eitaa logo
«حوادث»
9.9هزار دنبال‌کننده
24.4هزار عکس
11.9هزار ویدیو
13 فایل
☫ ﷽ ☫ کانال حوادث موثق ترین و جدیدترین حوادث روز ایران و جهان تبلیغات https://eitaa.com/joinchat/2470642016C31359a7823 . . . . . #ترک_کانال . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
مشاهده در ایتا
دانلود
نجات دو پسر جوان از چنگال آدم ربایان در رودبارجنوب سرپرست انتظامی شهرستان رودبارجنوب گفت: دو پسر جوان که به سبب برخی اختلافات توسط چند جوان دیگر ربوده شده بودند آزاد شدند. سرهنگ محمدرضا نجارزاده، ظهر چهارشنبه گفت: در پی اعلام ربایش دو پسر ۳۵ و ۲۳ ساله در یکی از روستاهای شهرستان رودبار جنوب و با حضور مأموران پلیس آگاهی در محل مشخص شد چند نفر با تهدید دو پسر جوان را از محدوده یک دامداری ربوده و به محل نامعلومی منتقل کرده‌اند. وی افزود: در این راستا با اجرای طرح مهار و اعلام موضوع به تمامی واحدهای گشت انتظامی در نهایت با انجام کار اطلاعاتی و استفاده از ظرفیت ریش سفیدان و معتمدین محلی، افرادی که اقدام به ربودن این دو نفر کرده بودند عرصه را بر خود تنگ دیده و افراد ربوده شده را کمتر از ۲ ساعت آزاد کردند.سرپرست انتظامی شهرستان رودبار جنوب علت این عمل مجرمانه را اختلاف شخصی بین چند جوان ذکر و بیان کرد: پی جویی های لازم برای شناسایی دقیق‌تر و دستگیری عاملان این آدم ربایی در دست انجام است./حادثه۲۴ 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
زندگی شیرین زن جوان با دیدن دوستان قدیمی اش تلخ شد / زندگی ام را به خودم باختم! تمام بدبختی‌هایی که سرم آمده از روزی شروع شد که شرم و حیا را زیر پا گذاشتم و طرز لباس پوشیدن و حتی ادا و اطوار حرف زدنم عوض شد. راستش را بخواهید ماجرا از این قرار است، تازه دیپلم گرفته بودم که برایم خواستگار آمد. ریش و قیچی را دست پدر و مادرم سپردم و تنها شرط من این بود دانشگاه بروم.جلسه خواستگاری برگزار شد و با نظر موافق پدر و مادرم ازدواج کردم.حاصل زندگی ام یک فرزند بود. حیف که قدر ندانستم ... . همسرم نسبت به یک سری مسائل مثل کارهای خانه، تعمیر شیر آلات و ... کمی خونسرد و بی تفاوت بود. حدود ۱۵ سال با همین اخلاق و رفتارش کنار آمدم. مشکل خاصی هم نداشتیم چون او به عواطف و احساساتم احترام می گذاشت. افسوس لگد به بخت خودم زدم. یکی از دوستان دوران مدرسه که سال ها از او بی خبر بودم سر راه زندگی ام سبز شد. با دیدنش خیلی خوشحال شدم. از شوهرش جدا شده بود و تنها زندگی می کرد. از آن به بعد گاهی به محل کارش می رفتم و با هم درد دل می کردیم. او با دیدن عکس شوهرم سری تکان داد و گفت سرنوشتت را به پای این مرد سوزانده ای، تو خیلی سر هستی و واقعا حیف شده ای. تکرار این حرف ها در دیدارهای بعدی من و دوستم سبب شد از شوهرم فاصله بگیرم.او می گفت به تیپ و قیافه ات برس و ... باورت آن می شود کم‌کم تیپ و قیافه ام عوض شد. در رفت و آمد به محل کار و خانه همکلاسی قدیمی ام با زن دیگری آشنا شدم که تاثیرات خیلی بدی از او‌ گرفتم. شوهرم شاکی شده بود و می گفت این چه سر و وضعی است. گوشم بدهکار حرف هایش نبود. روز به روز اختلاف های مان بیشتر و بیشتر شد تا این که صدای خانواده ام هم در آمد. همه اطرافیان از شوهرم حمایت می کردند و حرصم بیشتر در می آمد. سرتان را درد نیاورم الکی الکی زندگی ام را خراب کردم و دست آخر از شوهرم جدا شدم. مدتی گذشت. با پسر جوانی ازدواج کردم که از من کوچک تر بود. خانواده اش راضی نبودند . اما حرفش را به کرسی نشاند . می گفت جان فدایم می کند و نمی گذارد اخم به صورتم بنشیند.حاصل این ازدواج غلط طلاق دوباره بود دلم برای خودم تنگ شده است./رکنا 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
دستاوردهای اجرای طرح پاک‌سازی پارک‌ها و تفرجگاه‌های آبادان! فرمانده انتظامی شهرستان آبادان دستگیری 22 فرد هنجارشکن و شرور و کشف 123 قبضه سلاح سرد را از جمله دستاوردهای طرح پاک‌سازی پارک‌ها و تفرجگاه‌های این فرماندهی اعلام کرد. سرهنگ کیومرث کشوری اظهار کرد: طرح پاک‌سازی پارک‌ها و تفرجگاه‌ها به منظور پیشگیری از جرایم و افزایش احساس امنیت بین شهروندان، با استفاده حداکثری از ظرفیت‌های موجود، از 72ساعت گذشته تاکنون در تمام ساعات شبانه روز به ویژه در ساعات پایانی شب از سوی کلانتری 15،یگان امداد و پلیس مبارزه با مواد مخدر به اجرا گذاشته شده است.وی افزود: دستگیری 11سارق، جمع‌آوری 35معتاد متجاهر و تحویل آنها به مراکز ترک اعتیاد، دستگیری 22 فرد هنجارشکن ،شرور و مزاحم نوامیس و کشف 123قبضه سلاح سرد و یک قبضه سلاح گرم، توقیف 26 دستگاه خودرو و 89موتورسیکلت متخلف، از جمله دستاوردهای این طرح است. فرمانده انتظامی شهرستان آبادان خاطرنشان کرد: طرح مذکور به صورت مستمر توسط واحدهای عملیاتی این فرماندهی تداوم خواهد داشت و طی هماهنگی‌هایی که با دستگاه قضائی صورت گرفته است، برخورد قاطعی با سارقان و مخلان نظم و امنیت و خرده‌فروشان مواد صورت می‌گیرد./رکنا 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
پس گرفتن قسم، قاتل را از چوبه دار نجات داد/ مظنون اصلی چرا خودکشی کرد / قسامه و شرایط قصاص یک نفر با 50 بار قسم 50نفر در مراسم قسامه علیه پسر جوان سوگند یاد کردند که او قاتل است و با همین قسم‌ها بود که به قصاص محکوم شد و تا یک‌قدمی چوبه دار رفت، اما 2شب پیش از اجرای حکم، یکی از افرادی که قسم خورده بود دچار عذاب وجدان شد و قسمش را پس گرفت تا اجرای حکم متوقف شود. رسیدگی به این پرونده از سال 84 و به‌دنبال قتل مرد جوانی در دزفول آغاز شد. عصر روز حادثه، مقتول همراه با یکی از دوستانش در یکی از خیابان‌های شهر سوار خودرو بودند که ناگهان یک موتورسوار سر رسید. او که لباس مشکی به تن داشت و با پارچه ای سر و صورتش را پوشانده بود، ناگهان اسلحه کشید و به‌سوی راننده خودرو شلیک کرد و بلافاصله گریخت. اصابت گلوله به راننده باعث شد کنترل خودرو از دستش خارج شود و خودرو کمی جلوتر با دیوار برخورد کند و متوقف شود. زمانی که خودرو توقف کرد، مردی که همراه راننده بود متوجه شد او بر اثر اصابت گلوله جانش را از دست داده است. در این شرایط بود که ماجرا به پلیس گزارش داده و با حضور مأموران در محل حادثه تحقیقات در این‌باره آغاز شد. دستگیری 9مظنون کارآگاهان در نخستین گام به تحقیق از فردی که همراه مقتول بود پرداختند. او چیزهایی را که در صحنه قتل دیده بود بازگو کرد؛ اما به‌دلیل اینکه قاتل صورتش را پوشانده بود اطلاعات چندانی از او وجود نداشت. در همین حال، شواهد به‌دست‌آمده از صحنه قتل نشان داد که قاتل از سمت راننده به‌خودرو نزدیک شده و شلیک کرده و به‌احتمال زیاد باید چپ‌دست باشد. در این شرایط بود که تحقیقات ادامه یافت و 9نفر به‌عنوان مظنون به قتل دستگیر شدند. کارآگاهان یک‌به‌یک مظنونان را تحت بازجویی‌های فنی قرار دادند. در بین آنها فقط یک نفر چپ‌دست بود، اما شواهد محکمی علیه وی وجود نداشت. در این شرایط بود که همه مظنونان آزاد شدند و تحقیقات در این پرونده به نتیجه مشخصی نرسید.در شرایطی که 4سال از وقوع این جنایت مرموز گذشته بود و هنوز به‌درستی معلوم نبود که چه‌کسی مرتکب قتل شده کارآگاهان با مجوز قضایی به خانه یکی از همان 9مظنون رفتند و به بازرسی آنجا پرداختند. در این بازرسی در میان لباس‌های او لباسی شبیه همان لباسی که قاتل به تن داشت و پارچه نقابی شبیه پارچه نقاب او کشف شد و در این شرایط او بار دیگر به اتهام دست داشتن در قتل بازداشت شد. متهم وقتی تحت بازجویی قرار گرفت، مثل گذشته قتل را انکار کرد و مدعی شد بی‌گناه است. این بار اما انکارهایش بی‌فایده بود و پرونده‌اش با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری فرستاده شد. قصاص با قسامه در نخستین دور از محاکمه تنها متهم پرونده از اتهام قتل تبرئه شد، اما در دیوان عالی کشور حکم دادگاه نقض شد. به همین دلیل او دوباره محاکمه شد. در دومین دور به‌دلیل اینکه پرونده از موارد لوث تشخیص داده شده بود قاضی حکم به برگزاری مراسم قسامه داد. در این شرایط اولیای دم 50نفر از بستگانشان را در دادگاه حاضر کردند و آنها قسم خوردند متهمی که در دادگاه حضور دارد قاتل است. به این ترتیب، حکم قصاص صادر و مدتی بعد در دیوان عالی کشور تأیید شد. خودکشی یکی از مظنونان با تأیید حکم قصاص، شمارش معکوس برای اجرای حکم آغاز شد. در این بین اما خبر تکان‌دهنده‌ای پرونده را تحت الشعاع قرار داد. یکی از مظنونان پرونده که هنگام دستگیری علیه محکوم به قصاص اعتراف کرده بود، وقتی حکم قصاص قطعی شد، از روی پل خودش رادر رودخانه انداخت و جان باخت. او پیش از این در جمع دوستانش از عذاب وجدانش صحبت کرده بود و این موضوع نشان می‌داد که او از سر عذاب وجدان دست به‌ خودکشی زده است. در یک‌قدمی چوبه دار مراحل قضایی رسیدگی به این پرونده به آنجا رسید که چندی قبل جوان محکوم به قصاص برای اجرای حکم قصاص آخرین ملاقات را با خانواده‌اش کرد و به قرنطینه زندان منتقل شد. فقط 48ساعت تا اجرای حکم باقی مانده بود که یکی از 50نفری که در مراسم قسامه شرکت کرده بود دچار عذاب وجدان شد و با مراجعه به دادگستری قسمش را پس گرفت. به همین دلیل اجرای حکم متوقف شد. 19سال بلاتکلیفی حالا 19سال از وقوع این قتل گذشته و متهم پرونده 15سال از عمرش را بلاتکلیف پشت میله‌های زندان گذرانده است. او درباره شرایطش در این سال‌ها به همشهری می‌گوید: خدا می‌داند که در این مدت چه شرایط سختی داشتم، به‌خصوص شبی که به قرنطینه منتقل شدم و قرار بود قصاص شوم. یک‌باره همه روزهای زندگی جلو چشمانم آمد. من اگر پای چوبه دار هم بروم، باز هم می‌گویم بی‌گناه هستم و مرتکب قتل نشده‌ام. حالا هم به رأی اعتراض کرده‌ایم و مدت‌هاست که پرونده در دیوان عالی کشور است، اما نمی‌دانم چرا زودتر تکلیفم راروشن نمی‌کنند. از مسئولان قضایی می‌خواهم که کمکم کنند. من بی‌گناهم.
پایان 30 سال زندگی تلخ زیر سایه مادرشوهر رویا 50 ساله ‌است. او بعد از 30 سال زندگی مشترک تصمیم گرفته از شوهرش جدا شود. رویا درباره علت این جدایی برای اعتمادآنلاین می‌گوید. *30 سال زندگی مشترک مدت زمان زیادی است. چه اتفاقی افتاده که حالا تصمیم گرفته‌ای از همسرت جدا شوی؟ من دیگر تحمل این زندگی را نداشتم و می‌خواستم برای خودم زندگی کنم. شوهرم مردی نبود که از من حمایت کند و همه این سال‌ها به تنهایی بچه‌هایم را حمایت و بزرگ کردم. *چرا شوهرت از تو حمایت نمی‌کرد؟ او مرد تحصیلکرده و خوبی است؛ اما نفوذ زیاد خانواده‌اش روی او باعث شد زندگی ما خراب شود. ما تا چند سال قبل هم در خانه پدرشوهرم زندگی می‌کردیم. *چرا زودتر از خانه پدرشوهر جدا نشدید؟ مادرشوهرم اجازه نمی‌داد و شوهرم هم چیزی نمی‌گفت. آنها خیلی به من بد کردند. حتی سعی داشتند جلوی من را بگیرند تا درس نخوانم و کار نکنم؛ اما من خیلی تلاش کردم. البته در این مورد شوهرم هم حمایتم کرد اما به غیر از این موردهمیشه ما را رها می‌کرد و هرچه مادرش می‌گفت برای او مهم بود و آن را انجام می‌داد. *چرا 30 سال صبر کردی؟ چون می‌خواستم بچه‌هایم بزرگ شوند. زندگی برای بچه‌های طلاق سخت است. می‌دانستم اگر از آن خانه بیرون بروم بچه‌هایم را به من نمی‌دهند. بچه‌ها زیر دست مادرشوهرم بزرگ می‌شدند و سرنوشت‌شان تغییر می‌کرد. برای همین تحمل کردم. *زندگی بچه‌ها در خانه متشنج که بدتر است. خانه متشنج نبود. من سکوت می‌کردم و اصلا حرفی نمی‌زدم. شوهرم هرکاری می‌خواست می‌کرد و من سکوت می‌کردم. وقتی بچه‌ها ازدواج کردند، گفتم دیگر تمام شد. وظیفه‌ام را در برابر بچه‌هایم انجام دادم و حالا دیگر تمام است. *بچه‌هایت چه نظری دارند؟ آنها شرایط من را درک می‌کنند. هر دو فرزندم مهاجرت کرده‌اند. آنها در کانادا زندگی می‌کنند. من هم بعد از طلاق می‌روم. *آیا شوهرت حاضر است تو را طلاق بدهد؟ او طلاق نمی‌دهد. نه به خاطر اینکه من را دوست دارد. می خواهد اذیت کند. چون می‌داند 30 سال به خاطر بچه‌هایم با او ماندم نه به خاطر خودش؛ اما من در تصمیم خودم شک ندارم و طلاق می‌گیرم./جنایی 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
مرد متجاوز بخاطر توبه اعدام نشد / او به زنی جوان تجاوز کرده بود اجرای حکم اعدام مردی که با ربودن زنی جوان به او تجاوز کرده به دلیل توبه اش پای چوبه دار متوقف شد. این مرد به جرم تجاوز به عنف به اعدام محکوم شده بود. او سال ۹۴ زنی را به عنوان مسافر سوار ماشینش کرد اما به گفته خودش وسوسه های شیطانی به سراغش آمد و با تهدید به زن جوان تجاوز کرد. وی پس از دستگیری و محاکمه در دادگاه کیفری به اعدام محکوم شد و حکمش به تایید قضات دیوان عالی کشور رسید. وی تا قبل از این، دو مرتبه نامش در لیست اعدام قرار گرفته بود اما یکبار توبه نامه نوشت و بار دیگر درخواست اعاده دادرسی کرد که موجب توقف حکم اعدامش شد. درحالیکه دیروز برای سومین بار پای چوبه دار می رفت، بار دیگر با توقف حکمش مواجه شد چرا که چند روز قبل درخواست اعاده دادرسی کرده بوده بود و به این ترتیب اعدام نشد تا پرونده اش بار دیگر مورد بررسی های بیشتر قرار بگیرد./حادثه۲۴ 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
مرد 2 زنه همسر اولش را کشت مرد دو زنه وقتی با واکنش همسر اولش در برابر ازدواج دوم رو‌به‌رو شد،با طراحی سناریویی هولناک او را در باغ‌شان خفه کرد. به گزارش جام‌جم، چند روز قبل مردی هراسان با پلیس فلاورجان تماس گرفت وازقتل هولناک همسرش خبر داد.باحضور ماموران در محل جنایت دراطراف این شهر آنها با جسد زن۴۳ساله‌ای روبه‌رو شدندکه به صندلی بسته شده ویک روسری دور گردنش گره خورده است. درتحقیقات اولیه مشخص شد چند ساعتی از مرگ زن جوان گذشته و دلیل خفگی به قتل رسیده است.‌تحقیقات ازهمسر مقتول که حادثه رابه پلیس خبر داده بود آغاز شد.مرد میانسال درتحقیقات اولیه مدعی شد با همسرم برای تفریح به باغ آمده بودیم. چند ساعت قبل برای خرید بیرون رفتم، وقتی برگشتم با جسدهمسر دست وپا بسته روی صندلی روبه‌رو شدم و موضوع را اطلاع دادم.‌ بررسی‌های پلیس در صحنه جرم هیچ ورود به اجباری را نشان نمی‌داد و شک ماموران به مرد میانسال بیشتر شد. کارآگاهان جنایی با ظنین شدن به صحنه‌سازی بسته شدن زن جوان به صندلی در زمان قتل‌، تحقیق از همسرش را ادامه دادند که او سرانجام به قتل همسرش و صحنه‌سازی اعتراف کرد و گفت: چندی قبل برای بار دوم ازواج کردم و همسر جدیدی گرفتم‌. از وقتی همسر اولم فهمید هر روز با هم دعوا و درگیری داشتیم. رفتارهای او تمامی نداشت و سر هر موضوع کوچکی اعصابم را خراب می‌کرد و کتک‌کاری داشتیم‌. دیگر تحمل این وضع را نداشتم. به بهانه گردش او را به باغ‌مان آوردم ودست و پایش را به صندلی بستم. بعد بدون توجه به التماس‌هایش، روسری را دور گردنش انداختم و خفه‌اش کردم. بعد با صحنه‌سازی قصد داشتم پلیس را فریب دهم و بگویم فردی ناشناس در نبود من همسر اولم را کشته است که موفق نشدم. با این اعترافات و با دستور قضایی جسد برای بررسی‌های بیشتر به پزشکی قانونی منتقل و مرد همسرکش برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی اصفهان قرار گرفت./جنایی 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
طلاق می‌خواهم، چون شوهرم زیادی به دیگران کمک می‌کند زن جوان که از خیرخواهی‌های شوهرش خسته شده بود، بعد از آخرین کار خیر شوهرش تصمیم گرفت برای همیشه به زندگی مشترکش پایان دهد. مرد جوان که به یکی از همکاران نیازمندش پول زیادی کمک کرده بود، هرگز تصورش را هم نمی‌کرد که به خاطر این موضوع پایش به دادگاه خانواده باز شود. به گزارش جام جم، این زوج جوان هفته گذشته درخواست طلاق خود را به دادگاه ارائه دادند. زن جوان وقتی در مقابل قاضی قرار گرفت، درباره علت درخواست طلاق خود گفت: هفت سال است که با معین زندگی می‌کنم. او مرد خیر و نیکوکاری است. این موضوع اصلا بد نیست. اتفاقا از همان روزهای اول وقتی پی به این اخلاقش بردم، بیشتر عاشقش شدم اما هرگز تصورش راهم نمی‌کردم روزی برسد که این اخلاقش مرا آزار بدهد. معین بیشتر ازاین‌که به فکر زندگی‌مان باشد، به فکر این و آن است.هرکس برای کمک سراغش می‌آید، دریغ نمی‌کند. در حالی‌که خودمان کلی مشکل و بدبختی داریم. بارها با اوصحبت کردم؛‌ ولی فایده‌ای نداشته است. وقتی ببیند کسی به کمک مالی یا حتی کاری نیاز دارد، ازخودش می‌زند، ولی کمک می‌کند. بارها حتی پول اجاره‌خانه‌مان را به فلان همکارش قرض داده تا کارش راه بیفتد. درصورتی که اجاره‌خانه‌ خودمان عقب افتاده است. بارها سر این رفتارهایش به مشکل برخوردیم، ولی معین دست بردار نیست.اوایل حرفی نمی‌زدم.می‌گفتم اگر دو بار خودش دچارمشکل شود، دیگر ازاین دست ودلبازی‌ها نمی‌کند. ولی فایده‌ای نداشت. او به هیچ عنوان حاضر نیست دست از این رفتارش بردارد فقط ما را به دردسر می‌اندازد. او حاضر نیست به کسی نه بگوید. بارهاشده که مثلا از طرف خانواده خودم سراغش رفتند و پول قرض خواستند. من حتی با آنها هم مخالفت می‌کردم، ولی انگار حرف‌های من برایش اهمیتی ندارد. کار خودش را می‌کند و این مسأله مرا آزار می‌دهد. آخرین بار فهمیدم به همکارش پول قرض داده است در صورتی که من چند روز پیش می‌خواستم وسیله‌ای برای خانه‌مان بخرم اما پول نداشتم. دیگر نتوانستم تاب بیاورم. جنجال بزرگی سر این مسأله به پا شد و دیگر تصمیم گرفتم از این مرد برای همیشه جدا شوم. او ارزشی برای من و زندگی‌مان قائل نیست.در ادامه شوهر این زن نیز به قاضی گفت: آقای قاضی همسرم بیش ازحد بهانه‌گیر شده،من فقط به‌دلیل اوضاع مالی بسیاربد همکارم که صاحبخانه‌اش قصد داشت او را بیرون کند، کمک کردم. درصورتی که همسرم می‌گوید چرا پول را به من ندادی تا بتوانم میز ناهارخوری بخرم. خیلی عصبانی شدم. همکارم در وضعیت بدی قرار داشت. او به جای این‌که به این اخلاقم افتخار کند، برعکس مرتب تحقیرم می‌کند. انگارحسادت می‌کند یا می‌خواهد مرا آزار دهد. راستش من دیگر از این رفتارها و بهانه‌گیری‌هایش خسته شدم. دیگرنمی‌خواهم در کنار این زن پرتوقع و بی‌درک زندگی کنم. من هم در خواست طلاق دارم. در پایان قاضی سعی کرد این زوج را از جدایی منصرف کند، ولی وقتی اصرار آنها را دید رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد و از این زوج خواست در فرصت به‌دست آمده با یک مشاوره خانواده مشورت کنند./جنایی 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
ربودن پسر 12 ساله به خاطر اختلاف با پدرش شرور سابقه‌دار که به خاطر اختلاف مالی با مردی جوان فرزند او را ربوده بود از سوی پلیس آبادان دستگیر شد. سرهنگ کیومرث کشوری، فرمانده انتظامی آبادان در تشریح ماجرا گفت: شامگاه دوشنبه در پی مراجعه حضوری شهروندی به پلیس آگاهی این شهرستان مبنی بر ربایش پسر ۱۲ ساله‌اش توسط یک شخص ناشناس بلافاصله اقدامات اولیه آغاز و موضوع با حساسیت ویژه توسط مأموران پلیس پیگیری شد. مأموران پلیس با بررسی دقیق اظهارات خانواده فرد ربوده شده و انجام تحقیقات تخصصی و اطلاعاتی، مخفیگاه و هویت متهم را در یکی از مناطق این شهرستان شناسایی کردند و با هماهنگی مرجع قضایی به محل اعزام شدند.فرمانده انتظامی آبادان با بیان اینکه فرد گروگانگیر از اراذل و اوباش و دارای سوابق متعدد از جمله چندین فقره انواع سرقت بوده است، گفت: یگان‌های عملیاتی و تخصصی پلیس در صحنه با هوشمندی و بهره‌گیری از شیوه‌های پلیسی، پسر ربوده شده را صحیح و سالم آزاد و به آغوش خانواده‌اش بازگرداندند. کشوری با اشاره به دستگیری فرد گروگانگیر در این عملیات بیان کرد: متهم انگیزه خود از آدم‌ربایی را اختلافات مالی با پدر فرد ربوده شده عنوان کرد./جنایی 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
سرگذشت زنی 25 ساله که تسلیم وسوسه شیطان شد هنگامی که برق سکه های طلا بر قاب چشمانم نشست دیگر نتوانستم نگاهم را از آن ها بردارم.وسوسه های سرقت همه وجودم را فراگرفته بود. مشکلات و گرفتاری های مالی همانند سکانس های یک فیلم از مقابل دیدگانم عبور می کردند .در یک لحظه دستم را به درون کشوی دراور بردم و … به گزارش روزنامه خراسان، زن 25ساله که به اتهام سرقت سکه های طلا از یک منزل مسکونی دستگیر شده بود پس از آن که به سوالات تخصصی افسر دایره تجسس کلانتری هفت تیر مشهد پاسخ داد،درباره سرگذشت تلخ خود نیز به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت:اززمانی که پدرم به بهانه تسکین دردهایش به مصرف مواد مخدر روی آورد،ورق زندگی شیرین ما نیز برگشت ودیگر هیچ گاه رنگ روزهای آرام و خوش را ندیدیم. بعد از این ماجرا پدرم بیمار و خانه نشین شد و روزگار ما رو به آشفتگی و بی سرو سامانی گذاشت. در این شرایط بود که «احمد» به خواستگاری ام آمد. او که 10سال از من بزرگ تر بود مانند پدرم اعتیاد داشت اما پدرم که می خواست یک نان خور از سفره اش کم شود بدون توجه به خواسته های من با این ازدواج موافقت کرد و من در سن 15 سالگی در حالی پای سفره عقد نشستم که هر روز از منزل اجاره ای در یکی از روستاهای اطراف آرامگاه فردوسی خارج می شدم و به همراه مادرم به منازل مردم در مناطق مرفه نشین شهر می رفتم تا کمک خرج خانواده 5نفره باشم. از سوی دیگر وقتی نامزد کردم برای فراهم کردن جهیزیه مجبور شدم خودم به تنهایی در منازل مردم کار کنم تا حداقل لوازم یک زندگی مشترک را تهیه کنم. در این میان با معرفی یکی از آشنایان به منزل زنی در کوی آب وبرق رفتم که بسیار مهربان بود و توجه زیادی به من داشت.«سارا خانم» برای هر روزی که در منزلش کار می کردم دستمزد بیشتری به من می داد و حتی برخی لوازم نو را هم به هر بهانه ای با تاکسی های اینترنتی به منزلمان می فرستاد تا برای جهیزیه ام استفاده کنم . این درحالی بود که اختلافات من با نامزد معتادم هر روز آشکارتر می شد و او مرا کتک می زد. یک سال از دوران عقد و نامزدی گذشته بود که بالاخره تصمیم به طلاق گرفتم و در دادگاه تشکیل پرونده دادم. در همین روزها وقتی منزل«ساراخانم» را در نبود او گردگیری می کردم ناگهان درون کشوی دراور ،برق 3سکه طلا چشمانم را خیره کرد. وسوسه های شیطانی سرقت همه وجودم را فراگرفته بود. با خودم می اندیشیدم این سکه ها حدود100 میلیون تومان می ارزد و من با این پول همه مشکلات زندگی ام را برطرف می کنم! گویی تلخکامی های گذشته و رویاهای بی تعبیرم همانند سکانس های فیلمی بودند که به تماشای آن نشسته بودم . بالاخره شیطان بر وجدانم غلبه کرد وسکه های طلا را درون کیفم گذاشتم و از آن جا بیرون رفتم. اما خیلی زود با شکایت«ساراخانم»نیروهای تجسس کلانتری هفت تیر به سراغم آمدند و مرا به کلانتری هدایت کردند. این جا وقتی به چهره ساراخانم نگریستم از شدت شرم فقط عرق می ریختم. من قدر محبت های او را ندانستم و با این سرقت آبروی خود و خانواده ام را بردم ای کاش … با صدور دستوری ویژه از سوی سرهنگ علیرضا سبحانی فر(رئیس کلانتری هفت تیر مشهد)بررسی های تخصصی افسران دایره تجسس برای ریشه یابی این ماجرا آغاز شد./جنایی 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
🚨شناسایی و برخورد با ۲ ادمین صفحه اینستاگرامی با موضوع تشویش اذهان عمومی 🔹مأموران مرکز سایبری سازمان اطلاعات فرماندهی انتظامی استان مازندران، تعداد ۲ صفحه ی اینستاگرامی ضدامنیتی شناسایی ضمن مسدود سازی و حذف محتوای مجرمانه با گرداننده آنها نیز برخورد قانونی صورت پذیرفت./فراجا 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
24.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢اجرای (عفاف و حجاب) در آذربایجان غربی!! 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154