننده خودرو در آتش
حادثه رانندگی در محور جوادیه ـ بافق مرگ جوان 17 ساله و مصدوم شدن یک نفر دیگر را در پی داشت.
وی افزود: متاسفانه این حادثه رانندگی باعث مرگ جوان ۱۷ ساله و مصدومیت یک نفر دیگر شد.
سرپرست مرکز اورژانس رفسنجان بیان داشت: یک دستگاه آمبولانس از پایگاه جوادیه به همراه عوامل آتش نشانی به محل حادثه رانندگی اعزام شدند. /رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
12.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لحظه مرگ فاجعهبار نجمی شاهین مالک کارخانه هوانوردی پس از گیر افتادن در دستگاه پرس
نجمی شاهین (48 ساله)، مالک کارخانه هوانوردی سود، پس از گیر افتادن در دستگاه پرس در منطقه جان باخت. تصاویر دوربین های امنیتی از لحظه وقوع این حادثه منتشر شده است. مشاهده می شود که شاهین برای بررسی وارد دستگاه شده و ناگهان دستگاه روشن میشود./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
مخالفت خانواده در ارتباط با مهاجرت پسرشان او را تبدیل به قاتل کرد
وقوع قتل خانوادگی اینبار در مریوان استان کردستان. جنایت هولناکی که سه روز پیش در محله نوبهار این شهر رخ داد و سه نفر از اعضای خانواده شامل پدر، مادر و دختر با سلاحگرم به قتل رسیدند. براساس اعلام فرمانده انتظامی کردستان، قاتل پسر ۱۷ساله خانواده بود که اختلافات خانوادگی را دلیل ارتکاب جنایت عنوان کرده است.
محمد، بیگرد و مهنا، 3 عضو خانوادهای هستند که به قتل رسیدند. این خانواده اهل روستای ناو بودند اما در مریوان زندگی میکردند. اهالی ناو از شنیدن این خبر شوکه هستند و هیچکس باور نمیکند ماهان، پسر خانواده مرتکب جنایت شدهباشد.یکی از اقوام او میگوید ماهان پسری آرام و ساکت بود. با او دورادور ارتباط داشتم و هرگز رفتار غیرمحترمانهای از او ندیدم، به همین دلیل همه اهالی روستا از شنیدن خبر تعجبکردهاند.
یکی دیگر از اقوام او که در مجلس ختم مقتولان حضور دارد، میگوید: «واقعا نمیتوانیم این اتفاق را هضم کنیم. چند روز است که درگیر مراسم ختم هستیم و استراحتی نداشتهایم. خبر وحشتناکی بود. ماهان پسرخوبی بود، البته یک مقدار گوشهگیر بود اما اینطور نبود که کار غیرعقلانی کند. ما از طریق همسایههایشان در مریوان از جنایت باخبر شدیم. تماسگرفتند و گفتند اقوامتان کشته شدهاند. بعد از شنیدن خبر، بعضی از اقوام به مریوان رفتند، آنها میخواستند صحنه جنایت را ببینند که ماموران اجازه نداده بودند. ما ابتدا فکر کردیم کسانی به دلیل خصومت با آنها این جنایت را انجام دادهاند اما ماموران گفتند اینطور نبوده و ماهان در اداره آگاهی اعتراف کرده به خاطر اختلافات خانوادگی ، پدر، مادر و خواهرش را به قتل رسانده است.»
به اینجای صحبتهایشکه میرسد، بغضش میترکد و با گریه شدید وکلماتی بریده بریده ادامه میدهد: «ماهان با خانوادهاش اختلافاتی داشت و از قرار معلوم میخواسته به خارج ازکشور برود و گفته بود نمیخواهم در ایران بمانم اما خانواده مخالف بودند و پدرشگفته بود ما پول خارج رفتن نداریم. خانوادهاش به او گفته بودند که همینجا در ایران بمان و خرجت را میدهیم. تو فقط درست را بخوان اما او زیربار نمیرفته و حرف خودش را میزده است. بعد از این ماجرا، او از طریق فرد ناشناسی اسلحه تهیه کرده. روز جنایت ساعت حوالی ۱۴ و ۱۵ دقیقه بعدازظهر به خانهشان رفته و ابتدا مادر و خواهرش را به قتل رسانده، بعد در سرویس بهداشتی خانه پنهان شده و منتظر برگشتن پدرش مانده است. ساعت ۱۴ و ۳۰ دقیقه دقیقه بوده که پدر ماهان وارد خانه شده و همسرش را دیده که خونآلود کف زمین افتاده، همانموقع ماهان از سرویس بهداشتی بیرون آمده و پدرش را از پشتسر هدف قرار داده و کشته است. برخلاف اینکه گفته میشود ماهان از محل جنایت فرار کرده بود، اینطور نیست. او خودش با پلیس تماسگرفته و جنایت را اطلاع داده است. بعد هم ماموران آگاهی آمدهاند که پس از دستگیری و انتقالش به اداره آگاهی به قتل اعتراف کرده است. نمیدانیمکسی ماهان را تحریک کرده که مرتکب جنایت شود، یا خود تصمیم به این اقدام هولناک گرفته است. چند روز از جنایت گذشته اما هنوز هم در شوک هستیم و حالمان خوب نیست. پدرش خیلی آدم خوبی بود و آزارش به کسی نمیرسید.»
سردار علی آزادی، فرمانده انتظامی استان کردستان بیان کرد: با اعلام مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ مبنی بر قتل سه نفر از اعضای یک خانواده با سلاح گرم شامل پدر۴۳ ساله، مادر ۳۸ ساله و دختر ۱۲ ساله در مریوان، بلافاصله بررسی موضوع و دستگیری عامل یا عاملان احتمالی قتل به صورت ویژه در دستور کار ماموران پلیس آگاهی مریوان قرار گرفت. کارآگاهان با اشراف اطلاعاتی قاتل را شناسایی و پس از هماهنگی با مراجع قضایی در عملیاتی ضربتی دستگیر کردند. در تحقیقات بهعمل آمده از متهم که فرزند خانواده مقتول بوده، وی به جرم خود اعتراف کرده و دو قبضه سلاح جنگی نیز از او کشف شده است.
سردار آزادی با بیان اینکه قاتل علت و انگیزه خود را ازارتکاب جرم اختلافات خانوادگی اعلام کرده، گفت: متهم به همراه پرونده در اختیار مراجع قضایی قرار گرفت./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
این پسربچه شجاع برای کار دزدی ربوده شده بود / امیرحسین با فرار از اسارتگاهش رازگشایی کرد
امیرحسین بزی که در گرگان ناپدید شده بود 6 روز بعد در حالی پیدا شد که از چنگال آدم ربایان فرار کرده بود.
امیرحسین بزی 14 ساله روز جمعه 14 اردیبهشت ماه حوالی ساعت 19 بعد از خروج از بازار محلی گرگان به طرز ناگهانی ناپدید شده بود بامداد پنجشنبه 20 اردیبهشت ماه در تهران پیدا شد.امیرحسین که بعد از 6 روز در آغوش خانواده قرار گرفته بود بعد از تحمل 6 روز پر استرس به شهر خود بازگشت.
پسر گمشده ربوده شده بود
این پسر 14 ساله در پاسخ به چگونه رفتن خود به تهران گفت: من بعد از خروج از بازار در حال بردن وسایل برای پدرم بودم که با دو مرد رو به رو شدم آنها من را به زور داخل ماشین کردند و بعد از چند ساعت وقتی چشمانم را باز کردم دیدم نزدیکی تهران هستیم و دوباره بیهوش شدم . وقتی برای بار دوم به هوش آمدم خودم را در یک کلبه جنگلی دیدم و 2 مرد غریبه مرا داخل سرویس بهداشتی این کلبه زندانی کرده بودند.
امیرحسین درباره درخواست گروگانگیر ها گفت: من را برای دزدی به تهران برده بودند و وقتی من درخواست آنها را قبول نکردم چندین بار من را داخل رودخانه پرت کردند که خوشبختانه شانش آوردم و تنها دست و پایم زخمی شد آنها سعی داشتند مرا با تهدیدهایشان تسلیم خود کنند تا برایشان دزدی کنم.
امیرحسین درباره نحوه نجات پیدا کردنش گفت:من توانستم با شکستن شیشه سرویس بهداشتی کلبه جنگلی که در آن مبحوس بودم فرار کنم و تا جایی که می توانستم می دویدم تا از آن محل دور شوم تا اینکه با مرد جوانی روبرو شدم و از او خواستم کمکم کند و گوشی موبایلش را در اختیارم قرار داد و توانستم با مادرم تماس بگیرم و آن مرد مرا به کلانتری برد و خانواده ام نیز به آنجا آمدند.
پسر 14 ساله در خصوص دستگیری متهمان گفت: متهم اصلی فرار کرد اما همدست او به دام افتاد.
مادر امیرحسین در پاسخ به آشنا بودن گروگانگیران گفت: نه ما اصلا این افراد را نمیشناختیم حتی امیرحسین شبی که به من زنگ زد محلی که در آن بود را نمیشناخت. یک نفر به ما زنگ زد که امیرحسین را پیدا کرده ایم و همراه اقوام خود به محلی که گفته بودند رفتیم.
ما وقتی در حال دیدن دوربین های مداربسته آخرین جایی که پسرم در آنجا حضور داشت بودیم امیرحسین باتلفن یک مرد اهل بلوچستان به ما زنگ زد و درخواست کمک کرد. ما از مرد بلوچی درخواست آوردن امیرحسین به اداره آگاهی شدیم و خودمان را به سرعت به آنجا رساندیم./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
سنگ پرانی مرگبار مافیای مواد مخدر در جنوب تهران / قاتل 8 سال فراری بود
مرد جوان که بعد از سنگ پرانی مرگبار گریخته بود بعد از ۸ سال از سوی پلیس بازداشت شد اما قتل را گردن نگرفت و مدعی شد در دعوای مرگبار شمشیر در دست داشته است.
شامگاه چهارم آذر ماه سال ۹۴ وقوع درگیری دسته جمعی در فضای سبز حاشیه بزرگراه آزادگان به پلیس اعلام شد. بررسیها نشان میداد درگیری میان دو گروه از قاچاقچیان و سر محل پاتوق به وقوع پیوسته و آنها با سنگ و قمه و شمشیر به جان یکدیگر افتادهاند.با حضور ماموران طرفین درگیری که بیش از ۱۰ نفر بودند گریختند. اما پسر ۲۵ سالهای به نام سهراب که از ناحیه سر مورد اصابت سنگ قرار گرفته و به شدت آسیب دیده بود به بیمارستان منتقل شد.اما سهراب ساعتی بعد به خاطر شکستگی جمجمه جان سپرد.
با مرگ پسر جوان تحقیقات پلیسی وارد مرحله تازهای شد و ماموران به پرس و جو از شاهدان پرداختند.
یکی از آنها گفت: فضای سب کنار بزرگراه تبدیل به پاتوق قاچاقچیان مواد مخدر شده بود .اما یکباره دو گروه از آنها با هم درگیر شدند و با قمه و شمشیر به یکدیگر حمله کردند. در این میان چند نفر هم شروع به سنگ پرانی کردند که سنگ به سر یکی از آنها برخورد کرد و موجب مرگش شد.
شناسایی دو متهم
با بررسیهای تکمیلی مشخص شد دو نفر به نام های احسان و مرتضی سنگ پرانی را شروع کرده بودند.
به این ترتیب ماموران به ردیابی آنها پرداختند و احسان یک سال بعد بازداشت شد. اما ماموران ردی از مرتضی پیدا نکردند.
بررسیها نشان میداد وی بعد از سنگ پرانی مرگبار به محل نامعلوم گریخته است .
ردیابی دومین متهم بعد از 8 سال
در حالی که ۸ سال از این ماجرا گذشته بود در پاییزسال ۱۴۰۲ ماموران رد مرتضی را در یکی استانهای غربی کشور یافتند و وی را در عملیات ویژه بازداشت کردند.
به این ترتیب دو متهم با گذشته بیش از ۸ سال از سنگ پرانی مرگبار در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند.
در دادگاه
در این جلسه پدر و مادر سهراب درخواست قصاص را مطرح کردند.
پدر سهراب گفت :من نمیدانم علت درگیری دسته جمعی چه بود .اما پسرم بیگناه کشته شد و من از خون وی گذشت نمیکنم .به همین خاطر تقاضای قصاص دارم .
وقتی احسان روبه روی قضات ایستاد گفت: از وقتی که بازداشت شدم گفته بودم در دستانم سنگ نداشتم. نمیدانم چرا شاهدان مرا به عنوان یکی از عاملان سنگ پرانی معرفی کردهاند. در آن درگیری تعداد زیادی سنگ پرانی میکردند و من نمیدانم سنگ کدام یک از آنها با سر سهراب برخورد کرده است.
سپس مرتضی که حالا ۴۰ سال دارد روبه روی قضات ایستاد و اتهام قتل را نپذیرفت.وی گفت: من در آن درگیری سنگی در دست نداشتم. من شمشیر در دست داشتم .
وی در پاسخ به سوال قاضی درباره اینکه چرا ۸ سال فراری بوده، پاسخ داد :من به مواد مخدر معتاد بودم . به همین خاطر ترسیدم.دوستان و خانوادهام هم با حرفهایشان مرا تحریک کردند تا فرار کنم .من ۸ سال آواره بودم تا اینکه بازداشت شدم .اما باور کنید سنگی در دست نداشتم که به سمت سهراب پرتاب کنم .من بی گناه هستم.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154