شوهرم سرکوفت می‌زند، طلاق می‌خواهم لاله برای جدایی از شوهرش اقدام کرده است. او زنی است که زندگی پر از فراز و نشیبی داشته است. او برای اعتمادآنلاین از دلایل این جدایی می‌گوید. *چرا قصد داری از همسرت جدا شوی؟ چون من خیلی وقت است که دارم تنها زندگی می‌کنم و حضور او در زندگی من فقط نمایش است. *چند سال است که ازدواج کرده‌ای؟ ما 7 سال قبل ازدواج کردیم. درست در روزهایی که برایم با مرگ یکسان بود. *چه اتفاقی برایت افتاده بود؟ من همه اعضای خانواده‌ام را در یک تصادف از دست دادم . ما همگی مسافرت رفته بودیم. تصادف کردیم و تنها کسی که زنده ماند من بودم. بعد از آن چیزی بجز مرگ برایم مهم نبود حتی دست به خودکشی زدم. * چطور نجات پیدا کردی؟ شوهرم سینا من را نجات داد. او از اقوام پدرم بود. و در آن روزها خیلی به من کمک کرد. *پس او که تا این حد مراقبت بوده چرا می‌خواهی جدا شوی؟ چند سالی است که ما با هم مشکلات زیادی داریم. او به جای حل مشکلات مرتب به من می‌گوید تو بی‌کس هستی و کسی جز من نداری این مساله من را ناراحت کرده است. *شما بچه دارید؟ بله ما دختران دوقلو داریم. من آنها را خیلی دوست دارم. *فکر نمی‌کنی میشود این مساله را با حرف زدن حل کرد؟ من تحصیلات دانشگاهی دارم و وقتی خانواده‌ام رااز دست دادم، کار می‌کردم. بعد با سینا ازدواج کردم. سعی کردم کمتر کار کنم و وقتم را برای ترمیم خودم بگذارم. سینا به من کمک کرد اما حالا بابت کمک‌هایی که می‌کند بسیار من را تحقیر می‌کند. به همین خاطر من دیگر به این زندگی ادامه نمی‌دهم. *نظر شوهرت چیست؟ او اصلا راضی نیست. می‌گوید طلاق نمی‌دهد اما نمی‌خواهد رفتارش را درست کند. با این حال من تصمیم خودم را گرفتم. *بعد از جدایی چه می‌کنی؟ مدتی است دارم کار می ‌کنم. بچه‌ها را خودم بزرگ می‌کنم و به آنها یاد می‌دهم اگر به کسی کمک کردند بعد تحقیرش نکنند کاری که پدرشان می‌کند./جنایی 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154

مردی با جسد منجمد شده عمویش کلاهبرداری می‌کرد مرد آمریکایی به‌دلیل مخفی‌نگه‌داشتن مرگ عمویش و سوء‌استفاده از جسد او برای به‌دست‌آوردن ثروتش، متهم شناخته شد. اواخر زمستان گذشته پلیس میسوری آمریکا در جریان مفقودشدن چندساله یک کهنه‌سوار ارتش به نام توماس کلاب قرار گرفت. به‌گفته اقوامش، او در جنگ دچار معلولیت شده بود و آنها از 7سال‌ پیش تا‌کنون از وی خبری نداشتند. اقوام این مرد فکر می‌کردند که او در خانه سالمندان ارتش به سر می‌برد اما وقتی نتوانستند ردی از او به‌دست آورند، ماجرا را به پلیس خبر دادند. پلیس تحقیقات خود را برای پیداکردن توماس آغاز کرد تا اینکه 20روز بعد، جسد منجمد او در یک سطل زباله پیدا شد. در ادامه معلوم شد که برادرزاده وی به نام برایان ۴۴ ساله در مرگ عمویش نقش دارد. این مرد دستگیر شد و اعتراف کرد که چند سال پیش عموی معلولش را به خانه آورده و در انباری حبس کرده بود. تا اینکه 6سال پیش، او جان خود را از دست داد و پس از آن برایان جسدش را منجمد کرد و در این سال‌ها از پول و مستمری ماهانه او استفاده می‌کرد و زندگی مجللی برای خود فراهم کرده بود. تا اینکه درنهایت وقتی دید جسد منجمد شده در حال از بین رفتن است، آن را در سطل زباله رها کرد. این مرد قبل از مرگ عمویش،او را مورد ضرب و شتم قرار داده بود و در طول این سال‌ها حدود 700هزار دلار از عموی خود پول دزدیده بود. روز چهارشنبه گذشته او در دادگاه منطقه‌ای آمریکا در سنت لوئیس، میسوری متهم شاخته شد و پرونده‌اش در حال بررسی است./جنایی 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154

مرگ مرموز دختر جوان بعد از بازگشت از سفر شمال مردی که متهم است در مرگ دختری جوان که به‌تازگی با او آشنا شده بود، دخیل بوده در جلسه دادگاه ادعای بی‌گناهی کرد. به گزارش اعتمادآنلاین، این پرونده از دو سال پیش و زمانی به جریان افتاد که مسئولان بیمارستانی در جنوب تهران مرگ مشکوک دختری 30 ساله را به پلیس اطلاع دادند. این دختر در حالی‌که بدحال بود به مرکز درمانی منتقل شده و در آنجا جان خود را از دست داده بود. ماموران پی بردند دختر جوان به نام شبنم در خانه‌ای که شبیه خوابگاه دخترانه بود، زندگی می‌کرد. او از اهالی جنوب کشور بود که برای کار به تهران آمده و مدتی قبل با مردی آشنا شده و به‌تازگی همراه او به سفر شمال رفته بود. ماموران همچنین پی بردند این دختر که ظاهرا بر اثر مسمومیت جان باخته است، به ماده مخدر شیشه اعتیاد دارد. کارآگاهان با کسب دستور قضایی سراغ مردی که در سفر شمال شبنم را همراهی کردهبودند و به تحقیق از او پرداختند. در این مرحله معلوم شد دختر جوان و مرد 50 ساله از طریق یک سایت همسریابی با هم آشنا شده و مدتی در ارتبط بودند تا اینکه راهی سفر شدند. مرد میانسال در بازجویی‌ها گفت: ما در سفر دیزی خوردیم و بعد از آن هر دو بدحال شدیم اما من نقشی در مرگ او نداشتم. ماموران در ادامه تحقیقات خود پی بردند شبنم درشمال نیز به بیمارستان رفته اما بعد از مداوای اولیه با رضایت خودش از بیمارستان مرخص شده بود. در نهایت بازپرس علیه مرد میانسال کیفرخواست صادر کرد. این در حالی بود که اولیای دم دختر در دادسرا حاضر نشدند. مرد متهم دیروز در دادگاه کیفری استان تهران در حالی پای میز محاکمه رفت که اولیای دم باز هم حضور نداشتند. او گفت: من نمی‌دانم شبنم به چه دلیل فوت کرد اما من تقصیری در این حادثه نداشتم. بنا به این گزارش در پایان هیات قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند./جنایی 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154

کشف جسد در خانه‌باغ مردی که برادرش ناپدید شد با کشف بقایای جسد انسان در خانه‌باغ مردی که مظنون به دخالت در ناپدید شدن برادر کوچک‌تر خود است، پرونده وارد مرحله جدیدی شد. به گزارش سایت جنایی، تحقیقات در این پرونده از اوایل دی‌ماه سال گذشته، با مراجعه فردی به اداره چهارم پلیس آگاهی تهران آغاز شد که از ناپدید شدن مشکوک برادر میانسال خود خبر داد. او اظهار داشت برادرش در یکی از محله‌های مرکزی تهران زندگی و با یک شرکت تولیدی همکاری می‌کرد. او پس از چند روز که برادرش پاسخگوی تماس‌های تلفنی نبود به خانه‌اش رفت و باز هم خبری از وی نبود. مدیر شرکت تولیدی که آخرین قرار کاری را با مرد میانسال داشت، از سرنوشت این مرد اظهار بی‌اطلاعی کرد و گفت او سر قرار حاضر نشد. به این ترتیب تحقیقات پلیس آگاهی تهران برای یافتن ردی از مرد گمشده آغاز شد. مدیر شرکت تولیدی در بازجویی‌ها اعلام کرد سال‌ها با مرد گمشده همکاری داشت و قرار ملاقاتی داشتند که او نیامد و وقتی تماس گرفت، تلفن همراهش خاموش بود. بررسی‌ها نشان داد مدیر شرکت نقشی در این ماجرا ندارد. در ادامه، تحقیقات از خانواده مرد گمشده مشخص شد این فرد با برادر 60 ساله خود اختلاف مالی و دعواهای متعدد داشت و ارتباط خوبی با هم نداشتند. با دستور قضایی، برادر 60 ساله بازداشت شد و ضمن تایید اختلافات مالی و درگیری با برادرش، ادعا کرد از سرنوشت او بی‌خبر است اما شواهدپلیس نشان داد که او آخرین فردی بوده که با برادر ۴۵ ساله خود ملاقات داشته است. در ادامه تحقیقات، کارآگاهان متوجه شدند مظنون یک خانه‌باغ در قزوین دارد. مأموران با رفتن به آنجا و انجام بررسی‌های متعدد بقایای جسدی دفن‌شده را در باغچه کشف کردند. بقایای جسد به پزشکی قانونی منتقل شد تا هویت آن مشخص شود. با این وجود مظنون همچنان منکر اطلاع از جسد کشف‌شده است. به ابن ترتیب حسین گودرزی، بازپرس شعبه ششم دادسرای جنایی تهران دستور ادامه بازداشت برادر مرد گمشده به‌عنوان مظنون اصلی پرونده را صادر کرده است و تحقیقات از او ادامه دارد. هرچند مرد ۶۰ ساله هنوز اعتراف نکرده، اما مأموران امیدوارند نتایج آزمایش دی‌ان‌ای و نظریه پزشکی قانونی درباره زمان و علت مرگ، راز ناپدید شدن مرد گمشده را روشن کند./جنایی 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154

سرنوشت نامعلوم ۸ مفقودی انفجار بندر رجایی مدیرکل پزشکی قانونی هرمزگان: 🔹 تاکنون پیکر ۴۹ تن شناسایی شده است که شامل ۳۶ نفر از طریق معاینه ظاهری و مستندات بستگان و ۱۳ نفر از طریق آزمایش DNA بوده‌اند. 🔹با وجود پایان فرآیند بررسی و آزمایش‌ روی تمامی اجساد و اجزای انسانی موجود، هنوز خبری از ۸ فرد مفقود گزارش‌شده در این حادثه در دست نیست. 🔹در حال حاضر هیچ پیکر یا بخشی از پیکر در پزشکی قانونی استان وجود ندارد که قابلیت آزمایش داشته و مورد بررسی قرار نگرفته باشد./تسنیم 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154

کشف ۴ هزار مخزن قاچاق سوخت با گنجایش ۲۱ میلیون لیتر رئیس کل دادگستری هرمزگان: 🔹بزرگترین عملیات پاکسازی زیرساخت‌های قاچاق سوخت در بندرکلاهی شهرستان میناب از ۴۸ ساعت گذشته با حضور مقامات قضایی و انتظامی و همکاری یگان‌های ویژه فراجا آغاز شده است و ادامه دارد. 🔹با استفاده از فناوری و هوش مصنوعی بیش از ۴ هزار مخزن سوخت با گنجایش ۲۱ میلیون و ۵۰۰ هزار لیتر گنجایش شناسایی و کشف شده است./تسنیم 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154

🎦 توضیحات پلیس درباره شروری که در مقابل یکی از واحد‌های دانشگاه آزاد اسلامی چاقوکشی کرده بود/صدا و سیما 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154

سرگذشت غم‌انگیز پسر 18 ساله‌ای که سارق شد در یکی از شهرک های حاشیه شهر مشهد به دنیا آمدم و با برادرم که ۲ سال از من بزرگ تر بود، همبازی شدم. البته دو خواهر کوچک تر از خودم نیز دارم ولی بیشتر به «فرید»علاقه داشتم و هرکاری که او می خواست انجام می دادم. در واقع مطیع برادر بزرگ ترم بودم ورفتارهای او را تقلید می کردم تا این که … به گزارشروزنامه خراسان، پسر۱۸ساله که به اتهام گوشی قاپی توسط نیروهای کلانتری شفای مشهد دستگیر شده بود، با بیان این که «مرگ پدرم مسیر زندگی ما را تغییر داد»، درباره قصه زندگی و سرگذشت خود گفت:مادرم به امور خانه می رسید و پدرم نیز کارگر ساختمانی بود. با آن که پدرم درآمد زیادی نداشت و مخارج خانواده را به سختی تامین می کرد اما همه ما احساس خوشبختی داشتیم. مادرم ما را در اطراف خود جمع می کرد و از قصه هاو افسانه های قدیمی برایمان می گفت. پدرم وقتی خاک آلود و خسته از راه می رسید ابتدا لباس های کارگری را درون حیاط از تنش بیرون می آورد تا بوی عرق جوراب هایش اذیتمان نکند و خاک و سیمان های نشسته برپیکرش روی فرش ها نریزد! آن روزها من پسری خردسال بودم که از سختی های زندگی هیچ نمی دانستم و با همان شکلاتی که پدرم از داخل جیب های پرازخاک بیرون می آورد آن قدر خوشحال می شدم که انگار زیبایی دنیا درون آن شکلات نهفته بود. خلاصه زمانی که به ۷ سالگی رسیدم با شادمانی وصف ناپذیری کیف نو را برداشته و لباس های فرم مدرسه را پوشیدم و به همراه مادرم قدم در محل تحصیل گذاشتم اما هنوز یک ماه بیشتر از این ماجرا نگذشته بود که انتظارم برای شکلات های پدر طولانی شد و من دیگر هیچ گاه طعم شکلات را نچشیدم چرا که پدرم براثر سقوط از داربست هنگام کار ساختمانی، جان سپرد وبدین ترتیب مسیر زندگی ما نیز تغییرکرد. حالا مادرم در خانه های همسایگان کار می کرد. برادر بزرگ ترم «فرید»هم ترک تحصیل کرد و دریک نانوایی مشغول کار شد. من هم که ۱۰ساله شده بودم دیگر به درس و مدرسه هیچ علاقه ای نداشتم و هر روز نمرات پایینی می گرفتم تا جایی که بالاخره درس ومدرسه را رها کردم و به پرسه زنی درکوچه و خیابان پرداختم. در همین روزها بود که وقتی دیدم «فرید»سیگار می کشد، من هم به تقلید از او یک نخ سیگار از دکه مطبوعاتی خریدم و آن را لای انگشتانم گذاشتم به طوری که گویی احساس بزرگ شدن همه وجودم را فرا گرفته بود! «فرید»هم وقتی سیگار را دستم دید فقط گفت:«تو هم مرد شدی؟!»این گونه بود که مصرف سیگار را در کنار برادرم شروع کردم و خیلی زود به جمع دوستان او پیوستم. حالا من هم در بساط مشروب خوری و خلافکاری آن هاشریک بودم و مانند جوانان جمع،استکان‌های فلاکت و بدبختی را سر می کشیدم! هنوز نوجوانی بیش نبودم که به مصرف «گل»نیز آلوده شدم و برای تامین هزینه های اعتیادم به مشکل خوردم!چاره ای جز سرقت برایم باقی نمانده بود که برای اولین بار در یکی از اتوبوس های شهری، کنارجوانی شیک پوش ایستادم و به آرامی گوشی تلفن را از جیب او سرقت کردم. اگر چه آن روز از شدت ترس دستانم می لرزید و هر لحظه احساس می کردم «الان متوجه می شود!»ولی بعدها به این کار عادت کردم و آرام آرام به گوشی قاپی رو آوردم. از سوی دیگر آوازه خلافکاری های من و برادرم در محل پیچیده بود و خواهرانم نمی توانستند از شدت شرم و متلک گویی همسایگان از خانه بیرون بروند! نصیحت های مادرم که حالا از نظر جسمی خیلی ضعیف شده بود،تاثیری در رفتارهای من و برادرم نداشت. به همین خاطر هر دو خواهرم نیز ترک تحصیل کردند و در کنار مادرم به امور خانه داری مشغول شدند. «فرید» هم به دلیل این که تزریقی شده بود و نمی توانست صبح ها به نانوایی برود از کارش اخراج شد و از پاتوق های استعمال موادمخدر سردرآورد. من هم که می دانستم دیگر به آخر خط رسیده ام فقط به گوشی قاپی با یکی از دوستان معتادم ادامه می دادم تا این که ندانسته وارد حوزه استحفاظی کلانتری شفا شدیم وقبل از آن که دومین گوشی را در بولوار ابوطالب سرقت کنیم، ناگهان خودمان را در محاصره پلیس دیدیم و … در حالی که تحقیقات و بازجویی های تخصصی از این جوان۱۸ساله گوشی قاپ با دستورهای ویژه سرگرد احسان سبکبار(رئیس کلانتری شفا)در دایره تجسس آغاز شده بود،پرونده شخصیتی وی نیز در دایره مددکاری اجتماعی مورد واکاوی های روان شناختی قرارگرفت./جنایی 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154

آموزش شیرینی‌پزی، مجازات جایگزین زندان برای قناد متخلف آموزش شیرینی‌پزی به جای زندان برای صاحب شیرینی‌فروشی متخلف به عنوان مجازات جایگزین حبس در نظر گرفته شد به گزارش سایت جنایی، چندی پیش نمایندگان سازمان بهداشت برای بازرسی از شیرینی‌فروشی‌های لواسان وارد عمل شدند تا متخلفانی را که فاقد مجوزهای قانونی بودند، شناسایی و به مراجع قضایی معرفی کنند. در جریان این بازرسی‌ها، مشخص شد صاحب یک شیرینی‌فروشی بزرگ در لواسانات، بدون اخذ مجوزهای لازم از سازمان بهداشت فعالیت می‌کرده و مرتکب تخلف شده است. در پی این موضوع، صاحب شیرینی‌فروشی که زنی میانسال بود، به مراجع قضایی معرفی شد. پرونده این زن در دادسرای لواسانات تحت رسیدگی قرار گرفت و پس از محرز شدن تخلف، بازپرس کیفرخواست را صادر کرد و سپس با صدورکیفر خواست پرونده به شعبه ۱۰۲ دادگاه لواسانات به ریاست قاضی میثم حسین‌پور ارجاع شد. متهم در جلسه دادگاه حضور یافت و ضمن ابراز پشیمانی، از قاضی درخواست بخشش کرد. او متعهد شد که مجوزهای قانونی را اخذ کند، اما با توجه به جنبه عمومی جرم، طبق قانون باید به ۶ ماه تا یک سال حبس محکوم می‌شد. قاضی میثم حسین‌پور، که به دلیل صدور احکام جایگزین حبس شهرت یافته در این مورد توضیح داد: «با توجه به اینکه متهم سابقه کیفری نداشت و از تخلف خود پشیمان بود، تصمیم گرفتم به جای زندان، از مجازات جایگزین استفاده کنم و با توجه به فرا رسیدن هفته کرامت و میلاد امام رضا (ع)،حکمی صادر کردم که متهم موظف شود ۸ زن بی‌سرپرست از اقشار کم‌درآمد را شناسایی کند و به مدت ۸ روز و روزانه ۸ ساعت به آن‌ها آموزش شیرینی‌پزی بدهد. همچنین، متهم متعهد شده تعدادی از این زنان را در شیرینی‌فروشی خود استخدام کند تا شرایط کار برایشان فراهم شود.» قاضی حسین‌پور تأکید کرد: « از آنجایی که هزینه آموزش شیرینی‌پزی برای زنان بی‌سرپرست بسیار سنگین است، این حکم می‌تواند به آنها کمک کند تا حرفه‌ای ارزشمند بیاموزند و وارد بازار کار شوند. باور دارم این اقدام خیرخواهانه، به‌ویژه در آستانه میلاد امام هشتم، می‌تواند اثرات مثبتی برای جامعه داشته باشد.»/جنایی 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154

قتل جوان ۲۲ ساله در تفرجگاه کوسه بوکان/ قاتل دستگیر شد فرمانده انتظامی بوکان گفت: جوان ۲۲ ساله در این شهرستان در یک نزاع با ضربه چاقو به قتل رسید. سرهنگ موسی بهاری روز شنبه ظهار کرد: چهار نفر از جوانان این شهرستان شامگاه گذشته در تفرجگاه کوسه بوکان دور هم جمع شده بودند که ۲ نفر از آنان روی مسایل شخصی با هم درگیر شدند. وی اضافه کرد: در این نزاع یکی از آنان به دوست خود با سلاح سرد «چاقو» حمله ‌ور شده بود و دیگر دوستانش وی را پس از زخمی شدن به مراکز بیمارستانی در بوکان منتقل کرده بودند. فرمانده انتظامی بوکان گفت: این جوان به دلیل شدت جراحت به یکی از مراکز درمانی در ارومیه اعزام شد و امروز به رغم تلاش پزشکان به علت آسیب های وارد شده به نقاط حساس بدن جان خود را از دست داد. وی اظهار کرد: فرد قاتل هم که ۱۸ سال سن داشت و پس از حادثه به شهرستان میاندوآب متواری شده بود، توسط نیروی انتظامی شناسایی و دستگیر و تحویل مراجع قضایی داده شد. وی از خانواده‌ها خواست بیشتر از فرزندان خود مراقبت کنند و اجازه ندهند که در دورهمی های دوستانه که بدون نظارت بزرگترها برگزار می شود حضور داشته باشند./حادثه۲۴ 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154

دختر فراری در خانه پسر مورد علاقه اش زندانی شد سرگذشت دختری نوجوان را که به خاطر عشق مجازی از خانه فرار کرد، بخوانید. به گزارش سایت جنایی، سرگرد سمانه مهربانی – معاون اجتماعی پلیس آگاهی پایتخت: یکی از روزهای شلوغ اداره فقدانی‌های پلیس آگاهی بود و هر کسی وارد اداره می‌شد دختر جوانی را می‌دید که روبروی افسر پرونده‌اش نشسته بود و وحشتزده به در ورودی نگاه می‌کرد، مشخص بود که از فکر ملاقات با والدینش مضطرب است. کنارش نشستم و گفتم نگران نباش، من مطمئنم از اینکه تو را صحیح و سالم اینجا می‌بینند خوشحال می‌شوند، دخترک لبخند تلخی زد و گفت: امیدوارم. گفتم می خواهی تا آمدن پدر و مادرت در مورد اتفاقاتی که این چند روز پشت سر گذاشتی صحبت کنیم ؟ دخترک پذیرفت و گفت: من دوازده سال دارم و در یکی از استان‌های غربی زندگی می کنم.چند وقت پیش از طریق فضای مجازی با پسر جوانی در تهران آشنا شدم و خیلی زود به او دل بستم. او تشویقم کرد که فرار کنم و خودم را به تهران برسانم تا ازدواج کنیم. حرفهایش خیلی قشنگ بود. من اولین بار بودکه با یک پسر صحبت می کردم و با خودم فکر کردم فرار تنها راه است و والدینم هیچ وقت اجازه نمی دهند من در این سن و سال ازدواج کنم. به همین دلیل یک روز بعد از تعطیلی مدرسه دیگر به خانه نرفتم و راهی ترمینال شدم. به تهران که رسیدم منتظرم بود در کمال تعجب دوباره با اتوبوس راهی یکی از شهر های شرقی شدیم. آنجا بود که فهمیدم او در تهران در بازار میوه و تره بار، کارگری می کند و خانواده اش ساکن استان دیگری هستند. او مرا به شهر خودش برد و همین که به خانه‌شان رسیدیم من با یک خانه مخروبه روبرو شدم. ترسیدم و پشیمان شدم. اما دیگر دیر شده بود وآنها اجازه ندادند برگردم. تلفن همراهم را از من گرفتند تا نتوانم با خانواده ام تماس بگیرم و چند وقت در آنجا حبس بودم تا اینکه همکاران شما برای بردنم آمدند. از روبرو شدن با والدینم هم می ترسم هم خجالت می کشم. ما، در کنار هم زندگی خوبی داشتیم و می دانم که اصلا انتظار چنین رفتاری را از من نداشتند خودم هم باورم نمی شود. نظریه کارشناس سن بلوغ و نوجوانی حساس ترین مرحله رشدفرزند شماست. از یکسو گرایشات و هیجانات نسبت به جنس مخالف در وجود او زنده شده است و از طرفی از تجربه و پختگی در تصمیم گیری های او خبری نیست .این وظیفه شماست که پیش از گرفتاری فرزندتان در ارتباطات اشتباه و آسیب زا به او بیاموزید این احساسات و گرایشات تنها مرحله ای از رشد وی، در راستای تمرین نقشهای بزرگسالی است و به هیچ عنوان نباید جدی گرفته شود.تا فرصت هست با گفتگو و آگاهسازی نوجوان خود را در برابر آسیبهای پیش رو واکسینه کنید ./جنایی 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154

🔴شروع آزمون استـخـدام معلم 👩‍🏫 اگر شما هم مدرک لیسـانـس دارید❗️ میتـونیـد در آزمــون شـرکـت کنـیـد و آمــوزگار یا دبیـــر دبیرستان بشـید✅ بـرای اطلاع از جزئیات آزمون و منابع #قبـولـی ، عضـو کـانـال زیـر بشـیـد و پیــام آخــر رو بخـونـیـد👇 https://eitaa.com/joinchat/3512729888Ce81dc4ed0b 📍منبع مطالعه آزمون استخدامی👆