آرزوهای بر باد رفته پسر جوان در منجلاب اعتیاد
از لحظه ای که پدر و مادر بیمارم وارد کلانتری شدند و مرا در این وضعیت دیدند، عرق شرم بر پیشانی ام نشست و آرزو می کردم کاش زمین دهان باز می کرد و مرا می بلعید چرا که …
به گزارش روزنامه خراسان، جوان ۳۰ ساله ای که در عملیات پاکسازی فضاهای سبز و جمع آوری معتادان متجاهر هنگام مصرف موادمخدر دستگیر شده بود، با بیان این که هفته ای یک میلیون تومان «گل» (ماده مخدر) مصرف می کنم، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت: من فرزند بزرگ خانواده بودم و تا مقطع دیپلم درس خواندم اما بعد از آن ادامه تحصیل ندادم چرا که دوست داشتم زودتر وارد بازار کار شوم و مستقل زندگی کنم.
پدرم با پراید مدل پایین مسافرکشی می کرد و به سختی هزینه های زندگی را می پرداخت. در این شرایط سراغ حرفه نصب دوربین های مداربسته رفتم و خیلی زود مهارت حرفه ای را کسب کردم. مادرم همواره نصیحت می کرد که در انتخاب دوست و همنشین دقت کنم ولی من مشغول کار در ساختمان ها و مغازه ها بودم و فقط روزهای تعطیل با دوستانم به تفریح و خوشگذرانی می رفتم.خلاصه کاروبارم خیلی خوب بود و درآمد بالایی داشتم تا این که سروکله چندتن از دوستان دوران دبیرستانم پیدا شد. من که از دیدن آن ها خوشحال شده بودم، چندبار در پارک ها و فضاهای سبز با یکدیگر قرارگذاشتیم. آن ها سیگار می کشیدند و گاهی به من تعارف می کردند.در یکی از همین روزها با «بهادر» در پارک آشنا شدیم. او با «وحید» دوست صمیمی دوران دبیرستانم رفت وآمد داشت و به قول معروف خیلی نترس بود. طولی نکشید که به پیشنهاد «بهادر» مصرف بنگ و گل را هم در کنارسیگار شروع کردیم چرا که «بهادر» همواره انواع مواد مخدر را به همراه داشت و به کسانی که نمی توانستند یا نمی خواستند مواد مصرف کنند،برچسب «ترسو» و «بچه ننه» می زد. خلاصه زمانی به خود آمدم که مشتری ثابت پارک شده بودم و مدام«گل» مصرف می کردم اما با این جمله خودم را توجیه می کردم که من تفننی می کشم و معتاد نمی شوم!
بالاخره زمانی فهمیدم در دام مواد افیونی گرفتار شده ام که دیگر دیر شده بود. تازه فهمیدم «بهادر» از توزیع کنندگان سابقه دار موادمخدر است و با همین شیوه زندگی جوانان زیادی را با این ماده خانمانسوز به تباهی کشانده است. حالا دیگر از هر فرصتی برای مصرف موادمخدر استفاده می کردم و این موضوع در روند نصب دوربین ها خلل ایجاد می کرد تا مدتی که آرام آرام همه مشتریانم را از دست دادم و دیگر افراد کمتری از من برای نصب دوربین مداربسته دعوت می کردند. در این شرایط کارم به جایی رسید که به همراه دوستان معتادم فقط در پارک ها به سر می بردم و هفته ای یک میلیون تومان موادمخدر مصرف می کردم. از سوی دیگر به پیشنهاد یکی از دوستانم تصاویر زیادی را روی اعضای بدنم خالکوبی کردم تا خودم را فردی نترس و قلدر معرفی کنم. مادرم وقتی این خالکوبی ها را دید، همه آرزوهایش فروریخت. او دوست داشت مرا در لباس دامادی ببیند اما معتقد بود هیچ دختری با دیدن این خالکوبی ها با من ازدواج نمی کند ولی من در منجلاب اعتیاد غرق بودم و به اشک های مادرم توجهی نداشتم تا این که وقتی در پارک مشغول استعمال موادمخدر بودیم، در محاصره نیروهای انتظامی کلانتری شفا قرارگرفتیم و دستگیر شدیم . حالا هم از دیدن پدر و مادرم عرق شرم بر پیشانی ام نشسته است اما ای کاش …
با دستور سرگرد احسان سبکبار (رئیس کلانتری شفای مشهد) تلاش پلیس برای دستگیری ساقی پارک آغاز شد و جوان معتاد نیز به مرکز ترک اعتیاد انتقال یافت تا شاید مسیر صحیح زندگی را پیدا کند./جنایی
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
هدایت شده از لاغرشو
❌️رژیم نگیرید ...❌️
اگه چاق هستید و بیشتر اضافه وزنتون در ناحیه شکم و پهلو هستش، رژیم گرفتن گزینه مناسبی نیست، رژیم سوخت و ساز بدنتون رو پایین میاره و وزنتون دوباره برمیگرده⚠️
✅اما نگران نباشید، برای لاغری شکم و پهلو فرم زیر رو پر کنید👇👇
https://formafzar.com/form/pbavb
https://formafzar.com/form/pbavb
اعدام برای پسر جوانی که دوستش را کشت
پسر جوان که مدعی است در دفاع از خودش دوستش را کشته، پس از محاکمه به قصاص، حبس، دیه و در صورت دریافت رضایت، به طرد از ایران محکوم شد.
اردیبهشت سال ۱۴۰۲ مردی در تماس با مرکز فوریتهای پلیسی مدعی شد صدای درگیری و درخواست کمک از خانه یکی از همسایههایشان شنیده است.پس از آن مأموران کلانتری جامی به محل اعزام شدند. مرد همسایه گفت: در همسایگی ما پسری تنها به نام شهاب زندگی میکند. دقایقی قبل صدای درگیری او و یک مرد دیگر را شنیدم و پس از آن پسر جوانی که دست و صورتش به خون آغشته بود، هراسان از خانه خارج شد و گریخت.
بعد از اظهارات مرد همسایه، مأموران با دستور قضایی وارد آپارتمان موردنظر شده و با جسد شهاب روبهرو شدند.
در حالی که ردیابیها برای شناسایی عامل قتل ادامه داشت، به مأموران خبر رسید که پسر ۱۹ سالهای به نام پیمان که مشخصات وی با متهم فراری مطابقت داشت، برای مداوای دستش به بیمارستان رفته است. وی که از اتباع افغانستانی است بلافاصله بازداشت شد و در بازجوییها به قتل شهاب اعتراف کرد و در تشریح ماجرا گفت: شب گذشته شهاب، من و یکی از دوستان مشترکمان را به خانهاش دعوت کرد و ما هم پذیرفتیم. بعد از چند ساعت دوست مشترکمان رفت و من و شهاب تنها شدیم، او در حالت طبیعی نبود و قصد داشت به من تعرض کند که با هم درگیر شدیم بعد با چاقو من را تهدید به سکوت کرد که چاقو را گرفتم و باهمان چاقو او را زدم. دست خودم هم زخمی شد.
با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه 2 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت
در این جلسه اولیای دم درخواست قصاص کردند.
سپس متهم به جایگاه رفت و با تکرار اظهاراتش در مراحل بازجویی گفت: باور کنید اگر او را نزده بودم، خودم قربانی میشدم. بعد از فرار به پارکی در خیابان آذربایجان رفتم و چاقو را همانجا رها کردم. خونریزی دستم شدید بود و به همین خاطر به بیمارستان رفتم تا دستم را پانسمان کنم، اما بازداشت شدم.
با پایان دفاعیات متهم، قضات با توجه به مدرکهای موجود در پرونده متهم را به قصاص، پرداخت دیه بهخاطر جراحتهای غیرمنتهی به فوت و در صورت دریافت رضایت از اولیای دم، به دو سال حبس و طرد از ایران بهخاطر ورود غیرقانونی محکوم کردند./حادثه۲۴
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
با زنم آشتی کردم، برادرم را کشتم
پرونده «برادرکشی» که در یک ماجرای عجیب و با هوشیاری قاضی ویژه قتل عمد در مشهد لو رفت در حالی به گذشت صاحبان خون گره خورد و در مسیر دادگاه قرارگرفت که این جنایت از خاک گورستان سربرآورد!
به گزارش روزنامه خراسان ،ماجرای این جنایت تکان دهنده از سوم اردیبهشت سال ۱۴۰۱ هنگامی رخ داد که پیکر زخمی و نیمه جان مرد جوانی به بیمارستان شهید کامیاب مشهد انتقال یافت.
نزدیکان جوان مجروح به کادر درمانی گفتند او دچار سکته شده و از نیم طبقه ششم ساختمان در حالی به پشت بام طبقه پنجم سقوط کرده که آن جا میله آهنی(نبشی)وجود داشت و سر او نیز به شدت به میله آهنی اصابت کرده است. در همین حال پزشکان تلاش خود را برای نجات وی به کار گرفتند اما«علی-خ»بعد از آن که ۱۲ روز در کما بود، جان خود را از دست داد.
از سوی دیگر با انتقال جسد به پزشکی قانونی،یکی از برادران متوفی ادعا کرد وی درکنار لانه کبوتران دچار سکته مغزی شده است و بدین ترتیب پزشک قانونی نیز دستور دفن جسد را صادر کرد اما هنوز بررسی های تخصصی در این باره ادامه داشت که همسر«علی-خ»با چشمانی اشکبار وارد اتاق قاضی ویژه قتل عمد مشهد شد و از اختلافات مالی پرده برداشت که بین دو برادر وجود داشت. او تاکید می کرد که همسرش به قتل رسیده و دچار سکته مغزی نشده است!
با توجه به اهمیت وحساسیت این ماجرا،قاضی دکتر صادق صفری بر اساس تجربه قضایی خود، دستور محرمانه ای را برای بررسی نامحسوس این حادثه صادر کرد و این گونه گروهی از کارآگاهان به سرپرستی سرهنگ ولی نجفی(رئیس دایره قتل عمد آگاهی)کنکاش های ویژه ای را آغاز کردند. در همین حال همسر «علی-خ»شاهدی را به دادسرا کشاند که او نیز مدعی بود به دلیل عذاب وجدان نمی تواند صحنه جنایتی را پنهان کند که با چشم خود شاهد آن بوده است.
در این وضعیت قاضی ویژه قتل عمد به صورت تلفنی با رئیس سالن تشریح پزشکی قانونی تماس گرفت و خود نیز دامنه تحقیقات را به سوی بررسی های ویژه پزشکی کشاند تا این که سرنخ هایی از برخورد جسم نوک تیز به سر متوفی به دست آمد. حالا دیگر فرضیه جنایت از خاک گورستان سرک می کشید که قاضی صادق صفری دستور احضار وبازداشت «محسن-خ»(برادر مقتول) را صادر کرد. این در حالی بود که کنکاش های نامحسوس کارآگاهان نیز از وقوع جنایت حکایت داشت.
با اظهار نظر تکمیلی پزشکی قانونی،روند تحقیقات در این پرونده جنایی تغییرکرد و «محسن-خ»(متهم۳۱ساله)تحت بازجویی های فنی قرارگرفت . او که با مشاهده اسناد و مدارک انکارناپذیر ،دیگر چاره ای جز بیان حقیقت نداشت ،لب به اعتراف گشود و به قتل برادرش با چاقوی میوه خوری در کنار لانه کبوتران اعتراف کرد. او با تاکید بر این که قصد کشتن برادرش را نداشت، به قاضی شعبه ۲۵۵ دادسرای عمومی وانقلاب(شعبه ویژه پرونده های جنایی)گفت: من با همسرم دچار اختلافات خانوادگی بودم، از سوی دیگر چون احتمال می دادم همسرم پیگیر طلاق و دریافت مهریه باشد،حدود۱۳۰میلیون تومان دارایی ام را به حساب بانکی برادرم «علی-خ» واریز کردم اما بعد که با همسرم آشتی کردم و زندگی مشترک ما تداوم پیداکرد،برادرم به بهانه های مختلف از پرداخت آن مبلغ خودداری می کرد که همین موضوع منجر به اختلاف ودرگیری بین ما شد.
در ادامه رسیدگی به این پرونده جنایی،متهم با دستور مقام قضایی در نیم طبقه ششم ساختمان محل وقوع جنایت در کوی سیدی مشهد حضور یافت و به طور عملی صحنه قتل برادرش را بازسازی کرد و به بیان جزئیات این ماجرای تکان دهنده پرداخت اما هنوز تحقیقات قضایی ادامه داشت که صاحبان خون در شعبه ویژه قتل عمد حضور یافتند و گذشت بی قید و شرط خود را از خونخواهی متهم به قتل اعلام کردند.
بنا بر این گزارش، درحالی که پزشکی قانونی سلامت روانی متهم را نیز تایید کرده بود،پرونده برادرکشی با صدور قرار جلب به دادرسی در مسیر دادگاه کیفری یک خراسان رضوی قرارگرفت تا متهم از جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه بنشیند./جنایی
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
هدایت شده از لاغرشو
15.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ فقط یک بسته ابردوا خوردن 😳☝️
درمان بیماری ناشناخته باابردوا😍
ایشون تمام ازمایشات رو دادن حتی کسی نتونست تشخیص بده بیماریشون رو
😊 وقتی میگم ابَردوا 70 بیماری رو درمان میکنه یعنی این ، دیسک، آرتروز، زانو درد، کبدچرب، تیروئید، میگرن و... فقط با مصرف یک دارو...
آدرس کانال اصلی ابردوا 👇
https://eitaa.com/joinchat/4100784491C4bc6fa4f57
پسر معتاد، پدر و مادرش را در کرج کشت
پسر معتاد که پس از مصرف موادمخدر صنعتی پدر و مادرش را در خواب کشته بود، روی پشتبام همسایه دستگیر شد.
سرهنگ پیمان گودرزی فرمانده انتظامی شهرستان کرج در تشریح این خبر گفت: فردی که پدر و مادرش را کشته بود، در عملیات ویژه مأموران انتظامی کلانتری ۲۶ ماهدشت دستگیر شد. این فرد که چندینبار سابقه بستری در مراکز ترک موادمخدر را نیز داشته، شبهنگام پس از مصرف موادمخدر صنعتی، دچار اختلال روانی شده و پدر و مادرش را که خواب بودند با جسم سخت به قتل رساند و سپس برادر کوچکتر خود را نیز با چاقو مورد ضربوجرح قرار داده و از خانه متواری شده بود. وقتی پلیس در جریان ماجرا قرار گرفت، تیمهای اطلاعاتی با حضور نامحسوس در محل، متهم که حدود ۳ ساعت بعد از قتل قصد بازگشت به خانه را داشت، روی پشتبام یکی از ساختمانهای مجاور دستگیر کردند.
تحقیقات از وی در این رابطه ادامه دارد./جنایی
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
راز قتل زنی به دست شوهرش بعد از 7 سال برملا شد
بقایای جسد زن آمریکایی بعد از 7سال توسط شکارچیان در جنگل پیدا و مشخص شد که همسرش او را به قتل رسانده است.
به گزارش همشهری به نقل از ایندیپندنت، 22نوامبر (2آذر) مأموران پلیس شهر هالیفاکس در ایالت ویرجینیا، در جریان کشف بقایای یک جسد توسط شکارچیان در جنگلهای این شهر قرار گرفتند.
شکارچیان به پلیس گفتند که در جنگل بهدنبال شکار بودهاند که بقایای یک جسد را زیر برگها پیدا کردهاند. جسد در قبری کمعمق دفن شده و مشخص بود که زمان زیادی از مرگ وی میگذرد.
از همان زمان تحقیقات پلیس برای یافتن هویت جسد آغاز شد. در پزشکی قانونی معلوم شد جسد متعلق به زنی به نام اما کامپتون لین است.
براساس گزارش پلیس، اما کامپتون در سال2017 به طرز عجیبی ناپدید شده بود. او آخرینبار در فروشگاه کوچکی که آنجا را اداره میکرد، در حال کارکردن دیده شده بود.
خانوادهاش روز بعد، وقتی دیدند از او خبری نیست و وی کارت اعتباری، لباس، سوئیچ ماشین، تلفن همراه و سگش را در خانه رها کرده، با پلیس تماس گرفتند. بعد از اینکه پلیس در جریان ناپدیدشدن اما قرار گرفت، جستوجو را آغاز کرد و این تحقیقات 5ماه طول کشید،اما هیچ ردی از او پیدا نشد.
با این حال، خانواده و خواهران اما همچنان بهدنبال یافتن ردی از دخترگمشدهشان بودند.
تا اینکه اوایل ماه جاری، بعد از گذشت 7سال، بقایای جسد او پیدا شد و اسرار ناپدیدشدنش را فاش کرد. پلیس تحقیقات گستردهای را در رابطه با این پرونده آغاز کرد. سرنخها و شواهد نشان داد که همسر 67ساله اما به نام راسل وین لین، او را به قتل رسانده و در جنگل دفن کرده است. براساس این گزارش، هنوز علت و انگیزه این جنایت مشخص نیست، اما مقامات گفتهاند که این زن به طرز خشونتآمیزی به قتل رسیده است. تاکنون پلیس گزارشی از اعترافات راسل منتشر نکرده است. راسل در زندان منطقهای بلو ریج بدون وثیقه و در انتظار محاکمه نگهداری میشود./جنایی
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
شوهرم خانه ما را به نام مادرش کرد، طلاق میگیرم
لاله بعد از 10 سال زندگی مشترک با همسرش قصد دارد طلاق بگیرد. این زن برای اعتمادآنلاین از دلایلش برای جدایی میگوید.
*سالهای زیادی با همسرت زندگی کردی. چرا دچار اختلاف شدهاید؟
همسرم مرد خوبی است اما دخالتهای مادرشوهرم باعث شد زندگی ما نابود شود.
*چطور با همسرت آشنا شدی؟
در یک دورهمی با هم آشنا شدیم و بعد از مدتی ازدواج کردیم. هر دو ما از خانوادههایی با سطح متوسط بودیم. پدرانمان کارمند بودند و زندگی چندان مرفهی داشتیم به همین خاطر هم خودمان روی پای خودمان بزرگ شدیم. من فکر میکردم این خودساختگی باعث میشود که زندگی خوبی داشته باشیم اما اشتباه میکردم.
*چطور شد که با همسرت دچار اختلاف شدی؟
من و همسرم با هم کار میکردیم و پولهایمان را پس انداز میکردیم تا بتوانیم خانه بخریم. یک سال قبل بالاخره با همه پسانداز و چندین وام توانستیم خانه بخریم. خانهای بسیار کوچک خریدیم. قرار بودخانه به نام هردوی ما باشد. من هم به شوهرم اعتماد داشتم. فکر میکردم کارهای خرید خانه که تمام شد سه دانگ آن را به نام من میزند اما در کمال تعجب متوجه شدم که همسرم خانه را به نام مادرشوهرم زده است. آنقدر این کارش برایم گران تمام شد که تصمیم گرفتم از او جدا شوم.
*چرا شوهرت چنین کاری کرد؟
میگفت مادرم در زندگی چیزی نداشته و پدرم هم هیچ وقت چیزی به او نداده است. مادرم دلش میخواست چیزی به نامش باشد و من هم خانه خودمان را به نامش کردم. من از این کار شوهرم بسیار ناراخت شدم. شوهرم میگفت مادرم که ما را از خانه بیرون نمیکند ولی مساله من این نبود. مساله من حتی خانه هم نبود.
*پس مساله چه بود؟
توهینی که شوهرم به من کرد. او به من دروغ گفته و همه اموالم را از دستم درآورده بود.
من هم درخواست طلاق دادم.
*مهریه هم میخواهی؟
بله درخواست مهریه هم کردهام. حالا که قرار است برای 10 سال قسط بدهم شوهرم هم باید قسط بدهد و مهریهام را بپردازد. اصلا اجاره نمیدهم چنین ظلمی به من بشود.
*چرا بچه ندارید؟
تصمیم داشتیم بعد از اینکه خانه خریدیم بچهدار شویم که این اتفاق افتاد و من تصمیم به طلاق گرفتم.
*نظر همسرت چیست ؟
برای او چیزی مهمتر از جلب نظر مادرش وجود ندارد، اما دیگر برای من چیزی مهم نیست. فقط درخواست طلاق دارم./جنایی
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
استرداد مظنون یکی از خشنترین قتلهای ملبورن به مقامات استرالیا
پلیس ایتالیا مردی را که ظن آن میرود یکی از خشنترین قتلهای ملبورن را مرتکب شده است، دستگیر کرد و به مقامات استرالیا تحویل داد.
به گزارش ایسنا، در سال ۱۹۷۷ میلادی «سوزان آرمسترانگ» و «سوزان بارتلت» در خانه خود در شهر ملبورن استرالیا با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیدند.
پلیس میگوید با کشف شواهد تازه دیانای، به مردی ۶۵ ساله به نام «پری کورومبلیس» مظنون است.
هنوز اتهامی علیه کوروملبیس مطرح نشده و او بر بیگناهی خود تاکید دارد با این حال در سپتامبر گذشته پلیس ایتالیا این فرد را بازداشت کرد و امروز (سهشنبه) به مقامهای استرالیا تحویل داده خواهد شد.
به گزارش بیبیسی، هر کدام از قربانیان بیش از ۱۰ ضربه چاقو بر بدن خود داشتند و آرمسترانگ نیز شواهدی از تعرض بر بدن داشت.
به گفته پلیس، اجساد این دو دوست دوران مدرسه سه روز پس از آخرین باری که دیده شدند، پیدا شد. پسر یک ساله آرمسترانگ نیز بدون آسیبی در گهواره خود پیدا شد.
این پرونده از ۴۶ سال پیش تا کنون توجه و عواطف جامعه استرالیا را متوجه خود کرده است و در این کشور به «قتلهای خیابان ایزی» مشهور است./ایسنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
3.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رقص مرگ هواپیمای ایرباس در طوفان که همه را شوکه کرد!
لحظه دراماتیک در چنای هند را مشاهده میکنید، زمانی که یک فروند ایرباس A320neo خطوط هوایی IndiGo در تلاش بود تا فرود آید اما طوفان فنگال خلبان را مجبور به ترک فرود و دور زدن کرد./اطلاعات
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
رازگشایی از 36 فقره زورگیری در سیرجان
با اقدامات نیروهای پلیس آگاهی، ۷سارق زورگیر با کشف ۳۶ فقره سرقت قطعات خودرو , طلا و تلفن همراه دستگیر شدند.
فرمانده انتظامی سیرجان بیان کرد: به دنبال افزایش وقوع سرقت به عنف همراه با سرقت قطعات خودرو ،طلا و گوشی تلفن و زورگیری از مرد و زن های جوان، در۶ کیلومتری محور سیرجان – کرمان ، نیروهای پلیس آگاهی با انجام اقدامات تخصصی و بررسی های میدانی ۷متهم مرتبط دراین سرقت ها را شناسایی کردند و به آنان در۴عملیات غافلگیرانه دست بند قانون زدند و دو خودرو از آنان را توقیف کردند.
سرهنگ جواد خواجه پور افزود: این سارقان در مواجهه با اسناد و مدارک موجود به ۳۶فقره سرقت به عنف تلفن همراه و طلا از مردان و زنان جوان به صورت آزار و اذیت آنان، تهدید و زورگیری با چاقو به ارزش بیش از ۷ میلیارد ریال اعتراف کردند.
وی گفت: در ادامه تعدادی از اقلام سرقتی شامل قطعات و لوازم خودرو، موبایل ، وجوه نقد و مقادیری طلا کشف و تحویل مالباختگان شد.
این مسئول انتظامی با اشاره به این که تعدادی از این متهمان افراد سابقه دار هستند ، افزود: این دزدان زورگیر با دو دستگاه خودروی پژو از زوج های جوانی که برای تفریح و گشت گذار در محدوده محور سیرجان – کرمان حضور داشتند، زورگیری و با تهدید وسایل همراه آن ها را سرقت می کردند و با قیمت پایین در بازار می فروختند که پس از تحقیقات تکمیلی به مرجع قضایی تحویل شدند./حادثه۲۴
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
شب سیاه نوعروس تهرانی با سرقت ۵۰۰میلیونی هدایای جشن
سارقانی که هدایای جشن یک زوج تهرانی به سرقت برده بودند، دستگیر شدند.
چندی قبل، زن جوانی به کلانتری۱۲۶ تهرانپارس مراجعه کرد و هنگامی که مقابل افسر نگهبان قرار گرفت، گفت: شب گذشته عروسی پسرم بود. نزدیک ۵۰۰میلیون تومان پول، طلاجات و مسکوکات هدایای جمع شده بود که آنها را داخل یک پلاستیک مشکی رنگ گذاشتم و پس از اتمام جشن به همراه همسرم که حواسپرتی دارد، راهی خانه شدم. هنگامی که رسیدیم پلاستیک را جلوی درب گذاشتم و وارد ساختمان شدن تا کفش خود را عوض کنم اما هنگامی که برگشتم پی بردم پلاستیک ناپدید شده است. لطفاً کمک کنید.
پس از ثبت شکایت و تشکیل پرونده در دادسرای ناحیه۱۵، تحقیقات با دستور بازپرس پرونده آغاز شد و مأمورن پلیس برای راهی صحنه جرم شدند و دوربینهای مداربسته را هدف بازبینی قرار دادند.
در این شاخه از تحقیقات مشخص شد، هنگامی که زن جوان به ساختمان رفته یک خودروی حمل زباله جلوی درب ایستاده و ۲ مرد جوان از آن پیاده شدند و پلاستیک مشکی رنگ را به عنوان زباله جمعآوری کردند!
کارآگاهان به دنبال کشف این سرنخ مهم، با قدامات اطلاعاتی گسترده هویت متهمان اهل کشور افغانستان را شناسایی و خیلی زود آنها را دستگیر کردند.
متهمان که در جریان تحقیقات ابتدایی منکر جرم خود بودند پس از مواجه با فیلم دوربینهای مداربسته به سرقت ۵۰۰میلیونی اعتراف کردند؛ یکی از آنها ماجرا را اینطور توضیح داد: مشغول جمعآوری زباله در خیابان بودم که با یک کیسه مشکی رنگ مواجه شدم. از روی کنجکاوی به سراغ آن رفتم و متوجه شدم که داخل آن پول زیادی است.
متهم گفت: پلاستیک را برداشتم و موضوع را به دوستم گفتم. با همدستی یکدیگر پول را به صورت غیرقانونی به افغانستان فرستادیم و در آنجا یک زمین خریدیم. چند روز بعد هم توسط پلیس دستگیر شدیم.
با صدور قرار قانونی از سوی مرجع قضایی، با صدور قرار قانونی از سوی مرجع قضایی، متهمان به زندان تهران بزرگ اعزام شدند و سیرمراحل قانونی پرونده ادامه دارد./مشرق
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154