eitaa logo
«حوادث»
9.9هزار دنبال‌کننده
24.6هزار عکس
12هزار ویدیو
13 فایل
☫ ﷽ ☫ کانال حوادث موثق ترین و جدیدترین حوادث روز ایران و جهان تبلیغات https://eitaa.com/joinchat/2470642016C31359a7823 . . . . . #ترک_کانال . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
مشاهده در ایتا
دانلود
😍 آقای اصغری رو که میشناسی 😍 😳 ایشون تو 5 سال گذشته هزاران بیمار رو با محصول عجیبش و مشاوره صحیح درمان کرده 😔 کسایی که امیدی به درمان نداشتن از کشورای دیگه براش میان ایران 😱 بعد شما کانالشو نداری ؟ 😐 🔻این کانال مستقیم زیر نظر خودشونه👇 https://eitaa.com/joinchat/2495742208Ca66702eb2e میتونی برای هر بیماری مشاوره بگیری 😍☝️۱۸
معمای ناپدید شدن هارد محرمانه اعضای باند ۶ نفره سرقت که علاوه بر زورگیری از چندین شهروند، تلفن همراه مدیر یک شرکت دانش‌بنیان با اطلاعات حساس و محرمانه را به سرقت برده‌اند، در دادگاه کیفری محاکمه شدند. اواسط سال ۱۴۰۳ مردی با مراجعه به پلیس از سرقت تلفن همراهش توسط راکبان یک موتورسیکلت در منطقه سعادت آباد خبر داد. وی در تشریح ماجرا گفت: «در حال گذر از پیاده رو بودم که راکبان یک موتورسیکلت کنارم توقف کردند و یکی از آنها با چاقو به سراغم آمد و دو ضربه غیرکاری به دست و زانویم زد و گفت که تلفن همراهم را به او بدهم. از آنجایی که من مدیر یک شرکت دانش‌بنیان در حوزه پزشکی هستم و اطلاعات بسیار حساسی در تلفنم ذخیره بود، مقاومت کردم اما راننده موتورسیکلت پیاده شد و من را به نرده‌های کنار خیابان کوبید. به آنها گفتم ساعتم گرانبهاست و داخل کارت‌های بانکی‌ام هم پول است آنها را بردارید اما تلفنم را نبرید ولی آنها هم کارت و ساعتم را گرفتند و هم تلفنم را سرقت کردند و بعد هم از محل گریختند.» پس از آن پلیس تحقیقاتش را آغاز کرد اما چند روز بعد مالباخته با مراجعه به پلیس آگاهی گفت: «من داخل تلفنم یک سیمکارت کشور آلمان داشتم. دوستانم از کشور آلمان تلفنم را ردیابی کردند و حالا هم مکانی که تلفنم سرقت شده مشخص است. با این اظهارات مأموران به محل اعلام شده توسط مالباخته رفتند و به سارقان و تلفن سرقت شده رسیدند.» پس از آن چند شاکی دیگر هم که به همین صورت مورد سرقت و زورگیری قرار گرفته بودند، شکایت‌شان را مطرح کردند و پرونده پس از تکمیل شدن برای رسیدگی به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در دادگاه چه گذشت؟ در این جلسه شاکی‌ها یک به یک به جایگاه رفتند و با تشریح ماجرا برای متهمان درخواست اشد مجازات و رد مال کردند. دختر ۲۵ ساله‌ای که از او در میدان صادقیه زورگیری شده بود، گفت: «در حال رفتن به محل کارم بودم که دو راکب موتورسیکلت که برخلاف جهت خیابان حرکت می‌کردند به سراغم آمدند و با تهدید چاقو تلفنم را گرفتند. بعد از آن ۲ ماه نتوانستم سرکار بروم و تا یک سال حتی از صدای موتورسیکلت می‌ترسیدم.» پس از آن مردی ۴۲ ساله به جایگاه رفت و گفت: «در کنار اتوبان امام علی ایستاده بودم که دو متهم اصلی با موتور کنارم آمدند تا تلفنم را بگیرند. وقتی مقاومت کردم، یکی از آنها قمه را روی شاهرگم گذاشت و به جان مادرش قسم خورد که اگر تلفنم را ندهم مرا می‌زند. من هم به ناچار تسلیم شدم اما از آن روز به بعد دیگر در جیبم چاقو می‌گذارم تا از خودم دفاع کنم.» در ادامه دو شاکی دیگر نیز ماجرای سرقت خود را مطرح کردند و در آخر نیز شاکی که مدعی بود تلفن همراهش اطلاعات محرمانه و بسیار حساسی داشته به جایگاه رفت و گفت: «اطلاعاتی که در هارد تلفنم ذخیره شده بود مربوط به تولید یکی از وسایل ضروری پزشکی است که تولید آن می‌تواند کشور ما را در آن زمینه خودکفا کند. من تلفن همراهم را در حالی که هاردش را خارج کرده بودند، تحویل گرفتم. چند روز بعد هم فردی که خودش را مالخر معرفی کرد با من تماس گرفت و در مقابل پس دادن هارد تلفنم درخواست پول کرد. من هم پذیرفتم اما دیگر خبری نشد. من نه پول‌هایی که از کارتم برداشت شده را می‌خواهم و نه ساعت چند ده میلیونی‌ام را، فقط آن هارد را می‌خواهم. ما پس از این ماجرا با شرکتی که اطلاعات را در اختیارمان گذاشته بود مکاتبه کردیم تا بتوانیم دوباره آن اطلاعات را بگیریم اما آنها مدعی شدند ما از اول اشتباه کرده بودیم که به شما اطلاعات دادیم و خوشحالیم که دیگر آن را ندارید. در بررسی مهندسان امنیتی شرکت ما مشخص شده که سارقان کاملاً حرفه‌ای هارد را خارج کرده‌اند و شاید هم می‌دانستند که اطلاعات آن اهمیت زیادی دارد. باور کنید بعد از بازداشت دو متهم اصلی من به آنها پیشنهاد دادم که شما هارد را به من برگردانید من کمک‌تان می‌کنم تا به هر چه می‌خواهید برسید اما همکاری نکردند.» پس از آن ۶ متهم یک به یک به جایگاه رفتند و غیر از سرقت تلفن همراه مدیر شرکت دانش‌بنیان که عکس و مدارک ردیابی آنها در پرونده موجود بود، سرقت از سایر مالباختگان را نپذیرفتند و مدعی شدند هارد گوشی را خارج نکرده‌اند و تصمیم داشتند تلفن را برگردانند اما از ترس دستگیری این کار را نکرده‌اند. با پایان جلسه دادگاه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند./مشرق 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
دستگیری مامور قلابی در آذرشهر فرمانده انتظامی شهرستان آذرشهر از دستگیری مامور قلابی در این شهرستان خبر داد. محمد نعمتی اظهارکرد: در پی اعلام مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ مبنی بر سرقت به عنف طلاجات یک خانم سالخورده در یکی از محلات شهرستان آذرشهر موضوع به صورت ویژه در دستور کار پلیس آگاهی قرار گرفت. وی افزود: با اشراف اطلاعاتی سارق دستگیر و در بازجویی‌های به عمل آمده به همکاری یک نفر خانم اعتراف که او نیز دستگیر و در بازرسی از مخفیگاهشان طلاجات مسروقه به ارزش ۵ میلیارد ریال کشف و طی صورت جلسه‌ای تحویل مالباخته شد و متهمان با تشکیل پرونده مقدماتی تحویل مرجع قضائی شدند. نعمتی گفت: شهروندان در مواجهه با چنین مواردی حتماً نسبت به رؤیت کارت شناسایی مأموران اقدام و هرگونه مواد مشکوک را به تلفن ۱۱۰ اعلام نمایند./مشرق 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
🔴⚪️🔴⚪️🔴⚪️ 🔴خرید اقساطی کوییک و پارس بدون نیاز ضامن بدون ضامن با تحویل فوری ⭐️| فقط با ماهانه 7 تومن صاحب کوئیک بشید | 🔻کلی ماشین قسطی اینجاست. دوستان فرصت رو از دست ندید👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2863071512C3b7da0a8fc ☝️☝️⭕️ لینک ثبت نام رو براتون سنجاق کردیم. وارد کانال بشید
☕️ بگو متولد چه ماهی هستی تا بگم بهترین گیاه دارویی برای سلامتیت تو هر فصلی چیه : 🫖 فروردین اردیبهشت خرداد 🫖 تیر مرداد شهریور 🫖 مهر آبان آذر 🫖 دی بهمن اسفند 👆 چه ترکیبای گیاهی خفنی پیشنهاد میده👌
دختر پژوسوار دزدان گردنبند را به دام انداخت دختر پژوسوار وقتی به دام سارقان گردنبند قاپ افتاد، به تعقیبشان پرداخت و باعث دستگیری آنها شد. به گزارش همشهری، از مدتی قبل مأموران پلیس تهران در جریان سرقت‌های سریالی قرار گرفتند که از سوی 3جوان صورت می‌گرفت. سارقان سوار بر 2 دستگاه موتورسیکلت سراغ رانندگانی که پشت چراغ قرمز بودند، می‌رفتند و در چشم بر هم زدنی اموال آنها را سرقت می‌کردند. این سارقان خشن، معمولا گردنبند و دستبند طلای طعمه‌هایشان را که زنان بودند، می‌قاپیدند و فرار می‌کردند. تحقیقات برای دستگیری سارقان زیرنظر بازپرس شعبه دوم دادسرای ویژه سرقت ادامه داشت تا اینکه چند روز قبل 2 نفر از آنها در یکی از خیابان‌های تهران به سمت دختر پژوسواری که پشت چراغ قرمز توقف کرده بود، هجوم بردند و دستبند او را قاپیدند. دختر جوان اما به تعقیب سارقان پرداخت؛ با ماشین به موتور آنها کوبید و موتورسیکلت واژگون شد. 2 جوان موتورسوار دستگیر شدند و پس از انتقال به اداره آگاهی به سرقت‌های سریالی اعتراف کردند. یکی از آنها که جوانی 19ساله است، در بازجویی‌ها گفت: چند‌ماه قبل، به همراه 2 نفر از دوستانم تصمیم گرفتیم باند سرقت تشکیل دهیم. شگردمان این بود که پلاک موتورهایمان را مخدوش می‌کردیم و صورت‌هایمان را با ماسک می‌پوشاندیم. البته سابقه‌دار نیستیم و این نخستین بار است که دست به سرقت می‌زنیم. با این حال نمی‌خواستیم صورت‌هایمان را کسی ببیند. ما برای اجرای نقشه سرقت‌هایمان، ‌2 شگرد داشتیم؛ شگرد اول این بود که به سمت راننده‌هایی که پشت چراغ قرمز توقف کرده بودند، ‌هجوم می‌بردیم و گردنبند یا دستبندهایشان را می‌قاپیدیم. شگرد دوم این بود که به سمت افرادی که در حال صحبت با موبایل‌هایشان بودند، ‌حمله می‌کردیم و گوشی‌هایشان را می‌قاپیدیم. وی ادامه داد: اموال سرقتی یعنی گوشی و طلاها را هم در سایت‌های مختلف می‌فروختیم. با اطلاعاتی که این دو سارق در اختیار پلیس قرار دادند، نفر سوم این گروه نیز بازداشت شد و متهمان برای انجام تحقیقات بیشتر و شناسایی جرائم احتمالی دیگر در اختیار مأموران اداره آگاهی تهران قرار گرفتند./جنایی 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
مردی سناریوی قتل خودش را طراحی کرد تا از همسرش انتقام بگیرد شواهد نشان می‌داد، مرد جوان به قتل رسیده و همسرش نیز تحت عنوان مظنون بازداشت شده بود اما خیلی زود مشخص شد که او زنده است و سناریوی قتلش را خودش طراحی کرده است. به گزارش همشهری، زمستان سال گذشته خانواده مرد جوانی به نام «آرمان» نزد مأموران پلیس پایتخت رفتند و از ناپدید شدن مرموز پسرشان خبر دادند. پدر آرمان گفت: پسرم یک‌سال‌ونیم قبل با دختری که در فضای مجازی با او آشنا شده بود، ‌ازدواج کرد. ما مخالف این وصلت بودیم اما پسرم می‌گفت عاشق دختر جوان شده است. آنها پای سفره عقد نشستند و زندگی‌شان را شروع کردند اما مدام با هم درگیری و اختلاف داشتند. حتی چندبار تصمیم به طلاق گرفتند اما با میانجیگری اطرافیان آشتی کردند تا اینکه از چند روز قبل پسرم به‌طرز مرموزی ناپدید شد. اکنون موبایلش خاموش است و وقتی ازعروس‌مان سراغش را گرفتیم، هر بار ادعای تازه‌ای را مطرح می‌کرد. یک‌بار می‌گفت که‌ آرمان خواب است و بار دیگر می‌گفت برای انجام کاری از خانه بیرون رفته است اما آخرین‌بار مدعی شد که او از خانه بیرون رفته و دیگر برنگشته است. خانواده آرمان به عروس‌شان مشکوک بودند و می‌گفتند که وی احتمالا بلایی بر سر پسرشان آورده است. با شکایت آنها بود که تیمی از مأموران تحقیقات برای مشخص شدن سرنوشت مرد گمشده را آغاز کردند. کارآگاهان در نخستین گام همسر آرمان را احضار کردند. این زن در تحقیقات ادعا کرد که اطلاعی از شوهرش ندارد. او گفت: شوهرم آخرین‌بار برای انجام کاری از خانه بیرون رفت و قرار بود شب برگردد اما هرچه منتظرش ماندم خبری از او نشد. سپس به موبایلش زنگ زدم که خاموش بود. روزبعد به دوستان و آشنایانمان زنگ زدم اما هیچ‌کس اطلاعی از سرنوشت او نداشت.‌وی ادامه داد: در این میان خانواده همسرم سراغش را می‌گرفتند اما من ترسیدم به آنها بگویم که شوهرم ناپدید شده است و من از او بی‌خبرم. برای همین هر بار چیزی می‌گفتم که دست به سر شوند اما وقتی اصرار آنها را دیدم تصمیم گرفتم حقایق را بگویم ولی من از سرنوشت شوهرم بی‌اطلاع هستم. ماموران تحقیقات خود را در این پرونده متمرکز کردند و هرچه پیش رفتند، ‌شک‌شان به همسر آرمان بیشتر شد. آنها شواهد زیادی داشتند که نشان می‌داد این زن از سرنوشت شوهرش خبر دارد. نخست اینکه او و همسرش اختلافات شدیدی با یکدیگر داشتند، حتی آخرین روز همسایه‌ها صدای درگیری آنها را شنیده بودند. همه دوستان و بستگان آنها تأیید می‌کردند که زوج جوان مدام با هم بحث و دعوا داشتند. از سوی دیگر مأموران در بازرسی خانه زوج جوان، به لکه‌های خون رسیدند که مشخص شد با گروه خونی آرمان مطابقت دارد. همه این شواهد نشان می‌داد که مرد جوان به قتل رسیده و همسر وی مظنون اصلی پرونده است. با توجه به شواهد موجود، دستور بازداشت زن جوان صادر شد اما او اصرار بر بی‌گناهی داشت. او درباره لکه‌های خون گفت: آن روز من و شوهرم درگیر شدیم. او عصبانی شد و لوازم آشپزخانه را شکست. حتی از شدت عصبانیت خودزنی کرد و لکه‌های خونی که در آشپزخانه وجود دارد، به‌دلیل خودزنی اوست. پس از دعوا، وی خانه را ترک کرد و رفت و دیگر برنگشت. اگرچه زن جوان اصرار بر بی‌گناهی داشت اما با توجه به شواهد بازداشت شد. مدتی از این ماجرا گذشت و درحالی‌که تحقیقات در این پرونده ادامه داشت، اتفاق عجیبی رقم خورد. چند روز قبل، یکی از اقوام دور آرمان در یکی از شهرها به‌طوراتفاقی مرد گمشده را دید و شگفت‌زده شد. این در حالی بود که همه تصور می‌کردند او به قتل رسیده است و حتی خانواده‌اش برای او مراسم عزاداری گرفته بودند.‌وقتی راز زنده بودن آرمان فاش شد، وی به تهران برگشت و زمانی که مقابل مأموران قرار گرفت، گفت که خودش سناریوی قتل خودش را نوشته است تا از همسرش انتقام بگیرد.‌او توضیح داد: از روزی که ازدواج کردم، یک روز خوش ندیدم. بر سر هر مسئله‌ای با همسرم بحث داشتیم. از رفتن به مهمانی گرفته تا پخت غذا و مسائل دیگر. از این وضعیت خسته شده بودم و تصمیم گرفتم از او انتقام بگیرم.‌وی ادامه داد: آنقدر از همسرم کینه به دل داشتم که تصمیم گرفتم نقش مقتول را بازی کنم و لکه‌های خون در خانه به‌جا گذاشتم تا همه تصور کنند، ‌همسرم مرا کشته است. حتی موبایلم را خاموش کردم و به شهرستان رفتم. در این مدت از حسابم پولی برداشت نکردم که نقشه‌ام لو نرود. قبل از اجرای نقشه پول نقد، ‌دلار و طلا تهیه کرده بودم که زندگی‌ام را بگذرانم تا اینکه یکی از اقوام دورم خیلی اتفاقی مرا دید و دستم رو شد.‌با افشای راز ناپدید شدن مرد جوان، ‌همسر وی که به‌عنوان مظنون در قتل ‌بازداشت بود، ‌آزاد شد و تحقیقات بیشتر در این پرونده همچنان ادامه دارد./جنایی 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
2.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚠️قطعا تو هم از 📛عوارض 😳 مثل 🔥💥و به هم ریختگی 📛اثرات مخرب وژیلت مثل ایجاد مویی بی خبر نیستی❗️❗️ ✅راهکار دائمی و 100% بی خطر گیاهی🍀🍃🌱 رو اگر مثل من تست کنی امکان نداره به کل اطرافیانت پیشنهاد ندی😍😍😍😍 اطلاعات رایگان این درمان تو لینک زیره👇👇👇👇 bam30.com/ads/landings/7556-7e3b bam30.com/ads/landings/7556-7e3b
مادرزن به خاطر ثروت دامادش تصمیم به طلاق گرفت زن میانسال بعد از ازدواج تنها دخترش تصمیم به جدایی گرفت. داماد ثروتمند باعث شد این زن از زندگی با شوهرش خسته شود وخانه‌شان را به میدان جنگ تبدیل کند. زن میانسال ‌که مرتب زندگی دخترش رابه رخ شوهرش می‌کشید و به اوسرکوفت می‌زد، درنهایت مجبورشدمقابل قاضی دادگاه خانواده دررابطه با رفتارهایش توضیح دهد. به گزارش جام جم، مرد میانسال زمانی که مقابل قاضی دادگاه خانواده قرار گرفت، درباره ماجرای زندگی‌اش گفت: ۳۰ سال است با همسرم زندگی می‌کنم اما حالا در این سن و سال باید پایم به دادگاه باز شود آن هم به‌خاطر این‌که همسرم به زندگی تنها دخترش حسادت می‌کند. از وقتی تنها دخترم ازدواج کرده، زندگی من سیاه شده. دخترم خوشبخت شده ولی من بدبخت شده‌ام! از آنجا که دامادم مرد ثروتمندی است، همسرم تازه یادش افتاده به من اعتراض کند. مرتب زندگی دامادم را به رخم می‌کشد و می‌گوید من بی‌عرضه‌ام. سوسن هربار به خانه دخترمان می‌رود یا می‌شنود که دامادمان فلان چیز را خریده جار وجنجال به‌راه می‌اندازد و تا یک هفته با من قهر می‌کند. می‌گوید در این سال‌ها اگر مثل دامادمان زرنگ بودم و شغل درست و حسابی‌ای انتخاب می‌کردم الان وضعیت زندگی‌مان این نبود. دیگر تحمل سرکوفت‌هایش را ندارم. از این‌که باید با دامادم مقایسه شوم و زندگی او به‌رخم کشیده شود خسته شده‌ام. حالا که این زن از زندگی با من ناراضی است بهتر است از هم جدا شویم تا شاید بتواند زندگی بهتری در کنار دخترش داشته باشد. آقای قاضی! من مرد هستم و غرور دارم. در این سن و سال نباید از سوی همسرم تحقیر شوم. برای همین دیگر تحمل ندارم. در ادامه همسر این مرد نیز به قاضی گفت: آقای قاضی! شوهرم موضوع را بزرگ کرده. راستش او چندسال پیش مثل دامادم درکار ساخت‌و‌ساز بود اما این موضوع راجدی نگرفت ودرنهایت این شغل راکنارگذاشت اما اگر آن کار را ادامه می‌داد الان زندگی‌اش مثل دامادم بود. من این موضوع را به شوهرم گوشزد می‌کردم چراکه آن زمان خیلی به او گفتم این کار را ادامه بده تا به پول و درآمد خوبی، برسی. ولی این مرد آن‌قدر بی‌مسئولیت و تنبل بود که به‌راحتی کارش را از دست داد و باز هم کارمند شد! الان هم بعد از این همه سال کار تنها یک حقوق بازنشستگی دارد. در صورتی که شغل بساز و بفروش می‌توانست زندگی ما را از این رو به آن رو کند. شوهرم طاقت شنیدن حقیقت را ندارد. برای همین ناراحت می‌شود. به همین دلیل است که موضع گرفته و دعوا به‌راه انداخته. وقتی زندگی دختر و دامادم را می‌بینم حسرت می‌خورم. دست خودم نیست. وقتی می‌بینم شوهرم می‌توانست زندگی خوبی برای من و فرزندش فراهم کند اما به‌خاطر بی‌فکری کارش را از دست داد عصبانی می‌شوم. اونباید ناراحت شود.چون می‌داندحقیقت رامی‌گویم. وقتی طلاق راپیش کشید به‌شدت شوکه شدم امامن تصمیمم را گرفتم ومی‌خواهم از این مرد خودخواه جدا شوم. در پایان قاضی سعی کرد این زوج را ازجدایی منصرف کند.برای همین رسیدگی به این پرونده رابه جلسه آینده موکول کرد./جنایی 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
مرد بی‌رحم دختر یک‌ساله نامزدش را کشت و جسدش را پنهان کرد مرد آمریکایی که دختر یک‌ساله نامزدش را به قتل رسانده و جسدش را در کشوی کمد خانه‌ای متروکه رها کرده بود، بازداشت شد. به گزارش همشهری به نقل از سی‌بی‌اس، 2سال پیش پلیس شهر ماریون ایالت آیووا در آمریکا در جریان کشف بقایای جسد یک کودک در خانه‌ای متروکه در حومه این شهر قرار گرفت. پلیس بقایای جسد را در حالی پیدا کرد که در پتویی پیچیده و در کشوی کمد گذاشته شده بود. از همان زمان تحقیقات برای شناسایی هویت جسد آغاز شد. براساس گزارش پزشکی قانونی، مشخص شد که جسد متعلق به یک کودک یک‌ساله دختر به نام اوکلی اسنو است. سرنخ‌ها پلیس را به مدیسون مارشال، ۲۴ ساله رساند که معلوم شد‌ مادر نوزاد است. مدیسون بعد از دستگیری اسرار قتل کودکش را فاش کرد و گفت: چند ‌ماه پیش، زمانی که با دختر یک‌ساله و پسر7ماهه‌‌ام، به همراه نامزدم به نام روآن واترز ۲۷ ساله در خانه بودیم، ناگهان متوجه شدم که روآن سر دخترم داد زد و او را مورد ضرب و شتم قرار داد. وقتی خود را رساندم، دیدم دخترم بی‌هوش شده و نفس نمی‌کشد. می‌خواستم با پلیس تماس بگیرم اما نامزدم مرا تهدید کرد و اجازه این کار را به من نداد. او جسد بی‌جان دخترم را در پتویی پیچید و با هم سوار ماشین شاسی‌بلند وی شدیم. سپس جسدرا به خانه‌ای متروکه بردیم و در کشوی کمدی که آنجا بود گذاشتیم و به خانه بازگشتیم. با این اعترافات، پلیس تحقیقاتش را برای دستگیری روآن آغاز و او را دستگیر کرد. پنجشنبه گذشته، رسیدگی به این پرونده در دادگاه آغاز شد و قضات دادگاه مدیسون را به‌خاطر همدستی در قتل و پنهان کردن جسد به 27سال زندان محکوم کردند و محاکمه روآن که در زندان ماریون به سر می‌برد،‌ ماه دیگر انجام خواهد شد./جنایی 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154