دزد حرفهای منازل: همه چیز میدزدیدم؛ از شیر مرغ تا جان آدمیزاد
چهار همسلولی که تخصص همه آنها سرقت از خانهها بود، در زندان تصمیم گرفتند بعد از آزادی دور جدیدی از جرایمشان را آغاز کنند؛ اما این بار حیطه سرقتها را از طلا، سکه و دلار به تمام وسایل خانه گسترش دادند و حتی شیرآلات و لوستر خانهها را هم با خود میبردند. در ادامه مصاحبه یکی از این سارقان را با سایت جنایی بخوانید:
*سرقتها را چند وقت بعد از آزادی شروع کردید؟
نمیدانم. شاید یکی دو روز بیشتر نشد. ما از همان داخل زندان تصمیم گرفتیم همه که آزاد شدیم سرقت را شروع کنیم. هر چهار نفر قرار گذاشتیم تا آخرین نفرمان صبر کردیم. چهارمین عضو که من بودم آزاد شدم و بعد سراغ سرقت رفتیم. آنها میتوانستند زودتر از اینها کارشان را شروع کنند.
*یعنی زندان برایتان درس عبرت نشد؟
وقتی میدانی از زندان که بیرون بیایی باید کلی رد مال کنی و اموالی را که در سرقتهای قبلی بردهای، بدهی و از طرفی در این گرانی کسی نیست که حتی یک ریال قرض بدهد که البته هم حق دارند، کاری هم برای یک آدم سابقهدار وجود ندارد، چه کار میتوان کرد جز سرقت دوباره؟ به همین دلیل شبهای زندان به دو چیز مهم فکر میکردیم.
*چه چیزهایی؟
اول اینکه چطور سرقت کنیم که گیر نیفتیم و دوم اینکه چه سرقت کنیم که پول بیشتر گیرمان بیاید.
نتیجه هم داد؟
من مخ کامپیوتر هستم و مدام دنبال برنامههای هک هستم. شروع کردم به خواندن و مطالعه در مورد هک و دو روزی هم که آزاد شدم روی دوریبنهای مداربستهای که میدیدم تمرین کردم. دوربینهای مداربسته را تا میتوانستم هک کردم. قرارمان شد دوربین خانهها را هک کنیم که دیگر هیچ مدرکی بدست پلیس ندهیم.
*چرا زعفران و دارو هم سرقت کرده بودی؟
در مدتی که در زندان بودیم قیمت همه چیز چند برابر شد. طبیعی بود که هر چیزی سرقت میکردیم به نفعمان بود. بهتر از این بود که وارد خانهای شویم تا سکه و طلا ببریم اما گاوصندوق را نتوانیم باز کنیم و دست خالی برگردیم. یا اینکه خیلی دلار و طلا گیرمان نیاید. چهار نفری دست خالی برگشتن چه فایدهای دارد. ما لباسهای سرقتی را برای خودمان و فامیل برمیداشتیم. داروها را در بازار سیاه دارو میفروختیم. وسایل دیگر را هم که در سایتهای اینترنتی برای فروش آگهی میکردیم. به عبارتی خانه را جارو میزدیم تا بالاخره یک چیزی گیرمان بیاید و سرقت بیفایده نباشد.
*اعضای دیگر باند چه کاری انجام میدادند؟
من هکر بودم و در سرقتها هم حضور داشتم. یکی از اعضای باند پارکورکار بود که به خاطر اعتیاد رو به سرقت آورده بود. او از دیوارها با مهارت خاص بالا میرفت و وارد بالکن میشد یا شیشه پنجرههایی را که رو به خیابان بود، میشکست و وارد میشد. یکی از اعضای باند هم که زاغزن بود و گرا میداد که حواسمان باشد. نفر چهار نقش سوژهیاب را داشت. در خیابانها پرسه میزد و خانههایی را که چراغشان خاموش و در طبقه اول بودند، انتخاب میکرد. کمی آنجا را زیر نظر میگرفت و حتی اگرمیشد سراغ سوپرمارکت و بقال محل میرفت و به بهانه اجاره خانه در همان ساختمان محل سرقت، آمار ساکنان را میگرفت. مثلا متوجه میشد که صاحبخانه دکتر است و شبها شیفت میماند یا اینکه به مسافرت رفته یا به هر حال خانه نیستند. دست آخر با این اطلاعات من و پارکوکار و سوژهیاب وارد خانه ها میشدیم و از شیر مرغ تا جان آدمی زاد را سرقت میکردیم. ما حتی شیر آلات و ابزار را هم سرقت میکردیم.
* از یکی از خانهها سه بار سرقت کردید؟
تقصیر خودش بود. باید ایمنی خانهاش را بالا می برد. ما دو بار وارد خانهاش شده بودیم ولی بازهم برای ایمنی خانهاش کاری نکرده بود و توانستیم برای سومین بار وارد خانهاش شویم. به اصطلاح ما سارقان خانه پرباری بود. دومین بار که برای سرقت رفتیم، متوحه شدیم در یکی از اتاقها قفل است. وقت نبود و ترسیدیم که صاحبخانه سر برسد. باخودمان گفتیم اگر شانس ما باشد که دفعه سوم هم موفق میشویم، اگر نباشد هم که هیچ. حدود یک ماه بعد برای دفعه سوم رفتیم و در اتاق را باز کردیم. پر بود از وسایل خانه، ظاهرا جهیزیه دختر صاحبخانه بود که آنها را بار کردیم و بردیم.
*کسی به شما شک نمیکرد که چرا این همه وسیله را از خانه بیرون میبردید؟
الان کسی همسایه خانه کناریاش را نمیشناسد و از طرفی به قدری گرفتاریها زیاد است که مردم سرشان در کار خودشان است. از طرفی کسی دنبال دردسر هم نمیگردد./جنایی
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
زنم خالکوبی کرد، دیگر با او زندگی نمیکنم
مهرداد تصمیم گرفته از همسرش جدا شود. رابطه این زوج بعد از سه سال زندگی مشترک به بنبست رسیدهاست. او میگوید توقعی که از همسرس داشته چیزی نیست که نازی با رفتارهایش به او نشان میدهد. مهرداد از زندگیاش برای اعتمادآنلاین میگوید.
*چطور با همسرت آشنا شدی؟
ما عاشق همدیگر شدیم. نازی دوست نامزد دوستم بود. من از طریق دوستم با او آشنا شدم و بعد هم به عقد هم درآمدیم.
*چه مدتی با او آشنا بودی؟
تقریبا 6 ماه با هم رابطه داشتیم. من کسی هستم که دوست دارم خانواده خودم را داشته باشم و زندگی خودم را بسازم برای همین هم در 25 سالگی ازدواج کردم.
*در این سن امکانات برای ازدواج داشتی؟
فوق لیسانس مهندسی عمران دارم و کسب و کارم بد نیست. البته هنوز کارمند هستم و در یک شرکت کار میکنم اما چون از دوران دانشجویی کار میکردم توانستم تجربه هم کسب کنم و سابقه کار دارم و رتبه دانشگاهی خوبی هم دارم به همین دلیل خیلی راحت میتوانم کار پیدا کنم. حالا هم در حدی که بتوانم یک زندگی متوسط را اداره کنم پول دارم.
*همسرت هم کار میکند؟
بله او هم سرکار میرود اما فعلا نیازی نیست. او در زندگی مشترک به من کمک کند. او همه پولش را خرج خودش میکرد.
*اختلاف شما چرا شروع شد؟
نازی روی دستش خالکوبی کرده بود. به او اعتراض کردم و گفتم از خالکوبی خوشم نمیآید و او باید از من اجازه میگرفت اما نازی گفت خودش تصمیم میگیرد.
*یعنی فقط به خاطر یک خالکوبی؟!
نه اینطور نیست. فقط یک خالکوبی نیست. نازی پس از آن بار یک دستش را به طور کامل خالکوبی کرد من اصلا دوست ندارم چنین کاری بکند. سر این موضوع با هم جر و بحث کردیم و نازی گفت که هرکاری دوست داشته باشد میکند و من نباید دخالت کنم.
*پیش مشاور رفتهاید؟
بله ما جلسات زیاد مشاوره رفتیم، هم قبل از دادگاه طلاق و هم بعد از درخواست که من دادم. آنها هم به نازی گفتند که باید به خواستههای من هم توجه کند اما نازی این کار را نمیکند. او حتی رنگ موهایش را عجیب میکند. بینی و لبش را سوراخ میکند و من چنین زنی را نمیخواهم.
*نازی هم به طلاق راضی است؟
خودش میدادند این زندگی دوام ندارد اما به طلاق رضایت نمیدهد. فکر میکند میتواند حق و حقوق بیشتری بگیرد. به هر حال مهریه او 5 سکه طلاست که من قبول کردم بدهم. یکجا هم پرداخت میکنم. قرار بود بعد ازازدواج هرچه داریم تقسیم کنیم به همین دلیل مهریه کمی درخواست کرد.
*خانوادهات چه میگویند؟
آنها دخالتی نمیکنند. همه چیز را به خودم سپردهام و من فقط طلاق میخواهم./جنایی
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
دستگیری زنی که به خواست همسرش مامور قلابی شد
زن و شوهری که با همدستی فردی دیگر خود را مامور پلیس معرفی و اقدام به اخاذی و سرقت میکردند، دستگیر شدند.
به گزارش سایت جنایی، پرونده این زن و شوهر و همدست فراریشان از اوایل اسفند سال گذشته در دادسرای ناحیه 34 مطرح شد.بازپرس مصطفی تقیزاده در جریان شکایات متعددی قرار گرفت مبنی براینکه سه نفر سوار بر یک پراید از مالباختگان اخاذی و سرقت کردهاند. شکات گفتند: راننده پراید زن جوانی بود و دو مرد هم سرنشین آن بودند. آنها جلوی ما را گرفتند و خود را مامور پلیس معرفی کردند و در نهایت با انجام سرقت فرار کردند.
با شروع تحقیقات پلیس مشخص شد دو مرد و یک زن در واقع ماموران قلابی هستند که به طعمههای خود گفتهاند آنها تحت تعقیب پلیس هستند و لازم است مورد بازرسی بدنی قرار گیرند یا با آنها به مقر پلیس بروند. به این ترتیب در بازرسی بدنی یا پس از بردن آنها موبایل، پولها و اموال مالباختگان را سرقت و آنها را وسط راه از ماشین پیاده کردهاند. گاهی هم در بازرسی اولیه وسایل و پول و اموال مالباختگان را سرقت و همانجا رهایشان کردهاند.
برخی از شاکیان این باند از اتباع کشور افغانستان بودند که به طور غیر مجاز در ایران حضور داشتند.در آخرین سرقت اعضای این باند، فردی که طعمه آنها بود به رفتارشان شک کرد. این فرد که به زن راننده شک کرده بود با داد و فریاد از رهگذران کمک خواست و باعث دستگیری زن خلافکار شد.
این مرد در تحقیقات اولیه گفت: وقتی آن سه نفر جلوی من را گرفتند متوجه شدم راننده یک زن است و شک کردم که چرا یک زن، راننده تیمی است که برای دستگیری من آمده است. به همین دلیل داد و بیداد کردم و مردم به کمکم آمدند. دو مرد فرار کردند، اما زن راننده از سوی مردم دستگیر و تحویل ماموران پلیس شد.
در ادامه تحقیقات از زن جوان آغاز شد و او در بازجوییها گفت: من آن دو مرد را نمیشناخم و مسافر من بوند.
ماموران در ادامه دیگر شاکیان را برای شناسایی زن فراخواندند. آنها به محض حضور در اداره پلیس زن را شناسایی کردند و این شناسایی چارهای جزاعتراف برای زن دستگیر شده باقی نگذاشت. زن در ادامه اعتراف کرد: من معلم بودم، اما شوهرم خلافکار است و چند بار به زندان افتاد و آخرین با به خاطر خرید و فروش مواد مخدر دستگیر شد. بعد از آزادی پیشنهاد داد با او و مرد دیگری همدست شوم و پول دربیاوریم. من با شوهرم و دوستش به عنوان مامور قلابی از مردم اخاذی و سرقت میکردیم.
با این اعترافات زن، ماموران سراغ شوهر او رفتند و دستگیرش کردند. مرد هم پس از دستگیری گفت: من 32 ساله هستم و سیکل دارم. حدود سال 91 زندگی خوبی داشتم ولی بعد از آن به شیشه معتاد و وارد دنیای مجرمان شدم. خلاف را با سرقت کابل برق شروع کردم و اولین بار هم به همین جرم دستگیر شدم. 4.5 سال زندان بودم و وقتی آزاد شدم دوباره بیکاری و بیپولی اذیت کرد. برای همین کار خرید و فروش مواد مخدر را شروع کردم اما اوسط سال 96 با 200 گرم مواد دستگیر شدم و به خاطر آن به 27 سال حبس محکوم شدم. بعد ازمدتی درخواست عفو دادم و حکمم به 13 سال و نیم کاهش یافت. بعد از 5 سال و نیم در اواسط سال 1402 با سند دو میلیاردی که وثیقه بود هر چند وقت مرخصی میآمدم و آخرین بار که بیرون آمدم دیگر زندان نرفتم. دوباره کار نداشتم و بیشتر وقتم را در پاتوق قمار بودم تا اینکه مردی حرفهای را دیدم که به من گفت مامور قلابی بودن در آمد خوبی دارد. پیشنهاد داد با هم با این شگرد پول در بیاوریم. از آنجا که زنم رانندگیاش خوب بود به ذهنم رسید برای فرار از صحنه جرم به کمکش نیاز داریم. چون بعد از بازرسی بدنی و سرقت باید سریع فرار میکردیم. زنم اول قبول نکرد اما در نهایت قبول کرد.
در حال حاضر با بازداشت این زوج تحقیقات برای دستگیری همدست فراری آنها ادامه دارد./جنایی
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
قتل پیرزن تنها با 34 ضربه چاقو؛ پلیس در جستوجوی سارقان جنایتکار
زن سالخوردهای که به تنهایی زندگی میکرد قربانی سارق یا سارقان جنایتکار شد. اکنون کارآگاهان جنایی در تلاش برای شناسایی عاملان این جنایت هستند.
به گزارش سایت جنایی، ماموران کلانتری ۱۳۲ نبرد ساعت ۱۹:۳۰ عصر دیروز از سوی همکاران خود در مرکز فوریتهای پلیسی 110 تهران در جریان قتل زنی مسن در خانهاش قرار گرفتند و خیلی زود نزدیکترین واحد از ماموران گشت کلانتری در آدرس اعلام شده حضور یافتند.ماموران واحد گشت با حضور در محل و مشاهده جسد زن تنها سعی در حفظ صحنه جنایت کردند و سپس ماجرا را به بازپرس کشیک ویژه قتل پایتخت و همکاران خود در اداره ۱۰ پلیس آگاهی تهران اطلاع دادند.
به این ترتیب بازپرس ویژه قتل همراه تیم تحقیق جنایی متشکل از کارشناسان پزشکی قانونی، کارآگاهان اداره دهم و متخصصان تشخیص هویت پلیس آگاهی تهران با حضور در محل تحقیقات خود را آغاز کردند. تیم پزشکی قانونی که بر پیکر مقتول حاضر شده بود، پس از معاینه اولیه اعلام کرد، زن سالخورده هدف ۳۴ ضربه چاقو قرار گرفته است. همچنین به هم ریختگی خانه این زن حکایت از آن داشت که عامل یا عاملان جنایت با انگیزه سرقت دست به این قتل زدهاند.
بازپرس براعه از شعبه ۳ دادسرای جنایی تهران که به عنوان بازپرس کشیک قتل در محل حضور یافته بود، دستور داد جسد به پزشکی قانونی منتقل شودتا معاینات دقیقتر انجام و علت اصلی مرگ و زمان دقیق آن مشخص شود. همچنین تحقیقات اولیه کارآگاهان نشان داد همسایهها متوجه باز بودن در خانه زن تنها شده و هر چه او را صدا زده، پاسخی نشیدهاند و همزمان با صدا کردن او وارد خانه شدهاند. آنها پس از ورود به خانه جسد غرق در خون زن را دیدند و موضوع را به پلیس 110 اطلاع دادند.
بررسیهای صحنه جرم از سوی کارشناسان اداره تشخیص هویت پلیس آگاهی نشان میداد در خانه تخریب نشده و عامل جنایت یا همدستانش به راحتی وارد خانه شدهاند.
در حال حاضر بازپرس جنایی دستورات لازم را صادر کرده و تخقیقات برای دستگیری عامل یا عاملان جنایت در دستور کار کارآگاهان اداره ۱۰ پلیس آگاهی تهران قرار گرفته است./جنایی
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
نجات کودک هشت ساله کهنوجی از چنگال آدمربایان خارجی
دادستان عمومی و انقلاب کهنوج از رهایی یک کودک هشت ساله کهنوجی از چنگال آدمربایان خبر داد و گفت: این افراد قصد انتقال این کودک را به کشور افغانستان داشتند که با اقدامات منسجم اطلاعاتی و کمک سران طوایف موفق به اجرای نقشه خود نشدند.
به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دادگستری استان کرمان، امید رضایی روز سه شنبه در تشریح جزییات این خبر افزود: پس از اطلاع از یک مورد آدم ربایی در نهم اردیبهشت سال جاری در شهرستان کهنوج، رسیدگی به موضوع در دستور کار دادستانی و سیستم های اطلاعاتی و امنیتی و پلیس این شهرستان قرار گرفت.
این مقام قضایی اعلام کرد: هویت آدم ربایان در تحقیقات اولیه مشخص و پس از انجام یکسری اقدامات فنی و اطلاعاتی با کمک سران طوایف مشخص شد این کودک به یکی از روستاهای مرزی کشور به منظور انتقال به کشور افغانستان، برده شده است.وی ادامه داد: اعضای این تیم آدم ربایی که تبعه غیرمجاز هستند در تماس با خانواده این کودک تقاضای دریافت مبلغی پول را داشتند که در نهایت فرد ربوده شده با استفاده از ظرفیت مصلحین و سران طوایف با سلامت کامل جسمی از چنگال آدم ربایان رهایی یافت.
رضایی افزود: در این رابطه چند متهم تحت تعقیب قضایی قرار گرفته اند و دستورات قضایی لازم به منظور دستگیری سایر متهمان صادر شده است. /حادثه۲۴
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
دستگیری باند ۶ نفره ماموران قلابی درسمنان
فرمانده انتظامی استان سمنان از دستگیری باند ۶ نفره ماموران قلابی در این استان خبر داد و گفت: این متخلفان در استانهای سمنان، خراسان رضوی و جنوبی و استان کرمان اقدام به سرقت میکردند.
سردار جلیل موقوفهئی شامگاه گذشته در گفتوگو با خبرنگاران با اعلام این خبر اظهار کرد: همه اعضای این باند ۶ نفره سارقین به عنف که تحت عنوان مامورین دولتی ، پلیس مبارزه با مواد مخدر و یا مامور گاز و برق اقدام به سرقت میکردند توسط پلیس استان دستگیر شدند.
وی ادامه داد: این متخلفین با اقلامی مانند دستبند، افشانه و...وارد خانه اتباع و افاغنه شده و از آنها سرقت میکردند.فرمانده انتظامی استان سمنان از کشف یک خودرو با یک جفت پلاک سرقتی از این ماموران قلابی خبر داد و گفت: همچنین از این افراد ۳۰۰ تا ۴۰۰ گرم طلاجات سرقتی نیز کشف و ضبط شده است.
وی یادآوری کرد: از این افراد تعدادی دستبند، افشانه و دیگر اقلام نیز کشف شده است.
فرمانده انتظامی استان سمنان تاکید کرد: این باند در استانهای سمنان، خراسان جنوبی، خراسان رضوی و استان کرمان اقدام به سرقت میکردند.
وی از تشکیل پروندهای در این ارتباط خبر داد و اظهار کرد: تحقیقات درباره تخلفات و سرقتهای این باند همچنان ادامه دارد./حادثه۲۴
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
برزان مجید، بزرگترین قاچاقچی انسان در جهان کیست و چطور دستگیر شد؟
نام برزان مجید به عنوان مجرمی که چندین کشور در اروپا و آسیا در تعقیب او بودند، در لیست پلیس بین الملل قرار داشت که خبر بازداشتش منتشر شد.
بازداشت این مجرم خطرناک که به پدر قاچاق انسان در جهان معروف است در پی مصاحبه ای بود که با یک رسانه انجام داد.خبرنگار سرویس جهانی بی بی سی که با برزان مجید مصاحبه کرده است نوشته: من در یک مرکز خرید در عراق روبروی یکی از بدنامترین قاچاقچیان انسان به اروپا نشستهام. او برزان مجید نام دارد و تحت تعقیب پلیس چندین کشور از جمله بریتانیاست. در طول گفتگوی ما – هم اینجا و هم روز بعد در دفتر کارش – او میگوید نمیداند چند مهاجر را از مسیر کانال مانش به بریتانیا برده است. شاید هزار، شاید ده هزار. نمیدانم، حساب نکردم.» این دیدار نقطه اوج تلاشی است که چند ماه قبل از این ناممکن به نظر میرسید.
رودر رو با کژدم
من همراه با راب لاوری، نظامی سابق که با پناهندگان کار کرده است، به دنبال یافتن مردی به نام اسکورپیون یا قاچاقچی دیگر به نام «کژدم» بودیم تا سئوالات خود را از او بپرسیم.
برای چندین سال، او و گروه وابسته به او بر بخش بزرگی از فعالیت قاچاق انسان و عبور مهاجران ازکانال مانش تا بریتانیا در قایق و کامیون مسلط بودند.
از سال ۲۰۱۸ تا کنون بیش از ۷۰ مهاجر هنگام عبور از این مسیر با قایق جان خود را از دست دادهاند. در ماه گذشته، پنج نفر از جمله یک دختر هفت ساله در نزدیکی سواحل فرانسه غرق شدند.
این یک سفر خطرناک است، اما برای قاچاقچیان میتواند بسیار سودآور باشد.
قاچاقچیان برای عبور هر نفر با قایق از کانال مانش ۶۰۰۰ پوند دریافت میکنند و با توجه به اینکه نزدیک به ۳۰۰۰۰ نفر فقط در سال ۲۰۲۳ این مبلغ را پرداختند، سوددهی این فعالیت آشکار میشود.
توجه ما به یافتن «کژدم» پس از ملاقات با دختر کوچکی در یکی از اردوگاههای مهاجران در نزدیکی کاله، در شمال فرانسه، آغاز شد.
او در جریان عبور از کانال مانش در یک قایق لاستیکی نزدیک بود جان خود را از دست بدهد.
این قایق برای عبور از دریا مناسب نبود – قایقی ارزان قیمت که به صورت دست دوم در بلژیک خریداری شده بود و ۱۹ نفر سرنشین آن حتی جلیقه نجات نداشتند.
رد قاچاقچی انسان روی موبایل پناهجویان
وقتی پلیس بریتانیا مهاجران غیرقانونی را بازداشت میکند، اولین کار این است که تلفنهای همراه آنها را برای بازرسی و یافتن ارتباطهایشان میگیرد.
از سال ۲۰۱۶ به بعد، تعداد مهاجران عبوری از مانش و اطلاعات به دست آمده از تلفنهای همراه آنهاهمچنان در حال افزایش بوده است.
در بسیاری از این تلفنها نام و شماره ارتباط با شخصی به نام «کژدم» ذخیره شده است.
مارتین کلارک، از بازپرسان ارشد اداره ملی جرایم در بریتانیا به ما گفت که ماموران کشف کردند که «کژدم» نام مستعار یک مرد کرد عراقی به نام برزان مجید است.
برزان مجید چطور دستگیر شد
به گفته یک مقام ارشد دولت در کردستان عراق، برزان مجید، یکشنبه صبح دستگیر شده است.
برزان مجید چندین سال به همراه گروهش در تجارتی نقش ایفا کرده که اساسش قاچاق انسانها و رساندن پناهجویان از طریق قایق و کامیون به آنسوی کانال مانش است.
یک عضو ارشد دولت منطقهای کردستان میگویدمقامهای منطقه بعد از انتشار گزارش بیبیسی موفق شدند موقعیت او را شناسایی کنند: «هفت صبح امروز بیرون از خانهاش دستگیر شد. به محض اینکه پایش را از خانه بیرون گذاشت بدون مشکلی جدی دستگیرش کردند.»
این مقام میگوید در حال حاضر مشغول بررسی اتهامات مطرح علیه او در عراق هستند و در پی آن با پلیس اتحادیه اروپا که خواهان بازجویی و تعقیب اوست گفتگو خواهند کرد.
آژانس ملی مقابله با جرم بریتانیا نیز دستگیری او را تایید کرده است: «ما از بیبیسی بابت پررنگ کردن پرونده او قدردانی میکنیم و برای مختل و منحل کردن شبکههای بزهکار درگیر در قاچاق انسان به اروپا قاطعانه تمام تلاش خود را خواهیم کرد.»
باند «کژدم» در سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۱ کنترل بخش عمده تجارت قاچاق انسان بین اروپا و بریتانیا را برعهده داشته است./جنایی
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
داستان زندگی زن معتاد که کلید خانهاش را به مرد غریبه داد
روزی که به پیشنهاد یکی از دوستانم به آغوش مواد مخدر پناه بردم تا غم از دست دادن مادرم را فراموش کنم هرگز فکر نمی کردم که به چنین سرنوشت شومی دچار شوم تا جایی که …
به گزارش روزنامه خراسان، اینها بخشی از اظهارات زن40 ساله ای است که برای فرار از لجنزار تباهی دست به دامان مجریان قانون شده بود. این زن جوان درباره سرگذشت تاسف بار خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت:6 سال قبل و در حالی که 34 بهار از عمرم گذشته بود با «عباس» آشنا شدم اگرچه خانوادهام ساکن قوچان بودند اما به خاطر آشنایی های خانوادگی، روابط ما با خانواده «عباس» ادامه داشت تا این که بالاخره مراسم مختصری برگزار شد و من و او پای سفره عقد نشستیم. «عباس» در مشهد کارگاه جوشکاری داشت اما از نظر مالی بسیار ضعیف بود. به همین خاطرهم با گذشت 6 سال از دوران نامزدی هنوز نتوانسته است مراسم عروسی را برگزار کند. اما پایان هر هفته به قوچان می آمد و یکی دو روز را در منزل ما می ماند. خلاصه سال گذشته به طور ناگهانی مادرم از دنیا رفت و غم سنگینی همه وجودم را فرا گرفت چرا که من دلبستگی خاصی به مادرم داشتم و تحمل مرگ او برایم بسیار سخت بود. هربار که جمله مادرم به خاطرم می آمد که می گفت «آرزو دارم تو را در لباس عروسی ببینم!» انگار قلبم آتش می گرفت. در این شرایط بود که به پیشنهاد عباس من هم به مشهد آمدم تا غم مادرم را فراموش کنم. این بود که ابتدا به خانه پدر شوهرم رفتم ولی مدتی بعد «پدر عباس» یک واحد آپارتمانی را برایمان اجاره کرد تا عباس وسایل و لوازم زندگی اش را به آنجا ببرد. در همین حال یک روز وقتی درخانه تنها بودم، یکی از همکلاسی های قدیمی ام به دیدنم آمد. او شنیده بود که من از قوچان به مشهد آمده ام.به همین دلیل بلافاصله به دیدارم آمد و ساعت های طولانی با یکدیگر از دوران دبیرستان و شیطنت های دوران نوجوانی سخن گفتیم و من در پایان با گریه مرگ مادرم را یادآوری کردم ولی او مرا با خود به پارک برد و چند ساعت شیرین را درکنار هم سپری کردیم ولی او روز بعد مقداری شیره تریاک برایم آورد و از من خواست برای آن که غم مادرم را فراموش کنم بهتر است چند دود از آن مصرف کنم. آن شب به راحتی خوابیدم روز بعد دوباره به سراغ «ترانه» رفتم و او هم بی درنگ مواد مخدر را در اختیارم گذاشت. بالاخره خیلی زود معتاد شدم و حالا خودم به دنبال خرید مواد مخدر می رفتم چرا که دیگر «ترانه» با ترش رویی با من برخورد می کرد. در یکی از همین روزها وقتی سوار خودروی عبوری شدم تا برای تهیه مواد به حاشیه شهر بروم ناگهان متوجه نگاه های معنادار جوان راننده شدم که از آینه جلو به من چشم دوخته بود.
او همان گونه که مشغول رانندگی بود خطاب به من گفت: اگر به دنبال خرید مواد هستی، من آشنادارم و می توانم مواد بدون غش برایت بگیرم! خلاصه نمی دانم چرا به آن جوان اعتماد کردم و بعد از خرید مواد مخدر با هم به واحد آپارتمانی خودمان رفتیم که خالی از سکنه بود چرا که می دانستم «عباس» تا نیمه شب سرکار است و بعد هم به خانه پدرش می رود. از آن روز به بعد مدام در کنار «نعمت» مواد مخدر مصرف می کردم و او هم خودش مواد مخدر را از همان آشنایش در حاشیه شهر تهیه می کرد. مدتی بعد چنان اعتماد مرا جلب کرد که کلید یدکی خانه را به او دادم تا هر وقت دلش خواست به آن جا بیاید. این درحالی بود که من هم مانند «نعمت» به مصرف کریستال آلوده شده بودم و همواره پای بساط مواد مخدر مینشستم.
روزها به همین ترتیب سپری می شد و من به دور از چشم «عباس» به خلافکاری هایم ادامه می دادم تا این که یک روز وقتی وارد واحد آپارتمانی شدم احساس کردم بسیاری از لوازم منزل سرجایش نیست. وقتی موضوع را با «نعمت» در میان گذاشتم او گفت: من به خاطر اعتیادم از خانه طرد شده ام و پولی برای خرید مواد نداشتم این بود که هربار مقداری از لوازم منزل شما را فروختم تا با هم مواد مصرف کنیم. حالا هم اگر شکایت کنی،آبرویت را می برم و ماجرای اعتیادت را برای خانواده ات بازگو می کنم. من هم که چاره ای جز سکوت نداشتم به کلانتری آمدم تا شاید راهی برای گریز از این شرایط بیابم اما ای کاش …
با راهنمایی های تجربی و پلیسی سرگرد احسان سبکبار(رئیس کلانتری شفای مشهد) بررسی های تخصصی برای دستگیری راننده جوان و اقدامات مشاوره ای برای رهایی این زن از لجنزار تباهی در دایره مددکاری اجتماعی کلانتری آغاز شد./جنایی
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
کلاهبرداری میلیاردی در پوشش خریدار ملک
فردی که در پوشش خریدار ملک دست به کلاهبرداری 10 میلیارد ریالی زده بود، دستگیر شد.
به گزارش سایت جنایی، سرهنگ محمدقاسم طرهانی، فرمانده انتظامی شهرستان ری گفت: در پی شکایت شهروندی مبنی بر اینکه فردی با ترفندهای مختلف خود را خریدار ملک معرفی و در خرید ملکی به ارزش 10 میلیارد ریال، از او کلاهبرداری کرده است، بلافاصله بررسی موضوع در دستور کار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت.وی با اشاره به اینکه کارآگاهان بلافاصله در این رابطه اقدامات فنی و اطلاعاتی خود را شروع کردند، افزود: با تلاش صورت گرفته توسط کارآگاهان روز گذشته محل اختفای متهم را شناسایی و او را در عملیات غافلگیرانه دستگیر کردند.
فرمانده انتظامی شهرستان ری با بیان اینکه متهم در بازجویی های انجام شده به یک فقره کلاهبرداری از شهروندان به ارزش 10 میلیارد ریال اعتراف کرد، یادآور شد: متهم در نهایت بعد از تکمیل پرونده برای انجام اقدامات قانونی به مراجع قضائی معرفی شدند./جنایی
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
ماجرای عجیب مردی که تخم پرندگان را سرقت میکرد
مرد 71ساله انگلیسی به اتهام سرقت و جمعآوری هزاران تخم پرنده وحشی از مناطق حفاظتشده بریتانیا به حبس و بستری شدن در بیمارستان روانی محکوم شد.
به گزارش همشهری به نقل از بیبیسی، ژوئن سال گذشته، دانیل لینگهام 71ساله که علاقه عجیبی به جمعآوری تخم پرنده داشت، تحت تعقیب پلیس قرار گرفت، چون دوربینهای مداربسته تصویر او را در حال سرقت تخمهای پرندههای وحشی در یک منطقه حفاظتشده ضبط کرده بودند. مأموران پلیس با بررسی فیلمهای ضبطشده و شواهد موجود پس از یک ماه تحقیق، موفق به شناسایی این مرد شدند و او را در خانهاش دستگیر کردند.زمانی که مأموران راهی خانه این مرد شدند، در آنجا با انبوهی از انواع تخم پرندگان وحشی روبهرو شدند که این مرد طی سالها آنها را سرقت و در خانهاش نگهداری کرده بود. او در بازجویی پلیسی اعتراف کرد که بارها این اقدام را انجام داده و از این کار لذت میبرد و حتی شاید هرگز نتواند این کار را ترک کند.
بر اساس گزارش پلیس بریتانیا، مرد 71ساله قبلا نیز 2بار در سالهای2005 و 2018 بهدلیل سرقت و جمعآوری تخم پرنده محکوم شده بود. در سال2005 لینگهام پس از کشف نزدیک به 4هزار تخم پرنده در خانهاش، بهمدت 10هفته زندانی شد. در سال2018 نیز با لباس استتارشده در منطقه حفاظتشده در حال دزدیدن تخم پرنده بود که دستگیر شد و به خاطر جمعآوری بیش از 5هزار تخم پرنده به مدت 18هفته حبس کشید.
طبق بیانیه پلیس نورفولک، در مجموع، لینگهام مجموعهای از 2995تخم جمعآوری کرده بود که از این تعداد 2429تخم تحت حمایت قانون حیات وحش بریتانیا بود.
جیمز باروز، وکیل مدافع لینگهام گفت که او بیمارروانی است و به جمعآوری تخم پرندگان وحشی اعتیاد دارد. دانیل لینگهام به اتهام جمعآوری غیرقانونی نزدیک به 3هزار تخم پرنده وحشی محکوم به حبس شد و همچنین به او دستور داده شد که به مدت 12ماه در بیمارستان روانی بستری شود و تحت درمان قرار بگیرد./جنایی
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
تعقیب و گریز پرالتهاب پلیس مشهد با سارقان خطرناک
دو سارق تبعه خارجی که با وحشت آفرینی و چاقوکشی، دست و پای نگهبان یک ساختمان را بسته بودند در حالی با شلیک پلیس مشهد دستگیر شدند که تعداد زیادی صفحات آهن را سرقت کرده بودند.
به گزارش روزنامه خراسان، جانشین فرمانده انتظامی خراسان رضوی روز گذشته درباره اقدام متهورانه پلیس مشهد برای دستگیری دزدان وحشت آفرین گفت: در پی گزارش های متعدد از دستبرد سارقان به ساختمان های در حال احداث، تلاش گسترده ای توسط نیروهای کلانتری سپاد برای شناسایی سارقان آغاز شد.سرتیپ دوم احمد نگهبان افزود: به همین دلیل گروه ویژه ای از نیروهای تجسس با فرماندهی سرهنگ جواد یعقوبی (رئیس کلانتری سپاد) پس از بررسی های تخصصی به سرنخ هایی از یک دستگاه وانت پیکان رسیدند که در سرقت ها استفاده شده بود. وی اضافه کرد: بنابراین ردزنی های اطلاعاتی با بازبینی دوربینهای مداربسته ادامه داشت تا این که چند روز قبل ، یک سرقت وحشتناک به نیروهای انتظامی گزارش شد.
این مقام ارشد انتظامی خاطر نشان کرد: بررسی های میدانی افسران دایره تجسس بیانگر آن بود که دو سارق تبعه خارجی در سپیده دم وارد چادر محل استراحت نگهبان ساختمان شده اند و با تهدید به مرگ وی، گوشی تلفن و صفحه های گرانقیمت آهن را در حالی سرقت کرده اند که یکی از سارقان با چاقو بالای سر نگهبان ایستاده و با بستن دست و پای او، لاستیک های خودرو را نیز با چاقو سوراخ سوراخ کرده است.سردار نگهبان تصریح کرد: با توجه به حساسیت و اهمیت موضوع بلافاصله عملیات ردیابی سارقان آغاز و مشخص شد آن ها بازهم از پیکان وانت سفید رنگ استفاده کرده اند تا این که بالاخره مسیر حرکت وانت در حوزه استحفاظی کلانتری سپاد ردزنی شد و گروه عملیاتی به همراه چندین گشت نامحسوس خیابان های اطراف بزرگراه صدمتری را به محاصره درآوردند اما دوسرنشین خودرو که متوجه نیروهای پلیس شده بودند با رها کردن خودرو و با پای پیاده از محل گریختند.
جانشین فرمانده انتظامی خراسان رضوی که با حفظ سمت فرماندهی انتظامی مشهد را نیز به عهده دارد، در تشریح ادامه عملیات افزود: وقتی خیابان های اطراف در قرق نیروهای انتظامی قرار گرفت، صدای «ایست» در مسیر فرار سارقان پیچید ولی آنها بدون توجه به فرمان پلیس و تیراندازی هوایی آنان، همچنان به فرار ادامه دادند تا این که بالاخره نیروهای عملیاتی با استفاده از قانون به کار گیری سلاح، پای یکی از متهمان را هدف گرفتند و باشلیک گلوله وی را زمین گیر کردند.
وی گفت: با انتقال این متهم تبعه خارجی به مرکز درمانی، تحقیقات در این باره آغاز و مشخص شد که آن ها قصد داشتند آهن آلات سرقتی را به خریدار ضایعات بفروشند که در چنگ پلیس گرفتار شدند. سرتیپ دوم احمد نگهبان اضافه کرد: با کشف چاقو و ساطور از خودروی متهمان که سارقان برای وحشت آفرینی از آنها استفاده می کردند، تلاش ماموران برای دستگیری متهم دیگر در حالی ادامه دارد که یک جفت پلاک خودروی دیگر نیز از سارقان تبعه خارجی کشف شده است./جنایی
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
بازداشت شرور مسلح در جنوب تهران
فرمانده انتظامی شهرستان ری از دستگیری شروری که با سلاح گرم اقدام به قدرتنمایی در جنوب تهران کرده بود، خبرداد.
به گزارش ایسنا، سرهنگ محمدقاسم طرهانی در تشریح جزئیات این خبر گفت: روز جمعه هفته گذشته وقوع یک فقره نزاع و درگیری با سلاح گرم و ایجاد تنش و رعب و وحشت در میان ساکنان محدوده حسنآباد به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ اطلاع داده شد که درپی آن ماموران در محل حاضر شده و بررسی موضوع سریعاً در دستورکار ماموران کلانتری ۱۷۶ فرماندهی انتظامی شهرری قرارگرفت.
وی با بیان اینکه از همان لحظات اولیه اقدامات اطلاعاتی پلیس شروع شد، گفت: با بررسی همه جانبه و اشرافیت اطلاعاتی ماموران، مشخصات متهم به دست آمد و تحقیقات برای شناسایی مخفیگاه وی آغاز شد. در نهایت با جمع بندی اطلاعات به دست آمده، در کمتر از ۲۴ ساعت مخفیگاه متهم نیز شناسایی شد و طی یک عملیات منسجم متهم متواری در مخفیگاهش دستگیر شد. همچنین ماموران نسبت به بازرسی از مخفیگاه این فرد اقدام کردند که در جریان آن یک قبضه سلاح گرم کشف و ضبط شد.
فرمانده انتظامی شهرستان ری با بیان اینکه متهم دستگیر شده دارای سوابق متعدد شرارت و سرقت است، گفت: این فرد در جریان بازجوییهای انجام شده به جرم خود مبنی بر قدرتنمایی و ایجاد رعب و وحشت اعتراف کرد. برای این فرد نیز پروندهای تشکیل شده و به همراه پرونده متشکله برای سیر مراحل قضائی به دادسرا منتقل شد./ایسنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154