شکایت از مرد شرور به اتهام آزار شیطانی پسر نوجوان
مرد شرور که به آزار شیطانی پسری 13 ساله متهم شده، ادعا کرد بیگناه است.
به گزارش اعتمادآنلاین، مردی 8 ماه قبل همراه پسر 13 سالهاش به پلیس آگاهی رفت و از مردی شرور به نام سیاوش شکایت کرد.
او گفت: پسرم به پارکی در حوالی خانهمان در جنوب تهران رفته بود. وقتی برگشت خیلی آشفته بود. وقتی از او سوال کردم، متوجه شدم مردی شرور به نام سیاوش او را در پارک آزار داده است. پسرم را بهسرعت به بیمارستان بردم و حالا از مرد شرور شکایت کنم.
ماموران بعد از تشکیل پرونده، فهمیدند سیاوش چند فقره سابقه شرارت و حمل مواد مخدر دارد و از اوباش سطح ۳ جنوب تهران است. آنها این متهم را دستگیر کردند اما او مدعی شد هرگز پسر نوجوان را ندیده است.
این در حالی بود که پزشکی قانونی آزار و اذیت پسر نوجوان را تایید کرده بود. به همین دلیل پرونده به شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد.
پسر 13 ساله در دادگاه برای متهم اشد مجازات راخواست.
سیاوش در این جلسه با رد اتهامش گفت: من اصلاً این پسر را نمیشناسم و او را آزار ندادهام. در زمانی که او ادعا میکند در پارک مورد آزار قرار گرفته من بیمار و تحت درمان بودم و مدارک پزشکیام این موضوع را ثابت میکند.
در این هنگام پسر نوجوان گفت: این مرد مرا بهزور به گوشه خلوتی در پارک کشاند و آزارم داد. لباسهایی دارم که آنها را به دادگاه ارائه میدهم تا واقعیت روشن شود.
به این ترتیب لباسهای پسر نوجوان از طریق دادگاه، به پزشکی قانونی ارسال شد و قرار است بعد از اعلام نظر کارشناسان، درخصوص این پرونده حکم صادر شود./جنایی
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
هدایت شده از مشتریان گسترده ترابایت
من آرمین هستم تو سردخانه بیمارستان امام رضا تبریز کار میکنم کارم اینه که متوفیان تحویل از بخش میگیرم و بعد تحویل خانواده هاشون میدم یه روز دم اذان غروب جنازه پسر جوانی آوردن همکارم پاشد کارهاشون انجام بده یهو گوشیش زنگ خورد کارشو سپرد به من رفت بیرون کسی هم نبود فقط من بودم و جنازه پسر جون تو دلم افسوس میخورد یهو یه نسیم خیلی خنکی بهم خورد فک کردم پنجره بازه نگاه کردم دیدم نیست بیخیال شدم کاور جنازه رو آماده کردم برگشتم سمت جنازه دیدم که........https://eitaa.com/joinchat/825164372C0baf0038cc
هدایت شده از 📌تبلیغات خبر فوری📌
#شب عروسیم متوجه #کلافگی همسرم شدم فکر میکردم بخاطر استرس عروسی و هزینه هاشه..
تا اینکه بعد شام کاروان عروس برون راه انداختم و رفتیم خونه خودمون بعد اینکه همه مهمونها رفتن همسرم گفت نیم ساعت میرم بیرون کار مهمی پیش اومد زود برمیگردم نگران نشو.... و رفت یه ساعت شد نیومد دو ساعت شد نیومد صبح زنگ زدم خونه مادر شوهرم بهونه اورد # نزدیکیایی ظهر بود که جاریم خبر آورد که شوهرم ..https://eitaa.com/joinchat/3833463402C6bee390666
کشف جسد نوزاد ۱۰ روزه در کوله پشتی
کشف جسد نوزاد ۱۰ روزه تحقیقات جنایی را در مورد هویت نوزاد و افرادی که او را رها کردهاند، کلید زد.
به گزارش سایت جنایی، غروب پنجم اسفند ماه ماموران کلانتری ۱۵۹ بیسیم کشف جسد دختر ۱۰ روزهای را به بازپرس کشیک قتل تهران خبر دادند.
ماموران به بازپرس محسن اختیاری گفتند جسد در یک بیمارستان در کوله مدرسه بچهگانه پیدا شده است. همچنین گفتند کوله را هم یکی از کارکنان بیمارستان نزدیک دستگاه خودپرداز پیدا و اول گمان کرده کوله متعلق به فرزند یکی از کارمندان بیمارستان یا یکی از مراجعان بیمارستان است اما وقتی کوله را باز کرده با جسد نوزاد ۱۰ روزه روبرو شده است.
به این ترتیب بازپرس اختیار دستور شروع تحقیقات را صادر کرد و مشخص شد نوزاد دختری است که حدود یک شبانه روز از مرگش گذشته است. همچنین به دستور بازپرس اختیاری بررسی فیلم دوربینهای مداربسته بیمارستان و اطراف دستگاه خودپرداز به عنوان یکی از اقدامات آغاز شد. در نهایت تصاویر نشان داد؛ ساعت پنج عصر همان روز دو زن وارد بیمارستان شدهاند و کوله مدرسه دردست آنها بوده است، بعد هم پس از آنکه کمی در محوطه بیمارستان را گشت زدند، کوله دستشان را گذاشتند و رفتند.
در حال حاضر جسد به پزشکی قانونی فرستاده شده است تاعلت اصلی مرگ کودک مشخص و آزمایش دی ان ای هم انجام شود. در شاخه دیگری از تحقیقات هم شناسایی دو زن که کوله را در بیمارستان رها کردهاند به عنوان یکی دیگر از اولویتهای تحقیق در دستور کار ماموران پلیس قرار دارد./جنایی
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
تازه ترین جزئیات از پرونده قتل یک جوان به دست افسر نیروی انتظامی / مادر مقتول چه گفت؟
خرداد امسال گزارش یک درگیری مرگبار در طاق بستان کرمانشاه از سوی چند شهروند به پلیس اعلام شد. پس از آن مأموران به محل درگیری اعزام شدند. بررسیهای اولیه نشان میداد که چند پسر جوان با عربدهکشی در خیابان قصد قدرتنمایی داشته و سپس با چاقو و قمه اقدام به شکستن شیشه تعدادی از مغازهها کرده بودند.
در این میان مرد جوانی که مسلح بود وارد درگیری شده و اقدام به شلیک چند گلوله کرده که در نهایت یکی از پسرها با گلوله به قتل رسید. ضارب هم پیش از رسیدن مأموران محل را ترک کرد. در ادامه جسد مقتول به پزشکی قانونی منتقل شد و یک روز بعد هم مأموران متهم به قتل را دستگیر کردند.
وی در جریان بازجویی به مأموران گفت: من به خاطر شغلم مجوز حمل سلاح دارم. روز حادثه برای تفریح با خانوادهام به طاقبستان رفته بودیم که متوجه شدم چند پسر جوان خیابان را بسته و با چاقو و قمه قدرتنمایی میکنند. بعد از دقایقی آنها به چند مغازه حمله کردند و وسایل یک اغذیه فروشی را تخریب و شیشههای چند مغازه را شکستند و با صدای بلند فحشهای ناموسی میدادند.
وی افزود: من هم برای اینکه جلوی آنها را بگیرم، با کلت سازمانی یک تیر هوایی شلیک کردم، اما آنها با چاقو و قمه به سمت ماشینم حمله کردند و من هم برای نجات جان خود و خانوادهام تیراندازی کردم که یکی از گلولهها ناخواسته به یکی از آنها برخورد کرد.
متهم اظهار کرد: پس از آن بلافاصله با خانوادهام محل را ترک کردم و با سازمانم تماس گرفتم و موضوع را تعریف کردم و گفتم که برای نجات جانم ناچار شدم از اسلحه استفاده کنم.
جلوی خانه تازهداماد قدرتنمایی کردیم
با دستگیری دوستان مقتول، یکی از آنها به پلیس گفت: یکی از دوستانمان به دختر جوانی علاقهمند بود و میخواست با او ازدواج کند، اما مرد جوانی به خواستگاری آن دختر رفت و با او ازدواج کرد. از آنجا که دوستمان ناراحت بود، میخواستیم با قدرتنمایی مقابل خانه تازهداماد او را بترسانیم.
با تکمیل تحقیقات پلیسی، چون متهم از مقامات ارشد نظامی بود، پرونده با صدور کیفرخواست به اتهام قتل عمدی به شعبه 10 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
چرا متهم گلوله را به نقطه خطرناکی شلیک کرد؟
در ابتدای این جلسه مادر مقتول به قضات گفت: متهم بعد از قتل پسرم حتی یک بار هم برای دلجویی با ما تماس نگرفت. به همین خاطر درخواست قصاص دارم.
سپس متهم به جایگاه رفت و با تکرار اظهاراتش در بازجوییها گفت: من برای نجات جان خودم و خانوادهام ناچار به شلیک شدم.
قاضی پرسید: با توجه به رتبه نظامی و آموزشهایی که دیدهاید، چرا گلوله را به نقطه خطرناکی شلیک کردید؟
متهم جواب داد: اصلا قصدم شلیک به سمت آنها نبود. از آنجا که آنها به سمت ما میآمدند، گلوله ناخواسته به سینه او خورد و حالا هم پشیمان و ناراحت هستم.
قضات در پایان جلسه، با توجه به مدرکهای موجود درپرونده و اظهارات شاهدان، متهم را از اتهام قتل عمدی تبرئه و به خاطر قتل غیرعمد به پرداخت دیه محکوم کردند. همچنین وی به خاطر رعایت نکردن اصول تیراندازی به یک سال حبس محکوم شد./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
هدایت شده از مشتریان گسترده ترابایت
19.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♥️🕊
#کلیپ_موزیک_اینستایی 😍👌
کانالی پراز حس خوب زندگی❤️👇
🎼https://eitaa.com/joinchat/1246429487Ce6d6c3c44c
🛑لعنتی همه #موزیکاش عالیهه👆🥰
#عکسنوشته خاااصص برای پروفایل
که هیچجا پیدا نمیکنی🥺❤️🔥
♥️🕊️
هدایت شده از 📌تبلیغات خبر فوری📌
Moein ZMoein Z - Mashghe Emshabam [Demo].mp3
زمان:
حجم:
2.45M
99درصد آهنگایی که تو #اینستا و مجالس میشنوی و پیدا نمیکنی اینجاست ♥️👇🏽🎶
🎼https://eitaa.com/joinchat/297664985Cb5811d58d4
📤#موزیک #کلیپ_اینستایی 📥
قول میدم همه آهنگ هاشو SAVE کنی :)☔️
کشف جسد نوزاد ۱۰ روزه در کوله پشتی
کشف جسد نوزاد ۱۰ روزه تحقیقات جنایی را در مورد هویت نوزاد و افرادی که او را رها کردهاند، کلید زد.
به گزارش سایت جنایی، غروب پنجم اسفند ماه ماموران کلانتری ۱۵۹ بیسیم کشف جسد دختر ۱۰ روزهای را به بازپرس کشیک قتل تهران خبر دادند.
ماموران به بازپرس محسن اختیاری گفتند جسد در یک بیمارستان در کوله مدرسه بچهگانه پیدا شده است. همچنین گفتند کوله را هم یکی از کارکنان بیمارستان نزدیک دستگاه خودپرداز پیدا و اول گمان کرده کوله متعلق به فرزند یکی از کارمندان بیمارستان یا یکی از مراجعان بیمارستان است اما وقتی کوله را باز کرده با جسد نوزاد ۱۰ روزه روبرو شده است.
به این ترتیب بازپرس اختیار دستور شروع تحقیقات را صادر کرد و مشخص شد نوزاد دختری است که حدود یک شبانه روز از مرگش گذشته است. همچنین به دستور بازپرس اختیاری بررسی فیلم دوربینهای مداربسته بیمارستان و اطراف دستگاه خودپرداز به عنوان یکی از اقدامات آغاز شد. در نهایت تصاویر نشان داد؛ ساعت پنج عصر همان روز دو زن وارد بیمارستان شدهاند و کوله مدرسه دردست آنها بوده است، بعد هم پس از آنکه کمی در محوطه بیمارستان را گشت زدند، کوله دستشان را گذاشتند و رفتند.
در حال حاضر جسد به پزشکی قانونی فرستاده شده است تاعلت اصلی مرگ کودک مشخص و آزمایش دی ان ای هم انجام شود. در شاخه دیگری از تحقیقات هم شناسایی دو زن که کوله را در بیمارستان رها کردهاند به عنوان یکی دیگر از اولویتهای تحقیق در دستور کار ماموران پلیس قرار دارد./جنایی
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
تازه ترین جزئیات از پرونده قتل یک جوان به دست افسر نیروی انتظامی / مادر مقتول چه گفت؟
خرداد امسال گزارش یک درگیری مرگبار در طاق بستان کرمانشاه از سوی چند شهروند به پلیس اعلام شد. پس از آن مأموران به محل درگیری اعزام شدند. بررسیهای اولیه نشان میداد که چند پسر جوان با عربدهکشی در خیابان قصد قدرتنمایی داشته و سپس با چاقو و قمه اقدام به شکستن شیشه تعدادی از مغازهها کرده بودند.
در این میان مرد جوانی که مسلح بود وارد درگیری شده و اقدام به شلیک چند گلوله کرده که در نهایت یکی از پسرها با گلوله به قتل رسید. ضارب هم پیش از رسیدن مأموران محل را ترک کرد. در ادامه جسد مقتول به پزشکی قانونی منتقل شد و یک روز بعد هم مأموران متهم به قتل را دستگیر کردند.
وی در جریان بازجویی به مأموران گفت: من به خاطر شغلم مجوز حمل سلاح دارم. روز حادثه برای تفریح با خانوادهام به طاقبستان رفته بودیم که متوجه شدم چند پسر جوان خیابان را بسته و با چاقو و قمه قدرتنمایی میکنند. بعد از دقایقی آنها به چند مغازه حمله کردند و وسایل یک اغذیه فروشی را تخریب و شیشههای چند مغازه را شکستند و با صدای بلند فحشهای ناموسی میدادند.
وی افزود: من هم برای اینکه جلوی آنها را بگیرم، با کلت سازمانی یک تیر هوایی شلیک کردم، اما آنها با چاقو و قمه به سمت ماشینم حمله کردند و من هم برای نجات جان خود و خانوادهام تیراندازی کردم که یکی از گلولهها ناخواسته به یکی از آنها برخورد کرد.
متهم اظهار کرد: پس از آن بلافاصله با خانوادهام محل را ترک کردم و با سازمانم تماس گرفتم و موضوع را تعریف کردم و گفتم که برای نجات جانم ناچار شدم از اسلحه استفاده کنم.
جلوی خانه تازهداماد قدرتنمایی کردیم
با دستگیری دوستان مقتول، یکی از آنها به پلیس گفت: یکی از دوستانمان به دختر جوانی علاقهمند بود و میخواست با او ازدواج کند، اما مرد جوانی به خواستگاری آن دختر رفت و با او ازدواج کرد. از آنجا که دوستمان ناراحت بود، میخواستیم با قدرتنمایی مقابل خانه تازهداماد او را بترسانیم.
با تکمیل تحقیقات پلیسی، چون متهم از مقامات ارشد نظامی بود، پرونده با صدور کیفرخواست به اتهام قتل عمدی به شعبه 10 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
چرا متهم گلوله را به نقطه خطرناکی شلیک کرد؟
در ابتدای این جلسه مادر مقتول به قضات گفت: متهم بعد از قتل پسرم حتی یک بار هم برای دلجویی با ما تماس نگرفت. به همین خاطر درخواست قصاص دارم.
سپس متهم به جایگاه رفت و با تکرار اظهاراتش در بازجوییها گفت: من برای نجات جان خودم و خانوادهام ناچار به شلیک شدم.
قاضی پرسید: با توجه به رتبه نظامی و آموزشهایی که دیدهاید، چرا گلوله را به نقطه خطرناکی شلیک کردید؟
متهم جواب داد: اصلا قصدم شلیک به سمت آنها نبود. از آنجا که آنها به سمت ما میآمدند، گلوله ناخواسته به سینه او خورد و حالا هم پشیمان و ناراحت هستم.
قضات در پایان جلسه، با توجه به مدرکهای موجود درپرونده و اظهارات شاهدان، متهم را از اتهام قتل عمدی تبرئه و به خاطر قتل غیرعمد به پرداخت دیه محکوم کردند. همچنین وی به خاطر رعایت نکردن اصول تیراندازی به یک سال حبس محکوم شد./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
هدایت شده از مشتریان گسترده ترابایت
✔️ خرید اقساطی بـرای عـیـد
🧂🥄🫖 لـوازم آشـپـزخـونـه
از دم قسططط - بدون سود و ضامن👏
👌 رایگان درب منزل👇
https://eitaa.com/joinchat/3369205941C265601b828
شروع قیمت ها از ۲۴۹ هزار تومن 😍👆
هدایت شده از 📌تبلیغات خبر فوری📌
خسته شدی از کفشای تکراری؟
🥾 میخوای یه مُـــــدل جدید و
خاص داشته باشی؟
https://eitaa.com/joinchat/3947889370Cc436d93882
پس این کانال رو از دست نده!
کلی کفش جدید🥾 و باکیفیت
منتظرته 👟
خیانت مادر 2 قلوها به مدت 12 سال ! / به بچه ها باج می داد به پدر چیزی نگویند !
مراجعهکننده خانمی 45 ساله با قد بلند، اندامی متوسط و پوستی زیبا و آرایش شده با ظاهری آراسته و ناراحت وارد اتاق مشاوره شد.
پس از سلام و تعارف، روی صندلی نشست و چنان ناراحت بود که بعد از آهی بلند، شروع به صحبت کرد: 20 سال است که ازدواج کردهایم. اوایل زندگیمان خوب بود و همسرم مغازه تولیدی پوشاک داشت. روز به روز از لحاظ مالی پیشرفت میکردیم، اما از لحاظ عاطفی از هم دور میشدیم. صاحب دو فرزند دوقلو، یک دختر و یک پسر شدیم، ولی همسرم آدم سرد مزاجی بود.
محبت کردن را بلد نبود و من هر چه به او محبت میکردم، فایدهای نداشت. مدام میگفت که این کارها و حرکات عاشقانه از ما گذشته است. من هم دیگر به او کاری نداشتم و خودم را به رفتن به سالنهای زیبایی و باشگاه مشغول میکردم.
در این مدت با مردی به نام مجید، صاحب یک کافه، آشنا شدم و رفته رفته با ابراز محبتهای او و قرار ملاقاتهای مکرر، شدیداً به او وابسته شدم. 12 سال از دوستی ما و خیانت گذشته بود و همسرم هیچ شک و شبههای به رابطه ما نداشت.
رابطهمان فراتر از دوستی بود و بیشتر اوقات با هم بودیم. وقتی که همسرم به محل کار میرفت و فرزندانم را به مدرسه میبردم، به خانه مجردی مجید میرفتم، خانهاش را مرتب میکردم و نهارش را آماده میکردم، سپس به خانه خودم برمیگشتم. حالا فرزندانم بزرگ شدهاند و به سن 17 سالگی رسیدهاند. آنها از موضوع من باخبر شدند و از من باج میگرفتند تا به پدرشان اطلاع ندهند، و من هم مدام به آنها باج میدادم.
حالا میدانم که خودم به بیراهه رفتم، فرزندانم نیز به بیراهه میروند. به مجید گفتم که دیگر نمیتوانم با این شرایط به رابطهام ادامه بدهم. پشیمانی تمام وجودم را فرا گرفته بود، ولی مجید با تصمیم من مخالفت کرد و مرا تهدید کرد که اگر ادامه ندهم، آبرویم را خواهد برد. چندبار با هم درگیر شدیم تا اینکه همسرم متوجه خیانت شد و من مجبور شدم به همسرم دروغ بگویم و ادعا کردم که مجید مزاحم دخترمان میشود.
از کارم پشیمانم. وقتی فهمیدم که چه آسیبی به زندگی خود و فرزندانم زدهام، عذاب وجدان مرا فرا گرفته است. متوجه شدم که چه گناه بزرگی مرتکب شدهام. از طرفی، شدیداً به مجید وابسته شدهام و سر در گم هستم. نمیدانم چه کار کنم."/رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154