1.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 تصاويری از عمليات دستگيری ۱۵ تروريست در مرز ايران و پاكستان در عمليات مشترك نيروی زمينی سپاه و وزارت اطلاعات/مهر
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
دومین جلسه استیضاح یون سوک یول؛ رئیس کمیته قضایی خواستار عزل فوری شد
🔺️دادگاه قانون اساسی کره جنوبی دومین جلسه دادرسی طرح استیضاح یون سوک یول، رئیس جمهور مخلوع این کشور را در پرونده اعلام حکومت نظامی ناموفق در سوم دسامبر ۲۰۲۴ برگزار کرد.
🔺قضات این دادگاه در این جلسه دادرسی رسمی مدارک و شهود را تایید و ادعای وکلای یون مبنی بر غیرقانونی بودن مدارک و شهود را رد کردند.
🔺جونگ چونگ رائه، رئیس کمیته قانونگذاری و قضای مجمع ملی کره جنوبی از قضات دادگاه خواست تا یون سوک یول را به سرعت عزل کنند. این کمیته استدلال کرد که یون فاقد اراده لازم برای پاسداری از قانون اساسی است و صلاحیت ریاست جمهوری را ندارد./مهر
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
🔴 آتشسوزی در بازار تجریش تهران مهار شد
سخنگوی آتشنشانی تهران:
🔸 ساعت ۱۲ امروز، حادثه آتشسوزی در بازار تجریش، به سازمان آتشنشانی تهران اعلام شد و ماموران سه ایستگاه آتشنشانی به محل اعزام شدند.
🔸 در این حادثه، آتش سوزی یک باب مغازه که در حال سرایت به سایر مغازهها بود، با تلاش آتشنشانان مهار شد. علت حادثه هنوز مشخص نیست.
#اجتماعی/دانشجو
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
🔴 ضاربان سکههای تقلبی در تهران دستگیر شدند
رئیس پلیس پیشگیری پایتخت:
🔸 با مراجعه مالک یک مغازه طلافروشی به کلانتری ۱۱۳ بازار، وی مدعی بود تعدادی سکه طلا از ۲ مرد خریداری کرده و سپس متوجه شده است سکهها تقلبی است.
🔸 با تشکیل پرونده، رسیدگی به موضوع در دستور کار تیم عملیات کلانتری ۱۱۳ بازار قرار گرفت و پس از پیجوییهای انتظامی و با بررسیهای میدانی و استفاده از شیوههای نوین پلیسی، مشخصات و مخفیگاه این متهمان شناسایی شد.
#اجتماعی/دانشجو
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
انفجار پیک نیک روشن، جان راننده شاندیزی را گرفت
مدیر عامل سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شاندیز: روشن بودن پیک نیک در داخل خودرو، تجمع گازهای حاصل و انفجار آن، باعث مرگ راننده شاندیزی در داخل خودرو شده است./باشگاه خبرنگاران جوان
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
14 سالم بود که شوهر عمه ام به من تجاوز کرد! / سرنوشت دختر جوانی که باید سکوت می کرد!
هنوز از بازی ها و جست و خیزهای کودکانه لذت می بردم که ناگهان در دهمین بهار زندگی ام حادثه وحشتناکی رخ داد و پدر و مادرم در یک سانحه رانندگی جان باختند. حالا من دختری بیکس و بی پناه بودم که راهی منزل عمه ام شدم.
دختر ۱۹ ساله که به سختی سخن می گفت با بیان این که مادر بزرگم نیز در خانه سالمندان به سر می برد، درباره سرگذشت تلخ خود به کارشناس اجتماعی کلانتری رسالت مشهد گفت: عمه ام که از همان دوران نوزادی مرا خیلی دوست داشت، تلاش می کرد تا جای خالی مادرم را پر کند اما چندان موفق نبود.در همین شرایط تا کلاس سوم راهنمایی درس خواندم اما دنیای سیاه من از روزی آغاز شد که شوهر عمه ام به من نزدیک شد. از ترس زبانم بند آمده بود که دربرابر تهدیدهایش سکوت کردم چرا که مدعی بود اگر به خواسته اش تن ندهم، باید شب های سرد زمستان را آواره کوچه و خیابان شوم! او با بی شرمی به من تعرض کرد و من هم فقط آرام اشک ریختم.
حدود ۸ ماه از این ماجرای تلخ و شیطانی گذشت و من دیگر از بودن در خانه عمه ام تنفر داشتم و بیشتر اوقاتم را با دوستانم می گذراندم تا این که «سحر»، گوشی تلفن قدیمی اش را به من هدیه داد و من هم سیم کارت ارزان قیمتی را گرفتم و این گونه وارد فضاهای مجازی شدم.
در میان خلأهای عاطفی و اخلاقی که روح و روانم را آزار می داد با پسری جوان آشنا شدم که مدعی بود عاشقم شده است! من هم که خیلی دوست داشتم از این شرایط زندگی فرار کنم، با او وارد روابط تلفنی شدم و بدین ترتیب ارتباط پنهانی من و «فرداد» با ارسال پیام های عاشقانه و تماس های تلفنی ادامه یافت.
دیگر به او وابسته بودم و مدام با گوشی تلفن برایش پیام می فرستادم . حدود ۲ ماه بعد از این ماجرا بود که «فرداد» به خواستگاری ام آمد و من برای رهایی از جهنمی که در آن زندگی می کردم، بلافاصله پاسخ مثبت دادم و پای سفره عقد نشستم ،بدون آن که هیچ شناخت قبلی از «فرداد» داشته باشم. یک سال از زندگی مشترک ما می گذشت و من گاهی شوهرم را هنگام مصرف مواد مخدر صنعتی یا مشروبات الکلی می دیدم ولی او مرا قانع می کرد که به صورت تفننی مصرف می کند!
در یکی از همین روزها به جشن عروسی یکی ازدوستان «فرداد» دعوت شدیم که به صورت مختلط برگزار می شد؛ اگرچه من مخالفت کردم ولی با اصرار شوهرم راهی آن مهمانی سیاه شدیم. من تنها کسی بودم که با مانتو و شلوار نشسته بودم و نگاه های سرزنش آمیز دیگران را تحمل می کردم .
«فرداد» هم مدام اشاره می کرد که لباس هایم را عوض کنم و با آرایش غلیظ وارد مهمانی شوم ،ولی من نپذیرفتم. پایان شب در حالی بساط مشروب خوری و موادکشی برپا شد که همسرم اصرارداشت من هم در کنار او چند «دود» بکشم! من هم که از نگاه های تحقیرآمیز خسته شده بودم، تنها به خاطر یک لجبازی کودکانه پای مصرف مواد نشستم و آن قدر کشیدم که راهی بیمارستان شدم؛ ولی متاسفانه بعد از این ماجرا باز هم در دنیای سیاه سقوط کردم و خیلی زود معتاد شدم.
حالا دیگر شوهرم از پس هزینه های اعتیاد برنمی آمد، به همین خاطر هم مرا طلاق داد و من دوباره به روزهای تلخ و وحشتناک خودم بازگشتم با این تفاوت که حالا علاوه بر بی پناهی و بیکسی، اعتیاد هم داشتم! و مجبوربودم برای تامین مخارجم در میان زباله ها مواد بازیافتی پیدا کنم که مورد ظن پلیس قرارگرفتم و آن ها مرا به کلانتری هدایت کردند؛ اما ای کاش ...
با نظر کارشناس اجتماعی و دستور سرهنگ مجتبی حسین زاده(رئیس کلانتری رسالت مشهد)، زن۱۹ساله به مرکز ترک اعتیاد معرفی شد تا شاید دنیای سیاه او رنگ زیبایی به خود بگیرد./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
قتل فجیع زن 45 ساله در ملایر/ اعترافات تکان دهنده قاتل پس از دستگیری!
فرمانده انتظامی شهرستان ملایر از کشف قتل و دستگیری قاتل یک زن 45 ساله در این شهرستان خبر داد.
سرهنگ احمد ساکی، فرمانده انتظامی شهرستان ملایر، با بیان اینکه در آبان ماه سال جاری، جسد یک زن 45 ساله در اطراف شهر ازندریان کشف شد، گفت: بررسیهای پزشکی قانونی نشان داد که مرگ این زن به دلیل ضربات متعدد چاقو بوده است. در پی این حادثه، تحقیقات ویژه برای روشن شدن ابعاد این قتل آغاز شد.
وی افزود: تحقیقات اولیه نشان داد که مقتول ساکن همدان بوده و گزارش مفقودی وی نیز به پلیس آگاهی همدان اعلام شده بود. کارآگاهان پلیس آگاهی ملایر با بهرهگیری از شیوههای خاص پلیسی و تلاش شبانهروزی، موفق به شناسایی مظنون اصلی قتل شدند.
فرمانده انتظامی شهرستان ملایر با اشاره به اینکه با انجام یک عملیات غافلگیرانه، متهم دستگیر و در مواجهه با شواهد و مدارک موجود به قتل در همدان و انتقال جسد به ازندریان برای سرقت طلاهای مقتول و اختلافات شخصی اعتراف کرد، گفت: متهم پس از تکمیل تحقیقات، به مراجع قضائی معرفی شد./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
28.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دزد تک روی باغ کتاب تهران کارمند اخراجی بانک بود!/ توبه ام را شکستم!
دزد تک روی باغ کتاب پس از شناسایی توسط پلیس کلانتری تهران دستگیر شد.
در جریان طرح امنیت و آرامش تهران بزرگ، مأموران کلانتری 103 گاندی موفق شدند یک سارق سابقهدار را به همراه خودروی سرقتی و اموال مسروقه در مخفیگاهش دستگیر کنند. در این گزارش، پای صحبتهای این سارق 35 ساله مینشینیم؛ مردی که زندگیاش داستان تلخی از وسوسه، مواد مخدر و تلاش برای بازگشت به مسیر درست است./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
رابطه روشن شوهردار با پسر جوان با کشتن شوهرش تمام شد
پسر جوان که پس از رابطه شیطانی با زنی، نقشه قتل شوهر او را با همدستی برادرش و دو دوست خود اجرا کرده بود، در جلسه دادگاه به تشریح صحنه جنایت پرداخت.
در این پرونده سمیرا متهم است با همدستی چهار پسر جوان، نقشه قتل شوهرش را طراحی و اجرا کرده است.
رسیدگی به این پرونده ازهفتم آذر سال 92 ودرپی کشف جسد مردی در جنوب تهران در دستور کار پلیس قرار گرفت. بررسیها نشان داد این مرد بر اثر خفگی جان خود را از دست داده و عامل یا عاملان جنایت پس از کشتن این مرد در محل دیگری، جسد را به آنجا منتقل کردهاند.در ادامه هویت مقتول به نام مهرداد 42 ساله شناسایی شد. تیم جنایی در جریان تحقیقات به همسر مقتول به نام سمیرا مشکوک شده و تحقیقات را روی او متمرکز کرده و متوجه ارتباط او با پسر جوانی به نام مهران شدند. زن جوان و مهران دستگیر شدند و در بازجویی به قتل اعتراف کردند.
پسر جوان گفت: چند ماه پیش با مریم آشنا شدم. او میگفت با همسرش اختلاف دارد و علاقهای به او ندارد. باتوجه به تمایل شدید مریم برای جدا شدن از همسرش و ازدواج با من و در حالی که من نیز به او علاقهمند شده بودم، تصمیم گرفتیم مهرداد را که مانع ازدواج ما دو نفر بود، به قتل برسانیم.
موضوع را با برادرم و دو نفر از دوستانم مطرح کردم و با همدستی آنها،مهرداد رابه قتل رساندم.پس از این اعترافات سه همدست مهران نیز دستگیر شده و به همدستی در قتل اعتراف کردند. با تکمیل تحقیقات پرونده به شعبه هشتم دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد و متهمان دیروز به ریاست قاضی حسین اصغرزاده پای میز محاکمه قرار گرفتند.در ابتدای این جلسه دختر مقتول گفت: مادرم با کارهایش باعث شد من پدرم را از دست بدهم و به همین دلیل برای چهار پسر جوان که متهم به مشارکت در قتل هستند تقاضای قصاص دارم.مهران نیز پس از قرار گرفتن در جایگاه گفت: شماره سمیرا را از گوشی دوستم برداشتم و ده ماه تلفنی با هم ارتباط داشتیم تا این که او راضی شد همدیگر را در نازیآباد ببینیم. بعد از این دیدار عاشق او شدم و چهار ماه بعد نقشه قتل را اجرا کردیم. با کلیدی که سمیرا به من داده بود وارد خانه شده و ابتدا با مقتول درگیر شدم. با صدای داد و فریاد من، دوستانم نیز وارد اتاق شدند و نمیدانم چه کسی مهرداد را با شلوار خفه کرد. پس از دفاعیات مهران و چهار متهم دیگر پرونده، قضات دادگاه برای تصمیمگیری وارد شور شدند./صدآنلاین
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
شرط باورنکردنی و شوکه کننده مادر دختر برای اعدام نشدن جوان متجاوز
دانشجوی جوان که بهجرم تعرض به یک دختر ۱۶ ساله محکوم به اعدام بود در دادگاه تجدید نظر سرنوشت دیگری برایش رقم خورد.
به گزارش ازبرنا، دانشجوی بیست و دوسالهای که بهجرم تعرض به یک دختر ۱۶ ساله به اعدام محکوم شده بود در حالی که یک سال شب و روز با کابوس مرگ بر فراز چوبه دار روبهرو بود وقتی از زندان به دادگاه تجدید نظر احضار شد نمیدانست چه سرنوشتی در انتظارش است، اما وقتی منشی دادگاه متن درخواست مادر دختر جوان را خواند شوکزده در جای خود میخکوب شد.این مادر در نامهای به قضات دادگاه نوشته بود: «اگر این جوان محکوم به مرگ با دخترم «مرجان» ازدواج کند و خانهای ۵۰۰ میلیون تومانی بهعنوان مهریه بهنامش کند و تعهد بدهد با دخترم خوشرفتاری کند حاضرم از اعدامش بگذرم و او را بهعنوان دامادم بپذیرم.» وحید در حالی که نمیدانست از خوشحالی بگرید یا بخندد با اطلاع از این ماجرا چند دقیقهای سکوت کرد. متجاوز انگار نمیتوانست باور کند.راه نجاتی برای رهایی ازمرگ برایش مهیا شده و به دامادی خانوادهای پذیرفته میشود که تا دیروز خواستار اعدامش بودند.
گفت وگو با مجرم
تعرض به دختریکه دوستش داشتم….
چطوری با آن دختر آشنا شدی؟
مرجان دختر همسایهمان بود.نمیدانم یک وسوسه شیطانی بود اشتباه بود یا راه احمقانهای برای ازدواج با او.اما اعدام نصیبم شد و حالا میبینم کابوس یک سالهام به پایان رسیده.
چگونه با او آشنا شدی؟
یک روز عصر مرجان به در خانه ما آمد تا با مادرم صحبت کند او را به خانه دعوت کردم در حالی که مادرم در خانه نبود و من اسیر دام شیطان شدم.
علاقهات به او در چه حدی بود؟ چرا بهخواستگاریاش نرفتی؟
او تنها ۱۶ سال داشت و فکر میکردم اگربهخواستگاریاش بروم مادرش با درخواستم مخالفت کند اما اشتباه میکردم.
آیا مرجان هم میدانست که تو او را دوست داری؟
نمیدانم چون ارتباط زیادی با هم نداشتیم.
در این مدت زندان را چطور گذراندی؟
مشغول آموزش بودم دائم در حال توبه، من گناه کبیرهای انجام داده بودم و هر روز عذاب وجدان داشتم.
زمان دستگیری مشغول به چه کاری بودی؟
درس میخواندم، دانشجوی ترم سوم بودم.
با پدر و مادرت زندگی میکنی؟
پدرم سالها پیش فوت شده و مادرم هزینه تحصیلم را میداد.
با توجه به اینکه مادر مرجان چنین پیشنهادی به تو داده، چه نظری داری؟آیا با مرجان ازدواج میکنی؟
بله با همه احساسم ازدواج میکنم و امیدوارم خوشبختش کنم.
آیا ازدواجت فقط بهخاطر رهایی از اعداماست یا…؟
نه من واقعاً مرجان را دوست دارم.
تعهدت برای تأمین خوشبختیاش چیست؟
قول میدهم تمام نیازهایش را فراهم کنم و همیشه تکیهگاهش باشم.
توصیهای به سایر جوانها که شرایط مشابه تو را دارند چیست؟
اگر واقعاً کسی را برای ازدواج دوست دارند حتماً ازطریق راه و رسمش اقدام کنند.وقتی برای ورود به خانهای در هست نباید از دیوار وارد شد.گفتنی است وحید پساز پذیرفتن شرایط مادر دختر قرار است پساز گذراندن دوران محکومیتش از جنبه عمومی جرم- که مدت ۳ سال تعیین شده و دو سال دیگر به پایان میرسد- به آغوش خانوادهاش برگردد.اما پیش از هر اقدامی قرار است هرچه زودتر با مرخصی چند روزه از زندان مراسم عقدکنان او و مرجان برگزار شود./جنایی
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
جزئیات مرگ یک دستفروش در میدان تجریش
🔹رئیس پلیس آگاهی پایتخت: روز جمعه ۱۴ دی ماه، مرگ یک مرد میانسال در میدان تجریش به مرکز ۱۱۰ اعلام شد و کارآگاهان با حضور در محل با جسد مردی روبه رو شدند که در آن منطقه به دستفروشی مشغول بود.
🔹با انجام تحقیقات پلیسی مشخص شد این دستفروش، قبل از مرگ، با یکی از مغازه داران این منطقه درگیری لفظی داشته است و با شناسایی هویت متهم، وی دستگیر شد و در بازجوییها به ماموران گفت که یک مغازه در نزدیکی مترو تجریش دارم و مدتی بود که با این دستفروش که در نزدیکی مغازهاش بساط می کرد؛ درگیری لفظی داشت. روز حادثه نیز این درگیری ایجاد شده بود که به یک باره مرد دستفروش حالش بد و روی زمین افتاده است.
🔹این متهم مدعی است که هیچ درگیری فیزیکی با این دستفروش نداشته و تنها به صورت لفظی با هم درگیر شده بودند.
🔹جسد مرد میانسال برای بررسیهای بیشتر به پزشکی قانونی منتقل شد و تحقیقات درباره زوایای دیگر این پرونده ادامه دارد./باشگاه خبرنگاران جوان
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
معجون فالگیر بهانه ای برای دست درازی پسر جوان به دو دختر شد
تیزهوشی یک دختر باعث دستگیری پسر جوانی شد که در یک شب دو دختر را مورد آزار و اذیت قرار داده بود.
در این پرونده پسری ۱۹ ساله متهم است دو دختر را مورد آزار قرار داده است. او مدعی است به خاطر معجونی که یک رمال به او داده، دست به این اقدام مجرمانه زده است. در حال حاضر اتهام این جوان آزار و اذیت، گروگانگیری و سرقت است و با توجه به نوع جرایمی که انجام داده است بخشی از پرونده در دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی خواهد شد. این پسر در یک شب دو دختر جوان را در خودرواش مورد آزار و اذیت قرار داد و پس از دستگیری مدعی شده است هنگام انجام این جرایم در حال خودش نبود و تحت جادو و سحر بود.
متهم وقتی دستگیر شد که قربانی دوم، قبل از اینکه مورد آزار و اذیت قرار بگیرد متوجه تغییر مسیر این پسر شده بود و با گوشی موبایل برای پدرش لایو لوکشن فرستاده و گوشی را هم زیر صندلی ماشین انداخته بود. همچنین این دختر جوان که پس از آزار و اذیت از ماشین بیرون انداخته شده بود سریع به نزدیکترین کلانتری پلیس مراجعه کرد و موضوع را اطلاع داد. او ماجرا را برای ماموران شرح داد و گفت: متهم پلاک خودرواش را مخدوش کرده بود اما من لایو لوکشن برای پدرم فرستادهام.به این ترتیب ماموران پلیس با استفاده از لایو لوکیشنی که در اختیارشان قرار گرفت رد مجرم پرونده را زدند و موفق شدند او را در حال رانندگی متوقف کردند.
این پسر ۱۹ ساله در بازجوییها گفت: قرار بود ما در آینده به خواستگاری دختر مورد علاقهام بروم و نامزد کنیم، البته یکبار قبل از این به خواستگاری رفته بودیم و قرار بود این بار قرار نهایی را بگذاریم؛ اما چند روز پیش شنیدم آن دختر با یک نفر دیگر نامزد کرده است و قرار عقد را هم گذاشتهاند. وقتی شنیدم که او دیگر من را نمیخواهد بسیار آشفته شدم. بعد برای اینکه بتوانم کاری کنم که قرار عقد آنها به هم بخورد پیش چند رمال و فالگیر رفتم که جادویی برایم بنویسند تا شاید دختر مورد علاقهام نظرش عوض شود و طبق قرار قبلی به خواستگاری او بروم.
در این مدت کلی پول رمال و فالگیر دادم تا برایم سحر و جادو بنویسند اما هیچ کدام اثر نکرد و من از این فالگیر پیش آن فالگیرمیرفتم. در نهایت چند روز قبل نزد یک رمال رفتم و او یک دستورالعمل به من داد و بعد هم یک معجون داد که آن را بخورم تا عروسی به هم بخورد. وقتی آن را خوردم دچار توهم شدم، البته قبلشمواد مخدر هم صرف کرده بودم و به همین خاطر حالت عادی نداشتم و دو دختر را در یک شب مورد آزار و اذیت و تهدید قرار دادم و اموالشان را سرقت کردم. وقتی آن معجون را خوردم همه دخترها را به شکل دختر مورد علاقهام میدیدم و یک صدایی در سرم میگفت که باید انتقام بگیرم برای همین این کارها را کردم و الان پشیمان هستم./منیبان
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154