eitaa logo
«حوادث»
9.9هزار دنبال‌کننده
24.4هزار عکس
11.9هزار ویدیو
13 فایل
☫ ﷽ ☫ کانال حوادث موثق ترین و جدیدترین حوادث روز ایران و جهان تبلیغات https://eitaa.com/joinchat/2470642016C31359a7823 . . . . . #ترک_کانال . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
مشاهده در ایتا
دانلود
دنبال کار خونگی میگردی با درامد بالا؟ 🔴شغل خانگی با درآمد۱۰ تا +30 میلیون😍 ✅اگه میخوای با این هنر پولدار بشی وقتشه سنگ مصنوعی هنری هستش که شما میتونین ظرف یک هفته اون رو یاد بگیرین ❌نیاز به فضای خاص و تخصص خاصی هم نداره ❌ تو خونه با یک متر فضا میتونی انجامش بدی دختر و پسر، مرد و زن، پیر و و جوون میتونن زود عضو شو که قراره درآمد عالی داشته باشی👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1096942655Ceb4ad32473
‌👆 خدایی کار تمیزیه و برای خانومای خوش سلیقه و خونه دار عالیه 👌 تو فامیل هم کلاست میره بالا😌 ‌‌
تلف شدن یک قلاده خرس قهوه‌ای بر اثر برخورد با اتومیبل در گیلانغرب رئیس محیط زیست شهرستان گیلانغرب: 🔹رانندگان هنگام عبور از جاده با سرعت مطمئنه حرکت کنند و در صورت رویت جانوران وحشی، سرعت خود را کاهش دهند تا به این گونه‌های ارزشمند آسیب وارد نشود. 🔹جمعیت خرس قهوه ای در ایران در معرض تهدید قرار دارد./صدا و سیما 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
5.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ببینید/انفجار سوله یک شرکت با دو فوتی و یک مصدوم در میمه /صدا و سیما 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
3.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎦 موج جدید بازداشت‌ها در پرونده شهرداری استانبول 🔹رسیدگی به پروندۀ فساد در شهرداری استانبول که با حکم بازداشت تعداد زیادی از منسوبان شهرداری استانبول از جمله اکرم امام اغلو شهردار این شهر آغاز شده بود، همچنان ادامه دارد. 🔹طی چند روز گذشته نیز موج دوم بازداشت‌ها آغاز شده و تعداد دیگری از مسئولان شهرداری استانبول بازداشت شده اند./صدا و سیما 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
سرقت با پابند الکترونیکی! 🔹فرمانده انتظامی شاهین‌شهر: سارق قطعات خودرو با پابند الکترونيکی دستگير شد و به ۸ سرقت اعتراف کرد./فارس 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
درخواست طلاق از شوهر همیشه بدهکار سیما تصمیم دارد از شوهرش جدا شود. او می‌گوید بعد از 22 سال زندگی مشترک راهی به‌جز این کار برایش نمانده است. سیما برای اعتمادآنلاین از زندگی‌اش می‌گوید. *چه مدتی با شوهرت زندگی کردی؟ 22 سال با او زندگی کردم و یک سال هم هست که جدا شده و درخواست طلاق داده‌ام. *بچه داری؟ بله دو دختر دارم. *دخترهایت بزرگ هستند؟ بله. هر دو دانشگاه می‌روند. فاصله سنی آنها کم است. *چرا می‌خواهی از شوهرت جدا شوی؟ شوهرم مثل یک نوجوان زندگی می‌کند. آرزوهای بزرگ دارد. برای رسیدن به آروزهایش هم مرتب ازدیگران قرض می‌کند و همیشه بدهکار است. *به زندگی تو آسیب می‌زند؟ این طرز زندگی به شدت به ما آسیب می‌زند. من کارمند هستم و با پول خودم بچه‌هایم را بزرگ کردم. ما دو بارخانه خریدیم و شوهرم چون از همه قرض می‌کرد خانه‌ها را فروخت و بدهی داد. او مرتب چک می‌کشد و بدهی بالا می‌آورد. همیشه در خانه ما درگیری است. دخترانم و من آرامش نداریم. همیشه طلبکارها داد و فریاد می‌کنند و زندگی ما را نابود می‌کنند. ما هیچ راهی نداریم به جز اینکه از هم جدا شویم. *نظر شوهرت چیست؟ او می‌گوید اگر مهریه نمی‌خواهی جدا شو. *مهریه‌ات را بخشید‌ه‌ای؟ نبخشیدم ولی می‌دانم هیچ چیز ندارد که بدهد. اوحالا حتی پول تاکسی ندارد تا دادگاه بیاید همه را اذیت می‌کند، حتی پدر و مادر خودش را. *بچه‌هایت به این طلاق رضایت دارند؟ بله راضی هستند. چون آنها هم از اینکه مرتب طلبکار مقابل در خانه بیاید خسته شده‌اند./جنایی 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
شوهرم مجبورم کرد نیمه برهنه بگردم شوهرم یادش رفته روز خواستگاری چه حرف های عاشقانه ای به من می زد و حالا با ایراد از تیپ و قیافه ام می گوید تو به درد من نمی خوری و باید طلاق بگیریم. چه فکر می کردم و چه شد؛ یک درصد هم به ذهنم خطور نمی کرد این طوری بشود. ازدواج ما سنتی بود. پدر همسرم که از دوستان قدیمی پدرم بود پا پیش گذاشت و با برگزاری جلسه خواستگاری رسمی بعد از مشورت های لازم با بزرگتر های فامیل، سور و سات ازدواج مان فراهم شد.من و شوهرم قبل ازدواج هیچ گفتگویی برای شناخت بیشتر از هم نداشتیم و به قول معروف ریش و قیچی را دست بزرگترها سپرده بودیم؛ آنها هم برابر نظر خودشان بریدند و دوختند. تصور من از شوهرم تا قبل از ازدواج این بود که او یک فرد معتقد و با وقار است. اما از همان روز اول دوران نامزدی مان اختلاف‌ نظرها شروع شد و تازه فهمیدم تصورم درباره او اشتباه بوده است. او به لباس پوشیدن و نوع آرایش و رفتار و حرکاتم و حتی حرف زدنم گیر می داد، می گفت دوست ندارم با این ریخت و قیافه بیرون بیایی؛ جلوی دوستانم خجالت می کشم بگویم تو همسرم هستی. در برابر نیش و کنایه هایش خیلی مقاومت کردم. فایده ای نداشت . شاید باور نکنید همنشینی با او و حرف هایش در من اثر کرد. در مدت کوتاهی حجابم را کنار گذاشتم و آن قدر از نظر تیپ ظاهری و رفتار تغییر کرده بودم هر کس مرا می دید با تعجب نگاهم می کرد. لباس های اجق وجق و جلف می پوشیدم و با آرایش غلیظ بیرون می رفتم. این رفتار باعث شد صدای خانواده‌ام در بیاید آن ها می گفتند در هر کاری افراط یا تفریط غلط است و این نوع پوشش و قیافه ظاهری زیبنده تو نیست. من و همسرم سر خانه و زندگی خودمان رفتیم و بعد از آن دیگر با احساس آزادی، خودمان انتخاب می کردیم چه شکلی باشیم و با شکل و قیافه ای چطور راه برویم.مدتی گذشت؛ دوستی خیلی اتفاقی من با زنی غریبه باعث شد پوشش و رفتارم بدتر بشود و حتی به خاطر این که با کلاس به نظر برسم سیگار هم می کشیدم. سرتان را درد نیاورم چند ماهی است مواد مخدر مصرف می کنم. از این وضعیت خسته شده ام. انگار همه چیز دست به دست هم دادند تا من در اولین قدم حجاب و پوشش نامناسبی پیدا کنم و به این حال و روز دچار شوم. متاسفانه متوجه شده ام شوهرم با زن دیگری در فضای مجازی ارتباط دارد. او حالا می گوید مرا نمی خواهد و باید از هم طلاق بگیریم. به مرکز مشاوره آمده‌ام تا هم برای درمان و ترک اعتیادم راهی بیابم و هم زندگی ام را حفظ کنم. گفتگو با کارشناس: فرزانه پیرو احمدی مشاور خانواده و مدرس مهارت های زندگی در این باره می گوید: یکی از شیوه های آشنایی دختر خانم ها و آقا پسرهای جوان با یکدیگر روش سنتی است. اصل و پایه در آشنایی سنتی برای ازدواج این است که دو طرف، از قبل یکدیگر را نمی‌شناسند و از طریق شخصی که مورد اعتماد خانواده طرفین ازدواج هستند با یکدیگر ملاقات می گذارند و سعی می کنند در چند مرحله دیدار از یکدیگر شناختی نسبی پیدا کنند وبا این شناخت تصمیم قطعی و نهایی می گیرند. این نوع ازدواج در خانواده های ایرانی مرسوم بوده و دیده می شود. وی افزود: همان طور که گفتیم در ازدواج سنتی زوج همدیگر را نمی‌شناسند و صرفا برای آشنایی و شناخت طرف مقابل به چند مرحله دیدار اکتفا می‌کنند. البته این مسئله می تواند به عنوان یک مشکل اساسی در نظر داشته شود چون در ازدواج سنتی همین نداشتن شناخت کافی طرفین از یکدیگر درصد بروز مشکل و اختلاف ها ی بعد از ازدواج را افزایش می دهد./رکنا 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
آنقدر بی غیرت شدم که زنم با مردان غریبه رابطه پیدا کرد ! / من خودم رویاهایم را تباه کردم سعید مدتی قبل برای پرونده تصادف پایش به کلانتری باز و آنجا با روحانی مستقر در کلانتری آشنا می شود ؛ بعد از چند روز به وی مراجعه و ضمن دریافت مشاوره مذهبی، وی را برای بیان خاطرات زندگی اش امین می داند. خواسته بود قصه زندگی اش نوشته شود، شاید برای افراد شبیه خودش مفید باشد. از من خواست در جلسه دو نفره شان حضور داشته باشم که نگارنده زندگی "سعید" باشم: در کودکی پدر و مادرم به من زیاد محبت می کردند و به گفته بعضی از اطرافیان بچه ای لوس بودم و کسی جرات نداشت نازکتر از گل به من بگوید؛ ناگفته نماند پدر و مادرم فرزند پسر را بیشتر دوست داشتند و محبت دریافتی خواهرم از والدین یک صدم آنچه من در آن غرق بودم هم، نبود. پایبندی پدر و مادرم به اعتقادات مذهبی همیشه اتصالی داشت! گاهی ظاهرا در موضوعات دینی مقید بودند و گاهی با اینکه می دانستند کارشان خلاف دستورات اسلام است، مُصرانه انجام می دادند. شور دوره نوجوانی همراه با شیطنت هایی گذشت؛ وارد دانشگاه که شدم فاز روشنفکری غربی برداشتم، کتاب نویسندگان خاص را مطالعه می کردم و از آنجا بود که شمشیرم برای دین و دستوراتش از رو بسته شد. چون فردی برون گرا بودم، رفقا و دوستان زیادی داشتم که در این بین، دوستان صمیمی مقید به دستورات دین هم بودند، با ویژگی صفا و یک رنگی، کاملا بر خلاف پدر و مادرم! اما با این وجود، در ذهن من حک شده بود که افراد مذهبی منفعت طلبانه حفظ ظاهر می کنند. در دانشگاه ارتباطم با دختران دانشجو بدون حفظ هیچ گونه حریمی بود، دست رد به خواسته های دوستان در دورهمی ها نمی زدم و مواقعی هم به صورت تفننی مواد مخدر مصرف می کردم. بعد از اتمام دانشگاه به خاطر روابط عمومی بالا در یکی از ادارات استخدام شدم و با دختری که دورادور می شناختم ازدواج کردم. اما همچنان به کارهای گذشته ام می پرداختم و ارتباطم با بانوان اطراف از همکاران گرفته تا همسایه و ...، صمیمانه و بدون حفظ حریم بود.همسرم که مثل خودم فردی مقید نبود، مدتی این رفتارهایم را تحمل کرد اما بالاخره زبانش به شکایت باز شد، اما مقبولیت زیاد در بین اطرافیان موجب غرور کاذبم شده بود و این انتقاد همسرم را با بی توجهی کامل رد کردم. ناگفته نماند که بعد از مدتی احساس کردم علاقه اش به من کم شده و از سر نیاز به دریافت محبت و یا انتقام از کارهای من، این بار نوبت او بود که با مردان غریبه ارتباط صمیمانه برقرار کند؛ ظاهرا برایم مهم نبود. روزگار به همین منوال می گذشت و این چنین بود که ظاهر زندگی من حسرت خیلی از دوستان و اطرافیانم را برانگیخته بود، اما همیشه درونی پر تنش داشتم، حتی آن زمان هایی که سرخوش و روشنفکرانه، کارهای ناشایست خودم را انجام می دادم و برای گپ و گفت عاشقانه، به همسر خودم قانع نبودم. سنم زیاد نبود، ولی با تمام وجود روح خسته ای داشتم؛ همه چیز در زندگی ام داشتم، بجز آرامش "شاید اگر کسی این حرف را مدتی قبل می گفت، فکر می کردم شعار می دهد اما واقعا تمام وجودم ناآرام بود و آرامش نداشتم". با یکی از دوستان قدیمی که همیشه محرم اسرارم بود و درد دلم را پیش خودش نگه می داشت، از ناآرامی وغوغای درونم صحبت کردم، پیشنهاد داد که برای تفنن، مسیر فکری ام را عوض کنم و مدتی به سمت پایبندی به اعتقادات بروم، البته بدون اتصالی! مُردد بودم که قبول کنم یا نه، چون نمی دانستم واکنش اطرافیانم برای تغییر مسیرم چه خواهد بود؛ او مجدد پیشنهاد داد برای رفع این مشکل می توانی بدون هیاهو و جنجال( که کار همیشگی من است) مسیر جدید را امتحان کنی؛ چون حرف عاقلانه ای بود پذیرفتم . مدتی است که مواد مخدر مصرف نمی کنم و در رفتارم با بانوان جدی تر شده ام و جالب تر اینکه در مساجد بیرون از شهر -جایی که مرا نشناسند- نماز می خوانم. شاید باورش برای خواننده داستان زندگی من سخت باشد ولی اکنون خیلی ذهن و قلب آرامی دارم و نمی دانم چرا احساس قوی بودن می کنم، احساسی که قبلا تجربه اش را نداشتم. پیشنهاد دوستم بسیار عاقلانه و پرمنفعت بود، قصد دارم به امید خدا، مسیر جدید را جدی و برای همیشه پیش بگیرم ./رکنا 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
خیانت مادرم مرا نزد شوهرم رسوا کرد ! / شوهرم مادرم را نزد مرد غریبه ای دید و رهایم کرد ! دختر جوان ۲۴ ساله ای با ظاهری آشفته و مضطرب که از مادرش به دلیل خیانت شکایت داشت به دایره مشاوره و اجتماعی مراجعه و گفت: تا ۳سال پیش خانواده سالم و خوبی داشتیم و پدرم مردی خانواده دوست می باشد مادرم هم زنی خانه دار و ساده زیست بود تا اینکه با زن آرایشگری آشنا شد و روز به روز رفتارش تغییر می کرد با توجه به محبت پدرم وتحمل مخارج هنگفت جهت عمل جراحی زیبایی مادرم متاسفانه به بهانه میهمانی های دورهمی تا نیمه شب بیرون از خانه بسر می برد هرچه اعتراض می کردیم بی اعتنایی میکرد . من یک ساله عقد کردم و خانواده نامزدم خیلی خوب و پایبند زندگی سالم هستند. تا اینکه نامزدم اتفاقی مادرم را با مردی دید و متوجه خیانت مادرم شدیم متاسفانه با خونسردی در جواب گفت این زندگی و شماها در حد من نیستید و ما را طرد کرد بارها با خواهرم به دنبالش رفتیم ولی حاضر به برگشت نشد. خانواده نامزدم به من بی اعتنا و نامزدم هم با اینکه عقد هستیم گفته دیگر حاضر به ازدواج با من نیست چون من دختر همان مادر هستم و این تجربه دردناک پیامدهایی ازقبیل افسردگی ، سرخوردگی،بدبینی، اضطراب برام داشته است دیگر قادر به ادامه زندگی نیستم نظریه کارشناسی: یکی از اصل حفظ چهارچوب زندگی مشترک تعهد و پایبندی افراد به ارزش های اجتماعی و خانواده می باشد که افراد را از خطرات از قبیل خیانت و انحطاط اخلاقی مصنون می دارد دراین ماجرا عدم توجه به امیال زودگذر و تخطی از هنجارهای اجتماعی و قانونی منجر به انحطاط اخلاقی مادر و طرد خانواده ا ش شده است که این امر باعث ضربه روحی و روانی وشکست عاطفی دختر جوان که نتیجتا باعث بروز اختلال اضطراب و افسردگی وانزوای اجتماعی و ناامیدی از ادامه زندگی در وی گردیده است که در این مرحله از زندگی، فرد به مراقبت بیشتری احتیاج دارد و نیاز به یک دوره کمک مشاور تخصصی به همراه دارو درمانی دارد./رکنا 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
کشف۲ تن چوب قاچاق در گلوگاه فرمانده انتظامی شهرستان گلوگاه همچنین از توقیف خودروهای حامل دو تن چوب جنگلی قاچاق جنگلی در این شهرستان خبر داد. وی گفت: ماموران پلیس آگاهی در راستای طرح مبارزه با قاچاق کالا، حین گشت زنی با همکاری اداره منابع طبیعی در محور شهرستانی به خودرو های حامل چوب مظنون شدند. وی، افزود: ماموران انتظامی با همکاری یگان حفاظت جنگل منابع طبیعی این شهرستان خودروی متخلف را متوقف و در بازرسی از آن دو تن چوب آلات جنگلی صنعتی غیر مجاز که از جنگل های اطراف این شهرستان برداشت شده بود، کشف کردند. فرمانده انتظامی شهرستان گلوگاه تصریح کرد: در این راستا خودروهای حامل چوب قاچاق توقیف و پس از تشکیل پرونده برای سیر مراحل قانونی تحویل مرجع قضائی شد. به گزارش ایسنا به نقل از پایگاه خبری پلیس، سرهنگ خشور از عزم راسخ پلیس برای برخورد با پدیده شوم قاچاق چوب خبر داد و به شهروندان توصیه کرد: درصورت مشاهده هرگونه قاچاق و قطع درخت، مراتب را سریعاً به پلیس ۱۱۰ و یا نزدیکترین پاسگاه انتظامی، اطلاع دهند./ایسنا 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
بازداشت عاملان نزاع و درگیری دسته جمعی در گلوگاه فرمانده انتظامی شهرستان گلوگاه از بازداشت سه نفر از عاملان اصلی نزاع و درگیری دسته جمعی در آن شهرستان خبر داد. سرهنگ سید احمد خشور در تشریح این خبر گفت: با اعلام یک مورد نزاع درگیری در شهرستان گلوگاه به فوریت‌های پلیسی ۱۱۰، ماموران پاسگاه کلباد با همراهی ماموران پلیس امنیت عمومی به محل درگیری اعزام شدند. وی افزود: در بررسی‌های صورت گرفته مشخص شد نزاع و درگیری بین افراد روستا به وقوع پیوسته و با سلاح سرد به علت اختلافات قبلی رخ داده و موجب مجروح شدن افراد و انتقال به بیمارستان شهرستان شدند فرمانده انتظامی شهرستان گلوگاه، تصریح کرد: علت و انگیزه نزاع اختلافات قبلی بوده که سه نفر از عاملان درگیری دسته جمعی دستگیر و تحت الحفظ به مرجع قضائی معرفی و با قرار مناسب روانه زندان شدند./ایسنا 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154