۲ سارق مغازههای شهر سمنان دستگیر شدند
فرمانده انتظامی سمنان از دستگیری دو سارق مغازههای شهرک گلستان این شهر خبر داد و گفت: این متهمان به انجام پنج فقره سرقت اعتراف کردند.
سرهنگ عباس عرب شامگاه دوشنبه در گفت و گو با خبرنگاران به میزبانی فرماندهی انتظامی سمنان، ابراز داشت: در پی وقوع چندین فقره سرقت از مغازههای شهرک گلستان سمنان موضوع در دستور کار قرار گرفت.وی با بیان اینکه صحنههای سرقت ابتدا ارزیابی و بررسی شدند، افزود: در این عملیات تجهیزات هوشمند پلیسی نیز به کار گرفته شد.
فرمانده انتظامی سمنان با بیان اینکه رد پای دو سارق در این عملیات شناسایی شد، ابراز داشت: طی عملیات جداگانه با هماهنگی قضائی این متهمان دستگیر و به دام پلیس افتادند.
عرب با بیان اینکه متهمان یک زن و یک مرد بودند، تصریح کرد: پرونده این افراد تشکیل و به مقامات قضائی معرفی شدند.
وی افزود: این سارقان در بازجوییهای فنی به انجام پنج فقره سرقت اعتراف کردند./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
لحظات نفسگیر نجات یک نوزاد در بوشهر/ مرگ و زندگی نوزاد ۱۵ روزه در ۵ دقیقه
اورژانس استان بوشهر ناگفتههایی از لحظات نفسگیر و پر اضطراب نوزاد ۱۵ روزه را روایت میکند.
مرد سراسیمه با مرکز مرکزپیام اورژانس ۱۱۵ استان بوشهر تماس گرفت و تلفنی به کارشناس اورژانس گفت که نوزاد ۱۵ روزهاش کبود شده و نفس نمیکشد. کارشناس اورژانس در کمال خونسردی و آرامش و مسلط بر کارش توانست در یک عملیات چند دقیقهای در عین ناباوری نوزاد را به زندگی برگرداند.» این چکیده فیلمی است که این روزها در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود و توجه خیلیها را جلب کرده است؛ ماجرای نوزادی که به علت بسته شدن مجرای تنفسیاش کبود شده بود و نمیتوانست نفس بکشد. اما این اتفاق چطور رخ داد و ناجی نوزاد چه کسی بود؟
مریم ستایشمنش
این حادثه ساعت ۲:۲۴ نیمه شب، ۲۲ بهمن در بوشهر رخ داد. آن شب مرد جوانی سراسیمه با مرکز پیام اورژانس ۱۱۵ استان بوشهر تماس گرفت و کمک خواست.
مریم ستایشمنش، کارشناس تریاژ تلفنی تریاژ تلفنی شیفت شب، پاسخگوی این مرد بود. او که کارشناس مامایی و اهل برازجان است از سال ۹۶ کار خود را درمرکز مرکزپیام اورژانس ۱۱۵ استان بوشهر آغاز کرده است. ستایشمنش درباره این حادثه میگوید: وقتی تلفن مرکز به صدا درآمد ساعت ۲:۲۴ دقیقه بود. مردی آن سوی تلفن با اضطراب از کبودی صورت نوزاد ۱۵ روزهاش میگفت و فریاد میزد که فرزندم را نجات دهید.
۵ دقیقه نفسگیر
در لحظات سخت و پر از استرس برای نجات یک جان، کارشناس اورژانس با تجربهای که دارد، شروع به راهنمایی پدر نوزاد برای انجام عملیات احیا کرد. دقایق در حال سپری شدن بود اما کودک همچنان بدون حرکت با چشمان بسته نمیتوانست نفس بکشد.
او میگوید: ابتدا سعی کردم او را آرام کنم و از وضعیت هوشیاری کودک مطلع شوم. با احتمال اینکه چیزی راه گلوی کودک را گرفته، عملیات نجات را با همکاری پدر و مادر در آن سوی تلفن آغاز کردیم. کودک کبود شده بود و نفس نمیکشید.
وقتی فهمیدم نوزاد هوشیار است از پدر خواستم ابتدا ۵ضربه از پشت به کتف کودک بزند. این راهنمایی در شرایطی بود که زن و شوهر آن سوی تلفن عصبی و مضطرب بودند و صدایشان نشان میداد که چه لحظات پر فشاری را طی میکنند. مرد جوان بهم ریخته بود و مدام با صدای بلند صحبت میکرد. هنگام راهنمایی آدرس را هم گرفتم و اورژانس را فرستادم.
ستایش منش ادامه میدهد: تمام تلاشم این بود که نوزاد قبل از رسیدن تکنسینهای اورژانس نجات پیدا کند، چرا که دراین شرایط هر لحظه حیاتی بود. شرایط به شدت بحرانی بود و باید با دقت عملیات احیا انجام میشد. فرصت کم بود و نباید حتی ثانیهای را از دست میدادم.
گریه زندگی
او در ادامه میگوید: در اولین تلاش، نفس کودک برنگشت. من دوباره به آنها گفتم کودک را برگردانند و با ۲ انگشت روی قفسه سینه کودک را ماساژ قلبی دهند. آن طور که خودشان گفته بودند شیر در گلوی کودک گیر کرده بود. به جای اینکه شیر به سمت معده برود، راه هوایی را مسدود کرده بود. به هر صورت بار دیگر به آنهاگفتم کودک را برگردانند وبازهم ۵ بار به کتفش ضربه بزنند، در حالیکه داشتم آماده میشدم تا بگویم دوباره کودک را برگردانید، ناگهان گفتند که کودک گریه میکند در آن لحظه خیالم راحت شد و صدای خوشحالی پدر و مادر بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم و خوشحال شدم.
بعد از شنیدن صدای گریه کودک خوشحالی هر دو طرف تلفن را فرا گرفت. پدر و مادر آن سو و کارشناس تریاژ این سوی تلفن. هر چند لحظات پر از دلهره و اضطراب بود اما این عملیات با خنده و خوشحالی به پایان رسید.
ستایش منش میگوید: کار ما پر از استرس و اضطراب اما پر از عشق است. من با وجود اینکه میتوانستم به عنوان ماما در یک مرکر درمانی کار کنم و راحتتر باشم اما به دلیل علاقهای که به این کار دارم در این مرکز ماندهام و خدمت رسانی میکنم. من جایی کار میکنم که میتوانیم جانی را با چند کلمه نجات دهیم.
او درباره فیلمی که در فضای مجازی از این ماجرا منتشر شده میگوید: فیلم چکیده ۵ دقیقه تلاش دو طرفه بود. باید هر طوری بود در همان لحظات کودک را نجات میدادیم. در غیر این صورت امکان داشت تا رسیدن اورژانس اتفاق دیگری بیفتد.
وی میگوید: امروز روز تولد من است و بزرگترین هدیه رااز خداوند گرفتم. من حساسیت زیادی به واسطه رشته تحصیلیام به کودکان دارم و واقعا وقتی صدای کودک را شنیدم خدا را بارها شکر کردم./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
بازداشت قاتل کارگر پمپ بنزین خزانه
قاتل کارگر پمپ بنزین خزانه دستگیر شد.
به گزارش سایت جنایی به نقل از تسنیم، چندی قبل، درگیری مرگباری در پمپ بنزین محله خزانه تهران به تیم جنایی اعلام شد. با گزارش این خبر تیم بررسی صحنه جرم راهی محل شده و در بررسیهای اولیه دریافتند کارمند پمپ بنزین با ضربات چاقو از سوی سرنشینان خودروی پژو 206 به قتل رسیده است.
یکی از شاهدان در تحقیقات گفت: پسر و دختری جوان سوار بر خودروی پژو 206 مقابل نازل بنزین توقف کردند اما پسر جوان کارت سوخت به همراه نداشت و تلفنی با شخصی تماس گرفت و از او کارت سوخت خواست. لحظاتی بعد دو پسر جوان خود را به پمپ بنزین رساندند و به سمت پیرمردی که در حال بنزین زدن بود، رفتند و کارت سوخت او را از دستگاه بیرون کشیدند. کارمند پمپ بنزین با دیدن این صحنه به سمت آنها رفت و اعتراض کرد و سه پسر جوان هم با چاقو به جان کارمند جوان افتادند و او را مجروح کردند که در راه بیمارستان جانش را از دست داد.
در بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف پمپ بنزین تصاویر پژوسواران به دست آمد و در تحقیقات پلیسی هویت عامل اصلی این جنایت به نام سعید معروف به فلافل را که از اراذل و اوباش منطقه بود، شناسایی کردند. در ادامه مشخص شد دختر جوانی که به همراه سعید بوده نامزدش است و یکی ازپسران جوان به نام وحید برادر ناتنی او و چهارمین نفر هم آرش دوست آنهاست.
در ادامه تحقیقات کارآگاهان جنایی دریافتند که سعید از سوی پلیس امنیت به خاطر شرارت و قاچاق مواد مخدر نیز تحت تعقیب بوده است. ردزنیهای پلیسی نشان میداد که چهار متهم جوان تهران را ترک کرده و قصد خروج غیرقانونی از کشور را دارند. در این میان وحید و آرش موفق شده بودند قاچاقی از مرزهای ترکیه فرار کنند اما سعید و نامزدش در این فرار ناموفق مانده بودند.
در حالی که بررسیهای تیم جنایی ادامه داشت؛ مشخص شد آرش، قصد داشته قاچاقی از ترکیه به آلمان برود اما در حال فرار توسط مأموران مرزی ترکیه کشته شده است. وحید برادر ناتنی سعید نیز در ترکیه نزد پدر و مادرش است. والدین وحید مدتی قبل به خاطر قاچاق مواد مخدر از افغانستان به ترکیه به زندان افتاده و پس از تحمل حبس آزاد شده بودند.
بررسیهای تیم جنایی و ردزنیهای پلیسی ادامه داشت تا اینکه کارآگاهان دریافتند سعید دوباره به تهران برگشته است و در عملیاتی ویژه پسر جوان را که سابقه دو فقره آزار و اذیت و فروش مواد مخدر در پرونده خود داشت، بازداشت کردند. سعید در تحقیقات گفت: آن شب چون کارت سوخت نداشتم به برادرم زنگ زدم و از او خواستم برایم کارت سوخت بیاورد.
وحید با آرش آمد اما هیچ کدام حال خوبی نداشتند و مست بودند. آنها ناگهان کارت سوخت پیرمردی را برداشتند و همین موضوع باعث اعتراض کارمند پمپ بنزین شد و سه نفری با چاقو به او حمله کردیم و هر کدام ضربهای به او زدیم، اما قصد ما قتل نبود.
او ادامه داد: من و نامزدم چند بار سعی کردیم به ترکیه برویم اما نتوانستیم، بعد تصمیم گرفتیم به افغانستان برویم. با خودم گفتم مدتی در آنجا میمانم تا بتوانم رضایت اولیای دم را بگیرم اما در افغانستان شرایط خوب نبود و پولهایم تمام شد و از طرفی برخوردهای نامناسبی با من شد به همین دلیل تصمیم گرفتم دوباره به ایران برگردم.
باتوجه به اینکه درگیری مرگبار از سوی سه پسر جوان صورت گرفته است، تحقیقات برای دستگیری وحید ادامه دارد و متهم جوان نیز در اختیار پلیس پایتخت قرار داده شد./جنایی
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
7.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مسبب مرگ زهره فکور صبور همیشه 10 خانم همراهش داشت ! / سعید سهیلی هم از این مرد نقره داغ شد !
سعید سهیلی در برنامه «برمودا» کامران نجف زاده گفت: مسبب مرگ «زهره فکور صبور» از بنده هم کلاهبرداری کرده است!
سعید سهیلی گفت: او همیشه با ۷، ۸، ۱۰ نفر خانم میآمد و خودش را سرمایهگذار جا میزد. او چند چک به دفتر ما آورد که هیچ کدام پاس نشد! حتی حاضر نشدم از این کلاهبردار شکایت کنم./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
مرد جوان با دیدن فیلمی از همسرش شوکه شد
از لحظهای که آن فیلم سیاه را دیدم و به حقیقت ماجرایی تلخ پی بردم، دیگر نتوانستم خودم را کنترل کنم؛ به طوری که خشم و عصبانیت سراسر وجودم را فراگرفت و همسرم را زیر مشت و لگد گرفتم ولی هنوز هم در شوک فریب به سر می برم و …
به گزارش روزنامه خراسان، جوان ۲۱ ساله ای که با شکایت همسرش به مرکز انتظامی احضار شده بود، در حالی که بیان می کرد «هنوز نمی دانم فریب خورده ام یا حقیقت ماجرا چیز دیگری است» به کارشناس اجتماعی کلانتری پنجتن مشهد گفت: سال گذشته عاشق دختری شدم که ۲ سال از من بزرگتر بود. من به لبخندهای دلبرانه «ت» دل باختم و طوری عاشق شدم که چیزی جز او را نمی دیدم. همواره تصور می کردم عشق های افسانه ای لیلی و مجنون یا فرهاد و شیرین در برابر این عشق واقعی فقط یک قصه کوتاه است.
خیلی زود با «ت» وارد رابطه پنهانی شدم، ولی نمی توانستم این عشق جنون آمیز را پنهان کنم .این بود که بالاخره ماجرا را با خانواده ام در میان گذاشتم و از آن ها خواستم او را برایم خواستگاری کنند. مدتی بعد با مخالفت شدید خانواده ام روبه رو شدم ،چرا که آن ها مدعی بودند «ت»رفتار عادی ندارد!
ولی من گوشم بدهکار این بهانه گیری ها نبود و «ت» را از عمق وجودم دوست داشتم. بالاخره مادرم را مجبور کردم تا سال گذشته به خواستگاری رفت و این گونه من و «ت» بدون برگزاری هیچ مراسمی به عقد هم درآمدیم. اما از همان روزهای آغازین دوران نامزدی، رفتارهای او به کلی تغییر کرد و با آن که خانواده اش را در کودکی بر اثر یک سانحه تصادف از دست داده بود ولی بازهم شب ها به خانه ما نمی آمد! او به هر بهانه ای از من دور می شد و درخیابان های مختلف با من قرار می گذاشت. مادرم متوجه تغییر حالات روحی من شده بود اما من چیزی به خانواده ام نمی گفتم چون حاصلی جز سرزنش نداشت و نمی توانستم از آن چه برایش از همه چیزم گذشته بودم ،اکنون گلایه کنم!
اما یک روز مادرم با چهره ای خشمگین و چشمانی اشک آلود وارد اتاقم شد و فیلمی را در صفحه گوشی تلفنش برایم به نمایش گذاشت که روح و روانم را به هم ریخت. باورم نمی شد «ت» در سر یکی از چهارراه های شهر سوار خودرویی خارجی شد! حالا دلیل تغییر رفتارهایش را می فهمیدم ولی باورم نمی شد که چه بلایی به سرم آمده است! در حالی که نمی توانستم خودم را کنترل کنم،منتظر ورود همسرم به خانه ماندم و مانند گدازه های آتشفشان ،آنچه در سینه داشتم را بیرون ریختم! «ت» هم با خونسردی به حرف هایم گوش می داد به طوری که رفتارش مرا بیشتر عصبانی کرد و او را زیر مشت ولگد گرفتم و به شدت کتک زدم! …
دقایقی بعد او در میان توهین و فحاشی هایش گفت: همه حرف هایی را که قبل از ازدواج به تو گفتم دروغ بود! پدرم در زندان است و از مادرم هم خبری ندارم! من عاشق خودروهای لوکس و خارجی هستم و برای سوارشدن به این خودروها دست به هر کاری می زنم! و شرمی هم ندارم! من رانندگان هوسران را تیغ می زنم و آن ها را سرکیسه می کنم تا مخارج خودم را تامین کنم! فیلمی که مادرت به تو نشان داده هم حقیقت دارد! با شنیدن این حرف ها دیگر نفهمیدم چه می کنم! خشم و عصبانیت وجودم را فراگرفته بود که باز هم او را کتک زدم ولی هنوز هم نمی دانم این ماجرا یک شوک فریب است یا …
با صدور دستوری ویژه از سوی سرهنگ جعفرخانی (رئیس کلانتری پنجتن مشهد) بررسی های قانونی و اقدامات کارشناسی درباره این ماجرا و ادعاهای مردجوان به گروه مشاوران دایره مددکاری اجتماعی سپرده شد./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
دخترکشی در کرمانشاه/ پدر دخترش را کشت و 4 ساعت بعد توسط پلیس بازداشت شد
رییس پلیس آگاهی استان کرمانشاه از دستگیری شخصی خبر داد که در پی اختلافات خانوادگی دختر ۲۳ ساله خود را به قتل رسانده بود.
سرهنگ علی کرمی دوشنبه شب اظهار کرد: به دنبال وقوع قتل دختر جوانی در کرمانشاه ، رسیدگی به موضوع در دستور کار پلیس آگاهی قرار گرفت.
وی ادامه داد: در تحقیقات کارآگاهان پلیس آگاهی کرمانشاه مشخص شد دختر جوان به دست پدر خود و با ضربات چاقو به قتل رسیده و فرد قاتل نیز پس از ارتکاب جرم متواری شده است.رییس پلیس آگاهی کرمانشاه افزود: با دریافت این اطلاعات ، تحقیقات گسترده پلیس برای شناسایی مخفیگاه متهم متواری آغاز شد و کارآگاهان توانستند کمتر از چهار ساعت از وقوع حادثه وی را دستگیر کردند.
سرهنگ کرمی در پایان با اشاره به اعتراف متهم به ارتکاب قتل دخترش به علت اختلافات خانوادگی بوسیله چاقو ، از تشکیل پرونده ای در این راستا خبر داد و گفت: تحقیقات تکمیلی در این خصوص ادامه دارد./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
کشف معدن رمزارز در اتاق خواب یک منزل خالی در بوشهر!
شرکت توزیع برق استان بوشهر در راستای مقابله با ناترازی برق، اقدامات ویژهای را آغاز کرده و کارگروههای خاصی برای نظارت و کنترل این موارد تشکیل داده است.
طبق اعلام شرکت توزیع برق استان بوشهر، این شرکت در تاریخ ۲۷ بهمنماه موفق به شناسایی و کشف یک مرکز استخراج غیرمجاز رمز ارز شد.در این مرکز، ۱۳ دستگاه ماینر شناسایی شدند که ۵ دستگاه از آنها در حال فعالیت بودند.
این مرکز در یک منزل مسکونی خالی از سکنه واقع شده بود و از کابل مستقیم سه فاز بهعنوان انشعاب برق غیرمجاز استفاده میکرد. بار مصرفی برق این مرکز به ۷۳، ۴۵ و ۱۵ آمپر میرسید. دستگاههای ماینر از برندهای ++M30S و +M30S بوده و برای اتصال به اینترنت از مودم همراه اول استفاده میشد. این تجهیزات در اتاق خواب نصب شده و برای خنکسازی از فن و کولر گازی بهره گرفته بودند.
شرکت توزیع برق استان بوشهر اعلام کرده کشف این مرکز از طریق گزارشهای مردمی صورت گرفته است.
پس از شناسایی، با هماهنگی پلیس امنیت اقتصادی و دادستان شهرستان، برق غیرمجاز این واحد قطع و موضوع برای بررسی بیشتر در دست پیگیری قرار گرفت.
شرکت توزیع برق استان بوشهر تاکید کرده است که نظارتها و اقدامات مقابلهای با استفاده غیرمجاز از برق، بهویژه در حوزه استخراج رمزارز، با جدیت ادامه خواهد یافت./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
ناپدید شدن 3 صیاد در مسیر تنب بزرگ / شش روز است ردی از آنها نیست!
جستجو برای پیدا کردن ۳ صیاد مفقود شده که برای صید ماهی از بندر لنگه با قایق صیادی به آبهای تنب بزرگ رفته بودند، به روز ششم رسید.چهارشنبه گذشته، ۳ صیاد بلوچ تصمیم گرفتند از اسکله بندر لنگه برای صید ماهی راهی دریا شوند. آنها یکی از مناطق صید در خلیج فارس در نزدیکی تنب بزرگ را انتخاب کرده بودند. این آخرین اطلاعاتی است که خانواده و دوستان این صیادان از آنها دارند.
۲ روز بعد از رفتن صیادان، وقتی خبری از آنها نشد و حتی به تلفنهایشان جواب ندادند، خانوادهها نگران شدند و مرکز جست و جوی و نجات دریایی استان هرمزگان در جریان قرار دادند. صیادان قرار بود با قایقی پر از ماهی به خانه برگردند، اما تاکنون هیچ خبری از سرنوشت آنها و قایقشان به دست نیامده است.
در این شرایط جستجو برای پیدا کردن صیادان مفقود شده و قایق صیادی آنها آغاز شد. ناجیان و امداد و نجات دریایی منطقه، به همه نقاط صید ماهی در محدود جزیره تنب بزرگ رفته و در پی یافتن این صیادان هستند.
منصور شجاعی، همیار ناجی در این باره به همشهری میگوید: ۶ روز پیش ۳صیاد بلوچ با یک قایق صیادی که مالک آن از اهالی بندرلنگه است، برای ماهیگیری به دریا رفتند. از آن روز به بعد خبر و اثری از آنها نیست. خانوادهها تا ۲ روز فکر میکردند که آنها باز میگردند، اما در روز سوم وقتی خبری از آنها نشد، مطمئن شدند اتفاقی افتاده و ماجرا را به مرکز جست و جو و نجات دریایی خبر دادند.
شجاعی میافزاید: با اعلام مرکز جست و جو ونجات دریایی چندین تیم امداد و نجات دریایی برای پیدا کردن آنها به مناطقی که فکر میکردند جریان آب آنها را به آنجا برده رفتند، اما خبری از آنها نیست.
او میگوید: با توجه به اینکه در محدوده آبهای ایران این صیادان پیدا نشدند، امکان دارد که جریان آب آنها را به سوی امارات برده باشد و آنها در آبهای آن کشور سرگردان باشند. امارات تا تنب بزرگ ۳۰ مایل (۴۸ کیلومتر) است.
با امارات هماهنگ شده است
بر اساس گزارش مرکز جست و جو و نجات دریایی استان هرمزگان، بعد از مفقود شدن صیادان در آبهای تنب بزرگ در ایران، به سازمان دریایی کشور امارات نیز اطلاع داده شده است تا اگر صیادان ایرانی را در آبهای خود دیدند به ایران اطلاع دهند. امداد و نجات امارات نیز در این عملیات مشارکت دارد.
به گفته این مرکز، گوشی موبایل صیادان خاموش است و اثری از آنها نیست. تا کنون اطلاع دقیقی از سرنوشت آنها وجود ندارد. تلاش برای جستوجوی آنها ادامه دارد./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
مطلب دروغ و ادعای کذب یک وکیل دادگستری؛ هیچ فردی به دلیل توهین به بشار اسد احضار و بازداشت نشده است
🔺از صبح امروز یک وکیل دادگستری با طرح ادعایی دروغ در یکی از شبکههای اجتماعی مدعی بازداشت فردی با اتهام توهین به بشار اسد شد که این ادعای کذب پیگرد قانونی را به همراه خواهد داشت.
🔺 صبح امروز سیام بهمن ماه یک وکیل دادگستری ادعایی در مورد بازداشت یک شهروند با اتهام توهین به بشار اسد را در یکی از شبکههای اجتماعی مطرح کرد. در مطلب منتشر شده عنوان شده بود فرد مورد اشاره که دفنوازی میکند عصر روز دوشنبه بیست و نهم بهمن ماه با اتهام توهین به بشار اسد در یکی از خیابانهای تهران بازداشت شده است.
🔺با طرح ادعای صورت گرفته موضوع مورد بررسی قرار گرفت که مشخص شد ادعای بازداشت فردی با اتهام توهین به بشار اسد ادعایی دروغ و مطلبی سراسر کذب محض بوده است.
🔺بنابر این گزارش و در نتیجه ادعای کذب و دروغ صورت گرفته وکیل مطرح کننده ادعای کذب مورد پیگرد قانونی قرار گرفته است.
🔺همچنین این گزارش حاکی است؛ دلیل احضار فرد مورد نظر دعوت وی به آشوب، دعوت به انجام اقدامات خشونت آمیز و ضد امنیتی بوده است.
🔺در نمونهای دیگر این فرد که عنوان شده دفنوازی میکرده است با حضور در محوطه مترو و دفنوازی موجب تجمع جمعیت در محوطه مترو میشده و در چند مورد با تجمع جمعیت خطر ایمنی برای دیگر مسافران و جمعیت حاضر به وجود آمده بوده است. فرد بازداشت شده در مقابل این بیقانونی و با وجود تذکر ماموران حافظ امنیت و جان مسافران مقاومت میکرده و عنوان میکرده است حاضر به تغییر محل اجرای دفنوازی خود نیست./مهر
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
مدیر دبیرستان فرزانگان کرمان در حادثه واژگونی اتوبوس مقصر نبوده است
معاون پرورشی وزارت آموزش و پرورش:
🔺اتوبوس اردوی دانش آموزان کرمانی معاینه فنی داشته است.
🔺مدیر مدرسه در حادثه واژگونی اتوبوس اردو مقصر نبوده است
🔺تا رأی نهایی دادگاه نمیتوان نظر قطعی داد اما بر اساس شواهد موجود، مدیر مدرسه کرمانی تمامی استانداردها و بخشنامههای لازم را رعایت کرده بود./مهر
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
3.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لحظه رخ دادن سانحه هواپیمای شرکت هواپیمایی دلتا در فرودگاه تورنتو/تسنیم
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
آموزش سرقت در زندان، اجرا پس از آزادی
تعمیرکار گوشی که قصد خرید هدیه برای همسرش را داشت باند سارقان را لو داد.
به گزارش سایت جنایی،مردی چند روز پیش به پلیس تهران مراجعه کرد و از اتفاقات مشکوک و فروش احتمالی گوشیهای مسروقه خبر داد.
این مرد در تشریح ماجرا گفت: من در تعمیر موبایل تخصص دارم. چند روز پیش جشن تولد همسرم بود، به همین خاطر از مغازهای که گوشی را ارزانتر میداد یک گوشی که بستهبندی و نو بود برای همسرم خریدم و به خانه رفتم. وقتی آن را باز کردیم متوجه شدم سریال آن دستکاری شده است. چون خودم در کار تعمیر گوشی هستم متوجه تغییر و سریال دستکاری شدم و به نظرم گوشیهای سرقتی را در آن مغازه میفروشند.
با اعلام گزارش این شهروند، تحقیقات پلیسی آغاز و مغازه مورد نظر برای تحقیقات به طور نامحسوس تحت رصد گرفته شد. پس از مدتی ماموران پلیس پی بردند آنجا پاتوق خلافکاران است که گوشیهای مسروقه را به صاحب مغازه میدهند و او پس از تغییر سریال به قیمت گوشی نو میفروشد. همچنین سوابق صاحب مغازه حکایت از آن داشت که اوخلافکار است و چند سابقه زندان دارد.
به این ترتیب ماموران تحقیق پرونده با حکم قضایی به آنجا رفتند و پس از بازرسی تعدادی گوشی مسروقه کشف کردند.
صاحب مغازه به خلافکار بودن خود اعتراف کرد و گفت: آخرین باری که زندان بودم با تعدادی سارق آشنا شدم. از طرفی در زندان یاد گرفتم که چطور سریال گوشیهای موبایل را تغییر بدهم.
این متهم در مورد هدفش از این کار گفت: بعد از آزادی از زندان مغازه زدم و با سارقانی که با آنها آشنا شده بودم باندی تشکیل دادم که به آنها سفارش گوشی میدادم، آنها سرقت میکردند و من هم با عوض کردن سریال گوشیها را میفروختم.
با ادامه تحقیقات مشخص شد این متهم از یک سال قبل به این شیوه گوشیهای مسروقه را فروخته است اما هنوز تعداد گوشیهایی که فروخته مشخص نیست و تحقیقات علاوه بر کشف تعدادگوشیهای فروخته شده و شناسایی و دستگیری سارقان این باند حرفهای ادامه دارد./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154