♦️ادعای پاکستان در مورد اقدام نیروهای مرزبانی ایران
🔹منابع خبری مختلف به نقل از دولت پاکستان مدعی شدند: در نتیجه تیراندازی نیروهای مرزبانی ایران 4 تبعه پاکستان در اقلیم بلوچستان کشته شدند./خبرفوری
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
615.6K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اولین تصاویر از محل خودکشی پدر پس از قتل اعضای خانوادهاش در تبریز
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
آتش سوزی هولناک به علت کولر دو تکه
ساعت ۲۰:۵۸ چهارشنبه ۹ خرداد ماه در پِی تماس شهروندی با سامانه ۱۲۵ سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری خرمشهر ، وقوع آتش سوزی منزل مسکونی واقع در کوی نخل روبروی شرکت بوتان گار اطلاع رسانی شد .
بلافاصله دو دستگاه خودرو اطفا حریق از ایستگاه شاهد به محل حادثه اعزام شدند، آتش نشانان با سرعت عمل بالا حریق را اطفاء و از گسترش آتش و سرایت حریق به منازل مسکونی مجاور جلوگیری کردند./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
22.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حمله هولناک یک قلاده سگ به دختر بچه نکایی
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
تکرار فروریزشهای زنجیرهای زمین در اصفهان!
حفره فروریزش در خیابان شهید صادقیان اصفهان پدیدار شد.
شیشه فروش،مدیرکل مدیریت بحران استانداری اصفهان اظهار کرد: امروز در خیابان شهید صادقیان در منطقه ملک شهر در شمال کلانشهر اصفهان یک حفره ایجاد شده که عوامل آب و فاضلاب استان برای بررسی علل آن اعزام شدند.وی افزود: این حفره کوچک بر اثر گرفتگی خط لوله ۲۵۰ میلیمتری انتقال آب ایجاد شده که مأموران آبفا نسبت به اصلاح آن اقدام کردند
مدیرکل مدیریت بحران استانداری اصفهان ادامه داد: فرو ریزش خیایان پروین نیز به دلیل فرسودگی لوله فاضلاب اتفاق افتاد و سه روز است که عوامل آبفا در حال اصلاح و بازسازی خط لوله و رفع این حفره با عمق ۹ متری هستند.از ۳۰۰ کیلومتر خطوط فاضلاب فرسوده کلانشهر اصفهان ۴۴ کیلومتر آن در اولویت بازسازی است./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
سرقت موتورسیکلتهای گرانقیمت با سفارش قبلی
سارق سابقهداری که در ۲۷ سالگی برای پنجمین بار با کمک تصاویر دوربینمدار بسته به دام افتاد، به جرایمش اعتراف کرد.
به گزارش سایت جنایی، اوایل فروردین امسال شکایتهای متعددی در مورد سرقت موتورسیکلتهای گرانقیمت گزارش شد و بازپرس افضلی، بازپرس شعبه دوم دادسرای سرقت تهران پروندهها را پس از بررسی اولیه به اداره آگاهی فرستاد تا تحقیقات لازم برای شناسایی و دستگیری سارق یا سارقان انجام شود.ماموران پلیس پس از بررسی سرقتها به نقطه مشترکی در همه موارد رسیدند. همه موارد سرقت در نقاطی اتفاق افتاده بود که دوربین مداربستهای نداشت. با توجه به شکایتهایی که به پلیس اعلام شده بود تحقیقات ادامه پیدا کرد، تا اینکه یک مورد سرقت جدید اعلام شد. در شکایت جدید مشخص شد راکب موتور بیاحتیاطی کرده و سوئیچ را روی موتور گذاشته تا کار کوچی را سریع انجام دهد و برگردد اما در همان لحظات کوتاه موتورسیکلتش به سرقت رفته است.
ماموران با بررسی پرونده به شباهت این سرقت با سرقتهای قبلی پی بردند. بررسیها نشان داد این سرقت تفاوتی داشته و احتمالا دوربین مداربستهای که در آنجا وجود داشته از دید مجرم مخفی مانده است چون دزدی مقابل یک طلافروشی اتفاق افتاده بود. به این ترتیب پس از بازبینی تصاویر دوربین مداربسته مغازه طلافروشی تصویر سارق به دست آمد. بررسیهای بعدی مشخص کرد که مجرم،پسری سابقهدار است که یک ماه قبل از عید آزاد شده است.
بررسی سوابق این فرد حکایت از آن داشت که آخرین بار به اتهام سرقت از منازل به تحمل دو سال حبس محکوم و پس از آزادی نیز در طرح کنترل متهمان سابقهدار به او پابند زده شده بود و تحت کنترل قرار داشت. به این ترتیب با مشخصاتی که پابند الکترونیک ارسال میکرد این مجرم که ۲۷ ساله است و پیش از چهار بار زندان رفته است برای بار پنجم دستگیر شد.
این متهم در بازجوییهایی که پس از دستگیریاش انجام شد، گفت: آخرین بار قبل عید بعد دو سال آزاد شدم. سرقت منزل و موتورسیکلت جرایم قبلی من هستند. بعد آزادی از زندان تصمیم گرفتم از خانهها سرقت نکنم چون میدانستم در صورت دستگیری مجازات سنگینی در انتظارم است. برای همین به پاتوق خلافکارها میرفتم، سفارش میگرفتم و بعد موتور را با توجه به سفارشی که داشتم سرقت میکردم.
این در حالی بود که در خانه سارق موتورسیکلتی سرقتی نیز کشف شده بود و او در مورد این موتورسیکلت گفت: من این موتور را هم طبق سفارش سرقت کردم، قرار بود پول بگیرم و آن را تحویل بدهم که قبل از آن دستگیر شدم.
این متهم در مورد گذشته خود نیز گفت: من قبل از خلافکار و سابقهدار شدن در نجاری کار میکردم اما صاحبکارم به خاطر اعتیاد اخراجم کرد. سرقت را هم در پاتوق معتادان یاد گرفتم و اینطور بود که خلافکار و پس از آن سابقهدار شدم.
در حال حاضر این متهم در اختیار ماموران قرار دارد تا تمام سرقتهایی که انجام داده مشخص شود./جنایی
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
7.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تعقیب و گریز پلیس خلاف جهت اتوبان را ببینید!
سرهنگ کاراگاه حسین ترکیان رئیس پلیس آگاهی فرماندهی انتظامی استان اصفهان از شناسایی و دستگیری دو سارق خودرو و کشف یک دستگاه خودرو وانت مسروقه خبر داد.
وی افزود: با تلاش و هوشیاری واحد گشت پلیس آگاهی استان اصفهان دو سارق خودرو که پس از سرقت خودرو وانت قصد داشتند خلاف جهت اتوبان اردستانی ازدست کاراگاهان پلیس آگاهی متواری شوند، با شلیک کاراگاهان متوقف شدند. /رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
شایان خود سرنخ دستگیری به ماموران داد / اعتیاد وضعیت مرا دچار مشکل کرد
سارق سابقهدار که با وجود داشتن پابند الکترونیکی دست به سرقت موتورسیکلت میزد وقتی مقابل چشمان مرد طلافروش یک موتور دزدید پابندش دیده شد و لو رفت.
از اوایل فروردین امسال شکایتهای زیادی مبنی بر سرقتهای سریالی موتورسیکلتها به پلیس اعلام شد. موتورسیکلتها از مقابل مراکز خرید و خانههایی به سرقت میرفت که مجهز به دوربین مداربسته نبودند. بدین ترتیب در اقدامات پلیسی هیچ رد و سرنخی از سارق یا سارقان موتورسیکلتها بهدست نیامد.تحقیقات پلیسی در این رابطه ادامه داشت تا اینکه گزارش سرقت موتورسیکلتی از مقابل طلافروشی در شمال تهران به پلیس اعلام شد. با حضور مأموران در محل، صاحب موتورسیکلت مدعی شد: موتورم را برای دقایقی پارک کردم تا از داروخانه دارو تهیه کنم. از آنجایی که عجله داشتم یادم رفت سوئیچ را بردارم. زمانی که برگشتم، متوجه شدم موتورم به سرقت رفته است.
در تحقیقات از مرد طلافروش که موتور از مقابل مغازه او به سرقت رفته بود و شاهد این سرقت بود، وی نخستین سرنخ را در اختیار کارآگاهان قرار داد. مرد طلافروش گفت: در حال بستن مغازهام بودم که مردی موتورسوار در مقابل مغازهام پارک کرد. او خیلی عجله داشت و به همین دلیل فراموش کرد که سوئیچ را از روی موتورش بردارد. هنوز چند لحظهای از رفتنش نگذشته بود که مرد جوانی با ماسک و کلاه سوار موتور شد و مقابل چشمانم موتور را سرقت کرد. چهره مرد جوان را بخوبی ندیدم، چرا که هوا تاریک بود و او هم از ماسک به عنوان نقاب استفاده کرده بود، اما یک پابند عجیبی دور مچ پای مرد موتور سوار بسته شده بود. زمانی که او سوار موتور شد و خواست آن را روشن کند، پاچه شلوار سفیدی که به پاداشت بالا رفت و من پابند پلاستیکی سیاه رنگی را دیدم که دور مچ پایش بسته شده بود.
در بازبینی دوربینهای مداربسته طلافروشی و اطراف آن نیز تصاویری از متهم بهدست آمد اما سارق جوان صورتش را کاملاً پوشانده بود و شناسایی آن با مشکل مواجه شد.
با توجه به اطلاعاتی که مرد طلافروش به پلیس داد، به نظر میرسید که سارق پابند الکترونیکی مخصوص متهمان داشته بنابراین سرنخ اصلی این پرونده بهدست کارآگاهان داده شد.
کارآگاهان بلافاصله به سراغ اتاق رصد متهمان دارای پابند الکترونیکی رفتند و با بررسی محدوده محل سرقت، مشخص شد یکی از متهمان سابقهدار اداره آگاهی به نام شایان در زمان سرقت در محل سرقت حضور داشته است. از آنجایی که شیوه و شگرد سرقت موتور سیکلت با شگرد سرقتهایی که در دو ماه اخیر به پلیس گزارش شده بود شباهت زیادی داشت، این فرضیه مطرح شد که سرقتهای دیگر نیز توسط شایان صورت گرفته باشد. در ادامه رصدها مشخص شد که کد پابند الکترونیکی شایان در تمامی سرقتها فعال بوده است. بنابراین پس از هماهنگیهای قضایی با بازپرس دادسرای ویژه سرقت،شایان بازداشت شد و در مخفیگاهش موتوری که سرقت کرده بود پیدا شد.
سرقت خانه سختتر است
شایان، 27 ساله، سابقه کیفری دارد و یکی از متهمانی است که نامش در لیست افرادی قرار داشت که پابند الکترونیکی بعد از آزادی به او زده شد.
سرقت با پابند الکترونیکی چه توجیهی دارد؟
وقتی پابند را به پایم وصل کردند با خودم گفتم قابل ردیابی نیست. اواخر سال گذشته از زندان آزاد شدم و هنگام آزادی پابند به پایم زده شد.
به چه اتهامی قبلاً زندان بودی؟
سرقت خانه. تخصص من سرقت از خانه و موتور سیکلت است. اما از زندان که آزاد شدم با خودم گفتم سرقت خانه دردسر دارد.هم وقت بیشتری میگیرد همریسک بالایی دارد ضمن اینکه از هر 10 سرقت ممکن است یکی موفقیتآمیز باشد و پول خوبی گیرت بیاید.
چه شد که وارد خلاف شدی؟
نجار بودم، وضع مالیام بد نبود و کار و کاسبی هم خوب بود. در بزمهای شبانه با دوستانم کم کم معتاد شدم و اعتیاد روی کارم تأثیر گذاشت. صاحبکارم هم که دید مغازهاش را پاتوق مصرف مواد کردهام مرا بیرون کرد. بعداز آن هر شب در یک پاتوق بودم آنجا با سرقت آشنا شدم. در زندان هم این آشنایی و روش هایم برای سرقت کاملتر شد.
با موتورهای سرقتی چه میکردی؟
من طبق سفارش کار میکردم. به این صورت که به پاتوقهای مالخرها میرفتم و آنها به من میگفتند چه مدل موتورسیکلتی میخواهند. من هم طبق لیستی که از مالخرها گرفته بودم در خیابانها پرسه میزدم و با دیدن موتوری که اسمش در لیستم بود آن را سرقت میکردم.
موتورها را چند میفروختی؟
من موتورهای گرانقیمت سرقت میکردم اما قانون کار فروش به یک سوم یا یک چهارم قیمت است./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
♦️اوضاع جسمی «حامیم» مساعد است/ آقای خواننده ۳ عمل جراحی موفق داشت
در این اطلاعیه موسسه آراد آمده است:
🔹صبح امروز (دهم خرداد) سومین عمل جراحی «حامیم» با موفقیت انجام شد و گروه پزشکان متخصص با تلاشی ۳ ساعته در اتاق عمل، اخبار امیدوارکنندهای از روند درمانی «حامیم» را به خانواده او منتقل کردهاند.
🔹گزارشهای پزشکی حاکی از بهبود اوضاع جسمی این خواننده است که بایستی همچنان تحت نظر باشد و دیگر هیچ خطری سلامتی او را تهدید نمیکند./خبرفوری
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
درگیری مسلحانه اوباش در مشهد با ۲۸ مصدوم
جانشین فرمانده انتظامی خراسانرضوی:
🔹نیروهای انتظامی بخش احمدآباد گزارشی از تیراندازی خونبار عاملان نزاع مسلحانه دریافت کردند که برای ایجاد رعب و وحشت در منطقه، لولههای سلاح را به سوی مردم گرفته بودند.
🔹وحشتآفرینان شرور، به طرف خودروی پلیس نیز آتش گشودند و یکی از افسران فراجا را هم هدف اصابت گلوله قرار دادند و ۱۹ نفر از شهروندان و ۸ تن از طرفین نزاع مسلحانه خونبار با شلیک گلولههای ساچمهای از سلاحهای وینچستر و دولول نقش بر زمین شده بودند. نزاع مذکور فقط بهخاطر ادعای ایجاد مزاحمت برای یک دختر جوان شکل گرفته است.
🔹ماموران پلیس در کمتر از ۲۴ ساعت ۱۸ تن از متهمان به شرارت و ایجاد رعب و وحشت را در چندین عملیات ضربتی و غافلگیرانه در نقاط مختلف شهر مشهد به دام انداختند و یک نفر دیگر از آنان را هم در منطقه مُلک آباد دستگیر کردند.
🔹در این عملیات گسترده، ۳ قبضه سلاح شکاری وینچستر و دولول نیز کشف شد و ۵ فروشگاهی که عاملان شرارت از آن مکانها برای وحشت آفرینی و درگیری استفاده کرده بودند نیز با دستور مقام قضایی پلمب شد./تسنیم
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
18.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آتش گرفتن چمن مصنوعی ورزشگاه راسک در استان سیستان و بلوچستان
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
سکوت عروس دوجنسه تا شب زفاف / فرار دختر ترنس از حجله داماد ! !
عروس ترنس تا شب زفاف سکوت کرده بود اما وقتی به حجله رفت با دیدن داماد پا به فرار گذاشت !
من یک « ترنس » هستم که «عروس فراری» نام گرفتم اما قبل از این که جنسیت ام مرد باشد یا زن، انسانم! انسانی که هویت گم شده خویش را می جوید. کاش به جای تحقیر، تمسخر و قضاوت های نابه جا کمی درکم کنید
این جملات بخشی از اظهارات جوان ۲۳ ساله ای است که با دلی پر درد اما قلبی مالامال از امیدواری و عشق به زندگی پا به دایره اجتماعی کلانتری شفای مشهد گذاشته است. او در شرح مشکلش به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت : از همان دوران کودکی با دیگر همسن و سالانم متفاوت بودم.من دختر بودم اما روحیات مردانه و پسرانه داشتم و بیشتر اوقات که به مغازه اسباب بازی فروشی می رفتیم، من به جای عروسک های زیبا ، ماشین پلیس ، شمشیر و تفنگ را انتخاب می کردم. خیلی وقت ها پدرم ماشین پلیس و تفنگ را از دستم می گرفت و می گفت:« دخترم ماشین پلیس اسباب بازی پسرهاست، تو دختر هستی، اسباب بازی دیگری را انتخاب کن. ببین این عروسک های موطلایی چقدرزیبا هستند.» پدرم به اجبار برایم عروسک می خرید اما من چشمم به دنبال همان ماشین پلیس بود !
وقتی وارد مدرسه شدم، مشکلاتم بیشتر شد و نمی توانستم با همسن و سالانم ارتباط درستی برقرار کنم . دوستان زیادی نداشتم ،گاهی با دختران مدرسه درگیر می شدم و آن ها را کتک می زدم! اولیای مدرسه نیز والدینم را می خواستند و آن ها مرا شماتت می کردند.
میان اقوام و همسایگان هم بیشتر با پسرها همبازی می شدم و ترجیح می دادم با پسرها دزد و پلیس بازی کنم تا با دخترها خاله بازی! اما خیلی وقت ها مورد تمسخر اطرافیانم قرار می گرفتم. واقعا نمی دانستم که آن ها چرامسخره ام می کنند چون من فقط می خواستم که خودم باشم و آن ها متاسفانه این مسئله را درک نمی کردند. به سن بلوغ که رسیدم ،مشکلاتم بیشتر شد.
همه از من توقع داشتندکه دختری نوجوان باشم با همان روحیات و احساسات لطیف دخترانه که همه انتظارش را دارند اما من پسری نوجوان بودم که قلدرانه می خواست به همه اثبات کند دیگر برای خودش مردی شده است . گاهی اوقات لباس های برادر بزرگ ترم را می پوشیدم وبا تیپ پسرانه بیرون می رفتم. مادرم با دیدن این صحنه ها گریه می کرد و پدرم با من کلنجار می رفت و گاهی کتکم می زد.
آن ها تصور می کردند که من منحرف شده ام و باید ادبم کنند. من نیزچاره ای نداشتم جزاین که در لاک تنهایی های خود فرو بروم. آخر گناه من چه بود؟ چرا کسی من را درک نمی کرد؟ همه یا به من می خندیدند و مسخره ام می کردند یا ناسزا می گفتند و سرزنشم می کردند .پدرم برای این که تنبیهم کند، پول توجیبی ام را قطع می کرد اما من با تیپ پسرانه بیرون می رفتم و کارگری می کردم تا خرجم را درآورم. گاهی بنایی می کردم، گاهی کاشی کاری و... به سن جوانی که رسیدم ،تصمیم گرفتم برای حل مشکلم نزد روان شناس بروم و پس از مشورت با چندین روان شناس و روان پزشک آن ها تشخیص دادند که « ترنس» هستم .
من انسانی هستم که با روحیات پسرانه و مردانه در کالبد یک زن زندانی شده است. آن ها پیشنهاد دادند که عمل تغییر جنسیت را انجام بدهم اما وقتی این موضوع را با خانواده ام مطرح کردم، با مخالفت شدید آن ها مواجه شدم. آن ها تصور می کردند که من می خواهم آبرویشان را ببرم.
بنابراین پدرم تصمیم گرفت عروسم کند تا شایدمشکلم حل شود اما هرکسی که به خواستگاری ام می آمد، من به گونه ای رفتارمی کردم که از ازدواج با من پشیمان شود ،به طور مثال بدرفتاری می کردم، حرف بدی می زدم یا سینی چای را روی پای داماد می ریختم! آن ها هم می رفتند و پشت سرشان را نگاه نمی کردند تا این که یکی از خواستگارانم من را با همین رفتارهایم پسندید و قرار عقدوعروسی گذاشته شد.
به چشم برهم زدنی من را به آرایشگاه بردند و لباس عروس بر تنم کردند. من نیز چاره ای نداشتم جز این که با لباس عروسی از پای سفره عقد بگریزم و بدین ترتیب عروس فراری نام گرفتم! اکنون نیز مدت هاست که اتاق کوچکی را اجاره کرده ام و با خودرویی که با پس انداز پول هایم خریده ام، مسافر کشی می کنم تا هزینه عمل جراحی تغییر جنسیت ام راتامین کنم.
مدت هاست که خانواده ام را ندیده ام و دلم برایشان خیلی تنگ شده است اما آن ها غیر از این چاره ای برایم نگذاشتند. با این حال به آینده امیدوارم و آرزو دارم روزی من نیز دور از نگاه تمسخر آمیز دیگران ،یک زندگی آرام و معمولی داشته باشم .روزی که خانواده ام من را به عنوان پسرشان بپذیرند نه دخترشان! روزی که نیشخندها و ریشخندهای اطرافیانم تمام شود و من دور از پیش داوری ها بتوانم از این زندان انزوا و تنهایی که گرفتارش شده ام بیرون بیایم و.../رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154