eitaa logo
«حوادث»
9.9هزار دنبال‌کننده
24.3هزار عکس
11.9هزار ویدیو
13 فایل
☫ ﷽ ☫ کانال حوادث موثق ترین و جدیدترین حوادث روز ایران و جهان تبلیغات https://eitaa.com/joinchat/2470642016C31359a7823 . . . . . #ترک_کانال . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
مشاهده در ایتا
دانلود
پسر جوان مادر بزرگش را با شال خفه کرد/ عمه ها قصاص می خواهند پسر جوان که در اقدامی کینه‌جویانه مادربزرگش را خفه کرده و به قتل رسانده بود، بزودی در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه می‌شود. 12 اسفند سال ۱۴۰۱ زنی در تماس با مرکز فوریت‌های پلیسی خبر قتل مادر 80 ساله‌اش را اعلام کرد. پس از این تماس، مأموران به محل جنایت که خانه‌ای قدیمی در منطقه نظام آباد بود، رفتند و پس از ورود به خانه با جسد مقتول که به نظر می‌رسید با شال خفه شده، مواجه شدند.دختر مقتول در توضیح ماجرا به مأموران گفت: از چند سال قبل که من و دو خواهرم ازدواج کردیم، مادرم تنها زندگی می‌کرد و ما هر روز به او سر می‌زدیم. امروز وقتی از خواب بیدار شدم با مادرم تماس گرفتم اما جواب نداد و نگرانش شدم. با عجله به خانه‌اش رفتم اما هر چه زنگ زدم در خانه را هم باز نکرد به همین خاطر با کلید یدک وارد شدم و مادرم را در حالی دیدم که صورتش به خاطر خفگی کبود شده و روی زمین افتاده بود وقتی هم دستم را روی نبضش گذاشتم دیدم نبض ندارد و فوت کرده است. دختر قربانی در پاسخ مأموران که آیا به کسی مظنون هستید، گفت: مادرم زن بی‌آزاری بود و با کسی هم رفت وآمد نداشت، نمی‌دانم چه کسی این جنایت را مرتکب شده است. در ادامه جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد. در بررسی‌های بعدی مشخص شد که عامل قتل پس از جنایت تلفن همراه و دستگاه اکسیژن‌ساز مقتول را هم سرقت کرده است. همچنین از آنجایی که نشانه‌ای از ورود به زور و درگیری دیده نشد، مأموران احتمال دادند قاتل فردی آشنا بوده است. در ادامه و پس از بررسی دوربین‌های مداربسته محل جنایت و همین‌طور تحقیقات میدانی معلوم شد آخرین فردی که به خانه قربانی رفته نوه 30 ساله او بابک بوده است. به این ترتیب بابک به‌عنوان مظنون ردیابی و بازداشت شد و در همان بازجویی‌های اولیه به قتل مادربزرگش اعتراف کرد و در تشریح ماجرا گفت: پدرم سال‌ها به مواد مخدر اعتیاد داشت و آخر هم به خاطر اعتیادش فوت کرد اما مادربزرگم همیشه مادرم را مسبب مرگ پدرم می‌دانست. به همین خاطر مدام به مادرم فحاشی می‌کرد و هرجا می‌نشست می‌گفت که این زن پسرم را کشته است.تا اینکه مادرم هم فوت کرد اما مادربزرگم باز هم دست بردار نبود و همیشه مادرم را نفرین می‌کرد. رفتارهایش باعث شده بود تا رابطه‌ام را با مادربزرگم قطع کنم. وی افزود: روز حادثه در حالی که مواد مخدر مصرف کرده بودم و حالت طبیعی نداشتم تصمیم گرفتم به خانه مادربزرگم بروم تا با او صحبت کنم. اما مادربزرگم باز هم صحبت را به مادرم کشاند و گلایه کرد. به او گفتم که مادرم دستش از دنیا کوتاه است و دیگر پشت سرش حرف نزن اما وقتی همچنان در حال صحبت بود عصبانی شدم و از کوره در رفتم و شالی که روی سرش بود را دور گردنش پیچیدم اما وقتی به خودم آمدم مادربزرگم دیگر نفس نمی‌کشید. خیلی سریع از کاری که کرده بودم پشیمان شدم. همان موقع برای اینکه پلیس را گمراه کنم تلفن همراه و دستگاه اکسیژن‌ساز مادربزرگم را برداشتم تا فکر کنند انگیزه قتل سرقت بوده است. حالا هم نمی‌دانم چه بلایی سر همسر و دختر کوچکم می‌آید. با اعتراف صریح متهم و بازسازی صحنه جرم، تحقیقات تکمیل و پرونده‌ برای رسیدگی به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. این در حالی است که سه عمه متهم برای او درخواست قصاص کرده‌اند./حادثه۲۴ 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
همسرکشی هولناک در البرز/ قاتل در ارومیه دستگیر شد رئیس پلیس آگاهی انتظامی آذربایجان‌غربی از دستگیری ۲ نفر قاتل فراری در ارومیه خبر داد. سرهنگ صادق شکری در تشریح این خبر گفت: به دنبال وقوع یک فقره قتل در استان البرز و متواری شدن قاتلان و در پی کسب خبری مبنی بر حضور مشکوک یک دستگاه خودروی پژو در ارومیه، رسیدگی به موضوع در دستور کار پلیس آگاهی استان قرار گرفت. وی افزود: تیم ویژه کاآگاهان با انجام اقدامات اطلاعاتی و بررسی های همه جانبه موفق شدند خودروی مورد نظر را شناسایی و متهمان را دستگیر کنند.رئیس پلیس آگاهی انتظامی استان ادامه داد: در بازجویی های تخصصی پلیس، متهمه به قتل همسرش با همکاری متهم ردیف دوم –که با وی نیز قصد فرار داشت- اعتراف کرد. سرهنگ شکری با اشاره به اینکه متهمان پس از تشکیل پرونده به مرجع قضایی معرفی شدند، در پایان از شهروندان خواست که هرگونه اخبار و اطلاعات امنیتی را به مرکز فوریت های پلیسی ۱۱۰ اطلاع رسانی نمایند و همچنین شماره تلفن ۱۹۷ پلیس آماده دریافت هرگونه نظرات، پیشنهادات و تقدیر شما همشهریان عزیز از عملکرد پلیس است./حادثه۲۴ 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
📷سخنگوی قوه قضائیه: اتهامات مهدی افشار نیک امنیتی است اصغر جهانگیر، سخنگوی قوه قضائیه در نشست خبری صبح امروز خود در پاسخ به پرسشی درباره سرنوشت مهدی افشار نیک خبرنگار بازداشتی گفت: 🔹اتهامات مطرح شده درخصوص او ارتباطی با وظایف خبرنگاری و شغل او نداشته و در این ارتباط بازداشت نشده است 🔹اتهامات مطرح شده علیه او امنیتی است و به‌دلیل اینکه ما ممنوعیت قانونی داریم نسبت به پرداختن به جزییات پرونده او، در زمان لازم، اطلاعات لازم درباره پرونده نامبرده اعلام میشود. /هم‌میهن 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
📷کشف ۳ کیلوگرم مخدر شیشه از هندوانه‌های اهدایی 🔹فرمانده یگان های انتظامی و حفاظتی فراجا از کشف سه کیلوگرم شیشه در داخل سه تن هندوانه اهدایی در اردوگاه حرفه‌آموزی و کاردرمانی زندان اصفهان خبر داد. 🔹یکی از زندانیان اردوگاه حرفه‌آموزی و کاردرمانی زندان اصفهان که در مرخصی بوده است، نسبت به اهدای حدود ۳ تـن هندوانه برای مصرف زندانیان اقدام و آن را وارد اردوگاه می‌کند. 🔹در زمان تخلیه بار هندوانه اهدایی در انبار اردوگاه و حین بازرسی توسط کارکنان یگان حفاظت زندان به یکی از هندوانه‌ها مشـکوک می‌شوند. 🔹پس از بررسی دقیق تر آن، همکاران متوجه برش انتهایی هندوانه به صورت دایره‌ای شده و اثرات چسب در آن قسمت موجب می‌شود تا نسبت به باز کردن هندوانه اقدام کنند. 🔹بعد از شکافتن این هندوانه از داخل آن مقدار ۳ کیلوگرم مواد مخدر از نوع شیشه که به صـــورت ماهرانه جاسازی شده بود، کشف و ضبط شد. 🔹راننده کامیون به اتهام اقدام در ورود مواد مخدر به داخل زندان دستگیر شد، متهم اصلی نیز پس از کسب دستور قضایی در مخفیگاه خود شناسایی، دستگیر و تحویل مرجع قضایی شد./خبرفوری 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
🔸برادر عضو شورای شهر و کارمند شهرداری باغستان بازداشت شدند 🔹دادسرای شهریار از بازداشت برادر یکی از اعضای شورای شهر و یک کارمند شهرداری باغستان در راستای مبارزه با فساد مالی خبر داد./باشگاه خبرنگاران 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
📷سخنگوی قوه قضائیه: اتهامات مهدی افشار نیک امنیتی است اصغر جهانگیر، سخنگوی قوه قضائیه در نشست خبری صبح امروز خود در پاسخ به پرسشی درباره سرنوشت مهدی افشار نیک خبرنگار بازداشتی گفت: 🔹اتهامات مطرح شده درخصوص او ارتباطی با وظایف خبرنگاری و شغل او نداشته و در این ارتباط بازداشت نشده است 🔹اتهامات مطرح شده علیه او امنیتی است و به‌دلیل اینکه ما ممنوعیت قانونی داریم نسبت به پرداختن به جزییات پرونده او، در زمان لازم، اطلاعات لازم درباره پرونده نامبرده اعلام میشود. /هم‌میهن 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
درخواست طلاق از زنی که از مادرشوهرش پول قرض گرفت زن جوان وقتی از مادرشوهرش پول قرض می‌گرفت، هرگز تصورش را هم نمی‌کرد که این موضوع به بهای از بین رفتن زندگی مشترکش تمام شود. مرد جوان که این موضوع را متوجه شد، جنجال به پا کرد و در نهایت این جنجال به یکی از پرونده‌های دادگاه خانواده تبدیل شد. این زوج هفته گذشته درخواست طلاق خود را به دادگاه خانواده ارائه کردند. به گزارش جام جم، مرد جوان وقتی در مقابل قاضی دادگاه خانواده قرار گرفت، درباره علت این درخواست گفت: آقای قاضی همسرم اشتباه بزرگی مرتکب شده و من نمی‌توانم او را ببخشم. او آبروی مرا پیش مادرم و خانواده‌ام برده است. ماجرا از این قرار بود که ما از چند وقت پیش، از لحاظ مالی دچار مشکل شدیم. عاطفه می‌دانست که من چقدر غرورم برایم اهمیت دارد. به او گفتم کاری نکن و نگران نباش، خودم حلش می‌کنم. بدهی زیادی داشتیم و من مجبور شدم وام بگیرم. تا این‌که عاطفه یک روز آمد و گفت که از محل کارش وام زیادی گرفته و قرار شده از حقوقش کم کنند. او پول را به من داد وگفت که بدهی‌ام را پرداخت کنم. آن لحظه خیلی از این کارش خوشحال شدم. با خودم گفتم چقدر به فکر زندگی‌مان است. حتی به خودم قول دادم در آینده برایش جبران کنم اما مدتی که گذشت حقیقتی را فهمیدم که بسیار شوکه شدم. همسرم سراغ مادرم رفته و از او پول قرض گرفته بود. حتی تمام مشکلات مالی که داشتیم را هم به او گفته بود‌. خیلی تعجب کردم. باورم نمی‌شد که عاطفه مرا پیش خانواده خودم خار کرده و حتی به من هم دروغ گفته بود. او جلوی من نقش بازی کرد که چقدر زن فداکاری است؛ در صورتی که از مادر خودم پول گرفته بود. من اگر می‌خواستم می‌توانستم خودم سراغ مادرم بروم و از او پول بخواهم. این‌طوری تا این حد هم غرورم له نمی‌شد. این‌که همسرم جلوی مادرم سر خم کند، خیلی برایم بدتر بود. هرچه فکر می‌کنم نمی‌توانم این کار همسرم را ببخشم. برای همین تصمیم گرفتم برای همیشه از او جدا شوم، چون دیگر به او اعتماد ندارم.در ادامه، همسر این مرد نیز به قاضی گفت: آقای قاضی شوهرم موضوع را زیادی بزرگ کرده است. او به خاطر همین غرورش داشت زندگی‌مان را نابود می‌کرد. کلی بدهی داشتیم که نمی‌توانستیم پرداخت کنیم. شوهرم با قرض و بدهی‌های بیشتر می‌خواست بدهی‌های قبلی‌‌اش را تسویه کند. این کار، اوضاع را خراب‌تر می‌کرد. وضع مالی مادرش بسیار خوب است و او زن دست‌و‌دلبازی است. بارها به او گفتم از مادرت قرض بگیر‌ ولی قبول نمی‌کرد. وقتی دیدم اوضاع خیلی بد شده و شوهرم حالش خوب نیست، از روی اجبار به مادر‌شوهرم رو انداختم. می‌دانستم مشکل‌مان را حل می‌کند. من فقط به خاطر شوهرم و زندگی‌مان این کار را کردم. فکر نمی‌کردم شوهرم تا این حد عکس‌العمل نشان دهد. فکر می‌کردم کمی ناراحت می‌شود و وقتی دلیلش را برایش توضیح دهم، آرام می‌شود. تصور می‌کردم اگر بداند به خاطر خودش این کار را کردم، حتی از من تشکر هم می‌کند. البته اصلا فکرش را هم نمی‌کردم که به گوشش برسد. با خودم گفتم خودم به صورت قسطی پول مادرشوهرم را پس می‌دهم و ماجرا تمام می‌شود اما شوهرم پیشنهاد طلاق را مطرح کرده است. در پایان نیز قاضی سعی کرد این زوج را از جدایی منصرف کند، ولی وقتی اصرار آنها را دید، رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد./جنایی 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
بلای وحشتناکی که آرایشگر زیرزمینی سر زن میانسال آورد با آن که زنی تحصیل کرده و فرهنگی بودم اما نمی دانم چگونه فریب تبلیغ و چرب زبانی آرایشگری را خوردم که مدعی بود با تزریق بوتاکس می تواند چین و چروک زیر پلک هایم را ازبین ببرد و این گونه … به گزارش روزنامه خراسان، زن 51 ساله که برای شکایت از آرایشگر زیرزمینی به مرکز انتظامی مراجعه کرده بود، درباره این ماجرای تاسف بار به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری قاسم آباد مشهد گفت: اواخر اسفند سال گذشته جشن عروسی تنها برادرم بود و همه خانواده خود را برای این جشن زیبا آماده می کردیم. من هم برای آن که زیباتر جلوه کنم مانند بسیاری از زنان به آرایشگاه رفتم تا چهره ام را به قول معروف پاک سازی کنم. اما بعد از آن که مراحل اولیه زیبا سازی چهره ام به پایان رسید، خانم آرایشگر پیشنهاد کرد برای رفع چین و چروک های زیر پلک هایم نیز چاره ای بیندیشم وسپس ادامه داد:تزریقات زیر پوستی «ژل» بهترین شیوه برای زیبایی چهره است. این بود که من هم موافقت کردم چرا که خودش را پرستار یکی از بیمارستان های تخصصی کودکان در مشهد معرفی می کرد. در واقع اگر می دانستم او هیچ تجربه و تخصص علمی در این باره ندارد، هیچ گاه چنین اجازه ای را نمی دادم.خلاصه به محض این که ژل را زیر پوست صورتم تزریق کرد ناگهان درد و سوزش عجیبی وجودم را فرا گرفت به گونه ای که از ادامه کار منصرف شدم و به خانه بازگشتم ولی آرام آرام علایم ترسناکی در چهره ام به وجود آمد. یکی از چشمانم در حالی از دیگری کوچک تر شد که تورم و سرخی چشمم نیز هولناک شده بود. به همین دلیل بلافاصله به پزشک متخصص مراجعه کردم و او بعد از انجام معاینات پزشکی مرا سرزنش کرد که چرا چنین کار غیر اصولی را انجام داده ام و سپس در لفافه به من فهماند که باید منتظر نابینا شدن چشمم باشم! در این شرایط ترسناک درمان های پزشکی را شروع کردم ولی تاکنون نتیجه ای نگرفته ام و بینایی چشمم روز به روز کمتر می شود. از سوی دیگر هم نتوانستم در جشن عروسی برادرم شرکت کنم و تنها هدیه عروسی را برایش فرستادم چرا که چهره ام با بسته شدن پلک چشمم بسیار زشت شده است و نمی توانم این گونه در میان اطرافیانم ظاهر شوم. وقتی به آن آرایشگر زیر زمینی اعتراض کردم او فقط هزینه ای را که به خاطر انجام«بوتاکس» از من گرفته بود ،پس داد اما ای کاش … با توجه به حساسیت این ماجرای تاسف بار، بررسی های قانونی با اعلام شکایت زن 51 ساله در حالی با دستورات ویژه سرهنگ محمد بزی(رئیس کلانتری قاسم آباد مشهد)آغاز شد که احتمال می رود افراد دیگری نیز قربانی چنین تبلیغات فریبنده ای شده باشند./جنایی 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
کارگر افغان به خواهرم تجاوز کرد، او را کشتم مردی که کارگر افغان مغازه خود را به قتل رسانده مدعی است پس از آزار جنسی خواهرش از سوی کارگر جوان مرتکب قتل شده است. به گزارش سایت جنایی، متهم این پرونده قتل که اکنون در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار دارد در اظهارات اولیه خود گفته است قصد قتل نداشته اما مقتول قصد فرار داشته و ناچار شده دست خود را به خونش آلوده کند.در این پرونده جنایی جوان ۳۴ ساله‌ای که ایرانی است کارگر ۲۵ ساله افغانستانی مغازه خانوادگی‌شان را به قتل رساند. وقوع این قتل شب گذشته از سوی ماموران کلانتری به بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام شد. ماموران کلانتری در مورد این قتل به بازپرس حسین گودرزی گفتند: مقتول مردی ۲۵ ساله و از اتباع کشور افغانستان است که در یکی از خیابان‌های جنوب تهران به قتل رسیده است. به این ترتیب بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل شدند. متهم که در اختیار ماموران کلانتری قرار داشت در اظهارات اولیه، خود را گودرز ۳۴ ساله معرفی کرد و گفت: من و خانواده‌ام صاحبان یک مغازه خانوادگی هستیم و مقتول دو سالی بود که در مغازه ما کار می‌کرد. خانه ما نزدیک مغازه است و چند روز قبل که من اجناسی را به او داده بودم تا به خانه‌مان ببرد همسایه‌ها گفتند او رادیده‌اند که هراسان از خانه ما خارج شده است. چیزی به او نگفتم و این در حالی بود که دقیقا از همان روز در خانه متوجه تغییر رفتار خواهرم شدم. او خیلی به هم ریخته بود و از اتاقش بیرون نمی‌آمد. به هر شیوه‌ای بود از خواهرم خواستم با من صحبت کند و بگوید چه شده است. آن موقع بود که دلیل هراسان بودن کارگرمان را متوجه شدم. خواهرم گفت کارگر که برای تحویل اجناس به خانه رفته، به او تجاوز کرده است. این متهم ادامه داد: خواهرم گفت روزی که کارگر برای تحویل وسیله‌ها به خانه آنها رفت، دستش را جلوی دهان او گرفت و تجاوز کرد. بعد هم با تهدید اینکه اگر به کسی بگوید خودش و ما را می‌کشد او را وادار به سکوت کرد. خواهرم خیلی گریه کرد و وقتی فهمیدم چه شده خون جلوی چشم را گرفت، اما به بقیه برادرانم چیزی نگفتم و به فکر راه چاره بودم. دست آخر تصمیم گرفتم شکایت کنیم و او را تحویل پلیس دهیم. چون فهمیدم مجازات کاری که او با خواهرم کرده اعدام است، به همین خاطر می‌خواستم او دستگیر شود. در فکر این بودم که چطور کارگرمان را تحویل بدهم که خودش پیش من آمد و گفت پدرش سکته کرده و می‌خواهد تسویه حساب کند و برود. او می‌خواست فرار کند تا برایش دردسر نشود، اما من باز هم به رویش نیاوردم و گفتم ماهی ۱۵ میلیون حقوق گرفته‌ای و طلب نداری. بعد هم گفتم اگر مشکل داری بیا برویم کلانتری. او با من درگیر شد و می‌خواست فرار کند. به هر زوری بود او را سوار ماشین کردم اما در راه باز هم می‌خواست فرار کند که افتادم دنبالش و با چاقویی که به خاطر کارم همراهم است او را زدم. عصبانی شده بودم و خون جلوی چشمم را گرفته بود. او را زدم تا فرار نکند، اما نمی‌خواستم او را بکشم. در پی این اظهارات متهم، بازپرس جنایی او را در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار داد و جسد نیز برای آزمایش‌های دقیق به پزشکی قانونی منتقل شد./جنایی 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
هدایت شده از لاغرشو
❌❌کسی که بلغمی بشه❌❌ 😱😱 اول دچار مشکلات گوارشی میشه بعد شکمش بزرگ میشه و هیکلش بهم میخوره ، روز به روز بی انرژی‌تر میشه و دائما خسته است همچنین دچار مشکلات یبوست، خلط پشت حلق و کبد چرب و مشکلات خواب و اعصاب میشه عزیزانی که این مشکلات رو دارن یا میخوان بدونن مزاج بدنشون چیه روی لینک زیر بزنن فرم مشاوره مزاج شناسی رو پر کنید و مشاوره تخصصی دریافت کنید.👇👇👇 https://formafzar.com/form/m4jdu https://formafzar.com/form/m4jdu
دختر گمشده، با مرد اغفالگر فرار کرده بود مردی میانسال که دختر دانشجو را با وعده ازدواج فریب داده و باعث فرار او شده بود، دستگیر شد. به گزارش سایت جنایی، زن جوانی چندی قبل به اداره چهارم پلیس آگاهی مراجعه کرد و به کارآگاهان گفت، دخترم 3 ماه قبل از شهرستان برای درس خواندن به تهران آمد؛ ولی برای رفتن به دانشگاه از خوابگاه دانشجویی بیرون رفته اما دیگر بازنگشته و تلفن همراهش خاموش است.پس از تشکیل پرونده در اداره چهاردهم پلیس آگاهی تیمی از کارآگاهان راهی محل مورد نظر شدند و با بهره‌گیری از شیوه‌های کشف نوین جرم پی بردند، دختر جوان به دانشگاه مراجعه نکرده است. کارآگاهان در نخستین گام با اقدامات اطلاعاتی و بازبینی دوربین‌های مداربسته اطراف خانه فقدانی متوجه شدند، دختر گمشده توسط یک مرد میانسال با موهای بور با شگرد ازدواج اغفال شده و از خوابگاه فرار کرده است که همین سرنخ کافی بود تا کارآگاهان با روش‌های علمی مقصد فرار آنها را در غرب تهران شناسایی کنند. کارآگاهان در گام ‌بعدی با هماهنگی‌های لازم با مرجع قضائی طی یک عملیات منسجم موفق به دستگیری متهم شدند که در ادامه نیز دختر جوان پیدا شد. متهم پس از انتقال به اداره چهارم پلیس آگاهی در جریان تحقیقات ابتدایی ضمن ابراز ندامت وپشیمانی به جرم خود مبنی بر اغفال دختر جوان مبنی بر فرار از خانه به قصد ازدواج اعتراف کرد. با صدور قرار قانونی از سوی مرجع قضائی، دختر گمشده به آغوش گرم خانواده خود بازگردانده شد و متهم کشف جرائم احتمالی در اختیار کارآگاهان اداره چهارم پلیس آگاهی قرار گرفت/جنایی 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
ادعاهای مردی که به دوست همسرش تجاور کرد: توطئه زنم بود مردی جوان که متهم است به دوست همسرش تجاوز کرده، ادعا می‌کند این اتهام یک توطئه است. گفت‌وگوی جام جم با این جوان را بخوانید. *سعید چند ساله‌ای‌؟ ۲۲سال. *چقدر درس خواندی؟ تا سیکل. *چرا ادامه ندادی؟ دوست داشتم کار کنم و‌کمک خرج خانواده‌ام باشم. *کارت چه بود؟ دراین سال‌ها چند تا کارعوض کردم اما این اواخر تو‌کار خرید و‌فروش پوشاک بودم. *چند وقت است بازداشتی‌؟ دو‌ماهی می‌شود. *اتهامت چیست؟ تجاوز به عنف اما من کاری نکردم. همه بدبختی‌های ما از طرف همسرم است. *متاهلی؟ بله.سه سال است ازدواج کردم. باهمسرم دریک مهمانی آشنا شده و‌عاشقش شدم. به‌طوررسمی پیشنهادم را مطرح کردم وبا خانواده‌ام به خواستگاری رفته و خیلی زود ازدواج کردیم. چند هفته بعد از عروسی فهمیدم چه کلاهی سرم رفته. *چه کلاهی؟ همسرم‌، بیماری روحی و‌روانی داشت و‌تحت نظر روانپزشک بود. اگر دارو‌هاش رو به‌موقع مصرف نمی‌کرد، تعادل نداشت و‌ هر رفتاری از او بعید نبود. *وقتی فهمیدی برای طلاق اقدام نکردی؟ نه.دوستش داشتم و سعی می‌کردم شرایطش رادرک کنم اما این اواخر، او‌علاقه‌ای به ادامه زندگی با من نداشت. چند بار گفت طلاقم ‌بده‌ که قبول نکردم. به همین علت توطئه‌چینی کرد. *توطئه؟ بله.مطمئنم با توطئه او‌ درزندان هستم. به پیشنهاد همسرم یکی ازدوستانش را به‌عنوان فروشنده به مغازه‌ام آوردم. این دختر به خانه‌مان هم رفت‌وآمد داشت وگاهی در دورهمی‌ها مشروب می‌خوردیم. یک‌روز‌در مغازه مشروب خوردیم و مست شدیم. شیطان در جلدم رفت تا با آن دختر ارتباط برقرار کنم. به سمتش رفتم و مقاومتی نکرد اما خودم پشیمان شدم. *بعد چه شد؟ از روز بعد، آن دختردیگر سرکارنیامد تا این‌که بعد از چند روز پلیس به مغازه‌ام آمد و‌ دستگیرم کرد. بعدمتوجه شدم دوست همسرم از من به اتهام تجاوز به عنف شکایت کرده است. قبول دارم مشروب خوردم و یک لحظه شیطان در جلدم رفت اما باور کنید کاری با آن دختر نکردم. روزی که به دادگاه رفتیم، همسرم هم آنجا بود و پیشنهاد دادطلاقش دهم تا دوستش شکایتش راپس بگیرد. آنجابود که فهمیدم همه چیززیرسر همسرم است.موضوع را به قاضی گفتم‌ و ‌قرار شد بررسی کند. فعلا در زندان هستم تا تحقیقات تکمیل شود. *چرا راضی نشدی همسرت را طلاق دهی و خودت را راحت کنی؟ این‌طوری قبول می‌کردم که با آن دختررابطه داشته‌ام. دراین ماجرا اشتباهاتی داشتم اما کاری با آن دختر نداشتم. *الان در زندان روزها چطور‌می‌گذره؟ اینجا به اندازه کافی فرصت برای فکر کردن داری.من در زندگی مسیر درستی را نرفتم و اینجا تصمیم گرفتم بعد از آزادی درست زندگی کنم. دیگر سمت مشروب نمی‌روم. اگر بی‌گناهی‌ام ثابت شود، همسرم را طلاق می‌دهم تا با توطئه جدید مرا به دردسر نیندازد. من سال‌ها با شیطان زندگی کردم و حالا متوجه آن شدم./جنایی 🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154