دستگیری اخلالگران امنیت شهرستان مرزی آستارا
فرماندار آستارا از دستگیری برهم زنندگان نظم و امنیت شهرستان مرزی بندر آستارا که با نیروهای سیمای نفاق همکاری داشتند خبر داد.
محمدرضا شهاب زاده پنجشنبه شب ۷ تیرماه در گفتوگو با خبرنگار ایسنا اظهار کرد: بعد از شهادت رئیس جمهور شهیدمان متاسفانه کلیپی در فضای مجازی شهرستان و همچنین سیمای نفاق انتشار پیدا کرد مبنی بر اینکه مردم شهرستان مرزی بندر آستارا در شمال غربی استان گیلان در حال شادی کردن از این اتفاق ناراحت کننده هستند و پخش این کلیپ موجب ناراحتی مردم ولایت مدار و خانواده شهدا شد و خواستار برخورد قانونی مسئولان با این موضوع شدند.
وی، ادامه داد: این موضوع در دستور کار سربازان گمنام آقا امام زمان(عج) قرار گرفت و با پیگیریهای مستمر و اقدامات قانونی و اطلاعاتی لازم، افراد خاطی در چهلمین روز شهادت رئیس جمهور شهیدمان دستگیر شدند.
شهاب زاده، افزود: این افراد همچنان کارهای ایضایی دیگری مثل آتش زدن بنر شهید جمهور رئیسی و گرفتن تصاویر و پخش فیلم از سیمای نفاق و همچنین ارتباطات مالی با این جریان را داشتند و قرار بود اقدامات امنیتی و مخرب را در جریان برگزاری انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری اسلامی ایران در سطح شهرستان مرزی آستارا انجام دهند که قبل از برگزاری انتخابات ناکام ماندند.
فرماندار آستارا با بیان اینکه امیدواریم هشتم تیر ماه یک انتخابات خوب را با حضور حداکثری مردم شاهد باشیم افزود: تمامی اقدامات امنیتی لازم در این راستا انجام شده و شهرستان، آماده برگزاری یک انتخابات پرشور و باشکوه است./ایسنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
2.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ویدیو / بارش شدید باران و سیلابی شدن خیابان ها در املش، قائم شهر و لاهیجان
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
خواهرم را بیشتر دوست داشتند من تبهکار شدم!
پسر جوانی که از توجه و محبت خانواده برخوردار نبود، به دوستان ناباب و رفتارهای نادرستی روی آورد که خیلی زود مسیر زندگی اش تغییر کرد و نتیجه آن سرنوشت تلخی را رقم زد به گونهای که...
این پسر جوان درتشریح سرگذشت خود به مشاور اجتماعی یکی از کلانتری های جیرفت گفت: فرزند سوم خانواده بودم، پدر و مادرم هر دو شغل آزاد داشتند و از این رو زیاد در خانه نبودند؛ گاهی هم که خانه بودند سر موضوعات مختلف با هم جر و بحث و مشاجره داشتند. پدر و مادرم، خواهرهایم را خیلی بیشتر از من دوست داشتند و توجه بیشتری به آن ها می کردند، این موضوع اوایل برایم سخت بود و با آن ها لجبازی می کردم ولی کم کم من هم به این وضع عادت کردم و ترجیح دادم برای خودم زندگی کنم و کاری به آن ها نداشته باشم و هرکاری دلم می خواست می کردم طوری شده بود که بیشتر وقتم را با دوستانم می گذراندم و کسی هم روی من نظارت و کنترلی نداشت و انگار که من اصلا وجود ندارم.
در همین مراوده و معاشرت های دوره نوجوانی برخی از دوستان نابابم به من پیشنهاد مصرف مشروبات الکلی دادند. من هم که می دیدم آن ها به جای خانواده ام بیشتر به من توجه دارند احساس غرور و خودبزرگبینی می کردم .مدتی بعد علاوه بر نوشیدن مشروبات الکلی، سیگار را هم کنج لبانم گذاشتم و با غرور خاصی دود آن را از حلقم بیرون می دادم تا این که یک بار اتفاقی پدرم از راه رسید و مرا به شدت کتک زد اما هیچ چیز عوض نشد.
در ادامه هم تنهایی خود را با شرب خمر پر می کردم و غافل از این که دارم داخل چه مردابی فرومی روم کم کم اعتیاد به الکل پیدا کردم و برای تامین هزینه آن جیب خانواده ام را خالی می کردم .پس از گذشت مدتی همه اعضای خانواده ام از دست من به تنگ آمدند و تصمیم گرفتند مرا تحویل پلیس بدهند تا از شر من رها شوند. خودم هم از کارهایی که انجام داده ام سخت پشیمان هستم اماای کاش خانواده ام می دانستند این رفتارها نتیجه کم توجهی و بی محبتی خودشان است و باید زودتر، من، احساسات و نیازهایم را می دیدند و .../صدآنلاین
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
3.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ویدیو / ماکسیما در آتش سوخت
خودرو ماکسیما در بزرگراه ازادگان غرب روبه روی میدان تره بار مرکزی دچار اتش سوزی شد.
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
فوت پاکبان مشهدی بر اثر بیاحتیاطی یک موتورسوار
بی احتیاطی موتورسوار منجر به فوت یک پاکبان در کندراه ورودی بولوار طبرسی مشهد شد.
سیدعلی حسینی ملکآباد اظهار داشت: ساعت حدود ۵:۱۰ صبح امروز؛ اکیپ تنظیف بزرگراه با اسکورت خودروی مزدا به همراه ایمنسازی به وسیله بشکه و پرچم ترافیکی و پرچم زن با تجهیزات کامل شامل کلاه کاسکت، چراغ هدلایت و…) بالای پل فجر (کندراه بزرگراه شهید میرزایی به ورودی بولوار طبرسی) در مرز مناطق ۳ و ۴ در حال انجام وظیفه بودند.شهردار منطقه سه شهرداری مشهد گفت: راکب موتورسیکلت با سرعت بالا به اکیپ رسیده و به علت سرعت بالا و عدم کنترل روی وسیله نقلیه برای جلوگیری از برخورد با خودروی اسکورت؛ با حرکت زیک زاک خودرو را رد کرده و متاسفانه به سمت اکیپ منحرف شده و با پاکبان شهرداری؛ بهروز بینیاز برخورد میکند.
او در پایان خاطرنشان کرد: این حادثه منجر به مصدومیت شدید پاکبان شده که با هماهنگی اورژانس سریعا به بیمارستان هاشمی نژاد اعزام، اما متاسفانه علیرغم انجام تمام اقدامات درمانی این پاکبان فوت شد.»/صدآنلاین
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
هدایت شده از لاغرشو
❌❌کسی که بلغمی بشه❌❌
😱😱
اول دچار مشکلات گوارشی میشه بعد شکمش بزرگ میشه و هیکلش بهم میخوره ، روز به روز بی انرژیتر میشه و دائما خسته است
همچنین دچار مشکلات یبوست، خلط پشت حلق و کبد چرب و مشکلات خواب و اعصاب میشه
عزیزانی که این مشکلات رو دارن یا میخوان بدونن مزاج بدنشون چیه روی لینک زیر بزنن فرم مشاوره مزاج شناسی رو پر کنید و مشاوره تخصصی دریافت کنید.👇👇👇
https://formafzar.com/form/m4jdu
https://formafzar.com/form/m4jdu
فکرشو نمی کردم بخاطر خیانت من و گرفتن یک زن صیغه زندگی...!
جوان ۲۷ ساله ای که به حکم قانون و با شکایت همسرش بازداشت شده بود،سرگذشت خود را برای مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری مشهد بیان کرد.
وی گفت: ۲۰ساله بودم که خانواده ام دختری به نام سیمین را برایم خواستگاری کردند. او اگر چه ۱۵سال بیشتر نداشت اما به قول مادرم از هر انگشتش هزاران هنر می ریخت.حرف های مادرم زمانی برایم رنگ واقعیت گرفت که بعد از یک سال دوران عقد، زندگی مشترکمان را آغاز کردیم و من هر بار که کلید خانه را درون قفل می چرخاندم، از بوی غذاهای خوشمزه«سیمین» غرق لذت می شدم. او چنان با چای خوش رنگ از من پذیرایی می کرد که گویی در اوج خوشبختی بودم.
ولی خیلی زود به این همه شادمانی و لذت پشت پا زدم و به خاطر هوسرانی های دوران جوانی به سوی زن غریبه ای در فضای مجازی رفتم که با چرب زبانی ها و مهرورزی های ریاکارانه اش عقلم را دزدیده بود.
با آن که «حمیده» ۵سال از من بزرگ تر بود اما چنان کور و کر بودم که به هیچ چیزی عاقلانه نمی اندیشیدم. از سوی دیگر با به دنیا آمدن دخترم، «سیمین» سرگرم بچه داری شد و من هم از این فرصت برای ارتباط بیشتر با «حمیده» استفاده کردم و او را به عقد موقت خودم درآوردم. او چنان مرا شیفته خودش کرد که دیگر به همسر و فرزندم نیز توجهی نمی کردم.
طولی نکشید که «حمیده» به بهانه این که روزی «سیمین» ازمن شکایت خواهد کرد و به خاطر مهریه اش اموالم را می گیرد، مرا ترغیب کرد تا خودرو و منزلم را به نام او سند بزنم و حتی کارت بانکی ام در دست او بود. آن زمان نمی فهمیدم که همه این ها نقشه ای بیش نیست و من در دام یک زن شیاد خیابانی افتاده ام.
خلاصه مدتی بعد به درخواست «حمیده» سیم کارتم را عوض کردم و دیگر سراغی از زن و فرزندم نگرفتم و درواقع «حمیده» اجازه نمی داد که به سوی آن ها بازگردم.
۵سال از این ماجرا گذشت تا این که روز گذشته توسط نیروهای کلانتری شفا و با حکم جلبی که «سیمین» در دست داشت، دستگیر شدم. وقتی به کلانتری آمدم از شدت شرم نمی توانستم به چهره همسر و فرزندم که اکنون ۶ساله بود و مرا نمی شناخت،نگاه کنم. تلاش کردم تا با «سیمین»صحبت کنم اما او با خشمی که همه وجودش را فرا گرفته بود، روبه من کرد و گفت: می دانی در طول ۵سال چه کشیدم! می دانی چگونه دخترم را با کارگری در خانه های مردم بزرگ کردم! می دانی حتی روزه و نمازهای قضای دیگران را برای مقداری پول به عهده گرفتم تا خودم نیز کمتر غذا مصرف کنم! حالا چه می خواهی بگویی،حالا که آن زن غریبه همه اموالت را تصاحب کرده است، از من چه انتظاری داری؟...
خلاصه«سیمین»حرف می زد و من که عشقم را در قمار زندگی باخته بودم، فقط سرم را پایین انداختم و اکنون نیز فقط طلاق می خواهد و قصد دارد سرپرستی دخترم را هم به عهده بگیرد./صدآنلاین
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
ازدواج غیرقانونی نخست وزیر مشهور دردسر درست کرد
دادگاه تجدیدنظر در پاکستان امروز -پنجشنبه- محکومیت و حکم هفت سال زندان عمران خان، نخستوزیر سابق این کشور و همسرش را به دلیل ازدواجشان در سال ۲۰۱۸ که غیرقانونی تشخیص داده شد، تایید کرد.
این تصمیم با محکومیت شدید طرفداران عمران خان و حزب او مواجه شد که انتظار داشتند این زوج به قید وثیقه آزاد شوند. این حکم ۲ روز پس از پایان استدلال وکیل مدافع و خواهان که شوهر سابق بشری بیبی، همسر عمران خان است، صادر شد.در ماه فوریه، عمران خان و همسرش پس از اینکه دادگاه به این نتیجه رسید که این زوج قانون را نقض کردهاند، به هفت سال زندان محکوم شدند. طبق قانون پاکستان، یک زن بعد از طلاق باید سه ماه قبل از ازدواج مجدد صبر کند.
بشری بی بی، همسر سوم عمران خان است که قبلا با مردی ازدواج کرده بود که ادعا میکرد آنها در نوامبر ۲۰۱۷، کمتر از سه ماه قبل از ازدواج دوباره بشری با عمران خان، از هم جدا شدند. بشری بیبی اما میگوید آنها در اوت ۲۰۱۷ طلاق گرفتند. عمران خان و همسرش هرگونه قانونشکنی را رد میکنند.
عمران خان از زمان برکناری از سمت نخستوزیری پاکستان در سال ۲۰۲۲ از طریق رای عدم اعتماد در پارلمان، با بیش از ۱۵۰ پرونده قضایی از جمله تحریک مردم به خشونت پس از دستگیری خود در ماه مه ۲۰۲۳ روبرو بوده است. او در حال گذراندن چندین دوره زندان در زندان راولپندی است.
او هرگونه تخلفی را رد کرده و حامیانش میگویند که این اتهامات دارای انگیزه سیاسی است./صدآنلاین
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
پدرم رهایمان کرد اما من عاشقانه دوستش دارم / این پسر جوان درگیر دزدی های پدرش شد
با تمام وجودم دوستش دارم و حاضر هستم جانم را فدایش کنم، او همه ی عشق من است... .
به اتهام سرقت دستگیرش کرده بودند. با آن که سر و وضع ژولیده و قیافه ی تابلویی داشت، میگفت به موادمخدر اعتیاد ندارد.
مردی جوان برای پی گیری کار او به کلانتری آمده بود.
چون در حال ارتکاب سرقت دستگیرش کرده بودند مرد جوان با خواهش و التماس از شاکی پرونده میخواست رضایت بگیرد.
مرد جوان برگشت و روی صندلی راهروی کلانتری کنار مرد میان سال نشست.
آرام گفت: بابا جان، قول ندادی هر موقع پول خواستی به خودم بگویی؟
مرد میانسال اخمی کرد و گفت: به جای این حرف های اضافی، رضایتش را بگیر و زودتر از اینجا برویم، حوصله دردسر ندارم.
در این لحظه مردی با کت و شلوار قهوه ای رنگ وارد کلانتری شد. او سوئیچ خودرو را به مرد جوان داد و گفت: دیدم دیر کردی هر موقع کار شما تمام شد به خانه برگرد، من تاکسی گرفتم و خودم میروم.
مرد جوان بلند شد و گفت: بابا جان من خودم میرفتم، این طوری سخت تان نباشد هوا گرم است.
موضوع جالب شد. کدام یک از این دو نفر، پدر مرد جوان بودند؟
مرد جوان در دایره اجتماعی کلانتری گفت: سالها قبل من کودکی خردسال بودم که مادرم به خاطر اعتیاد پدرم و رفت و آمد دوستان لاابالی اش به خانه ما، طلاق گرفت.
بعد از جدایی مادرم اوضاع زندگی ما خیلی بیریخت شد. پدرم تا جایی که توانست پشت سر مادرم حرفهای ناجور زد. خانواده اش هم کم نیاوردند و تهمت های ناروا می زدند.
پدربزرگ و مادربزرگ هم که روزهای اول میگفتند مثل کوه پشت سرمان هستند خیلی زود نق و نوق هایشان شروع شد.
مادرم روزها سر کار میرفت وشبها، من شاهد گریههای آرام و پنهانیاش بودم.
گاهی با همان زبان کودکانهام میخواستم دلداریاش بدهم. هیچ وقت یادم نمیرود همیشه میگفت: مادرجان ما خدا را داریم، پس با خدا باش.
این گفته مادرم به من ثابت شد چون در بدترین وضعیت زندگی که روزگارمان سخت شده بود، برایش خواستگاری آمد.
یک زن مطلقه که هیچ پشت و پناهی نداشت با هزار امید و آرزو دل به مردی داد که آمده بود فرشته نجات مان باشد.
مادرم ازدواج کرد. پدربزرگم نگران بود مبادا ناپدری ام اذیتم کند، برای همین میگفت ما خودمان بچه را نگه میداریم.
همسر مادرم اجازه نداد میگفت وجود این بچه به زندگی ما خیر و برکت می دهد. چه طور دل تان میآید این حرف را بزنید.
سرتان را درد نیاورم من و مادرم زیر سایه این مرد بزرگ بهترین روزهای زندگی مان را تا این لحظه تجربه کردهایم.
یک خواهر و برادر هم دارم. شرم میکنم بگویم ناپدری ام، با افتخار میگویم پدرم بین من و آن ها نه تنها هیچ فرقی نگذاشته بلکه وابستگی عاطفی شدیدی با هم داریم.
شاید باور نکنید دوران سربازی دلتنگی و دوری از این پدر مهربان عذابم میداد.
از سربازی آمدم، برایم کار و کاسبی راه انداخت و با دختر یکی از اقوام شان ازدواج کردم.
من امروز خودم پدر هستم و میفهمم حس پدری یعنی چه.
مرد جوان اشکهایش را پاک کرد و گفت: حاضرم جانم را فدایش کنم کاش از جان عزیزتر سرمایهای داشتم به این مرد مهربان و پدر عزیزتر از همه وجودم هدیه میدادم،
من دست بوس او و مادرم هستم و همیشه این حرف مادرم را تکرار میکنم: ما خدا را داریم، پس با خدا باش و پادشاهی کن.
مرد جوان نفس عمیقی کشید و افزود: در تمام این سالها از پدر خودم هم غافل نماندهام. او دوبار ازدواج کرده و به شکست خورده است. وضع خوبی ندارد. دلم برایش میسوزد. این آتشی بود که خودش به خرمن سرنوشت خودش انداخت.رفیق بازی، غرور، بلند پروازی و اعتیاد باعث شد راه خطا برود. امروز هم میبینیم کارش به اینجا کشیده است.
من گاهی به او سر میزنم. کمکش میکنم. از چشم خانوادهاش هم افتاده است و خانه مادر بزرگ زندگی می کند. دوست ندارم این طوری ببینمش.
هرچه باشد او هم پدر است و غرور دارد. برای همین هرچه میگوید در پاسخش فقط میگویم: جانم، چشم./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
هدایت شده از استخدام شو
((کار ویژه بانوان در منزل))
❌کسب درآمد درمنزل ازطریق فضای مجازی❌
✅همراه باآموزش رایگان
✅صفرتاصد راهکارهای فروش
✅کارآفرینی ورشدشخصیتی
✅رده سنی ۱۸سال به بالا
✅فروش ازطریق انلاین
✅ساعت کاری ۴تا۵ساعت
❌اگه میخواهی بامن همراه بشی فرم زیر رو پرکن 👇
https://formafzar.com/form/99mp9
https://formafzar.com/form/99mp9
https://formafzar.com/form/99mp9
دستگیری معلم شیطان صفت / در نقش یک زن دانش آموزان را فریب می داد
معلم ورزش یک مدرسه که از بیماری شدید جنسی رنج میبرد و با مشخصات جعلی، شاگردان نوجوانش را درشبکههای اجتماعی فریب داده و با آنها عکس وفیلمهای غیر اخلاقی رد و بدل میکرد ازسوی پلیس شناسایی ودستگیرشد.
به گزارش پلیس انگلیس، «ماتیو آنتونی» 32 ساله، که با مشخصات یک زن، با دانشآموزانش ارتباط گرفته بود، پس از فریب دادن آنها در صفحات مجازی از دانشآموزانش عکسهای غیراخلاقی میگرفت.زمانی که این رفتار شیطانی توسط یکی از خانوادهها لو رفت، پلیس با ردگیری شبکههای مجازی، هویت آنتونی را شناسایی کرد و معلم شیطان صفت دستگیر شد.مأموران پلیس در بررسی رایانه شخصی متهم، تصاویرغیراخلاقی متعددی از دانشآموزانش پیدا کردند همچنین از او آرشیوی ازعکسهای غیراخلاقی 5 نوزاد یک تا 5 ماهه نیزکشف شد.
دادگاه انگلیس پس از بررسی پرونده این متهم، او را به اتهام فریفتن نوجوانان و رفتار غیراخلاقی به 2 سال و نیم زندان، 10 سال زندگی تحت نظارت پلیس و ممنوعیت حضور درمراکز مربوط به کودکان و نوجوانان محکوم کرد.به گفته دادستان پرونده، ارتباط شیطانی این مربی با دانشآموزانش باعث آسیبهای روانی جبران ناپذیربه این نوجوانان شده که باید تحت درمان قرار گیرند./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
کلاهبرداری ۵ میلیاردی با تعویض کارت بانکی
سرهنگ نجم الدین مرادی فرمانده انتظامی شهرستان پاکدشت از دستگیری کلاهبردار حرفه ای این شهرستان خبر داد.
سرهنگ نجم الدین مرادی در تشریح این خبر اظهار داشت: در پی شکایت فردی مبنی بر برداشت غیر مجاز از حسابهای بانکی وی؛ رسیدگی به موضوع در دستور کار عوامل پلیس آگاهی این شهرستان قرار گرفت.
وی افزود: در بررسیهای اولیه مشخص شد دو نفر ناشناس در اطراف دستگاههای خودپرداز بانکهای سطح شهر پاکدشت پرسه زده و در قالب کمک به افراد مسن، ضمن سوء استفاده از اعتماد مالکین کارتها نسبت به تعویض کارت افراد با کارت اشخاص دیگری که پیشتر با این شیوه از آنها کلاهبرداری نموده اقدام و سریعاً محل را ترک و از طریق دستگاه خود پرداز دیگر با اطلاع از رمز کارت، حساب بانکی شکات را خالی میکنند.
فرمانده انتظامی شهرستان پاکدشت با بیان اینکه اقدامات فنی و اشراف اطلاعاتی و بررسی دوربینهای پیرامونی متهمین شناسایی و در یک عملیات پلیسی دستگیر شدند.
سرهنگ مرادی با اشاره به اینکه متهم در بازجوییهای پلیسی اعتراف کرد که با سوء استفاده از اعتماد افراد کم سواد، سالخورده و حتی بی سواد اقدام به کلاهبرداری و برداشت از حساب آنها کرده است، افزود: این کلاهبردار مبلغ ۵ میلیارد ریال کلاهبرداری کرده است که در این خصوص تاکنون ۱۲ نفر از مالباختگان شناسایی شده اند.
وی به شهروندان توصیه کرد: هرگز رمز کارت خود را در اختیار دیگران قرار ندهند و مواظب باشند افرادی سود جو و فرصت طلب در کنار دستگاههای خود پرداز بانکها پرسه میزنند و منتظر درخواستهایی برای انتقال موجودی، دریافت وجه و. بوده و از این طریق اقدام به کلاهبرداری میکنند./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154