14 سالم بود که شوهر عمه ام به من تجاوز کرد! / سرنوشت دختر جوانی که باید سکوت می کرد!
هنوز از بازی ها و جست و خیزهای کودکانه لذت می بردم که ناگهان در دهمین بهار زندگی ام حادثه وحشتناکی رخ داد و پدر و مادرم در یک سانحه رانندگی جان باختند. حالا من دختری بیکس و بی پناه بودم که راهی منزل عمه ام شدم.
دختر ۱۹ ساله که به سختی سخن می گفت با بیان این که مادر بزرگم نیز در خانه سالمندان به سر می برد، درباره سرگذشت تلخ خود به کارشناس اجتماعی کلانتری رسالت مشهد گفت: عمه ام که از همان دوران نوزادی مرا خیلی دوست داشت، تلاش می کرد تا جای خالی مادرم را پر کند اما چندان موفق نبود.در همین شرایط تا کلاس سوم راهنمایی درس خواندم اما دنیای سیاه من از روزی آغاز شد که شوهر عمه ام به من نزدیک شد. از ترس زبانم بند آمده بود که دربرابر تهدیدهایش سکوت کردم چرا که مدعی بود اگر به خواسته اش تن ندهم، باید شب های سرد زمستان را آواره کوچه و خیابان شوم! او با بی شرمی به من تعرض کرد و من هم فقط آرام اشک ریختم.
حدود ۸ ماه از این ماجرای تلخ و شیطانی گذشت و من دیگر از بودن در خانه عمه ام تنفر داشتم و بیشتر اوقاتم را با دوستانم می گذراندم تا این که «سحر»، گوشی تلفن قدیمی اش را به من هدیه داد و من هم سیم کارت ارزان قیمتی را گرفتم و این گونه وارد فضاهای مجازی شدم.
در میان خلأهای عاطفی و اخلاقی که روح و روانم را آزار می داد با پسری جوان آشنا شدم که مدعی بود عاشقم شده است! من هم که خیلی دوست داشتم از این شرایط زندگی فرار کنم، با او وارد روابط تلفنی شدم و بدین ترتیب ارتباط پنهانی من و «فرداد» با ارسال پیام های عاشقانه و تماس های تلفنی ادامه یافت.
دیگر به او وابسته بودم و مدام با گوشی تلفن برایش پیام می فرستادم . حدود ۲ ماه بعد از این ماجرا بود که «فرداد» به خواستگاری ام آمد و من برای رهایی از جهنمی که در آن زندگی می کردم، بلافاصله پاسخ مثبت دادم و پای سفره عقد نشستم ،بدون آن که هیچ شناخت قبلی از «فرداد» داشته باشم. یک سال از زندگی مشترک ما می گذشت و من گاهی شوهرم را هنگام مصرف مواد مخدر صنعتی یا مشروبات الکلی می دیدم ولی او مرا قانع می کرد که به صورت تفننی مصرف می کند!
در یکی از همین روزها به جشن عروسی یکی ازدوستان «فرداد» دعوت شدیم که به صورت مختلط برگزار می شد؛ اگرچه من مخالفت کردم ولی با اصرار شوهرم راهی آن مهمانی سیاه شدیم. من تنها کسی بودم که با مانتو و شلوار نشسته بودم و نگاه های سرزنش آمیز دیگران را تحمل می کردم .
«فرداد» هم مدام اشاره می کرد که لباس هایم را عوض کنم و با آرایش غلیظ وارد مهمانی شوم ،ولی من نپذیرفتم. پایان شب در حالی بساط مشروب خوری و موادکشی برپا شد که همسرم اصرارداشت من هم در کنار او چند «دود» بکشم! من هم که از نگاه های تحقیرآمیز خسته شده بودم، تنها به خاطر یک لجبازی کودکانه پای مصرف مواد نشستم و آن قدر کشیدم که راهی بیمارستان شدم؛ ولی متاسفانه بعد از این ماجرا باز هم در دنیای سیاه سقوط کردم و خیلی زود معتاد شدم.
حالا دیگر شوهرم از پس هزینه های اعتیاد برنمی آمد، به همین خاطر هم مرا طلاق داد و من دوباره به روزهای تلخ و وحشتناک خودم بازگشتم با این تفاوت که حالا علاوه بر بی پناهی و بیکسی، اعتیاد هم داشتم! و مجبوربودم برای تامین مخارجم در میان زباله ها مواد بازیافتی پیدا کنم که مورد ظن پلیس قرارگرفتم و آن ها مرا به کلانتری هدایت کردند؛ اما ای کاش ...
با نظر کارشناس اجتماعی و دستور سرهنگ مجتبی حسین زاده(رئیس کلانتری رسالت مشهد)، زن۱۹ساله به مرکز ترک اعتیاد معرفی شد تا شاید دنیای سیاه او رنگ زیبایی به خود بگیرد./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
قتل فجیع زن 45 ساله در ملایر/ اعترافات تکان دهنده قاتل پس از دستگیری!
فرمانده انتظامی شهرستان ملایر از کشف قتل و دستگیری قاتل یک زن 45 ساله در این شهرستان خبر داد.
سرهنگ احمد ساکی، فرمانده انتظامی شهرستان ملایر، با بیان اینکه در آبان ماه سال جاری، جسد یک زن 45 ساله در اطراف شهر ازندریان کشف شد، گفت: بررسیهای پزشکی قانونی نشان داد که مرگ این زن به دلیل ضربات متعدد چاقو بوده است. در پی این حادثه، تحقیقات ویژه برای روشن شدن ابعاد این قتل آغاز شد.
وی افزود: تحقیقات اولیه نشان داد که مقتول ساکن همدان بوده و گزارش مفقودی وی نیز به پلیس آگاهی همدان اعلام شده بود. کارآگاهان پلیس آگاهی ملایر با بهرهگیری از شیوههای خاص پلیسی و تلاش شبانهروزی، موفق به شناسایی مظنون اصلی قتل شدند.
فرمانده انتظامی شهرستان ملایر با اشاره به اینکه با انجام یک عملیات غافلگیرانه، متهم دستگیر و در مواجهه با شواهد و مدارک موجود به قتل در همدان و انتقال جسد به ازندریان برای سرقت طلاهای مقتول و اختلافات شخصی اعتراف کرد، گفت: متهم پس از تکمیل تحقیقات، به مراجع قضائی معرفی شد./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
28.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دزد تک روی باغ کتاب تهران کارمند اخراجی بانک بود!/ توبه ام را شکستم!
دزد تک روی باغ کتاب پس از شناسایی توسط پلیس کلانتری تهران دستگیر شد.
در جریان طرح امنیت و آرامش تهران بزرگ، مأموران کلانتری 103 گاندی موفق شدند یک سارق سابقهدار را به همراه خودروی سرقتی و اموال مسروقه در مخفیگاهش دستگیر کنند. در این گزارش، پای صحبتهای این سارق 35 ساله مینشینیم؛ مردی که زندگیاش داستان تلخی از وسوسه، مواد مخدر و تلاش برای بازگشت به مسیر درست است./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
رابطه روشن شوهردار با پسر جوان با کشتن شوهرش تمام شد
پسر جوان که پس از رابطه شیطانی با زنی، نقشه قتل شوهر او را با همدستی برادرش و دو دوست خود اجرا کرده بود، در جلسه دادگاه به تشریح صحنه جنایت پرداخت.
در این پرونده سمیرا متهم است با همدستی چهار پسر جوان، نقشه قتل شوهرش را طراحی و اجرا کرده است.
رسیدگی به این پرونده ازهفتم آذر سال 92 ودرپی کشف جسد مردی در جنوب تهران در دستور کار پلیس قرار گرفت. بررسیها نشان داد این مرد بر اثر خفگی جان خود را از دست داده و عامل یا عاملان جنایت پس از کشتن این مرد در محل دیگری، جسد را به آنجا منتقل کردهاند.در ادامه هویت مقتول به نام مهرداد 42 ساله شناسایی شد. تیم جنایی در جریان تحقیقات به همسر مقتول به نام سمیرا مشکوک شده و تحقیقات را روی او متمرکز کرده و متوجه ارتباط او با پسر جوانی به نام مهران شدند. زن جوان و مهران دستگیر شدند و در بازجویی به قتل اعتراف کردند.
پسر جوان گفت: چند ماه پیش با مریم آشنا شدم. او میگفت با همسرش اختلاف دارد و علاقهای به او ندارد. باتوجه به تمایل شدید مریم برای جدا شدن از همسرش و ازدواج با من و در حالی که من نیز به او علاقهمند شده بودم، تصمیم گرفتیم مهرداد را که مانع ازدواج ما دو نفر بود، به قتل برسانیم.
موضوع را با برادرم و دو نفر از دوستانم مطرح کردم و با همدستی آنها،مهرداد رابه قتل رساندم.پس از این اعترافات سه همدست مهران نیز دستگیر شده و به همدستی در قتل اعتراف کردند. با تکمیل تحقیقات پرونده به شعبه هشتم دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد و متهمان دیروز به ریاست قاضی حسین اصغرزاده پای میز محاکمه قرار گرفتند.در ابتدای این جلسه دختر مقتول گفت: مادرم با کارهایش باعث شد من پدرم را از دست بدهم و به همین دلیل برای چهار پسر جوان که متهم به مشارکت در قتل هستند تقاضای قصاص دارم.مهران نیز پس از قرار گرفتن در جایگاه گفت: شماره سمیرا را از گوشی دوستم برداشتم و ده ماه تلفنی با هم ارتباط داشتیم تا این که او راضی شد همدیگر را در نازیآباد ببینیم. بعد از این دیدار عاشق او شدم و چهار ماه بعد نقشه قتل را اجرا کردیم. با کلیدی که سمیرا به من داده بود وارد خانه شده و ابتدا با مقتول درگیر شدم. با صدای داد و فریاد من، دوستانم نیز وارد اتاق شدند و نمیدانم چه کسی مهرداد را با شلوار خفه کرد. پس از دفاعیات مهران و چهار متهم دیگر پرونده، قضات دادگاه برای تصمیمگیری وارد شور شدند./صدآنلاین
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
شرط باورنکردنی و شوکه کننده مادر دختر برای اعدام نشدن جوان متجاوز
دانشجوی جوان که بهجرم تعرض به یک دختر ۱۶ ساله محکوم به اعدام بود در دادگاه تجدید نظر سرنوشت دیگری برایش رقم خورد.
به گزارش ازبرنا، دانشجوی بیست و دوسالهای که بهجرم تعرض به یک دختر ۱۶ ساله به اعدام محکوم شده بود در حالی که یک سال شب و روز با کابوس مرگ بر فراز چوبه دار روبهرو بود وقتی از زندان به دادگاه تجدید نظر احضار شد نمیدانست چه سرنوشتی در انتظارش است، اما وقتی منشی دادگاه متن درخواست مادر دختر جوان را خواند شوکزده در جای خود میخکوب شد.این مادر در نامهای به قضات دادگاه نوشته بود: «اگر این جوان محکوم به مرگ با دخترم «مرجان» ازدواج کند و خانهای ۵۰۰ میلیون تومانی بهعنوان مهریه بهنامش کند و تعهد بدهد با دخترم خوشرفتاری کند حاضرم از اعدامش بگذرم و او را بهعنوان دامادم بپذیرم.» وحید در حالی که نمیدانست از خوشحالی بگرید یا بخندد با اطلاع از این ماجرا چند دقیقهای سکوت کرد. متجاوز انگار نمیتوانست باور کند.راه نجاتی برای رهایی ازمرگ برایش مهیا شده و به دامادی خانوادهای پذیرفته میشود که تا دیروز خواستار اعدامش بودند.
گفت وگو با مجرم
تعرض به دختریکه دوستش داشتم….
چطوری با آن دختر آشنا شدی؟
مرجان دختر همسایهمان بود.نمیدانم یک وسوسه شیطانی بود اشتباه بود یا راه احمقانهای برای ازدواج با او.اما اعدام نصیبم شد و حالا میبینم کابوس یک سالهام به پایان رسیده.
چگونه با او آشنا شدی؟
یک روز عصر مرجان به در خانه ما آمد تا با مادرم صحبت کند او را به خانه دعوت کردم در حالی که مادرم در خانه نبود و من اسیر دام شیطان شدم.
علاقهات به او در چه حدی بود؟ چرا بهخواستگاریاش نرفتی؟
او تنها ۱۶ سال داشت و فکر میکردم اگربهخواستگاریاش بروم مادرش با درخواستم مخالفت کند اما اشتباه میکردم.
آیا مرجان هم میدانست که تو او را دوست داری؟
نمیدانم چون ارتباط زیادی با هم نداشتیم.
در این مدت زندان را چطور گذراندی؟
مشغول آموزش بودم دائم در حال توبه، من گناه کبیرهای انجام داده بودم و هر روز عذاب وجدان داشتم.
زمان دستگیری مشغول به چه کاری بودی؟
درس میخواندم، دانشجوی ترم سوم بودم.
با پدر و مادرت زندگی میکنی؟
پدرم سالها پیش فوت شده و مادرم هزینه تحصیلم را میداد.
با توجه به اینکه مادر مرجان چنین پیشنهادی به تو داده، چه نظری داری؟آیا با مرجان ازدواج میکنی؟
بله با همه احساسم ازدواج میکنم و امیدوارم خوشبختش کنم.
آیا ازدواجت فقط بهخاطر رهایی از اعداماست یا…؟
نه من واقعاً مرجان را دوست دارم.
تعهدت برای تأمین خوشبختیاش چیست؟
قول میدهم تمام نیازهایش را فراهم کنم و همیشه تکیهگاهش باشم.
توصیهای به سایر جوانها که شرایط مشابه تو را دارند چیست؟
اگر واقعاً کسی را برای ازدواج دوست دارند حتماً ازطریق راه و رسمش اقدام کنند.وقتی برای ورود به خانهای در هست نباید از دیوار وارد شد.گفتنی است وحید پساز پذیرفتن شرایط مادر دختر قرار است پساز گذراندن دوران محکومیتش از جنبه عمومی جرم- که مدت ۳ سال تعیین شده و دو سال دیگر به پایان میرسد- به آغوش خانوادهاش برگردد.اما پیش از هر اقدامی قرار است هرچه زودتر با مرخصی چند روزه از زندان مراسم عقدکنان او و مرجان برگزار شود./جنایی
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
جزئیات مرگ یک دستفروش در میدان تجریش
🔹رئیس پلیس آگاهی پایتخت: روز جمعه ۱۴ دی ماه، مرگ یک مرد میانسال در میدان تجریش به مرکز ۱۱۰ اعلام شد و کارآگاهان با حضور در محل با جسد مردی روبه رو شدند که در آن منطقه به دستفروشی مشغول بود.
🔹با انجام تحقیقات پلیسی مشخص شد این دستفروش، قبل از مرگ، با یکی از مغازه داران این منطقه درگیری لفظی داشته است و با شناسایی هویت متهم، وی دستگیر شد و در بازجوییها به ماموران گفت که یک مغازه در نزدیکی مترو تجریش دارم و مدتی بود که با این دستفروش که در نزدیکی مغازهاش بساط می کرد؛ درگیری لفظی داشت. روز حادثه نیز این درگیری ایجاد شده بود که به یک باره مرد دستفروش حالش بد و روی زمین افتاده است.
🔹این متهم مدعی است که هیچ درگیری فیزیکی با این دستفروش نداشته و تنها به صورت لفظی با هم درگیر شده بودند.
🔹جسد مرد میانسال برای بررسیهای بیشتر به پزشکی قانونی منتقل شد و تحقیقات درباره زوایای دیگر این پرونده ادامه دارد./باشگاه خبرنگاران جوان
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
معجون فالگیر بهانه ای برای دست درازی پسر جوان به دو دختر شد
تیزهوشی یک دختر باعث دستگیری پسر جوانی شد که در یک شب دو دختر را مورد آزار و اذیت قرار داده بود.
در این پرونده پسری ۱۹ ساله متهم است دو دختر را مورد آزار قرار داده است. او مدعی است به خاطر معجونی که یک رمال به او داده، دست به این اقدام مجرمانه زده است. در حال حاضر اتهام این جوان آزار و اذیت، گروگانگیری و سرقت است و با توجه به نوع جرایمی که انجام داده است بخشی از پرونده در دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی خواهد شد. این پسر در یک شب دو دختر جوان را در خودرواش مورد آزار و اذیت قرار داد و پس از دستگیری مدعی شده است هنگام انجام این جرایم در حال خودش نبود و تحت جادو و سحر بود.
متهم وقتی دستگیر شد که قربانی دوم، قبل از اینکه مورد آزار و اذیت قرار بگیرد متوجه تغییر مسیر این پسر شده بود و با گوشی موبایل برای پدرش لایو لوکشن فرستاده و گوشی را هم زیر صندلی ماشین انداخته بود. همچنین این دختر جوان که پس از آزار و اذیت از ماشین بیرون انداخته شده بود سریع به نزدیکترین کلانتری پلیس مراجعه کرد و موضوع را اطلاع داد. او ماجرا را برای ماموران شرح داد و گفت: متهم پلاک خودرواش را مخدوش کرده بود اما من لایو لوکشن برای پدرم فرستادهام.به این ترتیب ماموران پلیس با استفاده از لایو لوکیشنی که در اختیارشان قرار گرفت رد مجرم پرونده را زدند و موفق شدند او را در حال رانندگی متوقف کردند.
این پسر ۱۹ ساله در بازجوییها گفت: قرار بود ما در آینده به خواستگاری دختر مورد علاقهام بروم و نامزد کنیم، البته یکبار قبل از این به خواستگاری رفته بودیم و قرار بود این بار قرار نهایی را بگذاریم؛ اما چند روز پیش شنیدم آن دختر با یک نفر دیگر نامزد کرده است و قرار عقد را هم گذاشتهاند. وقتی شنیدم که او دیگر من را نمیخواهد بسیار آشفته شدم. بعد برای اینکه بتوانم کاری کنم که قرار عقد آنها به هم بخورد پیش چند رمال و فالگیر رفتم که جادویی برایم بنویسند تا شاید دختر مورد علاقهام نظرش عوض شود و طبق قرار قبلی به خواستگاری او بروم.
در این مدت کلی پول رمال و فالگیر دادم تا برایم سحر و جادو بنویسند اما هیچ کدام اثر نکرد و من از این فالگیر پیش آن فالگیرمیرفتم. در نهایت چند روز قبل نزد یک رمال رفتم و او یک دستورالعمل به من داد و بعد هم یک معجون داد که آن را بخورم تا عروسی به هم بخورد. وقتی آن را خوردم دچار توهم شدم، البته قبلشمواد مخدر هم صرف کرده بودم و به همین خاطر حالت عادی نداشتم و دو دختر را در یک شب مورد آزار و اذیت و تهدید قرار دادم و اموالشان را سرقت کردم. وقتی آن معجون را خوردم همه دخترها را به شکل دختر مورد علاقهام میدیدم و یک صدایی در سرم میگفت که باید انتقام بگیرم برای همین این کارها را کردم و الان پشیمان هستم./منیبان
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
پرونده استخوانهای ۲۰ ساله مختومه شد
بازپرس جنایی با انجام تحقیقات چندماهه دستور دفن دوباره و مختومه شدن پرونده استخوانهای کشف شده در یک کارواش را صادر کرد.
به گزارش سایت جنایی، کارگرانی که عصر شنبه نهم تیر امسال در یک کارواش در محله بریانک مشغول حفر زمین برای برطرف کردن مشکل لولهکشی بودند، در عمق دو متری به تعدادی استخوان برخورد کردند. پس از آن با کشف استخوانها که به نظر میرسید استخوان انسان باشد موضوع به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ اطلاع داده شد و ماموران کلانتری ۱۱۱ هفت چنار پس از حضور در محل و انجام تحقیقات اولیه موضوع را به بازپرس محسن اختیاری اعلام کردند.
در ادامه با حضور تیم جنایی در محل آنها تایید کردند با تکههای استخوانهای انسان مواجه هستند. بررسیهای اولیه متخصصان پزشکی قانونی حکایت از آن داشت که جسد متعلق به یک مرد است و زمان مرگ حدود 20 سال قبل است.
مسئول کارواش در تحقیقات اولیه گفت تازه دو سال است که در آنجا کارواش راه انداخته است و قبل از آن، آنجا زمین بایری بود و هیچ کاربردی نداشت.
او ادامه داد: چند روزی بود مشکل آب داشتیم و چند لوله کش را برای برطرف کردن مشکل آوردیم که وقتی در حال حفر زمین بودند با استخوان مواجه شدند.
در ادامه تحقیقات مشخص شد 20 سال قبل این زمین متعلق به دو شریک بود که با هم اختلاف داشتند. طبق اطلاعات اهالی، یکی از شرکا مدتی بعد که تقریبا همان بیست سال پیش بود به طرزمرموزی ناپدید شد.
به این ترتیب ماموران با کنار هم گذاشتن اطلاعات بدست آمده که مربوط به کشف استخوانها و ماجرای ناپدید شدن یکی از شرکا بود فرضیه قتل و دفن جسدش را برای تیم جنایی قوت گرفت.
در پی آن بازپرس جنایی دستور انتقال استخوانها به پزشکی قانونی و تحقیق از مالکان قبلی زمین و بررسی دلیل اختلاف آنها را صادر کرد.
در ادامه بررسیهایی که کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت انجام دادند مشخص شد اختلافی که دو شریک داشتند در حد جنایت نبود. بنابراین این شاخه از تحقیقات با بن بست مواجه شد. اما همزمان با آن، مشخص شد که قسمتی از زمین کاروان، قبرستان بوده و طبق استعلاماتی که از میراث فرهنگی صورت گرفته، استخوانهای پیدا شده در بخش قبرستان بوده و متعلق به یکی ازمتوفیان قبرستان است.
با مشخص شدن این موضوع، پرونده استخوانهای کشف شده به دستور بازپرس جنایی بسته شد./جنایی
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
زمین لرزهای ۴.۷ ریشتری در عمق ۵ کیلومتری زمین، حوالی وحدتیه در استان بوشهر را لرزاند/باشگاه خبرنگاران جوان
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
شمال غزه زیر آتش شدید رژیم صهیونیستی
🔹حملات هوایی رژیم اشغالگر به غزه با وجود اعلام آتشبس همچنان ادامه دارد و جبالیا و شمال این باریکه هم اکنون زیر بمباران شدید اشغالگران قرار دارد./باشگاه خبرنگاران جوان
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
سوء قصد به جان مولوی انور ریگی امام جمعه موقت میرجاوه
فرمانده انتظامی میرجاوه از تیراندازی به مولوی انور ریگی امام جمعه موقت میرجاوه خبر داد و گفت: متهمان تحت تعقیب قرار دارند.
سرهنگ علی میر اظهار کرد: در پی اعلام مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ مبنی بر وقوع یک فقره تیراندازی توسط افراد ناشناس به سمت امام جمعه موقت اهل سنت میرجاوه که پس از اقامه نماز صبح در حال خروج از مسجد جامع این شهرستان بوده، بررسی موضوع به طور ویژه در دستور کار ماموران پلیس قرار گرفت.
وی با بیان اینکه انگیزه این افراد هنوز مشخص نشده است، افزود: پلیس تمام توان خود را در راستای شناسایی و دستگیری عاملان این تیراندازی بکار گرفته و اخبار تکمیلی متعاقبا اعلام خواهد شد./حادثه۲۴
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
مسمومیت عجیب ۱۱ نفر در شهرکرد
رئیس اورژانس ۱۱۵ و مرکز مدیریت حوادث دانشگاه علوم پزشکی چهارمحال و بختیاری از مسمومیت ۱۱ نفر با گاز مونوکسیدکربن خبر داد و گفت: این افراد شب گذشته در شهرکرد دچار مسمومیت با گاز مونوکسیدکربن شدند.
محمود شمسیپور امروز ۲۷ دیماه با اعلام این خبر به رسانههای چهارمحال و بختیاری اظهار کرد: پس از دریافت این گزارش، تیمهای اورژانس از پایگاههای مرکزی، میرآباد و بیمارستان آیتالله کاشانی به محل حادثه اعزام شدند.
وی گفت: با اعزام تکنسینهای اورژانس، وضعیت مصدومان ارزیابی و اقدامات اولیه درمانی آغاز شد.
شمسیپور بیان کرد: ۶ نفر از افراد مسموم شده به صورت فوری و با رعایت تمامی اصول ایمنی به بیمارستان منتقل شدند و پنج نفر نیز بهصورت سرپایی تحت درمانهای لازم قرار گرفتند.
رئیس اورژانس ۱۱۵ و مرکز مدیریت حوادث دانشگاه علوم پزشکی چهارمحال و بختیاری افزود: با توجه به اینکه با شیوع فصل سرما استفاده نادرست از وسایل گرمایشی یکی از دلایل مسمومیت با مونوکسیدکربن است که در زمان مسمومیت با این گاز باید ابتدا درب و پنجرهها باز شود و سپس فرد مسموم را به فضای آزاد منتقل کرد.
وی گفت: مردم هشدارهای رعایت استانداردهای گرمایشی برای پیشگیری از مسمومیت با مونوکسیدکربن را جدی بگیرند و با جدی گرفتن هشدارهای مربوط به استفاده درست از وسایل گرمایی، خانواده خود را از معرض مرگ خاموش مصون نگه دارند./حادثه۲۴
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154